مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
موجودیت
حوزه های تخصصی:
محقق دوانى «موجود بودن» به معناى «تحقق عینى داشتن» را منحصر در ذات حضرت حق تعالى، و ماسوى اللّه را منسوب به حق مى داند و با این حساب، مجعول در نظر وى ماهیت است. ملّاصدرا مبنا و بناى او را نقد کرده است. با این همه به نظر مى رسد نظریه محقق دوانى با نظریه نهایى ملّاصدرا در باب توحید حق یکى است و مطالب محقق دوانى پذیراى تفسیر صحیح است؛ زیرا با قبول وحدت شخصى وجود، جعل به وجود تعلق نمى گیرد، بلکه ماهیات ظهور مى یابند و ماسوى اللّه ظهورات حق تعالى هستند و همه منسوب به حضرت حق اند و اصالت ماهیت یعنى مجعول ماهیت است، نه اینکه ماهیات تحقق عینى خارجى دارند در کنار وجود حق.
مطالعه اصل حق تعیین سرنوشت با تکیه بر اسناد و قضایا
حوزه های تخصصی:
حق داشتن مردم در تعیین سرنوشت سیاسی خود و به دست گیری جهات اعمال آن مسئله بسیار مهمی در ابعاد ماهوی و عملی در سطوح مختلف ملی و بین المللی بر اساس حقوق بین الملل می باشد، گاه شده که حقی وفق حقوق بین الملل وجود داشته ولی اجرا نمی گردد و یا عملی در عالم واقع صورت گرفته ولی پشتوانه حقوقی به لحاظ ماهوی نداشته است. این مقاله سعی کرده است که با بررسی ماهیت و وضعیت حق تعیین سرنوشت در عالم واقع بر اساس اسناد و قضایای مطروحه با موضوع آن به این نتیجه که حق تعیین سرنوشت وفق ماهیت آن بر اساس حقوق بین الملل لازم الاجرا و لازم الرعایه است در کنار این نتیجه که در عالم واقع اسناد و قضایای مطروحه با موضوع و محوریت آن نیز مهر تایید بر الزامی بودن رعایت و اعمال آن را وفق حقوق بین الملل تایید کرده اند، دست یابد.
هل بسیط و موجودیت ماهیت؛ صدرا در برابر میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های فلسفی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۵
95 - 111
حوزه های تخصصی:
میرداماد در کتاب قبسات استدلالی علیه عینی بودن وصف وجود برای ماهیات تنظیم کرده است؛ به این ترتیب که اگر وجود وصفی عینی برای ماهیت باشد، تمایزی بین هل بسیط و هل مرکب از میان خواهد رفت. از طرفیمی دانیم که در باب چگونگی اتصاف ماهیت به وجود، ملاصدرا سه نظر متفاوت در آثار خود ارائه کرده است: نخست: اتصاف ماهیت به وجود تحلیلی است؛ دوم: رابطه ی بین ماهیت و وجود به نحو اتصاف نیست؛ و سوم: وجود متصف به ماهیت است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که نظر نخست ملاصدرا در مقابل استدلال میرداماد نقض می شود. نظر دوم ملاصدرا همان نتیجه ی استدلال میرداماد است و با تحقق وجود در جهان (نظر خاص ملاصدرا در باب وجود) سازگار نیست؛ مگر اینکه نظر سوم ملاصدرا به آن افزوده شود. نظر سوم ملاصدرا مبتنی است بر تحقق وجود و تقدم وجود بر ماهیت (نظر خاص صدرا در باب وجود). ملاصدرا تنها با این فرض می تواند از عهده ی استدلال میرداماد برآید.
استدلالی نو برای موجودیت وجود در فلسفه صدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به دنبال دو هدف است: نخست برقراری ارتباطی میان معنای «موجود» و موجودیت وجود؛ و دوم تنظیم استدلالی نو در دفاع از موجودیت وجود. استدلال خواهد شد که بنا بر فرض های معقولی که مورد قبول صدرا نیز هستند، میان ادعای اشتقاق معنایی «موجود» و موجودیت وجود رابطه نزدیکی وجود دارد. برای این کار ابتدا از این تز دفاع خواهد شد که در حضور فرض های معقول و مورد پذیرش صدرا، «موجود» به معنای اشتقاقی بر چیزی صدق می کند اگر و تنها اگر «وجود» بر چیزی صدق کند. سپس شواهدی ارائه خواهد شد که از نظر صدرا «وجود» بر چیزی صدق می کند اگر و تنها اگر وجود موجود است. نتیجه معادله ای است بین صدق اشتقاقی «موجود» و موجودیت وجود. پس از آن شواهدی ارائه خواهد شد که طبق نظر صدرا «موجود» به لحاظ معنایی مشتق است. حاصل، استدلالی خواهد بود برای موجودیت وجود بر پایه صدق اشتقاقی «موجود». این استدلال در متون صدرا یا شارحانش نمونه مشابهی ندارد.
جعل و وجود: بررسی دیدگاه میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه و کلام اسلامی سال پنجاهم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
167 - 185
حوزه های تخصصی:
از نظر میرداماد وجود وصفی در جهان برای موضوع خود نیست، بلکه همان موجودیت مصدری است؛ متعلق جعل بسیط ماهیت است و نه وجود یا اتصاف ماهیت به وجود؛ مفاد جعل بسیط تقرر ماهیت است و نه وجود یا موجودیت ماهیت؛ مطلب هل بسیط بر دو گونه است، هل بسیط مشهوری (پرسش از وجود) و هل بسیط حقیقی (پرسش از تقرر). در این نوشتار، نشان داده می شود که مجموع همه سخنان میرداماد در باب وجود، جعل، ماهیت و تقرر را نمی توان به نحو سازگاری فهمید. اصلاحی پیشنهاد خواهد شد که بر طبق آن در زبان متافیزیک، تنها جعل و ماهیت حضور داشته باشند.
واکاوی نسبت میان موجودیت و روایت زمانی مطالعه موردی: داستان های ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بحث از ادبیات داستانی، موجودیت و هویت شخصیت ها در بستر روایت، زمانی است که پیکربندی می یابد؛ به این معنا که به دست آوردن شناختی معتبر از یکی مستلزم شناخت دیگری نیز هست. در این پژوهش، تلاش بر این است تا از طریق شناخت استراتژیِ نوشتاری ابوتراب خسروی برای شکل دهی به زمان رواییِ داستان ها، به فهمی کیفی از هویت و موجودیت پرسوناژ ها و کنش های آنها به طور خاص و نظم موجود در روابط اجزاء به طور عام دست یابیم. این هدف با استفاده از گزیده ای از داستان های وی که در دو مجموعه دیوان سومنات و کتاب ویران به چاپ رسیده محقق خواهد شد. روش مورد استفاده تحلیل روایت است که به روابط علی و معلولی اجزا به دور از اتفاقات تصادفی می پردازد. در بخش تحلیل، چهار تقسیم بندی از حیث ارتباط زمان و موجودیت شکل گرفته است: 1-موجودیتِ زمانمند وابسته به جهان خارج، 2-موجودیت زمانمندِ یگانه در عین استحاله در نقاب، 3- سیر تکامل عینیِ وجود، در زمانِ متوقف شده، 4-موجودیت پیش و پس از خلقت در بستر نوسانات زمانی؛ و در نهایت این مقوله استنتاج شد که موجودیت اشخاص در ارتباط مستقیم با زمانمندی آنهاست که شاکله می یابد.
هویت های شش گانه در واقعه طف سال ۶۱ هجری
منبع:
پژوهشنامه معارف حسینی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
73 - 82
حوزه های تخصصی:
عاشورا امتحان بزرگ، در زمان و مکان بی نظیر بود. در آن روز پرده ها به کنار رفت و حقیقت و جوهره انسان ها برملا شد. عاشورا، دانشگاهی بزرگ برای همه اعصار است که واقعیت انسان بودن را در جنبه های مختلف ظلم ستیزی، آزادی طلبی و شکستن یوغ های غیر الهی و زمینی به بشریّت می آموزد. وقتی ظهور حقیقت در آستانه سپیده دم خدایی تبلور پیدا می کند و نور امنیتِ شعاعِ آن از فراز تاریخ می گذرد و قرن ها را در می نوردد و تاریخ را می فشرد و هوای اندیشه انسان ها را تلالؤ می بخشد و حقیقت را بر جهازی از پرچم و قیام و شهادت ترسیم می سازد، مشاهده می کنیم که مرزها شکسته می شود. این نوشتار با روش تحلیلی به هویت های شش گانه، هویت های همراه، منتظر، تشنه، منتقم، پیرو و کور پرداخته است.