فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴٬۳۲۱ تا ۴۴٬۳۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
«تمثیل و نماد» هر دو تصویرگر حقایق نامرئی و پنهان اند. این دو شیوه ی بیان، میان جهان مرئی و نامرئی پیوند برقرار می کنند. بهره گیری از بیان کنایی و غیرمستقیم به جای بیان مستقیم، حضور تصاویر درخشان و کاربرد مناسب ترین واژگان، حتی وجود ایجاز، زمینه را برای حضور «تمثیل و نماد» در شعر فاضل نظری فراهم می آورد. این مقاله با تکیه بر حضور پیامبران در عرصه ی شعر معاصر، به بررسی بعد تمثیلی – نمادین پیامبران، در چهار مجموعه شعر (اقلیت، آن ها، گریه های امپراتور و ضد) از فاضل نظری، به شیوه ی اسنادی – کتابخانه ای با رویکرد تحلیلی – توصیفی پرداخته است. در پایان نشان می دهد که از میان پیامبران، حضرت یوسف (ع) از خصیصه ها و موتیف های شعر فاضل نظری است.
کارکرد سرنویس های نسخۀ فلورانس در بازنویسی داستان های شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش زبان و ادبیات فارسی تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۳
49-73
حوزههای تخصصی:
برای اینکه داستان های کهن ادبی برای مخاطب امروزی جذاب و قابل درک باشند، باید به زبانی ساده و روان نقل گردند. فرآیند نقل این روایات به زبان امروز باید با رعایت اصولی صورت می گیرد که دو محور اصلی دارند: نخست، حفظ ساختار داستان و سبک صاحب اثر، سپس همخوانی با زبان و درک مخاطبان. در همین باره بازنویسی و بازگردان داستان های شاهنامه به نثر، علاوه بر در نظر داشتنِ سطح مخاطب، به شناختی از سبک و بیان فردوسی نیاز دارد. از سویی به خلاصه و ساده سازی داستان ها باید توجه داشت. هر یک از بازنوشت های شاهنامه، درجاتی از تلخیص و حذف مطالب داستانی یا جلوه های هنری دارند. ولی حذف برخی بخش ها به ساخت اصلی داستان آسیب می زند و هنر فردوسی در سرایش داستان ها را نیز برای مخاطب آشکار نمی کند. برای حفظ این نکات و انتقال هرچه کامل تر داستان به مخاطبان می توان از روش های مختلفی بهره برد. نظر به پیوند سرنویس های شاهنامه با ساختار داستان، پیشنهاد ما در این مقاله بهره گرفتن از نسخه های شاهنامه با محوریت سرنویس های آنهاست. به عنوان مصداقی قابل توجه، به نسخه فلورانس که قدیم ترین نسخه در دسترس از شاهنامه است پرداخته ایم و ضمن نقد برخی مشکلات در بازنویسی این اثر، راهکارهایی برای بازنویسی دقیق تر ارائه داده ایم.
مقایسه مبکیات و مجالس سبعه با توجه به ساختار مجلس گویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد و بررسی تعاریف کنایه در (عربی و فارسی)
حوزههای تخصصی:
البدایه وعلاقتها بالتشکیل السردی فی روایه عندما تشیخ الذئاب لجمال ناجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
30 - 1
حوزههای تخصصی:
إن افتتاح الروایه بوابه للولوج إلى عالم الروایه، فذلک قد یجعل بعض الروائیین ینسحبون عن کتابه الروایه، حیث إن التمهید الروائی یعتبر من أصعب الشؤون السردیه. فهو یجذب القارئ إلى عالم الروایه إذا کان أخّاذاً ومثیراً. إذن فللمشهد الأول للروایه دور کبیر فی تشجیع القارئ وتواصله مع النص؛ لإنه جسر واصل بین السارد والمتلقی. فتطمح هذه الدراسه إلى تسلیط الضوء على الافتتاح السردی حیث تقوم بدراسته على أساس المشهد الأول والتنقیب عن التقنیات التی وظفها السارد لتمهیدها. فرغم أن دراسه الافتتاح السردی أخذت حیزاً واسعاً من الدراسات الحدیثه عن الروایه ولکن هذا المضمار یتطلب جهداً أکثر للکشف عن أهمیه الافتتاح فی الروایه والتکریس على مکوناته. فالافتتاح السردی فی "روایه عندما تشیخ الذئاب" یتمتع بطاقات کامنه تهیب بنا إلى الترکیز علیه. فتکمن أهمیه هذه الدراسه فی أنها تحاول التطرق إلى الافتتاح الروائی ومکوناته فی هذه الروایه ثم الکشف عن مدى ارتباطه بکل الروایه ککیان متشابک وتشکیل سردی من المنظور البنیوی. إذن فتعنی الدراسه بالمشهد الأول من الافتتاح وتشدّ الانتباه إلى العلاقه بینه وبین الروایه بأسلوب توصیفی تاره ونقدی تحلیلی تاره أخرى. فتخلص الدراسه إلى أن السارد فی هذه الروایه استخدم التقنیات التی تسیطر على الروایه الحدیثه ویجعل الشخصیات فی ذروه الاهتمام لتمثیل عالم ملیئ بالمفارقات ووظف تقنیه تعدد الأصوات للابتعاد عن الرتابه فی الروایه التقلیدیه.
بررسی شخصیت شناسی فیروزشاه و عین الحیات در داراب نامه بیغمی برپایه کهن الگوی آنیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کهن الگوها میراث مشترک جای گرفته در ناخودآگاه جمعی نوع بشرند. کارل گوستاو یونگ، روان شناس انسان گرا، این موضوع را برای نخستین بار مطرح کرد. یکی از مفاهیم پربسامد در کهن الگوهای مدّنظر یونگ به ویژه آنیما، عشق است که به همه فرهنگ های بشری تعلق دارد. می توان عشق را صورتی کهن الگویی دانست که در روان آدمی جای گرفته و تجربه مشترک بشری به شمار می رود. به این اعتبار، افزون بر ادبیات، دانش روان شناسی نیز به آن توجه داشته است. مهم ترین کهن الگوی ازلی تشریح شده از یونگ، آنیما (روح مؤنث نرینه) است که جلوه های مطلوب و مخربی در نهاد جنس مذکر دارد. داراب نامه بیغمی اثری برجسته است که به تشریح ماجراهای عاشقانه و حماسی فیروزشاه با عین الحیات، دختر شاه یمن، می پردازد. تجلی عین الحیات در روایت های بیغمی به گونه ای است که می توان شخصیت او و تأثیراتش بر فیروزشاه را با مؤلفه های آنیمایی مدّنظر یونگ سنجید. نتایج این پژوهش که با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است، نشان می دهد که «عشق و فردیّت»، «ازلیّت عشق»، «تجلی عشق (معشوق) در خواب و رؤیا» و «نمودهای منفی عشق (معشوقه)» اصلی ترین نمودهای آنیمایی عشق در داراب نامه است؛ همچنین اصلی ترین تأثیر آنیما بر شخصیت فیروزشاه، رسیدن او به مقام وزارت و پادشاهی است که نمادی از فردیّت و کمال شخصیتی به شمار می رود.
رئالیسم سبز
حوزههای تخصصی:
سندی نویافته برای شناسایی سراینده قصیده «ام الکواعب»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
150 - 175
حوزههای تخصصی:
در زبان فارسی اشعار زیادی وجود دارند که سراینده اصلی آنها هنوز مشخص نشده است. یکی از این موارد، قصیده مشهوری با مطلع «سلام علی دار ام الکواعب/ بتان سیه چشم عنبرذوایب» است. تاکنون چند تحقیق در این باره صورت گرفته و منوچهری دامغانی، امیر معزی، برهانی، حسن متکلم کاشی و ابوالمعالی نصرالله منشی به عنوان سرایندگان قصیده مذکور معرفی شده اند. پژوهش حاضر با بررسی استدلال های به کاررفته در مطالعات پیشین و با استناد به سندی جدید، شاعر این قصیده را معرفی می کند. استناد نویسنده به نسخه خطی مهم و ارزشمند «تذکره الشعرا»، مشهور به «جنگ 900 مجلس» است. گردآورنده این نسخه، سیم کش سمرقندی را شاعر این قصیده می داند. برخلاف شعرای قبلی، شواهد امر صحت این ادعا و انتساب را تأیید می کند. در این مقاله، نخست صحت انتساب قصیده به منوچهری، امیر معزی، برهانی و حسن متکلم بررسی و رد می شود. سپس با تمرکز بر پژوهش سروری که از اعتبار و سندیت بیشتری برخوردار است، دلایل چهارگانه او در انتساب چکامه به نصرالله منشی به چالش کشیده می شود. در پایان، سه دلیل دیگر برای ترجیح تعلق شعر به سیم کش سمرقندی مطرح می شود.
مقاله کوتاه: تصحیح و توضیح یک بیت از دیوان رودکی سمرقندی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شعرپژوهی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۴۵)
295 - 306
حوزههای تخصصی:
رودکی سمرقندی از جمله شاعران پیشگام و برجسته ی حوزه ی ادبی خراسان است. شعر رودکی به دلیل سادگی و روانی همواره توجّه بسیاری از شاعران هم عصر و دوره های بعد را به خود جلب کرده است. اشعار رودکی به سببِ اشتمال بر لغات کهن دری، سبک شاعری و اندیشه های وی، مورد توجّه پژوهشگران فارسی زبان در ایران، تاجیکستان و افغانستان قرار گرفته است. اگرچه دیوان رودکی در گذر حوادث روزگار به تاراج رفته و جز ابیات اندکی از آن به دست ما نرسیده است، برخی مصححان از جمله: براگینسکی، نفیسی، میرزایف و...، از اشعار پُرشمار این شاعر، مقدار بسیار ناچیزی را از لابه لای متون بیرون آورده اند که بسیاری از آن اشعار به دو یا چند شاعر دیگر نیز منسوب است. به همین دلیل بازیابی یا تصحیح بیت یا ابیاتی از رودکی، در این روزگار برای رودکی پژوهان و دوستداران اشعار وی بسیار اهمیّت دارد. نگارندگان در پژوهش حاضر سعی دارند ایراد موجود در مصراع نخست این بیت رودکی را: چنان که اشتر ابله سوی کنام شده ز مکر روبه و زاغ و ز گرگ بی خبرا که گوشه چشمی به حکایتی از کلیله و دمنه دارد، بررسی کنند و درباره ی ضبط مصراع دوم نیز پیشنهادی ارائه دهند.
وقتی شاعر مثل بچه ها می بیند
حوزههای تخصصی:
ردیابی مقوله های آیین نگارش و درست نویسی در دانش های بلاغی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای ادبی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۱۰
73-91
حوزههای تخصصی:
در هر زبانی مجموعه ای از اصول و قواعد برای درست نویسی وجود دارد که در سطوح مختلف برای واژه گزینی، واژه سازی و جمله بندی ها تنظیم شده است. این قواعد باتوجه به ماهیت زبان های مختلف شناور است و کاملاً متناسب با ویژگی های هر زبانی تدوین می شود. در مواجهه با این قواعد سؤالی که به ذهن متبادر می شود، تأمل در پیشینه و سابقه این قواعد در دانش های ادبی گذشته است. با تأمل در این دانش ها مشخص می شود اصولی که برای فصیح و بلیغ بودن کلام در بلاغت سنتی مطرح می شود، ازنظر ماهیت بیشترین سنخیت و تناسب را با اصول و قواعد نگارشی دارد. در پژوهش حاضر با پرداختن به این مسئله، مشخص شد این مباحث ذیل تعریف فصاحت و بلاغت و به صورت خاص در مبحث عیوب فصاحت و بعضی از مباحث علم معانی قابل بحث است و حتی با عنایت به اصول بلاغی می توان الگو و مبنای دقیق تری برای قواعد نگارش طراحی کرد.
بررسی اعتماد اجتماعی در دیوان سیف فرغانی از منظر جامعه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
اعتماد اجتماعی یکی از مهم ترین شاخصه های سرمایه اجتماعی است که در ادبیات اعتماد، انواع و سطوح گوناگونی برای آن تعریف شده است. هر یک از نظریه پردازان جامعه شناسی انواع و تعاریف متعددی برای اعتماد بیان کرده اند. مقاله حاضر به موضوع اعتماد اجتماعی در اشعار سیف فرغانی با تکیه بر نظریه های سه نظریه پرداز جامعه شناس- آنتونی گیدنز، رابرت پاتنام و فرانسیس فوکومایا- اختصاص دارد. فرغانی در جایگاه شاعری سیاسی و اجتماعی با لحنی تند مشکلات حاکم بر جامعه را نقد می کند و منتقدانه به نکوهش حاکمان و صاحبان مناصب دولتی می پردازد. به دلیل اینکه بیشترین گلایه سیف از حکومت و نمایندگان آن است، اعتماد نهادی و عملکرد دولت بیش از سایر مصادیق در نظر انتقادی وی جلوه یافته است. دگرگونی پایه های حیات اجتماعی، عملکرد ضعیف دولت و شرایط بد اجتماعی دلیل از کار افتادن نبض حیات اعتماد در دیوان سیف است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی تحلیلی انجام شده است. در این تحقیق سعی بر آن است با تعمق در دیوان سیف انواع اعتماد اجتماعی از منظر جامعه شناختی شرح داده شود. اعتماد اجتماعی به طورکلی به دو دسته درون گروه و برون گروه دسته بندی می شود. اعتماد درون گروهی شامل اعتماد به نزدیکان و خویشاوندان، اعتماد شخصی و اعتماد بین فردی و اعتماد برون گروهی شامل اعتماد نهادی، اعتماد بنیادی و ارزش های اخلاقی است؛ در عین حال اعتماد مبتنی بر عملکرد دولت، امنیت و دین که به عنوان متغیرهای وابسته به اعتماد اجتماعی است، از دیدگاه این سه نظریه پرداز بررسی می شوند.
آسیب شناسی درک و کاربست مبحث آشنایی زدایی در مقالات علمی-پژوهشی دانشگاهیان ایران در حوزه زبان فارسی تا بهار 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با بررسی انتقادی مقالات علمی-پژوهشی، کاستی ها و نقصان های بنیادین پژوهش هایی را، بررسی کند که در حوزه زبان فارسی، مدّعی کاربست یا شرح مبحث آشنایی زدایی اند. نتیجه بررسی 30 مقاله در این حوزه که در بازه زمانی 1375 تا 1395 (ه. ش) در نشریات معتبر دانشگاهی ایران، منتشر گردیده اند، روشن می کند که بسیاری از محققّان دانشگاهی ایران در درک مفهوم آشنایی زدایی دچار بدفهمی هایی جدّی هستند. تساهل و اشتباهات ایشان در فهم و کاربست اصطلاح آشنایی زدایی را می توان چنین طبقه بندی کرد: 1-عدم توجه به اصول روش شناختی فرمالیست های روس 2- ارائه تعاریف خلق السّاعه از مفهوم آشنایی زدایی 3-خلط و همانندپنداری مبحث آشنایی زدایی با دیگر مباحث نسبتاً مشابه و بالاخص تقلیل آن به مباحث ابتدایی بلاغت سنتّی. این کاستی ها از یک سو، به بداهت موضوع پژوهش و ازدیگرسو به تقلیل این مفهوم و تزیینی شدن این اصطلاح در پژوهش های دانشگاهی انجامیده است؛ در نتیجه این موارد، بستری برای محققّان، فراهم آمده تا به تولید انبوه مقالاتی بپردازند که اشتباهات مشابهی را، در این حوزه، بازنشر می کنند.
بررسی و تحلیل تمثیل حکایت آن عاشق که شب بیامد برامیدِ وعده معشوق ...(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مثنوی، دریای بی کران معرفت، به عنوان یک اثر تعلیمی ممتاز، تمثیل در آن یک شگرد بلاغی است که خودِ داستان گویی تنها هدف آن نیست بلکه انتقال معانی و پیام های عمیق تر، درجه نخست اهمیت را دارد. این شگرد بلاغی ((تمثیل)) به دلیل ویژگی تأثیر گذاری و اقناعی، کاربرد بسیار بالایی دارد. مثنوی معنوی نمونه بارز و شاخص یک اثر تعلیمی است که مولانا به مناسبت نوع اثر، با استفاده از این ابزار ((تمثیل)) در مسیر هر چه روشن تر شدن مفاهیم پیچیده ذهنی مورد نظر خود گام برداشته است. و گاه نیز برای آسان تر شدن و القای این مفاهیم از آوردن حکایاتی در دل یکدیگر بهره جسته است در پژوهشی که در پی می آید برآنیم تا لایه های مختلف تمثیل یکی از حکایت های دفتر ششم با عنوان حکایت آن عاشق بر امید وعده معشوق، به آن وثاقی که اشارت کرده بود، را تحلیل و بررسی نماییم.
التفاؤل فی مدائح المتنبی؛ دراسه فی الاتجاه السیکولوجی لسلیجمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
101-130
حوزههای تخصصی:
فی النصف الثانی من القرن العشرین، ابتکر عالم النفس الأمریکی مارتن سلیجمن نظره جدیده فی علم النفس واتخذ اتجاهاً جدیداً فی هذا العلم. فی هذا الاتجاه الجدید أخذ علماء النفس النظر فی النصف الممتلئ من الکأس (التفاؤل) بدلاً من النظر فی النصف الفارغ منها (التشاؤم)، ویسعى من خلال تنمیه مواهب الأشخاص وقدراتهم إلى تنویر جو الأفکار والأنفس. والتفاؤل فی هذا الاتّجاه ینقسم إلى قسمین، التفاؤل الطبیعی والتفاؤل التبیینی. والتفاؤل الطبیعی هو أنّ الشخص یرى کلّ شیء فی المستقبل متفائلا ویبرّره للتخلص من الضغوط النفسیه. أمّا التفاؤل التبیینی فهو أن یُنسِب الشخص النجاح إلى قواه النفسیه وأسباب نفسیه داخلیه وأن ینسب الفشل فی حیاته إلى أسباب خارجیه. إنّ معرفه الکاتب لهذا الاتجاه السیکولوجی ساقه إلى البحث عن هذا الاتجاه حتى یتطرق البحث إلى دراسه شعر المتنبی معترفا بفرضیه أنّ المتنبی یتسم بنظره إیجابیه وتسلیط الضوء على موضوع التفاؤل فی مدائحه وفق اتجاه سلیجمن السیکوجی فی ظل دراسات متعدده التخصصات. واعتمد البحث منهج الدراسات المکتبیه وجمع المعلومات والبیانات وإثبات الفرضیه المذکوره، متوصلاً إلى الإجابه على سؤال رکّز علیه البحث حول التفاؤل إذا ما کان قد ظهر فی مدائح المتنبی وفق الاتجاه السیکولوجی الذی سلکه سلیجمن، وقد توصل البحث إلى أن هناک نوعین من التفاؤل فی شعر المتنبی وهما کما مضى؛ التفاؤل الطبیعی أو الفطری والتفاؤل التبیینی (الخارجی).
راوی مداخله گر نخستین رمان های فارسی؛ چالش واقع گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقد ادبی سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
169-204
حوزههای تخصصی:
رمان رئالیستی می کوشد تصویری عینی از واقعیت های زندگی معاصر به دست دهد. استفاده از راوی غیرشخصی و بی طرف، سهم ویژه ای در عینیت رمان رئالیستی دارد. در دیگر سو، حضور و مداخله راوی، تصنعی بودن روایت را آشکار ساخته و حقیقت مانندی آن را کاهش می دهد. هدف این مقاله بررسی انواع مداخله راوی در رمان های نگاشته شده در فاصله سال های 1300 تا 1320 ش. و نسبت آن با واقع گرایی آثار داستانی است. به این منظور، در گام نخست، نشانه های مداخله راوی از رمان ها استخراج و دسته بندی شده اند. سپس، نسبت مداخله راوی با مؤلفه های رئالیستی بررسی و ارزیابی شده است. خوداظهاری راوی و توضیح کنش روایی، قضاوت در باب شخصیت و کنش های داستانی، تعمیم حالات و کنش شخصیت و ایراد خطابه های اجتماعی و سیاسی راوی/ نویسنده، عمده ترین گونه های مداخله راوی در رمان های مورد بررسی این پژوهش بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پاره ای از مداخله های راوی، به ویژه خوداظهاری راوی و تبیین و توضیح فرایند روایت، در نوپایگی ژانر رمان ریشه دارد و از الگوهای روایی مرسوم در ژانرهای سنتی؛ همچون نقالی و دیگر آثار عامیانه تأثیر پذیرفته است. توضیح کنش روایی با برجسته سازی برساختگی اثر ادبی، توهم واقعیت را فروکاسته و حقیقت مانندی را تضعیف می کند. از دیگر سو، اعتقاد به کارکرد آموزشی ادبیات و ایراد خطابه های عقیدتی طولانی، تداخل رسالت ژورنالیستی با معیارهای روایت رمان رئالیستی را در پی داشته و اصل بی طرفی و غیاب رمان رئالیستی می کوشد تصویری عینی از واقعیت های زندگی معاصر به دست دهد. استفاده از راوی غیرشخصی و بی طرف سهم ویژه ای در عینیت رمان رئالیستی دارد. در دیگر سو، حضور و مداخله راوی تصنعی بودنِ روایت را آشکار می کند و حقیقت مانندی آن را کاهش می دهد. هدف این مقاله بررسی انواع مداخله راوی در رمان های نگاشته شده در فاصله سال های 1300 تا 1320 و نسبت آن با واقع گرایی آثار داستانی است. به این منظور، در گام نخست، نشانه های مداخله راوی از رمان ها استخراج و دسته بندی و سپس نسبت مداخله راوی با مؤلفه های رئالیستی بررسی و ارزیابی شده است. خوداظهاری راوی و توضیح کنش روایی، قضاوت درباب شخصیت و کنش های داستانی، تعمیم حالات و کنش شخصیت و ایراد خطابه های اجتماعی و سیاسی راوی/ نویسنده عمده ترین گونه های مداخله راوی در رمان های مورد بررسی این پژوهش بوده است. نتایج تحقیق نشان می دهد پاره ای از مداخله های راوی، به ویژه خوداظهاری راوی و تبیین و توضیح فرایند روایت، در نوپایگی ژانر رمان ریشه دارد و از الگوهای روایی مرسوم در ژانرهای سنتی، همچون نقالی، و دیگر آثار عامیانه تأثیر پذیرفته است. توضیح کنش روایی با برجسته سازی برساختگی اثر ادبی، توهم واقعیت را فرومی کاهد و حقیقت مانندی را تضعیف می کند. از دیگر سو، اعتقاد به کارکرد آموزشی ادبیات و ایراد خطابه های عقیدتی طولانی، تداخل رسالت ژورنالیستی با معیارهای روایت رمان رئالیستی را درپی دارد و اصل بی طرفی و غیاب راوی را نادیده می گیرد. راوی را نادیده می گیرد.
شمس الدین حافظ شیرازی و امین الدوله محمد بلیانی
حوزههای تخصصی:
معرفی الهی نامه حسینی شیرازی و اثرپذیری وی از مثنوی معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
211 - 246
حوزههای تخصصی:
الهی نامه، مثنوی چهارم از پنج گنج محمد حسین حسینی شیرازی (1184- 1249 ق)، از آثار عرفانی دوره قاجار است که تاکنون پژوهشی درباره آن انجام نشده است. از الهی نامه که در دستِ تصحیح است، هفت نسخه خطی موجود است که معتبرترین آن نسخه کتابخانه علامه طباطبایی شیراز است که شاعر آن را تأیید کرده است. الهی نامه منظومه ای است عرفانی با بیش از نه هزار بیت شامل مناجات ها، حکایات و گفتارها که شاعر برای بخش های مختلف آن سرآغازهایی به نثر مسجّع و آهنگین نگاشته است. حسینی از عرفای نعمت اللهیه بود و سال ها مسند ارشاد و هدایت داشت و با توجه به آشنایی با متون عرفانی کوشید از آثار عرفانی پیشین به ویژه مثنوی برای سرایش اثر خود بهره بگیرد. تأسی جستن حسینی به مولوی و تأثیر مثنوی در الهی نامه گاه آشکار و گاه پنهان و ضمنی است. درج آیات قرآن، استشهاد به احادیث و اشعار، وجود حکایات مشابه، تقلید از ساختار روایی مثنوی، گریزهای راوی در بین حکایات و بیان اندیشه های عرفانی بیانگر این ارتباط است. از نظر فکری، اندیشه های شیعی، تأکید بر عشق در سیر و سلوک عرفانی، پیروی از پیر و نقد زهد ریایی در این اثر بارز است. سادگی، روشنی و روانی زبان و تصویرسازی های ملموس الهی نامه را اثری دلنشین ساخته است، اگرچه اطناب و تکرار نیز در متن وجود دارد و از ویژگی های این اثر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی ضمن معرفی الهی نامه و بیان ویژگی های آن و تحلیل ارتباط آن با مثنوی، نشان می دهد که اثری ارزشمند و درخور توجه است و برای شناخت سیر ادبیات عرفانی توجه به این آثار ضرورت دارد.
جزر و مد سخن: الفاظ و معانی
حوزههای تخصصی: