فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۸۲۱ تا ۴۳٬۸۴۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ادب حماسی سال چهاردهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۳
151 - 175
حوزههای تخصصی:
بحث در باره فرهنگ دخالت والدین و نقش مثبت یا منفی آن ها در ازدواج فرزندان، با توجه به آخرین آمار سازمان ثبت احوال کشور، در سال 1398، مبنی بر منجر شدن بیش از 30% ازدواج ها به طلاق، یکی از مباحث مهم جامعه شناسی خانواده به شمار می رود؛ بنابراین هرگونه پژوهشی در این زمینه که بتواند به نوعی در ریشه یابی علل و عوامل ناموفق بودن درصد بالایی از ازدواج ها به مسؤولین و یا پژوهش گران حوزه خانواده، در پیش گیری یا کاهش وقوع پدیده طلاق یاری کند، می تواند قابل اعتنا باشد؛ لذا پژوهش حاضر با توجه به اهمیت موضوع، یکی از قدیمی ترین منابع ادبی ایران، یعنی شاهنامه فردوسی را، که مدل های مختلفی از ازدواج فرزندان را در بطن خود جای داده به عنوان جامعه آماری انتخاب کرد و مسأله نقش والدین در ازدواج فرزندان را با استفاده از روش تحقیق کیفی و تحلیل داده ها به روش توصیف فراوانی و فراوانی درصدی از نوع تاریخی، در این اثر مورد مطالعه قرار داد. نتیجه این پژوهش نشان داد در تمامی 21 ازدواجی که فرزندان دارای پدر بودند، پدران در ازدواج فرزندنشان نقش داشتند در حالی که مادران فقط در سه مورد از ازدواج فرزندانشان نقش ایفا کرده اند. هم چنین مشخص شد بیش از 60% درصد ازدواج ها تحمیلی بود و در همه ازدواج های تحمیلی پدر عامل اجبار شناخته شد. 93% ازدواج های تحمیلی اختصاص به دختران داشت و بیش از 80% ازدواج های تحمیلی که نتیجه آن در شاهنامه گزارش شده، ناموفق بود.
تأثیر مقامات حریری بر گلستان و بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۴)
115 - 128
حوزههای تخصصی:
یکی از آثار مهم و اثرگذار بر کلام سعدی در <em>گلستان</em> و <em>بوستان،</em> <em>مقامات حریری</em> است. این کتاب را که سرشار از انواع ظرافت کلام عرب است، به حق می توان نمونه عالی فصاحت در ادب عرب شمرد. سعدی که سال ها در بغداد زندگی کرده است، با این کتاب انس تمام یافته است و اشاراتی که به ویژه در بوستان دارد به طور تام بر این علاقه و انس دلالت می کند. از مطالعه آثار سعدی و <em>مقامات حریری</em> و مقایسه آنها این نتیجه حاصل می شود که سعدی در بیان مطالبی به طور مستقیم از <em>مقامات حریری</em> اثر گرفته است. این تأثیرات شامل دو جنبه لفظی و مضمونی و محتوایی است. در این مقاله اثرپذیری کلام سعدی در <em>بوستان</em> و <em>گلستان </em>از <em>مقامات</em> حریری نشان داده شده است.
بررسی نشانه – معناشناختی تطبیقی؛ الشّحاذ نجیب محفوظ و ماهی سیاه کوچولو صمد بهرنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال نهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
10.22126/jccl.2019.79.1042
حوزههای تخصصی:
در بررسی معناشناختی تطبیقی، شناخت زبان به مثابه پدیده ای پیچیده و در حال تحوّل است و چگونگی درک ویژگی های این پدیده نیازمند رویکردی جزءنگر و ژرف کاوی در بن مایه های زایش، شکل گیری و تولید واحدهای زبانی است؛ ضرورتی که در گذر زمان با پیشرفت مداوم زبان شناسی و رشته های مرتبط بیش از پیش رخ می نماید. پژوهش حاضر، تحلیلی نشانه - معناشناختی از دو داستان ماهی سیاه کوچولو اثر صمد بهرنگی و الشّحاذ نوشته نجیب محفوظ است و کوشیده است تا فرایند نشانه - معناشناختی این گفتمان را براساس الگوی مطالعاتی گرمس بررسی کند. وجه اشتراک این دو اثر، رهایی از وضعیّت موجود است، قهرمان رمان الشّحاذ (عمر الحمزاوی)، در پی آن است تا از بیماری ای که به آن دچار شده و هیچ سبب طبیعی و هیچ گونه عوارضی ندارد، رهایی یابد و برای رهایی و تغییر وضعیّت موجود می کوشد. در داستان ماهی سیاه کوچولو ، ماهی کوچولو که قهرمان داستان است نیز در پی گذر از مرحله ای است که توقّف در آن را نابودی خود می داند. این وجه اشتراک، رهایی از وضع موجود، کنش کنش گر را به تکاپو وامی دارد و زایش معنایی صورت می گیرد، نوشتار پیش رو در پی بررسی عناصر اصلی و دخیل در تولید معنا در این دو اثر است؛ روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است.
بررسی و تحلیل رفتارهای ایدئولوژیک قهرمان در مقامات حریری بر اساس مربع ایدئولوژیک ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم ادبی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
353 - 379
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری که در خلال سال های 495 تا 504 ه.ق نوشته شده، مرکب از پنجاه مقامه است. موضوع اصلی آن، شرح دریوزگی «ابوزید سروجی» با چرب زبانی و حیله گری است؛ امّا مؤلف درلابه لای متن به موضوعات دیگری مانند: پرهیز از دنیاپرستی و تشویق به نیکوکاری که سویه متضادی با حیله و تملق دارند، توجه داشته و با سحر بیان به عرضه صنایع بدیعی و بازی های لفظی، پرداخته ا ست. این مقاله سعی دارد تا رفتارهای ایدئولوژیک قهرمان (ابوزید سروجی) را بر اساس مربع ایدئولوژیک ون دایک، که در زیر بخش رویکرد تحلیل گفتمان اجتماعی- شناختی قرار دارد، با هدف تبیین ایدئولوژی در دایره گفتمان، به روش مطالعه کتابخانه ای و تحلیل داده ها، جهت رسیدن به پاسخ پرسش های تحقیق و اثبات یا ردِّ فرضیه ها بررسی کند. در این راستا در پنجاه مقامه مورد نظر که جامعه آماری این تحقیق را در بر می گیرد، رفتارهای ایدئولوژیک قهرمان، در ساختاری نظام مند، بر پایه «توصیف ظاهری قهرمان»، «ترفندهای بیانی او»، «محتوای بیانی»، «عمل گفتمانی» و «عملکردهای متضاد»، رصد و بررسی شده است و نتایج حاصله این است که قهرمان، بیانِ گفتمانی اش ساحرانه - با محتوای متناقضِ اندرز و اغوا - در جهت رسیدن به خواسته (گدایی، افشاگری حاکمان و روشنگری عامه مردم) با تأکید بر صفات مثبتِ خودی و صفات منفیِ دیگری است. تجمیع این ویژگی های گفتمانی، رفتارهای قهرمان را در هر مقامه متضاد و دوگانه (نیم خوب، نیم بد) نشان می دهد؛ به گونه ای که گفتمان فقر و گدایی و افشای بی توجهیِ حاکمان وقت به رفاه عمومی و اصحاب فرهنگ را برای خواننده ترسیم می کند.
تشبیه و تنزیه از دیدگاه ابن عربی و حافظ
منبع:
حافظ پژوهی ۱۳۹۶ دفتر ۲۰
حوزههای تخصصی:
مسئلة «تشبیه و تنزیه» یکی از مسائل منازعه خیز و بحث برانگیز کلامی و عرفانی در تاریخ تفکر اسلامی است که با مباحث مورد مناقشة دیگری، چون مسئلة رؤیت خداوند و حادث یا قدیم بودن کلام الله، جایگاه خاصی در سیر مباحث کلام اسلامی داشته است. این مسئله در آرای عرفا، به ویژه اندیشه های ابن عربی، افراط و خصومت دو گروه تشبیه گرا و تنزیه گرا دیده نمی شود و در بستری عرفانی، آرای تشبیه گرایان و تنزیه گرایان به هم نزدیک می شود و مسئله به شکل «جمع تنزیه و تشبیه» به تعدیل می رسد.
اشتباه آموزی
حوزههای تخصصی:
نگرش ضد نظام ارباب- رعیتی در یادداشت های شکارچی اثر ایوان سرگیویچ تورگنیف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۲
275 - 293
حوزههای تخصصی:
فئودالیسم یا نظام ارباب- رعیتی، نظامی اجتماعی- اقتصادی بود که از قرن نهم تا نیمه دوم قرن نوزدهم میلادی، روسیه و شرق اروپا را دربرگرفت. در این نظام، قدرت سیاسی در میان زمین داران بزرگ تقسیم می شد و هر ارباب، دارای جماعتی رعیت بود. همین موضوع دستمایه کار نویسندگانی از جمله تورگنیف شد که خود از طبقه اشراف بود، اما رعیت را مایملک ارباب نمی دید. مجموعه یادداشت های شکارچی، در بستر جریان ادبی ناتورالیسم شکل گرفت. این جریان ادبی، براساس اصول رئالیسم و دموکراتیسم، زندگی جامعه روسیه را با اولویت بخشیدن به اقشار آن به درستی به تصویر کشید. در پژوهش حاضر چگونگی بازنمایی نظام طبقاتی در آثار ادبی روسیه در این داستان، از دیدگاه منتقدان معاصر و نیز بنیانگذاران نقد ادبی روسیه بررسی می شود. دیدگاه های ناباکوف، نویسنده و منتقد سده 20 میلادی همراه با دیگر منتقدان مانند بلینسکی به عنوان بنیانگذار نقد ادبی روسیه، ماکسیم گورکی سمبل هنر پرولتاریا و پیشتاز سبک رئالیسم سوسیالیستی، بردیایف منتقد ادبی اگزیستیالیست راهگشای این پژوهش اند.
جلوه های رمانتیسم، رئالیسم و ناتورالیسم در داستان سرشک، اثر محمّد حجازی
منبع:
شفای دل سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵
129 - 148
حوزههای تخصصی:
نقد و تحلیل آثار برجسته ادبیّات داستانی ایران و شناخت دقیق این حوزه از ادبیّات، افق های جدیدی را برای محقّقان و نویسندگان می گشاید و اهمّیّت به سزایی در ارتقاء و اعتلای ادبیّات فارسی دارد. یکی از مهم ترین راه های شناخت در این بخش از ادبیّات، بررسی داستان های ادبیّات فارسی از جهت کاربرد مکاتب بزرگ ادبی جهان در نگارش آن هاست. در بین نویسندگان حوزه ادبیّات داستانی، محمّد حجازی چهره ای برجسته محسوب می شود و نوآوری های وی در خلق آثار ادبی موجب شده تا جایگاه بزرگی را در خلق مکتب ادبی به وی اختصاص دهند. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل رویکرد مکتب های ادبی در مجموعه داستان سرشک حجازی پرداخته است. اگرچه نقد ادبی را نمی توان یکی از شاخه های علوم انسانی محسوب کرد، امّا از جنبه های مختلف می توان نشان داد که در نقد ادبی به طور عام و در نقد تحلیل داستان و رمان به طور خاص، روش علمی تا حدود زیادی به کار گرفته می شود.
بررسی مبانیِ بینامتنیت ژرار ژنت در رمان نوجوان عقرب های کشتی بَمبَمک اثر فرهاد حسن زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۸
142 - 168
حوزههای تخصصی:
مطالعه روابط میان متون، یکی از رویکردهای بررسی آثار ادبی است که از رهگذر آن می توان اطلاعات مهمی از متن دریافت کرد. در میان نظریه های ادبی مختلفی که به روابط متون توجه داشته اند، «ترامتنیت» از این حیث متن را واکاوی می کند. این نظریه، نخستین بار از سوی ژرار ژنت، نظریه پرداز و ساختارگرای فرانسوی، مطرح شد. ترامتنیت در پنج گونه پیرامتنیت، بینامتنیت، سرمتنیت، فرامتنیت و بیش متنیت به طور گسترده و نظام مند بررسی روابط یک متن مفروض را با عناصر پیرامونی اش با متن یا متون پیشین و یا همزمان خود و متونی که این متن را نقد و تفسیر کرده اند، بررسی می کند و گامی در جهت تأیید و یا انکار آن برمی دارد و ارتباط یک متن با ژانر و یا ژانرهایی که متن در آن شکل گرفته است و همچنین متونی را که متن از آن ها برگرفته شده است، شامل می شود. فرهاد حسن زاده از نویسندگان پرکار و صاحب سبک ادبیات کودک و نوجوان است که بالغ بر 80اثر در موضوعات مختلف دارد. وی به دریافت جوایز متعدد داخلی و بین المللی نائل آمده است. از جمله آثار مهم و مشهور وی داستان «این وبلاگ واگذار می شود»، «نمکی و مار عینکی»، «مهمان مهتاب»، «زیبا صدایم کن» و... است. این پژوهش در نظر دارد از میان پنج گونه ترامتنیت با بهره گیری از گونه بینامتنیت، رمان نوجوان «عقرب های کشتی بَمبَک» را مورد بررسی قرار داده و پیش متن های مورد توجه نویسنده را شناسایی کند. در ادامه مشخص خواهد شد نویسنده پیش متن های اثر را هدفمند انتخاب کرده و این پیش متن ها در انتخاب برخی عناصر داستان مؤثر بوده است. همچنین نویسنده در به کار بردن پیش متن هایی از فرهنگ عامه مانند ضرب المثل ها و کنایات، ترانه های رایج زمان و شعارهای انقلاب اهتمام ویژه ای داشته است. به همین دلیل حضور این پیش متن در این اثر، بسامد بالایی دارد.
ادب عربی در آینه شعر فرخی سیستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
135-158
حوزههای تخصصی:
یکی از جذّاب ترین زمینه های مطالعه و پژوهش در ادبیّات مشرق زمین، پرداختن به تأثیر متقابل آثار ادبی در زبان های پارسی و عربی و به ویژه درون مایه های مشترک دیوان های شعری پارسی و عربی است که از کهن ترین مباحث ادبیّات تطبیقی و در عین حال از دشوارترین زمینه های پژوهش در این عرصه نیز به شمار می رود. در جستار فراروی که به شیوه علمی – پژوهشی فراهم آمده، نگارنده کوشیده است که با روش تحلیلی - توصیفی و بر اساس مکتب فرانسه در ادبیّات تطبیقی، تأثیر شعر و ادب عربی را بر دیوان فرّخی سیستانی شاعر پارسی قرن پنجم هجری کاوش نماید. پژوهش حاضر، پس از پیشگفتار و پرداختن به سبک شعری فرّخی، به تأثیر قرآن و واژگان و نام های عربی بر دیوان وی اشاره ای کوتاه نموده، سرانجام به مبحث تفصیلی مقاله، یعنی مقایسه نمونه های متعدّدی از اشعار و امثال عربی با اشعار فرّخی پرداخته و ازجمله به این نتیجه رسیده است که فرّخی، در عین تأثیرپذیری از تعبیرها و تصاویر شعر و ادب عربی، شاعری خلّاق و مضمون آفرین است؛ دیگر اینکه در ادبیّات مشرق زمین و به ویژه شعر فرّخی، فرهنگ غلبه قلم بر تیر و شمشیر که آرزوی انسان های فرهیخته عصر حاضر است، به خوبی جلوه گر شده است. امید، آنکه این کاوش نامه، پیوند دیرین ادب پارسی و عربی را بیش از پیش بنماید و منبعی دیگر به منابع پژوهش های تطبیقی بیفزاید.
Traduction audiovisuelle : L´étude du sous-titrage de " Une séparation " Selon les théories du fonctionnalisme et du Skopos(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article concerne l’analyse de la traduction d’un film célèbre iranien : Une séparation . Comme en Iran, ce film avait a un succès considérable en France avec près d'un million de spectateurs et a remporté presque 50 prix au niveau international. Nous allons analyser le sous-titrage pour savoir si le film est bien traduit ou non, ce qui est l’objectif de cette recherche. Pour cela, nous profitons comme méthode d’analyse, d’une branche de la traductologie cibliste, le courant fonctionnaliste et également la théorie de Skopos de Reiss et Vermeer dans lesquels on donne plus d’importance à la fonction qu’à la forme et ainsi fait-on une traduction-adaptation. Nous allons étudier les décisions que le sous-titreur a prises pour résoudre les problèmes et voir si les solutions choisies sont adéquates et si les sous-titres sont en bonne qualité. Alors en utilisant ces deux théories, nous allons, évaluer la qualité des sous-titrages français d’un film persan.
ادبیات تطبیقی و تصویر اقتباسی، بررسی موردی چند افسانه و کتاب و بازتاب آن در عرصه تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقوله اقتباس به عنوان یکی از شاخه های ادبیات تطبیقی تلاشی برای ایجاد آثار جدید بر بنیاد ساخت و محتوای متون پیش از خود است. پژوهش حاضر از این منظر میان ادبیات به مثابه گفتار و نوشتار و سینما، تئاتر و نقاشی به مثابه تصویر پلی می زند و با نمونه گیری موردی از داستان های شیخ صنعان، برصیصای عابد، جریج، فاوست، آنتوان قدیس و تائیس به کشف ساختار داستانها، مشابهت و تفاوتشان با یکدیگر می پردازد؛ هدف از این پژوهش بررسی نحوه بازآفرینی و پردازش این داستان ها در قلمرو تصویرسازی سینمایی، تئاتر و نقاشی بر مبنای اقتباس و انواع آن از دیدگاه دبورا کارتمل است.کشف نظام حرکتی، دگردیسی شخصیتها و نحوه پایان یافتن داستان از یک سو و تأکید بر تأثیر ایدئولوژیها در فرایند اقتباس و بازآفرینی و نیز توجه سازندگان آثار به نیاز زمان و تمایل مخاطبان از نتایج این تحقیق است. کشف نظام حرکتی، دگردیسی شخصیتها و نحوه پایان یافتن داستان از یک سو و تأکید بر تأثیر ایدئولوژیها در فرایند اقتباس و بازآفرینی و نیز توجه سازندگان آثار به نیاز زمان و تمایل مخاطبان از نتایج این تحقیق است.
بررسی تطبیقی کارکرد رنگ ها در داستان های «ویس و رامین» و «تریستان و ایزوت»
حوزههای تخصصی:
پس از آنکه در دهه های اخیر، شماری از روان شناسان به حضور برجسته رنگ ها در زندگی نوع بشر توجّه کردند، استفاده هدفمند از این عنصر در ادبیّات فزونی گرفت. البتّه، به دلیل حضور اثرگذار رنگ در زندگی روزمره آدمی، شاهد بازتاب آن در متون کلاسیک ادبی نیز، هستیم. در مقاله حاضر، کارکرد رنگ ها در منظومه ویس و رامین گرگانی و داستان تریستان و ایزوت از ژوزف بدیه با رویکرد تطبیقی و روش توصیفی- تحلیلی مقایسه شده است. پربسامدترین رنگ در سروده فخرالدّین، سیاه و در اثر بدیه، سیاه و سرخ بوده است. کارکرد مشترکی که در همه رنگ ها دیده می-شود، جنبه توصیفی است. همچنین، تشریح شرایط زیستی و روانی شخصیّت ها، القاء عواطف درونی و عینیّت بخشی به مفاهیم انتزاعی به کمک رنگ ها صورت گرفته است. با وجود کارکردهای مشترک رنگ ها در دو اثر، نقاط افتراق نیز، وجود دارد. در منظومه فخرالدّین اسعد، رنگ سرخ نشان دهنده سرزندگی و شادکامی و شرم و حیا است. در تریستان و ایزوت، تشریح مفهوم اراده و در ویس و رامین، بیان شادابی و سرزندگی شخصیت ها از کارکردهای متفاوت رنگ سبز بوده است. در ویس و رامین، بیان وضعیّت نامناسب جسمی و در تریستان و ایزوت، القای حسّ آرامش و اطمینان، به کمک متعلقات رنگ آبی تشریح شده است. در مجموع، رنگ های به کار رفته در دو داستان، غیرنمادین، صریح و مستقیم و فاقد لایه های متعدّد معنایی هستند که این موضوع بیانگر نگرش واقع گرا و عینیّت طلب دو ادیب است.
بررسی اصول و مؤلفه های مدرنیسم در شعر و اندیشه لاهوتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تالستان ۱۳۹۹شماره ۸۴
301 - 334
حوزههای تخصصی:
جامعه ایرانی در عصر مشروطه وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود شد که در خلال آن با گذار از عصر سنت به تدریج پا به دوران تجدد یا مدرنیسم نهاد. روشنفکران ایرانی در عصر مورد بحث، تحت تأثیر اندیشه تجدد، تلاش کردند تا زمینه را برای مُدرن کردن جامعه ایران فراهم کنند. در این میان، لاهوتی به شدت تحت تاثیر جهان بینی مُدرن و پدیده مدرنیسم بود. از این جهت، جُستار حاضر در پیِ پاسخ گویی به این سوال مهم است که آیا عناصر و مؤلفه هایی از مدرنیته را در جهان بینی لاهوتی می توان یافت؟ و اگر یافت شود، چه عناصری از این تفکر به ذهن و زبان لاهوتی رسوخ کرده است؟ در میان شعرای عصر مشروطه، نمودهای تماس فکری لاهوتی با «غرب» روشن و آشکار است و بنابراین، محتمل است که عناصر مهمی از پدیده مدرنیسم در اندیشه او وجود داشته باشد. روش پژوهش پیش رو، توصیفی- تحلیلی است و نگارنده با جمع آوری اطلاعات از طریق دیوان لاهوتی و سایر منابع کتابخانه ای، تلاش کرده است تا به نقد و تحلیل مبانی مدرنیسم و مؤلفه های آن در اندیشه لاهوتی بپردازد.
تصویر شخصیت اصلی در داستان های کوتاه هوشنگ گلشیری بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات فارسی (دانشگاه خوارزمی) سال بیست و هشتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۸۹)
۵۳-۷۷
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه بازتاب در جامعه شناسی هنر، ادبیات در معنای گسترده اش آینه جامعه و نشان دهنده جهت گیری ها، سلیقه ها و جریان های اجتماع است و بهتر از بقیه علوم و فنون به کالبدشکافی جامعه کمک می کند. به شکل ویژه، از میان آثار ادبی، داستان کوتاه و رمان بیش از دیگر انواع ادبی به زندگی اجتماعی وابسته اند و ضمن تأثیرپذیری از تغییرات در جامعه، خود منشأ تغییر می شوند و تغییرات جوامع را نیز نشان می دهند. به این ترتیب، می توان ازطریق شناخت نوسان ها و دگرگونی های دنیای درون شخصیت های اصلی داستان ها، راهی به شناخت تحولات و تغییرات دنیای بیرون آنان پیدا کرد. هدف این پژوهش نیز بررسی تصویر شخصیت اصلی در داستان های کوتاه هوشنگ گلشیری است. به این منظور، با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، سعی شده است تا پس از استخراج خصوصیات شخصیت های اصلی داستان های کوتاه گلشیری در دو دهه 60 و 70 و نیز شناسایی وقایع و جریان های سیاسی اجتماعی مؤثر سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به بررسی و تحلیل تطبیقی مطالب پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که گلشیری در مجموعه داستان های خود، بخشی از روحیات و افکار روشنفکران، هنرمندان و طبقه متوسط عصر را به صورت مستقیم و غیرمستقیم عرضه کرده است و میان خصلت های روحی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی شخصیت های اصلی هر مجموعه داستان با وضعیت اجتماعی _سیاسی حاکم بر آن دوره ، البته با برداشت سیاسی و اجتماعی نویسنده از تحولات این دوره ، ارتباط نزدیکی وجود دارد؛ به طوری که با تغییر وضعیت جامعه، برخی از این ویژگی ها نیز دستخوش تغییر شده است.
بررسی و تحلیل آموزه تعلیمی «ظلم ستیزی» در شعر «درفش کاویان» از حمید مصدق با رویکرد به نظریه کنش های گفتاری جان سرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر در حوزه لفظ و محتوا تغییرات بنیادینی را نسبت به دوره کلاسیک تجربه کرده است. در زمینه مضمون و محتوا، شاعران از اشاره مستقیم به اخلاقیات پرهیز کرده و آن را به عنوان ابزاری برای بازنمایی مسائل سیاسی و اجتماعی به کار گرفته اند که این امر، بر چندلایگی و پیچیدگی شعرها افزوده است. حمید مصدق، یکی از نمایندگان برجسته شعر سمبولیسم اجتماعی در دوران معاصر، از این روش سود برده است و در شعر «درفش کاویان» با انعکاس مجموعه ای از آموزه های اخلاقی و ارتباط آن با مسائل سیاسی و اجتماعی، گامی جدید در شرح و طرح مضامین تربیتی برداشته است. او در سطح ژرف ساخت، با استفاده از ظرفیت های تعلیمی مواردی همچون خدامحوری، اتحاد مردم، خودباوری، عدم انفعال فکری و رفتاری، نفی جبرگرایی و... مخاطبان خود را برای ساختن دنیایی بهتر و مطابق با موازین عدالت محور ترغیب کرده است. بررسی شعر «درفش کاویان» با روش توصیفی تحلیلی و رویکرد به مبانی نظریه کنش های گفتاری جان سرل نشان می دهد که استفاده از کنش های اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی منتج به بازنمایی مفهوم کلان اخلاقیِ «ظلم ستیزی» شده است و دیگر آموزه های تعلیمی برای تقویت این مفهوم بنیادی به کار گرفته شده اند.
وصف و جایگاه آن در شعر بهار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف در آثار ادبی اهمیّت ویژه ای دارد چرا که یکی از ملاک ها و معیارهای اصلی پذیرش یا عدم پذیرش یک شعر است و هنری بودن یک شعر را می تواند رقم بزند. ملک الشعرای بهار، یکی از شاعران سنّت گرای معاصر است که در اشعار خود هم به قدما نظر داشته و هم نگاه معاصر خود را نیز به پدیده های اطراف خود حفظ کرده است. در این مقاله به شیوه توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای به بررسی و تحلیل جایگاه توصیف در اشعار بهار پرداخته شده است. این بررسی و تحلیل هم جایگاه شعری بهار را از منظر چگونگی وصف برای ما نشان می دهد و هم تفاوت و شباهت توصیف را در شعر بهار با قدما روشن می سازد. نتایج حاکی از آن است که بهار در وصف هم به قدما توجّه داشته است و هم به معاصرین. او در اشعار تقلیدی خود بیشتر توصیفات به سبک خراسانی (توصیفات بیرونی) و توصیفات به سبک آذربایجانی (توصیفات چندباره از یک پدیده) را اساس کار خود قرار داده است. این اشعار هرچند از نظر هنری، والایی و اعتبار خود را دارند؛ اما عموماً تشخّص سبکی بهار را نشان نمی دهند. در اشعار غیرتقلیدی بهار، وصف با دامنه ای فراخ تر (البتّه با حفظ و غلبه همان توصیفات بیرونی و حسی) و با کارکردهایی دیگر مطرح است. او هم به جنبه هنری توصیفات خود توجّه داشته و هم اهداف و کارکردهایی برای آن ها متصوّر بوده است.
آه سحرخیزان
حوزههای تخصصی:
دراسة المفارقات الزمنیة فی روایه اللص والکلاب لنجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اضاءات نقدیه سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
1-30
حوزههای تخصصی:
تسیر الأحداث عادة فی حقل روایة القصة بترتیب زمنی متتابع، لکن قد تحدث فی ترتیب الزمن تداخلات سماها الناقدون ب "المفارقة الزمنیة" التی تنهض بتحطیم خطیة الزمن، فتبرز المفارقة الزمنیة فی النص السردی بشکل الاسترجاع والاستباق. وعلی ضوء أهمیة المسألة ودورها فی فهم النصوص الأدبیة تعتمد هذه الدراسة علی منهج وصفی قائمة علی التحلیل والاستنتاج لروایة "اللص والکلاب" للکاتب العربی نجیب محفوظ من منظور أشکال تقنیة المفارقة الزمنیة. من المستنبط أن المفارقات الزمنیة التی یستخدمها محفوظ فی روایة اللص والکلاب مصدرها الصراع النفسی والسیاسی؛ حیث أدی توظیف هذه التقنیة إلی انسجام الروایة وتوسع الفضاء الزمنی وتشجیع الملتقی لقراءة النص. ثم إن نسبة استخدام الأحداث التی تعود إلی ماضی السرد، أی قبل لحظة الصفر، تتفوق کمیا علی تلک الأحداث التی تضطلع بها مستقبل السرد. غیر أن الروایة تنطوی علی الاسترجاعات الخارجیة الکبری التی تتناول خطوطا رئیسة فی حیاة الشخصیة الأساسیة والسبب راجع إلی أن الروایه تتبنی على وحدة استرجاعیة حاسمة تسهم إسهاما بالغا فی انفکاک العقد للروایة.
تعالیم اسلامی با تکیه بر متنی نویافته از ابوالفتوح حمویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جوامع بشری وقتی روی سعادت و خوش بختی را می بینند که درباره امورجامعه انسان های بافرهنگ و دانش، احساس مسئولیت کرده، با تعالیم اسلامی، دانش و منش انسانی، برای مشکلات جامعه چاره اندیشی کنند. ضرورت ایجاب می کند چنین افرادی با شیوه های ارزشمند، مسیر زندگی را برای مردم خود هموار سازند و برای دیگران و فرزندان الگویی به جا بگذارند. تا مشکلات را به راحتی حل کنند و دچار آسیب های مختلف نگردند و راه برون رفت آن را بشناسند. حمویی با چنین بینشی به دوره زندگی پس از مصیبت های قوم مغول که خود درآن قرار داشته، او را موظف کرده تا برای جامعه چاره اندیشی کند و منزلت آن را بدو باز گرداند. در این مقاله سعی برآن است روش جلوگیری از آسیب های اجتماعی که برخاسته از بی توجهی عملی به تعالیم دین و سبب ازبین رفتن اعتماد مردم می گردد، به روش تحلیل محتوا بررسی شود. پس نگرش ها تحت چهار عنوان: انسان و خدا؛ انسان و پیامبر؛ انسان و عرفا و انسان و فضیلت ها و رذیلت ها مطرح گردید و هدف ارزنده نویسنده که برای سعادت هرجامعه لازم است، تبیین شده است و نتیجه این که چنین روشی یکی از راه هایی است که بتوان جامعه را به سوی سعادت، براساس تعالیم اسلامی هدایت کرد و به روزگار عزت و سربلندی بازگردانید.