جامعه ایرانی در عصر مشروطه وارد مرحله جدیدی از تاریخ خود شد که در خلال آن با گذار از عصر سنت به تدریج پا به دوران تجدد یا مدرنیسم نهاد. روشنفکران ایرانی در عصر مورد بحث، تحت تأثیر اندیشه تجدد، تلاش کردند تا زمینه را برای مُدرن کردن جامعه ایران فراهم کنند. در این میان، لاهوتی به شدت تحت تاثیر جهان بینی مُدرن و پدیده مدرنیسم بود. از این جهت، جُستار حاضر در پیِ پاسخ گویی به این سوال مهم است که آیا عناصر و مؤلفه هایی از مدرنیته را در جهان بینی لاهوتی می توان یافت؟ و اگر یافت شود، چه عناصری از این تفکر به ذهن و زبان لاهوتی رسوخ کرده است؟ در میان شعرای عصر مشروطه، نمودهای تماس فکری لاهوتی با «غرب» روشن و آشکار است و بنابراین، محتمل است که عناصر مهمی از پدیده مدرنیسم در اندیشه او وجود داشته باشد. روش پژوهش پیش رو، توصیفی- تحلیلی است و نگارنده با جمع آوری اطلاعات از طریق دیوان لاهوتی و سایر منابع کتابخانه ای، تلاش کرده است تا به نقد و تحلیل مبانی مدرنیسم و مؤلفه های آن در اندیشه لاهوتی بپردازد.