فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۲٬۷۰۱ تا ۴۲٬۷۲۰ مورد از کل ۵۲٬۹۰۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
شاهنامه فردوسی بزرگترین و ارزشمندترین حماسه ملی ایران است که برخلاف ظاهر آسان نمایش، ژرفایی بسیار تودرتو و پیچیده دارد، طوری که با وجود شرح ها و گزارش های مکرر شاهنامه پژوهان، هنوز درباره بسیاری از بیت های آن اتفاق نظر وجود ندارد. در این جستار با روش توصیفی تحلیلی، پس از واکاوی برخی از بیت های شاهنامه ویراسته جلال خالقی مطلق و طرح دیدگاه شاهنامه پژوهان درباره هر بیت، روشن شد که گزارش برخی از بیت ها به سامان و مفهوم نیست که این ابهام یا از عدم توجه کافی به بافت متن ناشی شده و یا نارسایی گزارش بیت، ناشی از ضبط نادرست یا مغشوش یک واژه یا عبارت در بیت است. از این رو، هم به بررسی انتقادی ضبط برخی از بیت ها پرداخته شده و با توجه به قراین متعدد، نویسش موجه تری پیشنهاد شده است و هم پس از بررسی انتقادی گزارش برخی از ابیات و بازنمودن نارسایی این گزارش ها، کوشش شده که با توسل به منابع درون متنی و برون متنی، معنای درخورتری ارائه گردد.
تاریخ تشیع در ایران 9
پژوهشهاى تطبیقى بین فارسى و عربى
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعى بر آن دارد تا به بازخوانى روند پیدایش وپیشرفت ادبیّات تطبیقى و نیز پژوهش هاى تطبیقى بین فارسى وعربى در ایران وجهان عرب بپردازد وبا تمرکز بر روى جریان به حاشیه رانده شده ى اسلامى-شرقى ادبیات تطبیقى این کشورها، فضل وپیشگامى جریان عربى-فرانسوى ادبیات تطبیقى جهان عرب را در بکارگیرى واژه ى«الأدب المقارن» (ادبیات تطبیقى)، ونیز در نگارش اولین پژوهش عملى وآکادمیک، به چالش بکشد وآن را به گرایش عربى-فارسى بدهد. همچنانکه فضل وپیشگامى جمشید بهنام در ایران را در بکارگیرى واژه ى «ادبیات تطبیقى» در کتابش «ادبیات تطبیقى» رد کند وبه مقاله اى دیگر از خود بهنام بدهد. مقاله به طور کلى به بررسى عوامل ومراحل پیدایش وپیشرفت پژوهشهاى تطبیقى بین عربى و فارسى در کشورهاى عربى و ایران مى پردازد و مهمترین تغییراتى را که این محافل در راستاى اهداف سیاسى و دینى و نیز بومى ساختن این مکاتب وسازگارى آن با محافل شرقى واسلامى ونیز خارج شدن از حاشیه ى خود محورى ادبیات تطبیقى غربى ایجاد کرده اند؛ در سه حیطه ى تئورى، زمان و مکان مورد نقد و بررسى قرار مى دهد. این تغییرات در حیطه ى تئورى به پیدایش «مکتب عربى» و«مکتب اسلامى» ونیز تمرکز بر «مکتب فرانسوى» وتا حدى «مکتب آمریکایى» و نادیده گرفتن سایر مکاتب انجامیده است؛ همچنانکه در حیطه ى زمانى منجر به تمرکز بر ادبیات کلاسیک عربى وفارسى و در حیطه ى مکانى به محدود ساختن جغرافیایى ادبیات تطبیقى در کشورهاى اسلامى مخصوصا مصر، لبنان، سوریه وایران شده است.
نشانگرهای جنسیتی در رمان أعشَقُنی و پرنده من بر مبنای الگوی رابین لیکاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف کشف ارتباط میان متغیّر اجتماعی جنس و ویژگی های زبانی داستان نویسان زن، تلاش می کند با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و براساس الگوی لیکاف، نشانگرهای جنسیتی را در دو رمان أعشَقُنی از سناء شعلان (بهترین رمان زنانه اردن در سال 2013م) و پرنده من از فریبا وفی ( بهترین رمان زنانه فارسی در سال 2002م ) بررسی کند. نتایج پژوهش نشان می دهد که در رمان أعشَقُنی نزدیک به یک چهارم از واژه های رمان از ویژگی زبانی زنانه برخوردار است و زبان زنان در بیش از یک چهارم از واژه های رمان پرنده من نشا ندهنده گوینده مؤنّث است. از آنجا که در هر دو رمان نویسنده، زنی است که درباره زنان می نویسد، بسامد استفاده از واژگان مخصوص زنان در نوشته آنها زیاد است. از دیگر ویژگیهای زبان زنان در این رمانها استفاده از تصویرگری دقیق و جزئی نگر و بهره گیری از رنگ واژه های متعدد است. زنهای هر دو رمان به دلیل اعتماد به نفس کمی که حاصل زیستن در جامعه هایی مردسالار است از تردیدنماها، تشدیدکننده ها و تقریب نماهای بیشتری استفاده می کنند و از طریق پرهیز از به کارگیری دُشواژه ها و استفاده از درخواستهای غیرمستقیم، زبانی مؤدبانه را برای گفتگوهای خویش برمی گزینند که نشانگر ساختارهای زبانی گویندگانی محتاط و فرودست است.
قطران شاعر آذربایگان
حوزههای تخصصی:
کاربست مؤلفه های فراداستانی در داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» نوشته ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات معاصر فارسی نیز همچون بسیاری از آثار ادبی جهان معاصر از کاربست تکنیک های فراداستانی که از ویژگیهای ممتاز ادبیات پسامدرنیستی به شمار می روند، غافل نمانده است. فراداستان دارای مؤلفه های متنوعی است که همه آنها آشکارا به برساختگی و تصنعی بودن متن داستانی اشاره دارند. درهم آمیختگی امر واقع و امر تخیلی، ورود نویسنده به داستان و آشکار ساختن سنت ها و عرف های رایج ادبی از ویژگیهای بارز فراداستان می باشد. در مقاله حاضر داستان کوتاه «مرثیه برای ژاله و قاتلش» از مجموعه داستان دیوان سومنات نوشته ابوتراب خسروی را برگزیده ایم و به واکاوی آن در پرتو نظریه های فراداستانی می پردازیم. در واقع در نوشتار حاضر در صدد پاسخ به این پرسش هستیم که آیا داستان مذکور را می توان بعنوان نمونه ای از فراداستان در ادبیات داستانی معاصر بشمار آورد یا خیر؟ و آیا خسروی توانسته است با اتکای بر این نوآوری و نوجویی در ساحت روایت و پیرنگ داستانی، تصویری جامع و چشمگیر از دغدغه های نواندیشانه خود و نویسندگان هم نسلش اراﺋﻪ دهد یا خیر؟
نقش مناظره در بیان اعتراضات سیاسی با تأملی بر متون ادبی قرن 4-7 (ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال یازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
113-136
حوزههای تخصصی:
اگر بخشی از ادبیات پایداری را اعتراض به طبقه حاکم بدانیم، بدون شک پابرهنگان و فرودستان در این راه پیشتازند. با بررسی متون ادبی، یک چیز به نحو چشم گیری خودنمایی می کند و آن افزون بر جسارت و شهامت این گروه، شیوه اعتراضات است. در مقاله پیش رو هدف این بود تا با دقت بیشتری به اعتراضاتِ مطرح شده در متون ادبی قرون چهارم تا پایان قرن هفتم هجری پرداخته و ویژگی مشترک این انتقادات سیاسی شناخته شود. با مطالعه اشعار و متون منثور، رگه های مشترکی در بیشتر آثار دیده شد و نتیجه بررسی ها نشان داد شیوه اعتراضی پیرزنان، خارکنان، درویشان، زهاد و حتی دیوانگان بر گفت وگو و مناظره استوار است، و البته مناظراتی در دو کفه نابرابر، که یک طرف آن معمولاً پادشاهی است مقتدر و طرف دیگر بیوه زن یا درویشی یک لا قبا است. این مناظرات که عموماً از جانب پادشاه و با قصد تحقیرآغازشده، به دست طرف دوم که ابتدا خود را بی اعتنا نشان داده، پی گرفته می شود و به شیوه شگفت انگیزی به نفع او پایان می گیرد. علت فرادستی این فرودستانِ حاضر جواب، فصاحت و بلاغتی ست که از آن برخوردارند و سخن آن ها عمدتاً به زیورهای لفظی و معنوی آراسته است. در ادامه نمونه هایی از این مناظرات به دست داده ایم.
خوابنامه به مثابه یک ژانر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستگرد و دسکره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ویژه نامه نامه فرهنگستان (فرهنگ نویسی) ۱۳۹۹ شماره ۱۵
75-115
حوزههای تخصصی:
تحلیل اخلاق و ادب عاشقی در داستان های مصطفی مستور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در رمان های عاشقانه اولویت اصلی توجه به روابط عاشقانه است. بیشتر قهرمانان در زوایای مختلف روایی مرتکب بی اخلاقی و بداخلاقی در عشق ورزی می شوند که باعث اصلی شکست عشقی آنهاست. این نوشته بر مبنای مقاله ای از «مصطفی ملکیان» با عنوان «اخلاق عاشقی، ادب عاشقی» این مسئله را تحلیل می کند. اخلاق عاشقی کاری به موفقیت یا عدم موفقیت ندارد؛ عاشق باید چونان عشق بورزد که فضایل اخلاقی را زیر پا نگذارد و در ادب عاشقی، باید در مقام عمل عشق بورزد تا به موفقیت فرایند عاشقی لطمه نزند. هدف این پژوهش بررسی «اخلاق و ادب عاشقی در داستان های عاشقانه مستور» و از نوع تحلیل محتوای کیفی و مضمونی است و برآنیم تا این داستان ها را با عواملی که در مقاله اساس برای برقراری ارتباط صحیح عاشقانه گفته شده است، تطبیق دهیم و به تحلیل آنها بپردازیم. از آنجایی که مستور نویسنده ای واقع گراست؛ پرسش این است: اخلاق و ادب عاشقی تا چه حد میان قهرمانان داستان های او رعایت می شود و چه تأثیری بر این شخصیت ها دارد؟ همچنین این رعایت یا عدم رعایت، چه اثری بر روایت دارد؟ و در پایان به این نتیجه رسیدیم که این رعایت نکردن ها از سوی عشاق آنها را دچار کشمکش و بحران روحی می کند و پایانی ناخوش برای روایت داستان دارد و از طرفی رعایت کردن روابط صحیح عاشقانه هم بر روی شخصیت ها تأثیری مثبت دارد و هم بر روی روایت؛ و در آخر مسیر عاشقی با سرانجامی خوش به پایان می رسد. این نکته نیز جالب است که رعایت نکردن ها از سوی مردان در نقش عاشق بیشتر از زنان است.
مطالعه و تأملی بر رویکرد آلبر کامو به معنای زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روان شناختی شخصیت فریدون و ضحاک براساس نظریه شخصیت آبراهام مزلو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۳۴)
129 - 150
حوزههای تخصصی:
انسان کامل و ارائه تصویری گویا و روشن از او از موضوعات بحث انگیز در علوم انسانی ازجمله ادبیات و روان شناسی است. در میان نظریه های شخصیت و از نگرش های نو در روان شناسی، نظریه انسان گرایی است که در آن انسان و دستیابی اش به خودشکوفایی از مباحث مهم به شمار می آید. در میان انسان گرایان نظریه آبراهام مزلو شامل سلسله مراتب نیازها ازجمله نیازهای فیزیولوژیکی، امنیت، عشق و محبت، احترام و خودشکوفایی است که از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این نظریه در بعضی از آثار ادبی ازجمله شاهنامه فردوسی- که ماهیتی انسان محور دارد- انطباق پذیر است. بررسی شخصیت های این اثر نشان می دهد انسان ایرانی در ادوار گذشته، تا چه حد به رشد و کمال انسانی دست یافته و چه اندازه منطبق بر الگوهای شخصیت رشدیافته حوزه روان شناسی است. در میان شخصیت های شاهنامه، فریدون یکی از محبوب ترین چهره های این اثر حماسی است که ویژگی های افراد خودشکوفا در رفتار و گفتار او مشهود است. ویژگی هایی مانند درک درست از واقعیت، خوی مردم گرا، تشخیص هدف از وسیله، روابط درون فردی و خودانگیختگی. در تقابل با فریدون، شخصیت ضحاک را می توان واکاوید. بررسی شخصیت ضحاک نشان دهنده ناکامی او در تأمین سلسه مراتب نیازهای اساسی و گذرنکردن از پایین ترین سطوح نیازهاست. هدف از این بررسی، نشان دادن جایگاه شخصیت فریدون و ضحاک، براساس نظریه مزلو است که می تواند رهنمونی در بررسی همه شخصیت های شاهنامه برای یافتن انسان کامل باشد و از سویی قابلیت متون کهن فارسی در شاخص های نظریه های نوین را نشان دهد. پژوهش حاضر با بررسی اندیشه و رفتار این دو شخصیت، فریدون را الگو و نمونه افراد خودشکوفا و ضحاک را نمونه ناشکوفایی شخصیت معرفی می کند و دلایل آن را بررسی می کند.
قصه های درون قاب
حوزههای تخصصی:
من یک دستیار خوبم
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی اشعار سهراب سپهری و پل ورلن از منظر امپرسیونیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
79 - 106
حوزههای تخصصی:
مکتب امپرسیونیسم که زیرمجموعه مدرنیسم است، تنها یک سبک نقاشی نیست بلکه رویکردی نوین به زندگی دارد که تداعی گر آراء فلاسفه پدیدارشناس اواخر قرن نوزدهم است. هنرمندان مکتب امپرسیونیسم با زیرساخت فلسفی پدیدارشناسانه اغلب تجربه را به صورت تجربه فردی بازنمایی می کنند. این تجربه فردی نه تنها از شخصیت هنرمند که از سنّت ها و باورهای سرزمین او نشأت می گیرد. (بنابراین) بررسی آثار هنری این مکتب از سرزمین های مختلف می تواند بیانگر شباهت ها و تفاوت ها در احساس و ادراک مردمان آن سرزمین ها باشد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی به مقایسه جلوه های مکتب امپرسیونیسم در اشعار سپهری و پل ورلن می پردازد. سپهری پیش از شاعری، این مکتب را در نقّاشی های خود تجربه کرده و پل ورلن در محافل هنری با آن آشنا شده است. تأثیرپذیری از عوامل محیطی چون نور، هوا و رنگ، شعر این دو هنرمند را به فضای نقاشی های امپرسیونیستی می برد. ویژگی هایی مانند آشنایی زدایی، درک لحظه ای زندگی، بازی با رنگ و نور، تصاویر ناتمام، پیوند طبیعت و مدرنیته و ... در شعر این دو شاعر با اندکی تفاوت دیده می شود. این مقایسه، تفاوت نگاه دو شاعر را به جهان، هنر و مکتب امپرسیونیسم نشان می دهد. سپهری این مکتب را دستاویزی قرار داده برای بیان مفاهیم عمیق انسانی در حالی که پل ورلن تنها از نظر ساختار به این مکتب پای بند است. این تفاوت از سویی ریشه در میزان تأثیر تجربه نقّاشی امپرسیونیستی در شعر دارد و از سوی دیگر به ذات شرقی این مکتب برمی گردد.
تصحیح لباب الالباب (57)
تحلیل نظام های گفتمانیِ داستان «پیرِ چنگی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
متن پژوهی ادبی تالستان ۱۳۹۹شماره ۸۴
7 - 32
حوزههای تخصصی:
کنش در متون عرفانی تحت تأثیر عواملی رخ می دهد که فضای مناسبی برای بیان عرفانی فراهم می آورد. این عوامل می توانند درنتیجه فرآیندهای القایی، تجویزی، رخدادی و یا زاده و زاینده نظام های تنشی و شوشی باشند. سرچشمه این عوامل به تقابل های دوگانه بازمی گردد که نظام تفکر انسان بر آن استوار شده است و بحث پیرامون آن از زمان ارسطو آغاز و در مطالعات ساختارگرایانه و نشانهشناسانه کسانی چون سوسور، فروید، پیرس، موریس، گرماس و... در قرن بیستم ادامه پیدا کرده است. بر پایه همین تقابل ها در رویکردی از علوم نشانه- معناشناسی می توان به سازوکارهای تولید معنا در نظام گفتمانی با ابعاد مختلف حسی- ادراکی، شناختی و زیبایی شناختی اثر پرداخت. در این مقاله با بررسی «نظام های گفتمانیِ» داستان «پیرِ چنگی» به مثابه نمونه ای از داستان های منظوم مثنوی معنوی مولانا، جایگاه نظام کنشی، شوشی، تنشی و بُوشی در آن مشخص و گذر شخصیت اصلی «پیرِ چنگی» از حالت نابسامان اولیه به حالت بسامان پایان داستان بیان شده است. نتیجه تحلیل، بیانگر نقش پررنگِ نظام شوشی در جهشِ اصلی داستان است؛ چنانکه در پی یک «لحظه- بارقه»، پیرِ چنگی شخصیتی به باور رسیده می یابد. جذابیت این داستان برای خوانش مکرر، همانگونه که خود مولانا در آخر داستان اشاره می کند، وامدار حضور سوژه بُوشی است.
بررسی رابطه خودکامگی و آزادی در اسطوره سیاسی آنتیگونه سوفوکلس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات عرفانی و اسطوره شناختی سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۳
207 - 242
حوزههای تخصصی:
اندیشه سیاسی یونان باستان ریشه در اسطوره های این تمدن دارد. حرکت فیلسوفان یونانی، به ویژه در آتن، از جهان اسطوره به عقل گرایی به دنبال دگرگونی ها و تحولات این جامعه به وجود آمده است. در برخی دولت شهرهای یونان (در همین دوره)، حکومت پادشاهی و اشرافی به دموکراسی تبدیل و در برخی دیگر، مبدل به دیکتاتوری شده است. با توجه به این تحولات، اسطوره ها به ویژه در زمینه سیاسی تحول اساسی یافته و نوع تراژدی اسطوره سیاسی، در شکل تئاتر سیاسی در همین دوره تحول جامعه یونانی، به وجود آمده است. اسطوره سیاسی آنتیگونه ، از مهم ترین این تراژدی ها است که نبرد میان آزادی و خودکامگی را نشان می دهد و پیامدهای تراژیک آن را برای بقای دولت شهر، مردم و شخص حاکم روشن می سازد. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی، تلاش می کند این نبرد را بر اساس تحولات سیاسی و اجتماعی دولت شهر آتن و جهان یونانی بررسی نماید.
معناشناسی واژه «قرأ» و بسامد کاربرد معادل های معنایی آن در ترجمه های فولادوند و الهی قمشه ای از قرآن مجید با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی از دیرباز در میان مترجمان و مفسران جایگاه ویژه ای داشته است. در میان زبان شناسان نیز بررسی روابط معنایی از جمله چندمعنایی حائز اهمیت است. درک قرآن مستلزم درک اجزاء مختلف آن است. اگر روابط معنایی مفاهیم قرآنی نادیده گرفته شود فهم قرآن ناقص خواهد بود چراکه چنین فهمی خطی و جزء نگراست. اما فهم روابط معنایی قرآن در شبکه های شعاعی و مرتبط با پدیده ها و مفاهیم قرآنی به خواننده قرآن یک فهم کلان نگر و فرآیندی می دهد. هدف پژوهش حاضر، بررسی شبکه شعاعی واژه «قرأ» در تمام سوره های قرآن بر پایه معنی شناسی شناختی است. در این مقاله، بر پایه رویکرد شناختی به بررسی شبکه شعاعی واژه «قرأ» پرداخته شد و میزان بسامد کاربرد معانی شعاعی و معنی سرنمون واژه مذکور در دو ترجمه فولادوند و الهی قمشه ای مورد بررسی قرار گرفت. برای به دست آوردن معانی سرنمون ابتدا معانی مختلف در سه فرهنگ ابجدى الفبایى عربى فارسى ترجمه کامل المنجد الابجدى، قاموس قرآن و ترجمه و تحقیق مفردات الفاظ قرآن با تفسیر لغوى و ادبى قرآن استخراج گردید. سپس از میان مجموع معانی بیان شده معنی سرنمون با استفاده از معیارهای تایلر و ایوانز (2003) شامل تصدیق معنی، تفوق در شبکه معنایی، استفاده در ساخت های ترکیبی و پیش بینی دستوری مشخص گردیده و در مرحله بعد نحوه انشعاب معانی شعاعی از معانی سرنمون حاصل گردید. تجزیه و تحلیل ها نشان داد که ابزارهایی مانند بسط استعاری و طرحواره تصویری در بسط معنی سرنمون واژه «قرأ»، نقش اصلی را ایفا می کنند و در این میان، بسط استعاری بیشترین نقش را در گسترش معنی سرنمون ایفا می کند. علاوه براین، مشخص گردید که در ترجمه های مذکور تنوع معادل یابی برای واژه «قرأ» براساس معنی سرنمون و معانی شعاعی بسیار محدود است.
به وجه عبوس «بنشیند» یا «ننشیند» ؟ در دفاع از خانلری
حوزههای تخصصی: