فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۸۱ تا ۱٬۴۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس از دوره های مهم تاریخ هنر و معماری است که به انسان توجه ویژه ای شده است و تکنیک های مهمی در آن ابداع گردیده است. پرسپکتیو از جمله تکنیک هایی است که به کار رفته است. در این دوران Disegno نیز مطرح می شود که نشات گرفته از عقل است و منجر به خلق ایده های نو می شود. همه این موارد به علت توجه به انسان و عقل او امکان یافته است. یکی از افراد برجسته این دوران جورجیو وازاری می باشد. او در این دوران علاوه بر تالیف کتاب تاریخ هنر که تاثیر جهانی به همراه داشت، به مراحل توسعه هنر می پردازد. از منظر وازاری دست یافتن به هنر و معماری برتر با رعایت مجموعه ای از ویژگی ها در کنار خلاقیت امکان پذیر خواهد بود. مطالعات پیشین در این زمینه به خصوص به زبان فارسی بسیار کم است. لذا خلا تحقیقاتى موجود مشهود است، چراکه جورجیو وازاری پدر تاریخ هنر نامیده می شود و از اولین افرادی بود که واژه رنسانس و Disegno را در متن نوشتاری به کار برد. از این رو این پژوهش بر آنست به تعریف Disegno و بررسى معماری برتر از منظر جورجیو وازاری بپردازد. سوالات مطرح شده بدین شرح است: تعریف Disegno در معماری چیست؟ قوانین معماری برتر از منظر جورجیو وازاری کدام هستند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی داده ها جمع آوری شده اند. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، اصول معماری برتر از منظر وازاری تهیه شد و این اصول در نمونه ی مطالعاتی مورد نظر بررسی گردید. در نهایت با توجه به تحلیل های انجام شده پیشنهاداتی در جهت استفاده از نظرات وازاری به منظور دست یافتن به معماری برتر ارائه گردید.
واکاوی اثرات فرم شهری بر سلامتی شهروندان، نمونه موردی: مناطق 3 و 4 شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
110 - 124
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و گسترش فیزیکی شهرها در دهه های اخیر با پیامدهای منفی بسیاری در ابعاد مختلف همراه بوده است. یکی از مهم ترین این پیامدها، کاهش سلامتی شهروندان تحت تأثیر عواملی همچون وابستگی به خودروی شخصی، کاهش پیاده مداری (به عنوان فعالیت بدنی روزانه) و توزیع نامناسب فعالیت ها است. در این راستا، موضوع سلامت در شهر در سال های اخیر موردتوجه قرارگرفته است. تحقیقات نظری بیانگر آن است که فرم شهری که شامل مجموعه ای از ویژگی های کالبدی و غیر کالبدی در شهر است، در کاهش یا افزایش سلامتی ساکنین مؤثر است. ازاین رو، هدف این تحقیق، بررسی رابطه بین فرم شهری و سلامتی شهروندان در شهر ارومیه است. به عبارت دیگر، این تحقیق به دنبال آن است تا مهم ترین عناصر فرم شهری با تأکید بر میزان فشردگی و پراکندگی مناطق شهر ارومیه را شناسایی کند که بر سلامت عمومی تأثیر بیشتری دارند. روش این تحقیق به صورت توصیفی و تحلیلی و همچنین توسعه ای – کاربردی است. جمع آوری اطلاعات نیز بر اساس مطالعات اسنادی و پیمایش (توزیع پرسش نامه میان ساکنین مناطق 3 و 4 شهر ارومیه) است. برای تحلیل از روش تاپسیس استفاده می شود. نتایج این تحقیق نشان داد که در میان عوامل یازده گانه فرم شهری در سه دسته زیست محیطی، اجتماعی و کالبدی، مهم ترین عامل مؤثر بر سلامتی شهروندان، میزان فشردگی بافت است و پس ازآن اختلاط کاربری، کیفیت فضاهای پیاده، کیفیت هوا و کیفیت فضاهای سبز در رتبه های بعدی قرار دارند. نتایج تحلیل تاپسیس نشان داد که طبق نظر ساکنین، وضعیت فعلی فرم منطقه 4، تأثیر بیشتری بر سلامتی شهری دارد و این نشان می دهد که فرم شهری فشرده (و عناصر آن) بر سلامت عمومی تأثیر بیشتری نسبت به فرم شهری پراکنده (منطقه 3) دارد. این یافته ها با مطالعات نظری صورت گرفته، سازگاری دارد.
تاثیر نمای دو پوسته متحرک در بهره وری مصرف انرژی در ساختمان اداری خیام مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
137-110
حوزههای تخصصی:
اهداف: سهم زیادی از مصرف انرژی در جهان، متوجه بخش ساختمان است؛ که در ایران، بیش از 40% مصرف انرژی را به خود اختصاص می دهد. ساختمان های اداری دولتی به سبب مالکیت غیرشخصی و عدم وجود نظارت، الگوی مصرف انرژی به نسبت نامطلوبی دارند . هدف اصلی پژوهش، بهبود عملکرد انرژی این ساختمان ها با بکارگیری نمای دوپوسته متحرک است. روش ها: در این پژوهش، ابتدا به بررسی الگوی غالب ساختمان های اداری شهر مشهد پرداخته شده است. از آنجا که طراحی در شهر مشهد که یکی از قطب های مذهبی کشور است صورت می گیرد و به منظور ایجاد این حس در کاربران، الگوی بکار رفته در پوسته دوم آن از نقوش اسلامی، کاشی کاری ها و تزئینات حرم مطهر امام رضا (ع) الهام گرفته شده است. پس از تحلیل عملکرد انرژی پنج الگوی انتخابی با افزونه های لیدی باگ و هانی بی، الگوی بهینه معرفی شده است. یافته ها: نور روز از تاثیرگذارترین پارامترها در طراحی ساختمان های انرژی-کارآمد است. برای بهره گیری هرچه بیشتر ازین پارامتر، نیاز است که نماهایی با حداکثر شفافیت ایجاد شود. اما این نماها با چالش هایی همچون گرم شدن بیش از حد در فصول گرم مواجه می شوند. بنابراین، نیاز است که میزان ورود نور روز کنترل شود. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش در چارچوب نظریه معماری سرآمد، راهکاری بهینه برای بهبود عملکرد انرژی ساختمانی اداری طراحی شده در پنج طبقه در مشهد با بکارگیری نمای دوپوسته متحرک با قابلیت کنترل ورود نور روز ارائه شده؛ که در نهایت این پوسته متحرک حدودا 130 هزار کیلووات ساعت در سال، مصرف انرژی ساختمان را کاهش می دهد.
بررسی تطبیقی توزیع فضایی جرم در محدوده های شهری و پیراشهری با روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حرکت از زندگی کشاورزی به صنعت و سپس خدمات و تحول در الگوهای فضایی توسعه و اسکان، شهرها و کلان شهرها را به مثابه مراکز تجمع جمعیت و تمرکز منابع توسعه مطرح نمود. این تمرکز در فضا و سرزمین که ناگزیر از تنوع، تضاد و تعارض در ترکیب، منافع و رفتار بازیگران است، علاوه بر ارتقای کیفیت زندگی می تواند بستری برای شکل گیری جرم باشد. پیامدهای این بسترسازی به ویژه در مواردی که رشد کالبدی بدون برنامه ریزی فضایی باشد، بیشتر نمایان می شود. این پژوهش باهدف بررسی الگوهای فضایی جرائم در محدوده های شهری و پیراشهری و استفاده از آن در برنامه ریزی شهری انجام گرفته است. رویکرد پژوهش، توصیفی-تحلیلی و روش آن، فراترکیب است. نتایج مؤید این هستند که عواملی همچون تراکم جمعیت و اکولوژی اجتماعی می توانند فرصت هایی برای ارتکاب جرم ایجاد نمایند، اما رفتار اجتماعات مختلف در مواجهه با این فرصت ها از الگوی ثابتی پیروی نمی کند. مقایسه ی وضعیت شهرهای ایران و دیگر نقاط جهان روشن نمود که بررسی پراکندگی جرائم توسط پژوهشگران داخلی و خارجی به لحاظ شکلی و محتوایی متفاوت بوده و رویکرد تحقیقات خارجی، کاربردی تر است. نتایج می توانند در تدوین سیاست ها و برنامه های توسعه شهری و اقدامات اجرایی برای ارتقای امنیت شهری موردتوجه قرار گیرند.
تطبیق نگاره های روایت کشتی نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ ایلخانی، مجمع التواریخ تیموری و قصص الانبیاء صفوی با متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
93 - 102
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: سرگذشت حضرت نوح (ع) یکی از موضوعات مهم مذهبی است که می توان بازتاب آن را در هنر نگارگری نیز مشاهده کرد. روایت کشتی حضرت نوح (ع) مضمون نگاره های بسیاری در دوره های مختلف اسلامی است. شرح این رویداد تاریخی و دینی در قرآن کریم نیز آمده است. بنابراین این امر ضرورت تطبیق نگاره های ایرانی اسلامی را با متن قرآن ایجاب می کند.
هدف پژوهش: اهداف پژوهش شامل شناسایی میزان پایبندی این نگاره ها با متن قرآن کریم است و از طریق مقایسه و تشخیص وجوه اشتراک و افتراق نگاره ها با یکدیگر و با متن قرآن کریم صورت گرفته است. پرسش های پژوهش عبارت اند از 1- نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ رشیدی ایلخانی، مجمع التواریخ تیموری و قصص الانبیاء صفوی، تا چه اندازه ای به متن قرآن کریم پایبند هستند؟ 2- شباهت ها و تفاوت های نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در این سه نسخه چیست؟
روش پژوهش: در پژوهش حاضر اطلاعات کتابخانه ای و داده های اسنادی و تصویری با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بررسی شده است و نمونه های مورد بررسی، شامل نگاره های روایت کشتی حضرت نوح (ع) در نسخه های جامع التواریخ رشیدی ایلخانی موجود در انجمن سلطنتی آسیایی در لندن (مجموعه ناصر خلیلی)، مجمع التواریخ حافظ ابرو متعلق به دوره تیموری، محفوظ در دیوید کالکشن و قصص الانبیاء صفوی، محفوظ در کتابخانه بریتانیا است و این نگاره ها با متن قرآن کریم، مورد تطبیق قرار گرفته اند.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد نگاره کشتی حضرت نوح (ع) در قصص الانبیاء نسبت به نگاره های جامع التواریخ و مجمع التواریخ بیشترین پایبندی را به متن قرآن کریم دارد.
«مکان سازی» شهری با افزایش «پیاده پذیری»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 139
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: مفهوم میدان با برتری حس مکانی و حضور انسانی با فلکه متمایز می شودکه فضایی با گذر اتومبیل است. میدان باید مکانمند و دارای تعامل انسانی باشد. نادیده گرفتن این وجه تمایز و چیرگی اتومبیل یکی از اسباب نامناسب شدن فضاهای شهری از جمله میادین و خیابان های تاریخی شده است. پرسش این است که چگونه می توان ویژگی های «کالبدی» و «غیرکالبدی» در نمونه ای تاریخی مثل «میدان توپخانه» و چهار گذر شمالی-جنوبی رسیده به آن را متعادل نمود و زمینه «مکانی» شدن آن ها را فراهم ساخت. پیاده پذیر شدن بیشتر تا چه میزان و چگونه در این فضاها موجب ارتقا حس مکان خواهد شد؟ هدف: این مقاله با هدف مکان سازی فضاهای شهری، نقش «پیاده پذیری» یک فضا را در«مکانمندی» آن می سنجد. روش: بنابراین سنجه هایی برای ارزیابی فضای گذرهای مجاور شمال و جنوب استفاده شده است. اطلاعات ابتدا به روش دلفی از هفت گروه متخصص تراز اول طی پرسش نامه ساختارمند و از آرای مردمی گردآوری، سپس با روش آماری و مشاهدات میدانی یافته ها تحلیل شده است. یافته ها: افزایش پیاده پذیری در این فضاها منجر به افزایش مکانمندی شده و لازم است ولی اصرار بر گزینه پیاده مداری صرف رضایت بخش نیست. این افزایش می تواند تا الگوی «خیابان کامل» پیش رود. گسترش پیاده پذیری از میدان تا خیابان های مجاور، کل محله، ارگ، محدوده تاریخی حصار اول و دوم تهران و ارتباط آن با کل شهر با این الگو قابل توصیه است. نتیجه گیری: افزایش پیاده پذیری به معنی بهبود حس مکان است. در فضاهای تاریخی مراکز شهری، دست کم الگوی کامل حرکتی تعادل فضایی نسبی ایجاد می نماید. عدم مداخله یا مداخله های مطلق گرا رضایتمندی را کاهش می دهد. در میدان توپخانه و فضاهای مجاور، الگوی کامل حرکت میسر ولی باید با اولویت پیاده، سواره غیرموتوری، موتوری عمومی و خصوصی باشد.
اثرگذاری طیف های رنگ روی احساسات کاربران فضای مسکونی و تأثیرگذاری ترجیح رنگ در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط داخلی تأثیر بالایی بر سلامت، رفاه و آسایش کاربران دارد و از میان متغیرهای آن، رنگ به عنوان ساده ترین متغیر قابل مشاهده است رنگ بر رفتار، تصمیم گیری، سلامت و احساسات مخاطبان به عنوان یکی از شاخص ترین نمودهای فیزیکی فضا با یا بدون درک مستقیم تأثیرگذار است. با توجه به تأثیرگذاری رنگ بر روی احساسات مخاطبان، مشخص نمودن تأثیرگذاری و میزان آن با توجه به ترجیحات متفاوت رنگی تأثیر بالایی در افزایش کیفیت فضا می تواند ایجاد نماید. ویژگی های متفاوت رنگ ها در دسته بندی گرم، سرد و خنثی و تأثیرگذاری بر روی احساسات شش گانه آرامش، هیجان، علاقه، تمرکز، فشار و مشارکت در این پژوهش مورد کنکاش قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از 286 پرسشنامه برخط استفاده و از دو روش آزمون و ضریب مسیر برای تحلیل استفاده شد. در بررسی های نهایی به ترتیب طیف رنگ های ذکر شده بالاترین و پایین ترین تأثیر مثبت را بر روی احساسات کاربران داشته اند: آرامش(خنثی-گرم)، هیجان(گرم-سرد)، علاقه(خنثی-سرد)، تمرکز(خنثی-گرم)، فشار(خنثی-گرم) و مشارکت(سرد-گرم). در نتایج به دست آمده مشاهده شد که کاربران نسبت به انتخاب رنگ در بسترهای مختلف، علایق متفاوتی داشته و صرفاً یک طیف رنگ را برای تمامی بسترها انتخاب نمی نمایند. علاوه بر این ارتباطی در ایجاد حس مثبت در احساسات کاربران با طیف رنگ مورد علاقه و ترجیح آن ها مشاهده نشد.
بررسی گونه شناسی فضاهای پر و خالی در ساختار خانه های بومی اقلیم سرد؛ مطالعه موردی: تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۶۰-۴۷
حوزههای تخصصی:
معماری بومی ایران گنجینه ای ارزشمند از معیارها و روش های طراحی را شکل می دهد که متناسب با ویژگی های جغرافیایی، فرهنگی، معیشتی و اقلیمی، باتوجه به امکانات موجود شکل گرفته و همزیستی انسان و محیط زیست به عنوان یک رابطه دو جانبه را درک می کند؛ این در حالی است که سرعت تغییر در بافت قدیم شهرها ما را با عدم وجود این آثار در آینده ای نه چندان دور مواجه خواهد کرد. این امر لزوم ثبت الگوهای این معماری و شناخت و کشف زوایای پنهان فرمی، عملکردی و اقلیمی و بوم گرایی مساکن بومی را بیش ازپیش نمایان می سازد. در زمانی که عدم استفاده از تناسبات و اصول و قواعد کاربردی در ساختمان به امری عادی تبدیل شده، پژوهش در حوزه معماری بومی و کشف تناسبات و اصول کاربردی و گونه شناسی می تواند به درک بهتر فضا و دستیابی به الگوهای طراحی کاربردی بینجامد. باتوجه به مغفول ماندن اقلیم سرد در پژوهش ها، این پژوهش قصد دارد که با بررسی کالبدی فضای پر و خالی مسکونی در این اقلیم، به گونه شناسی آن بپردازد و از این راه مشخصه های این معماری بررسی گردد. محدوده پژوهش خانه های بومی تبریز با قدمت قاجار تا پهلوی است. در بخش نظری با ابزار کتابخانه ای و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی چهارچوب نظری ارائه و در مرحله بعد به مطالعه نمونه ها و برداشت و تحلیل فرمی، تناسبات کالبدی و گونه شناسی شکلی - اقلیمی فضای پر و خالی پرداخته شده است. ابزار گردآوری اطلاعات، منابع، اسناد، کروکی و نقشه های خانه های بومی به روش مطالعات میدانی و تحلیل فرمی یافته ها است. نتایج حاصل شده نشان می دهد فضای پر و خالی مسکونی تبریز مبتنی بر اصول بوم گرایی بوده و همچنین وجود یک نسبت مشخص در خانه های بومی را نمایان می کند. همچنین بیشترین فراوانی جهت گیری ها از 10 درجه جنوب شرقی تا 20 درجه جنوب غربی و همچنین خانه های یک جبهه و دوطبقه تراکم است.
بررسی تناسبات طلایی و اصول هندسی برگرفته از طبیعت در اجزای کالبدی خانه های تاریخی (مطالعه موردی: خانه های قاجاری اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : بهره گیری از تناسبات برگرفته از طبیعت در معماری سنتی، اصلی جاری درتعامل با طبیعت بوده است. زیرا ارتباط صوری با طبیعت می تواند به بهینه سازی ساختارهای متناسب با هر منطقه منجر شود. در واقع ساختارهای طبیعت در طی سال ها با آزمون های مختلف و ترکیبی پایدار اصول بازتولیدشدنی را در فضاها ایجاد کرده اند. اصولی که امروزه در تناسبات فضایی هر منطقه نادیده گرفته می شود. بر این اساس تعداد بیست و چهار خانه تاریخی از دوره قاجار در اردبیل که بیشترین فراوانی را دارند مورد بررسی قرار می گیرند.
هدف پژوهش : بررسی اجزای کالبدی خانه های تاریخی اردبیل با اصول هندسی برگرفته از طبیعت هدف اصلی پژوهش است. بر این مبنا به شناسایی میزان سازگاری تناسبات هندسی رایج در خانه ها با تناسبات ایرانی، نسبت های طلایی و تقریبی از آنها که برگرفته از طبیعت اند، پرداخته می شود.
روش پژوهش : بعد از مطالعات میدانی و جمع آوری ابعاد و اندازه ها، با استفاده از نمودار فراوانی، مجموعه ای حاصل از تناسبات هندسی واقع بر تالارها، اتاق ها و نماهای اصلی شناسایی می شود تا میزان سازش این تناسبات با نسبت های برگرفته از طبیعت مشخص شود. این پژوهش که از نوع کاربردی و ترکیبی از روش های کمی و کیفی است و با روش استنتاجی و تحلیل داده ها رایج ترین نسبت های فضایی و استانداردهای حاکم منطبق بر طبیعت را مشخص می کند.
نتیجه گیری : نتایج براساس رایج ترین نسبت ها نشان می دهدکه معماری خانه ها از لحاظ صوری اغلب در تعامل با طبیعت اند. به نحوی که معماران بناها علاوه بر استفاده از سیستم های تناسباتی ایرانی (غالباً در تالارها) و نسبت های طلایی (غالباً در اتاق ها و مرکزیت نماهای متقارن و ارسی) در چیدمان عناصر و فضاهای معماری از پلان تا نما از نسبت های نزدیک به اعداد حسابی ساده نیز بهره جسته اند که نشان دهنده تأثیرپذیری الگوهای فضایی و ارتباط آنها با ترکیب داده های دریافتی از طبیعت اند که در تکامل بنا با یکدیگر ممزوج شده اند.
تأثیر مدرنیزاسیون بر ساختار کالبدی-فضایی تهران در دوره پهلوی اول و کابل در دوره امانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
101 - 114
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ظهور تفکرات مدرنیزاسیون در قالب جریانی فراگیر در فرهنگ و ادب کشورهای جهان، علاوه بر اثرات ذهنی، به گونه عینی نیز در کالبد معماری و شهرسازی تجلی یافت و شکل دیگر و واژه های جدیدی به شهرها بخشید که از آنها می توان به شهرهای مدرنیستی یاد کرد. درحالی که در تهران در دوران پهلوی اول با پژواک مدرنیزاسیون تحولات چشم گیری رخ داده است، در مقاطع زمانی تقریباً مقارن در کابل، تفکرات سیاسی و اجتماعی و به تبع آن کالبد شهری با درون مایه همسانی با تهران در حال شکل گیری بود. هدف پژوهش : هدف پژوهش حاضر تبیین نقش پروژه مدرنیزاسیون و نحوههتأثیرگذاری آن بر تحولات ساختار کالبدی-فضایی کابل دوره امانی و تهران دوره پهلوی اول است تا به این سؤال پاسخ داده شود که تحولات شهری تهران و کابل در دوره های مذکور دارای چه ساختار، ماهیت و جنبه های متفاوت و مشابهی بوده اند؟ روش پژوهش : این پژوهش به صورت تاریخی-تطبیقی و با رویکردی کیفی به کمک مطالعات اس نادی صورت گرفته اس ت که از روش تاریخی-تفسیری در بخش گردآوری مبانی نظری و روش توصیفی-تحلیلی در زمینه تحلیل و مقایسه تحوالات ساختار کالبدی-فضایی تهران و کابل استفاده کرده است. نتیجه گیری : مقایسه اقدامات مدرنیزاسیون رضاشاه و امان الله خان نشان می دهد شباهت زیادی در شدت و تنوع این اقدامات وجود دارد. می توان گفت شکل گیری شهر در این دو کشور درون زا، زایشی، جوششی، پویا و متأثر از زمینه جامعه نبوده است؛ بلکه ناشی از سیاست نوسازی و غربی سازی و مبتنی بر میل و دستورات دولت بوده است.
تقابل و تعامل اصالت معنایی و مصالح مدرن ساختمانی در آثار معماری امروز ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
62-42
حوزههای تخصصی:
اهداف: طراحی معماری اصالت مدار با تأکید بر شناخت معنای اصیل معماری بومی قابل ارزیابی است. از این رو تعامل معانی گذشته و نوین معماری از طریق تداوم اصالت با استفاده از مصالح نوین، در دنیای امروز جایگاه بالایی دارد. این پژوهش با استفاده از اثرگذاری اصالت بر نمای ساختمان، به تبیین رابطه الگوهای اصیل گذشته در ساختار نماهای امروزی با مفاهیم نوین فناوری آینده می پردازد. الگوهای تعاملی که ساختارهای کالبدی و معنایی نمای ساختمانی را در معماری امروزین تداوم می بخشند. ه دف از ای ن مقال ه بازشناسی و تحلیل الگوهای روزآمد در تعام ل ب ا دو مفه وم اصالت گذشته و فن اوری آینده در شیوه به کارگیری از مصالح در نماهای ساختمان های معاصر ایران است و در پی پاسخ به این سوال است که مفهوم "اصالت مندی" با "ساختار فناوریِ روزآمد" در نمای معماری همگام قدم برمی دارند یا در تقابلند؟ روش ها: به منظور رسیدن به اهداف پژوهش، فرآیند تحلیل و ارزیابی با انتخاب آثار شاخص معماری و نحوه استفاده از مصالح در نما پیش می رود. این پژوهش سعی دارد با مطالعات کیفی، نمای ساختمان های شاخص را از حیث مصالح مورد بررسی قرار داده و با بهره مندی از منطق فازی به عنوان یک تئوری سیستماتیک، به ارزیابی میزان تعامل مصالح و اصالت نمای ساختمان پرداخته است. یافته ها: ابتدا تعدادی از آثار الگوگرا و اصالت مدار با هدف شناخت مصالح نوین مورد تحلیل قرار گرفت، سپس چگونگی تجلی شاخص های اصیل در طرح نما به تفکیک مطالعه شد. در انتها حضور مفهوم گذشته در فرآیند بهره گیری از مصالح در نما مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه گیری: دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آنست که به کارگیری مصالح سنتی در کنار فناوری روزآمد؛ روند تعاملی ای میان الگوهای اصیل گذشته و رویاهای آینده برقرار می کند. الهام از الگوهای اصیل و پایدار معماری ایرانی با بیان امروزی، رویکردی موثر در خلق معماری سرآمد است.
معماری گلین، گزینه صنعت ساختمان برای مدیریت بحران کم آبی مقایسه تحلیلی مصرف آب در یک بنای نمونه با سه سازه فولادی، بتنی و گلین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۷۸
۷۶-۶۳
حوزههای تخصصی:
آمار و ارقام دقیقی از میزان مصرف آب در صنعت ساختمان کشور (چه آبی که مستقیماً در این فرایند مصرف می شود و چه آب پنهان) وجود ندارد. اساساً بین سیستم های معمول ساخت وساز با سیستم های جایگزینی که می توانند مطرح باشند اولویت سنجی از حیث آب خواهی صورت نگرفته است. نظر به اینکه بحران کم آبی در ایران بسیار جدی است و صنعت ساختمان به عنوان یکی از آب خوارترین صنایع مطرح است، این مقاله با چشم انداز کاهش مصرف آب ازطریق انتخاب بهینه سیستم سازه ای ساختمان های عرفی که در کشور ساخته می شوند این هدف را دنبال می کند که میزان آب مصرفی سیستم های فولادی و بتنی مرسوم در نظام ساخت وساز کشور را با سیستم سازه های گلین، که در دنیا مجدداً مطرح شده است و البته شیوه های سنتی آن سابقه ای طولانی دارد، مقایسه نماید. لذا دو سؤال مطرح است؛ نخست آنکه میزان مصرف آب در مرحله سفت کاری ساختمان های عرفی در کشور چگونه است؟ پس ازاین سؤال و با هدف رسیدن به شیوه ای مناسب (با نیاز آبی کمتر)، سؤال اصلی مقاله مطرح شده است که نسبت مصرف آب برای اجرای سفت کاری سازه های معمول (بتنی و فلزی) در مقایسه با سازه های گلین (خاکی) چگونه است؟ روش کار در قالب مطالعات کتابخانه ای برای استخراج میزان آب مصرفی در مواردی که آمارهای معتبر وجود دارد و در موارد نبود اطلاعات معتبر به شیوه آزمایشگاهی و کارگاهی برای رسیدن به داده های قابل اطمینان بوده و در همه این موارد حذف انحراف معیارها و اصل سه سویه سازی لحاظ شده است. نتایج به دست آمده حکایت از آن دارد که ساختمان هایی با سازه گلین بین 7 تا 15 درصد نمونه های مشابهشان با سازه های فولادی و بتنی آب مصرف می کنند؛ به تعبیری دیگر در احداث هر مترمربع از ساختمان حداقل 2500 لیتر آب صرف جویی می شود.
نقش معماری در سلطه گفتمان شهری بر روستایی در ادبیات منظوم ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آذر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۴
17 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : نوشتار حاضر حاکی از آن است که تصویرپرد ازی های شاعران کلاسیک ایران د ر بسیاری از تقابل های شهر و روستا، با سلطه و برتری گفتمان شهری همراه است. پژوهش های پیشین، د لایل این سلطه را عمد تاً به وجوه انسانی نسبت د اد ه اند . ازآنجاکه شهر و روستا فقط شامل وجوه انسانی نیست، پس مغفول ماند ن رابطه وجوه کالبد ی (به خصوص معماری) با ایجاد و تثبیت این برتری گفتمانی، یک مسئله است.
هد ف پژوهش : مقاله حاضر به د نبال چگونگی استفاد ه اد بیات منظوم از معماری برای تصویرپرد ازی سلطه شهر بر روستاست.
روش پژوهش : نظریه تحلیل گفتمان انتقاد ی چارچوب نظری و تاحد ود زیاد ی روش تحقیق نوشتار حاضر را شکل د اد ه است. د اد ه های اولیه این تحقیق کیفی و به اد بیات منظوم کلاسیک ایران محد ود شد ه است. د رکنار آن ها از متون غیرمنظوم نظیر سفرنامه و نیز آراء صاحب نظران معماری، برنامه ریزی روستایی و جغرافیا برای مباحث تکمیلی استفاد ه به عمل آمد ه است.
نتیجه گیری : یافته ها مؤید آن است که زبان د ر تصویرپرد ازی های اد بیات منظوم ایران، از د و طریق برجسته سازی و به حاشیه راند ن ویژگی های معمارانه توانسته سلطه گفتمان شهر بر روستا را ایجاد و به تثبت برساند . برای برجسته سازی بر ویژگی های معمارانه شهر نظیر د راختیارد اشتن واحد های اختصاصی (همچون مناره، مسجد آد ینه و...)، مرکزیت شهر نسبت به روستا، وسعت یا بزرگی مقیاس فضاهای شهری تأکید شد ه که با ساختارهای کالبد ی شهرها و نیز با ساختارهای فکری حاکم بر د وره های پیش و پس از ورود اسلام منطبق است. همچنین، برای به حاشیه راند ن ویژگی های معمارانه روستا از اهمیت د اد ن به زمینه گرایی، اد غام فضاهای آن با طبیعت، موقعیت های مناسب روستا برای گشت وگذار، معیشت محوری فضاهای روستایی، ساد گی راه حل های ساختمانی، سبقه تاریخی معماری روستایی د ر مقابل معماری شهری، تنوع مجتمع های زیستی مرتبط با روستا و... چشم پوشی شد ه است. د رحقیقت، ویژگی های معماری به مثابه ابزاری برای تصویرپرد ازی و نماد پرد ازی سلطه گفتمان شهر بر روستا بد ل شد ه است.
واکاوی اثربخشی قوانین سامان دهی سیما و منظر شهری بر انسجام نماهای شهری (از سال 1347 تا سال 1400)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: انسجام نماهای شهری نقشی بی بدیل در سامان سیما و منظر شهری دارد. نماها خود ابعاد و اجزای متشکله متفاوتی دارند. کیفیت ساختاری و نحوه چینش این ابعاد و اجزا، چه در یک نمای واحد، چه در نحوه استقرار نماهای مجاور و چه در زمینه گسترده تری چون نماهای یک شهر نیاز به انسجام دارد. لازمه ایجاد این انسجام، وجود اصول و قوانینی است؛ اثربخشی مقررات در این زمینه مسئله تحقیق می باشد. اهداف: سنجش کارایی ضوابط و مقررات نماسازی مدون توسط شهرداری ها و دیگر دستگاه های ذی ربط در بازه زمانی سال های 1347 تا 1400 در ایجاد و حفظ انسجام در نماهای شهری و اجزای آن است. روش ها: نوع تحقیق کیفی و روش آن اکتشافی-تبیینی با نگرشی انتقادی است. ابتدا کاراترین «عوامل انسجام بخش نماهای شهری» تعیین گردید. تحلیل «قوانین نماسازی» در بازه زمانی ذکرشده، صورت پذیرفت. سپس هر یک از «مفاد مصوبات» با تک تک «مؤلفه های انسجام» با روش فوق تحلیل گردید. یافته ها: اثربخش ترین و جامع ترین قانون، مصوبه بهار 1393 طراحی نما در تهران می باشد. در زیر معیارهای انسجام بخش، جذابیت بصری و سپس ارتباطات محتوایی، ویژگی مصالح و معنا بیشتر متأثر از قوانین بودند. کمترین توجه نیز در مورد تناسب نما با زمینه، خوانائی، خطوط پیکره و تناسب عرض قطعات بود. نتیجه گیری: نتیجه بیانگر روند رو به رشد و در راستای حرکت به شمولیت هر چه فراتر و صراحت و شفافیت بیشتر قوانین نماسازی در انسجام بخشی نماهای شهری است؛ هرچند هنوز جای کار دارد.
خوانش نسبت تاریخ گرایی و مفهوم هویت در میراث معماری مدرن شهر تهران (1320- 1310)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
21-1
حوزههای تخصصی:
اهداف: میراث معماری مدرن اولیه در دوره پهلوی اول، بیانگر مفهوم هویت در ساحتی جدید بوده که حاصل انقطاع معماری سنتی ایران است. تجربه معماری تاریخ گرا در دوره پهلوی اول، از نخستین تلاش های صورت گرفته در راستای امتداد هویت معماری ایران در این قالب نوین می باشد. هدف از این پژوهش بازخوانی ریشه ها و سطوح رویکرد تاریخ گرا در دوره پهلوی اول است تا چگونگی استمرار هویت در میراث معماری مدرن این دوره تبیین گردد. روش ها : رویکرد این پژوهش کیفی است که با روشی توصیفی-تحلیلی، ارتباط ارزش فرهنگی میراث معماری مدرن را با مفهوم هویت در معماری تعیین نموده، از طریق رجوع به اسناد مربوطه، روند شکل گیری معماری را در دوره پهلوی اول مورد بررسی قرار داده و با مطالعه منابع کتابخانه ای، به واکاوی مفهوم هویت در معماری و مؤلفه های وابسته به آن می پردازد. سپس با روشی استنباطی، ارتباط سطوح تاریخ گرایی و هویت پذیری در میراث معماری مدرن را واکاوی نموده و بر اساس آن ابنیه منتخب از جریان تاریخ گرای پهلوی اول را مورد تجزیه وتحلیل قرار می دهد. یافته ها: تاریخ گرایی تقلیدی، الگویی و مفهومی سه سطح شکل دهنده رویکرد بازگشت به گذشته هستند که با مراحل مختلف هویت یعنی فرمی، استنباطی و معنایی ارتباط مستقیم دارند. نتیجه گیری: هویت در میراث معماری دوره پهلوی اول با نگرش تاریخ گرا، در ابتدا از طریق برداشت مستقیم و انطباق عینی با شاخصه های معماری تاریخی ایران، به شکلی فرمی انتقال می یابد. در امتداد آن، گروهی دیگر از ابنیه شکل می گیرند، که هویت در آن ها به واسطه به کارگیری غیرمستقیم عناصر معماری ایران و پالایش و تجرید مؤلفه های تاریخی، از طریق بازنمایی محتوایی امتدادیافته و ضمن تأکید بر تشابه، تمایزی فرهنگی را در میراث معماری این دوران، به نمایش می گذارند.
نقش و تاثیر گذاری معماران معاصر در تحولات معماری و ساختمان سازی
حوزههای تخصصی:
تفکرات معماران در دوران های مختلف از گذشته تا کنون تاثیر و نقش فراوانی در ایجاد تمدنها و پیشرفت کشورها داشته اند، از زمانهای دور معماران و آثار معماری نشان دهنده رشد یا عقب ماندگی کشورها بوده است. همانطور که حتی پیامبر(ص) نیز با بعثت خود اقدام به بنای خانه ها با شرایط ویژه که در قرآن و روایات بیان شده است، نمود و تاثیر معماران و معماری را بیش از پیش نشان میدهد. با گذشت زمان شاهد تحولات فراوانی در ساخت بنا، شکل و فرم سازه ایجاد شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی معماری ایران در دوران بعد از 1300 شمسی نقش معماران و میزان اثرگذاری آنان در تحولات معماری و ساختمان سازی به این سوال پاسخ دهیم که نقش معاران در پیشرفت و توسعه جامعه متمدن چگونه است و معماران باید چه شرایطی را برای ارتقاء معماری در پیش روی خود قرار دهند. با مطالعات تاریخی و بررسی سبکهای مختلف معماری و کتابهای تاریخی و همچنین آثار معماری خلق شده توسط معماران مشخص میگردد که در چه دوره هایی شاهد پیشرفت و در چه دوره هایی شاهد عقب ماندگی در معماری بوده ایم. و هدف این پژوهش نیز یافتن بهترین راه و سبک برای پیشبرد معماری و ساخت ساختمانها با توجه به تجارب معماران معاصر و بهره گیری از نقاط ضعف و قوت آنان میباشد. و امید است که مهمترین دستاورد این مقاله ایجاد سبک جدیدی از معماری که با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای مردم ایران تدوین شده باشد مد نظر معماران قرارگرفته از تقلید کورکورانه از معماری های کشورهای دیگر جلوگیری شود. و بتوانیم تکنولوژی و پیشرفت را در چهارچوب مسایل فرهنگی و دینی خود پیاده نماییم. و مهم ترین نکته این است که باید نسبت به تلاشهای معماران گذشته اشراف کاملی داشته باشند تا بتوانند از آن تجارب بهره کافی را برده و بتوان بهترین سبک معماری معاصر را ایجاد نمود. در این پژوهش با تحلیل توصیفی و تطبیقی، بنا ها و ساختمانهایی که توسط معماران معاصر طراحی و اجرا شده اند، شناسایی و طبقه بندی میشوند و در مرحله بعد به تحلیل اطلاعات و تفسیر آنها پرداخته خواهد شد. و تلاش میشود انواع طراحیها، نحوه معماری، شهرسازی، بلند مرتبه سازی ، انواع مصالح ساختمانی و تکنیک های ساخت و سایر عوامل تاثیر گذار در معماری توسط معماران تاثیر گذار ایرانی و خارجی در این دوران بدقت مورد بررسی قرار گیرد تا درک عمیقی از تحولات معماری بدست بیاید. و گرایش های جدیدی بوجود بیاید تا حرکت معماری در مسیر تکامل خود و بدرستی ادامه پیدا کند و به اوج اعتلای معماری در دوران معاصر دست پیدا کرد. و در این میان هنر طراحی معماری و طراحی سازه نقش مهمی در ایجاد تحول در معماری دوران معاصر داشته است که میتوان گفت در میان سالهای 1340 تا 1350 شمسی به اوج خود می رسد. و گیدیون در کتاب "فضا ،زمان، معماری"اینگونه میگوید : هر بینش جامع مستلزم پیوستگی اندیشه در گذشته و آینده است "(گیدیون، 1353؛12) در سالهای اخیر با توجه به نیاز به وحدت و انسجام بخشی به ساختمان سازیها ضرورت مراجعه به آثار ارزشمند میراث معماری معاصر ایران بسیار ضروری میباشد و نمای ساختمانها ، سبکهای معماری ، سیمای شهری در معماری کنونی دارای جایگاه ویژه ای میباشد.
ارزیابی آموزش از دیدگاه اساتید و دانشجویان در دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۴
5 - 24
حوزههای تخصصی:
دانشکده معماری و شهرسازی دانشگاه هنر همانند دیگر دانشکده ها نیازمند ارزیابی مستمر کیفیت آموزش خود با توجه به برنامه های درسی و اجرای آنها، میزان ارتباط با مسائل واقعی حرفه و مسائل مورد توجه روز و همچنین دیدگاه اعضای هیئت علمی و دانشجویان در مورد میزان موفقیت آموزش ها است. ارزیابی کیفیت آموزش در تمامی گروه های آموزشی و مقاطع تحصیلی دانشکده به تفکیک هر رشته/مقطع و به صورت تجمیعی در کل دانشکده، هدف این پژوهش است. تعیین میزان قوت و ضعف آموزش در زمینه های مختلف مربوط به رشته های آموزشی مورد نظر است. سامانه تحقیق کیفی و روش پیمایشی، با استفاده از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات و آمارهای توصیفی و استنباطی برای تحلیل آنها انتخاب شده است. طبق نتایج به دست آمده زمینه دانش نظری، هنری و فلسفی در دانشکده در بالاترین سطح و مهارت های فنی و اجرایی در پایین ترین سطح از نظر همه گروه های پاسخ دهنده ارزیابی شده است. آموزش های دانشکده از نظر اکثر پاسخ دهندگان، در فراهم کردن زمینه مناسب ورود به حرفه و فعالیت پژوهشی دارای کاستی هستند. بیشترین اختلاف نظر در مورد نیاز به تکمیل آموزش ها در زمینه دانش روز آمد و تکنولوژیک و دانش علمی و حقوقی مشاهده می شود.
بررسی نقش سیستم های سایه اندازی تطبیق پذیر در مصرف انرژی و مکانیزم حرکتی آن ها
حوزههای تخصصی:
با توجه به بحران انرژی و استفاده از منابع انرژی تجدیدناپذیر در تأمین انرژی ساختمان ها، حدود 40 درصد مصرف انرژی مربوط به ساختمان ها بوده که بخش قابل توجه این انرژی برای مقابله کردن با هدررفت یا دریافت انرژی از پوشش ساختمان می شود. پوشش ساختمان نه تنها به عنوان عنصر فعال سیستم ساختمان بلکه به عنوان فیلتر محیط زیستی تعریف شده در اطراف قاب ساختمان بوده و نقش اصلی در مدیریت میزان دریافت انرژی خورشیدی، کنترل بار حرارتی، نفوذ هوا و خروج آن، مدیریت رطوبت تهویه، مدیریت کیفیت هوا را بر عهده دارد. هدف این پژوهش بررسی انواع سیستم های سایه اندازی تطبیق پذیر و نقش آن ها در مصرف انرژی بوده است. همچنین انواع مکانیزم های حرکتی در سایه بان های متحرک بررسی شده است تا مزایا و معایب هرکدام بر اساس بازشوهای پنجره مشخص گردد. روش پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی بوده و روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و استفاده از منابع معتبر و مقالات آکادمیک مکتوب و غیر مکتوب بوده است و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که نماهای تلفیقی در میزان بهره وری انرژی، نقش موثرتری ایفا می کنند.
معادل سازی مفاهیم معماری سنتی ایرانی بر طبق فلسفه پرش کیهانی؛ جهت بکارگیری در دوره معماری پس از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
تقلید مستقیم و کورکورانه از سبک های روز معماری دنیا که منجر به از بین رفتن وحدت و انسجام معماری خودی می شود، در این برهه از معماری کشور به وضوح دیده می شود. لذا می بایست جهت سوق هوشمندانه مفاهیم معماری سنتی ایرانی با فلسفه علم روز بطوری که ضمن حفظ ساختار، وارد مرحله گذار به مدرنیته شد. در این راستا و در این پژوهش با شناخت شاخصه های مفهومی در معماری ایران و مطابقت با ضوابط موجود در به روز ترین سبک معماری غربی به نام پرش کیهانی که خواه یا ناخواه وارد معماری معاصر در دوره پس از انقلاب اسلامی می شود. در راستای هماهنگی از پیش تعیین شده با این سبک که در واقع برپایه مفاهیم کیهان شناسی و همچنین علم کوانتوم تنظیم گشته است، می بایست به ایجاد ارتباط میان مفاهیم سنتی معماری خودی با این سبک تلاش نمود. در پژوهش حاضر نخست شاخصه های معماری سنتی که قابلیت معادل سازی با فلسفه و مفاهیم سبک پرش کیهانی را داشته اند، استخراج و مورد تحلیل قرار گرفته اند و سپس بطوریکه ساختار درونی معماری ایرانی حفظ و به صورت گذار رو به جهانی شدن سوق داده شود، مورد تطبیق و مقایسه قرار گرفته است تا ضمن رعایت انسجام درونی مفاهیم، برای دوره معماری معاصر به شیوه ای منطقی از معماری روز دنیا بهره مند شد.
تحلیل کاربست رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در بافت های فرسوده و نیازسنجی مشارکتی جهت اولویت بندی راهبردها با استفاده از الگوی تلفیقی SWOT-QSPM (مطالعه موردی: محله کوشک عباسعلی شیراز)
منبع:
شهرسازی ایران دوره پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
128-149
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، توجه به منابع فرهنگی به عنوان موتور محرک بازآفرینی شهری به طور فزاینده ای به یک موضوع اصلی در مطالعات شهری تبدیل شده است؛ بطوریکه محققان زیادی به مشارکت راهبردهای فرهنگی در بازآفرینی شهری تأکید کرده اند؛ ولی هنوز به تجربه موفقیت آمیزی از استفاده منابع فرهنگی جوامع محلی در پروژه های بازآفرینی شهری دست نیافته اند؛ در حقیقت راز موفقیت استفاده از منابع فرهنگی در بازآفرینی شهری در بسیج جامعه و آموزش های حمایتی نهفته است، نه یک رویکرد فرهنگی توسط متخصصین و مدیریت شهری. در این تحقیق به تحلیل کاربست رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله فرسوده کوشک عباسعلی و نیازسنجی مشارکتی ساکنین پرداخته می شود. این تحقیق از نظر هدف توصیفی- تحلیلی و از لحاظ نتایج کاربردی است. گرد آوری اطلاعات از طریق بررسی منابع کتابخانه ای/ اسنادی؛ روش میدانی و پرسشنامه کسب شده است. حجم نمونه بر طبق فرمول کوکران 105 خانوار تعیین شده است. روش تحلیل براساس الگوی تلفیقی SWOT-QSPM می باشد؛ به این صورت که پس از سنجش وضعیت محله، راهبردهای مورد نظر در ماتریس SWOT تدوین شده و راهبرد های تدوین شده با استفاده از مدل QSPM و ضریب نرمال شده هریک از عوامل داخلی و خارجی براساس امتیازدهی و نیاز سنجی ساکنین محله اولویت بندی شدند. با توجه به امتیازات راهبردها، راهبرد های بعد عملکردی در اولویت بالاتری قرار دارند. بنابراین طبق نتایج اولویت بندی راهبردها در این مطالعه می توان اذهان داشت؛ رویکرد بازآفرینی فرهنگ مبنا در محله کوشک عباسعلی، از طریق بسترسازی، مقدمه سازی و استفاده مستمر از سلیقه و فرهنگ ساکنین و پیش بینی پروژه های پیشگام فرهنگی به موفقیت می انجامد. همچنین کاربرد مدل های تلفیقی در نیازسنجی مشارکتی و تشخیص درست و به موقع نیازهای محلی، افزون بر تصمیم سازی مناسب می تواند تسهیلگر اجرای طرح های توسعه محلی باشد.