فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۸۱ تا ۳٬۶۰۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
13 - 39
حوزههای تخصصی:
مکان یابی مناسب کاربری های شهری یکی از راهکارهای اساسی در بحث پدافند غیرعامل به شمار می رود دراین بین مکان یابی مناسب مراکز بیمارستانی ، نقش موثری را در گرو سلامتی یک جامعه دارد. این پژوهش به مکان یابی مراکز بیمارستانی و مشخص نمودن یک سایت مستعد برای احداث بیمارستان در منطقه پنج شهر تهران پرداخته است. در روش توصیفی – تحلیلی این پژوهش، فهرستی از معیارهای مکان یابی مراکز بیمارستانی استخراج شد سپس به دلیل وجود تفاوت در میزان تاثیرگذاری معیارها و داشتن رابطه درونی برخی از شاخص ها، با استفاده از تکنیک ANP، مقایسات زوجی مولفه ها توسط بیست نفر از اساتید خبره در زمینه برنامه ریزی شهری و پدافند غیرعامل، انجام شد و وزن هر یک از آن ها محاسبه گردید در ادامه با توجه به تعداد معیارها و وزن نهایی زیر معیارها، لایه های موردنیاز در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS ایجاد گردید. در ادامه با تحلیل های صورت گرفته از نقشه اولویت تهیه شده برای ارزیابی بیمارستان های موجود استفاده شد و مشاهده شد که مکان گزینی فعلی بیمارستان ها در منطقه پنج شهر تهران در وضعیت موجود ازنظر توجه به اصول پدافند غیرعامل نامطلوب بوده و خدمات رسانی آن ها در مواقع بحران دچار نارسایی ها و مشکلاتی جدی می گردد. بر اساس یافته های حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی در نرم افزار GIS سه نقطه جدید برای ایجاد مراکز بیمارستانی ارایه شد و از این میان با تشکیل جدول SWOT و با نظر کارشناسی شده توسط متخصصین مکان مناسب برای احداث یک بیمارستان ارایه شد. یافته های پژوهش می تواند به مدیران شهری در زمینه درک و اولویت بندی مسایل مدیریت شهری و یافتن راه حل هایی در این زمینه کمک کند.
تحلیل وجوه فرهنگ عامه در نقاشی های حسینعلی ذابحی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
71 - 82
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به مطالعه وجوه فرهنگ عامه در آثار ذابحی با تمرکز بر چند مضمون مرتبط مانند کارناوال، آرمانشهر و گروتسک می پردازیم. مسئله اصلی چگونگی نشان دادنِ رهایی فرهنگ عامه از زیر فشار و بار فرهنگ مسلط در آثار هنرمند مذکور با تکیه به سبک او، با روش توصیفی-تحلیلی است. هدف پژوهش برجسته کردن ویژگی های فرمی آثار و در نهایت رسیدن به دو سطح دلالت آشکار و ضمنی است تا با شرح آنها، انواع وجوه فرهنگ عامه در آثار این هنرمند در دو سطح فرهنگ متعلق به عامه و فرهنگ تولید شده توسط عامه برجسته شود. در بخش اول مقاله در سطح دلالت آشکار با تکیه به ویژگی های کلی نقاشی های هنرمند چون حذف خط مرزنما، از ریخت افتادگیِ اشیا در طبیعت بی جان ها و استفاده از رنگ های بیانگر به تمایز فیگورها، اشخاص ادا و اطوار و البسه و آرایش خاص منطبق بر شخصیت های اجتماعی شان پرداخته و ارتباط آنها با عناوین زبانیِ هنجارشکنِ آثار تبیین می شود. در سطح دلالت ضمنی با توجه به ویژگی های کلی آثار و پیوند دادنِ موضوع نقاشی های این هنرمند به یکدیگر، به مضامین عمیق تری خواهیم رسید. با بررسی شخصیت و لباس فیگورها در آثار می توانیم جشنی آیینی چون کارناوال را متصور می شویم که افراد به فرصت های برابر یعنی به نوعی آرمانشهر بی طبقه رسیده اند. در این بخش از قطع و اندازه و نحوه اجرای آثار به منزله محل فروشکستن تقابل دوگانه فرهنگ مسلط و عامه بحث می شود. به حال خود واگذاردن طبیعت بیجان ها حسی از هراس را همراه دارند. این وجه همراستای فیگورهایی که به نحو اغراق آمیز بر وجوه شخصی شان تأکید شده است، فضایی گروتسک را القا می کند. نحوه قلم گذاری سریع، کوبه ای و رنگ گذاری خشک و جسمانی، رنگ های تیره با اتکا به نیروی هیولایی و احساس برخاسته از رنگ ، وجوهی را به نمایش می گذارد که در برابر نیروی قواعد آثار بازنمایانه (عینی گرا) مقاومت می کند. این مقاومت نقاشی را دارای انرژی ذخیره ای می کند که بعد ایستا و نامتحرک شخصیت ها و فرم های طبیعت بی جان را متحرک، معوج، مواج و دفرمه می کند و از ریخت می اندازد. تمام ویژگی های گفته شده، با پیچ و تاب دادن زبان مسلط بصری با تکیه به سبک اکسپرسیونیسم، نقاشی ها را از سلطه بازنمایانه بازداشته اند و بدون تأکید مستقیم بر سیاهی های طبقه عامه وجود فرصت های تحقق بخش انرژی های نادیده گرفته فرهنگ عامه را معرفی می کنند. این آثار از پس توصیف فرمی و تحلیل تفسیری در دو سطح دلالت در نتیجه دو وجه از فرهنگ عامه را، یکی فرهنگ تولید شده توسط عامه و دیگری فرهنگ متعلق به عامه را معرفی می کند و در نتیجه در تقابل با هنر تقلیدی/ بازنمایانه، هنر زیباشناختی به شمار می آیند زیرا به شکل معکوس ناهمگونی خود را نسبت به فرم های تجربه سلطه اعلام می کند.
سیر تحول مفهوم منظر در شعر فارسی قرون اولیه هجری (3 تا 7)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
17 - 28
حوزههای تخصصی:
نخستین گام برای فهم معنی عبارات و ابیات در متون، پی بردن به معانی صحیح و ترکیبات به کار رفته آنهاست. تاریخ زبان شناسی و مردم شناسی ایران نشانگر آن است که شناخت منظر و تصوّر آن، همه جا و همه وقت وجود داشته است و رابطه ای معنادار میان مفهوم و فضای متصوّر برای آن وجود دارد. منظر از واژگان کهن و پرکاربردی است که در شعر قرون اولیه هجری با ظاهری مشابه و معانی مختلفی به کار رفته است. . بارزترین ویژگی منظر در روایت شاعران، دگرگونی معنای منظر و تحول مفهومی آن است که از ظاهر به باطن و از مفعول به فاعل تغییر می کند و روایت های مختلفی از منظر همانند نظرگاه، پنجره، ایوان، تماشاگاه، آسمان، دیدگاه، ترسیم می شود. واژه منظر با نگاهی کالبدی-معنایی سعی در تفسیر مفاهیم در دو دسته مادی و فرامادی دارد و شامل جنبه های توصیفی و مفهومی است. جنبه توصیفی به روایت صورت می پردازد و تمثیلی از صفات اخلاقی است و مقدمه ای بر ادراک، جنبه معنایی آن است. مقاله حاضر با بررسی مفهوم منظر در شعر شاعران قرون اولیه هجری (3 تا 7) سعی در اثبات اهمیت و نقش این واژه در گذشته تا به امروز دارد. برای فهم منظر، مفهوم واژه تا آنجا که به فهم موضوع و درون مایه آن کمک می کند در حوزه شعر قرون اولیه به عنوان منبعی مستند و کهن در فرهنگ ایرانی بررسی شده است.
خواندن معماری؛ چیستی، چرایی و چگونگی در جستجوی مدلی برای آشنایی با تاریخ معماری ایران و نقش آن در سپهر معماری
حوزههای تخصصی:
آشنایی با «شجره نامه معماری ایران» و بهره گیری از «مبانی، اصول و الگوهای» پایدار نهفته در آن، در مرحله نخست نیازمند خواندن صحیح معماری ایران می باشد. در فرایند خواندن معماری با سه پرسش اصلی روبه رو هستیم. نخست اینکه چه چیز را بخوانیم؟ (به چه وجوه و ابعادی از معماری توجه کنیم؟). دوم اینکه چرا بخوانیم (هدف و محصول خواندن معماری چه باید باشد؟). و در نهایت چگونه بخوانیم؟ (چه مسیر و روشی برای رسیدن به هدف در پیش بگیریم؟). نوشتار پیش رو، در پژوهشی کیفی با تجزیه و تحلیل گفتارها و بیانیه های «پژوهشگران و طراحان» معاصر و سپس طبقه بندی و مدل سازی داده ها تلاش دارد راهی برای نزدیک شدن به پاسخ این سه پرسش در پیش گیرد. برای این منظور، پس از بررسی دیدگاه این دو گروه، مدلی مفهومی طراحی می گردد که در آن سعی شده تعریفی نسبتاً جامع از معماری ایران بر اساس علت های چهارگانه و بسترهای سه گانه مؤثر در تشکیل و تغییر معماری معرفی شود. این مدل به منزله پاسخ به «چیستی معماری» و چهارچوبی برای «چرایی و چگونگی» خواندن آن می باشد. سپس چرایی یا اهداف و کاربرد های خواندن معماری تبیین می شود. مرحله بعد به توضیح چگونگی خواندن معماری و مسیر و روش این فرایند می پردازد و سپس پیشنهادی در قالب یک جدول از فهرست فعالیت های لازم برای خواندن معماری و پیش بینی روش های انجام آن ارائه می گردد. در پایان نتایج و کاربردهای این پژوهش در پنج عرصه «سپهر معماری»، بیان شده است.
تاریخ ذهنیت عامه عاملی تاثیرگذار بر کیفیت مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
67 - 80
حوزههای تخصصی:
امروزه جدایی میان ذهنیت ساکنین و بناها تنزل کیفیت در محیط های مسکونی را به دنبال داشته است. این نوشتار با این پیش فرض که تاریخ ذهنیت عامه می تواند عاملی تاثیرگذار در کیفیت مسکن باشد، در پی پاسخگویی به این سوال است که تاریخ ذهنیت عامه مسکن در زمان حال در مقایسه با زمان گذشته در شهر زنجان چه تغییراتی داشته است؟ در این راستا با مرور مبانی نظری در حوزه تاریخ ذهنیت سه مولفه بازنمایی، ساختار و هویت به عنوان عناصر شکل دهنده این موضوع شناسایی گردید. سپس در گام دوم به کمک تحلیل محتوای مصاحبه ها اقدام به استخراج مقوله های اصلی تاریخ ذهنیت عامه ساکنان خانه های قدیمی و جدید در شهر زنجان در خصوص مسکن نمودیم. جهت پایایی پژوهش نیز مقولات مستخرج را در طی پژوهشی کمی در جامعه وسیع تر به آزمون گذاشتیم. نتایج حاکی از آن است که ذهنیت عامه ساکنین مسکن های امروزی زنجان رو به سوی زیبایی صرفا بصری و مصرف گرایی دارد؛ این در حالی است که ذهنیت گذشته ساکنین شهر زنجان در خصوص کیفیت مسکن عمل گرا، دارای روایی و جامعه گرا بوده و اعتبار، شان و هویت را در اولویت قرار می دهد. دستاورد نهایی تحقیق با توجه به ذات پویای فرهنگ، تغییر در نگرش ها است که قطعا عاملی تاثیرگذار بر کیفیت محیط می باشد.
تحلیل رابطه کاربری زمین و رفتار سفر در سطح محلات شهرتهران؛ نمونه مورد مطالعه: محله منیریه، کوی بیمه و کوی گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۳ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
95 - 106
حوزههای تخصصی:
بالابودن فراوانی مد سفر اتومبیل شخصی و افزایش روزافزون ترافیک در پایتخت ایران، مشکلاتی است که کلانشهر تهران با آن مواجه است. مقاله حاضر با هدف یافتن شاخص های کاربری زمین موثر جهت کاهش فراوانی سفر با اتومبیل شخصی و افزایش فراوانی دیگر مدهای سفر (پیاده و حمل ونقل عمومی)، در پی پاسخ به دو سوال است: آیا تفاوت در الگوی توسعه ای محلات، موجب تفاوت در رفتارسفر می شود، آیا شاخص های گوناگون کاربری زمین، با مد نظر قراردادن تفاوت های جمعیتی- اقتصادی، ترجیحات و نگرش های سفر بر رفتارسفر تاثیر می گذارند؟ مقاله حاضر با روش تحلیلی و اکتشافی، با استفاده از تحلیل عاملی و با تدوین چهار مدل و تحلیل رگرسیونی، تاثیرات معیارهای مطروحه را بر فراوانی سفر به تفکیک مدهای سفر، مورد سنجش قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که رفتارسفر و عوامل موثر بر آن در محلات گوناگون، متفاوت است. از سوی دیگر، با وجود آنکه شاخص های تعداد اتومبیل شخصی (شاخص جمعیتی- اقتصادی) و وابستگی به اتومبیل شخصی (شاخص نگرش ها و عادات سفر)، بر رفتارسفر تاثیر به سزایی داشتند، شاخص های کاربری زمین از قبیل عوامل دسترسی به سیستم حمل ونقل عمومی، تنوع کاربری ها و قابلیت دسترسی به مقاصد غیرکاری بر رفتارسفر نیز تاثیرگذار بودند.
نقش تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب سنتی بر سلامت انسان و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۹۷-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، واکاوی خاستگاه دانش اقلیمی معماران سنتی و یافتن نقش مبانی طبی تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، به مثابه رفتار تنظیم کننده شرایط محیطی بر سلامت انسان و شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی چهار اقلیم ایران با تکیه بر مبانی طبی است. روش تحقیق در بخش گردآوری اطلاعات، تفسیری تاریخی و در حوزه شواهد مصداقی، موردپژوهی و تطبیقی تحلیلی و در بخش تحلیل اطلاعات، کیفی است. یافته های تحقیق نشان می دهند مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، بر ویژگی هایی همچون مکان یابی، تنظیم زمانی، تنظیم طبقات ارتفاعی و جهت گیری فضا اشاره دارد. مجموع تحلیل ها حکایت از آن دارد که سازمان فضایی 18 خانه بررسی شده در چهار اقلیم ایران در سلسله مراتبی از طراحی اقلیمی متناسب با مطالعات اقلیمی پزشکان، به عنوان بخشی از آگاهی اجتماعی زمانه، که یکی از معیارهای شکل دهنده سازمان فضایی خانه های سنتی در گذشته بوده، شکل گرفته است و با مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب هماهنگی دارد. نحوه انجام جابه جایی فصلی درون خانه ای به دو عامل زمان و مکان جابه جایی فصلی که در مبانی طبی به آن ها اشاره شده وابسته بوده و در سازمان فضایی خانه ها اثرگذار بوده است و به صورت دووجهی و تک وجهی درون گرا، تک وجهی برون گرا، فصلی، روزانه و شبانه، عمودی و افقی در محور آسمان (بام، بالاخانه، پایین خانه، زیرزمین) و محور زمین (جلوسرا، عقب سرا) انجام می گرفته است. در این میان، جابه جایی فصلی، به عنوان شیوه زندگی اقلیمی و درمان اقلیمی، و جابه جایی فصلی درون خانه ای، به عنوان یک راهکار مناسب اقلیمی، می تواند در جهت حفظ سلامت، بهره مندی از عناصر اقلیمی پایدار و دستیابی به آسایش حرارتی در خانه های معاصر امروزی استفاده شود.
مدلسازی دیواری با قابلیت تنفس جهت جذب آلاینده های داخلی در اتاق نشیمن یک منزل مسکونی با الهام از فضاهای بافر در معماری سنتی اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
1-7
حوزههای تخصصی:
نقدی بر تاریخ نگاری آندره گدار با نگاهی به زمینه های تاریخ نگاری او(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
17 - 24
حوزههای تخصصی:
تاریخ نگاری معماری از حوزه های با اهمیت در معماری است و مسئله اصلی آن است که در ایران چنان که باید مورد توجه تاریخ نگاران داخلی قرار نگرفته است. از سویی دیگر آثار تاریخ نگاری موجود که عمدتاً حاصل کار تاریخ نگاران غربی است، کمتر مورد نقد واقع شده و نقاط ضعف و قوت آنها مشخص نیست. لذا در این پژوهش به نقد و بررسی آثار تاریخ نگاری آندره گدار به عنوان یکی از تاریخ نگاران تأثیرگذار در حوزه تاریخ معماری ایران پرداخته می شود. ضرورت این نقد از آن جهت است که این آثار در حالی به عنوان منبعی معتبر برای مطالعه معماری ایران مورد استفاده قرار می گیرند که مورد بازخوانی و نقد واقع نشده اند. بنابراین مشخص نیست که تاریخ نگار مبتنی بر نگرش خاص خود و روش تاریخ نگاری اش به چه وجوهی از معماری ایران با چه کیفیتی پرداخته، از کدام وجوه غافل مانده و بررسی آنها از سویی نقایص موجود را روشن می کند، نیز از سویی دیگر می تواند راهنمایی باشد برای نگاشت تاریخ معماری ایران توسط تاریخ نگاران ایرانی. هدف از این پژوهش نقد و بررسی تاریخ نگاری آندره گدار به عنوان یکی از تاریخ نگاران تأثیرگذار در حوزه تاریخ نگاری معماری ایران با توجه به زمینه ها و بستر تاریخ نگاری او و نحوه انعکاس این زمینه ها در آثار تاریخ نگاری اوست. در این پژوهش استخراج داده ها از آثار مکتوب تاریخ نگاری گدار، بخش بزرگی از فرآیند پژوهش است و بنابراین نظریه زمینه ای که نظریه ای برگرفته از داده هایی است که در طی فرایند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شد ه اند؛ به عنوان روش این پژوهش انتخاب شد. نتایج حاصل بیانگر آن بود که آندره گدار تحت تأثیر زمینه های زمانه خود با نگرشی خاص به تاریخ نگاری معماری ایران پرداخته که در نوع شناخت او از معماری ایران تأثیر گذار بوده است و به طور کلی می توان او را تاریخ نگاری جزیی نگر، محصول محور و بی توجه به زمینه های تأثیر گذار در معماری، کالبد محور و بی توجه به وجوه معمارانه معرفی کرد.
The study of attitude of Tehran citizens about life in urban social space and citizens' social vulnerability
حوزههای تخصصی:
Presently, half of world population lives in cities and in many countries such as Iran, most of people live in cities and metropolitans. The city evolution and new conditions in metropolitans are considered uncontrollable and it is believed that the future base of mankind forms in cities as Park points the city as the natural habitat of human in modern age. The urban population deals with various and somehow annoying problems as it can be said that most of social damages are appeared in cities. The urban management faces with difficult responsibility of controlling these damages. This paper attempts to study the citizen's social vulnerability in Tehran according to urban social space approach. Here, different views such as Chicago school, Dickens theory, Castells theory and social approaches such as Chicago school and social disorganization theory are applied. The paper is a survey and questionnaire is the tools of data collecting. The results showed the high rate of citizen vulnerability in relation with research variables such as self-alienation, rationalism, less emotional relationships, less social integration and more individualism.
Promoting urban spatial and social development, through strategic planning of GIS
حوزههای تخصصی:
Nowadays one of the most important subjects discussed in the field of Management and planning of social and spatial development of cities is strategic schematization, which in case of proper usage can lead to arrangement and optimum usage of the resources and existing possibilities and desirable symphonic constant growth. Strategic schematization is actually systematic methods that cause incorporation and premiership actions considering four important parameters which are internal strengths and weaknesses and external chances and threats. With the help of this schematization we find out where we are, where we need to go and how we should get there. On the other hand one of today’s most important discussions in the world in the field of urban management and extension, according to the growth of urbanization, is the creation of metropolises and their problems and difficulties. The development of ICT contraction and information technology and its specific capability in haltering, controlling, omitting or reducing the difficulties of urban society has caused the idea of electronic cities which is in need of creating electronic organizations which is followed by electronic governments. Because of the unique traits such as exact and quick analyzing of the descriptive information related to them and also urban management needs of today’s society, the GIS positional information systems have changed into a safe tool to patronage the decisions of the reference location. Therefore achieving a complete useful location information system needs a calculated and proper short term and long term schematization. In this process using new methods of strategic schematization which includes analyzing SWOT as surveying and identifying the current situation, valuating and analyzing GIS needs and eventually recording the strategic and massive program can be very effective and solving. In this article surveying this subject and discovering paths towards this achievement has been discussed.
تاثیر بالکن بر تهویه طبیعی ، آسایش حرارتی و کاهش سرو صدای بیرونی در ساختمانهای مسکونی
حوزههای تخصصی:
افزایش مصرف انرژی در ساختمان و اثرات نامطلوب زیست محیطی آن از جمله افزایش انتشار گازهای گلخانه ای از چالش های مهم در حوزه ساختمان و انرژی است. استفاده از سیستم های غیر فعال در سرمایش ساختمان یکی از راه های کاهش بار سرمایشی دستگاه های تهویه مطبوع برقی و بهینه سازی مصرف انرژی در ساختمان می باشد. یکی از سیستم های غیرفعال استفاده از تهویه طبیعی است. بازشوها و ملحقات آن در نمای ساختمان نقش اصلی و موثری در تهویه طبیعی و جریان هوای داخل ساختمان دارند. این پژوهش در خصوص اثر بخشی بالکن به عنوان یکی از اجزای نمای ساختمان در کاهش مصرف انرژی در ساختمان می باشد . نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بالکن می تواند در بهبود تهویه طبیعی داخلی و کاهش مصرف انرژی تهویه مطبوع نقش موثری داشته باشد. همچنین بالکن در کاهش سر و صدای خارجی ساختمان(چالش متداول در استفاده از تهویه طبیعی) اثرات مطلوبی فراهم می کند.
بررسی اثرات اجرای طرح هادی بر تاب آوری کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان مریوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶۴
۲۶-۱۳
حوزههای تخصصی:
طرح هادی محلی ترین طرح توسعه در ایران است و تاب آوری از مباحث مهم در مدیریت مخاطرات در سطح روستا می باشد .با توجه به اینکه در اجرای طرح هادی اغلب اثر گذاری کالبدی مد نظر است پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل میزان اثرگذاری اجرای طرح های هادی روستایی در تغییر سطح تاب آوری کالبدی روستاهای شهرستان مریوان انجام گرفته است. پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از دو روش اسنادی در بخش نظری و مصاحبه و پرسشنامه در بخش میدانی بوده است. جامعه آماری این پژوهش روستاییان سرپرست خانوار ساکن در شهرستان مریوان هستند که طرح هادی در روستاهای آن ها اجرا گردیده و با توجه به تعداد جمعیت روستاهای آن ها 260 نفر از سه بخش شهرستان به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه ها به صورت تصادفی ساده در میان روستاییان سرپرست خانوار توزیع گردید. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها با استفاده از شاخص های آمار توصیفی و آزمون های آماری شامل خی دو و رتبه ای فریدمن حاکی از این واقعیت است که اجرای طرح هادی در روستاهای منطقه مورد مطالعه، موجب ارتقای سطح شاخص های تاب آوری کالبدی روستایی گردیده است. همچنین از میان شاخص های مورد سنجش در تاب آوری کالبدی، شاخص اصلاح فضا و کیفیت معابر روستایی و اصلاح وضعیت مسکن، دارای بیشترین اثر بهبود و ارتقای وضعیت بوده و شاخص های نهادی- اداری و وجود سرپناه در زمان بحران کمترین اثرپذیری را داشته اند. بر اساس نتایج آزمون فریدمن، اثرپذیری شاخص ها به ترتیب عبارت از کیفیت فضا و معابر، کیفیت دسترسی به خدمات، کیفیت مسکن و ساخت و سازها، کیفیت کاربری اراضی، کیفیت محیطی، سرپناه و اداری- نهادی بوده است. برای ارتقای تاب آوری کالبدی روستاها لازم است بر ارتقای شاخص هایی که اثرپذیری کمتری داشته اند در اجرای طرح هادی تأکید بیشتری شود.
مدل سازی آموزش معماری با محوریت مطالعات محیط – رفتار
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، واکاوی مساله ی فقدان نظریه در روش آموزش معماری است. عدم رشد کیفی و نبود نگرش به نظریه های اثباتی در آموزش معماری از عوامل بنیادین در پرداختن به جستار حاضر بوده و رویکرد اتخاذ شده با ملاحظه ی نظریه ی امکان گرایی و با هدف استفاده از سودمندی های یک خوانش بین رشته ای همراه با تحدید علوم رفتاری در دو حوزه ی روان شناسی محیطی و مطالعات محیط-رفتار شکل گرفته است. افزون بر این، شناسایی و بازبینی رویکرد ها در سه مقوله ی آموزش معماری، فرآیند طراحی و علوم رفتاری به منظور تدوین مدل نظری پژوهش و بررسی تعامل بین مقولات یاد شده بر اساس روش پژوهش در دو حوزه ی راهبردی توصیفی و تحلیلی مورد نظر بوده که برای دستیابی به مدل سازی نظریه و ارائه ی الگوی آموزش معماری محیط-رفتار محور از طریق استدلال استنتاجی پیگیری شده و در نهایت، در این نوشتار سه قالب اساسی نظام های محیطی، رفتاری و مفهومی برای شکل دهی به ساختار الگو و نظریه ارائه شده است. مدل ارائه شده تلاش داشته است تا روش آموزش را با تاکید بر کسب دانش با رویکرد علوم رفتاری همراه با کاربرد آن در موقعیت های خاص از جمله مراحل تحلیل، ترکیب و ارزیابی در فرآیند طراحی ارائه نماید. همچنین، مشارکت فعال همراه با برانگیختگی را درمیان دانشجویان یک کارگاه برای کسب این دانش که با روش های مختلف که مختص موضوعات محیط – رفتار است را به منظور ایجاد هماهنگی و اشتیاق را به عنوان یک عامل مشاهده گر و مشارکت کننده داشته باشند را تشویق می نماید که این اعمال در قالب فعالیت های فردی یا گروهی قابل تفکیک است. بر این مبنا، روش آموزش مبتنی بر یک روش جامع برای یادگیری دانشجویان است که مسیر آن را فرآیند طراحی محیط- رفتار محور تعیین می نماید. از طرف دیگر تلاش شده است که مربی و یادگیرنده انبوه اطلاعات منتج از مطالعات محیطی و رفتاری را تفکیک، شناسایی و برای کاربرد در طراحی مهیا سازند.
تبیین مولفه های موثر مشارکت مردمی در شهرهای سنتی برای دستیابی به پایداری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های زندگی شهرنشینی در شهرهای امروزی ما رسیدن به پایداری اجتماعی بوده و مشارکت شهروندی راه حلی برای رسیدن به این پایداری است. در جریان این مشارکت، توجه به ارزش های انسانی و کیفیت بخشیدن به فضاهای انسان ساخت از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه به نظر می رسد که بهره گیری از مشارکت مردمی در جریان معماری و شهرسازی نیز مانند بسیاری از جریان ها و رویکردها، از کشورهای غربی و پیشرفته سرچشمه گرفته و سپس در کشورهای در حال توسعه مورد استقبال و یا تقلید قرار گرفته است، اما با نگاهی دقیق تر به کیفیت معماری و شهرسازی شهرهای سنتی می توان گونه هایی از مشارکت فعال مردمی در سطوح مختلف را بازشناسی کرد. مشارکتی که به ویژه در فضاهای عمومی شهری نمود پیدا کرده و موجب افزایش سطح تعاملات اجتماعی، امنیت و در نتیجه پایداری اجتماعی شده است. آنچه این پژوهش به دنبال آن است تبیین جایگاه مشارکت مردمی در شهرهای سنتی ایران است؛ بنابراین ابتدا به بررسی و شناخت انواع مشارکت و سطوح مطرح شده ی آن در دهه های اخیر پرداخته و پس از بررسی رفتارها و فعالیت های اجتماعی در نمونه ای از بافت های تاریخی، مولفه های موثر بر مشارکت در شهرهای سنتی را معرفی و به مقایسه آن با رویکردهای مطرح شده ی معاصر می پردازد. بررسی و شناخت این رفتارها، تحلیل، ریشه یابی و بررسی ارتباط متقابل آن با کالبد و کیفیت های محیط مصنوع، می تواند به عنوان بررسی یک نمونه موردی موفق در شناخت مولفه های موثر بر مشارکت اجتماعی در معماری راهگشا بوده و منجر به ارایه راهکارهایی مفید شود.
جهت گیری در معماری و نقش آن در شکل گیری خانه های تاریخی تبریز
حوزههای تخصصی:
عواملی همچون زمینه-اقلیم-طبیعت در شکل گیری معماری بومی ایران تاثیرگذار بوده اند و همین عوامل در مکان یابی برای ساخت و توسعه معماری موثر هستند. جهت گیری از جمله مواردی است که در معماری ایران تاثر زیادی گذاشته است ولی تاکنون مطالعات زیادی درباره جهت گیری و مسائل تاثیر گذار در جهت گیری معماری انجام نیافته است این در صورتی است که جهت گیری صحیح معماری به عنوان یکی از مهمترین عوامل در شکل و فرم بنا در کنار مسائل اقلیمی و زیست محیطی معماری است و استفاده به جا از تابش آفتاب را به عنوان منبع انرژی طبیعی میسر می سازد. هدف از بررسی های انجام گرفته پاسخگویی به سوال اصلی این تحقیق می باشد که مولفه های جهت گیری در معماری بومی ایران بخصوص در خانه های تاریخی آن چیست؟ و گونه های مختلف معماری نظیر باغ، کاروانسرا، مسجد وامثالهم از چه عواملی تاثیر گرفته اند؟ به نظر می رسد عواملی همچون راه، اعتقاد، طبیعت در شکل گیری جهت معماری ایران م وثر بوده اند. مؤلفه های تاثیر گذاری براساس تحلیل نمونه های مورد مطالعه در خصوص عواملی که در شکل، جهت گیری، ساخت و توسعه خانه های تاریخی موثر بودند شناسایی شدند و مورد تحلیل و آنالیز در نمونه موردی که خانه های تاریخی تبریز است قرار گرفتند. در نهایت عوامل مؤثر بر جهت گیری در گونه های مختلف معماری در 6 دسته (اقلیم، تعادل، همسایگی، مذهب، دید و منظر، شیب زمین و سایه اندازی) تفکیک شده و ارائه گردیده است. دسته بندی اقلیم شامل طول و عرض جغرافیایی، جهت تابش آفتاب و جهت وزش باد می باشد و تعادل در بنا با تحقیق در جای گذاری فضاها و تأثیرآن بر هندسه پلان بررسی گردیده است. هندسه قطعه زمین، ابنیه و گذرهای پیرامون عوامل مؤثر در حوزه همسایگی شمرده شده و چشم انداز و دید از بازشو ها در دسته بندی دید و منظر جای گرفته است. تأثیر اعتقادات و تطابق با اقلیم در برخی مناطق موجب جهت گیری برخی ابنیه به سمت قبله گردیده است. جهت شیب زمین و محدوده سایه اندازی نیز از عوامل مهم مؤثر بر جهت گیری ابنیه می باشد.
تأملی در مراتب وجودی محیط و تجلّی آن در بستر فرهنگی ایرانی اسلامی (نمونه موردی حیاط)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم اردیبهشت ۱۳۹۷ شماره ۵۹
5 - 16
حوزههای تخصصی:
محیط یکی از واژه های پرکاربرد در مباحث مختلف از جمله معماری است. ازآنجاکه هدف غایی معماری، طراحی محیط است؛ تبیین ماهیت وجودی معنایی محیط (که اتفاقاً کمتر موردبحث بوده و به یک مسئله بدل شده) می تواند نقش شایانی در هدفمندشدن مسیر طراحی و نقد داشته باشد. لذا هدف از مقاله پیش ِرو در عالی ترین سطح خود، پویش ماهیت محیط در عرصه معماری ایرانی اسلامی است. این مقاله که با استفاده از روش (تحقیق) استدلال های عقلی و با اتکا به مرتبه بندی هستیِ پدیده ها در حکمت ایرانی اسلامی انجام پذیرفته است، همّ آن داشته که با بررسی معنایی واژه محیط و معادل های آن در زبان های فارسی، عربی و انگلیسی، برخی از وجوه ماهیتی محیط را استخراج کند. علاوه براین، با رجوع به حکمت ایرانی اسلامی (و درصدر آن آموزه های قرآنی)، پویش دلالت های معنایی محیط ادامه یافته است. مقاله در ادامه به استخراج معانی حیاط در زبان فارسی، بینش اسلامی و معماری ایرانی اسلامی پرداخته است. نتایج تحقیق مؤید این مطلب است که محصوریت مادی اولین مرتبه از محیط است. در این مرتبت محیط جسمی است که خالی را دربرگرفته و اجسام دیگر را در خود جای داده است. محیط، در این مرتبت به سان یک جایگاه مادی نمود می یابد. آگاهی از محیط به مثابه حوزهای متمایز از حوزه پیرامونش دومین مرتبت محیط است. مخاطب این مرتبه ذهن آدمی است و عواملی مانند نوع زندگی، رویدادها و رفتارهای متمایز به انضمام عناصر متمایزکننده طبیعی به تفکیک این حوزه از حوزه پیرامونش کمک می کنند. از آنجاکه زندگی و آگاهی دو لایه معنایی از این مرتبه به شمار می آیند، محیط در این مرتبت به مثابه قرارگاهی رفتاری ادراکی متجلی می شود. سومین و بالاترین مرتبت محیط ازطریقِ وقوف به احاطه وجودی برتر محقق می شود. در این مرتبت که با نقش آفرینی نمادها تحقق می یابد؛ محیط بر سکونتگاهی معنوی دلالت دارد که تسکین دهنده روح آدمی است. بدیهی است این مراتب به صورت اعتباری تعیین شده اند و درحقیقت می توان طیفی پیوسته از مراتب محیط را متصور شد. علاوه براین، نتایج، نشان دهنده آن است که دلالت های معنایی حیاط، قرابتی نزدیک با دلالت های معنایی محیط دارد؛ این امر مؤید آن بوده که حیاط به مثابه یکی از هم خانواده های محیط و به مثابه یک فضای انسان ساخت، نمونه یا الگویی از یک محیط ایرانی اسلامی است که هر سه مرتبه در آن متجلی شده است.
قواعد رسم الخط میرعلی تبریزی براساس نسخه خسرو و شیرین نظامی (محفوظ در گالری فریر - 808 هجری قمری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم تیر ۱۳۹۷ شماره ۶۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
میرعلی بن حسن تبریزی ملقب به «قُدوَه الکُتاب مُعَلی» از بزرگ ترین خوشنویسان عصر تیموری برای نخستین بار خوشنویسی نستعلیق را تحت قاعده و هیئتی متمایز درآورد. تنها اثر مرقومِ موثق میرعلی، نسخه خسرو و شیرین نظامی به تاریخ 808ه .ق/1406م محفوظ در گالری هنری فریر است که از منظر شیوه کتابت و رسم الخط اهمیت شایان توجهی دارد. برهمین اساس، موضوع این مقاله بررسی رسم الخط میرعلی تبریزی با تکیه بر این نسخه خطی است. هدف از انجام این مقاله شناخت شیوه و قواعد به کار رفته در خط میرعلی به عنوان نمونه های اولیه خوشنویسی نستعلیق است. همچنین در این راستا سعی شده است تا به این سؤال ها پاسخ داده شود : 1. حُسن تشکیل در رسم الخط میرعلی تبریزی چگونه است؟؛ 2. قواعد حسن وضع در شیوه کتابت نستعلیق میرعلی چگونه است؟ این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام پذیرفته و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای(اسناد مکتوب) و میدانی(مشاهده مستقیم) است. حُسن تشکیل در نگارش میرعلی نشان می دهد که کشیدگی ها از قواعد معین و نسبتاً ثابتی تبعیت می کنند و غالباً کوتاه، تند و تیز هستند. فرم و تناسبات حرکتِ دومِ دوایر در تمام حروف به طور مشابه تکرار شده است. نقطه ها با شیبی یکسان، بدون گوشه های تیز و عرضِ کم تر از پهنای قلم اجرا شده اند. حُسن وضع در کتابت میرعلی به صورت حداقل یک کشیدگی در اکثر مصرع ها و حذف حروف پایانی و برخی نقاط ضروری حروف ظاهر می شود. افزودن نقطه به پیروی از سنت قدیم کتابت است و اتصال برخی از حروف احتمالاً تحت تأثیر خط تعلیق بوده است. اعراب گذاری و حرکات تزیینی به چند مورد جزئی محدود شده است.
مدل مفهومی ارتباط معنایی هنر و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش : ارتباط هنر و فضای شهری در طول تاریخ موجب انتفاع هر دو پدیده بوده است. اما شتاب تحولات سده گذشته موجب چالش هایی در زمینه ارتباط هنر با فضاهای شهری در کشور ما شده، به گونه ای که هنر به کارگرفته شده در شهر بیش از هر چیز ماهیتی فرمایشی و الصاقی دارد و نه مردمی، واجد معنا و همخوان با ویژگی های فضا. در ارتباط با ارتقای کیفی فضاهای شهری دو نگاه اصلی به پدیده هنر شهری وجود دارد : «هنر به منزله وسیله ای برای زیباسازی فضا» و «هنر به منزله وسیله ای برای تقویت ارتباط ذهنی مخاطب با فضای شهری». در دیدگاه دوم، تأکید اصلی بر ارتقای معنای فضای شهری از طریق هنر است. ارتباط هنر و فضای شهری در لایه عمیق تر ذهنی و معنایی، مستلزم کشف سازوکار ارتباط مخاطب/کنشگر با فضا و هنر شهری است که دغدغه اصلی این پژوهش است. هدف پژوهش : این پژوهش به دنبال ارایه چارچوبی مفهومی به منظور توضیح ارتباط بهینه دو پدیده هنر و فضاست. با این هدف، پس از بررسی بعد معنایی فضای شهری از خلال آرای صاحبنظران، نیز بررسی سازوکار انتقال معانی توسط هنر، مدلی برای نحوه همکاری هنر در ساخت، تقویت و بازیابی معنای فضای شهری ارایه شده است. روش پژوهش : روش مورد استفاده در پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. در مرحله اول، از طریق تحلیل مقایسه ای سازوکار انتقال معانی هنر و فضای شهری، مدل اولیه پژوهش ارایه شده است. مضامین ارتباطی در قالب «هنرمند و قدرت ها/کالبد»، «مخاطب جمعی/اجتماع»، «مخاطب فردی/شخص» از مدل، استخراج شده و سپس با بررسی این مضامین از طریق تحلیل محتوای پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، ابرهنجارها و هنجارهای معطوف به هنر و فضای شهری استنتاج شده است. نتیجه گیری : ابر هنجارها، سه مفهوم اصلی «زمینه گرایی فرهنگی»، «دموکراسی» و «تجربه زندگی روزمره» هستند که خود به هنجارهایی هم در ارتباط با به کارگیری هنر در فضا و هم در ارتباط با نحوه انطباق فضای شهری با هنر مشتق می شوند. همچنین به تأثیراتی که این هنجارها از طریق معنابخشی به فضای شهری بر کیفیت آن می گذارند نیز پرداخته شده است.
Analyzing the Climatic Potentials for Development of Tourism and Water Sports in Khorassan رضوی Province of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, tourism is affected by the knowledge of a region’s climatic characteristics. Therefore, it is crucial to identify the potential regions and appropriate time for attracting tourists in relation to climatic comfort. Due to having climatic diversity and water resources such as rivers, waterfalls, caves and hot springs, Khorassan رضوی province is one of the potential regions for tourism attraction in IRAN. This study attempts to assess human comfort or discomfort for recreational and water sports activities according to Equivalent Effective Temperature (EET) index using meteorological data from Khorassan رضوی synoptic station for 1990-2011. Furthermore, the climatic comfort zoning map for tourism in the province was made by ArcGIS and Geographic Information System (GIS) potentials by inverse distance weighting (IDW) interpolation method. The results showed that October, June, September, April, May, August and July have the best comfort conditions for recreational activities and water sports, respectively. Also, Nishabur and Chenaran cities with 4 and Mashhad with 1 month had the longest and the shortest monthly periods for using water resorts, respectively. Similarly, in this research, available appropriate tourism areas are introduced according to the EET index for different months in order to achieve a higher understanding of the province’s potentials.