فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۶۱ تا ۳٬۶۸۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم فروردین ۱۳۹۷ شماره ۵۸
89 - 100
حوزههای تخصصی:
از اواسط دوره صفوی با اوج گرفتن مراودات تجاری و فرهنگی ایران با غرب، تحولی اساسی در شیوه نمایش «فضا» در نقاشی ایرانی پدیدار شد. از این زمان «پرسپکتیو» به شیوه هایی گوناگون در نقاشی ایرانی به کار بسته شد که تا دوران معاصر تأثیری عمیق بر فضای نقاشی ایرانی داشت. خاستگاه تاریخی این تکنیک رنسانس اروپایی بود، بنابراین ورود این تکنیک به نقاشی ایرانی می تواند تصویرگر نخستین بارقه های تأثیرات غرب مدرن بر نقاشی ایرانی باشد. مسئله این مقاله «چگونگی پذیرش تکنیک پرسپکتیو خطی در نقاشی متأخر صفوی» است. برخی صاحب نظران به وجود زمینه ای اقتصادی در انقلاب علمی و فرهنگی رنسانس قایل هستند. از این منظر پیدایش این تکنیک در نقاشی نیز وابسته به آغازین مراحلِ رشد شیوه تولید سرمایه داری است. هدف این مقاله تفسیر شکل ویژه کاربست این تکنیک در نقاشی متأخر صفوی در پیوند با زمینه اقتصادی آن دوران است. این تفسیر رویکردی «اقتصادی» دارد و بر اساس روش «همتایی » انجام شده است. این روش مبتی تشخصی گونه ای شباهت ساختاری میان صورت بندیِ اقتصادی و اشکالِ فرهنگی و هنری است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که تکنیکِ پرسپکتیو در نقاشی متأخر صفوی به گونه ای ناقص و منطقه ای اجرا شده است و نقاشان ایرانی «خواستی» برای کاربست دقیق و فراگیر آن بر فضای آثارشان نداشتند. در زمینه اقتصادی نیز در همین زمان به دنبالِ تمرکزگرایی قدرت در حکومت صفوی (مخصوصاً از زمان شاه عباس) و انحصاری تر شدن «اقتصاد» شرایط برای به ظهور کارگران آزاد و تجار مستقل به عنوان ملزومات مناسبات تولیدی سرمایه داری فراهم نشد؛ بنابراین فرهنگ «کمی باور» مبتنی بر آن شیوه تولید نیز امکان رشد نیافت. علی رغم آشنایی و نیاز دستگاه حکومت صفوی به کالاهای تکنولوژیکِ غرب، «شیوه تولید» این کالاها در این زمان نتوانست در اقتصاد ایران ریشه بدواند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که کاربست تکنیک پرسپکتیو در نقاشی ایرانی به صورت ساختاری مشابه نحوه ورود و مصرف این کالا های تکنولوژیک است؛ یعنی نگاه پرسپکتیوی در نقاشی ایرانی نتوانست «درونی» و «فراگیر» شود. اگر «پرسپکتیو» در نقاشی رنسانس نمادی از اقتصاد سرمایه داری در مرحله ای خاص از رشد آن است؛ این تکنیک در نقاشی ایرانی تنها «بازنمایی» آن نماد است. بازنمایی نمادی که با زمینه اقتصادی خود پیوندی ندارد. در این زمینه کاربست پرسپکتیو خطی در نقاشی متأخر صفوی را می توان گونه ای «بازنمائی مضاعف» تعبیر کرد.
نقش تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب سنتی بر سلامت انسان و تأثیر آن بر شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی سنتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
۹۷-۱۲۳
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، واکاوی خاستگاه دانش اقلیمی معماران سنتی و یافتن نقش مبانی طبی تدابیر اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، به مثابه رفتار تنظیم کننده شرایط محیطی بر سلامت انسان و شکل گیری سازمان فضایی معماری مسکونی چهار اقلیم ایران با تکیه بر مبانی طبی است. روش تحقیق در بخش گردآوری اطلاعات، تفسیری تاریخی و در حوزه شواهد مصداقی، موردپژوهی و تطبیقی تحلیلی و در بخش تحلیل اطلاعات، کیفی است. یافته های تحقیق نشان می دهند مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی، بر ویژگی هایی همچون مکان یابی، تنظیم زمانی، تنظیم طبقات ارتفاعی و جهت گیری فضا اشاره دارد. مجموع تحلیل ها حکایت از آن دارد که سازمان فضایی 18 خانه بررسی شده در چهار اقلیم ایران در سلسله مراتبی از طراحی اقلیمی متناسب با مطالعات اقلیمی پزشکان، به عنوان بخشی از آگاهی اجتماعی زمانه، که یکی از معیارهای شکل دهنده سازمان فضایی خانه های سنتی در گذشته بوده، شکل گرفته است و با مبانی طبی طراحی اقلیمی مبتنی بر جابه جایی فصلی در طب هماهنگی دارد. نحوه انجام جابه جایی فصلی درون خانه ای به دو عامل زمان و مکان جابه جایی فصلی که در مبانی طبی به آن ها اشاره شده وابسته بوده و در سازمان فضایی خانه ها اثرگذار بوده است و به صورت دووجهی و تک وجهی درون گرا، تک وجهی برون گرا، فصلی، روزانه و شبانه، عمودی و افقی در محور آسمان (بام، بالاخانه، پایین خانه، زیرزمین) و محور زمین (جلوسرا، عقب سرا) انجام می گرفته است. در این میان، جابه جایی فصلی، به عنوان شیوه زندگی اقلیمی و درمان اقلیمی، و جابه جایی فصلی درون خانه ای، به عنوان یک راهکار مناسب اقلیمی، می تواند در جهت حفظ سلامت، بهره مندی از عناصر اقلیمی پایدار و دستیابی به آسایش حرارتی در خانه های معاصر امروزی استفاده شود.
The Role of Structure in the Aesthetic Creation of Architectural Space(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: One of the tools for the architectural advent form is the structure, while architecture and structures, particularly in our sociable Iran, are separated from each other. Most successful buildings have dominating designers who are proficient in structural issues and have a comprehension of the structural system's behavior. The extent of attention to the structure of the building will inevitably lead to beauty. If the structure has aesthetic considerations, a successful link between architecture and structure will occur. This research seeks to provide a solution and strategies to formulate both architecture and structure. The purpose of this paper is to articulate a sound and desired theoretical foundation in relation to the aesthetics of the architectural form and structure so that achieve a successful link between architecture and structure. The research methodology is applied in terms of the purpose of the research. The qualitative and quantitative research methodology is used to analyze the information as well as to provide analytical tables and matrix analysis in order to summarize the contents. The research has come to the conclusion that constructive requirements, along with functional requirements and aesthetic issues, bring together an unmatched effect. The study of successful works in the world suggests that if one of the subcategories of these three criteria works, it can be considered as one of the most successful buildings in the world. Formation of forces flow can be effective in the aesthetic structure of the structure.
Analyzing the Climatic Potentials for Development of Tourism and Water Sports in Khorassan رضوی Province of Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, tourism is affected by the knowledge of a region’s climatic characteristics. Therefore, it is crucial to identify the potential regions and appropriate time for attracting tourists in relation to climatic comfort. Due to having climatic diversity and water resources such as rivers, waterfalls, caves and hot springs, Khorassan رضوی province is one of the potential regions for tourism attraction in IRAN. This study attempts to assess human comfort or discomfort for recreational and water sports activities according to Equivalent Effective Temperature (EET) index using meteorological data from Khorassan رضوی synoptic station for 1990-2011. Furthermore, the climatic comfort zoning map for tourism in the province was made by ArcGIS and Geographic Information System (GIS) potentials by inverse distance weighting (IDW) interpolation method. The results showed that October, June, September, April, May, August and July have the best comfort conditions for recreational activities and water sports, respectively. Also, Nishabur and Chenaran cities with 4 and Mashhad with 1 month had the longest and the shortest monthly periods for using water resorts, respectively. Similarly, in this research, available appropriate tourism areas are introduced according to the EET index for different months in order to achieve a higher understanding of the province’s potentials.
تبیین مولفه های موثر مشارکت مردمی در شهرهای سنتی برای دستیابی به پایداری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های زندگی شهرنشینی در شهرهای امروزی ما رسیدن به پایداری اجتماعی بوده و مشارکت شهروندی راه حلی برای رسیدن به این پایداری است. در جریان این مشارکت، توجه به ارزش های انسانی و کیفیت بخشیدن به فضاهای انسان ساخت از اهمیت بالایی برخوردار است. اگرچه به نظر می رسد که بهره گیری از مشارکت مردمی در جریان معماری و شهرسازی نیز مانند بسیاری از جریان ها و رویکردها، از کشورهای غربی و پیشرفته سرچشمه گرفته و سپس در کشورهای در حال توسعه مورد استقبال و یا تقلید قرار گرفته است، اما با نگاهی دقیق تر به کیفیت معماری و شهرسازی شهرهای سنتی می توان گونه هایی از مشارکت فعال مردمی در سطوح مختلف را بازشناسی کرد. مشارکتی که به ویژه در فضاهای عمومی شهری نمود پیدا کرده و موجب افزایش سطح تعاملات اجتماعی، امنیت و در نتیجه پایداری اجتماعی شده است. آنچه این پژوهش به دنبال آن است تبیین جایگاه مشارکت مردمی در شهرهای سنتی ایران است؛ بنابراین ابتدا به بررسی و شناخت انواع مشارکت و سطوح مطرح شده ی آن در دهه های اخیر پرداخته و پس از بررسی رفتارها و فعالیت های اجتماعی در نمونه ای از بافت های تاریخی، مولفه های موثر بر مشارکت در شهرهای سنتی را معرفی و به مقایسه آن با رویکردهای مطرح شده ی معاصر می پردازد. بررسی و شناخت این رفتارها، تحلیل، ریشه یابی و بررسی ارتباط متقابل آن با کالبد و کیفیت های محیط مصنوع، می تواند به عنوان بررسی یک نمونه موردی موفق در شناخت مولفه های موثر بر مشارکت اجتماعی در معماری راهگشا بوده و منجر به ارایه راهکارهایی مفید شود.
بررسی و ارائه نحوه ی توسعه مناسب مناطق شهری با استفاده از سیستم اطلاعات مکانی، سنجش ازدور و بهره-گیری از منطق فازی و روش سلسله مراتبی (مطالعه موردی شهرشیراز)
حوزههای تخصصی:
امروزه، موضوع مکان یابی مناطق مناسب توسعه آتی شهرها، بیش از پیش مورد توجه برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در سال های اخیر، تغییر شدید کاربری اراضی شهری بر اثر رشد بی رویه شهرها که سبب ایجادخسارات مادی و معنوی فراوان گردیده، سبب اهمیت بیشتر توجه به مساله تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار شده است از این رو، هدف پژوهش حاضر، تعیین اراضی مناسب برای توسعه آتی شهر در محدوده ی حریم شهر شیراز است. روش تحقیق از نوع تحلیل سلسله مراتبی و فازی است همچنین از روش های ارزیابی چند معیاره مبتنی بر تحلیل سلسله مراتبی و فازی برای تولید و تجزیه و تحلیل نقشه ها و لایه های مختلف استفاده شده است. در پژوهش حاضر با تهیه لایه های اطلاعاتی مختلف از جمله لایه گورستان، نیروگاه، کاربری اراضی، راه، رودخانه، فرودگاه، بیمارستان، مراکز آموزشی، خطوط انتقال گاز، خطوط انتقال آب، مراکز سوخت، فیبر نوری، قنات، چاه آب، ارتفاع، جهت شیب، شیب، کانون زلزله، پست برق، چشمه و ورود این لایه ها به محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)، اراضی مناسب برای توسعه آتی شهر با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) و فازی مشخص شد این اراضی عمدتاً در مناطق شرقی، شمال غربی و قسمتی از جنوب و جنوب شرق شهر شیراز قرار گرفته است و جهت-های دیگر با داشتن محدودیت های طبیعی و مصنوعی فاقد کارایی لازم برای توسعه آتی بوده اند. جهت آشکارسازی و تعیین نوع کاربری ها، مبادرت به طبقه بندی تصاویر در دو بازه زمانی سال 2000 و2016 از طریق روش طبقه بندی با نظارت ماشین بردار پشتیبان گردید. که شاخص ضریب کاپا و دقت کلی برای تصویر سال 2000 به ترتیب برابر با 0.99 و99.94 و برای تصویر سال 2016 به ترتیب برابر با 0.99 و99.96 گردید. نتایج مساحی سنجی نشان می دهد که در منطقه مورد مطالعه مساحت مناطق شهری در سال 2000، 114.07 کیلومترمربع بوده است که این مقدار در 2016 افزایش یافته است. درخصوص زمین های کشاورزی و باغات نیز قابل ذکر است که در سال 2000 ، 37.169 کیلومتر مربع بوده است که در سال 2016 (17.93) کاهش داشته است. مساحت زمین های بایر منطقه در سال 2000، 233.3 کیلومتر مربع که در سال 2016 مساحت زمین های بایر کاسته شده است و صرف توسعه شهر و ساخت و ساز شده است. با مقایسه نتایج حاصل از عملکرد مدل های AHP و فازی، این نتیجه حاصل می گردد که ضریب کاپای نقشه نهایی مناطق مناسب توسعه شهر شیراز به روش فازی 99.34 و ضریب کاپای نقشه نهایی مناطق مناسب توسعه شهر شیراز به روش AHP برابر با98.99 بدست آمد که نشان دهنده دقت بالای منطق فازی برای مشخص شدن مناطق مناسب توسعه فیزیکی شهر می باشد را نشان می دهند.
تأثیر درس هندسه کاربردی بر تواناییِ فضایی دانشجویان معماری بررسی میزان تأثیر روش های آموزشِ مرسومِ هندسه ترسیمی در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۰
129 - 146
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیرگذاری افزایش توانایی فضایی دانشجویان بر درک فضاها و احجام، هدف این پژوهش بررسی میزان اثربخشی یکی از دروس پایه کارشناسی بر افزایش توانایی فضایی است. لذا پرسش اساسی این است که آیا تدریس هندسه کاربردی، با شیوه مرسوم می تواند به هدف اصلی تبیین شده در برنامه مصوب شورای عالی برنامه ریزی که همانا افزایش توانایی فضایی دانشجویان است، پاسخ گوید؟ برای پاسخ دادن به این پرسش، با مرور سابقه مطالعات مربوط به توانایی فضایی و تأثیر هندسه ترسیمی (به عنوان بخش اصلی درس هندسه کاربردی) بر آن، مفاهیم و نظریه های مرتبط گردآوری شد. برای تدقیق نتایج تحقیق، بر طبق دو زیرمجموعه توانایی فضایی دو آزمون انتخاب شد و این آزمون ها با استفاده از روش تحقیق شبه تجربی پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه در دو دانشگاه با دو برنامه مختلف آموزشی برگزار و نتایج تحلیل گردید. نتایج آزمون ها نشان داد که نه تنها گذراندن درس هندسه کاربردی باعث افزایش توانایی فضایی دانشجویان نشده است، بلکه موجب کاهشی معنادار در هر دو گروه آزمون شده است. این در صورتی است که داده های گروه گواه افزایشی غیرمعنادار را نشان می دهد. یکی از علل احتمالی این نتایج را می توان تغییر استراتژی دانشجویان در حل مسائل فضایی دانست.
بررسی و تحلیل الگوهای اسلیمی و نقوش گیاهی محراب الجایتو مسجد جامع اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
213-221
حوزههای تخصصی:
کارکرد و معماری بنای هارونیه توس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
71 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بناهای آرامگاهی در میان دیگر ابنیه عمومی از جایگاه ویژه ای برخوردارند؛ از همین رو این گونه بناها پس از مساجد، رایج ترین بنای عمومی در ایران بوده و در فرهنگ ایران ریشه دوانیده است. هویت آرامگاهی گروه بی شماری از شخصیت ها به ویژه عالمان و عارفان معلوم نیست و حتی در بسیاری موارد تاریخ فوت و محل فوت هم مورد توجه قرار نگرفته است. بنای هارونیه در شهر کهن توس از جمله بناهایی است که در مورد کارکرد دقیق و تاریخ ساخت آن ابهام فراوانی وجود دارد. هدف و روش : مبحث اصلی در این مقاله رفع این ابهام ها و شناخت بنای هارونیه، با بررسی منابع مکتوب و غیر مکتوب (کتابخانه ای-اسنادی و میدانی) و مطالعه تطبیقی و مقایسه آن با سایر آثار مشابه و همزمان است. نوع پژوهش در این مقاله از نوع توصیفی- تحلیلی و محتوای تاریخی است. نتیجه گیری : از کلیت مطالب می توان به این جمع بندی رسید که هارونیه، بنایی است که در سده 8 ه .ق و در دوره حکومت شیعه مذهب سربداران، به منظور دفن یکی از شیوخ و دراویش گمنام این سلسله ساخته شد. کشمکش های سیاسی و رقابت های قدرت طلبانه و سقوط زودهنگام سربداران در سده هشتم هجری، منجر به ناتمام ماندن بنا شد و پس از مدتی نیز نشانه های تاریخی و مذهبی آن توسط حکومت های بعدی از بین رفت و در افواه عوام و بدون هیچ گونه پشتوانه تاریخی به هارونیه شناخته شد. واژگان کلیدی: خراسان، توس، آرامگاه، هارونیه، سربداران.
مدل مفهومی ارتباط معنایی هنر و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم آذر ۱۳۹۷ شماره ۶۶
5 - 16
حوزههای تخصصی:
مسئله پژوهش : ارتباط هنر و فضای شهری در طول تاریخ موجب انتفاع هر دو پدیده بوده است. اما شتاب تحولات سده گذشته موجب چالش هایی در زمینه ارتباط هنر با فضاهای شهری در کشور ما شده، به گونه ای که هنر به کارگرفته شده در شهر بیش از هر چیز ماهیتی فرمایشی و الصاقی دارد و نه مردمی، واجد معنا و همخوان با ویژگی های فضا. در ارتباط با ارتقای کیفی فضاهای شهری دو نگاه اصلی به پدیده هنر شهری وجود دارد : «هنر به منزله وسیله ای برای زیباسازی فضا» و «هنر به منزله وسیله ای برای تقویت ارتباط ذهنی مخاطب با فضای شهری». در دیدگاه دوم، تأکید اصلی بر ارتقای معنای فضای شهری از طریق هنر است. ارتباط هنر و فضای شهری در لایه عمیق تر ذهنی و معنایی، مستلزم کشف سازوکار ارتباط مخاطب/کنشگر با فضا و هنر شهری است که دغدغه اصلی این پژوهش است. هدف پژوهش : این پژوهش به دنبال ارایه چارچوبی مفهومی به منظور توضیح ارتباط بهینه دو پدیده هنر و فضاست. با این هدف، پس از بررسی بعد معنایی فضای شهری از خلال آرای صاحبنظران، نیز بررسی سازوکار انتقال معانی توسط هنر، مدلی برای نحوه همکاری هنر در ساخت، تقویت و بازیابی معنای فضای شهری ارایه شده است. روش پژوهش : روش مورد استفاده در پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است. در مرحله اول، از طریق تحلیل مقایسه ای سازوکار انتقال معانی هنر و فضای شهری، مدل اولیه پژوهش ارایه شده است. مضامین ارتباطی در قالب «هنرمند و قدرت ها/کالبد»، «مخاطب جمعی/اجتماع»، «مخاطب فردی/شخص» از مدل، استخراج شده و سپس با بررسی این مضامین از طریق تحلیل محتوای پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، ابرهنجارها و هنجارهای معطوف به هنر و فضای شهری استنتاج شده است. نتیجه گیری : ابر هنجارها، سه مفهوم اصلی «زمینه گرایی فرهنگی»، «دموکراسی» و «تجربه زندگی روزمره» هستند که خود به هنجارهایی هم در ارتباط با به کارگیری هنر در فضا و هم در ارتباط با نحوه انطباق فضای شهری با هنر مشتق می شوند. همچنین به تأثیراتی که این هنجارها از طریق معنابخشی به فضای شهری بر کیفیت آن می گذارند نیز پرداخته شده است.
بررسی تاثیر معماری سنتی بر معماری معاصر با نگاه بر معماری شهر کاشان
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص ترین مظاهر تمدن هر قوم و ملتی هنر معماری آن میباشد. بناهایی که در طول تاریخ بشریت به دست انسان ساخته میشود، معماری ایران که به صورتهای گوناگون در بناهای مختلف متجلی گشته، جایگاه خاصی را در معماری جهان داراست. در شهر کاشان، بناهای فراوانی در سطوح مختلف جامعه، کنار یکدیگر قرار گرفته است و این بافت شهری تاریخی در میان شهرهای دیگر ایران، نادر است . خانه های تاریخی کاشان، تجلی تلاش انسان گذشته در زیستن هر چه مناسب تر تلقی می گردد. امروزه سبک و هنر به کار رفته در خانه های تاریخی کاشان توجه هنرمندان و صاحب نظران مطالعات فرهنگی و معماری را به خود جلب نموده و یکی از مهمترین کانون های جهانگردی ایران به شمار می رود. نوع معماری خانه های تاریخی کاشان را میتوان پاسخ طبیعی انسان به اقلیم منطقه کاشان با زیست اقلیم خشک، تلقی کرد. در این پژوهش، به دنبال بررسی تاثیرات معماری سنتی بر معماری معاصر شهر کاشان هستیم. با بررسی عناصر و بخش های اصلی معماری خانه های تاریخی کاشان در خانه های سنتی بروجردی ها و منوچهری هاو خانه های معاصر اصفهانی ها و آزادمنش به دنبال میزان تاثیر این معماری بر خانه های معاصر ازلحاظ عملکرد، تناسبات، همنشینی و عناصر و عوامل غربی و... به این معماری هستیم.
Explaining the Methods of Architecture Representation Using Semiotic Analysis (Umberto Eco's Theory of Architecture Codes)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In this paper, it is tried to explain the concept of representation and architectural representation through a qualitative methodology, approach its procedure for gradual creation in architecture and then according to scholars and to obtain the effect of this concept in the process of architectural facts the concepts are presented. In addition, it is referred to theories and practical texts by philosophers, and archaeologists and architects who have spoken about the architectural representation, and its definitions are also provided from the perspective of semiotics. Then through a deductive view aiming to clarify the fundamental differences between types of architectural representation and according to the presented ideas, three fundamental roles in the representation of architecture as mimesis and imitation, architectural representation as abstraction and architectural representation as simulation are described and examples are cited for each of them. In the end, by a qualitative methodology and with an interpretive approach using the theory of Umberto Eco in architectural codes, the comparative tables are provided, and to clarify the relationship between the three methods of representation and the procedure of their ideas on the formation of the architectural reality are analyzed through the semiotic approach. Finally, these comparative tables are separately classified in three groups of three so a variety of architectural representation techniques in diverse historical periods in architecture are explained as a result of this research.
ارزیابی نقش سازمان های غیردولتی در حفاظت از میراث معماری و شهری؛ مطالعه تطبیقی ایران و فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
27 - 36
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررس ی تطبیقی عملکرد و نقش س ازمان های غیردولتی در ایران و فرانس ه است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه نیمه س اختاریافته گردآوری ش ده و به روش کیفی تحلیل شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اهداف و فعالیت ها ی انجمن ها در فرانسه و ایران مشابه است، اما شرایط موجود در هر کشور نقش تعیین کننده ای در میزان موفقیت انجمن ها دارد. در فرانسه موضوع میراث یکی از اولویت ها ی کشور است. همچنین، به علت سابقه طولانی شکل گیری انجمن ها، جایگاه آنها در جامعه شناخته ش ده اس ت. اما در ایران انجمن ها هنوز برای تثبیت جایگاه خود تلاش می کنند. مقایسه دو بستر نشان می دهد که به منظور افزایش میزان موفقیت انجمن ها، حمایت های مادی و معنوی بخش عمومی ضروری اس ت. بنابراین آگاهی نهادهای عمومی از اهمیت این انجمن ها در حفاظت از میراث امری اجتناب ناپذیر است. علاوه بر این، انجمن ها ی ایران باید تلاش کنند تا از طریق اقدامات ترویجی، مسئله میراث را به دغدغه ای عمومی تبدیل کنند.
قیاس کاربست برنامه ریزی وکالتی با تأکید بر برنامه توسعه اجتماع در تجارب فکری و عملی ایالات متحده آمریکا، بریتانیا و ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دوازدهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۳
49 - 60
حوزههای تخصصی:
با ورود نهضت های اصلاح طلبانه ش هری در حیطه برنامه ریزی و با تنظیم ارزش های اجتماعی، برنامه ریزی واجد نقش ی فعال در جامعه گش ته و دیدگاهی که برنامه ریزی را به مثابه فرایند اجتماعی می داند، رش د کرده اس ت. در این تکامل، معرفی رهیافت برنامه ریزی وکالتی، نقطه عطفی است که با رشد این نهضت آغاز شد. هدف مقاله قیاس تجارب فکری و عملی برنامه ریزی وکالتی در بریتانیا، آمریکا و ایران با اتخاذ روش پژوهش قیاس ی است که این مهم با مقایسه برنامه های تهیه شده در چارچوب برنامه های در ایران 1380 در دو کشور بریتانیا و آمریکا و از دهه 1960 توسعه اجتماع این کشورها انجام می پذیرد. رهیافت هایی که از دهه در قالب سیاست های گوناگون مطرح و در برخی موارد عملیاتی شد. این قیاس مؤید آن است که تفکر پایه در برنامه ریزی وکالتی در هر کش وری، مبتنی بر بس تر نهادی، خاستگاه مشکلات عرصه ش هری و نقش عاملان درگیر در فرایند برنامه ریزی ازجمله برنامه ریزان شکل خاصی به سیاست های تجویزشده بخشیده است.
تحلیل و ارزیابی ویژگی های مسکن روستایی براساس نمونه گیری سال 1392(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای دستیابی به اهداف توسعه در بخش مسکن شناخت ویژگی های آن، پایه ای برای برنامه ریزی منطبق با نیازها، مشکلات و فرصت ها محسوب می شود. شناخت این خصوصیات و ویژگی ها تنها با استفاده از چارچوبی سازمان یافته در قالب تعاریف و مفاهیم استاندارد و معین، امکان پذیر است. بنابراین، شاخص ها ابزاری تعریف شده و کارآمد برای شناخت این ویژگی ها هستند و تحلیل نتایج بدست آمده از آن ها می تواند مرجعی مناسب برای تدوین راهبردها، سیاستگذاری ها و اهداف در برنامه ها و طرح ها باشد. علی رغم مطالعاتی که طی دو دهه اخیر برای شناخت مسکن روستایی در برخی استان ها صورت گرفته است، به دلیل محدودیت تعمیم پذیری، نمی تواند به تنهایی مبنای برنامه ریزی و طراحی مسکن قرار گیرد و تصویر شفافی از وضعیتی که مناطق مختلف با آن مواجهند، ارائه کند. همچنین اغلب آن ها از روش های ساده تر برای ارزیابی بهره جستند. بر این اساس، پژوهش حاضر سعی دارد با مروری بر ادبیات و استخراج شاخص های مسکن در چهار بعد کالبدی، اقتصادی، برخورداری و محیطی و با استفاده از داده های نمونه گیری ویژگی های مسکن روستایی در سال 92 توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، و با به کارگیری روش های پیشرفته تر، مانند مدل F’ANP و تحلیل خوشه ای علاوه بر ارزیابی جامع از مسکن روستایی استان های کشور، به رفع نواقص برخی از این مطالعات بپردازد. یافته ها نشان می دهند که هریک از استان ها با توجه به شرایط خاص منطقه (همچون شرایط آب و هوایی و اقلیمی، فرهنگی و الگوی زندگی، برخورداری از طرح های توسعه کلان ملی در نگاه آمایشی و ...) می تواند در یک زمینه بسیار پیشرو باشد. به عنوان مثال استان های گیلان و مازندران در بعد کالبدی، خراسان رضوی و آذربایجان شرقی در بعد اقتصادی، استان قم در بعد برخورداری و استان یزد در بعد محیط زیستی پیشرو است و بدون نیاز به برنامه ریزی متمرکز از بالا به پائین، می تواندد الگویی را برای ترویج در این زمینه برای سایر استان های کشور ایجاد کنند. بدین ترتیب می توان در برخی از شاخص های کلیدی که در حیطه اختیارات بنیاد مسکن انقلاب اسلامی قرار دارد، این امکان را برای استان ها فراهم نمود تا با ابتکار عمل نقشی پیشران برای منطقه و چه بسا کل کشور داشته باشند. این امر بیانگر ضرورت نگاهی فضایی، یکپارچه، غیرمتمرکز و زمینه ای در برنامه ریزی مسکن روستایی است.
قلمرو در مسکن حاشیه کویری ایران (مطالعه موردی: محدوده قلمروها در مسکن سه دوره شهر عقدا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۷ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱۶۱
۶۰-۴۵
حوزههای تخصصی:
مفهوم قلمرو از جمله عوامل تأثیرگذار بر کیفیت ارتباط انسان با محیط است و سازماندهی آن موجب تأمین برخی از نیازهای انسان از قبیل هویت، انگیزش و امنیت می شود. پیشینه نظری موضوع نشان می دهد که دو دسته عوامل مرتبط با کالبد و رفتار کاربر در بستری اجتماعی- فرهنگی برمحدوده قلمروها تأثیر می گذارند. بنابراین با توجه به عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری قلمروها، محدوده قلمروهای کالبدی، تحت تأثیر عوامل مرتبط با کالبد و محدوده قلمروهای رفتاری، تحت تأثیر رفتار کاربران است. پژوهش حاضر با انطباق قلمروهای کالبدی و رفتاری در سه دوره مسکن حاشیه کویر ایران، به دنبال تعیین مفهوم و محدوده قلمرو ها در هر دوره می باشد. برای این منظور عقدا به عنوان نمونه ای مناسب از شهرهای حاشیه کویری ایران انتخاب شد. روش پژوهش، کیفی است. در سطح تدابیر از پرسشنامه های کیفی، مصاحبه های عمیق و ثبت مشاهدات استفاده شده و یافته های حاصل با استفاده از روش استدلال منطقی تحلیل شده اند. نتایج پژوهش علاوه بر مشخص کردن محدوده قلمروها در هر دوره و تغییرات آن در طول سه دوره، نشان می دهد که ساکنان حاشیه کویر، عوامل کالبدی و مرزهای فیزیکی را ساز و کار تأمین قلمرو خصوصی فرد نمی دانند و از ابزارهای کلامی و زبان بدن برای تأمین و نظارت بر قلمرو خصوصی خود استفاده می کنند. در مورد قلمرو خصوصی خانواده نیز این مردم هنوز ترجیح می دهند به صورت فصلی و چند عملکردی از فضاهای باز و نیمه باز استفاده کنند و بی توجهی به این موضوع موجب حذف بسیاری از کارکردها و یا تغییر آن ها شده و شیوه زندگی مردم را به اجبار تغییر داده است. قلمرو خصوصی گروه نیز چندان تحت تأثیر تقسیمات فضایی مسکن امروز نیست و متناسب با میزان صمیمیت افراد با یکدیگر و شرایط آسایش محیطی و امنیت فضاها شکل می گیرد. به صورت کلی مطالعات انجام شده در این پژوهش تلاش کاربر را در جهت حفظ رفتارهای جاری در فضا با وجود تغییرات کالبدی نشان می دهد و بر لزوم توجه مضاعف به رفتارهای ساکنان در تعیین محدوده قلمروها تأکید می نماید.
گونه شناسی محلات مسکونی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
65 - 78
حوزههای تخصصی:
شهر معاصر به سرعت در حال تحول و دگرگونی است. تحولاتی که بخشی از تاریخ شهرسازی کشور را تشکیل می دهند. ولی مستندسازی آن ها مورد غفلت قرار گرفته است. شاید یکی از مهم ترین دلایل این مسئله این باشد که در هزارتوی مسائل و مشکلات شهری، مستندسازی شهری هیچ گاه جایگاهی در اولویت های پژوهشی و یا اولویت های اقدامات مدیریت شهری نداشته است. پژوهش حاضر تلاشی است در راستای رفع کاستی فوق. از آن جایی که مطالعه ی شهر به صورت کلی از توانایی بحث حاضر خارج است، تلاش شده است تا با تمرکز بر محلات مسکونی و مطالعه ی تحولات تاریخی آن ها، نسبت به گونه شناسی این عرصه های شهری و شناسایی خصوصیت های متمایز کننده هر گونه، از گونه ی دیگر، اقدام گردد. معیار به کار رفته در طبقه بندی گونه ها، مطالعات ریخت شناسی شهری در نظر گرفته شده است. از میان شهرهای کشور هم شهر زنجان به عنوان نمونه ی مطالعاتی انتخاب گردیده است. ابتدا در بخش چارچوب نظری به بحث پیرامون مفهوم محله و گونه شناسی پرداخته و جمع بندی مناسبی از این بحث ارائه شده است. در ادامه، با استفاده از راهبرد پژوهش کیفی و به کمک مطالعات اسنادی در خصوص سه مقطع زمانی قاجاریه، پهلوی و جمهوری اسلامی، هشت گونه ی اصلی شکل گیری/طراحی محله ی مسکونی در شهر زنجان شناسایی شده است. جهت مطالعه ی تفصیلی عرصه ی پژوهش نیز از هر گونه، یک نمونه محله برای مطالعه ی تفصیلی انتخاب شده است. در انتها نیز با کاربرد رویکرد پژوهش تاریخی و به وسیله ی مطالعه ی اسنادی و مصاحبه با مطلعین کلیدی به مطالعه ی محلات منتخب پرداخته شده و مستندات مربوط به هریک ارائه شده است. نتایج پژوهش حاضر حاکی از کاربرد مناسب مطالعات گونه شناسی بوده و علاوه بر مستندسازی بافت های مسکونی شهری در هر دوره ی تاریخی، روند مطالعه ی این بافت ها را به شکل هدف مندی تسهیل می نماید
سازوکارهای به کارگرفته شده به منظور سازمان دهی محیط در کالبد حداقلی (مبتنی بر نظریه سازمان دهی محیط راپوپورت؛ نمونه موردی : مسکن عشایرقشقایی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم دی ۱۳۹۷ شماره ۶۷
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : با نگاهی به نحوه تعامل انسان با محیط در طول تاریخ می توان دریافت که انسان ها پیوسته با تجرید و ایجاد قالب های ذهنی در پی تنظیم روابط خود با محیط و سازمان دادن به آن هستند. راپاپورت در نظریه مهم خود که مقدمه شناخت محیط است، از سازمان دهی محیط سخن گفته است، بنابراین نظریه، انسان پیوسته در حال سازمان دهی محیط اطراف خویش است؛ چرا که ذهن انسان به تشخیص و به عبارتی رده بندی و انتظام محیط نیاز دارد. جامعه عشایر نیز با سبک زندگی کوچ نشینی همانند دیگر انسان ها در پی نظم بخشیدن و معنا دادن به جهان اطراف خود هستند. از آنجا که کوچ نشینان به مسکنی سبک و منعطف نیازمندند، لذا عناصر کالبدی در حداقلی ترین صورت کمی، در بستر محیطی عشایر حضور دارند. بنابراین بررسی چگونگی تحقق سازمان یافتگی محیط در کالبد حداقلی مسکن عشایر مسئله ای است که در این تحقیق به آن پرداخته شده است. هدف : هدف از این پژوهش بررسی و شناخت دانش های به کارگرفته شده جهت انتظام محیط زندگی عشایر، توسط ایلیاتیان قشقایی است. به دلیل درونی بودن این دانش و دریافت های افراد بومی از محیط، این تحقیق روشمندی و روند مصاحبه و مشاهده خاص خود را می طلبید. روش تحقیق : در این پژوهش نگارندگان در طی مشاهدات میدانی و مصاحبه های انجام گرفته از بستر زندگی عشایر قشقایی با کمک روش کیفی و مبتنی بر توصیف-تحلیل به بررسی این موضوع پرداخته اند. نتیجه گیری : در نتیجه تحقیق مشاهده خواهد شد که حداقلی شدن کالبد اختلالی درکیفیت سازمان یافتگی محیط زندگی عشایر ایجاد نکرده، بلکه در این محیط ها با جایگزینی مؤلفه های سازنده نظام معنایی و مدیریت زمانی نقش کم رنگ کالبد جبران شده است.
جایگاه تخصص میانی در نظام حرفه ای ای معماری و ساختمان (مطالعه موردی : دفاتر نظام مهندسی شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال پانزدهم مهر ۱۳۹۷ شماره ۶۴
15 - 28
حوزههای تخصصی:
مطالعه در مورد ساختار حرفه ایِ معماری از مسایل مهم مورد بررسی در دو دهه اخیر بوده است. ساختار عام نظام حرفه ای ساختمان در ایران متکی بر دفاتر نظام مهندسی است که بخش مهمی از نیروی کار در آنها را کاردان های معماری و ساختمان تشکیل می دهند، کسانی که همواره در پژوهش ها و برنامه ریزی ها در حاشیه مانده اند. این پژوهش برای تبیین موقعیت کاردان های معماری، جایگاه دقیق شغلی آنها و میزان تأثیر آنها در طرح های معماری طراحی شده است. در بخش نخست، با راهبرد تفسیری تاریخی، به بررسی تطورات مفهوم تکنسین طراحی از دوره باستان تاکنون در ایران و جهان پرداخته می شود. در بخش دوم نیز با تحلیل منطقی وضعیت معاصر تعاریف شغلی کاردان ها در جهان، مدلی عمومی از این جایگاه به دست داده می شود. در بخش سوم با استفاده از مردم نگاری نیروی انسانی رده میانی دفاتر نظام مهندسی قم (با تکنیک های مشاهده طولانی، مصاحبه عمیق و مصاحبه عینی)، سعی شده است که وضعیت موجود با یافته های دو بخش قبلی مقایسه و نتیجه گیری شود. بررسی حاضر نشان دهنده آن است که در سیر تاریخی تطوّر جایگاه کاردان ها، وضعیت از تقسیم کار مبتنی بر مراتب تخصّص ها (حالت کارآموزی و شاگردی سنّتی) به سمت تقسیم کار مبتنی بر مراتب اجتماعی متمایل شده است. در نهایت چهار مدل اصلی از وضعیت اشتغال کاردان ها در جهان به دست رسیده است. تمایز این مدل ها در مستقیم یا غیرمستقیم بودن واسطه گری کاردان میان طراح معمار و عوامل دیگر مؤثر در طرح (کارفرما، عوامل قانونی، مهندسین دیگر و عوامل اجرایی) است. در مورد دفاتر ایران، مطالعه موردی در نظام مهندسی شهر قم، حاکی از آن است که وظایف دفتری، ارتباط با کارفرما و طراحی برخی پروژه ها، سه موضوعی است که در واقعیت رواج دارد، اما در حیطه رسمی شغل این افراد و آموزش آنها تعریف نشده است. این امر بازنگری در آموزش و الگوی شغلی این گروه را طلب می کند.
برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود تعداد زیادی از خانه های خالی در بافت قدیم یزد و پراکنش افقی بی رویه شهر یزد برای تامین واحدهای مسکونی، سبب شده است نوشتار حاضر از برنامه فضایی خانه های سنتی یزد در نسبت با سکونت امروزیپرسش کند. لذا با هدف شناخت زندگی دیروز و امروز، مطالعات کتابخانه ای با روش غالبِ تاریخی و توصیفی-تحلیلی در پیشینه موضوع و مشاهدات مستمر میدانی تا اشباع نظری به صورت کیفی در حیطه خانه های سنتی و امروزی انجام شده است. مطالعات نشان می دهد برنامه فضایی خانه های سنتی مشتمل بر انواع فضاهای باز، نیم باز و بسته در ارتباطات عمودی از زیرزمین تا بام است که شامل فعالیت هایی همچون زندگی در جوار خانواده، کارِ خانگی یا فراخانگی و فعالیت های اجتماعی همچون میهمانداری، همسایه داری و ارتباط با محله است. از سوی دیگر، برنامه فضایی خانه های امروزیِ اغلب آپارتمانی، یک بقچه تختِ بسته به ندرت دارای فضایِ نیم بازِ مناسب است که در نشیمن، پذیرایی، ناهارخوری، آشپزخانه باز، اتاقهای خواب، فضاهای بهداشتی، پارکینگ و انباری روی می دهد. در این نوع از سکونت؛ کارِ خانگی تقریبا فراموش شده است و فضایِ بازِ مشاع لزوما سبب تحقق پذیری مناسبات اجتماعی و طراوت زندگی خانواده نمی شود. نقاط رجحانی برای دو نوع برنامه فضایی وجود دارد که از مهمترین آن ها اهمیت و اولویت فضای باز و نیم باز در فعالیت های متنوع خانواده و کیفیت های زندگی در خانه های سنتی و از وجه دیگر؛ ایمنی، امنیت و راحتی زندگیِ محدودِ امروز در آپارتمان هاست. اما لازم است خانه مسائل مادی و معنوی را توامان پاسخ دهد. با دیدگاه اصالتِ برنامه زندگی یک خانواده ایرانی خاصه یزدی؛ جمع بندی آنست که اولویت با انتخاب ظرفیت پاسخده خانه های سنتی با لحاظ نمودنِ مناسب سازی برنامه فضایی آن ها و بافت اطرافشان برای زندگی امروز است. پس از این انتخاب، لاجرم فراهم نمودنِ مازاد دانه های مورد نیاز در بخش های جدید شهر قابل بررسی خواهد بود. تحقق به روز نمودن خانه های سنتی؛ مطالعات کاربردی دقیقی در ارتباط با حفظ بقچه بندی فضاهای باز، نیم باز و بسته در انعطاف پذیری و تطبیق پذیری آن ها با زندگی امروز طلب می کند که نیازمند احیای فرهنگ حالایی کردنِ (روزآمد نمودن) خانه ها در نزد مردم یزد است.