فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۲۱ تا ۲٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
59 - 76
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: کیفیت طراحی شهری در اثر تحولات حاصل از نیازهای جوامع تکامل یافته و در مسیر خود طبق شرایط کنونی مؤلفه های زیباشناسی-عینی محیط، عملکردی، زیباشناسی- ذهنی و زیست محیطی را در بر می گیرد. از آنجایی که در بررسی کیفیت طراحی شهری یک مکان ارزیابی مؤلفه ها و ابعاد گوناگون محیط شهری ضرورت دارد می توان با استفاده از مدل مؤلفه های سازنده مکان، مؤلفه های کیفیت طراحی شهری را تعریف نمود. مدل مکان پایدار یکی از کامل ترین مدل ارزیابی مؤلفه های سازنده مکان است که بر 4 بعد کالبد، فعالیت، تصورات و اکوسیستم دلالت دارد. پژوهش حاضر ابعاد فعالیت و تصورات که تشکیل دهنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی هستند را در محدوده مطالعاتی ارزیابی می کند. محدوده مطالعاتی خیابان جمهوری یکی از قدیمی ترین خیابان منطقه 8 شهر تبریز است که به عنوان یکی از مهم ترین محورهای واجد ارزش دید و منظر حائز اهمیت می باشد.هدف: این پژوهش وضعیت کیفیت های سازنده مؤلفه تجربی-زیباشناختی را از دید مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران بررسی می کند.روش:در بخش اول پژوهش با فن تحلیل محتوا کیفیت های مؤلفه تجربی-زیباشناختی از نظریات اندیشمندان جمع بندی شده و فراوانی هر یک به دست می آید. سپس به روش پیمایشی برای هر یک از کیفیت های اولویت دار گویه هایی تدوین شده و توسط گروه های مردم ساکن در بافت منطقه 8، سایر مناطق و گردشگران مورد ارزیابی قرار می گیرد.یافته ها: کیفیت خوانایی و شخصیت بصری مهم ترین کیفیت های مؤلفه تجربی-زیبا شناختی می باشند.نتیجه گیری: وضعیت کیفیت خوانایی و شخصیت بصری از دید گروه های منتخب متفاوت است.
تاثیر مسکن حداقل بر محرمیت (نمونه موردی مسکن مهر رشت)
حوزههای تخصصی:
بی حد و مرز بودن فضاها در بسیاری موارد سبب از بین رفتن آرامش مورد نیاز افراد و عدم احساس قلمرو و همچنین باعث ارتباطات فضایی ناخواسته با یکدیگر می شود. یکی از مهمترین ابعاد طراحی فضاهای درونی، میزان پیشبینی حریم در آنهاست. از لحاظ کالبدی، درصورت نبود کنترل و مانعی برای ارتباطات در مرز فضایی، سبب ارتباطات بویایی، بصری، صوتی و دسترسی و نقض انواع حریم ها و در نهایت باعث نقض حریم روانی برای کاربران میشود. نوشتار حاضر با تعیین عوامل موثر بر تامین حریم در مسکن حداقل، درصدد ارتقای بنیان های نظری مفهوم حریم است. با هدف درک رابطه حریم خصوصی با عرصه های زندگی اجتماعی، رفتار انسان را مطالعه میکند. نمونه مورد مطالعه در این پژوهش مسکن مهر رشت می باشد. روش تحقیق به کار رفته در این پژوهش توصیفی- تحلیلی کمی و روش گردآوری اطلاعات اسنادی، کتابخانه ای و میدانی است و نرم افزار مورد استفاده برای تحلیل Spss می باشد. با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل گردید. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مشاهده، پرسشنامه، مصاحبه است. نمود معمارانه شاخص های عرصه بندی فضایی، مرز فضایی، فضای بینابین، سلسله مراتب و عمق فضایی در پاسخ به نیازهای انسانی، شامل ایمنی، احترام، درو نگرایی و قلمروپایی در مسکن حداقل خلاصه می شود. یافته ها نشان می دهد، مرز فضایی مهمترین مهمترین مولفه اثر گذار بر محرمیت فضاهای مسکونی می باشد.
بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه در تبریز (بر اساس منابع تاریخی و بقایای معماری موجود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۵ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
91 - 104
حوزههای تخصصی:
مسجد حسن پادشاه، به دستور اوزون حسن پادشاه سلسله محلی آق قویونلوها، قرن نهم ه.ق. در میدان صاحب آباد تبریز ساخته شد. بعدها به دلیل زلزله های ویرانگر تبریز در ادوار گذشته، بنای این مسجد به شدت آسیب دیده و امروزه اثری از مسجد اصلی حسن پادشاه باقی نمانده است. آنچه که امروزه از بنای مسجد موسوم به مسجد حسن پادشاه مشاهده می شود در سه دوره تاریخی آق قویونلو، صفوی و قاجار شکل گرفته است و ساختار اصلی معماری مسجد مربوط به قرن نهم ه.ق. کاملاً تخریب شده است. تنها مدارک موجود در مورد ساختار اصلی معماری این بنا مشتمل بر بقایای معماری بر جای مانده، اسناد تاریخی و سفرنامه سیاحانی است که تا اواخر دوره صفویان از تبریز دیدن کرده اند. لذا، هدف تحقیق پیش رو بازآفرینی ساختار معماری مسجد حسن پادشاه، قرن نهم ه.ق براساس بقایای معماری موجود و مطالعه اسناد تاریخی می باشد. در این پژوهش براساس تحلیل محتوا و راهبرد تاریخی-تطبیقی به مطالعه ساختار معماری مسجد حسن پادشاه قرن نهم ه.ق پرداخته شده و در نهایت پلان و فرم پیشنهادی مسجد حسن پادشاه ترسیم خواهد شد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که ساختار اصلی معماری مسجد حسن پادشاه در واقع بر پایه اسلوب مجموعه سازی قرن نهم ه.ق طرح افکنی شده است.
تحلیل شیوه زندگی عشایر و تأثیر آن در نظام سکونت گاهی آنها در طول مسیر کوچ و قرارگاه های تابستانه و زمستانه، مطالعه ی موردی: عشایر بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱۶۹
۸۸-۷۳
حوزههای تخصصی:
کوچ نشینی، شیوه ای از زندگی مبتنی بر جابجایی سالانه است. در جریان این جابجایی، دو شیوه زندگی متفاوت برای عشایر شکل می گیرد که یکی در طول مسیر کوچ است و دیگری در زمان اسکان در قرارگاه های ییلاقی و قشلاقی شکل می گیرد. ساختار سکونت گاهی عشایر در هر کدام از دو بازه فوق الذکر، تابع شرایط مختلفی است که بررسی نظام کالبدی فضایی محل سکونت عشایر در این دو بازه و چالش های مرتبط با آنها، موضوع پژوهش حاضر به شمار می رود. برهمین اساس با انتخاب چهار طایفه از ایل بویراحمد به عنوان نمونه های موردی و مراجعه حضوری به محل اسکان آنها در دو قلمرو زمستانی و تابستانی و نیز در طول مسیر کوچ، موارد موردنظر استخراج و تحلیل گردید. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر یک تحلیل موردی براساس شیوه زندگی عشایر صورت گرفته و گردآوری اطلاعات در آن به صورت مشاهده مستقیم و نیز مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته با اهالی این طوایف انجام شده است. نتایج حاکی از آن بود که مکان یابی مناسب برای اسکان چندروزه در مسیر ایل راه، مهم ترین چالش در پیش روی کوچ نشینان در مسیر کوچ به شمار می رود. به همین منظور استفاده از عوامل طبیعی جهت ایجاد شرایط مناسب برای اسکان چندروزه، امری اجتناب ناپذیر به شمار می رود که در این خصوص می توان به استفاده از صخره ها و موانع طبیعی برای ایجاد محصوریت بیشتر به منظور تأمین امنیت دام، نزدیکی به منابع آب برای استفاده دام و اعضای خانواده، وجود چراگاه مناسب جهت اسکان چندروزه و نیز استفاده از تابش آفتاب و باد مطلوب برای تأمین شرایط آسایش درون چادر اشاره نمود. اما در اسکان عشایر در قرارگاه های تابستانه و زمستانه، تأکید بر سطوح مختلف قلمرو به عنوان یکی از اصلی ترین عوامل در شکل دهی به نظام کالبدی - فضایی سکونت گاه های عشایری، مطرح می باشد. این مفهوم در دو بعد عینی و ذهنی قابل بررسی است که در بعد عینی، محدوده تحت مالکیت خانوارهای عشایری را شامل می شود و در بعد ذهنی، سطوحی از قلمرو خصوصی، نیمه عمومی و عمومی به واسطه نوع چیدمان فضایی سیاه چادرها در قرارگاه سکونتی مدنظر قرار دارد.
بررسی و مطالعه آسیاب های آبی شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۱۱۰-۹۹
حوزههای تخصصی:
انسان همواره به دنبال رفع نیازهای خود، متناسب با توانمندی های محیطی است. اندیشه استفاده از این توانمندی ها، نشان دهنده تلاش انسان ها درزمینه انطباق با شرایط محیطی و استفاده حداکثری از آن ها با خلق آثار معماری گوناگون است. آسیاب آبی یکی از گونه های مختلف معماری ایرانی است که ارتباط مستقیمی با زندگی اجتماعی و اقتصادی ساکنان گذشته این سرزمین و به ویژه روستاییان دارد. در این پژوهش درنتیجه مطالعات بررسی و شناسایی باستان شناسی، 14 باب از آسیاب های آبی پراکنده در روستاهای شهرستان دره شهر با هدف مستندنگاری و مطالعه این آثار در شهرستان دره شهر و درک درستی از ساختار معماری و دیگر ابعاد اجتماعی و اقتصادی آن ها شناسایی و موردمطالعه قرارگرفته است. براین اساس و برای نیل به چنین مقصودی، سؤالات پژوهش عبارتند از؛1: ساختار معماری و اجزای سازنده آسیاب های آبی شهرستان دره شهر چه بوده است؟2: آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از کدام گونه آسیاب های آبی شناخته شده در ایران است؟3: اداره آسیاب های آبی چگونه و توسط چه کسانی صورت گرفته است؟4: الگوی پراکندگی آسیاب های آبی دره شهر، متأثر از کدام عوامل یا عامل محیطی بوده است؟ برآیند پژوهش نشان می دهد، آسیاب های آبی شهرستان دره شهر از نوع آسیاب های تنوره ای و الگوی پراکندگی آن ها به طور مستقیم وابسته به مسیر رودخانه هایی است که از کوه کبیرکوه سرچشمه می گیرند. ساختار معماری این آسیاب ها شامل؛ تنوره، تَوَرَه، بِلِسْکَه، مَزْگِیو، پَرَه پَرَه، کُینَه میخ، سنگ مِیرَه(مهره)، خُو، چَقْچَقَه، سرسُویل، سَردُولَلون، سنگ های آسیاب، ژِیرشُو و محل استراحت است. مدیریت و نظارت بر این آسیاب ها که برخی از آن ها را افراد متمول روستاها صاحب بودند به ترتیب بر عهده اشخاصی بنام های؛ اُوستا آسیاُو، ُلوِینَه و مِیشَه کُونَه بوده و تأمین دستمزد آن ها به صورت برداشت آرد غلات چون، دریافت 1 مَن از 20 یا 10 مَن محصول وارداتی به آسیاب ها توسط ُلوِینَه، برداشت یک کاسه تا 1مَن آرد از گندم آسیاب شده توسط شخص مِیشَه کُونَه و یا اجاره دادن این آسیاب ها در ازای 5 خلوار گندم یا جو بوده است. این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی و اطلاعات آن براساس مطالعات میدانی و کتابخانه به سرانجام رسیده است.
مطالعه سیر تحول ساختار فضایی خانه های سنتی ایرانی از بُعد کالبدی و ارتباطی با روش نحو فضا (نمونه موردی: خانه های دوره قاجاریه و پهلوی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۲
۳۲-۱۷
حوزههای تخصصی:
خانه های ایرانی در طول دوره های گوناگون شکل گیری از نظر کالبدی و ارتباطی دچار تغییر و تحول شده اند. نقطه عطف این خانه ها را می توان در معماری خانه های دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی مشاهده کرد. در این پژوهش، هشت نمونه از خانه های شهر تبریز بررسی شدند که چهار مورد آن ها به دوره قاجاریه و چهار مورد دیگر به دوره پهلوی مربوط هستند. یک مورد از این خانه ها به هر دو دوره تاریخی مربوط است که به دلیل تغییرات قابل مشاهده طی این دوره ها در این خانه تحلیل می شود. هدف مقاله حاضر مقایسه و ارزیابی ساختارهای فضایی خانه های ایرانی در دو دوره قاجاریه و پهلوی با مطالعه و تحلیل نمونه های مطالعاتی منتخب از خانه های شهر تبریز از بعد کالبدی و ارتباطی است. روش پژوهش ترکیبی و مبتنی بر شیوه تاریخی و با راهبرد تفسیری و تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و برداشت میدانی است که به کمک ابزارهای مشاهده، فیش برداری و نمونه برداری صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی، به صورت تطبیق پلان های طبقات همکف و استخراج فضاهای تأثیرگذار در بخش کمی فضاها به روش نحو فضا و به کمک نرم افزارهای Auto Cad، A-Graph و Depth Map انجام شده است؛ زیرا نتایج پژوهش از نظر کیفی مبتنی بر تحلیل کمی داده ها، مقایسه آن ها و توصیف از بعد کالبدی و ارتباطی براساس عملکرد تأثیر تغییرات خانه ها است. براساس نتیجه پژوهش؛ ورودی، هشتی، حیاط بیرونی، طنبی و حیاط اندرونی از عوامل تأثیرگذار تغییرات کالبدی در دوره های قاجاریه و پهلوی در پلان نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از آن دوره هستند. برخی از عناصر فضایی اصلی، فرم، شکل و کشیدگی خانه ها، سلسله مراتب فضایی، جبهه های ساخته شده، جهت گیری بنا، همسایگی ها، نحوه استقرار ورودی و تعدد آن ها و نحوه استقرار عناصر فضایی در مقایسه با محورهای اصلی و فرعی، بیشترین تأثیر را بر ارتباطات فضایی و رفتارهای انسانی در نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی داشته اند.
بررسی راهکارهای بهینه سازی سامانه های گرمایشی ایستا در رسیدن به معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
هرچند امروزه مبحث پایداری مورد توجه معماران و شهرسازان قرار گرفته است، اما مشاهده اجمالی معماری عصر حاضر نشان می دهد در عمل، ساختمان ها با تکیه بر توان تکنولوژی به دنبال رفع نیازهای انسان هستند و قابلیت های اقلیم و محیط زیست در رفع نیازهای انسانی در احداث بناها مغفول مانده است. لذا در این پژوهش با توجه به نقش سامانه های ایستا در کاهش مصرف انرژی که عمده هدف معماری پایدار می باشد و همچنین تلاش در جهت تطبیق معماری با اقلیم منطقه، با تکیه بر منابع کتابخانه ای و اسنادی به معرفی این سامانه ها پرداخته و با محدود کردن پژوهش به متداول ترین سامانه های گرمایشی ایستا (پنجره آفتابی، دیوار ترومب و گلخانه)، مزایا و معایب آن ها را مورد بررسی قرار داده است. از آن جایی که معایب و محدودیت های این سامانه ها سبب کاهش اقبال در استفاده از آن ها به عنوان سیستم های پایدار و دوستدار محیط زیست می شود، تلاش در جهت رفع آن ها می تواند نقش موثری در ترغیب طراحان و کارفرمایان در بکار گیری این سامانهها داشته باشد. لذا در ادامه به روش تحلیلی-اسنادی به ارائه راهکارهایی در جهت رفع محدودیت ها و بکارگیری گسترده تر آن ها پرداخته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، می توان به روش های مختلف از جمله، ترکیب سیستم ها، استفاده از مصالح نوین و همچنین خلاقیت در طراحی و قابلیت بخشی به فضاهای موجود در بنا، راهکارهایی در جهت بهینه سازی و بکارگیری عام تر این سامانه ها ارائه نمود.
منطقی کردن و انتقال سطوح منحنی فرم آزاد از مدل شبیهسازی کامپیوتری به فضای واقعی(اجرا)، به روش هندسی و ارایه روش ساخت قالب مدل
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین عناصر تشکیل دهنده ی شخصیت یک بنا از نظر معماری؛ بافت و پوشش سطوح آن است. اگر نمای ساختمانی از سطوح مسطح تشکیل شده باشد قطعا تجزیه، تحلیل و اجرای آن بسیار آسان تر از سطوح منحنی می باشد. در سطوح منحنی که طبق روابط ریاضیات شکل گرفته است(ruled surface)، در واقع این سطوح دارای قواعدی هستند که در زمان تجزیه، کاملا سطوحی با منطق مشخص را تشکیل می دهند؛ اما در سطوح منحنی فرم آزاد روند منطقی در درک و تجزیه آن ها وجود ندارد و چالشی اساسی در انتقال این گونه فرم های منحنی مدل شده در فضای رایانه به بیرون (اجرا) می باشد. در این مقاله با روشی هندسی با کمک رایانه به منطقی کردن سطوح منحنی فرم آزاد و سپس شیوه ساخت قالب قطعات منحنی پاسخ می دهیم. به این ترتیب که پوسته ای به صورت منحنی فرم آزاد در فضای رایانه ایجاد کردیم؛ بعد از قرار دادن پوسته در دستگاه مختصات و انطباق دادن آن در محورهای مختصاتی آن را در یک هندسه فضایی مقرر کردیم. پس از ساختن یک مدول مشبک و عبور دادن کل پوسته منحنی از مدول، پوسته به قطعاتی تقسیم شد که در دوجهت دستگاه مختصاتی منطقی گشت (اندازه های معین). حال هر قطعه از پوسته برای منطقی شدن در جهت دیگر مختصاتی (جهت سوم) 90 درجه چرخانیده شد و سپس سایه قطعه به صفحه مقابل خود تصویر گردید و در آخر اندازه قالب قطعات جز به جز استخراج گردید.
شناخت و امکان سنجی بکارگیری سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان (BIM) در آموزش معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
145 - 166
حوزههای تخصصی:
گرچه امروزه مدل سازی اطلاعات ساختمان و آموزش آن از موضوعات مهم و رو به رشدی در عناوین پژوهش های اخیر در جهان به شمار می رود، اما این جریان نوین بخصوص آموزش آن درکشور ایران نادیده گرفته شده است. پژوهش حاضر با هدف پیشنهاد چارچوب مفهومی جهت شناخت بکارگیری سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان درآموزش معماری ایران انجام یافته است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی بوده و رویکردی آمیخته؛ شامل نمونه موردی ثانویه، پیمایش و گروه کانونی دارد. انتخاب جامعه آماری به روش هدفمند بوده و حجم نمونه تعداد 200 نفر دانش آموخته معماری است. خطای اندازه گیری 05/0 و سطح اطمینان 95 درصد، بوده است. پرسشنامه ها بصورت آنلاین پخش و با استفاده از نرم افزار آماری (اس.پی.اس.اس) تحلیل شده اند. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و پایایی متغیرها از طریق آزمون آلفای کرونباخ با ضریب 876/0محاسبه و تایید شده است. ابتدا با استفاده از نمونه های موردی چارچوب نظری پژوهش ترسیم وسپس نظرات مشارکت کنندگان اخذ و تحلیل گردیده و در انتها چارچوب نهایی توسط گروه کانونی از اساتید و خبرگان اعتبار سنجی گشته است. سطح و اهداف دوره با توجه به نتایج آزمون کای اسکوئر چنین بدست آمد که سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان می تواند در مقاطع مختلف و به همراه سایر کلاس های آموزشی بکار رود. همچنین از آزمون های t یک نمونه ای و رتبه بندی فریدمن جهت انتخاب محتوا و اهمیت دوره ها استفاده شده که بیشترین میزان اهمیت کاربرد سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان در مدیریت پروژه، مباحث پایداری و کارگاه طراحی معماری و کمترین میزان اهمیت کاربرد آن در حوزه مفاهیم و تصورات ذهنی بدست آمده است. براساس یافته ها، سه حوزه نرم افزار و مدل سازی؛ مفاهیم و تئوری؛ و مدیریت اطلاعات؛ در چارچوب آموزشی سیستم مدل سازی اطلاعات ساختمان موثر شناخته شده و به عنوان نمونه برنامه درسی دوره کارشناسی معماری مورد بررسی قرار گرفته است و الگوی آموزشی نهایی به صورت تلفیقی در مقاطع مختلف تحصیلی پیشنهاد شده است.
معاصر سازی مفهوم "محله" در شهر ایرانی با نگاه بر مبانی برنامه ریزی محله مبنا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محلات شهری بخش جدایی ناپذیر از ساختار اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی و کالبدی شهرهای سنتی ایران بودند. در دوران معاصر تمرکزگرایی در ساختار مدیریت شهری و تغییر و تحولات اقتصادی و اجتماعی موجب از بین رفتن انسجام اجتماعی و کالبدی محلات شده به گونه ای که با ظهور طرح های توسعه شهری محلات صرفا به یک واحد تقسیمات شهری بر اساس جمعیت و برخورداری از خدمات پایه محله ای تبدیل گردیده اند. پژوهش حاضر به دنبال معاصرسازی سازمان اجتماعی-اداری محلات سنتی با ابزار برنامه ریزی محله مبنا در پاسخ به کمرنگ شدن نقش محلات در ساختار برنامه ریزی شهری ایران می باشد. به همین منظور، با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحلیل محتوایی به تبیین مولفه های اصلی برنامه ریزی محله مبنا پرداخته و همزمان استخراج شاخصه های اصلی مرتبط با سازمان اجتماعی-اداری محلات سنتی و معاصر ایران از طریق منابع اسنادی انجام می گیرد. در ادامه با استفاده از پنل خبرگان مقایسه تطبیقی این شاخصه ها با مولفه های برنامه ریزی محله مبنا صورت گرفته و از این طریق وجه اشتراک شاخص های رویکرد محله مبنا با ماهیت اداری- اجتماعی محلات ایرانی سنتی و معاصر مشخص می شود. نتایج تحلیل نشان می دهند که برخی از اصول برنامه ریزی محله مبنا به صورت توافقی و عرفی در محلات شهرهای سنتی اعمال می شده است. با تحلیل مقایسه صورت گرفته عوامل بستر ساز و عوامل بازدارنده تحقق پذیری رویکرد محله مبنا در محلات سنتی و معاصر ایران شناسایی شده و از این منظر پیشنهاداتی به منظور معاصرسازی محلات سنتی بر اساس رویکرد محله مبنا ارائه می گردند. اگرچه معاصرسازی مفهوم محلات سنتی با توجه به ضوابط و مقررات متمرکز و از بالا به پایین امروزی با چالش فراوان روبرو است، با این حال پیشنهادات مطرح شده می توانند عوامل بسترساز لازم جهت ایجاد محلات خودگردان، خودکفا و خودحامی گر را فراهم سازند.
تاثیر رنگ ساختمان های درمانی بر کاهش استرس و طول درمان بیمار(نمونه موردی: بیمارستان کوثر شیراز)
منبع:
هویت محیط دوره اول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳
76 - 64
حوزههای تخصصی:
بیمار کسی است که ناراحتی روحی یا جسمی و یا هر دو را دارد. بیمارستان مکانی است که بیمار جهت تشخیص و درمان خود به آنجا مراجعه می کند. بنابراین تاثیر گرافیکی محیط بیمارستان بر بیمار بسیار مهم است. رنگ یکی از مولفه های تاثیر گذار در گرافیک بیمارستان است. رنگ درمانی یک هنر قدیمی است. در گذشته، مردم هندوستان و چین به جای بیمارستان، معابدی داشتند که در آنجا بیماران با روش رنگ درمانی درمان می شدند. در این پژوهش ابتدا به مطالعه ی رنگ و استرس و تأثیرات مختلف رنگ بر انسان به عنوان متغیر ها و مؤلفه های مهم گرافیک محیطی ساختمان های درمانی پرداخته شده است، سپس با مشخص کردن وضعیت بیمار و نیازهایش به بررسی عوامل موثر در انتخاب رنگ و تأثیرات آن بر کاهش استرس و طول درمان بیمار پرداخته ایم. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات رابطه ای از نوع همبستگی است و به لحاظ هدف که یافتن رابطه بین تاثیر رنگ ساختمان های درمانی و استرس و طول درمان بیمار است، تحقیقی کاربردی می باشد. روش تحقیق، روش پیمایشی و ابزار گرد آوری داده ها، تلفیقی است از پرسشنامه استاندارد سنجش استرس (dass-21) و پرسشنامه رنگ که توسط نگارنده تهیه شده است. روایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ با مقدار 0.897 تایید شد. پرسشنامه با نرم افزار spss 26 تحلیل گردید. آزمون و بررسی فرضیات با استفاده از همبستگی های پیرسون و اسپیرمن صورت گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که بین رنگ با استرس و طول درمان بیمار با ضریب همبستگی های اسپیرمن به ترتیب 0.766 و 0.709 و پیرسون 0.750 و 0.569در سطح معنی داری 0.01 رابطه وجود دارد. بدین معنا که هر چه فضاهای درمانی رنگ مطلوب تری داشته باشند استرس و طول درمان بیمار کاهش می یابد.
Guidelines for Designing an Effective Learning Complex for Child Labors (Case S tudy: City of Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
13 - 24
حوزههای تخصصی:
Child labor is an inseparable phenomenon in the s tructure of developing countries and third world nations. Numerous claims have been made about the benefits of the learning environment on child labor’s life. Individuals do their activities in designed environments, which can influence them. There were few s tudies on designing an educational place for child labors, especially in Iran. The purpose of this s tudy is using an architectural approach to absorb child labors into an educational place in Iran Isfahan. After running library s tudies about child labors and the effect of place on people, in a two years, many field s tudies have been done such as: observing child labors lifes tyle, their work condition, and visiting their support centers. A total of 45 child labors between the ages of 12-18 have been interviewed, and then some results of this interview were examined on a child labors’ help center building. It confirms and completes the results of interview. Initial evidence shows that there is a gap in educational sys tem. Regular schools cannot be responsible for child labors’ needs. So, firs t, the child labor’s personal needs were discovered, then some of the architectural parameters that affect their educational achievements were introduced. The focus of architectural guidelines in this s tudy is in three parameters: well-designed physical space, sense of ownership and social support. It uses architecture to give child labors’ los t social identity back.
تبیین ارتباط فرم شهری با تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۳۹ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷۰
۲۸-۱۵
حوزههای تخصصی:
درک فرم شهری تاب آور بسیار مهم و ضروری است زیرا در فرایند برنامه ریزی شهری، مصرف منابع، پویایی و حتی حیات شهر پس از مواجهه با سانحه تحت تأثیر تصمیمات پیشین در زمینه ساختار کالبدی شهرها است. فرم شهری به عنوان ساختار شهر بر فروپاشی و یا پایایی سیستم شهری در برابر سوانح می تواند تأثیر بگذارد. ازسوی دیگر، فرم شهری به مثابه نمود فضایی و کالبدی فعالیت های انسانی، بستر و زمینه ای برای ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی تاب آوری است. با وجود تأثیر فرم شهری بر تاب آوری، فرم شهری تاب آور همچنان به عنوان یک موضوع اکتشاف نشده تاب آوری شهری است. در این پژوهش با تکیه بر ویژگی های شهر تاب آور، ویژگی های فرم تاب آور همچون استحکام، تنوع، ارتباطی، کارآمدی، افزونگی و مدولاریتی معرفی شده است. سپس با هدف شناسایی مؤلفه های فرم شهری که ویژگی تاب آوری را دارند، ارتباط معنی دار شاخص ها و مؤلفه های فرم شهری با تاب آوری و ابعاد آن تبیین شده است. برای این کار، در این پژوهش با انتخاب محلات کلان شهر تهران به عنوان محدوده موردمطالعه (۳۶۸ محله)، پس از تعیین و سنجش ابعاد تاب آوری و مؤلفه های فرم شهری با استفاده از تحلیل عاملی، از تحلیل رگراسیونی جهت تبیین ارتباط میان مؤلفه های فرم شهری و تاب آوری و ابعاد آن استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که مؤلفه های مختلف فرم شهری بر عوامل مختلف تاب آوری تأثیر متفاوت گذاشته و در برخی موارد، رفتار متضادی بر مؤلفه های تاب آوری داشته اند. در میان ابعاد تاب آوری، تاب آوری جامعه ای هیچ تأثیری از مؤلفه های فرم شهری نمی گیرد. بیشترین ارتباط میان مؤلفه متراکم بودن با تاب آوری زیرساختی مشاهده شده است. بعد اجتماعی و تاب آوری کل بیشترین ارتباط را با مؤلفه دسترسی به قطعات داشته اند. درمجموع ارتباط مستقیم مؤلفه های دسترسی به حمل ونقل عمومی و دسترسی به قطعات و ارتباط معکوس مؤلفه های دسترسی به مراکز تجاری و میزان فضای باز و سبز با تاب آوری و ابعاد آن، نشان از تأثیر مؤلفه های فرم شهری بر افزایش یا کاهش تاب آوری در برابر سوانح دارد.
توسعه پایدار گردشگری روستاهای شهرستان نور مبتنی بر شناخت احساس امنیت ساکنین روستاها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۱
117 - 129
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت در میان انسان ها از شاخص های حیاتی جهت نیل به توسعه است. چراکه احساس امنیت حالتی است که در آن افراد بیم و نگرانی نسبت به آزادی های مشروع خود نداشته باشند و حقوق خود را در مخاطره نبینند. امروزه رشد گردشگری و تردد افراد در مناطق گردشگرپذیر می تواند از عوامل کاهش احساس امنیت در جامعه میزبان به ویژه در مکان های کوچک مانند روستاها باشد. احساس امنیت در گردشگری روستایی به دو بخش احساس امنیت گردشگران و دوم احساس امنیت اهالی تقسیم می شود که شناخت هریک نیاز به مطالعه مستقلی دارد؛ ازاین رو همین دلیل در این مطالعه سعی شده احساس امنیت روستاییان در روستاهایی که هدف گردشگری هستند بررسی شود. بر این اساس هدف این پژوهش کاربردی و نوع آن از حیث روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش شامل 10 روستای هدف گردشگری شهرستان نور از دهستان های مختلف است. برای تعیین حجم نمونه از کل روستاهای نمونه، با استفاده از فرمول کوکران 161 نفر انتخاب گردید. روایی شاخص ها از طریق کارشناسان و پایایی نیز با آلفای کرونباخ تائید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی روستاها از مدل waspas و نرم افزار GIS استفاده شده است با توجه به نتایج به دست آمده از مقایسه میانگین احساس امنیت در دو گروه زنان و مردان می توان بیان کرد که زنان نسبت به مردان احساس امنیت بیشتری دارند؛ اما درمجموع در هر دو گروه احساس امنیت پایین تر از حد متوسط 3 می باشد. همچنین با توجه به نتایج تحلیل عاملی گویه های برخورد با افراد مزاحم، امنیت خالی گذاشتن منزل در طول شبانه روز و رعایت موازین اخلاقی توسط گردشگر بیشترین بار عاملی را به دست آوردند. نتایج تحلیل فضایی تفاوت احساس امنیت در روستاهای نمونه نشان می دهد که روستای چمازکلا با امتیاز 0.371 دارای بیشترین و روستای بلده با امتیاز 0.291 دارای کمترین سطح احساس امنیت هستند.
تحلیل ساختار فرش های ساسانی متعلق به موزه دار الآثار الاسلامیه کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
39 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در مطالعه ساختار فرش های قبل از اسلام کمبود منابع مکتوب و نمونه های تصویری در دسترس از چالش های پیش روی پژوهشگران است. مطالعه نمونه های منتسب به دوره ساسانی متعلق به موزه دار الآثار الاسلامیه کویت فرصت قابل تأملی است تا مواردی از آنها براساس برخورداری از شاخص ترین نقوش تزئینی و ویژگی های بصری مورد بررسی قرار گیرند. اهداف پژوهش: ساختار فرش های مذکور با هدف پاسخگویی به سؤالات زیر بررسی شده است:نقوش تزئینی موجود در فرش های دوره ساسانی شامل چند گونه هستند؟الگوهای قابل استخراج از ساختار کلی نمونه های مورد مطالعه چند گونه است؟ روابط بصری میان عناصر و فضاهای تشکیل دهنده در نمونه های مورد نظر چگونه است؟روش تحقیق: روش تحقیق در تحلیل نمونه ها تحلیلی-توصیفی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که نقوش موجود در دستبافته های مورد مطالعه در سه گونه حیوانی، گیاهی و هندسی قابل ارائه هستند. همچنین نظام های ساختاری حاصل از چینش نگاره ها در فضاهای مختلف فرش ها (حاشیه و متن) نقشه های سه گانه کف ساده، مشبک و تصویری را مؤکد ساخته است. روابط عناصر تزئینی با یکدیگر در فضاهای مختلف متن و حاشیه نمونه ها به طور نسبی برقرار است. مشخص شد که استفاده پایدار از برخی نقشمایه های همسان و روابط میان آنها طبق معدود الگوهای واحد و رسمی زمانه، مورد استفاده قرار گرفته اند.
واکاوی ریشه های تاریخ در رویکرد بیوگرافی منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم تیر ۱۳۹۹ شماره ۸۵
5 - 16
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بیوگرافی منظر یک رویکرد تاریخی و میان رشته ای است که موضوع آن تعامل میان مخاطب و محیط اوست. این رویکرد با نگاهی پدیدارشناسانه به بررسی طبیعت تغییریافته به دست انسان می پردازد و در ایران کمتر شناخته شده است. با توجه به تاریخ غنی کشور، شناخت این رویکرد و بهره بردن از آن در برنامه ریزی منظرهای تاریخی که بخش وسیعی از سرزمین ما را تشکیل می دهد، ضروری به نظر می رسد. برای شناخت هرچه بهتر این رویکرد، واکاوی ریشه های فلسفی آن می تواند مفید باشد. این رویکرد در ابتدا به دلیل مقابله با نگاه های جداسازی عین و ذهن در منظر و با استفاده از مبانی پدیدارشناسی پدید آمد. دیدگاه های هوسرل به عنوان پدر پدیدارشناسی در مورد جهان-زندگی و هایدگر به عنوان فیلسوفی که پدیدارشناسی را به سطح هستی شناسی برده و با هرمنوتیک پیوند داده است و همچنین گادامر به عنوان بسط دهنده هرمنوتیک فلسفی، در این زمینه مورد استفاده بیوگرافی منظر قرار گرفته است. هدف پژوهش: هدف اصلی از این پژوهش، فهم هرچه بهتر ریشه های تاریخ نوین به عنوان شاخصه اصلی این رویکرد است. تاریخ در بیوگرافی منظر به صورت تداوم گذشته، حال و آینده تعریف نشده بلکه به صورت غیرخطی مدنظر قرار گرفته است. روش پژوهش: سؤال اصلی این تحقیق یافتن ریشه های تاریخ غیرخطی و پویای بیوگرافی منظر است. با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی ریشه های مبانی نظری این رویکرد در پدیدارشناسی و هرمنوتیک پرداخته شده و با مقایسه ای تطبیقی، این ریشه ها با شاخصه های تاریخ در بیوگرافی منظر مقایسه شده است. نتیجه گیری: در نهایت تأثیرات ژرف فلسفه زمان از دیدگاه پدیدارشناسی هرمنوتیک، بر دیدگاه های جدید تاریخ در این رویکرد نشان داده شد. تاریخ منظر، همچون زمان برای دازاین بوده و همیشه همراه اوست. زیرا طبق نظریات هایدگر، این گذشته نیست که ارزشمند است؛ بلکه اصالت، با آینده است. بنابراین برنامه ریزی منظر تاریخی، براساس حفظ آثار گذشته با حفظ تمامیت آن در اکنون، ارزشمند خواهد بود.
سیر تاریخ هندسه در جهان شرق (نمونه موردی: تمدن های هند، چین و ژاپن)
حوزههای تخصصی:
بی گمان ریاضیات، هندسه، اشکال، احجام و تقسیم و ترکیب آن ها با یکدیگر مستقیما با معماری ارتباط دارد. تاریخ و تئوری معماری و طراحی شهری در فرهنگ های مختلف نقش ریاضیات و هندسه را در شکل دادن به ساختار شهرها، بناهای تاریخی برجسته و عظیم و نیز بناهای ساده و متعارفی مردم به خوبی نشان می دهد. موضوع ریاضیات و هندسه از ابتدای خلقت بشر و آگاهی او نسبت به محیط اطرافش مطرح بوده و از دیرباز تاکنون مورد پژوهش و بررسی هنرمندان و دانشمندان گوناگون قرار گرفته است. اهمیت هندسه از جمله در نسبت و تناسب، تقارن و نظم در کل و اجزاء بنای معماری از یک سو و ترکیب و ساختار شهر از سوی دیگر آشکار است. این موضوعات قرن هاست که مباحثی را در تئوری معماری به خود اختصاص داده است. این مقاله با هدف بیان سیر تحول تاریخی ریاضیات و هندسه در تمدن های شرقی (تمدن های باستانی هند، چین و ژاپن) به نگارش در آمده و سوال اصلی این پژوهش آن است که دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری به اختصار در هر تمدن باستانی چه مواردی بوده و آیا براساس یافته ها می توان این ویژگی ها را در سه موضوع دستاوردها در ریاضیات، هندسه و معماری طبقه بندی و تبیین نمود. تحقیق از نوع تحقیق های بنیادین و توصیفی بوده و روشی جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. مقاله با مقدمه ای از اهمیت و جایگاه ریاضیات و هندسه و نقش آن در معماری شروع و سپس در سه مرحله به صورت مطالعه موردی تمدن باستانی هند، تمدن باستانی چین و نیز ژاپن؛ دستاوردها در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری تشریح و سپس در مرحله تحلیل آن ها به تفکیک دوره، مهمترین دستاوردها (در زمینه ریاضیات، هندسه و معماری) تفکیک می شوند. از نتایج این پژوهش می توان به جایگاه ارزشمند و در خور توجه ریاضیات و هندسه در تمدن های هند، چین و ژاپن و شکل گیری مبانی ریاضیات و هندسه و کاربرد آن در معماری اشاره کرد؛ به طوری که خاستگاه عددنویسی و کاربرد عدد صفر در تمدن هند رایج بوده و در تمدن های هند، چین و ژاپن هندسه و تناسبات معمول و طراحی هندسی در ساخت بناها بازتاب می یابند.
تبیین شاخص ها، کیفیت های فرم شهری و توزیع فضایی آنها در سطح محلات کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال دوازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۶
5 - 22
حوزههای تخصصی:
مطالعات پیشین فرم شهری بر اساس کیفیت های مختلف فرم شهری، شاخص های مختلف مرتبط به آن را سنجیده اند. لذا سؤالی که مطرح می شود این است که چگونه می توان بر اساس شاخص های قابل سنجش فرم شهری در سطح محلات، کیفیت های فرم شهری را در این مقیاس ارائه کرد. لذا این مقاله با هدف یافتن شاخص های اصلی معرف فرم شهری و تبیین کیفیت های فرم شهری حاصل از برهم کنش و همبستگی شاخص های فرم شهری قابل سنجش در سطح محلات، به شناسایی تمامی شاخص های فرم شهری قابل دسترس در سطح ۳۶۸ محله کلان شهر تهران پرداخته است. سپس با استفاده از اطلاعات ثانویه، شاخص های فرم محلات و کیفیت های آنها را با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به دست آورده است. لذا این تحقیق با روش اکتشافی- تجربی و مبتنی بر روش های کمّی، پس از تبیین کیفیت های فرم شهری، محلات کلان شهر تهران را خوشه بندی کرده است. این مطالعه منجر به شناسایی شاخص های نشانگر کیفیت های فرم شهری در سطح محلات شده است. به عبارت دیگر، کیفیت های فرم شهری در سطح محلات، با شناسایی شاخص های آن و درک همبستگی های میان آنها به دست آمده است. لذا ۲۲ شاخص و شش مؤلفه متراکم بودن، دسترسی به فضاهای باز و سبز، نفوذناپذیری، تنوع فعالیتی، دسترسی به قطعات و دسترسی به حمل ونقل همگانی به عنوان کیفیت های فرم شهری در سطح محلات کلان شهر تهران معرفی شده اند.
بهبود کارآیی شیوه آموزش تاریخ معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش تاریخ معماری ایران و جهان، امروزه در دانشکده های معماری، هنوز با هدف شناخت بیشتر فرآورده های معماری گذشته انجام می شود؛ و محتوا و روش تدریس آن، رابطه روشنی با معماری امروز و فردای دانشجویان نمی یابد. با آنکه حجم بیشتر واحدهای درسی در آموزش معماری به درستی برای آموزش «طراحی معماری» سامان یافته است، دو کاستی جدی در آن دیده می شود: کم توجهی به گام «برنامه ریزی» برای طراحی، و بی توجهی به چگونگی بهره بردن از درس تاریخ معماری برای طراحی کارکردهای مختلف معماری؛ که پیامد آن بر آینده شغلی دانشجویان مؤثر است. این مقاله در پیتدوین هدف و روشی بسامان برای آموزش تاریخ معماری است؛ و اینکه بررسی پیشینه و گذشته معماری ایران و جهان چه سودی در آموزش طراحی معماری دارد؟ و چگونه می توان از معماری گذشته برای معماری امروز و آینده،درس آموخت و آموزش داد؟ این مقاله در شمار پژوهش های استدلال منطقی با رویکرد تحلیلی تفسیری جای دارد. فرضیه مقاله این است که در معماری، آنچه زمان بر آن می گذرد و به تاریخ می پیوندد، «روش ساخت» است، و آنچه فراتر از زمان است، «روش طراحی» یا «چگونگی سامان دهی فضا»ست. گمان می رود با همه پافشاری هایی که بر فاصله گرفتن از گذشته معماری می شود، هنوز هم نمونه ها و درس های ارزشمندی از طراحی را می توان از تاریخ معماری آموخت. «الگوهای فضایی» و «الگوهای سامان دهی فضایی»، تجربه های طراحی گذشتگان هستند که تحلیل آن ها در تدریس طراحی معماری به کار می آید. در این نوشته، ابتدا به نمونه ای از چنین الگوهایی اشاره و سپس راهبردی برای تدریس تاریخ معماری ارائه می شود؛ به گونه ای که در راستای کاربردی کردن آن برای درس طراحی معماری باشد.
بررسی تاثیر فاکتورهای موثر طراحی سبز در شکل گیری بیمارستان های سبز
حوزههای تخصصی:
با گسترش روزافزون جمعیت و تسلط انسان بر طبیعت، اخلالگری در نظم طبیعت به عنوان یک پدیده نو بروز کرد. در بحبوحه تخریب محیط زیست بوده است که مبحث معماری سبز، با هدف صرفهجویی در مصرف انرژی و استفاده بهینه از طبیعت مطرح گردید؛ و در جهت دستیابی به توسعهای پایدار که مستلزم بهرهوری معقول از منابع طبیعی بوده، شکل گرفت. در این میان، پیوند میان طبیعت و ساختمان نیز به عنوان اصل اساسی معماری سبز مطرح شد؛ که این موضوع توجه بیشتر معماران به طراحی بناها را به دنبال داشت. در این بین، بیمارستانها نیز که به عنوان یکی از منابع آلودهکننده محیطزیست مطرح میشدند، مورد توجه ویژه طراحان قرار گرفتند تا با توجه به فاکتورهای موثر طراحی سبز، بیمارستانهایی در جهت کاهش آلایندههای زیست محیطی با بهرهگیری از متدولوژی بهرهوری سبز، طراحی و ساخته شوند. از اینرو، در پژوهش حاضر، با بهرهمندی از روش کیفی، به تحقیق و بررسی موضوع پرداخته و فاکتورهای موثر طراحی سبز در شکلگیری بیمارستانهای سبز را مورد بررسی قرار دادهایم.