مطالب مرتبط با کلیدواژه

خانه سنتی ایرانی


۱.

بررسی خانه های سنتی ایرانی از منظر پدیدارشناسان و سنت گرایان معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی سنت گرایی معنوی خانه سنتی ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۱۹
تفسیر پدیدارشناسانه از خانه یکی از مهمترین رویکردهای کیفی در این حوزه در ادبیات نظری معماری جهان است که در مورد خانه های ایرانی کمتر مورد بررسی قرار گرفته است . در مقابل در ایران همچون بسیاری از کشورهای شرقی رویکردهای معنویت گراتری مثل نگرش سنت گرایان معنوی بیشتر مورد توجه قرار دارد . پژوهش حاضر در پی بررسی این مسئله است که معیارهای کدام یک از دو دیدگاه پدیدارشناسی و سنت گرایی معنوی با مفاهیم خانه سنتی ایرانی بیشتر همخوانی را دارد. و چگونه با استفاده از هردو نظر به عنوان نگرش های مکمل می توان به ابعاد کشف نشده ای از خانه ایرانی دست یافت . هدف از طرح این مسئله کشف معنا و مفهوم درست زندگی در خانه های سنتی به صورت تحلیلی و مبنایی به منظور اصاح روند ساخت خانه های قوطی وار و بی روح امروز است. از آنجا که مبانی این دو رویکرد شرقی و غربی که امروزه توسط طراحان ایرانی مورد توجه قرار گرفته اند تفاوتهایی دارند لازم است با بررسی عالمانه شباهت ها و تفاوت های این دو نگرش مطالعه گردد. این پژوهش ابتدا مفاهیم خانه را از منظر سنت گرایان معنوی و پدیدارشناسان معرفی می کند و سپس به بررسی کالبدی خانه های سنتی ایرانی با این دو نگاه می پردازد و در نهایت با مقایسه این دو رویکرد نظام چند لایه ای از ارزشهای خانه های سنتی ایرانی دست پیدا می کند. همچنین مبانی و شاخصه های ناهماهنگ با خانه ایرانی نیز معرفی می گردد . این تحقیق نشان می دهد که خانه های ایرانی سنتی از جنبه های مختلف پاسخگو هستند و تحلیل آنها با رویکردهای مختلف می تواند دریچه هایی نو از این هنر ارزشمند را در اختیار ما قرار دهد. برای مثال می توان به جوابگویی خانه سنتی ایرانی به ابعاد روان شناختی، وجودی و طبیعت گرا در نگرش پدیدارشناسانه و ابعاد ملکوتی، شهودی و معنوی در نگرش سنت گرایی معنوی اشاره کرد.
۲.

مطالعه تطبیقی خانه های بازرگانان ارمنی و مسلمان اصفهان سده های یازدهم تا سیزدهم هجری قمری با نگاه به عوامل اعتقادی و اجتماعی تأثیرگذار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانه سنتی ایرانی اصفهان سبک صفوی شیوه اصفهانی بازرگانان ارمنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۱۳۳
خانه پدیدهای است حاصل کنش عوامل گوناگون؛ که فرهنگ و اجتماع در شکلدهی آن سهمی بزرگ دارند. در جوامع سنتی، این اثرپذیری در بُعد فرهنگی بسیار بیش از امروز بوده که نتیجه، همسازی بیشتر با ساکنان و شرایط آنان بوده است. شناخت جنبه های این بَرهمکنش میتواند زمینهساز به کارگیری آن مطابق با امروز باشد. از سوی دیگر، خانه های یک دوره تاریخی روشنکننده برخی جنبه های شرایط اجتماعی زمان خود نیز هستند. این پژوهش بهمنظور شناخت چگونگی تأثیرگذاری شرایط اجتماعی و اعتقادی ساکنان بر معماری و بهویژه سازماندهی فضاهای خانه های سنتی ایران در اصفهان عصر صفوی و دوره پس از آن شکل گرفته است. پرسش این است که چه تفاوتهایی در سازماندهی و تزئینات خانه های بازرگانان مسلمان و ارمنی اصفهان در دوران حاکمیت سبک صفوی بوده است؟ اصول انتخابشده براساس منظر فرهنگی و اجتماعی و نیز آرای راپوپورت است که عوامل فرهنگی و اجتماعی را در شکلدهی بنا در اولویت و مهمتر از اقلیم، فنآوری و مواد ساختمانی میداند. این پژوهش با روش تاریخی - توصیفی و با هدف توسعهای و با بهرهگیری از اسناد، مطالعه میدانی و مصاحبه انجام شده است و یافته ها طبق روشی کیفی و از طریق مقایسه و تفسیر تحلیل شدهاند.نتیجهگیری پس از تقسیم یافته ها به دو دسته کلی صورت گرفت: اصول اخلاقی و اعتقادی همچون محرمیت که چگونگی رعایت آن بسته به دین متفاوت بوده است و زمینه اقتصادی و اجتماعی که در دو دوره از حیات شهر اصفهان بررسی شد. مساعدشدن وضعیت سیاسی-اجتماعی کشور، سطح امنیت و بالا رفتن درآمدهای عمومی در این دو دوره زمینه ساخت خانه هایی را فراهم آورد که وسعت و تزئیناتشان در دوره های آشفته پیش از آن نظیر نداشت. خانه های مورد بررسی ارامنه مربوط به دوره اول (عصر صفویان) و خانه های مسلمانان مربوط به دوره دوم هستند که بهدلیل تفاوت شرایط زمان، هرگز ازلحاظ ساخت و تزئینات، همپایه سرای بازرگانان ارمنی نیستند.نتایجی که بهدست آمد، بهطور کلی نشاندهنده تأثیر آشکار شرایط اجتماعی در تفاوتها بود. اما موارد فرهنگی و اعتقادی که هر بار خود را بهگونهای نشان میدهند، اثر عمیقتر و ظریفتری دارند که معمولاً در نگاه اول دیده نمیشوند. شکلگیری این الگوی ساخت براثر سالها تجربه و اصلاح براساس روش و شرایط زندگی بوده است.
۳.

بازاندیشی نقش «حیاط» در برنامه ریزی توسعه مسکن پایدار از طریق آثار سینمایی (مورد مطالعه: «طهران تهران» و «مهمان مامان» اثر داریوش مهرجویی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن حیاط مرکزی خانه سنتی ایرانی توسعه پایدار شهری داریوش مهرجویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۹ تعداد دانلود : ۱۸۳
در برنامه ریزی توسعه پایدار، توجه به مفهوم مسکن و خانه ضروری است. زیرا مسکن مفهومی فیزیکی است، اما خانه به عنوان مکان زندگی انسان با تمام ابعاد زندگی او در ارتباط و کنش متقابل است و معانی مختلفی را فراتر از مسکن در خود جای می دهد. با بهره گیری از مباحث پدیدارشناسی به عنوان روش ادراک ساختارهای تجربه و آگاهی، می توان به مطالعات کیفی درباره رابطه انسان و فضای زندگی پرداخت. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر حیاط به عنوان یک عنصر کالبدی ثابت، در معنابخشی به مفهوم خانه سنتی ایرانی به عنوان الگوی مسکن پایدار و بازنمایی آن در سینمای معاصر است. برای این منظور، دو فیلم «طهران تهران» و «مهمان مامان» ساخته داریوش مهرجویی که داستان هایی برگرفته از زندگی زیسته مردم در دوره معاصر هستند، مورد مطالعه قرار گرفتند. با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی، تفسیر و استدلال درباره نقش معناساز عناصر حیاط برای خانه در روایت های سینمایی مذکور پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مفهوم خانه و پیوند وجودی آن با انسان در آثار مهرجویی، تأکیدی بر هویت بخشی متقابل میان خانه و زندگی انسان است و حیاط، مرکزی حیات بخش در خانه بوده و از عوامل اصلی در پایداری خانه سنتی ایرانی است. لذا با توجه به بحران هویت و معنا در زندگی های معاصر، یکی از راهکارهای بازیابی آن ها توجه به نقش حیاط، به عنوان فضای گمشده مسکن معاصر در برنامه ریزی های توسعه پایدار شهری با استفاده از شیوه های نوین معماری است.
۴.

مطالعه سیر تحول ساختار فضایی خانه های سنتی ایرانی از بُعد کالبدی و ارتباطی با روش نحو فضا (نمونه موردی: خانه های دوره قاجاریه و پهلوی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار فضایی خانه سنتی ایرانی بُعد کالبدی و ارتباطی نحو فضا دوره قاجاریه و پهلوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۸ تعداد دانلود : ۱۴۵
خانه های ایرانی در طول دوره های گوناگون شکل گیری از نظر کالبدی و ارتباطی دچار تغییر و تحول شده اند. نقطه عطف این خانه ها را می توان در معماری خانه های دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی مشاهده کرد. در این پژوهش، هشت نمونه از خانه های شهر تبریز بررسی شدند که چهار مورد آن ها به دوره قاجاریه و چهار مورد دیگر به دوره پهلوی مربوط هستند. یک مورد از این خانه ها به هر دو دوره تاریخی مربوط است که به دلیل تغییرات قابل مشاهده طی این دوره ها در این خانه تحلیل می شود. هدف مقاله حاضر مقایسه و ارزیابی ساختارهای فضایی خانه های ایرانی در دو دوره قاجاریه و پهلوی با مطالعه و تحلیل نمونه های مطالعاتی منتخب از خانه های شهر تبریز از بعد کالبدی و ارتباطی است. روش پژوهش ترکیبی و مبتنی بر شیوه تاریخی و با راهبرد تفسیری و تطبیقی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و برداشت میدانی است که به کمک ابزارهای مشاهده، فیش برداری و نمونه برداری صورت گرفته است. تجزیه وتحلیل در بخش کیفی، به صورت تطبیق پلان های طبقات همکف و استخراج فضاهای تأثیرگذار در بخش کمی فضاها به روش نحو فضا و به کمک نرم افزارهای Auto Cad، A-Graph و Depth Map انجام شده است؛ زیرا نتایج پژوهش از نظر کیفی مبتنی بر تحلیل کمی داده ها، مقایسه آن ها و توصیف از بعد کالبدی و ارتباطی براساس عملکرد تأثیر تغییرات خانه ها است. براساس نتیجه پژوهش؛ ورودی، هشتی، حیاط بیرونی، طنبی و حیاط اندرونی از عوامل تأثیرگذار تغییرات کالبدی در دوره های قاجاریه و پهلوی در پلان نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از آن دوره هستند. برخی از عناصر فضایی اصلی، فرم، شکل و کشیدگی خانه ها، سلسله مراتب فضایی، جبهه های ساخته شده، جهت گیری بنا، همسایگی ها، نحوه استقرار ورودی و تعدد آن ها و نحوه استقرار عناصر فضایی در مقایسه با محورهای اصلی و فرعی، بیشترین تأثیر را بر ارتباطات فضایی و رفتارهای انسانی در نمونه های مطالعاتی خانه های منتخب از دوره های تاریخی قاجاریه و پهلوی داشته اند.