فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۰۱ تا ۲٬۰۲۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
33 - 44
حوزههای تخصصی:
تزئین، در درک مخاطب از مقیاس (ابعاد) بنا، عملکرد آن و راستای انتقال نیروها جایگاه ویژه ای دارد؛ به طوری که مقدار تزئین به کاررفته، محل قرارگیری و ارتباط با اجزاء بنا، آن را به عنصری تأثیرگذار در تاریخ معماری تبدیل کرده است. این موضوع که آیا تزئین می تواند در درک مخاطب نسبت به فهم عوامل فوق تأثیرگذار باشد، جای پرسش است. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی است. معماری مدرن اولیه، با داشتن رویکردی ارگانیک نسبت به تزئینات، موجب وحدت آن با مصالح شده است و در راستای افزایش بروز مؤثر سه شاخصه مدنظر این مقاله قرار دارد. در معماری مدرن اروپا، با حذف تزئینات بر وضوح مقیاس بنا، شفافیت عملکردی و وضوح در بیان سازه ای در اکثر آثار آن دوره تأکید شده است. در معماری پست مدرن، با قطع ارتباط پوسته تزئینی با فضای داخل و جهت گیری جداره تزئینی به محیط و تأثیر از آن، رویکردی متفاوت و برعکس نسبت به دو دوره قبل مشاهده گردید.
تحلیل و ارزیابی سرمایه اجتماعی گروه های خرد در راستای توسعه پایدار روستایی با رویکرد تحلیل شبکه؛ مطالعه موردی: استان خراسان رضوی، شهرستان باخرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷۶
۴۴-۳۱
حوزههای تخصصی:
اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد، بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هرچیز در گِرو برخورداری از سرمایه مناسب، به ویژه سرمایه اجتماعی از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. هدف از پژوهش حاضر، تحلیل سرمایه اجتماعی به منظور توسعه پایدار روستایی در سه روستای شهید بهشتی و جیزآباد و مرادآباد از توابع شهرستان باخرز استان خراسان رضوی است که در آن، پروژه توان افزایی جوامع محلی عملیاتی شده است. جامعه هدف در این تحقیق 96 نفر (55 مرد و 41 زن) است که عضو گروه های خرد توسعه روستایی اند و در قالب 9 گروه شامل می گردد. در این مطالعه، میزان روابط اعتماد و مشارکت در شبکه ذی نفعان با استفاده از پرسش نامه های تحلیل شبکه ای و بر اساس مشاهده مستقیم و مصاحبه با تمام کنشگران، همچنین توجه به سنجش شاخص های سطح کلان شبکه (از جمله تراکم، دوسویگی، انتقال یافتگی و میانگین فاصله ژئودوزیک در دو مرحله قبل و بعد از اجرای پروژه) بررسی شده است و بیانگر میزان اعتماد و مشارکت و سرمایه اجتماعی متوسط قبل از اجرای پروژه توان افزایی جوامع محلی است. پس از اجرای پروژه توان افزایی جوامع محلی، میزان این شاخص ها افزایش پیدا کرده و به حد مطلوبی رسیده است. سرعت گردش و تبادل اعتماد و مشارکت بین افراد، پس از اجرای طرح، در مقایسه با قبل از اجرای آن افزایش یافته و اجرای طرح، انسجام، اتحاد و همبستگی و همکاری بین افراد را بیشتر کرده است. ازاین رو، اجرای این پروژه، میزان اعتماد و مشارکت و سرمایه اجتماعی را افزایش داده است و در نتیجه، بسترهای اجتماعی موردنیاز برای تحقق مطلوب توسعه پایدار روستایی را فراهم کرده است.
انگاره اثر تاریخی معماری بمثابه "پیر"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار تاریخی معماری ایرانی به شکل معناداری زنده اند و راوی تقدیر تاریخی ملت ایران هستند. شناخت این قدمت معنادار در صورتی محقق می شود که به حیات این آثار با نگاهی تفسیری پرداخته شود. استعانت از استعاره و رجوع به ادبیات عرفانی ایران –که دارای مفاهیمی مشابه با برخی وجوه حیاتی آثار تاریخی معماری ایران است- تعیین کننده خط مشئ کلی در این مقاله است. هدف مقاله بازشناسی و تبیین آن دسته از ظرفیت های ناشناخته آثار تاریخی معماری ایرانی است که به زنده انگاری و حیات آن ها -نسبت به دیگر مقوله های رایج بازشناسی این ظرفیت ها- مربوط می شود و مقدمه ایجاد تعامل صحیح بین انسان و اثر است. مسئله مقاله ارائه تعریفی جامع از پیر (یا مراد در ادبیات فارسی) بعنوان مفهومی فراتر از شناخت رایج و قابل تعمیم به هرآنچه دارای حیات است و مقایسه تطبیقی آن با آثار تاریخی معماری ایرانی است. بر همین اساس "پیر" در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با روش مطالعه تطبیقی شناخت حاصله را به عالم کالبدی معماری وارد و با روش تحلیلی دلیل امکان چنین مشابهتی اثبات گردید. اثر تاریخی معماری و پیر در بهره مندی از عقل فعال، کیفیت حیات، جذبه، متذکر بودن، مورد اعتماد بودن، حرمت انگیزی آثار پیری، سیروسلوک دارای تشابه هستند. نتیجه این مقاله آگاهی از این مسئله است که روح مکان اثر تاریخی معماری ایرانی دربردارنده کیفیتی از حیات است که حاصل حضور گذشتگان است و باعث می شود این آثار بتوانند نقش پیر را در جامعه ایفا کنند و از کالبدی موزه ای به محلی آرامش بخش و تربیت کننده تغییر نقش دهند.آثار تاریخی معماری ایرانی به شکل معناداری زنده اند و راوی تقدیر تاریخی ملت ایران هستند. شناخت این قدمت معنادار در صورتی محقق می شود که به حیات این آثار با نگاهی تفسیری پرداخته شود. استعانت از استعاره و رجوع به ادبیات عرفانی ایران –که دارای مفاهیمی مشابه با برخی وجوه حیاتی آثار تاریخی معماری ایران است- تعیین کننده خط مشئ کلی در این مقاله است. هدف مقاله بازشناسی و تبیین آن دسته از ظرفیت های ناشناخته آثار تاریخی معماری ایرانی است که به زنده انگاری و حیات آن ها -نسبت به دیگر مقوله های رایج بازشناسی این ظرفیت ها- مربوط می شود و مقدمه ایجاد تعامل صحیح بین انسان و اثر است. مسئله مقاله ارائه تعریفی جامع از پیر (یا مراد در ادبیات فارسی) بعنوان مفهومی فراتر از شناخت رایج و قابل تعمیم به هرآنچه دارای حیات است و مقایسه تطبیقی آن با آثار تاریخی معماری ایرانی است. بر همین اساس "پیر" در ادبیات فارسی مورد بررسی قرار گرفت و سپس با روش مطالعه تطبیقی شناخت حاصله را به عالم کالبدی معماری وارد و با روش تحلیلی دلیل امکان چنین مشابهتی اثبات گردید. اثر تاریخی معماری و پیر در بهره مندی از عقل فعال، کیفیت حیات، جذبه، متذکر بودن، مورد اعتماد بودن، حرمت انگیزی آثار پیری، سیروسلوک دارای تشابه هستند. نتیجه این مقاله آگاهی از این مسئله است که روح مکان اثر تاریخی معماری ایرانی دربردارنده کیفیتی از حیات است که حاصل حضور گذشتگان است و باعث می شود این آثار بتوانند نقش پیر را در جامعه ایفا کنند و از کالبدی موزه ای به محلی آرامش بخش و تربیت کننده تغییر نقش دهند.
منبع شناسی مطالعات تاریخی معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهشگران برای انجام پژوهش به منابع متناسب و مناسبی نیاز دارند. در پژوهش های تاریخی اهمیت این منابع دوچندان میشود؛ زیرا داده ها (شواهد و قرائن) تنها از درون این منابع قابل احصاء هستند. از سویی در خصوص پژوهشهای تاریخ معماری ایران، ازآنجاکه معماری ظرف زندگی است، پژوهشگران با طیف وسیعی از منابع، به گستردگی همه شئون مرتبط با حیات انسان مواجه هستند که کار را بسیار دشوار میکند. شناخت منابع و آگاهی از ابعاد، سطوح، گونه ها و اولویت های مراجعه به آن ها می تواند چراغ راهی برای کاهش هزینه های متنوع پژوهش از یک سو و افزایش اعتبار دادهها از سوی دیگر باشد. در نوشتار حاضر از روش نظریه مبنایی (گرانددتئوری) استفاده و سعی شده است با تحلیل منابعِ پژوهش های دانشگاهی چهار دهه اخیر کشور در حوزه مطالعات معماری ایران، تصویری شفاف از نظام به کارگیری این منابع ارائه شود. بحث با چیستی منبع به عنوان محل حضور و ظهور داده ها آغاز و با تکیه بر ادبیات موضوع، گونه های موجود منابع معماری تاریخی ایران معرفی شد؛ سپس مبتنی بر کدهای استخراج شده از سه مرحله کدگذاری منابع پژوهشهای دانشگاهی بعد انقلاب، گونه های شناسایی شده در مرحله قبل تکمیل شد. نتایج تحلیل مذکور، حکایت از آن دارد که سه دال اساسی شامل زبان، زمان و ژرفا نقش اساسی در صورت بندی منابع مطالعات معماری ایران داشته اند. بر مدار این سه مفهوم کلیدی (زبان، زمان و ژرفا) به عنوان مبنای سازماندهی منابع پژوهشهای تاریخی معماری، ده (10) گونهبندی اصلی معرفی شدند. این سه مفهوم و ده دسته ذیل آن، سطوح و ابعاد متنوع منابع را شامل می شوند و ابزار مناسبی را برای شناخت، دسته بندی و اولویت بندی پژوهشگران در رجوع به منابع مطالعات تاریخی معماری ایران در اختیار قرار می دهند.
جایگاه نظریه گراف در تحلیل و مدل سازی شبکه ارتباطی: از نظریه تا کاربست، مطالعه موردی: بافت فرسوده شهر رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
213 - 237
حوزههای تخصصی:
برای مدل سازی و نمایش شبکه فضایی، رویکردهای متعددی وجود دارد اما فقدان بررسی و مطالعه ارتباط میان رویکردها به چشم می خورد. بنابراین در مرحله مدل سازی شبکه، محققان غالبا بی اطلاع از تنوع رویکردهای موجود در سایر زمینه های تحقیقات شهری، پژوهش های پیشین صورت گرفته در رشته خویش را در پی می گیرند. بافت های مسئله دار به دلیل اتصال پذیری پایین و دسترسی دشوار، در برابر سوانح طبیعی آسیب پذیر می باشند. در این خصوص اصلاح هندسی شبکه معابر نیز، بدون اولویت بندی مشخص، سبب افزایش هزینه های مدیریت شهری و بازدهی کم در حوزه مدیریت ریسک خواهد شد. پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا پس از بررسی زمینه های نظری مدلسازی و نمایش شبکه فضایی، از طریق اولویت بندی مداخلات در خصوص بازگشایی و اصلاح هندسی، منجر به کاهش فاصله ی سفر، افزایش دسترسی و اتصال پذیری شود. جهت روشن شدن نقش و کاربرد نظریه گراف در مدل سازی شبکه، از تحلیل محتوای کیفی بهره گرفته شد و سپس مدل بلوک بندی مجدد، در یکی از بافت های شهر رشت، مورد آزمون قرار گرفت. در این خصوص شاخص پیچیدگی (گراف دوگان)، بهینه سازی توپولوژیکی (الگوریتم مربوطه)، بهینه سازی هندسی (الگوریتم مربوطه و برنامه نویسی در نرم افزار MATLAB)، مرکزیت و اتصال پذیری (SPACE SYNTAX) مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل محتوای کیفی بیان می دارند که جهت تعیین ویژگی های مورفولوژیکی طرح شهری، مناسب خواهد بود تا از گراف دوگان استفاده شود. شاخض پیچیدگی در بلوک مورد مطالعه 8 به دست آمد که از طریق بهینه سازی توپولوژیکی، این عدد به 2 کاهش یافت. با به کارگیری بهینه سازی هندسی نیز میانگین فاصله سفر از 17.4 به 10.68 تقلیل پیدا کرد. یافته های پژوهش حاضر می توانند در طرح های بازآفرینی مورد توجه قرار گیرند تا نواحی تاب آور را پدید آورند.
توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی با گذر از رویکرد نیازمبنا به دارایی مبنا؛ (موردکاوی محله فرحزاد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکردهای ساماندهی اسکان های غیررسمی بر نیازهای سکونت گاه ها، یعنی تفکر تأمین نیاز و خدمات متمرکز بوده و توجه کمتری به سرمایه ها و توانمندی های ساکنان این سکونت گاه ها شده است. لذا رویکردهای توسعه مبتنی بر اجتماعات محلی در بین برنامه ریزان رواج یافته است. در سیاست توسعه دارایی مبنا، توسعه بر پایه سرمایه های محلی و با کمترین دخالت های دولت صورت می گیرد. لذا هدف مقاله واکاوی رویکرد توسعه دارایی مبنا به منظور ساماندهی سکونت گاه های غیررسمی با انتخاب اسکان غیررسمی محله فرحزاد در شمال غرب تهران است. این پژوهش با رویکرد ترکیبی (کمی کیفی)، به لحاظ ماهیت در دسته پژوهش های توصیفی تحلیلی قرار می گیرد. به منظور برداشت دارایی های محله فرحزاد از روش مطالعه اسناد، پیمایش های میدانی و مصاحبه های نیمه ساختار یافته با کنشگران محلی و ساکنین استفاده شده است. تعداد 93 خانوار برای پرسشنامه و مصاحبه به طور تصادفی انتخاب شده اند و تحلیل داده ها با روش تحلیل محتوا انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد وجود شبکه های نسبتاً قدرتمند غیررسمی بین نهادهای مردمی فعال، نهادهای مذهبی و ساکنان و قومیت ها، سرمایه اجتماعی بالا و روددره فرحزاد و سرمایه های کالبدی محله از دارایی های این محدوده هستند. متناسب با دارایی های مطالعه و احصا شده، برنامه های اولویت دار و نهادهای مجری مشخص شده اند تا با اجرای برنامه ها بهبود شرایط زیست و معیشت و کاهش آسیب های اجتماعی در محله فرحزاد محقق گردد.
واکاوی نگاره های خورشید در نقوش فرش ترنج خورشیدی فراهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
47 - 64
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: هریک از فرش های مناطق مختلف ایران می توانند در پس نقوش خود حامل پیام، مفهوم و یا نمادی باشند که کشف آن بر فهم اصالت و اثبات ارزش های تاریخی، فرهنگی و آیینی نقوش فرش ایران تأکید خواهد کرد. فرش های استان مرکزی از جمله فرش های مشهور ایران هستند و یکی از فرش های اصیل این استان، فرش «ترنج خورشیدی فراهان» است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است.هدف پژوهش: معرفی فرش ترنج خورشیدی فراهان و واکاوی نمادهای خورشیدی در این قالی و کشف ارتباط مفهومی و نسبت ویژه آن با تقدس خورشید است.روش پژوهش: در جست وجوی این ارتباط مفهومی، در این پژوهش که از نوع کیفی و توصیفی-تحلیلی است، با گذری بر پیشینه فرهنگی-تاریخی زادگاه این فرش یعنی کهن دیار فراهان، به شناخت جایگاه خورشید در آیین و فرهنگ گذشته این سرزمین پرداخته می شود. سپس نمونه هایی که به روش هدفمند معیاری از اسناد کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند برمبنای ساختار و عناصر شاخص بصری، در سه گروه «اصلی»، «گلدان دار» و «واگیره ای» تقسیم شده است. نتیجه گیری: در جست وجوی نگاره های خورشیدی در این سه گروه، به عناصری چون «گلدرخت سه شاخه»، «خورشیدخانم»، «نیلوفر آبی»، «گل خورشیدی هندسی» و ... دست یافته می شود که در چهار بخش نمودهای «انسانی»، «جانوری»، «گیاهی» و «تجریدی» جای می گیرند. در نهایت به اعتبار تعدد و تنوع کاربست نگاره های خورشیدی در انواع این قالی و ارتباط مفهومی آنها با خورشید، نقوش این قالی می تواند حکایت از تقدس خورشید در گذشته این سرزمین همانند دیگر مناطق ایران و تجلی آن بر فرش ترنج خورشیدی فراهان داشته باشد.
تطابق معماری دستکند روستای میمند با فصل گرم سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83-93
حوزههای تخصصی:
اهداف: شناخت اقلیم یک منطقه می تواند باعث ایجاد معماری همساز با آن شود لذا در این مقاله بررسی تطابق معماری روستای دستکند میمند که قدمت آن به 12 هزار سال می رسد و عنصر اقلیمی درجه حرارت به عنوان مساله اصلی پژوهش تعیین گردید. هدف اصلی شناخت میزان تطابق عنصر اقلیمی درجه حرارت با معماری روستای دستکند میمند در دوره گرما است. روش ها: برای تحقق هدف، از روش تحقیق همبستگی بر پایه اندازه گیری های میدانی کمک گرفته شد. اندازه گیری های میدانی در روزهای 12 و 13 مرداد سال 1398 به عنوان نماینده دوره گرما انجام شد. متغیر درجه حرارت در روستای میمند توسط دستگاه دیتالاگر برداشت شد و لازم به ذکر است که برداشت ها در ساعات 6 صبح و 3 بعد ازظهر انجام شد تا بتوان بیشینه و کمینه درجه حرارت را بدست آورد. یافته ها : نتایج حاصل از نمودار زیست اقلیمی گیونی نشان داد که اختلاف بسیاری بین کمینه و بیشینه درجه حرارت در روزهای برداشت وجود دارد. لذا برای رسیدن به بیشترین میزان تطابق معماری با اقلیم می بایستی تمهیدات معمارانه خاصی را اعمال نمود. یافته های معماری روستای دستکند میمند نشان داد که بناهای حفرشده در دل کوه از ظرفیت حرارتی بالای خاک بهره می برند که می تواتد بیشترین تطابق را با عنصر اقلیمی درجه حرارت در دوره گرما داشته باشد همچنین جهت گیری، وجود سایه بان های مناسب افقی و قابی شکل، عدم بازشوی زیاد از دیگر عوامل مهم کالبدی برای تطابق با عنصر اقلیمی درجه حرارت در روستای میمند است. نتیجه گیری: می توان این طور گفت که غالب بناهای روستای میمند دارای تطابق مناسبی با عنصر اقلیمی درجه حرارت در دوره گرما می باشند.
بررسی نقش مولفه های سرزندگی پارکهای شهری بر احساس تعلق محله ای (نمونه موردی: پارک شهدای هادی آباد قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
35-48
حوزههای تخصصی:
پارکها می تواند در ایجاد و تقویت احساس تعلق محله ای نقش مهمی داشته باشند. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر مولفه های سرزندگی پارکهای شهری بر احساس تعلق محله ای بود. این پژوهش برای مشخص شدن همبستگی بین مولفه های سرزندگی پارکهای شهری و احساس تعلق محله ای در بین ساکنین محله هادی آباد شهر قزوین انجام شد. همچنین نمونه آماری تحقیق به وسیله فرمول کوکران با خطای 5% و سطح اطمینان۹۵ % محاسبه گردید که حجم نمونه ۳50 به دست آمد و از تعداد ۳50 پرسشنامه که بطور تصادفی میان اهالی محل و مراجعه کنندگان به پارک هادی آباد توزیع شده 306 پرسشنامه دریافت شد. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه با 36 گزینه و 8 مولفه استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss با روش آماری همبستگی اسپیرمن و رگرسیون استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که همبستگی میان مولفه های سرزندگی پارک با احساس تعلق محله ای در سطح 0.1 معنی دار بوده و مولفه های سرزندگی پارک در زمینه های کالبدی، عملکردی، اجتماعی و زیست محیطی به ترتیب با 0.541 ، 0.480 ، 0.4620و 0.398 بیشترین تاثیر را بر با احساس تعلق محله ای داشتند. با توجه به نقش مولفه های سرزندگی پارکهای شهری و میزان تاثیرگذاری هر یک از آنها بر ایجاد و تقویت احساس تعلق محله ای و تلاش برای حفظ آنها در محله های شهری بویژه محله مورد مطالعه باعث بالا رفتن کیفیت محیطی و توسعه اجتماعی و کالبدی محدوده مورد مطالعه خواهد شد.
بازاندیشی در رابطه بین انسان و طبیعت (طبیعت مساوی): پارک سبز عمودی شهری اگالارتی، ایالت متحده امریکا2020
منبع:
معماری سبز سال هفتم تیر ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۴)
39-48
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان با طبیعت در طول تاریخ فراز و فرودهایی را داشته است. دو تفسیر گوناگون از این سیر وجود دارد. به نظر غربیان امروزه کاملترین نوع این رابطه به ظهور رسیده است. ولی در نگرش شرقی این سیر رو به زوال بوده و در سه یا چهار دوره انحطاطی ، امروزه بدترین شرایط این رابطه متحقق شده است. این مقاله نوشتاری پیرامون ارائه راهکارهایی جهت ارتقاء کیفیت اثر متقابل انسان و محیط در بوسیله معماری بر یکدیگر است. انسان همواره تعاملی تنگاتنگ با محیط پیرامون خود داشته و خود نیز نقش موثری در شکل دهی به آن ایفا کرده است. متأسفانه مشاهدات هرروزه شهروندان و متخصصان از فضاهای شهری گویای این واقعیت است که معیارهای کمی و کالبدی دارای برتری چشمگیر و برجسته ای در مکان یابی و طراحی فضاهای سبز عمومی شهرها دارد و و نگاه های مردسالارانه، قیم مآبانه و فن محورانه محوریت اصلی طراحی امروزی شده روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. هدف این تحقیق چگونگی استفاده و بازاندیشی در رابطه بین انسان و طبیعت (طبیعت مساوی) در فرآیند طراحی است. در ادامه مقاله نمونه موفق این مطالعات، پارک سبز عمودی شهری اگالارتی "ایالت متحده امریکا2020 می باشد که برنده مسابقه معماری سال 2020 شده است، مورد بررسی قرار گرفته است.
بام های سبز گامی مؤثر در کنترل هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای اتمسفری
حوزههای تخصصی:
ایجاد بامهای سبز تلاشی در جهت پایدارتر ساختن شهرها، یکی از راه حلهای مدرن برای مشکلات شهری و کاهش آلودگی هوا از طریق ایجاد فضای سبز می باشد. استفاده از فناوری معماری سبز که از تکنیک های پیشرفته فضای سبز است، به دلیل مزایایی چون کاهش آلودگی هوا، کاهش گرمایش جهانی، از بین رفتن جزیره حرارتی در شهر،کنترل میزان منواکسید کربن، کنترل هیدروکربن ها و افزایش سرانه فضای سبز است. مطالعات مختلف نشان دادند که استفاده از بام سبز نقش موثری در کاهش هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای به ویژه 16 ترکیب PAH گزارش شده توسط EPA دارد که در این مطالعه پس از بیان مقدماتی در زمینه هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای و بام سبز به معرفی گیاهان مناسب برای بام سبز با هدف کاهش هیدروکربن های آروماتیک چند حلقه ای پرداخته شده است.
شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر بازخوانی آرامستان های تاریخی: رویکردی پدیدارشناسانه به تجربیات زیسته مراجعه کنندگان؛ مطالعه موردی، آرامستان وادی السلام قم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
77-59
حوزههای تخصصی:
اهداف: این پژوهش با هدف حفاظت از منظر آرامستان های تاریخی شهر از دریچه شناخت ابعاد، لایه ها و مؤلفه های آشکار و پنهان در سطوح عمیق ادراک به آشکارسازی ظرافت ها و پیچیدگی های دشوار در بازآفرینی این مکان های ارزشمند تاریخی در خلال مرور تجارب زیسته مراجعه کنندگان می پردازد. روش ها: این پژوهش به صورت کیفی و با رویکرد پدیدارشناسانه و با روش ابداعی کوشنباخ از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته حول پنج محور اصلی و همچنین توزیع پرسش نامه های تکمیلی، ثبت و دریافت معانی تجارب زیسته مراجعین به منظر و تحلیلی کیفی، صورت پذیرفته است. یافته ها: بررسی تجارب زیسته پیرامون منظر آرامستان های تاریخی در شش محور «مراجعه، تصویر ایده آل، فعالیت، بهبود و ابعاد ذهنی» نشان می دهد گورستان های تاریخی دارای کیفیت های چندبعدی و تنوع، تکثر و پیچیدگی بسیار شگرفی در لایه های ادراکی برخوردار است . نتیجه گیری : فروکاست نقش گورستان ها به یک زیرساخت ضروری برای شهر و محلی برای دفن اموات منجر به قطع ارتباط میان دنیای زندگان و مردگان گشته، آن را بدل به زمینی جهت دفن پسماند شهری در خارج شهر می نماید. حفاظت از منظر تاریخی به دلیل دارا بودن ساختارها و عناصر ارزشمند، اصالت و ارزش های نهفته که نشان دهنده ی تعامل فرهنگ و طبیعت در طول زمان است، از حساسیت بسیار بالایی برخوردار است، چراکه این ارزش ها حافظ هویت و خاطرات جمعی و حافظه تاریخی جامعه هستند. لذا بدون بررسی لایه های عمیق ادراکی نهفته در روح این مکان امکان خوانش مجدد این ویژگی ها در بازآفرینی آرامستان ها آن میسر نیست.
طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت (نمونه موردی: شهرک مسکونی نفت اهواز)
حوزههای تخصصی:
امروزه با بحران شهرنشینی در بسیاری از نقاط جهان روبرو هستیم. تامین امنیت و ایجاد شهرهای امن در اولویت برنامه های توسعه قرار گرفته است. از نیازهای مهم در جامعه، می توان امنیت را نام برد که به دلیل افزایش جمعیت و نیاز به مجموعه های مسکونی در شهرها، ایجاد امنیت نقش مهمی را در رضایتمندی و آسایش افراد در زندگی شان ایفا خواهد نمود. با توجه به روند توسعه کشور و نیاز روزافزون به مسکن، طراحی و ساخت مسکن پایدار از ضروریات اجتناب ناپذیر می باشد. یکی از عامل های داشتن مسکن پایدار، وجود سطح امنیت مطلوب در فضای مسکونی است. در طراحی، رویکرد CPTED یکی از کارآمدترین رویکردها در مبحث افزایش امنیت است. از این رو، هدف این پژوهش، طراحی مجموعه مسکونی با رویکرد ارتقاء امنیت فضای مسکونی به وسیله بندهایی که منتج به ارتقاء امنیت فضای مسکونی می شود، می پردازد که در نظرگرفتن آن ها در طراحی می تواند به افزایش امنیت مجتمع های مسکونی منتهی شود.پژوهش حاضر دارای ماهیت کاربردی به روش توصیفی-تحلیلی،از نظر رویکرد کمی-کیفی،روش جمع آوری داده ها کتابخانه ای و میدانی است و از ابزار پژوهش به وسیله پرسشنامه انجام گرفته و برای تحلیل دستاوردهای پرسشنامه از نرم افزار spss بهره نموده و در فرجام با استفاده از آزمون t-test در spss فرضیه های پژوهش را مورد کاوش قرار داده و درستی و نادرستی آن ها را تفحص می نمایم.از پژوهش انجام شده این برآیند حاصل گشته است که با رعایت راهکارهایی همچون تقویت احساس تعلق به محله،همبستگی میان ساکنان،از بین بردن بستر رفتارهای مجرمانه،نورپردازی و تامین روشنایی محله در شب، فراهم بودن شرایط ایمنی و... می توان باعث فزونی امنیت شهروندان و میزان رضایتمندی سکونتی آنان شد.
معرفی سه رویکرد نوین مدیریت رواناب شهری در راستای جایگزینی شیوه هایی خلاقانه با هدف حل معضلات مرتبط در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
۵۷-۴۳
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در قرن حاضر، با گسترش شهرنشینی و توسعه های شهری، سطوح نفوذ ناپذیر (آسفالت، بتن) نیز افزایش یافته است و این تغییرات موجب شده تا رواناب ها در شهر جاری گردند و متعاقبا مشکلاتی از جمله اختلال در عبور و مرور، آلودگی آب های پذیرنده، کاهش سطح آب های زیرزمینی و شکل گیری سیلاب ها را در پی داشته باشند. روش های سنتی نیز امروزه کارایی چندانی ندارند و حتی در برخی موارد موجب تشدید این معضلات می گردند. از این رو نیاز به روش های نوین و خلاقانه به منظور مدیریت رواناب ها بیش از پیش احساس می گردد. یافته ها: سه رویکرد «طراحی شهری حساس به آب»، «توسعه کم اثر» و «سیستم های زهکشی پایدار شهری» از جمله این روش های نوین و کارا در زمینه مدیریت رواناب شهری محسوب می گردند که مبتنی بر اصول پایداری شکل گرفته اند و علاوه بر مدیریت رواناب ها، دارای مزایای چندگانه (حفظ شرایط زیست محیطی و تکمیل چرخه آب شهری) نیز می باشند. روش: این پژوهش از نظر هدف، بنیادی و از منظر روش تحلیل، جزء پژوهش های نظری محسوب می گردد که در آن با بهره بردن از منابع اینترنتی و اسناد کتابخانه ای تلاش بر آن است که مفاهیم، اهداف و مزایای سه رویکرد مذکور شناسایی گردند. نتیجه گیری: نهایتا با استخراج اهداف مشترک، میزان موفقیت در تحقق هر هدف، با استفاده از ماتریس مطلوبیت مشخص شده و با توجه به این موارد علاوه بر تدوین مدل مفهومی مدیریت پایدار رواناب شهری، جدول راهبردهای رسیدن به چنین شیوه ای نیز احصا شده است.
امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در تهران براساس تحلیل اطلاعات اقلیمی
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، امکان سنجی بهره گیری از انرژی های نو در شهر تهران است. در حال حاضر با توجه به شناخت شیوه-هاى طراحى و قابلیت بررسى آن ها به صورت بومى، وجود دانش و فن آورى تولید بومى فتوولتاییک ها در ایران طراحى و ساخت ساختمان هایى با این فن آوری در ایران دور از دسترس نیست. در این پژوهش اطلاعات اقلیمی سایت مورد نظر در موقعیت ایستگاه سینوپتیک امام خمینی تهران و شهر سالت لیک سیتی با یکدیگر مقایسه شد و بعد از اثبات شرایط اقلیمی مشابه دو منطقه به بررسی بهره گیری از انرژی های نو در سالت لیک سیتی پرداخته شد و بنابراین راهکارهایی برای استفاده از انرژی های نو در تهران ارائه شد. در این پژوهش به شیوه تطبیقی اطلاعات اقلیمی ایستگاه هواشناسی فرودگاهی امام خمینی در مقایسه با اطلاعات اقلیمی شهر سالت لیک سیتی قرار گرفت. استخراج اطلاعات از سازمان هواشناسی بوده و در تدوین مطالب از مقالات معتبر داخلی و خارجی استفاده شده است.
مبلمان سنتی ایران
حوزههای تخصصی:
مبلمان از آن رو که بازتابی از فرهنگ و هنر یک سرزمین و نمادی از شأن و منزلت اجتماعی افراد به شمار می رود، در گذر تاریخ، نمایانگر طیف متنوعی از سبک های طراحی بوده است. هرچند که توسعه ی صنعتی جوامع و پیدایش نهادهای مدنی نوین، تحولی عمده در سبک های طراحی و تولید مبلمان ایجاد کرده است، اما هنوز هم گرایش به سبک های پیشین که ریشه در اصالت فرهنگی و تاریخی جوامع دارند، مورد توجه بسیاری از طراحان و کاربران مبلمان است. این نوشتار می کوشد تا به طور فشرده به طبقه بندی رویکردهای سبک شناختی طراحی مبلمان در سیر تحولِ تاریخی آن بپردازد و خاستگاه و ویژگی های کلیدی هر یک را مورد مطالعه قرار دهد .در این مقاله گونه هاى متفاوت این هنر ایرانى معرفى شده و مورد بحث و بررسى، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و خصوصیات کالبدى و شکلى تخت هاى کهن مبناى طبقه بندى قرار گرفته است. نتیجه حاصل از تحقیق، ضمن شناخت و بررسی سبک مبلمان سنتی، بیانگر این مطلب است که ریشه های علل وجودی سبکی چنین متفاوت در میان سبکهای مبلمان ایرانی را می توان در ارتباط این هنر-صنعت با فرهنگ قومیتی قدیمی ایران جویا شد. روش پژوهش، تحلیلی-توصیفی است که با تحلیل ساختاری و تزیینی مبلمان سنتی و نگاهی جامعه شناسانه به بستر شکل گیری آن به اثبات فرضیه پرداخته شده است.
چگونگی شکل گیری الگوهای رفتاری در سازمان فضایی محلات «زرگنده» و «درّوس» با استفاده از نرم افزار «اگراف»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
47 - 62
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شناخت و بررسی رابطه بین فضا، رفتار یا محیط و اجتماع در مطالعات شهری، به سبب درک روابط بین انسان و نیازهای آن و شکل بروز رفتار در محیط، همواره مهم و ارزشمند است. در این پژوهش دو محله که از حیث ساختار مورفولوژیک بافت متفاوتی دارند (محله زرگنده با بافت نامنظم-طبیعی و محله درّوس با بافت منظم-شطرنجی) مورد مطالعه قرار گرفته اند تا تأثیرات ناشی از ساختار متفاوت بافت محله بر روی شکل گیری الگوهای رفتاری بررسی شود، و به این مسئله که برنامه ریزان و طراحان شهری چگونه و با چه ابزار و مبانی ای می توانند بر الگوهای رفتاری در فضاهای شهری تأثیر بگذارد پاسخ دهیم. با درک این تفاوت ها در بافت های شهری، زمینه و امکان تأثیرگذاری بر شکل گیری الگوهای رفتاری مورد نظر فراهم می شود. در پژوهش حاضر سؤال اصلی حول این محور می چرخد که بروز و ظهور الگوهای رفتاری در دو بافت متفاوت نامنظم-طبیعی و منظم-شطرنجی را درک کنیم. این پژوهش فرضیه محور نیست و به دنبال توصیف و تحلیل ارتباط بین الگوهای رفتاری و این دو ساختار متفاوت شهری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش کشف تغییرات الگوهای رفتاری در بافت های متفاوت شهری است تا از طریق تبیین این تغییرات و تفاوت ها بتوان زمینه برنامه ریزی متناسب با اهداف برنامه ریزان و طراحان شهری را فراهم آورد.روش پژوهش: پژوهش فوق از نوع توصیفی-تحلیلی، و به دلیل تطبیق و قیاس نمونه های موردی و مقایسه خروجی های دو ابزارِ استفاده شده (اگراف و Depth map)، از نوع قیاسی است. همچنین این پژوهش از نوع کمّی و کیفی است. نتیجه گیری: شکل گیری الگوهای رفتاری در فضاهای شهری مختلفِ محلات محصولِ روابط انسانی موجود است. وجود الگوی منظم در معابر سبب می شود که سطح دسترسی و هم پیوندی بالا رود و امکان دسترسی را تسهیل کند تا الگوهای پیاده و حرکتی تقویت شود. فضای دید گسترده شرایط را برای حرکت کردن و افزایش امنیت فراهم می آورد. الگوهای کاربری، به سبب دسترسی مناسب ناشی از نوع بافت محله، نقطه ای و پراکنده شده است. وجود فرم کالبدیِ ارگانیک سبب تقویت پیاده روی و افزایش حس جستجوگری شده است. بخش هایی از محله، به سبب وجود هم پیوندی پایین و وجود بن بست های متعدد و کاهش احساس امنیت به واسطه وجود کنج ها و دنج های متعدد و محدودیت دید، از دیگر بخش ها جدا شده و به فضاهایی بدون مراجعه یا با مراجعه محدود بدل شده اند.
ارزیابی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی: محله اسکان- شهر یزد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
21 - 34
حوزههای تخصصی:
امنیت و احساس ایمنی در تصرف مسکن، بعد مهم و تأثیرگذار اجتماعی و روانی مسکن است؛ زیرا سبب می شود خانوارها از نظر دورنمای سکونت خود احساس ایمنی کنند از سوی دیگر برای آنکه گروه های کم درآمد در طول زمان، وضع مسکن خود را بهبود بخشند، امنیت حق تصرف بسیار حائز اهمیت است. در سال های اخیر امنیت تصرف زمین به عنوان یکی از حقوق اولیه خانوارها توجه بسیاری از سازمان های جهانی را به خود جلب کرده و منجر به ایجاد مطالعات و جریان های فکری جدیدی در زمینه ی ارتقاء امنیت تصرف شده است. در اغلب این مطالعات، بهبود امنیت تصرف زمین برای ارتقاء شرایط زندگی خانوارها ضروری قلمداد شده است. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش امنیت تصرف زمین در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی محله اسکان یزد می باشد و از آنجا که دستیابی به ساماندهی کالبدی – فضایی سکونتگاه های غیررسمی، جدا از مسائل کالبدی، اجتماعی و مدیریتی نیست، در این تحقیق ارتباط بین امنیت تصرف و متغیرهای کیفیت مسکن و عوامل مدیریتی و خدماتی در طرح های مذکور مورد توجه قرار گرفت. تحقیق حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی است. برای تعیین حجم نمونه آماری از روش کوکران استفاده می شود و شیوه نمونه گیری بر اساس پرسشنامه تهیه شده و سؤالات مربوطه توسط سرپرست خانوارهای ساکن در محله و به روش تصادفی ساده تکمیل می گردد و در نهایت اطلاعات جمع آوری شده به صورت جدول های توزیع فراوانی و نمودارها مورد تحلیل قرار گرفته و سپس روابط بین متغیرها با استفاده از روش های آلفای کرونباخ، ضریب همبستگی تاو-کندال و رگرسیون چندگانه در بسته نرم افزاری SPSS مورد تحلیل قرار می گیرد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که بین کیفیت مسکن و امنیت تصرف زمین در محله اسکان رابطه ی مستقیم وجود دارد و همچنین بین دو متغیر مدیریت و خدمات رسانی با امنیت تصرف ارتباط معنادار و مثبتی وجود دارد یعنی با افزایش میزان خدمات رسانی و مدیریت بهتر میزان امنیت تصرف پاسخ دهندگان نیز افزایش می یابد.
تبیین سیر تحول درون گرایی در ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار و دوره پهلوی اول (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
175 - 194
حوزههای تخصصی:
درون گرایی، یکی از اصول معماری ایرانی- اسلامی که برگرفته از اهمیت و حرمت زندگی خانوادگی و نیز عزت نفس ایرانیان بوده است و به منزله توجه هرچه بیشتر به درون فضا و سادگی و بی آلایشی در بیرون، توصیف شده است؛ این پژوهش درصدد آن است تا به بررسی گونه های مختلف مسکن، ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده ساختار کالبدی- فضایی ورودی خانه های شهر شیراز در دوره قاجار و دوره پهلوی اول بپردازد و طراحان و برنامه ریزان را در رسیدن به الگوی مطلوب ورودی مسکن در منطقه، متناسب با نیاز انسان، یاری رساند. بر این اساس، راهبرد پژوهش، ترکیبی از نوع پیمایشی است و از آنجایی که متغیرهای مستقل پژوهش، حوزه ها و زیرمولفه های درون گرایی و متغیر وابسته پژوهش، ساختار ورودی خانه ها می-باشند؛ داده های پژوهش در بعد کیفی از طریق منابع و اسناد تاریخی و کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و متخصصین و در بعد کمی در راستای تشریح پیکره بندی فضایی خانه ها بر اساس روش نحو یا چیدمان فضا با استفاده از نرم افزارهای ای گراف و دپث مپ گردآوری می گردند. نتایج نشان می دهند که همبستگی معنی داری میان درون-گرایی و ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار و دوره پهلوی اول، وجود دارد و سیر تحول درون گرایی موجب بروز تفاوت هایی در گونه های مختلف مسکن، ویژگی ها و عناصر تشکیل دهنده ساختار کالبدی- فضایی ورودی شده است؛ بدین-گونه که ساختار ورودی خانه های ایران در دوره قاجار دارای درون گرایی و محرمیت بوده و هرچه به دوره پهلوی اول، نزدیک تر می شویم، از میزان آن کمتر می گردد و تمایل به سمت برون گرایی، بیشتر می شود.
مطالعه مقایسه ای سلسله مراتب ورودی مساجد جامع عبّاسی و سیّد اصفهان از منظر نظام تناسبات هندسه ایرانی در پلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام تناسبات هندسی سازمان دهنده کالبد ابنیه، در بسیاری موارد در ساختار کالبدی بخش ورودی آنها نمایان میشود. بنابراین، جستار پیش روی تلاش دارد تا در جهت ارزیابی نوآوری ها و مقایسه تفاوت ها و شباهت های مراتب ورودی مساجد جامع عبّاسی و سیّد اصفهان، به بررسی نظام تناسبات هندسی مؤثر در شکل گیری اجزاء و روابط حاکم بر ساختار پلان فضای ورودی بپردازد. باور بنیادین پژوهش بر آن است که عناصر تکرار شونده هندسه ایرانی در پلان وضع موجود فضای ورودی مساجد مذکور، دلیلی بر الگو برداری بنای متأخر از بنای متقدم است. بر این مبنا، جستار حاضر بر پایه داده های کتابخانه ای، میدانی و تحلیلهای دقیق هندسی و حسابی شکل گرفت. در پس آن نیز، روش مقایسهای در گستره نظام تناسبات هندسی پلان، جهت سنجش فضای ورودی نمونهها به کار بسته شد. در این راستا، سنجش تناسبات طول به عرض عناصر کالبدی فضای ورودی نمونهها، نشانگر بهرهگیری ساختار فضایی پلان از شکل پایه شش ضلعی منتظم بود. همچنین، تحلیل نظام چینش فضایی در پلان وضع موجود ورودی در دو مسجد مذکور، بهره از سیستم سازماندهی هندسی مشابهی را در کلیّات ساختاری هر دو مسجد نمایان کرد. با این وجود، نسبت تکرار شوندهای در سازماندهی بخش مذکور نمونهها تشخیص داده نشد. بنابراین، میتوان به عنوان نتیجه تحقیق، به پیروی ساختار کلی هر دو بنا از اصول همسان برگرفته از نظام تناسبات هندسه ایرانی در عین بهره از خلاقیت معمارانه در طرح اندازی بخش ورودی مساجد مذکور تأکید کرد.