فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
73-46
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این پژوهش بررسی به کارگیری قابلیت های تلفیق بیم و جی.آی. اِس. برای پیاده سازی اصول شهر هوشمند است که مزیت های بالقوه استفاده از آن ها را بیان می کند و با طبقه بندی آن ها بهره گیری از بیم و جی.آی.اس برای ارتقای شهر هوشمند را تشریح می نماید. روش ها: روش تحقیق فراترکیب (و فراتحلیل) با استفاده از پایگاه داده های فارسی و لاتین، مفاهیم بیم و جی.آی.اِس. مورد جست وجو قرارگرفته و شکاف دانشی آن و ادغام دو مقوله اصلی مورد پژوهش، در راستای اهداف پژوهش مورد بررسی قرارگرفته است. یافته ها: برای هوشمندسازی شهرها، با توجه به ویژگی هایی که بیم و جی.آی.اِس. به طور مجزا دارند، ضرورت ادغام آن ها در یک محیط سه بعدی روشن است. برای درک موارد استفاده بر اساس بیم و جی.آی.اِس.، قابلیت همکاری مؤثر بین آن ها باید توسط یک پلتفرم مناسب پشتیبانی شود. پذیرش مفاهیم CIM توسط مدیران شهری در بخش ساختمان، گام مهمی در توسعه شهرهای هوشمند است. برای بهبود بهره وری و دست یابی به مدیریت پایدار، باید داده های بیم و جی.آی.اِس. در سطوح مختلف استفاده شود. نتیجه گیری: مشکلات مدیریت مربوط به ساخت عمودی را نمی توان با استفاده از داده های دوبعدی موجود در نقشه ها حل کرد. ترکیب بیم و جی.آی.اِس. می تواند مشکلات مدیریتی انواع زیرساخت های افقی و عمودی را برطرف کند. ادغام این دو، قابلیت های آن ها در یکپارچه سازی داده ها، تجزیه و تحلیل کمی، کاربرد فناوری های مدیریت شهری، پشتیبانی قوی از شهر پایدار هوشمند را افزایش می دهد.
ارزیابی شیوه های محدبی و متقاطع تئوری گراف در تحلیل فضای معماری نمونه موردی: خانه های جهانبانی، نشاسته پور ، و آزادمنش کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال هفتم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
33-48
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های اولیه مطرح در تئوری گراف که بیش از سه دهه است که در تحلیل روابط فضایی در معماری و برنامه ریزی شهری به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد شیوه تحلیل فضای محدب است. در مقابل، یکی از روش های این تئوری که در تحلیل های معمارانه کمتر مورد استفاده قرار گرفته تحلیل نقطه تقاطع است. با این وجود که روش نقطه تقاطع چندین مزیت بالقوه بر روش های قدیمی در تئوری گراف دارد اما تا کنون مقایسه متقاعد کننده ای بین این شیوه و سایر روش ها صورت نگرفته است. در این مقاله 3 نمونه از خانه های سنتی هم دوره در شهر کاشان، که وِیژگی مشترک هرسه بهره گیری از یک و فقط یک حیاط مرکزی می باشد، مورد بررسی قرار می گیرند و نتایج حاصل از تحلیل به شیوه فضای محدب و نقطه تقاطع در آن ها با یکدیگر مقایسه می شوند. شیوه نقطه تقاطع خود به دو روش تقسیم می شود: نقطه پایانی و نقطه تقاطع. این دو روش به ترتیب با شمول یا عدم شمول ریشه در یک گراف در ارتباط است. ریشه، بخشی از نقشه های محوری است که برای تولید گراف نقطه تقاطع مورد استفاده قرار می گیرد. نتیجه نشان می دهد که روش نقطه تقاطع در شناسایی مفهوم فضا از منظر حرکت و مسیریابی نسبت به روش فضای محدب تواناتر است و نیز شمول یا عدم شمول ریشه ها بر درجه همپیوندی تاثیر محسوس می گذارد. در نهایت می توان گفت پژوهش پیش رو در عین اینکه به طور عمده به کاربرد و ارزیابی دو روش تحلیل تئوری گراف می پردازد، نمونه هایی از معماری سنتی ارزشمند شهر کاشان را، مختصرا معرفی می نماید.
عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران؛ فرامطالعه چارچوب نظری مقاله های علمی موجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت فضایی از موضوعاتی است که در دهه اخیر ذهن جامعه علمی کشور را در حوزه ی مطالعات شهری بسیار به خود مشغول کرده است؛ صاحب نظران متعددی در این حوزه به ایراد نظر پرداخته اند و پژوهش های مختلفی در این زمینه انجام یافته است. از این رو مقاله حاضر در نظر دارد تا به واکاوی و آسیب شناسی حوزه نظری پژوهش های انجام شده در قلمرو میان رش ته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران بپردازد. مقاله پیش رو از نوع ترکیبی و مبتنی بر راهبرد فرامطالعه است. جامعه ی آماری پژوهش را ۴۴ مقاله علمی-پژوهشی با محوریت موضوعی عدالت فضایی در ب ازه زم انی ۱۳۸۳-۱۳۹۴ تشکیل می دهد. به منظور گردآوری و تحلیل داده ها از شیوه هایی چون مرور نظام مند و کدگذاری باز استفاده شده است. در این زمینه فرم جامعی مخصوص تلخیص و استخراج داده از پژوهش های منتخب تهیه شد که حاوی مقوله هایی در خصوص مشخصات عمومی و چارچوب نظری مقاله ها بود. نتایج پژوهش بیانگر عمق کم مطالعات در قلمرو نوظهور و میان رشته ای عدالت فضایی در مقیاس شهری در ایران است. پ ژوهش های انجام شده، به صورت فراگیری تلقی سوسیالیستی از عدالت فضایی را مفروض گرفته اند؛ لذا در بیش تر پژوهش ها، رویکردی توزیعی از نوع برابری محور به بحث عدالت در شهر موردتوجه قرارگرفته و از توجه به ریشه های بی عدالتی در قالب عدالت ساختاری بازمانده اند.
Review Drawn Miniature of Tabriz City by Nasuh in 16th century(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nasuh, Known as Matrakci was a miniature painter who accompanied King Suleایمان Kanuni during his campaign to Iran in 940-42 AH/1533-36 AD and he has drawn many miniature from lots of Iranian cities including Khoy, Tabriz, Zanjan, Soltaniyeh, حامدan, and Ghasre Shirin to Baghdad and Shahre Zur, Baneh, Bukan, Maraghe. Being capital during one part of the Safavid dynasty and in the other part as the second most important political, economical, social, cultural and architectural city in Iran, Tabriz was considered a very important city. Unfortunately, the natural and artificial disasters such as incessant earthquakes and war with the powerful neighboring countries like ottoman had destroyed many parts of its structure. Therefore drawn miniature from Tabriz is the most comprehensive visual documents of one of the powerful city of Iran in Safavid Era that it’s reviewing helps a lot to recognition lost elements of this city in the 16th century.
مطالعه تحلیلی شاخصه های کالبدی دفاع غیرعامل در معماری کاروانسراهای عصر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
305 - 329
حوزههای تخصصی:
مطالعه تحولات دوره صفویه بیانگر آن است که علاوه بر عوامل گوناگون، امنیت نیز یکی از زیربناهای لازم برای شکل گیری اقتدار و ثبات سیاسی، تضمین تجارت و بازرگانی، اقتصاد شکوفا، ایجاد شبکه منظم راه ها و... بوده است. هرچند تاریخ پر نوسان این دوره و نبردهای متعدد پادشاهان صفوی با سپاهیان عثمانی و ازبک ها نشان می دهد که مفهوم امنیت در آن روزگار معنای چندانی نداشته است اما همین موضوع سبب شده تا در تمامی دوره ها برای تأمین امنیت راه ها به مکان یابی و شکل معماری کاروانسراها توجه شود. در حوزه امنیتی، مفهوم دفاع، به دفاع عامل و غیر عامل قابل تفکیک است. اگرچه اهداف و جهت گیری هر دو حوزه مبتنی بر حفظ امنیت و کاهش آسیب پذیری در زمینه های مختلف انسانی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و حاکمیتی است اما تدابیر به کار گرفته شده در حوزه دفاع غیرعامل، متفاوت از دفاع عامل است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل شاخصه های کالبدی دفاع غیرعامل در معماری کاروانسراهای دوره صفوی به منظور بازشناسی نقش معماری در تأمین امنیت است. شناخت عوامل و عناصر کالبدی ایجاد امنیت در معماری کاروانسراها می تواند در شناخت هرچه بیشتر ارزش های معماری گذشته و پیوند آن با دانش جدید در حوزه معماری و پدافند غیرعامل نیز مؤثر باشد. روش پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی است و جهت دست یابی به اطلاعات موردنیاز از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده است. در راستای هدف فوق، اصول پدافند غیرعامل از دیدگاه متخصصان این حوزه، در کاروانسراها مورد شناسایی قرار گرفته و با تطبیق این اصول با چهل وسه باب کاروانسرا در چهار گروه شکلی و در اقلیم های گوناگون جدولی حاصل آمده که بیانگر میزان توجه به هر یک از عناصر کالبدی ایجاد امنیت در گونه های متفاوت است. نتایج حاصل از نمونه های مذکور بیانگر آن است که رابطه و میزان کاربرد هریک از عوامل دفاع عامل و یا غیرعامل در کاروانسراها، وابسته به موقعیت جغرافیایی و وضعیت اقلیمی منطقه، اهمیت راه ها و عملکرد کاروانسراها متغیر بوده و در شرایطی که دفاع عامل، به هر دلیلی مقدور نبوده از قابلیت های معمارانه دفاع عامل به بهترین شکل ممکن بهره گرفته شده است.
چگونگی پیاده سازی TOD در شعاع عملکردی ایستگاه های مترو، نمونه مطالعاتی: ایستگاه مترو منیریه تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
155 - 194
حوزههای تخصصی:
کلانشهر تهران در سده گذشته با افزایش حدود بیست برابری جمعیت روبرو شده است، ازاین رو دچار مشکلات ترافیکی در غالب روزهای سال است. یکی از الزامات کاهش ترافیک، کاهش سهم سفرهای درون شهری با خودرو شخصی و تغییر به سایر مدهای حمل ونقلی است که این الگو در توسعه مبتنی بر حمل و نقل عمومی به عنوان یک راهکار مورداستفاده قرار می گیرد؛ بنابراین افزایش مشکلات ناشی از ازدحام ترافیکی در شهرهای کشور، ضرورت توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی را بیش ازپیش آشکار نموده است. هدف پژوهش، ارزیابی، تحلیل و برنامه ریزی توسعه ی انجام شده در شعاع عملکرد ایستگاه مترو منیریه با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی، است. روش پژوهش توصیفی_تحلیلی است که ابتدا به شناسایی اصول توسعه با محوریت حمل ونقل عمومی می پردازد. سپس، مشخصات محدوده مطالعاتی با معیارهای توسعه مبتنی بر حمل ونقل عمومی و استانداردهای موسسه سیاست های توسعه و حمل ونقل ارزیابی می کند. یافته ها نشان می دهد ایستگاه منیریه استاندارهای لازم در جهت پیاده سازی این الگو را طی نکرده است به بیان دیگر، شهر در جهت خودرو محوری برنامه ریزی شده و خودرو نسبت به پیاده در ارجحیت قرار گرفته است.
باز خوانی نقش گمشده حیاط مرکزی در دستیابی به معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
در جهان مدرن نیازهای سرمایشی و گرمایشی ساختمان ها به واسطه پیشرفت های تکنولوژیکی مرتفع شد. رفته رفته روش های بومی سازگار با طبیعت فراموش شدند و بناهایی وابسته به تکنولوژی، بدون توجّه به انسان محوری و همساز با طبیعت خلق شدند. در این میان، معماری سهم بسزایی در مخاطره انداختن محیط زیست بازی کرد و آگاهی به همین مسئله معماری پایدار را در مجموعه مباحث توسعه پایدار حائز اهمّیّت کرد. با مطالعه و تعمق در معماری بومی مناطق کویری نظیر شهر یزد و نحوه تعامل انسان بومی با محیط درمی یابیم که تفکر پایداری محور، رویکردی نوین و بی سابقه نیست. معماری این مناطق به گونه ای شگفت انگیز با اصول پایداری همگراست. از اینرو پژوهش پیش رو به تبیین نقش فضاهای باز- بویژه حیاط های مرکزی- در هم سویی معماری بومی کویر با اصول پایداری می پردازد و خانه های حیاط مرکزی شهر یزد را به لحاظ پایداری مورد ارزشیابی قرار می دهد. در مسیر پژوهش ضمن اشاره به اصول معماری پایدار، خانه های حیاط مرکزی مورد نمونه به روش تطبیقی با اصول پایداری مورد مقایسه قرار گرفته اند. نتایج حاصل از تحقیق، حاکی از نقش محوری و اساسی فضاهای باز حیاط مرکزی در خلق معماری بومی پایدار شهر یزد است. یعنی ساختار حیاط مرکزی نه تنها خودش پایداری محور است بلکه بستر تحقق پایداری در معماری بومی به مدد این ساختار فراهم شده است؛ بنابراین نظر به آموزه های فراوان این عنصر کارآمد، بر لزوم بازخوانی فضاهای باز حیاط مرکزی در دستیابی به معماری پایدار تأکید می گردد. پژوهش با مطالعه کیفی صورت گرفته و ابزار گردآوری داده ها، مشاهدات عینی و مطالعه منابع مکتوب می باشد.
قرائت، بازخوانی و بررسی کتیبه های کوفی کاروان سراهای خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۸
55 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:کتیبه های کوفی در معماری اسلامی از شاهکارهای جهان اسلام و ایران به شمار می آیند. اگرچه برخی از کاروانسراهای خراسان رضوی از نظر تزیینات و معماری جزو بناهای فاخر محسوب می شوند، امّا قدمت بعضی از این بناها چندان مورد واکاوی قرار نگرفته اند. کتیبه های بناها معمولاً یکی از شاخص ترین عناصر معماری است که از زوایای مختلف یک محقق را رهنمون می شود. بنابراین لازم دانسته شد کتیبه های مورد مطالعه از جمله از نظر نگارش، اهداف و انواع خطوط مورد بررسی قرار گیرد و تأثیر آن ها بر هویت بناهای مورد مطالعه مشخص شود.هدف پژوهش: در این مقاله سعی شده است کتیبه ها به صورت مقایسه تطبیقی بررسی و کتیبه های خوانده نشده را قرائت و خوانش نادرست برخی از کتیبه ها را اصلاح نماییم. بر همین اساس نگارندگان با رویکردی انتقادی نسبت به قرائت کتیبه ها و با بهره گیری از متون و اسناد باقی مانده تلاش کردند تا در بازآفرینی کتیبه های رباط ماهی و تعیین قدمت برخی از بناها پیشنهاداتی ارائه دهند.روش پژوهش: پژوهش حاضر با روش های پیمایشی و تاریخی تدوین شد؛ ابتدا آثار کتیبه ها با بررسی های پیمایشی داده ها ثبت و ضبط شد. سپس در رویکرد تاریخی با کار کتابخانه ای، بررسی منابع دست اوّل، اسناد و مدارک عکاسان گذشته و سپس با تحلیل و طبقه بندی داده ها تلاش شد وقایع گذشته، به طور دقیق شناسایی تا هویت تاریخی، سیاسی، اقتصادی این بناها روشن تر شوند.نتیجه گیری: در این جستار روشن شد ساختار نگارشی کتیبه های کوفی براساس خطوط کوفی اولیه بوده و از شیوه و تنوع متعددی برخوردار هستند. همچنین هنرمندان کتیبه ها در بیان پیام های خود از عنصر تزیین بهره گرفته اند. قرارگیری این کتیبه ها در فضاهای تعیین شده سنخیت و هماهنگی زیادی با بناهای خود دارند و از اهداف نگارش، بهره گیری مذهبی از آنهاست. در نهایت با قرائت صحیح و بازخوانی برخی از کتیبه ها، برای تاریخ گذاری کاروانسراهای زیارت، ماهی و شرف پیشنهاداتی ارائه شد.
عوامل فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی مسجد جامع عتیق اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم فروردین ۱۴۰۰ شماره ۹۴
79 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: مسجد جامع اصفهان یکی از مهم ترین ابنیه تاریخی دوره اسلامی است که تا کنون پژوهش های گوناگونی پیرامون آن انجام شده، اما بیشتر این پژوهش ها متوجه وجه کالبدی آن بوده و وجوه فرهنگی و اجتماعی آن، کمتر مورد توجه واقع شده است. از سویی دیگر، مسجد جامع اصفهان بنایی است که در گذر قرن ها همچنان مانا به حیات خویش ادامه داده است؛ بنابراین پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ این پرسش هاست: عوامل فرهنگی و اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی تاریخی مسجد جامع اصفهان چیست و این عوامل چگونه توانسته اند، در دورانی که هنوز قوانین و علوم حفاظتی و مرمتی شناخته شده نبود، تداوم حیات کالبدی و کارکردی این بنا را سبب شوند؟هدف پژوهش: با توجه به آنچه گفته شد، هدف از این پژوهش شناخت عوامل فرهنگی-اجتماعی تأثیرگذار بر مانایی مسجد جامع عتیق اصفهان در طول تاریخ، با تکیه بر منابع تاریخی و مستندات کالبدی (کتیبه های مسجد) و پژوهش های معاصر است. نتایج این پژوهش می تواند به تدوین راهکارهای مناسب تری جهت نگهداری بافت های تاریخی کمک کند که، علاوه بر حفظ کالبد بافت های تاریخی، مبتنی بر مشارکت اجتماعی و البته توأم با حفظ زندگی باشد.روش پژوهش: در این پژوهش از نظریه زمینه ای استفاده شده که برگرفته از داده هایی است که در طی فرایند پژوهش به صورت نظام مند گردآوری و تحلیل شده اند. براساس این روش، ابتدا کدگذاری باز تا مرحله اشباع نظری صورت پذیرفت و پس از آن، دسته بندی و تجزیه و تحلیل کدها تا مرحله کدهای گزینشی انجام شد.نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که پنج عامل اساسی فرهنگی و اجتماعی، شامل حضورپذیری، مشارکت پذیری، فرهنگ بانی گری و وقف، تغییرپذیری و روزآمدی، نقش پررنگی را در مانایی مسجد جامع اصفهان ایفا کرده و طی قرن ها این مسجد را از زوال و نیستی محافظت کرده اند.
طراحی شهری نوین: از رویکرد نشانه تا خطاهای کاربردی اپتیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال پنجم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۳
68-79
حوزههای تخصصی:
پرداختن به مقوله ادراک عمق و فاصله و تحری فهای عامدانه در حوزه طراحی شهری، طراحان را قادر می سازد تا از طریق نظ مدهی و چیدمان آ گاهانه کیفیات فضایی ب هگون های مناسب و همسو با مقاصد کلی طراحی، این تجربه ادرا کی را دستخوش تغییر سازند و بدین طریق آ گاهانه مسیری را کوتا هتر یا بلندتر از شرایط حقیقی آن در ذهن ناظران و استفاد هکنندگان از فضا متبادر نمایند. در این مقاله، از میان رویکردهای نظری متعدد موجود درخصوص نحوه عملکرد دستگاه بصری انسان برای ادراک عمق و فاصله، به سبب تأ کید بیشتر متون علمی انتشاریافته در سال های اخیر و نیز از منظر جامعیت نظری، ب ه رویکرد نشانه خواهیم پرداخت. بر اساس این رویکرد، در بخش نخست از این مقاله، تاش شده است با نگرشی علمی و از دریچه طراحی شهری، شاخ صترین مؤلفه های تأثیرگذار بر مقوله ادراک عمق و فاصله بررسی و تحلیل شوند ؛ مؤلف ههایی که م یتوان با تجمیع یا کاستن از میزان آن ها به طور مستقیم به کنترل نسبی میزان عمق و فاصله ادرا کی در فضای کالبدی پرداخت. در ادامه و در بخش دوم به بحث تحریف های عامدانه با رویکردی کاربردی و با مدنظر قرار دادن قابلیت ب هکارگیری آ نها در طراحی ساختارهای کالبدی - فضایی شهری، پرداخت هشده است.
تبیین چارچوب مفهومی منظر مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پژوهش حاضر برای پاسخ به چگونگی تحقق مفهوم منظر مدنی صورت گرفته است. منظر مدنی نگرش های دموکراتیک را به عرصه طراحی و برنامه ریزی منظر شهری وارد کرده است. مدنیت، به مثابه گفتمان سیاسی-اجتماعی، شیوه ایجاد فضای مشترک میان افراد به منظور برقراری ارتباط بر بنیان تفاوت ها و اختلاف هاست. منظر نیز به عنوان یک ماهیت میان رشته ای، به طور ذاتی وسعت و محدودیت های عدالت اجتماعی در فضا را نشان می دهد. لذا تبیین مفهوم منظر مدنی نه به معنای ارائه یک تعریف قطعی و تعیین کننده، بلکه جستجوی عواملی است که بر چگونگی امکان تحقق مفهوم مدنیت در فضا به طور عام و منظر به طور خاص دلالت می کنند. هدف پژوهش: تبیین چارچوبی مفهومی از منظر مدنی براساس ایده ها و مفاهیم بروز مدنیت در معماری منظر، هدف این پژوهش است. ازاین رو ابتدا چیستی نسبت فضا و ابعاد جامعه مدنی، و سپس فرصت ها و محدودیت هایی که در فرایند برنامه ریزی فضا امکان تقویت یا تضعیف گفتمان سیاسی-اجتماعی را موجب می شود؛ تحلیل شده است. در مرحله بعد، با این پرسش که چگونه فعالیت های دموکراتیک و مردمی در کنار دانش تخصصی برای برنامه ریزی های زیست محیطی ضرورت دارد؛ جایگاه جامعه در فرایند طراحی منظر مورد پرسش قرار گرفته است. در نهایت با الهام از سه رکن جامعه مدنی، ابعاد منظر مدنی تبیین شده است.روش پژوهش: پژوهش حاضر، از نوع توصیفی-تحلیلی است و در جمع آوری اطلاعات از شیوه کتابخانه ای بهره گرفته شده است. با استفاده از روش تحلیل محتوا، مفاهیم اصلی پژوهش دسته بندی شده و با مفاهیم منظر تطبیق یافته است.نتیجه گیری: با الهام از سه بعد جامعه مدنی (افکار عمومی، نهاد، جنبش) منظر مدنی به سه ویژگی قابل تطبیق با اصول مدنیت به ترتیب هدف، ساختار و مفهوم تقسیم شده است. با این دیدگاه هدف از منظر مدنی، فعل مدنیت، ساختار، ساخت اجتماعی و معنا، دغدغه ها و ایده آل های مفهومی جامعه مدنی است.
سنجش الگوهای منظر بیوفیلیک در اثربخشی بر یکپارچگی حسی کودکان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۶
52 - 63
حوزههای تخصصی:
با توجه به افزایش نوزادان مبتلا به اوتیسم و عملکرد حسی و شناختی متفاوت مبتلایان نسبت به انسان های عادی این پژوهش با هدف رسیدن به معیارهای مناظر درمانی مناسب کودکان اوتیسم مبتنی بر الگوهای منظر بیوفیلیک سعی بر آزمون الگوهای منظر بیوفیلیک را دارد. از همین رو پس از بررسی الگوهای پیشنهادی براساس نظریات نظریه پردازان طراحی بیوفیلیک، الگوها به صورت ترکیبی با هدف بررسی اثربخشی بر حواس کودکان در دو طیف ابتلاء یک و سه، در سه زون عملکردی در فضای بیرونی ساخته شده، سپس با استفاده از روش پژوهش تجربی در محیط، الگوهای انطباقی آزمون شده و با بررسی حواس، تمرکز، عملکرد و گفتار گروه آزمودنی، تأثیر الگوها مورد ارزیابی قرار گرفته است. برخی از الگوهای طراحی بیوفیلیک از قبیل، ارتباط بصری با طبیعت، حضور آب، ریسک/خطر، طبق عملکرد لحظه ای کودک بر حواس بینایی، شنوایی، عمقی، لامسه و وستیبولار کودکان دو طیف اثربخش است و تأثیر بر حواس منجر به اثربخشی بر تمرکز، گفتار و خلق وخوی کودکان می شود. اما برخی از الگوها از قبیل ابهام و رمزوراز، بازی نور و سایه و تغییرات در سطوح بر کودکان اثر مثبتی نداشته و اتخاذ الگوها بایست به گونه ای صورت گیرد که یک زون درمانی با دیگر زون ها تداخل حسی نداشته باشند، در غیر این صورت ادراک حسی کودک مختل شده و تمرکز بر درمان مختل می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به دلیل اثربخشی متفاوت محرک های حسی بر کودکان مبتلا به اتیسم نمی توان الگوهای مناسب انسان های عادی از جمله الگوهای منظر بیوفیلیک را عیناً به الگوهای منظردرمانی کودکان مبتلا تعمیم داد. بلکه ابتدا بایست راهبردها و راهکارهای اتخاذی آزمون شده و سپس الگوهای منظردرمانی مناسب کودکان مبتلا تدوین شود. در نتیجه طراحی فضا، محیط و منظر مناسب کودکان اوتیسم در برخی موارد متفاوت از منظر مناسب کودکان غیر مبتلاست و کودکان مبتلا نیازمند فضای مناسب خود هستند.
گونه شناسی نظام مدیریت شهری در ایران، روند تحولات و چشم انداز اصلاحات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیش از یکصد سال از شکل گیری و استقرار نظام مدرن مدیریت محلی/ شهری در ایران می گذرد. در طول این مدت، نظام مدیریت شهری تحولات مهمی را از نظر رهبری سیاسی و اجرایی در سطح محلی از سر گذرانده است. هدف این مقاله، بررسی گونه شناختی نظام مدیریت شهری در ایران و تغییرات آن با رویکرد نهادگرایی تاریخی و کنشگرمدار است. مطابق با این رویکرد، سه دوره اصلی در تاسیس و تحول نظام مدیریت محلی در ایران قابل تشخیص است. در هر یک از این دوره ها اشکال مختلفی از توزیع قدرت میان سطوح مرکزی و محلی حکومت از یک سو و همچنین روابط میان ارکان قانون گذاری و اجرایی مشاهده می شود. تحلیل روابط میان کنشگران اصلی قدرت در سطوح مرکزی و محلی نشان دهنده ویژگی های عمومی نظام مدیریت محلی در هر دوره است. نتایج بررسی نشان می دهد نظام مدیریت شهری در ایران از منظر گونه شناسی نهادگرایانه به مدل صلاحیت دوتایی، مدل تقلیل یافته وظایف یکدست و مدل اختلاط گرا شبیه است. همچنین تحلیل ساختار و روابط قدرت حاکی از ثبات نسبی در روابط افقی و نوسان فراوان در روابط عمودی قدرت، مداخله گسترده دولت مرکزی در امور محلی و فقدان عزم سیاسی در تمرکززدایی قدرت در اداره امور محلی است.
Effect of Green Space on Resident`s Place Attachment in Residential Spaces (Case Study: Villa and Apartment Dwellers in Shiraz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۲ - Serial Number ۳۶, Spring ۲۰۲۰
13 - 24
حوزههای تخصصی:
Living space is a place of relaxation, and those with a sense of attachment to the environment are more satisfied with their living space. According to the literature, being in nature is very effective in creating positive emotions in people. In recent years, living in apartments has made people away from nature affecting their positive feelings about their living space. This study aimed to investigate to what extent and how direct relationship with nature affects dwellers’ place attachment in residential areas? The main research question is that what is the relationship between the direct contact with nature in residential areas and level of place attachment? The research method in this article is mixed. Considering the qualitative method, the basic concepts of the research are presented based on the analysis of the content in the environmental psychology and nature–human interactions; and then the criteria for creating a sense of place attachment in the residential areas are extracted. This can be used as a basis for developing a questionnaire. In the quantitative method, the effect of nature on place attachment is measured using a questionnaire. Based on the findings, it can be argued that green space can form stronger relationships between individuals and the environment. Finally, according to the results of this study and confirmed the significance of green space, designers need to consider more clearly the relevance of this important natural element in their future designs.
میزان تأثیرپذیری حس تعلق در محله های قدیمی با تآکید بر ابعاد کالبدی و اجتماعی شهر دزفول مطالعه موردی : محله قلعه، محله رودبند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
48-59
حوزههای تخصصی:
بافت های سنتی، برخلاف اغلب بافت های امروزی به دلیل نحوه طراحی، ساختار اجتماعی و سایر عوامل، بسیاری از نیازهای اجتماعی و روانی ساکنین خود را تأمین می کردند و پاسخگویی بهتری نسبت به بافت های امروزی داشتند . از طرفی محیط و فعالیت های اجتماعی تأثیر مهمی درشکل گیری مفاهیم اجتماعی و از جمله حس تعلق ساکنین دارند؛حس تعلق علاوه بر اینکه موجب احساس راحتی از یک محیط می شود می تواند در مکان زندگی فرد به وجود آمده و با گذر زمان عمق و گسترش یابد بنابراین هدف از این پژوهش مطالعه میزان تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی با تأکید بر ابعاد کالبدی واجتماعی(مطالعه موردی: محله قلعه، محله رودبند) می باشد. روش تحقیق حاضر از نوع توصیفی و از لحاظ ماهیت بنیادی و از نوع کاربردی است، در ابتدا نظرات مدیران و کارشناسان در رابطه با میزان تأثیر پذیری حس تعلق به صورت مصاحبه ای انجام شده و سپس به شیوه ی کدگذاری داده ها با استفاده از نرم افزار QDA عوامل تأثیر پذیری حس تعلق درمحله های قدیمی شناسایی و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی و با استفاده از نرم افزار PLS به بررسی یکسان بودن تأثیر حس تعلق پذیری پرداخت و آن را به صراحت رد کرد و چنین نتیجه گرفت که تأثیرعوامل مطرح شده (عوامل طبیعی، عوامل کالبدی، ساماندهی فضایی، ساماندهی فعالیتی، عوامل فردی، عوامل ذهنی، عوامل اجتماعی) برمیزان حس تعلق پذیری در این دو ناحیه متفاوت می باشد.
تحلیلی مفهومی از قلمرو محله بر پایه ادراک ساکنین با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) (نمونه مطالعاتی: محلات شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
193 - 209
حوزههای تخصصی:
محله دارای پیشینه ای طولانی در شهرنشینی ایران است. در حال حاضر محلات نقش مهمی را در برنامه ها و طرحهای محلی در شهرها و جایگاه مهمی را در توسعه شهری بر عهده دارند. یکی از موضوعات مهم در ارتباط با مفهوم محله ای، تعیین مناسب و صحیح از قلمرو محلات و نقش ساکنین محله در این میان است. در این زمینه با وجود مطالعات انجام شده در کشورهای غربی، مطالعات بسیار کمی در داخل کشور انجام شده است. هدف تحقیق این است که اولاً میزان جمعی بودن ادراک ساکنین از قلمرو محلات را مشخص نماید و ثانیاً چگونگی تاثیر متغیرهای جنسیت، سن،تحصیلات، اشتغال، مدت زمان سکونت، نوع مالکیت ،نحوه اقامت و داشتن روابط همسایگی را در ادراک ساکنین از قلمرو محلات بررسی و تحلیل نماید. روش تحقیق کمّی و پیمایشی به همراه تحلیل های آماری و تحلیل اطلاعات مکانی است. به این منظور تعداد 600 پرسشنامه ترکیبی به همراه نقشه ضمیمه در 6 محله از محله بندی طرح تفصیلی شهر مشهد توزیع گردید. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بود. نقشه های ادراکی به دست آمده از قلمرو محله با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج آزمون های آماری نشان می دهد ادراک ساکنین از قلمرو محلات با محله های قراردادی که طرحهای توسعه شهری آن را تعریف می کنند، تفاوت دارد. میانگین مساحت قلمرو ادراکی محله در بافتهای مختلف شهری با یکدیگر دارای تفاوت معنی دار است. همچنین گروه مردان و مالکین واحد های مسکونی به صورت معناداری نسبت به گروه های دیگر ، قلمرو محله را بزرگتر ادراک می نمایند و ساکنینی که خانه دار هستند و محصّلین نسبت به گروه های دیگر شاغلین، به طور معنا داری قلمرو محله را کوچکتر ادراک می نمایند. همچنین مقاله توصیه هایی در مورد به کار گیری ادراک ساکنین در فرآیند تعیین قلمرو محلات را ارائه می نماید.
ارزیابی نظر ساکنان در بهره گیری از رویکردهای توسعه ی میان افزار (مطالعه موردی: بناهای جدید جویبارِ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
93 - 106
حوزههای تخصصی:
جویبارِ از محلات تاریخی اصفهان و دارای کالبدی متفاوت با محلات شهر است. نوع مداخله در این بافت تاریخی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر جهت ارزیابی رویکردهای توسعه ی میان افزار ازنظر ساکنان محله شکل گرفته است. شیوه ی پژوهش کیفی، کمی و ازنظر هدف کاربردی و شیوه ی گردآوری اطلاعات میدانی، کتابخانه ای است. تصاویر مربوط به معماری بناهای میان افزار در بافت های تاریخی، از طریق پرسشنامه ای به روش دلفی مورد آزمون قرار گرفت. سپس تصاویر دارای بیشترین امتیاز موردنظر سنجی از تعداد ۳۴۰ نفر ساکنان محله، در نرم افزار SPSS آنالیز شد. در بررسی پایایی متغیرها مشخص شد که ساکنان محله خواستار ساختار مدرن در بافت هستند. یافته ها نشان داد که نظر ساکنان در مورد رویکردهای ساختمان های جدید نا آشکار و آیینه ای تا رویکرد معماری خنثی (درجه ی صفر) به ترتیب از بیشترین امتیاز تا کمترین امتیاز بوده است که بایستی به صورت ترکیبی تخصصی برای جلوگیری از خدشه دار شدن بافت با ارزش مورداستفاده قرار گیرد.
تحلیل های اقتصادی و ارزیابی میزان مصرف انرژی بر اساس نوع و نسبت پنجره ها با استفاده از مدلهای شبیه سازی (مورد مطالعه: یک واحد مسکونی نمونه در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۹
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بسیاری ازساختمانهای امروزی بعلت عدم تطابق بااستانداردهای مصرف،ناگزیر ازمصرف بیش ازحدانرژی برای ایجادشرایط آسایش حرارتی بوده وموجب اتلاف منابع انرژی وافزایش هزینه ها میشوند.پنجره ها بعنوان یکی ازمهمترین اجزای پوشش حرارتی ساختمان،کارآمدی انرژی و آسایش محیطی را تحت تأثیرقرارداده ودرعین حال بزرگترین عناصر اتلاف حرارتی نیزمحسوب میگردند.دراین پژوهش نخست یک ساختمان مسکونی نمونه درشهر تهران چندین بار با ویژگیهای یکسان وتنها باتفاوت درنوع ونسبت پنجره شبیه سازی گردید و پنجره بهینه ازنظرمیزان کارآمدی انرژی مشخص شد.درگام بعد،هزینه های انرژی،دوره بازگشت سرمایه و نرخ بهره وری داخلی،یکبار درمدل ساختمانی نمونه و باردیگر درحالتیکه پنجره بهینه برروی آن ساختمان شبیه سازی شده بود،محاسبه گردید.نتایج نشان میدهد که تنها با استفاده از پنجره هایی با کارایی بالا و نسبت بهینه،مصرف انرژی تا 20/3 %کاهش می یابد.همچنین باتوجه به قیمت فعلی سوخت درایران ودوره زمانی 17/8ساله برای بازگشت سرمایه که ازتحلیلهای اقتصادی حاصل شد،هزینه های اولیه اضافی با اعمال سیاستهای پیشنهادی جبران خواهد شد.
Evaluating the Satisfaction Rate of Low-Income Communities about Low-Cost Housing (Case Study: Abadeh Mehr Housing in Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As cited in the constitution of the Islamic republic of Iran, it's one of the responsibilities of the government to provide appropriate housing for the people of Iran. The main aim of current study was to assess satisfaction rate of a Mehr housing residents in Fars province, southwest of Iran. Randomly selected heads of 100 households residents of Abadeh Mehr housing for at least 1 year were asked a couple of questions about characteristics of households, employment status, level of satisfaction with indexes of the present accommodation, social quality rate of the complex, urban access situation, and satisfaction about general aspects of Mehr housing. Residents were generally satisfied with the security status and accessibility to the public services of neighborhood. Most of the residents stated that their housing problem has been resolved by the Mehr housing. In contrast, poor access to city center as well as public transportation services and inappropriate cultural status were reported as the main drawbacks of the site.
علل و پیامدهای پراکنده رویی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
65 - 78
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی به تفکیک زیرسیستم های برنامه ریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکل گیری پراکنده رویی و دستیابی به شرایط زمینه ای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای_اسنادی و پیمایشی است. در بخش نخست پرسشنامه ای از متغیرهای مؤثر بر شکل گیری پراکنده رویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونه گیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینه ای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی 38 متغیر در شش عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکنده رویی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکنده رویی در شهر_منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکل گیری پراکنده رویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن و قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکنده رویی، شرایط زمینه ای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.