فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۸۴۱ تا ۲٬۸۶۰ مورد از کل ۷٬۶۵۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
آموزش معماری از موضوعاتی است که می تواند در جریان رشد معماری ایران و ترسیم آینده نقش بسزایی داشته باشد. در این بین به اعتقاد برخی فرهنگ نقد جزء ساختاری و هویت بخش آموزش در دانشکده های معماری است . درواقع نقد می تواند به عنوان پشتوانه ای جهت طراحی مطرح گردد. هدف اصلی از این مقاله دستیابی به رو ش ها و محتوای کارآمد در جهت آموزش صحیح نقد و پرورش دیدگاه نقادانه در دانشجویان معماری است. روش این پژوهش بر مطالعات اسنادی – پیمایشیِ تحلیلی استوار است؛ اطلاعات از منابع مکتوب و پرسشنامه از اساتید معماری به دست آمده است. نتایج این مقاله نشان می دهد که با توجه به هویت چند رشته ای معماری، جهت دستیابی به آموزش نقد جامع، برخورداری از رویکردهای ترکیبی برای آموزش نقد معماری الزامی است. در ارتباط با میزان اهمیت زمینه های نقد، جمع بندی یافته ها بر عوامل پاسخ مناسب بنا به عملکرد، زمینه و بافت پیرامونی آن، تأکید دارد . به طور کلی میزان دخالت هر آیتم، به نوع طرح و هدف منتقد بستگی دارد. براساس تحلیل ها غالب استادها، نقد را، لازمه دروس طراحی، و پایه طرح های آینده دانشجویان می دانند. همچنین آموزش نقد به ترتیب اولویت در گرایش های مطالعات معماری ایران، معماری اسلامی، مهندسی معماری، معماری دخلی، مهم ارزیابی شده است . اساتید روش ها و ابزار آموزشِ درس نقد را به ترتیب اهمیت، بحث گروهی، طرح سوال از طرف استاد، نوشتن، بازدید علمی، جلسات نقد، شرح و تحلیل متون نقادانه، نمایش فیلم، اسکیس و اسلاید، دانسته اند. در نهایت مقاله حاضر پیشنهاداتی در راستای برنامه ریزی و آموزش نقد ارائه نموده است.
مقدمه ای بر گرایش به طبیعت در نمونه هایی از معماری معاصر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال نهم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۲۳
83 - 90
حوزههای تخصصی:
این تحقیق بر آن است که با تحلیل تعدادی از آثار معماری معاصر ایران از منظر طبیعت گرایی به الگوهایی دست یابد و با استفاده از آنها، نحوه برخورد با طبیعت را در تعدادی از آثار معماران معاصر ایران از نظر کمی و کیفی ارزیابی کند. پرسش اصلی در این پژوهش آن است که، تجلی طبیعت گرایی در معماری معاصر ایران چگونه بوده است؟ در فرایند تحقیق از تکنیک های توصیفی- تحلیلی استفاده شده و داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخان های، و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری می شوند. فرایند تحقیق و استنتاج بر مبنای تحلیل نمونه های موردی، که از میان آثار برجسته معماری معاصر ایران انتخاب شده اند، استوار شده است. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که استفاده از مصالح طبیعی، به کارگیری آب در طرح، و بهره گیری از فرم های طبیعی بیشترین تأثیر را در چگونگی گرایش به طبیعت در معماری معاصر ایران داشته اند.
بررسی میزان لذت زندگی در ساختمان های پایدار
حوزههای تخصصی:
انسان همواره با طبیعت و دنیای اطراف خود در ارتباط بوده و هست چه قبل از تاریخ که از شاخ و برگ برای پوشاندن خود و یا درختان برای استقرار استفاده میکرد چه بعدها که متوجه شد غارها میتوانند سرپناه بهتری برای زندگی باشند در این بین ارتباط با طبیعت و استفاده حداکثری از ان میتواند یک راه حل ویژه برای تامین بسیاری از نیاز های انسان باشد ساختمان هایی که مردم از ان ها استفاده میکنند بنا بر نوع کاربری تعداد ساکنین مکان مورد نظر و نحوه ی استفاده میتواند از هم متفاوت باشد اما هر ساختمان و بنایی میتواند حداکثر استفاده از محیط اطراف را جهت ارائه بهترین امکانات عرضه دارد یک ساختمان با طراحی مناسب گاه میتواند از نور خورشید بیشترین انرژی را دریافت کند یا تهویه مناسبی داشته باشد گاه نیز پتانسیلی دارد که در کوچکترین مکان بیشترین خدمات را ارائه دهد شاید به همین دلیل است که ساختمان هایی بیشترین بهره گیری و ارتباط با محیط را دارند ساختمان پایدار مینامند با توجه به اینکه هدف تحقیق ارزیابی لذت زندگی در این نوع از ساختمان ها است،موضوع پژوهش لذت زندگی در ساختمان های پایدار است با استناد به مطالب علمی و استفاده از پرسشنامه سعی شده به مهمترین سوال این پژوهش که ساکنین ساختمان پایدار از چه میزان لذت و اسایش برخوردار هستند پاسخی درست داده شود پژوهشگر با ارائه پرسشنامه به ساکنین دو ساختمان پایدار در دو نقطه از شهر رشت که ارکان پایداری در انها موجود است به نتیجه رسیده و اگر معیار سنجش لذت زندگی میزان درصدی است که ساکنین در اختیار ما قرار داده اند نتیجه به این شکل است که ساکنین تا حد بالایی از شاخص های لذت زندگی در این نوع ساختمان ها را برخوردارند و نسبت به ان احساس رضایت مندی دارند
بررسی تطبیقی رویکردهای سنجش کیفیت در طراحی فضاهای عمومی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین معیارهایی که در ارزیابی شهرها و محیط های شهری لحاظ می شود ، کیفیت عرصه های عمومی شهری موجود در آن است و این واقعیت اجتناب ناپذیر است که کیفیت این فضاها معیار سنجشی برای میزان مطلوبیت شهرها محسوب می شود. یکی از روش هایی که از دهه های گذشته به منظور سنجش کیفیت فضاهای شهری مورد استفاده قرار می گرفت، ارائه پارامترهای مشخص با عنوان مولفه های کیفی محیط بوده است که در نهایت با سنجش مولفه ها ، به میزان مطلوبیت یا عدم مطلوبیت محیط اشاره می گردید. همچنین علاوه بر بیان پارامترهای کیفی ، نظریه پردازان در راستای مطالعات خود مدل هایی برای طبقه بندی این کیفیت ها ارائه کرده اند به نحوی که هر یک از این مدل ها بر اساس دیدگاه مشخص شکل می گیرد که به طبقه بندی خاص خود منجر می شود . اما اینکه کدامیک از این مدل ها می تواند مدل جامع تری برای سنجش مولفه های کیفی محیط معرفی شود ، مشخص نیست . در این پژوهش سعی بر آن است تا در حد مطلوب، با تدوین مفاهیم مشترک و بررسی رویکرد های موجود، مقایسه تطبیقی میان مدل های ارائه شده انجام گیرد و امکانات و محدودیت های هر یک از مدل ها مشخص گردد به ترتیبی که با معرفی مدل جامع تر، بتوان از آن در شناسایی فضاهای مطلوب شهری و تعیین میزان مطلوبیتشان بهره برد.
بررسی بهسازی و نوسازی بافت فرسوده شهر بهبهان با تأکید بر تطبیق بهینه کاربری زمین شهری
حوزههای تخصصی:
بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری از جمله چالش های مهم فراروی مدیریت شهری در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران می باشد که مهم ترین ضرورت توجه به سیمای کالبدی بافت های فرسوده، توجه به فرسودگی روزافزون آنهاست. جلوگیری از تداوم این روند، نیازمند تدوین برنامه ها و طرح های ضربتی چون بهسازی و نوسازی است این مهم ضرورت پرداختن به این مسأله را امری بدیهی می نماید. بنابراین هدف اصلی در این پژوهش، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهر بهبهان، بررسی وضعیت موجود سرانه کاربری ها و تطبیق آنها با طرح جامع پیشنهادی می باشد که ضمن رفع مشکلات بافت فرسوده از طریق طرح های بهسازی و نوسازی می تواند بستر اصلاحات اساسی را در جهت ارتقای وضعیت زندگی مردم این بافت ها فراهم سازد. روش شناسی تحقیق حاضر، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و بررسی های میدانی است. در مرحله تحلیل ابتدا مقادیر و داده های کلیه شاخص ها استخراج می شود، سپس بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به وزن دهی شاخص های مربوطه پرداخته می شود و با استفاده از مدل Vikor، اولویت بهسازی و نوسازی محله های دارای بافت فرسوده مشخص می شود. در نهایت با استفاده از نرم افزار ArcGIS، بر روی نقشه، محله های دارای بافت فرسوده با اولویت بهسازی و نوسازی مشخص می شود. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که اصلاح وضع بناها و محله های شهری، ایجاد شبکه دسترسی مناسب محله، کار گذاشتن خدمات و تاسیسات لازم برای شهروندان و همچنین تنظیم سرانه کاربری های بافت فرسوده براساس یک طرح جامع هماهنگ به نحوی که حالت رکود و رخوت را در این بافت ها از بین ببرد به امر بهسازی و نوسازی وابسته است.
جایگاه اقلیم در ترکیب بندی بناهای معاصر (مطالعه موردی: خانه های دوران قاجار در شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
61 - 74
حوزههای تخصصی:
خانه های دوران قاجار در شهر دزفول، نمونه ای ارزشمند از معماری معاصر ایران به شمار می آیند که به خوبی توانسته اند با شرایط خاص اقلیمی خوزستان هماهنگ شوند. هدف از این پژوهش شناسایی الگوی مسکن قاجاری دزفول و چگونگی تاثیرپذیری آن از اقلیم، به عنوان عنصر هدایت کننده فرایند طراحی معماری است. از این رو با بررسی یازده نمونه از خانه های دوره قاجاریه دزفول و همچنین استفاده از تحلیل داده های حاصل از پرسش نامه های جمع آوری شده از متخصصان آشنا با معماری منطقه، مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها حاکی از آن است که بسیاری از ویژگی های خانه های دزفول به نحوی با متغییرهای فرهنگی، اعتقادی، زیباشناختی، اقتصادی و اجتماعی هماهنگ بوده اند؛ و تمامی آنها بر نقش ممتاز اقلیم در جهت دهی و شکل گیری معماری تأکید می نماید؛ و نشان می دهد که اقلیم چگونه به عنوان بخشی از فرایند طراحی معماری سبب ارتقاء کیفیت مسکن معاصر دزفول شده است.
مفهوم سازی و حقیقت یابی رسالت «سبک زندگی اسلامی» در تبیین معیارهای بُنیادین «مسکن ایرانی اسلامی» در «عصر جهانی شدن»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«جهانی شدن»، نه به مفهوم جغرافیایی بلکه به مفهوم سیاسی و ایدئولوژیک طرحی است که توسط کشورهای ثروتمند و قدرتمند دنیا، تدوین شده و منظور از آن، ادامه سلطه اقتصادی، سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای عالم است. یکی از اشکال نفوذ سلطه در عصر حاضر، از طریق تهاجم فرهنگی است که به واسطه آن، برای تضعیف بنیان های فرهنگی و اعتقادی مردم مسلمان به ویژه کمرنگ کردن سبک زندگی اسلامی تلاش می کند. در حوزه معماری و مسکن نیز، امروزه نسبت به گذشته، فرم ها و فضاهای زیستی، با گرایش به هم شکلی با الگوهای وارداتی و بیگانه با هویت خویش، جامعه را نیز به ازخودبیگانگی دچار کرده اند و کاملاً دگرگون شده اند. به تعبیر مقام معظم رهبری: «یکی از ابعاد پیشرفت با «مفهوم اسلامی»، سبک زندگی کردن، رفتار اجتماعی و شیوه زیستن است»؛ ازاین رو، مفهوم سازی رسالت «سبک زندگی اسلامی» به عنوان ظرف و مقوم شکل دهنده به «مسکن ایرانی اسلامی» باید موردتوجه قرار گیرد. پژوهش حاضر از نوع کیفی و در قالب دو بخش ارائه شد: در بخش اول، اطلاعات لازم در حوزه ارتباط «جهانی شدن» و «سبک زندگی اسلامی» و در مرحله بعد، بررسی ارتباط «سبک زندگی» با «مسکن» در ادوار تاریخی مورد تحلیل قرار گرفت. در بخش دوم، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی واژگان کلیدی پژوهش، موردتحقیق و کندوکاو قرارگرفتند و با استفاده از مؤلفه ها و آثاری که دراین ارتباط هست، به تبیین «اصول و معیارهای بنیادین مسکن ایرانی اسلامی» پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد «روح اسلامی» جاری در فضای سکونت ایرانی مسلمان، در تجلی حقیقت مفهوم «حیات طیبه» به عنوان عالی ترین درجه سبک زندگی اسلامی، در «حیاط خانه ایرانی»، به عنوان قلب تپنده آن معنی می شود.
معرفی اثر-نظری اجمالی به شیوهها و شکلگیری دیوارهها و استحکامات دفاعی به روایت تصویر
حوزههای تخصصی:
بررسی تناسبات حیاط خانه های دوره قاجاریه کاشان
حوزههای تخصصی:
حیاط خانه های سنتی به عنوان قلب خانه، فضایی آرام و بهشت گونه است. فضایی که معمار آن با خلق نوعی خاص از الگوی سکونت، سبزی، طبیعت، خنکی، پاکی هوا و آسایش روان را به زندگی ارمغان می دهد. در این خانه ها، حیاط آن طور خلق می گردید که بهترین مکان برای انجام عملکردهای فضای باز، نیازها و خواسته های کیفی زندگی انسان در مقیاس و اندازه مطلوب باشد.تناسبات خود مفهومی است ریاضی که در معماری بر رابطه اجزا با یکدیگر و با کل تأثیرگذار است که در همه آثار هنری کاربرد دارد و همه آثار در خود نوعی تناسب را دارا می باشند. در این مقاله سعی بر این است تا با بررسی حیاط مرکزی و تناسبات حاکم بر آن ها با روش تحقیق توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به سؤال چگونگی تناسبات در حیاط این خانه ها است. نتایج نشان می دهد هرچه طول حیاط افزایش یافته تقریباً به همان نسبت عرض نیز افزایش یافته و در نهایت این نسبت بین ۱ تا 6/1 متغیر بوده است. حتی این تغییرات در بین خانه هایی با دو یا چند حیاط نیز صدق می کند و بیشترین تناسبات موجود در آن ها 5/1 می باشد.
امکان سنجی وجود گنبد بر فراز کاخ چلیپایی بیشاپور در زمان ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۶
41 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهر بیشاپور در اوایل دوره ساسانی به دستور شاپور یکم بنیان گذاشته شد و عناصر معماری و هنری متعددی از آن به جای مانده است. یکی از این آثار بقایای بنایی موسوم به کاخ چلیپایی است. پلان چلیپایی این بنا با جرزهای عظیمی از سنگ و گچ و با ضخامتی نزدیک به شش متر احاطه شده که فضای مربع شکل مرکزی آن بیش از بیست و دو متر طول دارد. در حال حاضر هیچ گونه نشانه ای از پوشش سقف آن وجود ندارد. فرضیه پژوهش: نظریات پیشین در خصوص شکل سقف احتمالی کاخ چلیپایی بیشاپور بر مستندات استوار نیست. چنانچه گنبدی بر فراز مربع مرکزی پلان چلیپایی متصور شود، بزرگ ترین گنبد سنگی آن دوره در ایران خواهد بود. وجود گنبد بر فراز این بنا و تبعیت آن از فرم گنبدهای متعارف معماری ساسانی فرضیه این تحقیق است. هدف پژوهش: یافتن نشانه هایی که امکان وجود یک پوشش گنبدی را بر روی بنا اثبات کند و سپس شکل اصیل احتمالی سازه آن را براساس شواهد مستدل به تصویر بکشد. روش پژوهش: برای رسیدن به این اهداف از روش مطالعه تطبیقی بهره گرفته شد و نمونه هایی که از نظر تاریخی و سبک معماری و مصالح به این سازه شباهت داشتند بررسی شدند و با محاسبه و مقایسه ابعاد و تناسبات آنها الگویی برای نسبت ابعاد جرزها و دهانه ها در گنبدهای ساسانی به دست آمد. نتیجه گیری: براساس نتایج به دست آمده، ضخامت جرزهای کاخ چلیپایی با میانگین اندازه های نمونه های منتخب بناهای چهارطاقی ایران هم خوانی دارد و امکان بالقوه وجود گنبد بر فراز بخش مربع شکل پلان چلیپایی را ثابت می کند. در خصوص ارتفاع گنبد، دامنه نتایج پراکندگی دارد و ارتفاع فرضی، براساس میانگین، قابلیت ارائه دارد.
Barriers to Sustainable Construction Practices (Case Study: The Role of National Culture)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This s tudy examined national culture dimensions that cons titute barriers to the implementation of sus tainable cons truction practices among cons truction professionals in Nigeria. It deployed S tatis tical Package for the Social Science (SPSS) software to analyze data collected through a ques tionnaire survey. Mean Score Index (MSI) result revealed 47 national culture variables that have great potential for causing barriers to implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria with the MSI range of 3.30 - 4.72. The variables were grouped into six of Hofs tede’s national culture dimensions (large Power Dis tance, Individualism, Masculinity, s trong Uncertainty Avoidance, Short-Term Orientation, and Res traint) with an average MSI range of 3.84 - 4.22. The Kruskal-Wallis H and Mann-Whitney U tes ts indicated that irrespective of organizational and individual characteris tics, there was no significant difference in the national culture of cons truction professionals hindering the implementation of sus tainable cons truction practices in Nigeria (p>0.05); but for Individualism (IDV) and Uncertainty Avoidance (UAI) dimensions which indicated significant differences (p <0.05) due to personal attributes, disposition, and exposure. The study established that the differences have only a small effect (r = 0.171 and 0.156 respectively), signifying that the observed differences in IDV and UAI culture dimensions based on years of experience, were not a result of differences in the sizes of the groups. They then study raised concern for a new way of thinking towards overcoming barriers to implementing sustainable construction practices in Nigeria and suggested for optimization and operationalization of national culture dimensions that support the implementation of sustainable construction practices and eschewing those that cause barriers.
الگوی آموزش معماری بر اساس نظریه قابلیت های محیطی گیبسون(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال دهم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
75 - 84
حوزههای تخصصی:
در این نوشتار، چالش مورد کاوش، یافتن ساختارهایی نظری، منتج از انگاره های علوم رفتاری به منظور بهبود روش آموزشِ فرایند طراحی معماری و ساخت چارچوبی نظری – عملی به منظور تغییر در رویکردها و تقابل با عدم تحول و سکون در نظریه پردازی حوزه روشِ آموزشِ معماری است. افزون براین، هدفِ پژوهش، تعریف و شناسایی شاخصه های منتج از نظریه قابلیت های محیطی گیبسون (افردنس) برای کاربرد در راستای مسئله یادشده است که با بازبینی نظریه ها و رویکردهای مرتبط با آن به حدود مطلوب و نامطلوب، همراه با شناسایی وجه های پنهان و آشکار قابلیت ها، پرداخته شده است. بر این پایه، ویژگی های به کاررفته از نظریه مذکور، دربرگیرنده محدودیت های شناختی، فرهنگی، منطقی، معنایی، ادراکی، کالبدی، طبیعی و انسانی است. روش در این پژوهش به کارگیری ره آوردهای برآمده از بررسی های توصیفی- استنتاجی به منظور دسترسی به نوعی تحلیل استنتاجی – مدل سازی سازمان دهی شده است و سرانجام به ارائه الگویی (مدل) فراگیر برای آموزشِ فرایند طراحی در کارگاه معماری پرداخته شده است.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزههای تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
مطالعه توسعه شهری اصفهان از دوره شاه عباس یکم تا دوره شاه عباس دوم با تأکید بر نقش زاینده رود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
123-141
حوزههای تخصصی:
اصفهان اگرچه از پیش از دوره صفوی شهری واجد اهمیت بود، بخش بزرگی از اعتبار خود را مدیون برگزیده شدن به عنوان پایتخت در این دوره است. این اتفاق به دلایل عمدتاً امنیتی در سال یازدهم حکومت شاه عباس یکم (حک 996 1038ق) رخ داد و به دنبال آن تغییراتی در جهت عمران و بهسازی شهری در اصفهان صورت گرفت. نتیجه مداخله های شهری دوره شاه عباس یکم، توسعه شهری اصفهان به سمت جنوب بود که با محوریت خیابان چهارباغ از زاینده رود عبور می کرد و تا نزدیکی کوه صفه تداوم می یافت. بیشترین مطالعات انجام شده در خصوص توسعه اصفهان به ساخت وسازهای دوره شاه عباس یکم اختصاص دارد که تشکیل دهنده بخش های مهمی از تصویر اصفهان صفوی است. این در صورتی است که به نظر می رسد اصفهان صفوی توسعه ای یکباره نداشته و در دوره های پس از شاه عباس یکم نیز، هم در بخش دولتخانه و هم در حاشیه زاینده رود، تغییرات و افزوده هایی به بخش های سلطنتی رخ داده است. هدف این مقاله، بررسی سیر توسعه دولتخانه اصفهان پس از دوره شاه عباس یکم با تکیه بر نقش منظر زاینده رود در آن است. در این مقاله تلاش شده است تا با نگاهی کیفی و به روش توصیفی تاریخی بر اساس وقایع تاریخی و اسناد موجود، به تغییرات شهری رخ داده در بازه زمانی سال های 1006ق پایتختی اصفهان در زمان شاه عباس یکم تا 1077ق پایان حکومت شاه عباس دوم پرداخته شود. نتایج حاکی از آن است که اگرچه از ابتدای پایتختی اصفهان طرح هایی برای توسعه شهری موجود بوده، این طرح ها و برنامه ها تا پایان حکومت شاه عباس یکم، به توسعه طولی شهر عمدتاً به سوی جنوب منتج شده است. در دوره های بعدی تا انتهای حکومت شاه عباس دوم (حک 1052 1077ق)، حدود توسعه شهری اندکی تغییر کرد؛ به طوری که حاشیه زاینده رود به مکانی برای استقرار دولتخانه نوظهور تبدیل شد. این در حالی است که بخش عمده توسعه عرضی اصفهان ماحصل افزوده های صفوی به دلیل حضور زاینده رود و علاقه شاه عباس دوم به برگزاری جشن هایی در حاشیه آن بوده است.
بررسی و تحلیل شاخص های مسکن در شهر مشهد
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
164-184
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی و افزایش جمعیت در کشورهای در حال توسعه مشکلات متعددی را در بخش های مختلف از جمله مسکن ایجاد کرده است. بررسی شاخص های مسکن اعم از کمی و کیفی در برنامه ریزی ها و توسعه مسکن در شهرها بسیار مفید است. مشهد بعنوان پایتخت معنوی و دومین کلانشهر کشور مشکلات متعددی را در بخش مسکن دارد. در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به ارزیابی و تحلیل شاخص های مسکن شهری در شهر مشهد پرداخته شده است. جامعه آماری در این پژوهش با استفاده از فرمول کوکران 384 نمونه در کل شهر است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش تاپسیس (Topsis)، رگریسیون و ضریب پراکندگی و برای ترسیم نمودارها از نرم افزارSPSS و نقشه ها از نرم افزارArc-GIS کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در سطح بندی مناطق ۱۳ گانه با توجه به شاخصهای 6 گانه و متغییرهای 22 گانه و نهایتاً شاخص ترکیبی بدست آمده از مدل TOPSIS مناطق شهر مشهد از نظر برخورداری از شاخص های بهداشت، اقتصاد، کالبدی، رفاهی،تاسیسات و استحکامی دارای میانگین 34/0 بوده که نشان از پایین بودن امتیاز شاخص ها می باشد و تا رسیدن به حد مطلوب که عدد (1) یک است راهی طولانی در پیش دارد. این شاخص در دو منطقه 9 و 11 بالای میانگین و در یازده منطقه دیگر کمتر از میانگین است که نشان دهنده نابرابری، ناهمگنی و عدم تعادل در بین مناطق شهرداری است. تحلیل رگرسیونی انجام گرفته نیز نشان می دهد شاخص های بهداشتی، تاسیساتی و رفاهی بیشترین و در اولویت بعدی به ترتیب شاخص های، اقتصادی،کالبدی و استحکامی در بخش مسکن در شهر مشهد مؤثر بوده اند. لذا با استفاده از نتایج حاصل شده مناطق نامناسب بعنوان گروه های هدف باید در دارای اولویت برنامه ریزی قرار گیرند.
مطالعه تطبیقی زبان مشترک شعر و معماری درقرون هفتم تا نهم ه.ق در ایران (سبک معماری آذری و شعر سبک عراقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۸ بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱۳
181 - 195
حوزههای تخصصی:
قرن هفتم تا نهم ه.ق با توجه به حادثه مهم این دوره، یعنی حمله ویرانگر مغول، در تاریخ ایران بسیار با اهمیت است. در این دوره شاهد تغییرات فراوانی در عرصه های مختلف اجتماعی، فرهنگی و هنری تحت تأثیر حاکمان مغول در ایران هستیم. معماری و شعر نیز در این دوره، به عنوان دوشاخه اصلی از هنر، از این تغییرات مستثنا نبوده و دچار تغییرات و تحولات فراوانی شدند که به دلیل اهمیت این تغییرات، نیازمند مطالعه بیشتری می باشد. ازاین رو در مقاله حاضر به بررسی تطبیقی معماری و شعر در این دوره که شامل معماری سبک آذری و شعر سبک عراقی می باشد می پردازیم. در حقیقت در این تحقیق بر آنست ابتدا به تشریح ویژگی های سیاسی و اجتماعی دوره مغول بپردازد و سپس در سه نمونه موردی از شعر سبک عراقی و معماری سبک آذری، تأثیرات این ویژگی ها را در شعر و معماری این دوره از تاریخ ایران بررسی کند. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله، روش تاریخ پژوهی تطبیقی می باشد که از نظر هدف، به صورت توسعه ای و بر مبنای ارتقای توصیف ها و تحلیل های انجام شده در پژوهش های پیشین است. یافته اندوزی آن هم به صورت کتابخانه ای و اسنادی و مطالعه تحقیقات پیشین صورت پذیرفت. در جمع بندی اطلاعات به دست آمده نیز از رویکرد تحلیلی تطبیقی بهره گرفته شده است. روش تجزیه و تحلیل داده ها بر اساس مقایسه و تحلیل عقلی نگارندگان استوار است. نتایج نشان داد که به دلیل زمینه مشترک هنرها، شاهد تأثیر شرایط اجتماعی این دوره در محتوا و کالبد آثار معماری و ادبی این دوره می باشیم که از جمله نمود آنها می توان به عظمت یافتن ساختمان ها و رواج ساختن خانقاه در معماری و رواج عرفان و غزل در شعر اشاره کرد.
بررسی تطبیقی ساختمان سازی سنتی و مدرن در اقلیم گرم و خشک (نمونه موردی: یزد)
حوزههای تخصصی:
در مناطق گرم و خشک ایران همواره توجه به معماری اقلیمی و پیروی از سامانه های پایدار زیست اقلیمی همواره مد نظر معماران تجربی گذشته بوده است. پیروی از محرمیت و ابعاد فرهنگی و اقلیمی و همسویی با معماری سلسله مراتبی از فاکتورهای موثر در معماری سنتی شهر یزد می باشد که در اقلیم گرم و خشک قابل بحث و بررسی می باشد. سامانه های کارکردی موثر خانه های سنتی در ادوار گذشته دارای شاکله درونگرای مرکزی و مبنای خانه سازی بر توجه به اقلیم و پتانسیل های اقلیمی بوده که امروزه این امر مهم مورد کم توجهی قرار گرفته است. لذا توجه به نگرش های ساختمانی گذشته هدف پژوهش حاضر تحلیل تطبیقی معماری سنتی و مدرن یزد از بعد ساختمان سازی و حرکت فزاینده رو به جلو می باشد. بنابراین سوال تحقیق بدین گونه است که معماری سنتی بر بعد کالبدی ساختمان در معماری مدرن به چه اندازه تاثیرگذار بوده و میزان تاثیرات آن به چه صورتی بوده است؟ روش تحقیق در پژوهش حاضر به صورت توصیفی-تحلیلی و در قالب مطالعات کتابخانه و اسنادی به بررسی تطبیقی این سیر حرکتی معماری از گذشته تا به حال در منطقه یزد می پردازد. نتایج تحقیق بیانگر توجه معماری مدرن در کشف و نمود هویت تاریخی بناهای گذشته و توجه به ساختمان سازی با نگرش به سامانه های کارکردی معماری اقلیمی در جهت احیاء آن و در قالب راهکارهای نوین و استفاده از پتانسیل های ارزشی گذشته است.
فاکتورهای مؤثر محیطی در طراحی ساختمان های اداری
حوزههای تخصصی:
امروزه محیط کاری در ساختمان های اداری بیش از گذشته اهمیت پیدا کرده اند ازاین رو توجه به چگونگی طراحی محیط کار مورد توجه قرار گرفته است. کارمندان بیش از یک سوم زمان روزانه خود را در فضای محل کار خود مشغول به کار هستند ازاین رو راهکارهای مناسب در جهت تأمین خواسته های جسمی و روحی و بالا بردن آسایش در فضاهای کاری کارمندان ضروری است. شرایط کالبدی ساختمان اداری نقش عمده ای در رضایت مندی و راحتی کارکنان دارد بنابراین طراح می بایست در ابتدا تمامی زوایای طراحی را بررسی و آنالیز کند و بعد اقدام به طراحی کند چراکه رعایت تمامی این عوامل محیطی باعث ایجاد فضایی مناسب و کارآمد می شود و عدم توجه به این عوامل و طراحی نادرست باعث ایجاد اضطراب شغلی و پایین آمدن راندمان کاری می گردد. به همین سبب در این پژوهش به روش اسنادی و کتابخانه ای و با بررسی و تحقیق بروی پژوهش ها و مطالعات پیشین به فاکتورهای محیطی و تأثیرگذار بروی طراحی ساختمان های اداری که موجب افزایش سطح رضایت مندی کاری در کارمندان می گردد پرداخته شده است.
رعایت اصول رویکرد زمینهگرا در طراحی مراکز اقامتی و گردشگری، پاسخی بر چگونگی معرفی خصوصیات منطقه ای و جذب توریسم در استان گیلان
حوزههای تخصصی:
امروزه به دلیل رشد روز افزون جمعیت و شهر نشینی و به طبع آن تغییر در الگوی کار و زندگی و فاصله گرفتن از طبیعت به عنوان بستری برای تأمین آسایش و آرامش روحی و فکری در زندگی مدرن امروزه، نیاز به تفریح و مسافرت را بیش از پیش افزایش داده است. از این رو توسعه مراکز اقامتی و گردشگری ضروری بوده و امری مهم در راستای حیات اجتماعی و فرهنگی شهرها می باشد. از طرفی دیگر در طراحی این مراکز توجه به رویکردهای خاص معماری می تواند در میزان موفقیت آن ها در جذب گردشگر تاثیر گذار باشد. امروزه یکی از مهم ترین مباحث در معماری، طراحی بنا براساس زمینه می باشد. این زمینه می تواند دارای ابعاد مختلفی از جمله اقلیمی، تاریخی، فعالیتی، فرهنگی–اجتماعی و ... باشد. رویکرد زمینه گرا در معماری علاوه بر پیوند طرح و زمینه و همچنین معرفی بهتر خصوصیات منطقه، منجر به جذب گردشگر بیش تر خواهد شد. در این مقاله هدف ارائه اصول زمینه گرایی و انطباق آن با معماری بومی گیلان بوده است تا در نهایت بتوان به جذب گردشگر در منطقه کمک کرد. روش تحقیق به صورت پژوهشی بوده و پس از شناخت رابطه و پیوند میان مراکز اقامتی و گردشگری و معماری زمینه گرا به بیان اهمیت و مزیت احداث چنین مراکزی با رویکرد زمینه گرایی پرداخته می شود. با شناخت اصول زمینه گرایی می توان از آن ها در هر منطقه ای، مطابق با شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی استفاده نمود. یکی از مهم ترین نتایج به دست آمده از این مطالعات، بررسی رابطه میان چگونگی طراحی مراکز گردشگری و اقامتی و میزان تأثیر آن بر جذب گردشگر می باشد.که در نهایت این امر کمک شایانی به افزایش ارتباطات اجتماعی و زندگی گروهی و ثبت و انتقال فرهنگ ها می کند.
تاثیر باد و آفتاب در تعدیل شرایط گرمایی خانه های بوشهر نمونه موردی: خانه گلشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه جنوبی ایران دارای یکی از بحرانی ترین اقلیم های جهان و توجه به مولفه های اقلیمی در فرآیند طراحی خانه ها در این منطقه ضروری است. بکارگیری جریان هوا در کنار محافظت از گرما و تابش از موثرترین راهکارها در تعدیل شرایط گرمایی در مناطق گرم و مرطوب است. همچنین استفاده از تابش خورشید در ماه های سرد سال به تعدیل شرایط گرمایی خانهها در زمستان کمک میکند. خانههای بومی عمدتاً براساس پاسخگویی به نیازهای اقلیمی ساخته شدهاند و خانههای بومی بوشهر دارای الگویی برای استفاده از بادهای محلی و استفاده از مؤلفه تابش در زمستان است. این مقاله با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر شرایط گرمایی را در این خانه بر اساس الگوی اقلیمی آن ها بررسی و به این سوال پاسخ میدهد که تابش و جریانات هوا تا چه حد در تعدیل شرایط گرمایی الگوهای اقلیمی ویژه این خانه موثرند. این مقاله دارای هدفی کاربردی و با روش تصویرسازی و شبیه سازی در نرم افزار دیزاین بیلدر نسخه 4.2.0.045 و مدل آسایش حرارتی اشری 55 و تحلیل اقلیمی با کمک نرم افزار کلایمیت کانسالتنت و مدل حرارتی تطبیقی انجام میشود. بکارگیری الگوی ویژه خانه های بوشهر در خانه گلشن توانسته است در ما ههای بسیار گرم تا اندازه قابل توجهی و در ماههای نیمهگرم کاملا تعدیل کند. این الگو در ماههای سرد نیز شرایط گرمایی داخل خانه را کاملا تعدیل کرده و نیاز به دستگاههای گرمایشی را به صفر رسانده است. با بکارگیری این الگوها در خانه های امروز میتوان در ماههای بسیار گرم بار دستگاههای مکانیکی را به اندازه قابل توجهی کم کرد و در ماههای نیمه گرم و سرد نیاز به دستگاههای مکانیکی را به صفر رساند. نتایج نشان داد مصالح دیوارها تا حد زیادی سبب گرم شدن فضاهای داخلی در طول شبهای ماههای گرم میشود؛ لذا این الگوها را میتوان با تغییر مصالح دیوارها به مصالح سب کتر بهبود بخشید.