فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، ماده خامی از جامعه مدنی است که از تعامل روزمره مردم به دست می آید. این گونه از سرمایه مستقیماً قابل مشاهده و اندازه گیری نیست اما مظاهر و پیامدهای آن قابل اندازه گیری هستند. در مطالعه حاضر تعریف پاتنام مد نظر قرار گرفته است؛ چرا که عملیاتی کردن سرمایه اجتماعی از نظر شبکه ها، هنجارها و اعتماد در اجتماع جذابیت شهودی دارد و پیدا کردن ارتباط افراد با این ویژگی ها آسان است. رتبه بندی های جهانی حاکی از این است که یکی از چالش های امروز ما رو به افول نهادن امنیت و سرمایه اجتماعی می باشد. از این رو هدف مطالعه حاضر تبیین رابطه همبستگی میان سرمایه اجتماعی و امنیت عمومی است. نمونه موردی این مطالعه استان های ایران می باشد. داده های مورد نیاز با استفاده از اطلاعات سالنامه آماری سال 1398، آمار بانک مرکزی و موج سوم پیمایش ملی ارزش ها و نگرش های ایرانیان گردآروی شد. پردازش داده ها با استفاده از مدل انعکاسی معادلات ساختاری مبتنی بر واریانس با استفاده از نرم افزار Smart PLS انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که سرمایه اجتماعی ساختاری و شناختی، 55.6 درصد از تغییرات واریانس متغیر امنیت عمومی را تبیین می نمایند. نتایج بدست آمده، فرضیه تحقیق مبنی بر تاثیر مثبت و معنادار سرمایه اجتماعی بر امنیت عمومی را تائید می نماید.
فضای پرت: واکاوی وجوه، تحلیل ساختار فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا محمل ظهور عواطف، شکل گیری تجارب و کنش های انسانی است. ویژگیهای فیزیکی فضا، عامل القاء معانی و ایجاد احساسات در افراد است. فضای رفیع، جادار، دلباز و مطلوب، معانی مثبت فضایی هستند که برآیند توافق جمعی احساسات انسانی است. در نقطه مقابل، فضا بعضا نامطلوب ادراک می شود و به آن صفاتی چون بی روح، ناامن، آشفته، پیچیده و ... اتلاق میگردد. انجام پژوهش به منظور شناخت صفات نامطلوب محیطی به میزان مطالعه در جهت ارتقاء ویژگیهای مثبت فضا اهمیت دارد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد بررسی یکی از صفات پرکاربرد- والبته نامساعد- فضا است. شناخت وجوه فضای پرت، ضمن وابستگی عمیق به مولفه های اقتصادی، به جهت مغایرت با مبانی حوزه معماری (همنشینی، تناسبات، عملکرد و ...) ضرورت مضاعف می یابد. براین اساس، این مقاله به روش اکتشافی و از طریق واژگان کدگذاری شده مستخرج از مصاحبه با دو گروه جامعه آماری شامل 30 نفر از کاربران پنج آپارتمان مسکونی شهر تهران و 10 نفر از متخصصین و طراحان، به تحلیل مشخصه های "فضای پرت" می پردازد. محصول این تحلیل، تبیین فضای پرت از منظر فضای کالبدی، فضای ادراکی، فضای شناختی و قرارگاه رفتاری و و آگاه نمودن کاربران و عاملان امر طراحی و ساخت فضا نسبت به روش های کنترل این صفت فضایی است.
روند توسعه فضایی کالبدی حاشیهنشینی و شکلگیری کشمکش های ارضی (اتنوگرافی نهادی حاشیه نشینی در ناحیه منفصل نایسر شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
121 - 159
حوزههای تخصصی:
ناحیه منفصل شهری نایسر بزرگ ترین ناحیه ای است که بیشترین میزان جمعیت را در شهر سنندج دارا بوده و به موازات آن بیشترین چالش ها و مسائل را به خود اختصاص داده است. ازجمله این چالش ها و مسائل، مسئله مالکیت و مسکن است که علاوه بر برنامه ریزان و مسئولان، ساکنان و مالکان اراضی این منطقه را هم درگیر خود کرده است. پژوهش حاضر، با در نظر داشتن نظریه بازآفرینی شهری و روند کنونی درپی تحلیل چگونگی توسعه فضایی_ کالبدی این ناحیه و کشمکش های ارضی شکل گرفته آن و ارائه حق مالکیت و مسکن به ساکنان این ناحیه است. روش مورداستفاده، روش مردم نگاری نهادی بوده که با استفاده از داده های مصاحبه ی نیمه ساخت یافته با ۲۵ نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری و همچنین معتمدین محلی و گردآوری آمار و اطلاعات نهادی مربوط به اقدامات انجام شده به وضعیت موجود پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که به سبب قدرت مالکان و بنگاه داران و همچنین نهادهایی همچون شهرداری، حاشیه نشینان در این کشمکش ها طردشده و مجبور به پذیرش وضع موجود شده اند. مقولات روستایی بودن زیرساخت های شهری، ساخت وساز بی رویه و قاچاق خدمات شهری، نبود برنامه ریزی راهبردی شهری، نبود اعتبارات کافی و عدم تعامل سازمان های ذی دخل شرایط ناپایداری اجتماعی_ اقتصادی این ناحیه را سبب شده است.
کارکرد مولد و صادرات محور مناطق ویژه اقتصادی بندری در توسعه درون زای منطقه ای موردکاوی منطقه ویژه اقتصادی بندرامیرآباد
حوزههای تخصصی:
تعیین مناطق ویژه اقتصادی، بستری برای توسعه درون زای منطقه ای در حوزه های تاثیر آن ها است. برنامه ریزی برای تشکیل مناطق با مزیت نسبی، زمینه توسعه مبتنی بر تولید در خود مناطق است. هدف پژوهش حاضر تعیین نقش و تاثیر تولید درمنطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد و تاثیر آن بر توسعه منطقه ای به عنوان یک بندر نسل سوم است. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده است. با استفاده از اسناد کتابخانه ای تعیین شاخص های توسعه، تعیین و با روش های پیمایش، مصاحبه، بررسی داده های گمرک، عکس ها و برداشت های پژوهشگر، شاخص های شش گانه، ارزیابی و تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که بیشتر سرمایه گذاری ها به سمت فعالیت های واردات محور (انبار، مخازن و سیلو) رفته است. درحالی که بیشترین سهم اشتغال در بخش های تولیدی مانند صنایع چوب و مصالح ساختمانی است که این فعالیت ها ظرفیت های بالفعل و بالقوه صادراتی نسبی بالایی دارند و علی رغم ظرفیت مناسب این فعالیت های صادراتی، تعداد کمتری از واحدهای سرمایه گذاری را دارند. برای خروج از وضعیت موجود و رونق تولید در منطقه رویکردهای جذب سرمایه گذاری های لازم در صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات باغی و دامی، ایجاد خوشه های صنعتی پشتیبان، توسعه صنایع تب دیلی و تکمیل ی می تواند دنبال شود و دیپلماسی دریایی درراستای گسترش تعاملات تجاری اوراسیا و برنامه ریزی برای شکوفایی هرچه بیشتر واحدهای مولد صنعتی و کشاورزی مجاور منطقه ویژه را تقویت کند. با اولویت بخشی و تقویت فعالیت های مولد و صادرات محور منطقه ویژه اقتصادی بندر امیرآباد توسعه درون زا و تولیدمحور در منطقه بندری شمال کشور می تواند بیش از پیش محقق شود.
نقش معماری سبز در کاهش آلودگی های محیط زیست در مجموعه گردشگری عباس آباد همدان
حوزههای تخصصی:
امروزه معماری و ساخت و ساز یکی از حوزه هایی است که توسعه پایدار خواهان برتری آن در عملکردهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی است.پیدایش و گسترش معماری سبز با بهره گیری از اصولی چون حفاظت از انرژی، کار با اقلیم، احترام به کاربران و گشایش جدیدی در معماری ایجاد کرد. هدف این مطالعه دستیابی به الگوهای مناسب اقلیمی و اصول حاکم بر آنها در طراحی مجموعه فرهنگی گردشگری عباس آباد همدان است. با استفاده از بازدیدهای میدانی، مصاحبه با کارشناسان و میانگین آلودگی هوا می توان الگوهای مناسب و بهینه اقلیمی را به دست آورد و با توجه به آن مجموعه ای طراحی کرد که با بهره گیری از معماری سبز، آلودگی های زیست محیطی منطقه مذکور را کاهش دهد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بام سبز یکی از عواملی است که از آن می توان برای افزایش فضای سبز و افزایش کیفیت محیط زیست بهره برد. همچنین می توان اذعان داشت که استفاده از بام سبز و توجه به پوشش گیاهی بویژه در مناطق گردشگری استان به دلیل حجم بالای ورود مسافران و به دنبال آن وسایل نقلیه از مهم ترین عواملی است که باعث کاهش آلودگی زیست محیطی این منطقه شده است.
ارزیابی عملکرد پروژه های محرک توسعه از دیدگاه ساکنین محلات هدف بر اساس مدل تحلیل شکاف (مطالعه موردی: پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
59 - 72
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف ارزیابی اثرات پروژه احیای کارخانه کبریت سازی زنجان در ارتقای کیفی محله به سنجش ادراکات و انتظارات ساکنین محله از ابعاد و عوامل توسعه و تحرک محلی می پردازد. این تحقیق از نوع کاربردی بوده و به روش ارزیابی با مدل تحلیل شکاف تهیه شده است. جمع آوری داده ها از طریق کتابخانه ای و پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و تحلیل آن ها با استفاده از آزمون های آماری ANOVA وT انجام پذیرفته است. امتیاز بالای انتظار ساکنین از ابعاد توسعه و تحرک (23/4) و امتیاز پایین ادراک آنان (26/3) نشان دهنده وجود تفاوت بین ادراکات و انتظارات ساکنین بعد از اجرای پروژه است که با شکاف معنادار (97/0-) مؤید فرضیه دوم تحقیق است. همچنین یافته های حاصل از تحقیق حاکی از وجود تفاوت معنا دار بین انتظار و ادراک پاسخ دهندگان برحسب سابقه سکونت آن هاست اما در رابطه با جنسیت علیرغم وجود شکاف بین نظرات، تفاوت معنا داری ازنظر ادراک و انتظار بین مرد و زن یافت نشد.
آمایش دفاعی روستاهای مرزی با نگرش پدافند غیرعامل؛ مطالعه موردی: روستاهای مرزی پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۱۴-۹۹
حوزههای تخصصی:
یکی از پیامدهای نامطلوب سیاست های توسعه ای کشور در مناطق مرزی گسیختگی در ساختار فضایی است که بازتاب این سیاست ها به صورت برهم خوردن تعادل و توازن در رشد درون زای سکونتگاه ها در سطوح مختلف، نابسامانی در نظام فضایی - مکانی مجموعه های انسانی و گسستگی در روابط فضایی و نابسامانی در عملکردهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، اداری و کالبدی و درنهایت انزوای جغرافیایی و توسعه نیافتگی مشهود است. با یک بررسی اجمالی می توان به جایگاه ﺿﻌیﻒ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮﺯی ﻭ حاشیه ای ﺩﺭ ﻣﻘﺎیﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﻣﺮکﺰی کﺸﻮﺭ ﺩﺭ ﻓﺮایﻨﺪ توسعه فضایی، ﺍﻣﻨیﺖ ﻓﺮﺍﮔیﺮ ﻭ ﻋﺪﺍﻟﺖ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋی ﭘی ﺑﺮﺩ. پژوهش حاضر با جامعه آماری سکونتگاه های روستایی شهرستان پیرانشهر در استان آذربایجان غربی از نوع کاربردی عملی است که با روش توصیفی - تحلیلی، نگرش حل مسئله سیستمی و ابزارهای گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - اسنادی و پیمایشی - میدانی بر مبنای طرح های توسعه روستایی و تأکید بر رویکرد پدافند غیرعامل به عنوان رویکردی امنیت ساز و دفاع محور انجام گرفته است. تحلیل یافته های فضایی - مکانی به وسیله GIS و با استفاده از ﻓﺮایﻨﺪ تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی صورت پذیرفته است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که از 147 روستای شهرستان، بیش از 60 روستا که بیشتر از 40 درصد جمعیت مناطق روستایی را تشکیل می دهند در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد و زیاد هستند. همچنین بیشترین میزان آسیب پذیری در سکونتگاه های روستایی سه دهستان لاهیجان غربی، پیران و منگور غربی مشاهده می شود که دهستان های مرزی به شمار می روند.
ادراک متفاوت گروه های سنی از نشانه های معنایی و بصری مؤثر بر هویت محیطی (مطالعه موردی: محله فهادان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
107-126
حوزههای تخصصی:
هویت در سیمای محیط های مصنوع همواره برگرفته از مؤلفه های انسانی و علوم رفتاری است که این هویت در محله هایی که دارای قدمت و بافت تاریخی، به علت کاربرد متعدد نشانه های معنایی و هویتی منتسب به فرهنگ دارای ارزش بیشتری هستند که در گروه های مختلف سنی با بکار گیری نشانه ها می تواند نمود دیگری ازنظر آن ها داشته باشد. لذا در این پژوهش سعی شده است باهدف بررسی تأثیر نشانه های بصری و معنایی که منجر به هویتمندی بافت قدیم شهری بر ادراک متفاوت سه گروه سنی جوان، میان سال و کهن سال می شوند، به شناسایی این عوامل از دیدگاه خبرگان و کاربران فضایی بپردازد. روش تحقیق ترکیبی از نوع کیفی-کمی است که در قسمت استخراج متغیرها از مصاحبه نیمه ساختاریافته با تکنیک کدگذاری و تقلیل داده ها در نرم افزار ATLAS.TI استفاده می شود و در بخش کمی از نرم افزار JMP برای تحلیل آمار استنباطی و همبستگی گروه های سنی و ترسیم برازش منحنی استفاده می شود. نتایج نشان می دهد که در گروه های سنی 40-60 و 20-40 تقریباً توجه به نشانه های ادراکی و بصری در یک فضا برابر است که ضریب همبستگی 76/0 حاکی از این امر است. به طورکلی می توان این گونه بیان نمود که برای طراحی نشانه های ادراکی و بصری در یک فضا گروه های سنی 20-60 سال به یک صورت فکر می کنند و می توان از نتایج یک گروه برای تبیین رفتار گروه دیگر استفاده نمود، اما این امر در گروه سنی 60 تا 80 سال وجود ندارد و نیاز است قبل از طراحی محیطی با این خصوصیات، نظرات این گروه سنی جدا موردبررسی قرار گیرد؛ اما با توجه به نمودارها مشخص می شود که نشانه های ادراکی و بصری در گروه های سنی 40-60 و 60-80 دارای همبستگی بیشتری هستند به نظر می رسد نوع نگاه گروه های سنی 60-80 در امتیازدهی به نشانه ها دارای تفاوت بوده و با گذر زمان این تفاوت بیشتر هم می شود این امر با توجه به ضرایب تعیین به دست آمده این امر را تائید می کند که باید در طراحی ها مبتنی بر نشانه های ادراکی و بصری به این امر توجه ویژه ای نمود. درنتیجه گیری این پژوهش، محله فهادان به عنوان یک بافت غنی با داشتن نشانه های بصری و ادراکی گوناگون، ابتدا از جنبه های مختلف مورد استخراج و سپس ارزیابی قرار می گیرند. نشانه های استخراج شده در ابعاد فضایی، کالبدی، عرفانی، اقلیمی و اجتماعی قابل دسته بندی هستند.
بازخوانی خانه های تهران از ادبیات داستانی معاصر در بازه زمانی 1330 تا 1357(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
91 - 110
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : پژوهش های بسیاری در حیطه فضای خانه جهت شناخت کیفیت این مکان مهم صورت گرفته اند. خانه ایرانی به لحاظ داشتن کیفیت بالا، پاسخ گوی اکثر نیازهای افراد است، زیرا در خانه ایرانی، علاوه بر کالبد، به جنبه های معنایی نیز توجه می شود که متأسفانه امروزه کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. بدین منظور در طرح و ساخت یک خانه، باید به نیازهای مادی و معنوی افراد اهمیت داده شود.
ضرورت پژوهش : زمینه های تأثیرگذار بر خانه های گذشته به لحاظ معنا و کالبد، به منظور به کارگیری و ارتقای کیفیت خانه های امروزی بررسی شوند. همچنین می توان معماری خانه را با خوانشی دیگر نیز بررسی کرد که در این میان بستر داستان ها سرشار از وقایع و حوادث زندگی روزمره افراد است. داستان های توصیفی شهر تهران از دهه 30 به بعد دوره پهلوی دوم انتخاب شده اند که اوج فعالیت نویسندگان است.
هدف پژوهش : بررسی مؤلفه های تأثیرگذار معنا و کالبد در فضاهای مختلف خانه های تهران در دهه 30 تا 50 که به آرامش و احساسات فردی اهمیت داده اند.
روش پژوهش : این تحقیق با رویکرد کیفی انجام شده است که با رهیافت تحلیل محتوای متن و فهم و اکتشاف، پلان های کلی از خانه ها با توجه به مؤلفه های استخراج شده، شبیه سازی شده اند.
نتیجه گیری : روند تغییرات تدریجی معنایی و کالبدی در خانه های دوره مذکور شامل حذف تدریجی اتاق های گوشه حیاط، حذف هشتی و تبدیل شدن به دالان و راهروی ورودی و در نهایت به یک سطح جداکننده، تبدیل حوض به استخر، ایجاد حیاط خلوت در ورودی، تراس در طبقات بالای خانه های مدرن، وجود مؤلفه هایی چون شفافیت، تنوع رفتاری، خلوت به دلیل تنوع فضایی، احترام به طبیعت، وجود انواع فضاهای بسته، نیمه باز و باز در اکثر خانه هاست.
کاربرد ابزار هوش مصنوعی در پیش بینی مصرف انرژی ساختمان
حوزههای تخصصی:
مصرف انرژی در بخش ساختمان ها به ویژه در ساختمان های مسکونی به دلیل توسعه اجتماعی و شهرنشینی، بیشترین سهم را در بین کلیه بخش های مصرف به خود اختصاص داده است. از فاکتورهای تعیین کننده ی میزان مصرف انرژی در ساختمان می توان به شرایط آب و هوایی و اقلیمی محل احداث ساختمان، مواد و مصالح بکار رفته در پوسته و جداره های خارجی ساختمان، نوع معماری و سازه ساختمان، تأسیسات مرکزی ساختمان(گرمایش، سرمایش، تهویه مطبوع و روشنایی)، لوازم و تجهیزات مصرف کننده (لوازم برقی و تجهیزات اداری) اشاره نمود. ازاین رو استفاده بهینه و ممانعت از هدر رفتن امکانات و گام برداشتن در جهت صرفه جویی و افزایش کارایی ساختمان، امری اساسی است. داده های بزرگ، منابع محاسباتی قدرتمند و مقرون به صرفه و الگوریتم های پیشرفته یادگیری ماشین در دهه های گذشته مورد تحقیق در بخش ساختمان ها بوده اند و پتانسیل خود را برای افزایش کارایی ساختمان نشان داده اند. اخیراً، هوش مصنوعی و به طورکلی تکنیک های یادگیری ماشین به طور خاص در پیش بینی و عملکرد انرژی ساختمان نقش مؤثری داشته و به همین ترتیب می توانند در بحث مصرف انرژی، مدیریت، صرفه جویی تر مصرف و در نهایت ایجاد راحتی و آسایش نقش بسزایی داشته باشند. هدف از این پژوهش، شناسایی ابزارهای هوش مصنوعی و کاربرد آن ها در بررسی مصرف انرژی می باشد.
شناسایی مؤلفه های معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه شهروندان؛ مطالعه موردی: آپارتمان های شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نما یکی از عناصر تأثیرگذار بر کیفیت بصری یک بنا می باشد و شناخت اولیه هر فرد از بنا از این طریق صورت می گیرد. تابحال ادراک معانی نماها بیشتر در حوزه شهرسازی مورد توجه قرار گرفته و معانی نماها در مقیاس معماری کمتر مورد پژوهش متخصصان عرصه معماری قرار گرفته است. لذا پژوهش حاضر به شناسایی مؤلفه های معنای نماهای آپارتمان های مسکونی اردبیل از دیدگاه شهروندان پرداخته است. از همین رو در پژوهش حاضر تلاش شده است که به این پرسش پاسخ دهد که مؤلفه های معنای نماهای آپارتمان های مسکونی از دیدگاه شهروندان چیست؟ این پژوهش دارای رویکردی ترکیبی بوده است. بخش کیفی با استفاده از روش گراندد تئوری و بخش کمی با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام گرفته است. ابزار جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی مصاحبه های عمیق و نیمه ساختار یافته با شهروندان اردبیل بوده است و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخت بوده که روایی و پایایی آن بررسی شده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مکس کیودا و روش مقایسه مداوم در طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که مؤلفه های تأثیرگذار بر معنای نما، شامل نه مؤلفه: عوامل فرهنگی اجتماعی، سبک زندگی، عوامل اقتصادی، عوامل محیطی، قوانین شهری، کیفیت بصری، سابقه ذهنی، رسانه ها، وضعیت اجرا می باشد.
آمایش شهری؛ باز اندیشی در ساختار طرح های توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
23 - 37
حوزههای تخصصی:
علیرغم قدمت درخشان برنامه ریزی مدرن در کشور و تجربه نزدیک به 5 دهه تهیه، تصویب و اجرای طرح ها و برنامه های توسعه شهری، معمولاً اجرای این طرح ها در محیط های شهری با تأخیر شدید ناشی از تغییر ارگانیک شهر مواجه شده و در عمل توفیق چندانی به همراه نداشته اند.سیستم فعلی توسعه و برنامه ریزی شهری در ایران بسیار متمرکز بوده و موقعیت بومی و محلی آن، در تناقض با شرایط جهانی است. محدودیت های ایجاد شده توسط برنامه های توسعه شهری متمرکز در کشور، تعدد مسئولیت ها و مدیریت در توسعه شهری، مشکلات دیگری را در فرآیند برنامه ریزی شهری به وجود می آورد. علاوه بر این، برنامه های شهری باید به اندازه کافی انعطاف پذیر باشند تا بتوانند با تغییرات و توسعه سریع شهری و جهانی سازگاری لازم را داشته باشند. با توجه به شرایط و مسائل خاصِ کشور و با عنایت به عدم برآورده شدن اهداف نهایی برنامه های توسعه شهری که با تبعیت از الگوهای رایج غربی و عمدتاً بر مبنای رویکردهای جامع و بعضاً استراتژیک تهیه و تدوین شده اند، اسناد برنامه ریزی و توسعه شهری کشور، شرایط متفاوتی داشته و توجه ویژه ای با رویکرد نوین می-طلبد. در همین راستا با توجه به ماهیت کیفی-توصیفی و مبتنی بر نقد این مقاله، روش آن تحلیلی و استنباطی بوده و سعی شده است مهم ترین مسائل و چالش های طرح های توسعه شهری بررسی و شناسایی شوند. در ادامه بازاندیشی در طرح های توسعه شهری کشور با تشریح اهداف و انتظارات جدید از برنامه ریزی مطرح گردیده و نهایتاً دستاوردها، اهداف و اصول اساسیِ سند آمایش شهری در مقایسه با برنامه های موجود و رایجِ کشور، به عنوان رهیافتی نوین در نظام و فرآیند برنامه ریزی تبیین می گردد.
سنجش پایداری کاربری های شهری در سکونتگاه های غیررسمی (نمونه موردی محله های اسلامیه و دولت آباد، کرمانشاه)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 137
حوزههای تخصصی:
در نبود برنامه ریزی مناسب برای فقرای شهری، این فقرا هستند که دست به برنامه ریزی می زنند و سکونتگاه هایی را به صورت خودانگیخته به وجود می آورند که به دلیل عدم توجه سیاست گذاران شهری، یکی از نتایج آن عدم توجه به توسعه شهری پایدار می تواند باشد. در محله های اسلامیه و پهنه ی غربی دولت آباد شهر کرمانشاه نیز، اجرایی نشدن طرح تفصیلی شهری به خصوص در احداث کاربری های مصوب، منجر به تضعیف کاربری های خدمات شهری در این محله ها شده است. هدف از این پژوهش تعریف شاخص های پایداری کاربری اراضی شهری است تا از این طریق بتوان پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی به ویژه محله دولت آباد شهر کرمانشاه را ارزیابی نمود.در این پژوهش با استفاده از دو روش مقایسه ی روند در طول یک زمان و مقایسه با استانداردها به صورت مطلق با استفاده از روش تحلیل SWOT نقش عوامل مختلف را در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بر پایداری کالبدی محله دولت آباد سنجیده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که در محله های مورد بررسی در بعد کالبدی به جز دو شاخص پوشش پیاده روها و سرانه کاربری ها به استثنای کاربری تجاری، مطلوبیت لازم وجود دارد. در بعد اجتماعی و اقتصادی نیز، دو شاخص تراکم جمعیتی و حس تعلق به مکان از نظر پایداری در این محله ها مطلوب است، اما همکاری با سازمان های دولتی و اشتغال به فعالیت های غیررسمی، پایداری اقتصادی را تحت تأثیر منفی قرار داده است. در شاخص های امنیت و ایمنی، ارزش زمین و املاک، نظافت و پسماند و فضای سبز نیز در این محله ها ناپایداری وجود دارد.
ارزیابی شاخص های کیفیت فضای عمومی شهری از منظر تحقق استانداردهای اجرایی طرح اتاق مادر و کودک ( بوستان ملت ملک شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
شاید در حال حاضر توجه به نیازهای گروه های سنی مختلف از اولویت فضاهای شهری محسوب می گردد و نیازمند توجه خاص و ویژه برای توسعه و گسترش فضاهای عمومی شهری متناسب با کلیه نیازهای شهروندان می باشد. هدف این پژوهش، شناسایی مولفه های موثر بر ارتقای کیفی فضاهای عمومی شهر برای کودکان، بر مبنای استانداردهای اجرایی اتاق مادر و کودک است. با توجه به تدوین استاندارد ملی ایران شماره 15745: اتاق مادر کودک – الزامات عمومی در سال 1397 و نیز سایر اسناد فرا دستی آن، بررسی و شناسایی ابعاد مختلف اجرای این طرح در اماکن عمومی ضروری به نظر می رسد. براین اساس ارزیابی میزان شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری با وجود تحقق اجرایی اتاق مادر و کودک ، به عنوان پرسش در پژوهش حاضر مطرح می گردد. لذا دو گروه مادران دارای فرزند و سایر استفاده کنندگان فضا به عنوان مشارکت کنندگان در این پژوهش می باشند و محدوده مورد مطالعه یوستان ملت در محدوده شهری ملک شهر اصفهان در نظر گرفته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS بوده و آزمون کولموگروف اسمیرنوف غیر نرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون ناپارامتریک کروسکال والیس استفاده شده است. نتایج آزمون کروسکال والیس نشان داد که تمامی شاخص های کیفیت فضای عمومی شهری مورد بررسی در تحقیق با 000.0= sig و سطح اطمینان 95 درصد اختلاف معناداری بر شاخص های کیفیت فضاهای عمومی شهری در صورت تحقق اجرایی اتاق مادر و کودک در دو گروه مشارکت کنندگان وجود دارد.
تحلیل مکانیزم های جابجایی در سازه سقف های های تغییرفرم پذیر بر اساس بررسی نمونه های شاخص جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
195 - 213
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر استفاده از سازه های باز و بسته شونده به دلیل قابلیت آن ها در دستیابی به یک معماری پویا و انعطاف پذیر موردتوجه بسیاری از معماران و مهندسان قرارگرفته است. سقف های تغییرفرم پذیر با تامین شرایط مطلوب و متفاوت برای یک فضای مشخص و ایجاد پویایی و انعطاف پذیری برای بنا، جایگاه ویژه ای در بسیاری از پروژه های موفق جهانی دارد. در این پژوهش مکانیزم های حرکتی سقف های متحرک بررسی و تحلیل شده است. ساختار حرکتی سقف های تغییرفرم پذیر در چهارگروه مکانیزم صلب، غشایی، قیچی سان و چتری دسته بندی شده و ضمن تشریح جزئیات و نحوه تغییرفرم در هر مکانیزم، یک پروژه شاخص به عنوان مصداق هر گروه تحلیل شده است. سپس با بررسی مشخصات ۶۰ پروژه شاخص جهانی که در حدود شش دهه اخیر احداث و در آن از سیستم سقف های تغییرفرم پذیر استفاده شده، ویژگی های مهم این سازه ها تحلیل و ارزیابی شده است. تحلیل ها نشان می دهد که استفاده از سقف های تغییرفرم پذیر در حدود دو دهه اخیر توسعه چشمگیری پیدا کرده و برای پوشش استادیوم ها و اماکن ورزشی به طور گسترده ای استفاده شده است. در بین مکانیزم های حرکتی، مکانیزم صلب و در مرحله بعد مکانیزم غشایی بیشترین کاربرد را داشته و سیستم سازه خرپا و سازه کابلی بیش از سایر سیستم ها استفاده شده است. این سقف ها برای پوشش دهانه های تا بیش از 300 متر نیز مورد استفاده قرار گرفته و نسبت طول دهانه به ضخامت سقف از حدود 30 تا 240 تغییر می کند و بیشترین مقدار آن برای مکانیزم غشایی است. برای پوشش سقف های متحرک در چهار گروه، عمدتا از مصالح سبک شامل تفلون، ETFE و PVC استفاده شده است.
ادراک روان شناختی وابسته به الگوها و فرم های طبیعی در طراحی معماری با آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS)
منبع:
بوطیقای معماری سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۲
99-116
حوزههای تخصصی:
سوال این است که آیا برداشت از طبیعی بودن در معماری با الگوهای بصری عینی ارتباط دارد، و تأثیر الگوهای طبیعی بر ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری چیست؟ آزمایش های تجربی آزمایشگاهی نشان داد که الگوهای بصری معماری بیش از نیمی از واریانس ارزش گذاری طبیعی بودن را توضیح داده و مشخص گردید که رتبه های ترجیحی زیبایی شناختی از نزدیک با الگوها در معماری طبیعی ارتباط دارند. روش تحقیق آزمایشگاهی بوده که شرکت کنندگان در مرتب سازی تصویر شرکت نمودند، و آنالیز مقیاس چندبعدی (MDS) بر روی داده ها انجام شده تا ابعاد پنهانی که به قضاوت های شباهت صحنه جهت می دهد مشخص گردد. طبیعی بودن و رتبه بندی ترجیحی هر دو به شدت با بعد MDS ارتباط دارد. ما این بعد را به عنوان نمایانگر برداشت های نهفته از زیبایی شناسی طبیعت گرایانه تفسیر نموده و دریافت شد که این بعد اثرات الگوهای طبیعی واسطه ترجیح طبیعت می باشند. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوهای بصری طبیعت-گرایانه ممکن است نقش مهمی در ارزیابی زیبایی شناختی عرصه های معماری داشته باشند.
مطالعه در معماری ایران، برای فهم رابطه ریاضی و هندسه در شکل گیری آن
حوزههای تخصصی:
معماری، هنر و دانش سامان دهی و نظم دادن به فضا است؛ با نگاهی گذرا به بناها و آثار دوره های مختلف معماری، شاهد آن هستیم که معماران و هنرمندان دوره های مختلف، برای رسیدن به این هدف، از علوم و ابزارهای مختلفی استفاده می کردند که یکی از مهم ترین آن ها، بهره گیری از دانش ریاضیات و هندسه می باشد که تأثیر بسزایی در مراحل مختلف خلق یک اثر معماری دارد. بررسی دلایل اهمیت هندسه در هنر و معماری و شکل های انعکاس آن در کل ساختار و اجزای بنا، با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه، مهم است. در دوره های اخیر، با بررسی بناهای موجود، شاهد کمرنگ شدن و تغییر نحوه استفاده از هندسه در رابطه با معماری و شهرسازی هستیم که اکثراً باعث ایجاد آشفتگی و ناهماهنگی در معماری و شهرسازی ایران شده است. در این پژوهش با پاسخ به این سال که ریاضیات و هندسه چه نقش و تأثیری بر شکل گیری معماری داشته و معماران در چه زمینه هایی از آن بهره می بردند، سعی می گردد تا با دسته بندی کاربردهای هندسه در معماری بتوان گامی در جهت حفظ یکپارچگی و شکوه معماری ایران برداریم. این تحقیق از نوع توصیفی تحلیلی بوده و هدف از آن شناخت رابطه میان هندسه و ریاضیات با معماری است. یافته ها نشان دهنده این است که انسان همواره با هندسه آشنا بوده و در هر دوره متناسب با نیازهای خود و امکاناتی که در اختیار داشته در زمینه های مختلف از دانش هندسه و ریاضیات بهره گرفته است؛ که می توان آن ها را در سه مقیاس کلان (طراحی شهری)، میانه (معماری) و خرد (تزئینات و هنرهای وابسته به معماری) دسته بندی نمود که ارتباط میان این سه مقیاس نیز همواره توسط هندسه تأمین می شود.
بررسی سیر تحولات فضا و هندسه در معماری مسجد جامع اصفهان مبتنی بر مبانی حکمت هنر اسلامی
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های امروز در حوزه ی معماری این مسئله است که برخی از ساختمان های معاصر، تاثیرگذاری کمتری روی مخاطب دارند. گویا تنها ساختاری تشکیل شده از مصالح هستند، زیرا این بناها در هدف آبادانی و مراقبت از محیط زندگی بشر موفق عمل نکرده اند. معماری به عنوان شناسنامه ای از افکار، پیشرفت و تاثیرات محیطی است که باید به زیر مجموعه های سازنده ی آن توجه گردد. با نظرات متعددی که امروزه در بخش حکمت نظری و عملی وجود دارد، تعریف از معماری دچار نقص هایی شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به تعریف کاملی از معماری در ابعاد مادی و معنوی لایه های وجودی انسان و نیازهای او بود و می توان فضا و هندسه را بستری برای پاسخ گویی به نیازها دانست که با نمودار پنج مرحله ای خلق آثار بر اساس حکمت اسلامی روند رسیدن به این مهم پایه ریزی شده است. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل محتوا و مصداق پژوهی با استفاده از ابزار کتابخانه ای، هندسه ی مسجد جامع اصفهان را بعنوان نمونه ای موفق در حفظ ارتباط موثر میان بنا و مخاطب مورد بررسی قرار گرفته است تا نمایانگر تعریف جامعی از معماری و هندسه ی ادراکی توسط چهار لایه ی وجودی انسان باشد و نمودی از بکارگیری مبانی صحیح حکمت هنر اسلامی به عنوان یکی از غنی ترین هنرهای کشورمان به احیای میراث بی نظیر از پیشینیان خود رسیده شود. توجه به این امر سبب می شود تا مسائل معماری معاصر را تحلیل کرده و به طور بنیادین به حل آن ها پرداخته شود. معماری اصیل ایرانی به روح و حالات ماورایی آفرینش بها داده و در رساندن هستی به کیمیای وحدت به مثابه رمز جاودانگی تلاش کرده است. با رویکردهای پایه ای می توان تاثیر این وحدت روح را جاودانه ساخت. سرانجام نشان داده شد که در مسجد جامع اصفهان، با استفاده ی درست از هندسه می توان رموز ماورایی را که در قلب و روح انسان نیز سرچشمه دارد رمز پردازی نمود و به سبب تعقل و رمزگشایی مخاطب به تاثیرگذاری آن در نسل های مختلف امیدوار بود، زیرا هر چه در دنیا در حال تغییر باشد «روح» وحدت، اصالت و پاکی خود را در بدو ورود حفظ کرده و آماده ی پذیرش درستی ها و سیر حالات آفاقی و در درجات بالاتر انفسی است.
الگوی بهینه مورفولوژی نمای ساختمان های مسکونی مبتنی بر کنترل دمای هوای داخلی در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
147 - 162
حوزههای تخصصی:
راهکارهای معماری نمای ساختمان به شکل سایه انداز، مصالح و ابعاد بازشو بر کاهش انتقال حرارت و کاهش تقاضای مصرف انرژی فعال در ساختمان تأثیرگذار است. استان بوشهر با اقلیم گرم و مرطوب بیشترین سرانه مصرف انرژی در کشور را به خود اختصاص داده، لذا بررسی تأثیر راهکارهای معماری بومی در نما جهت کنترل دمای هوای داخلی ضروریست. در راستای اهداف تحقیق، ابتدا به بررسی عملکرد حرارتی مدلهای بومی در راستای کاهش تقاضای بارسرمایشی و سپس به مقایسه نتایج آن با عملکرد حرارتی مدل پایه تحقیق پرداخته شد. سپس تأثیر متغیرهای ابعاد بازشو و مصالح در نما به شکل جداگانه بر عملکرد حرارتی مدل پایه بررسی و متغیر بهینه از هر گروه انتخاب و سپس به شکل ترکیبی در 5 حالت مختلف سایه اندازی بررسی و متغیرهای بهینه از بین سایه اندازها انتخاب و رفتار حرارتی آن جهت بهبود عملکرد حرارتی فضای داخلی بررسی شد. پژوهش حاضر به مطالعه شرایط اقلیمی بوشهر با استفاده از داده های اقلیمی انرژی پلاس و مدل آسایش حرارتی اشری پرداخت. شبیه سازی با نرم افزار دیزاین بیلدر انجام شد. نتایج نشان می دهد که تقاضای بارسرمایشی در حالت بهینه عملکرد نما با پنجره 2×2 و مصالح سیمانی سفید در حالت سایه اندازی با تیغه های مشبک تا 33 درصد نسبت به مدل پایه در طول سال کاهش یافت.
سامانه های میانوند درون شهری و همپیوندی میراث صنعتی و شهر؛ نمونه مطالعه: محلات تاریخی همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
۱۲۷-۱۰۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: رابطه قوی میان مکان و جامعه، گواه شکل گیری حیات اجتماعی پایدار در فضای درون شهری است. مساله اصلی اینجاست که امروز خانه های تاریخی، به عنوان بخشی از میراث معماری معاصر؛ و کارخانه های به عنوان بخشی از میراث معماری صنعتی؛ نتوانسته اند در بافت پیرامون خود تلفیق شوند. هدف اصلی پژوهش تدوین رویکرد توسعه مکان- بنیان است. بر اساس فرضیه پژوهش، میان عوامل اقتصادی، ساختاری، همگانی و محیطی در فضای میانوند محلات تاریخی و پایداری آن ها رابطه معناداری برقرار است. روش ها: به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، با روش استدلال منطقی و تحلیل محتوایی-کیفی بافت مراکز محلات، روند تحلیل و آنالیز پیش می رود. این پژوهش بر آن است که با مطالعات کیفی شاخص های برآمده از رویکرد توسعه مکان- بنیان، در راستای حرکت به سمت معماری سرآمد، اثرگذاری فضای واسط در دینامیسم درون شهری را مورد بررسی قرار داده، با بهره مندی از نظرات مشارکت کنندگان به ارزیابی میزان تأثیرگذاری سنجه های مؤثر بپردازد. سه چمن (مرکز محله) بررسی شده، از میان محله های تاریخی و واجد ارزش و معاصرسازی شده همدان انتخاب شده است. یافته ها: تحلیل تعامل عناصر به جای مانده از میراث گذشته همدان، با تأکید بر نظریه توسعه مکان-بنیان، نشان داد که پیوند دوباره عناصر شهری با یکدیگر اهمیت ویژه ای دارد و از بارزترین شاخصه های اثربخش در فضاهای میانوند است. نتیجه گیری: بر اساس رویکرد توسعه مکان-بنیان، در ابعاد فضای میانی، چیدمان فضایی و تنوع عملکرد اقتصادی و زیرساختارهای حیات اجتماعی-فرهنگی در بافت درون شهری چمن، نقش فزاینده ای در سرزندگی محلات و ایجاد دینامیسم پایدار دارند.