فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۸۳۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، به دنبال گسترش بی سابقه شهرها خدمات عابر پیاده در مناطق شهری به تدریج کاهش یافته است. با افزایش بی رویه ها شهرها، فضاهای شهری می بایستی به سمت سرزندگی و دلپذیری برای شهروندان سوق پیدا کنند. براین اساس هدف پژوهش حاضر ارزیابی کیفیت سرزندگی پیاده راه های شهری در خیابان سلمان فارسی اهواز می باشد. روش پژوهش به صورت توصیقی – تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش به طور تصادفی 100 نفر انتخاب گردید که در محدوده پیاده راه سلمان فارسی حضور دارند. تجزیه و تحلیل داده ها با بهره گیری از از آزمون های نرم افزار SPSS، با آزمون های آماری فریدمن، خی دو، تی، رگرسیون چند متغیره انجام گردید. باتوجه به نتایج پرسشنامه، برخی از اولویت های پیاده راه سرزنده از دیدگاه مردم عبارت اند از: تنوع کاربری، امنیت و ایمنی، ساماندهی و بهسازی، روحیهه و فرهنگ، فضای مکث و مبلمان شهر. بعلاوه اینکه که ایجاد پیاده راه به عنوان یکی از دغدغه های مردم محسوب شده و مؤلفه های امنیت، فرهنگ، خلاقیت و تنوع دارای بیشترین اثرگذاری هستند.
تحلیلی جامعه شناختی و انتقادی از رابطه قدرت و فضا و بررسی نقش آن در شکل گیری معماری دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
57 - 68
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: معماری به واسطه ماهیت اجتماعی،کارکردی، رسانه ای و قابلیت نمادپردازی اش به عنوان اجتماعی ترین هنرها شناخته می شود که باعث نوعی نگاه ابزاری به آن در مناسبات سیاسی و مدیریت قدرت در نظام های حاکم شده است. این پژوهش با رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر معماری می پردازد. مطالعه موردی پژوهش معماری بنا های حکومتی و فضای شهری تهران در دوره پهلوی اول است که یکی از مهم ترین دوره ها در مطالعات سیاسی و اجتماعی و نیز در حوزه معماری و شهرسازی در ایران است. هدف پژوهش: هدف اصلی پژوهش، شناسایی و کشف عوامل غالباً پنهان در تولید فضا و معماری در دوره پهلوی اول است که مستقیماً به ساختار قدرت پیوند خورده است. این هدف با پاسخ به این سوالات تأمین می شود که دلایل سیاسی و اجتماعی تغییرات ساختاری و فضایی در معماری دوره پهلوی اول کدام اند؟ و آیا پیوند و رابطه ای میان ساختار قدرت و تولید فضا دراین دوره برقرار بوده است؟ روش پژوهش: این پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به روش انتقادی و در قالبی تفسیری تبیینی تحلیل شده اند که در آن هر داده ای اعم از آثار، عناصر و کنش های مرتبط با تولید فضا، فراتر از توصیف صرف و ویژگی های ظاهری شان در ارتباط با مناسبات قدرت تحلیل شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر استفاده بسیار هدفمند از تولید فضا و معماری در رژیم پهلوی اول به منظور تقویت ایدئولوژی و تثبیت گفتمان مدنظر حاکمیت است. تولید فضا در این دوره محصول روابط و اراده معطوف به قدرت است و نظام حاکم تلاش کرده است ضمن برخورداری از مَنش نظامی گری و آمرانه، از طریق قدرت نرم و با کنترل بازنمایی های فضایی و انتساب و اتصالِ معماری به گفتمان کلان رژیم، مشروعیت و هژمونی خود را تأمین کند و نهایتاً قدرت و اقتدار حاکمیت به میانجی و عاملیت فضا و معماری، بازتولید شود.
جست وجویی در نقش و اهمیت بِقاع خیر در ایرانِ سده نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
155 - 171
حوزههای تخصصی:
در طی سده نهم شاهد اقبال به ساخت بناهای عام المنفعه در شهرهای ایران هستیم. این بناها در متون «بقعه های خیر» نامیده شده اند. اقبال به ساخت و تعمیر بقعه های خیر در سده نهم نه فقط از سوی حکومت مرکزی، بلکه از سوی طیفی از غیردرباریان نیز زیاد شد. همین موضوع باعث افزایش چشمگیر تعداد این بناها در داخل و حومه شهرها شد. وجه انگیزه های اقتصادی این اقبال پیش تر بررسی شده، اما به نظر می رسد این رویداد وجوه دیگری هم داشته است. نیز، اینکه گسترش این بناها چه تأثیری بر شهرها داشت تا کنون بررسی نشده است. از همین رو، هدف ما در این مقاله بررسی بیش تر موضوع گسترش بقعه های خیر و تأثیر آنها در شهرهای سده نهم هجری است. در واقع، می کوشیم روشن کنیم بقاع خیر از نگاه مردم دوره چه اهمیتی داشته و چه نقشی را برای طبقات مختلف اجتماعی ایفا می کرده اند. این پژوهش را با راهبردی تاریخی و از طریق جست و جوی شواهد در منابع درجه اول (مانند تاریخ نامه ها، تاریخ های محلی و برخی وقفنامه ها و تذکره های دوره) و تحلیل و تفسیر آنها پیش بردیم. متون بررسی شده نشان می دهد که بقعه های خیر اغلب بنیاد هایی شکننده بودند و زمان رونقشان اکثراً محدود به دوره زندگی بانی می شد. با این حال این بناها نمادی از آبادی یک شهر و عدالت حاکم شمرده می شده اند. علت این اهمیت به نقش بقاع خیر در حیات اجتماعی و اقتصادی شهر باز می گردد. متون دوره نشان می دهد بقاع خیر همزمان هم سه قشر متولیان (صاحبان سرمایه) و علما و فقرا را در سه سطح مختلف تأمین معاش می کردند، هم با درآمد موقوفات در رونق اقتصادی شهر مؤثر بودند، هم به شکل گیری محلات تازه و گسترش شهر کمک می کردند و هم کانون انواع دیگری از روابط اجتماعی و فرهنگی بودند. محرکه ساخت این بناها احتمالاً ترکیبی از انگیزه های مادی و معنوی بوده است؛ اما تأثیر آنها بر شهرها چنان است که شهر سده نهم را بدون شناخت بقاع خیر نمی توان به درستی فهمید.
سنجش پایداری زیست محیطی فضاهای شهری اصفهان در دوران پاندمی کووید 19 با تأکید بر توسعه پایدار (مطالعه موردی: منطقه نه شهر اصفهان)
حوزههای تخصصی:
دهه های پایانی قرن 20 نشان داد که نمی تواند رشد و توسعه جامعه بشری با شرایط فعلی ادامه پیدا کند. شهرها به عنوان محل زندگی و تمرکز فعالیت ها نقش مهمی در پایداری زیست بوم دارند و با زیست پذیر نمودن شهرها می توان آن ها را پایدارتر کرد. با توجه به شاخص های مختلف می توان زیست پذیری از نظر محیطی را در یک فضای شهری موردبررسی قرارداد. با شیوع بیماری کرونا در جهان زندگی انسان، موجودات زنده و محیط زیست به شکل های مختلف تحت تأثیر قرار گرفت. بروز پیامدهای این همه گیری، اعمال محدودیت ها در بخش های مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی بوده است. در این میان فضاهای شهری نقش بسیار مهمی در سرزندگی و پایداری دارند که در این دوران تحت تأثیر شرایط پاندمی قرارگرفته اند. معضل بزرگ شهرهای مختلف ایران ازجمله شهر اصفهان که در شاخص پایداری زیست محیطی تأثیر می گذارد، نداشتن دفع سالم، اصولی و بهداشتی زباله ها است تا به محیط زیست شهری آسیب نرسد. هدف مطالعه حاضر بررسی تأثیر بحران کرونا بر پایداری زیست محیطی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر توسعه پایدار است و به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که شیوع ویروس کرونا چه معضلات زیست محیطی شهری در راستای پایداری فضاهای شهری در سطح شهر اصفهان و به ویژه منطقه نه این شهر است. برای این منظور از یک روش تحلیلی –توصیفی جهت ارزیابی و بررسی پایداری زیست محیطی فضای عمومی در شهر اصفهان (منطقه نه اصفهان) استفاده شده است. جمع آوری داده ها با روش مصاحبه از طریق پرسشنامه و ارزیابی آن با طیف لیکرت بین 30 نفر از متخصصان و شهروندان منطقه نه شهر اصفهان انجام شد و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی AHP مورد ارزیابی و سنجش قرار گرفتند. شاخص های پایداری زیست محیطی در سه معیار، پایداری اکولوژیک با سه شاخص و 10 سنجه، طراحی زیست محیطی پایدار با 13 سنجه و یکپارچگی نهادی و مدیریتی با 7 سنجه مورد ارزیابی قرار گرفتند. درنهایت با توجه به نتایج مشخص گردید که فضاهای شهری منطقه نه شهر اصفهان در مقایسه با کل شهر اصفهان به لحاظ شاخص های پایداری اکولوژیک و یکپارچگی نهادی و مدیریتی کمترین کیفیت را دارا می باشند که راهکارهای پیشنهادی دراین باره ارائه گردید.
واکاوی چالش های هویت نماهای ساختمانی و نقش گروه های موثر در شکل گیری آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
78-63
حوزههای تخصصی:
اهداف: موضوع هویت نماهای شهری یکی از مهم ترین مسائل شهرسازی در ایران است که نظیر آن در کشورهای اروپایی و آمریکایی کم تر دیده می شود. علی رغم تبیین مسئله بحران هویت در نماهای شهری تهران در محافل نظری و مدیریتی، هم چنان در عمل فاصله زیادی با نماهای مطلوب وجود دارد. در این راستا هدف پژوهش حاضر، شناسایی مهم ترین گروه های موثر در فرایند شکل گیری هویت نماهای مسکونی در شهر تهران است. روش ها: مقاله حاضر مبتنی بر مصاحبه با برخی صاحب نظران، بحثهای گروهی و مطالعات کتابخانه ای است. از طریق مباحثه با برخی متخصصین در حوزه معماری و شهرسازی در دانشگاه های مختلف تهران و نهادهای مدیریتی، عوامل و کنشگران اثرگذار بر هویت جداره های شهری تهران شناسایی شد و نحوه اثرگذاری آن ها تحلیل گردید. یافته ها: براساس یافته های پژوهش، چهار گروه شهروندان، سرمایه گذاران، طراحان و مدیریت شهری به عنوان ذی نفوذان اصلی در فرایند شکل گیری هویت نما شناسایی شدند و سهم هریک از آن ها در ایجاد چالش های هویتی در نماهای شهری تهران تشریح گردید. نتیجه گیری: به منظور بهبود فرایند تولید نماهای با هویت می توان برنامه و سیاست هایی را متناسب با هر یک از چهار گروه ذکر شده تدوین نمود. افزایش آگاهی عمومی و فرهنگ سازی اولین گام مهم در زمینه حل این چالش است. از دیگر چالش های مهم عدم تناسب دستمزد و کار حرفه ای به علت عدم تناسب بین عرضه و تقاضا در عرصه طراحی است. در حوزه مدیریت شهری نیز بی توجهی به مباحث طراحی شهری مانند ترکیب توده و فضا از جمله مسائلی است که باید مورد بازنگری قرار گیرد.
گردشگری تجربه محور میراث صنعتی؛ موردپژوهی: کارخانه سیمان شهرری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
96-79
حوزههای تخصصی:
اهداف: بناها و سایت های صنعتی، به دلیل ویژگی های متمایز کالبدی و زیبایی شناختی، می توانند صحنه ای باشند برای ملاقات مردم که در صورت هدایت درست صحنه؛ ایجاد تجربه های به یادماندنی را به دنبال خواهد داشت. استفاده مجدد از این بناها با کاربست اقتصاد تجربه می تواند فارغ از نگاه موزه ای به آن ها، پیشنهادات بیشتری را در اختیار قرار دهد تا با طراحی تجربه های متفاوت به شکلی مناسب از آن ها بهره برداری شود. روش ها: در پژوهش اسناد و نظریه های مرتبط از طریق راهبرد استدلال منطقی مورد بازخوانی قرار می گیرند. سه مولفه «زمینه شخصی»، «زمینه اجتماعی» و «زمینه فیزیکی» چارچوب مفهومی پژوهش را شکل دادند. یافته ها: طراحی تجربه در کارخانه سیمان ری بر اساس سه مولفه استخراج شده از چارچوب مفهومی و با بهره گیری از چهار قلمرو پین و گیلمور انجام شده است. از این رو، کاربری های پیشنهادی با توجه به اصالت سایت صنعتی و تولید تجربه های نوین جمعی که ماحصل آن هم نشینی کاربری های گوناگون در این سایت می باشد، تعریف شده است. نتیجه گیری: میراث صنعتی هر کشور زمینه ساز رشد و ارتقا اقتصاد آن کشور است. حفاظت و استفاده مجدد از این بناها می تواند در تحقق توسعه اقتصادی باشد. یکی از جدیدترین شیوه ها در علم اقتصاد، طراحی تجربه است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد، طراحی تجربه محور می تواند ابزاری سودمند در راستای حفاظت از میراث باشد. در این مقاله بر اساس معیارهای به دست آمده از چارچوب مفهومی پژوهش، از نگاه تجربه محوری به گردشگری میراث پرداخته شده است و برای تبیین بهتر این رویکرد، طراحی تجربه محور کارخانه سیمان ری به عنوان مورد پژوهی مورد بررسی قرار گرفته است.
تبیین شاخص های سنجش عدالت اجتماعی در معماری مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
97 - 110
حوزههای تخصصی:
عدالت اجتماعی از مهمترین حقوق شهروندی محسوب میشده اما تاکنون تعریف جامعی از آن در معماری مسکن ارائه نگردیده است. هدف این پژوهش، تبیین وپالایش شاخصهای سنجش عدالت اجتماعی در معماری مسکن ایران بوده است. پژوهش با هدف کاربردی، به روش ترکیبی کیفی و کمی با کمک تکنینک دلفی و تحلیل سلسله مراتبی انجام شده است. پس از مطالعات کتابخانه ای و تحلیل آراء فلاسفه شرق و غرب و تطبیق آن با دیدگاه معماران معاصر از الگوی بومی سکونت، شاخصها در پنج حوزه: مفهومی، کالبدی، اقلیمی، اجتماعی و بصری دسته بندی شده اند. نهایتاً معیارها از طریق پرسشنامه میان صاحب نظران اعتبارسنجی گردیده و نتایج پژوهش نشان داده است که: دسترسی واحدها به نور، تهویه و منظر مناسب، پیش بینی فضاهایی برای معلولین، توجه به سلسله مراتب فضایی، انعطاف پذیری و مشارکت ساکنین درروند توسعه مجموعه مسکونی و تنوع فضاهای مشاع، امنیت فضا و متراژ متنوع واحدها مهم ترین عوامل ارتقا عدالت اجتماعی در معماری مسکونی ایران می باشند.
رویکرد حس مکان در طراحی فضاهای آموزشی با تمرکز بر فضای سبز (مدارس روستایی شهرستان گنبدکاووس
حوزههای تخصصی:
حس مکان از جمله واکنش های احساسی- ادراکی انسان نسبت به محیط پیرامون است که او را به مکان حضور خود پیوند داده و هویت فرد و مکان را شکل می دهد. فضاهای آموزشی، بعد از محیط خانه، موثرترین سطح ارتباط را با دانش آموزان به تعامل می گذارد و بعبارتی حس مکان، رویکردی برای افزایش یادگیری، شوق بازگشت به مدرسه و ماندن در آن فراهم می آورد که می تواند پیوند دهنده دانش آموزان با محیط های آموزشی باشد. این در حالی است که کمبود سطح کمی و کیفی فضای سبز در طراحی محیط های آموزشی مدارس کشور، حتی در مدارس روستایی، این فضاها را به مکانی صلب و بی روح با مصالح و ساختمان های غیرجذاب و بی ذوق برای دانش آموزان تبدیل کرده است. شناخت بهتر محیط زمانی ارزش می یابد که ضمن درک عناصر کالبدی آن، مفاهیم درونی آن و ادراک فرد و گروه نیز مورد توجه قرار گیرد. از این رو، مقاله حاضر سعی در بررسی فضاهای سبز و نحوه اثرگذاری آن در طراحی و عملکرد فضاهای آموزشی مدارس روستایی با تمرکز بر سطح یادگیری دانش آموزان و بهبود حس مکان در این فضاهاست. ماهیت این پژوهش کاربردی است و به لحاظ متدلوژی جزو تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد که در آن داده های مورد نیاز به دو روش کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (پیمایشی با توزیع پرسشنامه) است. نتایج کلی تحقیق حاکی از آن است که توجه به طراحی فضاهای سبز در مدارس روستایی بر میزان عملکرد محیطی و سطح یادگیری دانش آموزان تاثیرگذاری عمیقی داشته و این امر بیانگر تاثیرات مثبت و معنی دار طراحی فضاهای سبز بر قدرت یادگیری و آموزش دانش آموزان مدارس روستایی شهرستان گنبدکاووس است. بعلاوه، نتایج آزمون های آماری تحقیق نشان داد که رابطه مستقیم و معنی داری بین وجود فضاهای سبز و افزایش حس مکان در میان دانش آموزان مدارس محدوده مطالعاتی وجود دارد.
شیوه های بازنمایی معماری در نگارگری ایرانی: مطالعه موردی نگاره هایی از دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگران به ویژه از دوره ی ایلخانی به بعد به بازنمایی فضاهای معماری و شهری در نگاره ها پرداخته اند. شیوه بازنمایی فضا در این نگاره ها در مقایسه با ژرفنمایی و سنتِ نقاشی غربی دارای زبان خاص و ویژه ای است. اغلب پژوهش های حیطه نگارگری ایرانی به مبانی فلسفی به خصوص حول مفهوم عالم مثال، یا شیوه های بازنمایی در قالب روش های تحلیلی-زیبایی شناختی پرداخته اند. این پژوهش را می توان در زمره مطالعات تاریخی قرار داد که با روش تحلیلی-زیبایی شناسانه در پی کشف شیوه های بازنمایی معماری در آثار نگارگری ایرانی است. در این پژوهش چهل اثر نگارگری که اغلب متعلق به دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی هستند مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگار ه ها از برهم نماییِ بازنماییِ نظام های مستقل معماری، منظر و رفتاری تشکیل می شوند. هر یک از این سه نظام بازنمایی، قواعد خاص خود را دارند. سه اصل کلی سازماندهی سطح نگاره شامل سازماندهی فضای کلی با خطوط و قاب بندی، جزء فضاهای مستقل و کلاژ آن ها، روایت فشرده فضایی (کلاژ واحدهای فضایی) و افق رفیع، و سه قاعده بازنمایی سطوح شامل قواعد نمایش سطوح جانبی، قواعد نمایش کف و سطوح داخلی ایوان و نمایش درون و بیرون بنا از یافته های این پژوهش هستند که با تمرکز بر نظام بازنمایی معماری حاصل گردیده است.
تبیین ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا در کارگاه های طراحی بر اساس توانایی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
51 - 62
حوزههای تخصصی:
در طراحی محیط های یادگیری کلاسی براساس اصول و فرض های سازنده گرایی باید به فرایندهای شناختی مرتبط با دانشجو توجه کرد. هدف پژوهش، تبیین ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا بر اساس توانایی شناختی دانشجویان معماری در آموزش کارگاه های طراحی بود. روش این پژوهش توصیفی-همبستگی بود. جامعه ی آماری پژوهش دانشجویان معماری دانشگاه فنی و حرفه ای دختران همدان به تعداد 600 نفر بود. نمونه با حجم 120 نفر با استفاده از نرم افزار محاسبه حجم نمونه بصورت در دسترس انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های ادراک از محیط یادگیری سازنده گرا و توانایی های شناختی استفاده شد. آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه جهت تحلیل داده ها محاسبه شد. نتایج رگرسیون به روش همزمان نشان داد که توانایی شناخت اجتماعی و توانایی شناخت غیراجتماعی نقش مثبت و معناداری در پیش بینی ادراک از محیط یادگیری داشتند. از ابعاد توانایی شناخت غیراجتماعی فقط تصمیم گیری، برنامه ریزی، توجه پایدار و انعطاف پذیری شناختی نقش مثبت و معناداری در پیش بینی ادراک از محیط یادگیری داشتند.
تبیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای با رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
90 - 109
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بارشدجهانی شدن، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای برخوردار شده است. این رویکرد درپی آن است تا با مفروزداشتن توان رقابتی بین مناطق، منطقه و سرزمین را از کمک ها ودرآمدهای دولتی بی نیازکرده و با تکیه برظرفیت های اصیل دربازارهای رقابتی مناطق را ازمنظر جدیدموردبررسی قرار دهد.هدف: باتوجه به قابلیت ها وتوانایی های استان آذربایجان غربی به عنوان قطب بزرگ صنعتی، معدنی،کشاورزی و گردشگری در شمالغرب کشور، می توان باشناسایی عوامل ریشه ای تأثیرگذاردررقابت پذیری منطقه ای وبه کارگیری برنامه ای جامع همانند آمایش سرزمین نقش بسزایی دردستیابی به حداکثر بهره وری از توانمندی های استان جهت رسیدن به توسعه پایدار ایفا کرد.روش: براساس مطالعات اسنادی و نظر کارشناسان خبره3 شاخص:(سرمایه انسانی،اقتصادی،طبیعی) و16زیرشاخص جهت ارزیابی و سنجش رقابت پذیری شهرستان های استان آذربایجانغربی بکار برده شد.از رو ش های تحلیل عاملی و خوشه ای جهت سنجش نابرابری های منطقه ای، تعیین امتیاز وسطح بندی توسعه یافتگی مناطق ودر مرحله بعدی با بهره گیری از نرم افزار Topsisو Meta-swotارزیابی قابلیت های مناطق وارائه راهکارها وراهبردها صورت گرفت.یافته ها: شهرستان ارومیه به دلیل عواملی چون بالا بودن میزان کارآفرینی و بخش های تجاری، تحقیق و توسعه فناوری،سرمایه انسانی، سرمایه تولیدی در جایگاه نخست قرار دارد.جایگاه دوم شامل شهرستان های مهاباد، نقده، بوکان، ماکو، خوی بوده، دلایل آن بالابودن فعالیت های نوآورانه و مهارت های نیروی کار تحقیق و توسعه است،شهرستان های پیرانشهر،میاندوآب،سلماس، تکاب، نیزدرجایگاه سوم و شهرستان های شاهین دژ،سردشت، اشنویه،چالدران،چایپاره، پلدشت، شوط درجایگاه چهارم قرار دارند. بین عوامل داخلی بیشترین امتیاز مربوط به عامل دستیابی به جایگاه مطلوب استانی ومنطقه ای به عنوان کانون ترانزیت کالابا امتیاز 6.50 وعامل ایجاد زمینه های لازم برای جلب مشارکت مردم و بخش خصوصی در بهره برداری و مدیریت با میزان 6.2 است و کمترین امتیاز مربوط به عامل حمایت هدفمند ازصادرات کالاوخدمات به تناسب ارزش افزوده با میزان 0.7 است. دربین عوامل خارجی نیز گرایش مردم برای سرمایه گذاری دربخش خصوصی،کشاورزی مکانیزه،همجواری بامنطقه آزادتجاری-صنعتی ارس وایجادکانون های مستعدگردشگری بیشترین تناسب را دارند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق یاری رسان مسئولان و برنامه ریزان، جهت شناخت پتانسیل منطقه ای و تخصیص بهینه منابع برای رسیدن به توسعه پایدار برپایه آمایش سرزمین در سطح استان است.
بازشناسی سازمان فضایی و ساختار کالبدی باغ تاریخی چشمه علی دامغان براساس اسناد دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
81 - 110
حوزههای تخصصی:
باغ چشمه علی دامغان از نمونه باغ های آبی باقی مانده در ایران است که در شمال غربی دامغان، در مجاورت چشمه ای دائمی شکل گرفته است. در چند دهه گذشته، با تخریب حصار پیرامونی و حذف ساختارهای معماری و از بین رفتن نظام اکولوژیک گیاهی آن، ساختار تاریخی باغ دچار آسیب شده و علیرغم استقرار عمارت سردر، کوشک اصلی و استخر میانی، فهم شکل اصیل آن با نارسایی هایی همراه شده است. پژوهش حاضر با اذعان به اهمیت ساختار فضایی باغ چشمه علی و جایگاه آن در تاریخ باغ سازی ایرانی و با هدف بازشناسی ساختار باغ در دوره قاجار به شناسایی ابعاد مختلف آن پرداخته است. پژوهش با بهره گیری از مطالعات تاریخی و راهبرد تاریخی- تحلیلی به بررسی مکتوبات و اسناد تصویری دوره قاجار پرداخته و تلاش نموده تا از طریق مستندسازی کلیه شواهد موجود و تحلیل و تطبیق داده های درجه اول با وضعیت موجود، ساختار تاریخی آنرا تشریح کند. براساس یافته های پژوهش، در سال 1197ق، با توجه ویژه آقامحمدخان به محدوده چشمه به عنوان اتراقگاهی امن در نزدیکی استرآباد، نخستین اقدامات جدی برای شکل گیری باغ با ساخت عمارت آقامحمدخانی (ساختمان سردر آتی باغ) در پیرامون چشمه صورت گرفت. در سال 1217ق، بیست سال پس از اتراق لشگر آقامحمدخان در چشمه علی، فتحعلی شاه قاجار که خود زاده مولودخانه ارگ دامغان (1185ق) و صاحب تیول منطقه بود، در جریان لشگرکشی به خراسان، در بنای آقامحمدخانی اقامت کرده و دستوری مبنی بر تعمیر آن، ساماندهی آبگیر و ساخت کوشک اصلی، حمام و مسجد و احداث برج و باروی باغ را صادر و مجموعه را وقف حضرت ولیعصر(ع) نمود. با حضور ناصرالدین شاه در مجموعه در طی دو سفر خراسان (1283 و 1300ق) با دستور شخص او، تعمیراتی در مجموعه صورت گرفت. بر اساس تصاویر عبداله خان قاجار، باغ در این دوره، دارای حصاری خشتی (با ارتفاع 3متر)، و پنج برج مدور (به ارتفاع 5.5متر) بوده و عرصه اندرونی (شمالی) کوشک اصلی با دیواری قاب بندی شده از استخر جنوبی جدا بوده است. با مرگ ناصرالدین شاه در سال 1313ق/ 1275ش، باغ چشمه علی نیز همچون بسیاری از آثار دوره قاجار، از کانون توجه شاهان این سلسله دور شده و با کاسته شدن از اعتبار آن، در معرض تخریب کالبدی قرار گرفت.
رویکرد سنتی حفاظت معماری در مشرق زمین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
339 - 354
حوزههای تخصصی:
اندیشه حفاظت معماری در سده های 17 و 18 در اروپا شکل گرفت و در سده بیستم در قالب منشورهای آتن و ونیز به جهان عرضه گردید. برخی کشورهای شرقی اصول این منشورها را تا اندازه ای مغایر با برخی سنت های حفاظت معماری خود می دیدند و همین امر موجب به چالش کشیده شدن اندیشه مرسوم در زمینه حفاظت و شکل گیری سند اصالت نارا گردید که به احترام بر تنوع فرهنگی و زمینه فرهنگی تأکید می کرد. حال پرسش اینجاست که رویکرد سنتی حفاظت معماری در کشورهای شرقی دارای چه ویژگی ها و مغایرت هایی است؟ از آنجایی که توجه به زمینه فرهنگی بسیار مورد تأکید است، لذا شناخت ویژگی های رویکرد شرقی و شیوه های سنتی حفاظت معماری در شرق برای شناخت زمینه فرهنگی کشورهای شرقی ضرورت دارد. از این رو هدف این مطالعه شناخت ویژگی های رویکرد سنتی برخی کشورهای شرقی از جمله ایران و مغایرت های آنها با اصول مدرن حفاظت است تا بتوان تا اندازه ای به شناخت زمینه فرهنگی مشرق زمین در حفاظت معماری دست یافت. این پژوهش از نوع بنیادی و به صورت کیفی و استقرایی انجام می شود که بخشی از آن مطالعه مروری است و از آنجایی که در رابطه با ایران در این زمینه مطالعه ای انجام نگرفته، بخش مربوط به ایران با کدگزاری و مقوله بندی روش نظریه زمینه ای انجام می شود. در پایان جمع بندی مطالعه نشان دهنده آن است که وجه تمایز شرق در حوزه حفاظت میراث، در توجه بیشتر به ناملموس ها و معنویات است که مغایرت هایی با برخی اصول مدرن حفاظت معماری مانند منشور ونیز که دربردارنده گرایش ماده گرایانه ست دارد. مفاهیم و باورهایی چون فناپذیری در شرق نقشی کلیدی در نگاه به میراث مادی گذشته داشته است. ایران نیز به عنوان یک کشور شرقی جنبه هایی از رویکرد شرقی را در سنت های حفاظت خود داشته و با ویژگی هایی چون تزئین بنای تاریخی از منحصربه فردی خاص خود نیز برخوردار است.
کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 57
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
ساختارهای خمش فعال و انعطاف پذیر راهکاری برای طراحی در معماری متحرک
حوزههای تخصصی:
در سازه های باز و بسته شونده ی معمول، تغییر شکل براساس ریخت شناسی مفصل ها هستند، درحالی که در سازه های انعطاف پذیر درنتیجه تغییر شکل ارتجاعی عناصر می باشد. می توان از این ویژگی سازه های انعطاف پذیر و خمش فعال در ساختار های متحرک استفاده کرد. چنین انعطاف پذیری ذاتی که در سیستم های خمش فعال هست، مکانیسم مهمی برای کشف راه حل های جدید برای ساختارهای سازگار است. در این مقاله به معرفی مکانیزم های انعطاف پذیر به عنوان راهکاری برای معماری سبک و متحرک پرداخته شد. سپس در مورد انواع و ویژگی های ساختارهای انعطاف پذیر توضیح داده شد. دهه گذشته شاهد افزایش علاقه علمی و ساخت ساختارهای انعطاف پذیر و خمشی فعال بوده ایم. این امر منجر به ظهور چندین محیط نرم افزاری شده است که به سوالات مربوط به فرم یابی و ارزیابی ساختارهای خمشی فعال می پردازند، که به توضیح و مقایسه این روش ها پرداخته شد. به دلیل مزایای زیاد این ساختارها و پیشرفت تکنولوژی و ظهور محیط های شبیه سازی پیشرفته در آینده شاهد استفاده روز افزون این ساختار در معماری خواهیم بود.
تحلیل بر هم کنش عوامل تأثیر گذار در مشارکت اجتماعی در نظریه شبکه کنشگر لاتور با استفاده از روش کیفی زمینه ای در بازار تاریخی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
111 - 126
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نظریه کنشگر-شبکه، رویکردی نوین نسبت به حل مسائل مختلف از قبیل مشارکت اجتماعی دارد. این رویکرد جدید، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی (مردم و عنصر قدرت) و غیرانسانی (فضا) ایجاد می کند. در این الگو، جهت ایجاد مشارکت اجتماعی، گونه ای از روابط قدرت در نظر گرفته شده که در آن، فضا نیز در کنار مردم و نهاد قدرت، به کنشگری می پردازد. هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر، تحلیل و تببین روند برهم کنش سه عنصر مردم، نهاد قدرت و فضا و تأثیر غایی آن در ایجاد مشارکت اجتماعی در سطح بازار تاریخی تبریز است. روش پژوهش: این پژوهش با روش شناسی کیفی از نوع داده بنیاد، مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه، به مطالعه کنشگران انسانی و غیر انسانی موجود در شبکه می پردازد. پژوهش حاضر، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، از نوع توصیفی تحلیلی است که روش کار با تأکید بر رویکرد زمینه گرایی و استفاده از مصاحبه های عمیق نیمه ساختاریافته (مبتنی بر روش های زمینه ای) صورت گرفته است. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 45 نفر از بازاریان، متخصصین و مسئولین (مدیران شهری) به عنوان مطلعین این حوزه انجام شده است. نتیجه گیری: بسیاری از معضلات مربوط به نظام های شهری از جمله ساختار بازارهای تاریخی کشور، از عوامل غیردموکراتیکی مانند عدم مشارکت پذیری، نقض حقوق شهروندی، عدم آگاهی، عدم انعطاف پذیری در تصمیم های دولتی و زوال کثرت گرایی نشئت می گیرد. نتایج تحقیق براساس داده ها و مستندات مستخرج از مصاحبه ها حاکی از آن است که ارتقای مؤلفه فضایی بازار تاریخی تبریز در گرو افزایش آگاهی بازاریان و ایجاد نقش مثبت برای آنها در انواع تصمیم گیری های مختلف است. فرایندی که با ایجاد فرصت های برابر منجر به تقویت آگاهی شهروندان می شود و به جایگاه مردم، نه به عنوان مشکل بلکه به مثابه راه حل، ارج می نهد. البته در این میان و به موازات این مسئله، تقویت ساختارهای اقتصادی و همچنین تقویت حس تعلق خاطر می تواند نقشی دو چندان، ایفا نماید.
Genealogy of Bio-Power in Urban Development Plans (Case Study: Abkooh Neighborhood in Mashhad)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
19 - 30
حوزههای تخصصی:
In developing countries, after decades passed from preparing urban development plans, informal settlements and urban decay are unresolved, but their scope and severity increase day by day. Therefore, ins tead of tracing the root of this problem in preparing and implementing plans, it should be viewed from another perspective and the hidden aspect of planning theory, i.e., the realm of power and its application to living space, mainly ignored by urban planners. The primary purpose of this s tudy is to inves tigate the genealogy of urban development plans in the Abkooh neighborhood to reflect the application of bio-power in the process of spatial planning. Using the social cons tructivism approach and accepting the transition of the capitalis t sys tem from imperialism to the empire, the current s tudy analyses two categories of power-knowledge: disciplinary power and bio-power and their relationship with spatial planning. Then, after describing the gray spaces, applying disciplinary power and bio-power in these spaces is discussed. Finally, Foucault's genealogical approach is performed to critically analyze the bio-power in urban development projects related to the Abkooh neighborhood. From Foucault's power-knowledge perspective, power relations seek to accumulate capital and commodify urban spaces through urban development plans and rely on disciplinary power and bio-power and using the formal spatial planning sys tem. The research findings prove that his torically, the formation of urban development plans is connected to the network of power relations. Therefore, spatial planners, besides attending planning approaches routinely learned in the academic environment, should also address power-knowledge issues.
نقدی بر شرح خدمات چارچوب طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم تیر ۱۴۰۱ شماره ۱۰۹
89 - 96
حوزههای تخصصی:
چارچوب طراحی شهری از گونه مطالعات و اسناد راهبر کیفی-کاربردی با رویکرد فرآیندمحور است که اصالتاً کاربرد آن نیازمند بسترهای رویه ای در انطباق با اسناد قانونی شهر است. فقدان وجود این بسترها و همچنین شناخت اصولی از محتوا و محصولات آن چالش هایی را سبب شده که کارآیی انجام آن را در عمل زیرسؤال برده است. شرح خدمات رایج جهت تهیه مطالعات چارچوب طراحی شهری در ایران دارای چالش های کلیدی در برداشت از مفهوم و جایگاه این سند و به ویژه دارای تناقض در بعد رویه ای و فرآیند اقدامات است. همچنین آن گونه که در بندها و فرازهای مطالعاتی ذکرشده، شرح خدمات مذکور دارای ابهام در محتوای محصولات آن است. لیکن مشکل اساسی و کاربردی آن، چالش در چگونگی انطباق با اسناد قانونی فرادست است. شرح خدمات مورد ارزیابی حاوی دو سطح مطالعات است که لزوم انجام آن در قالب یک بسته ابزار نه تنها ضرورتی ندارد بلکه از نظر رویه ای و تحقق پذیری نامیسر است. ابزار ثانوی که تحت عنوان «طرح جامع سه بعدی» معرفی شده است اساساً در عنوان، ماهیت و کاربرد، ابهامات بنیانی دارد. مهم ترین چالش طرح جامع سه بعدی در بعد رویه، انجام همزمان آن با مطالعات چارچوب طراحی شهری است. طی این شرح خدمات، طرح جامع در فقدان حضور و مشارکت مخاطبین آن تهیه می شود و علاوه بر این دارای مشکلاتی در فرآیند اقدامات است. این سطح از شرح خدمات دارای چالش و ابهام جدی در ماهیت و محتوای محصولات است.
Cultural Planning Strategies for Urban Parks (Case Study: Fateh Garden, Karaj, Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
15 - 30
حوزههای تخصصی:
Cultural planning, as a place-based approach, has been used in some cases, but it is less frequently used in urban parks. In this s tudy, an experimental inves tigation was conducted to explore how cultural planning can be used to identify the cultural resources of Fateh Garden, as one of the mos t popular parks in Karaj, and the officials and users' approach to its cultural resources to provide recommendations to improve Fateh Garden conditions. This s tudy was based on direct observations of components, activities, events, interviews with the park users and officials, and a focus group discussion. The results revealed that Fateh Garden acts as a thriving urban park with popular cultural resources. Based on the cultural resources of Fateh Garden and the use of creative methods, this s tudy has provided sugges tions for improving its situation. The results presented here may also facilitate improvements in other urban parks based on their cultural resources.
تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان (مورد مطالعه؛ مجتمع مسکن مهر مُکریان مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
57-39
حوزههای تخصصی:
بیان مساله: حس مکان به معنای ادراک ذهنی مردم از محیط و احساسات کم و بیش آگاهانه آن ها از محیط خود است که شخص را در ارتباطی درونی با محیط قرار می دهد، به طوری که فهم و احساس فرد با زمینه معنایی محیط پیوند خورده و یکپارچه می شود. این حس عاملی است که موجب تبدیل یک فضا به مکانی با خصوصیات حسی و رفتاری ویژه برای افراد خاص می گردد. محیط از جنبه های کالبدی و اجتماعی به صورت توامان ساخته شده است. انسان ها مکان های اطراف خود را خلق می کنند و مکان مستقل از انسان معنا ندارد. هدف: تحلیل تعامل انسان با محیط پیرامون از بعد تاثیرات ادراک و رفتار در حس تعلق به مکان در مجتمع های مسکونی مسکن مهر می باشد. روشها: تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری تحقیق ساکنین مجتمع مسکن مهر مکریان مهاباد است. برای تحلیل داده از معادلات ساختای به روش تحلیل عاملی مرتبه دوم با نرم افزار Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که نیازهای انسانی بیشترین تاثیرات را در ایجاد حس تعلق به مکان با 946/0 با تاثیر از ادراک و رفتار در تعامل انسان با محیط دارد و کمترین اثر گذاری هم مربوط به بعد تفسیری با اثرگذاری جمعی 531/0 می باشد. نتیجه گیری : همه ابعاد مورد بررسی شده در تحقیق حاضر دارای تاثیرگذاری در ایجاد حس تعلق به مکان در تعامل انسان با محیط خویش است.