فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۷٬۵۶۵ مورد.
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۱۵۷-۱۴۳
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در جهت پاسخ به این پرسش انجام شده که عوامل مؤثر بر سلامت سکونتگاه های شهری بر پایه طب سنتی کدام اند؟ و با موردکاوی به این پرسش ها نیز پاسخ می دهد که آیا سکونتگاه های کاشان با معیارهای مورد تأکید طب سنتی همخوانی دارد؟ کدام مناطق شهری کاشان برای مکان گزینی مسکن سلامت بخش مناسب هستند؟ هدف این پژوهش تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی در شهر کاشان بر پایه شناخت بستر اقلیمی، طبیعی و مصنوعی با تکیه بر نتایج مستندات طب سنتی و نیز ارائه نمونه ای از شیوه مطالعات کاربردی در مقیاس شهری برای دستیابی به مناطق مسکونی سلامت محور است. پژوهش از نوع پژوهش موردکاوی در شهر کاشان بوده که با شیوه توصیفی و تحلیلی انجام شده است. بر پایه یافته ها، طب سنتی برای مکان گزینی سکونتگاه های شهری، شناخت عواملی همچون اقلیم شامل عرض جغرافیایی، پستی و بلندی، بادها، جنس زمین، معادن، آب های طبیعی موجود و نحوه سامان دهی بناها برای سازگاری با اقلیم (به عنوان بستر طبیعی و مصنوعی) و ویژگی های ساکنان شهر را لازم می شمرد. برای تعیین سطح سلامت مناطق مسکونی، نخست باید شرایط اقلیمی، عوارض طبیعی و مصنوعی شهر و سالم بودن هوا بررسی شده و سپس کارآمدی ساختار بلوک های مسکونی ارزیابی و راهکارهای سلامت بخش محل سکونت پیشنهاد شود. مهم ترین عوامل محیطی کاهنده سطح سلامت مناطق مسکونی کاشان، هوای گرم وخشک در فصول گرم، ریزگردها در بهار و تابستان، آلاینده ها در پاییز و زمستان و ساختار برون گرای واحدهای مسکونی و گشودگی تک سویه بلوک های مسکونی هستند. راهکارهای سلامت بخش مناطق مسکونی عبارت اند از: انطباق ساختار گذرهای شهری بر گذر آب های سطحی، سویابی بلوک های مسکونی بر پایه بهره گیری از شرایط سلامت بخش باد و آفتاب، مرکزیت فضای باز در ساختار عرصه و اعیان بلوک های مسکونی برای کاهش گشودگی های بیرونی و مصونیت از هوای خشک و آلوده. نتایج تحلیل ها گویای آن است که بالاترین سطح سلامت در شهر کاشان بر پایه مجموع عوامل کالبدی در معماری و شهرسازی، در بافت سنتی و حوزه باغات دشت فین و پایین ترین سطح آن در بافت جنوب شرقی شهر است. در کل سطح سلامت در معماری و شهرسازی کاشان میانه مایل به سلامت است.
مطالعه تطبیقی نگاره های فتح خیبر توسط حضرت علی (ع) در دو نسخه فالنامه دوره صفوی و نقاشی های محمد مدبر و حسین همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
41 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : فتح خیبر یکی از وقایع مهم تاریخی جهان اسلام است که در دوره های مختلفی از تاریخ هنر ایران اسلامی مورد توجه هنرمندان و نگارگران قرار گرفته است. این واقعه بیش از پیش در میان اهل تشیع اهمیت ویژه ای دارد زیرا در جریان این اتفاق، قلعه یهودیان توسط حضرت علی (ع) فتح شده است. پژوهش حاضر از حیث اهمیت واقعه فتح خیبر و جایگاه مهم حضرت امیر مؤمنان (ع) دارای اهمیت و ضرورت است، به ویژه این که هدف از این پژوهش شناخت سیر تغییر و تحولات مصورسازی این واقعه در دوره صفوی و معاصر، است. هدف پژوهش : تحقیق حاضر در پی آن است که بداند نگارگران و نقاشان در نگاره های مربوط به واقعه فتح خیبر در دو نسخه فالنامه دوره صفوی و نقاشی های محمد مدبر و حسین همدانی، این واقعه را چگونه بازنمایی کرده اند و در دوره های تاریخی صفویه و معاصر، چه تغییراتی در مصورکردن واقعه فتح خیبر مشاهده می شود. از طرف دیگر این پژوهش علل تغییرات و تمایزات در نوع بازنمایی واقعه فتح خیبر را در نگاره های فالنامه های صفوی و آثار نقاشی قهوه خانه ای را بررسی می کند. روش پژوهش : در این پژوهش اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی و تصویری به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی بررسی و موضوع فتح خیبر توسط حضرت امیرمؤمنان (ع) در دو نگاره از دو نسخه فالنامه صفوی و دو نمونه نقاشی از آثار هنرمندان معاصر شامل آثار محمد مدبر و حسین همدانی مورد تحلیل و تطبیق قرار گرفته است. نتیجه گیری : نتایج پژوهش نشان می دهد در مصورسازی واقعه فتح خیبر، میزان پایبندی به روایات در نگاره های دو نسخه فالنامه صفوی بسیار بیشتر از نقاشی های قهوه خانه ای یعنی آثار محمد مدبر و حسین همدانی است و در دوره صفوی، وجه اعجازگونه عمل حضرت علی (ع) اهمیت بیشتری نسبت به دوره معاصر داشته است.
پایداری سکونتگاه های روستایی با رویکرد بهره گیری استحصال آب از رطوبت هوا (مه)؛ مطالعه موردی: روستای امین آباد فیروزکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸۰
۸۶-۷۱
حوزههای تخصصی:
ایرانیان از قدیم الایام با معضل کمبود آب مواجه بوده اند و این امر باعث ایده های شگرف در زمینه های مختلف استحصال، ذخیره و انتقال آب همچون آب انبارها و قنات ها شده است. از سوی دیگر مصرف بالای آب برای امور مختلف شرب، کشاورزی و صنعت باعث کاهش منابع آب های جاری و زیرزمینی گشته است. امروزه به کمک فنّاوری و علم، روش های نوینی جهت جذب آب از رطوبت هوا به وجود آمده است. در یکی از این روش ها، در مسیر حرکت هوا موانعی قرار می گیرد که با برخورد هوا به آن ها مولکول های آب معلق در هوا جذب شده و به مخزن مشخصی منتقل می گردند. در این تحقیق به بررسی چگونگی فرایند جذب آب از رطوبت هوا پرداخته شده و هدف تحقیق دستیابی به ترکیب دستگاه استحصال آب با کمک عناصر معماری مانند دودکش های خورشیدی، برج ها، حجم و نمایی ساختمان است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و از مطالعات کتابخانه ای (بررسی نمونه های مشابه در مناطق مختلف جهان)، نرم افزارهای مرتبط (ترسیمی، تحلیلی)، پیمایش میدانی و شناسایی روستاهایی که ظرفیت لازم را ازلحاظ اقلیمی دارند، استفاده شده است. نتایج نشان می دهد روستاهای منطقه فیروزکوه تهران، ازجمله روستای امین آباد، مناطق مناسبی برای استحصال آب از رطوبت هوا هستند؛ زیرا این مناطق در دامنه جنوبی رشته کوه البرز واقع شده اند و دارای ویژگی هایی همچون میزان رطوبت بالای 50 درصد، جهت و وزش باد غالب موردنیاز، تابش خورشید، شیب و عوارض مناسب زمین است. این عوامل باعث تولید مه در دره ها شده و قابلیت برداشت آب را از مه ایجاد می کند. روش استحصال آب از مه توسط پارچه سه بعدی جاذب آب پیشنهاد شده است. با انتخاب و جانمایی مطلوب برای احداث دستگاه، طراحی معماری هماهنگ با ویژگی های خاص منطقه و استفاده از پرده های جاذب با درصد جذب بالای آب می توان به نتیجه مطلوب رسید. روش پیشنهادی می تواند بدون وابستگی به منابع آبی و مولد تولید انرژی، آب مورداستفاده روزانه 8 واحد مسکونی انتخاب شده در این روستا را فراهم آورد.
تأثیر بلوک های بتنی گازدار در صرفه جویی مصرف انرژی ساختمان؛ نمونه مورد مطالعاتی: ساختمان های مسکونی شهر اردبیل
حوزههای تخصصی:
در کشور ما حدود 40 درصد از اتلاف انرژی در بخش ساختمان به دلایل مختلف مخصوصاً استفاده از مصالح غیراستاندارد انجام می گیرد. هدف از اجرای این تحقیق بررسی تأثیر بلوک های گازدار بتنی در صرفه جوئی مصرف انرژی ساختمان ها می باشد. بر این اساس توجه به اهمیت مقوله انرژی و لزوم صرفه جوئی در آن در ساختمان ها، می توان با استفاده از این نوع بلوک ها و تأثیرات آن در رسیدن به ساختمان های پایدار دست یافت. نوع روش تحقیق اتخاذ شده در به انجام رسانیدن پژوهش حاضر روش تحقیق توصیفی، تحلیلی می باشد که با استفاده از سه استراتژی تبیینی، توصیفی و اکتشافی به معرفی ابعاد مختلف تحقیق پرداخته شده است. برای دستیابی کاربردی به نتایج و یافته های تحقیق، دو پرسشنامه در بین مهندسین ناظر معماری با حجم نمونه 150 نفر و سازندگان و استفاده کنندگان ساختمان ها با حجم نمونه 200 نفر توزیع که روش نمونه گیری به صورت تصادفی و ابزار پرسشنامه با استفاده از مقیاس لیکرت 5 درجه ای انجام شده است. کاهش آلودگی های محیطی، افزایش کارایی و پایداری حرارتی، به حداقل رسیدن تبادل گرما و سرما به دلیل داشتن ضریب حرارتی بالا، کاهش هزینه های ساخت و انرژی در ساختمان ها در حدود 25 درصد از مهم ترین دلایل استفاده از بلوک های بتنی گازدار در ساختمان ها می باشد.
بازشناسی هندسه تیموری در بنای گنبدسبز مشهد
حوزههای تخصصی:
در خصوص تاریخ بنای گنبد سبز مشهد، شبهاتی وجود دارد؛ عده ای بنا را با توجه به تنها کتیبه تاریخ دار آن، به عصر صفوی ارتباط می دهند؛ اما بنا با اشاره کتاب فرهنگ خراسان،که فرد مدفونی در بنا را شیخ مومن معرفی کرده و همچنین وی در سال ۹۰۴ درگذشته است، می توان این بنا را به عصر تیموری منتسب دانست. به علاوه شباهت مقبره منفرد گنبدسبز مشهد با ویژگی های مقابر غیر برجی در نقشه، عناصر ساختمانی، نما و تزئینات به کار رفته با نمونه های موجود در مقابر ساخته شده توسط تیموریان در ناحیه ایران فعلی و مناطق همجوار به صورت کامل روشن است. از این رو، این نوشتار با هدف انتساب بنای گنبدسبز به دوره تیموریان، در پی پاسخ گویی به این سوال است که « الگوی هندسی به کار رفته در بنای گنبد سبز چیست؟» و « آیا گنبدسبز با هندسه دوره تیموری مطابقت دارد؟»؛ پژوهش از نوع بنیادی و روش تحقیق این پژوهش ترکیبی است که با استفاده از رویکرد کیفی و با به کار گیری روش تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت مشاهده میدانی و مطالعات کتابخانه ای در تحلیل پلان، نما، برش و تزئینات بنا، بهره می جوید. نتایج پژوهش نشان داد: بنا در پلان از هندسه نهاز و نخیر، طول گنبدخانه به عنوان واحد مولد، تقسیم یک مربع به مربع های کوچکتر، مربع رشد یافته و قاعده مربع و مشتقات آن، در نما از قاعده مثلث متساوی الاضلاع و مشتقات آن و نیم مربع و در مقطع از همان قاعده نیم مربع بهره جسته است. تزئینات بیشتر بر اساس سیستم زیرساخت شعاعی همچون گره ها، شمسه و نیم شمسه و مربع رشدیافته در مقرنس گنبدخانه می باشد.
بررسی تاثیر طرح واره درشکل گیری شعر و معماری بر اساس دیدگاه ایوانز و گرین
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی با هدف بررسی چگونگی معنادهی به متن یک اثر، به دنبال ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری بر مخاطب و فرایند ذهنی می باشد. ایوانز و گرین فرایند ذهنی و طرح واره های تصوری در ذهن مخاطب را ابزاری برای برقراری ارتباط می دانند و مولفه هایی همچون فضا، ظرف بودگی، جابجایی(حرکت)، توازن، نیرو، پیوستگی و وجود را نشانه های انتزاعی برای ایجاد طرح واره بر اساس تجربه در ذهن مخاطب مطرح نموده اند. هدف اصلی این پژوهش بررسی طرح واره در دو حوزه شعرو معماری و ایجاد ارتباط همسو با ذهنیت و تجربه مخاطب می باشد. این تحقیق با رویکردی کیفی و روشی تفسیری- تاریخی و با دیدگاهی تطبیقی از طریق تشریح ادبیات نظری در چارچوب مدلی مفهومی درصدد پاسخ به پرسش تحقیق می باشد: چه ارتباطی بین شعرو فضای معماری وجود دارد و نقش طرح واره در این ارتباط و خلق معنا چیست؟ نتایج تحقیق حاکی از آن است که با تعمیم نظریه ایوانز و گرین و مولفه های موثر طرح واره در شعر و معماری می توان گفت که طرح واره ها همواره در شکل گیری و شاخص بودن اثر موثر بوده اند. این تاثیر ممکن است با حضور و یا عدم حضور یک طرح واره باشد. نمود طرح واره به دو صورت حاصل می شود: نخست در قالب کاربرد و همنشینی طرح واره هایی که در یک حوزه معنایی قرار دارد و دوم بر پایه تصویری که از همنشینی طرح واره در برابر مخاطب قرار می گیرد آنچه باعث می شود هر معنایی برای هر متن/ معماری مقبول واقع گردد این است که مخاطب دارای طرح واره ها و پیش دانسته های متفاوت و مستقل از نیت مولف/ معمار است.
عوامل موثر بر تحولات معماری اوایل قاجار منطقه ی آذربایجان در بازخوانی فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با نگاهی انتقادی بر روایت های موجود از نحوه شکل گیری مدرنیته در معماری ایران، در تلاش است تا روایتی نو از طریق شناخت مولفه های موثر و تبیین نحوه تأثیر آنها بر این فرایند ارائه دهد. با توجه به یافته های اولیه به عنوان فرضیه تحقیق، می توان تحولات صورت گرفته در معماری آذربایجان در اوایل قاجار (قرن 19م) را هم راستا با فرایند شکل گیری مدرنیته در معماری ایران دانست. لذا سوال کلیدی پژوهش این است که تا چه میزان می توان آغاز ورود مفاهیم مدرن به معماری ایران را ناشی از درک نیاز به آن، توسط سران و سیاستمداران روشنفکر در آذربایجان دانست؟ این تحقیق به روش تفسیری- تاریخی با استناد به منابع دست اول، داده های جمع آوری شده را در سه مرحله (آگاهی یافتن از معماری نوین دنیا بخصوص جهان غرب، احساس نیازبه آن و اقدام مشابه) مورد تحلیل قرار داده تا به مرحله ی اشباع نظری متکی بر داده ها برسد. بر طبق این بررسی و تحلیل ها، عوامل زمینه ای (جنگ با روسیه و موقعیت ژئوپلیتیکی آذربایجان) و افرادِ تأثیرگذار (عباس میرزا، روشنفکران ایرانی اوایل قاجار، مشاوران خارجی و حتی فتحعلی شاه) در شکل گیری فرایند مدرنیته در معماری آذربایجان نقش اصلی را عهده دار بوده اند. پیامد این فرایند در دو بخش کلی اصلاح نواقص کاربری های موجود و ایجاد بناها با کاربری های جدید مورد نیاز در آذربایجان، بررسی و معرفی شده اند.
تبیین معیارهای کلیدی فرآیند شکل گیری کیفیت فضایی یکپارچه در فضاهای عمومی شهری (مطالعه موردی: منطقه پنج شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
17 - 34
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر نگرش های متعددی در رابطه با شکل گیری «کیفیت فضاهای عمومی شهری» مطرح شده است. اما آنچه قابل تشخیص است، عدم توجه به مفهوم کیفیت فضایی یکپارچه و رویکرد کل نگر آن در حوزه شهرسازی است. برای دستیابی به هدف تحقیق، منطقه پنج شهرداری تهران به صورت مورد پژوهی موردبررسی قرارگرفته است. بر اساس مبانی نظری در چارچوب مذکور، 5 معیار کلیدی درزمینه شکل گیری کیفیت فضایی یکپارچه در فضاهای عمومی شهری دارای اهمیت می باشند. تبیین 5 مؤلفه، به واسطه 10 معیار و 33 متغیر با استناد به انجام معادلات ساختاری به همراه روایی و پایایی موردتوجه قرارگرفته است. بنابراین، امکان طرح مدلی 5 عاملی در این زمینه فراهم شده که درعین حال، گامی اساسی در مسیر و تدوین مدلی ساختاری در سطحی فراتر است، الگوی موردتوجه ازنقطه نظر هماهنگی داده ها با ساختار عاملی آن از برازندگی قابل قبولی برخوردار است.
بازآفرینی فرهنگ مبنای مراکز شهری با تاکید بر احیای عناصر تاریخی و ایجاد فضاهای هویتمند؛ مطالعه موردی: مرکز شهر تکاب
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بازآفرینی فرهنگ مبنا به عنوان راهکاری نوین توانسته با بهبود توسعه ویژگی های منحصربه فرد مکان، پاسخگوی از دست رفتن معانی مکان ها و تفاوت ها و تمایزات، به شکل گیری تصویری دوباره و قوی تر از قبل و تا حد ممکن منحصربه فرد، برای برون رفت از مشکلات موجود در مراکز شهری و بافت های با ارزش تاریخی کمک نماید. در این پژوهش نیز سعی شده است تا جایگاه بازآفرینی فرهنگ مبنا در امر کیفیت بخشی به محدوده تاریخی و فرهنگی شهر تکاب شناسایی گردد و متناسب با آن به ارائه راهکارهای طراحی در این مکان اقدام شود. روش تحقیق این مطالعه، بصورت توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری داده ها بر اساس شیوه های میدانی و کتابخانه ای بوده و ابزارهای لازم برای این امر شامل: مطالعه کتب، مقالات، اسناد و طرح های توسعه شهری، مصاحبه ژرف کاوانه با اهالی، پرسشنامه و مشاهده بوده و برای نظرخواهی از کارشناسان و بومی سازی معیارهای مربوطه، تکنیک دلفی به کار برده شده است. در ادامه به منظور تدقیق معیارها و انتخاب سیاست های مناسب از تکنیک سوات نیز بهره گرفته شده است. در پایان اطلاعات به دست آمده دسته بندی و توسط نرم افزارهای آماری همچون SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده به ارائه چارچوب طراحی شهری و راهنمای طراحی شهری مبتنی بر بازآفرینی فرهنگ مبنا در محدوده مورد نظر اقدام گردیده است.
بررسی طراحی کارامد فضاهای اداری با بهره گیری از معماری سبز با تأکید بر روانشناسی محیط
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی رفتار کاربران در استفاده از دوچرخه های اشتراکی و سایر سیستم های حمل ونقل شهری قبل و بعد از پاندمی کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع کرونا باعث تغییر در سبک زندگی و رفتار مردم شد. این تغییرات در حوزه های مختلفی نظیر حمل ونقل رخ داد. در زمینه حمل ونقل درون شهری، گزینه های مختلفی شامل سیستم حمل ونقل عمومی، شخصی و دوچرخه وجود دارد که کشورهای مختلف رفتارهای متفاوتی در میزان استفاده از آن ها قبل و بعد از کرونا داشتند. هدف از این پژوهش، سنجش تأثیر کووید-19 بر استفاده از انواع حمل ونقل و مقایسه ی آن ها باهم می باشد. در این پژوهش برای بررسی انواع روش های حمل ونقل در شیراز و تهران از پرسشنامه لیکرت استفاده شد. شرکت کنندگان شامل کسانی بودند که قبل یا بعد از کرونا، از سیستم دوچرخه بیدود استفاده کرده اند. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از سیستم دوچرخه بیدود در زمان همه گیری ویروس کرونا کاهش یافته است. همچنین استفاده از وسایل نقلیه شخصی، افزایش و استفاده از وسایل حمل ونقل عمومی با کاهش همراه بوده است. در میان انواع وسایل نقلیه در زمان قبل کرونا حمل ونقل عمومی و بعد از کرونا حمل ونقل شخصی بیشترین استفاده را داشته است.
ارزیابی فضاهای سبز شهری و طبیعت از دید شهروندان زن؛ نمونه موردی: شهر کرمان در سال 1401
منبع:
بوطیقای معماری سال اول زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
1-14
حوزههای تخصصی:
فضاهای سبز شهری را گونه ای از اکوسیستم های محیطی می دانند که دارای بازدهی اجتماعی و اکولوژیکی بشمار می آیند و عرصه ای را برای تعاملات اجتماعی و مراودات شهروندی بوجود می آورند. التفات به فضاهای شهری در قالب ارزیابی کیفی، گونه ای بازنگری را در این فضاها شکل می دهد تا با افزایش مطلوبیت از دید شهروندان، امکان افزایش رضایت مندی شهروندی و شکل گیری سرمایه اجتماعی در ساختار شهری را فراهم کند. در این میان سنجش شاخص ها و ارزیابی فضاهای سبز شهری از دید شهروندان از آن جهت مهم می نماید که رویکردهای جدید شهرسازی، شهروندان را جزیی اساسی در فرایند تولید برنامه می-دانند. بر این اساس ارزیابی کیفی فضاهای سبز شهری و بازنگری در برنامه ریزی این فضاها، ضرورت آمایش فضاهای سبز شهری را یاداوری می کند. بر این اساس پرسشنامه ای تدارک دیده شد و در محدوده شهر کرمان از 384 نفر، اقدام به نمونه گیری و جمع آوری اطلاعات گردیده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که فضاهای سبز شهری، بایستی مورد بازنگری کیفی، بهسازی و نوسازی قرار گیرد که در این میان سرانه فضای سبز، مکان قرارگیری و تسهیلات بهداشتی و خدماتی پارک ها، دارای جایگاهی نامطلوبی در مطلوبیت این فضاها بشمار می روند.
نقش شهرهای مصرفی در زندگی شهروندان با رویکرد مردم نگارانه (مورد مطالعه: شهر کرمانشاه)
حوزههای تخصصی:
امروزه تمامی شهرها در تکاپوی ایجاد امکانات برای مصرف هستند. درواقع شهرها به واسطه امکاناتی که برای مصرف فراهم می کنند تعریف می شوند. مصرف انبوه از یک سو باعث تغییر شهری ازجمله رشد قارچ گونه مراکز خرید، فروشگاه ها، مراکز فراغتی و ... شده است و از سوی دیگر، شهر نیز با طراحی فضاهای مصرفی خاص، شیوه های گوناگون مصرف را برای شهروندان به وجود آورده است. شهرنشینی در شهر کرمانشاه نیز به طور فزاینده به سوی مصرفی شدن پیش رفته است. با این وجود، بیشتر مطالعاتی که به بررسی شهر و کلان شهرها پرداختند مسائلی مانند تغییرات جمعیت، مهاجرت، بیکاری، ناامنی، حاشیه نشینی، انباشت ثروت، اقتصاد و خدمات اجتماعی را در بر می گیرند؛ با توجه به این موضوع، انجام دادن پژوهش های مختلف در این زمینه حکم زیربنا برای مطالعات بین رشته ای در زمینه شهرها و مصرف دارد. البته رشد تغییرات و دگرگونی هایی که در مصرف شهرها به وجود آمده؛ باعث توجه بیشتر به این موضوع شده است. این پژوهش، فرایند مصرف در شهرهای مدرن را بررسی کرده و نقش آن در زندگی شهروندان مورد بحث قرار داده است. در این پژوهش از روش تحقیق مردم نگاری استفاده شده و تکنیک گردآوری داده ها شامل: مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق است. یافته های پژوهش نشان می دهند که فضاهای تجاری، طراحی خاصی را در معماری شهر به وجود آوردند. معیارهایی در طراحی شهر وجود دارد که منجر به خلق فضایی دلنشین و تحریک کننده ای برای مصرف می شود، رنگ هایی که در فضاهای تجاری به کار گرفته می شوند در درخشندگی فضاها نقش حیاتی دارند و کمک به سزایی در خلق زیبایی کالاها دارند. ورودی های متعدد، راه روهای عریض، نورگیرهای فراوان و چشم اندازها مرکزی زیبا در مراکز خرید امکان تشویق بیشتر افراد به داخل پاساژ را فراهم می آورند. پرسه زنان با قدم زدن در شهر هویت خود را تغییر می دهند. همچنین مراکز خرید خود شامل: فضای خرده فروشی، هتل ها، رستوران ها، تسهیلات تفریحی هستند که با امکانات متفاوتی که در اختیار افراد می گذارند باعث خرید هر چه بیشتر افراد و مصرف گرایی می شوند. از سوی دیگر، مراکز خرید به عنوان یکی از اشکال جدید خرید، نقش مؤثری در اعتیاد افراد به خرید دارند. اعتیاد به خرید گاهی افراد را وسوسه به خرید بیش از اندازه می کند در پی آن اضطراب و نگرانی برای افراد به وجود می آید. بر این اساس، افراد در هنگام مصرف و خرید کالاها هویت خود را از دست داده و یا آن را بازنمایی می کنند و هویت جدیدی را به وجود می آورند.
تلفیق معماری و هنر با الهام از طبیعت، مطالعه موردی: معماری دوران اسلامی استان کردستان
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره دوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۶)
95 - 113
حوزههای تخصصی:
با وجود تلاش های فراوانی که در دهه های اخیر برای بهبود فرایند طراحی معماری انجام گرفته است، به ندرت راه حل هایی روشن برای به کارگیری هنر در معماری با الهام از طبیعت تدوین شده است. ازاین رو تحلیل، مقایسه و بررسی نمونه های موجود و آثار معماران بزرگ معاصر برای پاسخگویی به چگونگی استخراج راهکارهای طراحی آنان در مواجه با طبیعت و الهام از آن و دستیابی به سرنخ هایی به منظور برانگیختن قوه تخیل طراحان در بهره-گیری از آن ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش سعی بر آن است مؤلفه های تأثیرگذار هنر الهام گرفته از طبیعت با تأکید بر معماری اسلامی استخراج و دسته بندی گردد. همچنین کوشش مى شود، بنیادها و اصولی را که به صورتى عام و چشمگیر در فضاهاى معمارى اسلامی با الهام از طبیعت قابل رؤیت و دریافت است، در قالب موضوع هاى مختلف تبیین نمود تا دریچه اى به ادراک بهتر این معمارى گشوده شود. بر همین اساس هدف از این پژوهش آگاهی از تداعیات ذهنی هنرمندان در فرآیند طراحی، مبتنی بر الگوگیری از طبیعت در جهت بهبود تفکر معماری اسلامی است. نوع این پژوهش توصیفی – تحلیلی است و از مبنای هدف کاربردی است. داده های مورد نیاز برای شکل گیری نظری موضوع با روش کتابخانه ای و تحلیل هایی که برای هر اثر آورده شده با روش مطالعات میدانی جمع آوری شده است. در این پژوهش مؤلفه ها و راهکارهایی برای بهره گیری بهتر از هنر و طبیعت جهت انگیزش تخیل و استفاده طراحان از آن ها پیشنهاد می گردد. دستاوردهای پژوهش نشان دهنده آن است که طبیعت به صورت کلی تأثیر قابل توجهی بر معماری اسلامی دارد و در بسیاری از راهبردهای منتهی به خلاقیت معماری اثرگذار است. هنر طبیعت همیشه در همه جا حاضر و طبقه بندی ناپذیر و به مثابه ابزاری بسیار قدرتمند برای الهام بخشی است. موضوعی که در بناهای شاخص و نمونه های مطروحه از اهمیت بیشتری برخوردار است. همچنین معماری اسلامی بیش از آنکه در پی شکل و فرم مشخصی باشد، در خدمت انسان مسلمان برای رسیدن به کمال به کمک طبیعت بوده و هدف غایی از خلقت انسان را که همانا عبادت الهی است را پیگیری می کند. لذا برداشت های فرم گرایانه و ظاهری از طبیعت به تنهایی کافی نخواهد بود و حضور روح طبیعت در معماری است که به ارتقا و تجلی آن خواهد انجامید. همچنین قابل استنباط است که مسائل اقلیمی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر منطقه و ناحیه به شدت می تواند بر معماری و کارکردهای آن تأثیرگذار باشد، لذا فرهنگ خاص اسلامی نیز فرم ها و کارکردهای خاص خود را به وجود می آورد و همین نکته است که سبب تفاوت معماری اسلامی با سایر بناها می شود.
بررسی تطبیقی تراژدی ارسطو و آثار نقاشی کاراوادجو بر مبنای نظریه کاتارسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۰۸
69 - 80
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: زمینه تاریک، نورپردازی، پیکره هایی با اندازه واقعی و نمایش اوج احساسات در پرتره ها و به عبارتی تئاتر کاملاً واقع گرایانه در آثار کاراوادجو، ما را بر آن می دارد تصور کنیم در آثار وی در مواجهه با روایت یک تراژدی قرار گرفته ایم که می تواند در مخاطب منجر به کاتارسیس گردد چراکه باید اذعان داشت روان پالایی فقط در نمایشنامه نویسی شکل نگرفته است، بلکه اثرات آن را در دیگر هنرها اعم از نقاشی، موسیقی و نیز پیکره سازی می توان مشاهده کرد. مسئله اصلی در مقاله حاضر این است که چگونه یک اثر نقاشی می تواند تراژدی را در ذهن مخاطب متبادر سازد و به تبع آن تأثیرات روان پالایی یا کاتارسیس داشته باشد؟ هدف پژوهش: این مقاله در پی آن است تا تطبیقی میان تراژدی ارسطو و آثار نقاشی کاراوادجو بر اساس نظریه کاتارسیس (روان پالایی) انجام دهد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله توصیفی- تحلیلی بوده و جمع آوری اطلاعات با استناد به منابع کتابخانه ای و بررسی آثار نقاشی در منابع موجود انجام پذیرفته است. برای این منظور و تطبیق آثار نقاشی کاراواجو، تعداد پنج اثر به صورت تصادفی انتخاب و بر اساس رویکرد پژوهش مورد تجزیه، تحلیل و تطبیق قرار گرفته اند. نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش بر این مقوله تأکید داشت که در آثار کاراوادجو با یک تئاتر کاملاً واقع گرایانه از تضادها شامل: نور و تاریکی، پیری و جوانی، زندگی و مرگ، قدرت و ضعف به صورت همزمان سر و کار داریم، وی صحنه را با نمایشی خارق العاده از طریق حضور این چهره ها و شدت احساسات آنها طراحی می کند. لذا با توجه به تعریف ارسطو از تراژدی و تطبیق آن با آثار کاراوادجو، آثار وی دارای فرم تراژیک است و موجب کاتارسیس و روان پالایی در مخاطب می شود.
تعادل در صورت متکثر نور واحد (نمونه موردی پنجره های ارسی شبستان مسجد نصیرالملک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
45-21
حوزههای تخصصی:
اهداف: پنجره های رنگی جزیی از معماری بناهای سنتی ایران در دوره اسلامی هستند، که به عنوان دروازه های عبور نور واحد به فضا و تکثیر کننده آن به رنگ های گوناگون ایفای نقش می کنند. اهدف کلان پژوهش، ایجاد حساسیت درزمینه طراحی اصولی شیشه های رنگی، بیان اصولمندی استفاده از رنگ ها در پنجره های رنگی بناهای سنتی و اسلامی ،کشف رابطه تعدیل نور توسط شیشه های رنگی و کیفیت فضای معماری در سیستم روشنایی پایدار می باشد. در مقیاس خردتر هدف از بررسی، دستیابی به یکی از شاخصه های موثر در ایجاد تعادل در یک بنای ماندگار (مسجد نصیرالملک) است. روش ها: نوع پژوهش کیفی-کمی است و استخراج مطالب از طریق گردآوری اطلاعات از منابع اسنادی و برداشت میدانی از الگو و مساحت شیشه های رنگی، مسجد نصیرالملک انجام شده است.در نهایت از طریق قیاس تطبیقی تناسب سطوح رنگی شیشه ها با مبانی نظری نتایج حاصل استخراج گردیده اند. یافته ها : در شبستان نمونه، پنج گونه رنگ بندی کلی و 15گونه رنگ بندی جزیی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. رنگ های آبی، فیروزه ای، سبز (رنگ های سرد) و رنگ های قرمز و زرد (رنگ های گرم) با حفظ تعادل و به صورت یک درمیان در پنجره های ارسی به کار رفته اند. نتیجه گیری : استخراج نسبت رنگ های سرد به گرم نزدیک به یک در تطبیق با مبانی فلسفه اسلامی مشخص نمود که، الگوی توزیع رنگ ها در فضا، بعد از عبور نور سفید از شیشه های رنگی، تصادفی نبوده است و در این زمینه هم «وحدت» و «پایداری» نمود یافته است.
بهبود عملکرد روسازی بلوک خشتی پیاده روها و معابر روستایی با استفاده از افزودنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۱ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۷۹
۱۰۵-۹۱
حوزههای تخصصی:
ایران در استفاده از خشت در معماری و ساخت وساز، از کهن ترین کشورهای جهان محسوب می شود؛ به طوری که اکثر سازه های معماری و خانه های روستایی در این کشور، با استفاده از خشت ساخته شده اند که توجه بسیاری از گردشگران را به خود جذب کرده است. امروزه با پیشرفت علم و فناوری و ﺑﺎﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ فراوانی مصالح خشتی و از طرفی اهمیت جایگاه گردشگری در کشور ایران، استفاده از خشت، شیوه ای که سالیان درازی است در ساختارها و معماری کشور نقش داشته، به شدت موردتوجه قرارگرفته است. ازآنجاکه رنگ تیره روسازی های متداول ازجمله روسازی آسفالتی با رنگ بناهای معماری - تاریخی خشت و گلی روستا همخوانی ندارد و از زیبایی آن می کاهد؛ در این پژوهش سعی شده است عملکرد خشت تثبیت شده با سیمان و آهک به منظور استفاده از آن در روسازی پیاده روها و معابر بافت روستایی با بار ترافیکی کم موردبررسی قرار گیرد. بدین منظور نمونه های بلوک خشتی از خاک ماسه رس دار ساخته شد و با درصدهای متفاوت سیمان و آهک تثبیت شد و سپس تحت آزمایش درصد جذب آب، مقاومت فشاری، مقاومت خمشی، مقاومت لغزشی و درنهایت تعیین مدول الاستیسیته قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در خصوص تثبیت با سیمان، با افزایش درصد سیمان از ۵ درصد تا ۱۵ درصد میزان جذب آب و اصطکاک به ترتیب حدود ۱۷ و ۱۴ درصد کاهش می یابد و با افزایش درصد سیمان از ۵ درصد به ۱۵ درصد در مدت عمل آوری ۳ روزه، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری به ترتیب حدود ۱۱، ۸۹ و ۹۲ درصد افزایش می یابد. در خصوص تثبیت با آهک، با افزایش درصد آهک به ۸ درصد میزان جذب آب و اصطکاک به ترتیب حدود ۶ و ۱۸ درصد کاهش می یابد. همچنین با افزایش درصد آهک از ۴ درصد به ۸ درصد در مدت عمل آوری ۳ روزه، مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته و مقاومت فشاری به ترتیب حدود ۹۹، ۹۶ و ۱۱۵ درصد افزایش می یابد. همچنین نتایج نشان می دهد که علاوه بر مقدار ماده تثبیت کننده، مدت زمان عمل آوری در مقاومت فشاری نمونه ها مؤثر است.
تحولات کالبدی و عملکردی حیاط در مسکن روستایی؛ مطالعه موردی: روستاهای دشت مرکزی گرمسار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و اجبار نهادهای دولتی به منظور شکل جدید زندگی و بهبود شرایط روستائیان، تغییراتی در مسکن روستایی به وجود آورده است، به طوری که حیاط که جزء لاینفک خانه روستایی و بخشی از مساحت آن محسوب می شود دچار تغییرات اساسی در کالبد و کارکرد خود شده است. پژوهش حاضر، باتوجه به نقش حیاط در زندگی روستایی و با هدف دستیابی به عوامل تاثیرگذار بر تغییرات کالبدی و عملکردی آن، به مطالعه و بررسی سکونتگاه های روستایی شهرستان گرمسار می پردازد. نوع تحقیق کاربردی و روش مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی است. گردآوری اطلاعات ازطریق مشاهده میدانی، برداشت ها، اسناد و منابع کتابخانه ای انجام شده است. روستاها به صورت هدفمند و غیرتصادفی و حجم نمونه 5 درصد جامعه آماری و به روشی تصادفی برگزیده شده است. آنالیز داده ها با نرم افزار SPSS و تحلیل عاملی (Factor Analysis) برای دسته بندی عوامل کالبدی و کارکردی حیاط انجام شده است. سپس به روش تحلیل واریانس یک طرفه (One-Way Anova) به توصیف و تحلیل اطلاعات پرداخته است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که از میان 4 عامل شناسایی شده در تغییرات کالبدی حیاط، 2 عامل مربوط به تنوع و انعطاف پذیری و دیگری فضای باز، دارای ارتباط معنادار میان بناهای سنتی و معاصر است و بیشترین اثربخشی را در خانه های سنتی و بازسازی شده دارند. به عبارتی سلسله مراتبی در ساخت حیاط در مسکن روستایی وجود دارد که در مسکن جدید روستایی، تنوع پذیری و فضای باز نیز کمتر می شود. در این پژوهش فضای باز بخشی از حیاط است که ملزومات زندگی روستایی را در برمی گیرد و صرفاً فضاهای ساخته نشده را شامل نمی شود. همچنین نتایج بررسی تغییرات کارکردی نیز نشان می دهد، از میان 3 مؤلفه شناسایی شده، تنها عامل مربوط به کارکرد زیستی دارای ارتباط معناداری است و کارکرد فضاهایی چون: سرویس بهداشتی، انبار تجهیزات، آشپزخانه، پیش ورودی و تراس ها در حیاط خانه های قدیمی و بازسازی نقش موثرتری نسبت به حیاط مساکن معاصر دارند.
ارزیابی شاخص های زیست پذیریِ شهرهایِ هوشمند در دوران پساکرونا (مطالعه موردی منطقه 12 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
39 - 54
حوزههای تخصصی:
در قرن اخیر پیشرفت های سریع در فناوری اطلاعات و ارتباطات یعنی شهرهای هوشمند، کیفیت زندگی در ابعاد محیطی و اجتماعی- اقتصادی یعنی زیست پذیری شهرها را در سطح جهانی کاهش داده است. پاندمی کرونا یا همان «پدیده کووید- 19» آسیب پذیری شهرها را در شرایط فعلی شان را نشان می دهد. از موضع هدف، پژوهش حاضر کاربردی و به لحاظ روش تحقیق ماهیت توصیفی- تحلیلی دارد. در این پژوهش به بررسی و شناسایی چهار بُعد (زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی و مدیریتی) و نوزده شاخص (پتانسیل های طبیعی، میزان فضای سبز عمومی، انعطاف پذیری، سرزندگی و نشاط فضای شهری، جمله بهره وری اقتصادی، تنوع کاربری و فعالیت های اقتصادی، زیرساخت و فناوری اطلاعات، سیستم حمل و نقل پایدار ایمن و...) دخیل در زیست پذیری شهرهای هوشمند و اولویتبندی نقش آن ها در کاهش آثار مخرب در دوران پساکرونا با استفاده از روش AHP پرداخته شد. نتایج تحقیق نشان می دهد به ترتیب ابعاد زیست محیطی، مدیریتی، اقتصادی و اجتماعی دارای اهمیت بوده و در بُعد زیست محیطی، شاخص بهداشت و سلامت فرد و محیط با 299/0، در بُعد اجتماعی، شاخص ایمنی و امنیت با 445/0، در بُعد اقتصادی، شاخص بهره وری اقتصادی با 484/0 و در بُعد مدیریتی، شاخص تامین زیر ساخت فناوری اطلاعات با 286/0 دارای بیشترین امتیاز و تأثیر می باشند و در پایان یافته ها در دو بخش تدوین اهداف و سیاست های ایجاد شهر هوشمندِ زیست پذیر در پسا کرونا و راهکار های موثر در کنترل پیامدهای پسا کرونا در شهرهای هوشمند زیست پذیر ارائه گردید.
ارزیابی نقش منظر صوتی در احساس تعلق به محیط (مطالعه موردی: محله فرحزاد شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
5 - 22
حوزههای تخصصی:
یکی از محرک های احساس نسبت به محیط، منظر صوتی است که بر کیفیت فضای شهری نیز تأثیر می گذارد. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی و ارزیابی نقاط مفصلی و ارتباطی بین دو مفهوم منظر صوتی و احساس تعلق به محیط است، تا شدت و رابطه بین این دو را در محله فرحزاد تهران تبیین نماید. جامعه آماری پژوهش، تمامی استفاده کنندگان این محدوده است که بر روی 385 نفر بررسی شده است. با روش پیمایش حسی با تمرکز بر حس شنوایی، 12 نقطه شاخص صدایی شناسایی و سنجش شد. جهت سنجش حس تعلق مکانی از ابزار پرسش نامه و برای بررسی نقش کیفیت منظر صوتی بر حس تعلق از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که کیفیت منظر صوتی در سه بعد محیطی، فردی و اجتماعی در حس تعلق به محیط مؤثر می باشد؛ طوری که وجود عناصر طبیعی در بعد محیطی، ارتقاء سلامت روانی در بعد فردی و استماع نواها و اصوات اهالی محله و آشنایان در بعد اجتماعی تأثیر مهمی در احساس تعلق به محیط دارد.