فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۷٬۶۳۹ مورد.
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
156 - 166
حوزههای تخصصی:
از منظر تاب آورانه می توان هجرت را تصمیمی برای کاهش فشارهای اجتماعی، دست یابی به زمینه های مساعد و بستر مطلوب برای جامعه سازی، رشد و توسعه جامعه شهری و مدنی که اسلام در آن اوج می یابد، دانست. در این نوشتار سعی شده تا با تبیین انگیزه ها و اهداف هجرت، این حرکت را با ابعاد تاب آورانه تفسیر و تشریح کرد که چگونه خروج از بن بست سیاسی، اجتماعی، باوری و... در مکه با ورود به مدینه تبدیل به فرصت و توسعه در تمامی جوانب می گردد. روش تحقیق پژوهش از نوع تفسیری- تاریخی و با استناد به آیات قرآنی، احادیث و منابع کتابخانه ای است. نتایج بیانگر این است که هجرت جدای از فرار از وضع موجود؛ یک استراتژی برای حرکت به سوی جامعه ای متعالی است که در آن برپایی تمدن اسلامی آغاز می گردد که پس از مدتی ثمرات آن تغییر طلایی نمود پیدا می کند. تبیین، تشریح و تفسیر هجرت به عنوان یکی از اصلی ترین و اساسی ترین سیاست ها و راهبردهای صدر اسلام می تواند از طریق بازتعریف و تطبیق با مولفه های تاب آوری، تعریفی جدید از خود پدیده هجرت را به دست دهد و پلی مابین این مفهوم و تاب آوری باشد و به عنوان یک مولفه برای پایداری و اهداف تاب آورانه در زمان ها و مکان های مختلف به کار رود.
ارزیابی ایمنی لرزه ای بناهای بنایی تاریخی ایران کاربرد در دوره قرن 19 و اوایل قرن 20(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز بر روی یک گسل تکتونیکی بزرگ و فعال واقع شده است که متعلق به سیستم پیچیده ای است و گسل آناتولی شمالی در ترکیه را به گسل البرز در ایران متصل می کند. امروزه بیش از 600 ساختمان تاریخی در تبریز شناسایی شده است که نیاز به تحلیل لرزه ای و حفاظت دارند. با توجه به عدم وجود دستورالعمل های مربوط به بناهای تاریخی، ارزیابی ایمنی لرزه ای این بناها به تأخیر افتاده است؛ بنابراین هدف اصلی این مطالعه ارزیابی ایمنی لرزه ای ساختمان های تاریخی با استفاده از دستورالعمل های ایتالیایی است و نشان می دهد که این رویکرد اساس یک ارزیابی درست بر اساس روش های علمی و محاسباتی را تأیید می کند. شش بنای تاریخی مربوط به دوره قاجار، به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند. آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های مذکور با استفاده از دو سطح ارزیابی مختلف معرفی شده در دستورالعمل های ایتالیایی در مورد میراث فرهنگی، شامل محاسبات دستی که با استفاده از روش های مکانیکی انجام می شوند و تحلیل عددی بناها که با استفاده از نرم افزار انجام می شوند، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این، کارایی و دقت روش مکانیکی ارائه شده در سطح یک در ارزیابی ایمنی لرزه ای در مقایسه با نتایج تحلیل عددی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دهنده آسیب پذیری لرزه ای ساختمان های مورد بررسی به عنوان نمونه های انتخاب شده از میان خانه های تاریخی تبریز است. همچنین نتایج نشان می دهد که روش های ارزیابی به کار گرفته شده جایگزین یکدیگر نیستند؛ بلکه متعلق به دو سطح مختلف ارزیابی و قابل مقایسه هستند و سطح اول رویکرد محافظه کارانه ای را در نظر می گیرد.
بررسی الگوواره های قضاوت ذهنی معماران در تأمین حرکت پیاده ساکنین مجموعه های مسکونی؛ نمونه موردی: منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و دسته بندی دیدگاه های متخصصین به منظور تأمین حرکت پیاده در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران انجام گرفته است. از آنجایی که پژوهشی در رابطه با بررسی تجربی دیدگاه های متخصصین به منظور حرکت پیاده ساکنین در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران صورت نگرفته است، تحقیق از نوع اکتشافی و جدید است. بر حسب هدف بنیادی، به لحاظ ماهیت پژوهش اکتشافی و از حیث گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. از روش تحقیق دلفی برای شناسایی دیدگاه های متخصصین و از روش تحلیل عامل کیو برای طبقه بندی دیدگاه های متخصصین استفاده شده است. در پیمایش دلفی، متخصصین به شیوه هدفمند و غیر احتمالی انتخاب گردید که حجم نمونه از طریق اشباع نظری در دستیابی به عوامل به دست آمده است. پرسشنامه ای براساس مقیاس لیکرت طرح شده در میان 20 نفر از متخصصین مربوطه توزیع گردید. داده های بدست آمده از پرسشنامه تحلیل عامل به روش کیو صورت گرفته است. براساس نتایج به دست آمده، تا میزان 70.77% از عوامل مؤثر در حرکت پیاده ساکنین در مجموعه های مسکونی در منطقه 22 تهران براساس مصاحبه با متخصصین با قطعیت شناسایی شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که متخصصین بر اساس دیدگاه های فکری شان به هفت گروه یا عامل تقسیم می شوند که شش عامل آن دارای متغیرها و مفاهیم مشترک بوده است. این شش عامل بر اساس متغیرهای تشکیل دهنده شان، نام گذاری شده اند. که شامل پاسخدهی، قلمروگرایی، پویایی، نشاط، نفوذپذیری و خوانش پذیری در تبیین قضاوت متخصصین به منظور تشخیص وجود حرکت پیاده در فضاهای مسکونی مشاهده شده اند. براساس میزان بزرگی واریانس به ترتیب عامل های مؤثر عبارتند از: پاسخدهی 56/15%، قلمروگرایی 15.07%، پویایی 13.61%، نشاط بخشی 9.59%، خوانش پذیری 9.45% و نفوذپذیری 7.52% می باشد. براساس این نتیجه گیری، در حرکت پیاده ساکنین مجموعه های مسکونی توجه جدی به این شش عامل مؤثر خواهد بود.
تبیین مفهوم ذهنیت معماریانه با بهره گیری از فرضیه ای درباب پیدایش مفهوم پیرنشین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندی است که مفهوم ذهنیت در پژوهش های حوزه ی تاریخ معماری ایران به عنوان رویکردی مطالعاتی تحت عنوان تاریخ ذهنیت عامه به کار بسته می شود. با وجود پژوهش هایی در تبیین رویکرد یادشده، چیستی مفهوم ذهنیت در ارتباط با معماری کمتر مورد توجه بوده است. در این نوشتار، ضمن معرفی مفهوم میان رشته ای «ذهنیت معماریانه» به عنوان مجموعه افکار، باورها، نگرش ها، خیالات و آرزوهای مردم یک اجتماع در ارتباط با موضوعات معماریانه، با اتکا بر راهبرد پژوهش استدلال منطقی، ابتدا این مفهوم از طریق طرح مصادیق مختلف برای آن و با بهره گیری از استدلال استقرایی تثبیت شده، سپس با اتکا بر تبیین های صورت گرفته از مفهوم ذهنیت مبتنی بر نظریه ساخت اجتماعی واقعیت، و با بهره گیری از روش استدلال قیاسی، تبیین می گردد. برای روشن تر شدن ابعاد موضوع، مفهوم «پیرنشین» به عنوان یکی از مصادیق ذهنیت های معماریانه ایرانیان، انتخاب و تلاش می شود تا ابعاد مفهوم ذهنیت معماریانه با اتکا بر ویژگی های این مصداق، وضوح بیشتری یابد. براساس نتایج پژوهش، ذهنیت های معماریانه، ساخت های اجتماعیِ زمان و مکانی مشخص، از واقعیات معماریانه اند؛ که به صورتی ناخودآگاه، شیوه های تفکر، تخیل، احساس کردن و کنش مردم آن زمان و مکان را در ارتباط با این واقعیات تحت تاثیر قرار می دهند. چنان که پیرنشین نیز می تواند ساخت اجتماعی دوران معاصر از سکوهای دوسمت ورودی بناهای تاریخی انگاشته شود.
دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر اسناد بین المللی حفاظت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بناهای تاریخی به واسطه وجود ارزش های متنوع در ماهیت اصیل خود، شایسته حفاظت و انتقال به نسل های آتی هستند. حفاظت از این ابنیه در برابر مخاطرات طبیعی و فرسودگی های حاصل از تطویل عمر آن ها از جمله امور رایج در رابطه با میراث معماری است که با ورود به روند طبیعی زندگی اثر و اعمال تغییراتی در آن از طریق مداخلات مرمتی صورت می پذیرد. مداخلات مرمتی به دلیل حساسیت های موجود پیرامون نقش آن ها در تداوم حیات اثر و هم چنین حفظ اصالت و ارزش های میراثی آن، عموماً با چالش هایی مواجه اند که مرمت گران را دچار دشواری هایی در زمینه انتخاب روش ها و فنون مرمتی مناسب می نمایند. از این رو به نظر می رسد که مرمت گران نیاز به مؤلفه هایی جهت تسهیل ارزیابی و گزینش روش ها و فنون مرمتی مناسب و کاهش معضلات پیش روی خود در این رابطه دارند. مناسب ترین بستر جهت دستیابی به چنین مؤلفه هایی، اصول و رهنمودهای موجود در قالب اسناد بین المللی حفاظت حاصل از نشست های تخصصی کارشناسان این حوزه در دهه های گذشته است. از این جهت و با توجه به اهمیت موضوع، دستیابی به مؤلفه های ارزیابی و گزینش روش مناسبِ مداخله مرمتی در میراث معماری مبتنی بر محتوای اسناد بین المللی حفاظت به عنوان هدف اصلی پژوهش برگزیده شده است. پژوهش دارای رویکرد کیفی است و از راهبرد استقرایی سود می برد. داده های مورد نیاز تحقیق با استفاده از بررسی اسنادی به عنوان یکی از تکنیک های مطالعات کتابخانه ای، گردآوری شده و چگونگی تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز بر مبنای تئوری زمینه ای و استفاده از نرم افزار Maxqda صورت پذیرفته است. نتایج حاصل از پژوهش شامل ۳۹ مؤلفه در چهار گروه مؤلفه های ارزیابی هدف مداخله با تأکید بر حفظ ارزش های میراثی، حفظ اصالت اثر و اهمیت فرهنگی مکان، مؤلفه های ارزیابی منطق، تناسب و فرآیند اقدام، مؤلفه های سنجش سطح و نوع مداخله به ویژه برگشت پذیری و حداقل مداخله و همچنین مؤلفه های ارزیابی نهایی مداخله منتخب، ارائه گردیده است.
راهکارهای کاهش ناسازگاری شناختی در خانه های معاصر آپارتمانی از طریق انطباق مکان-احساس ها و مکان-رفتارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان مکانی بی واسطه و بی تکلف ، تاثیر عمیقی بر احساسات ساکنین خود دارد. اما امروزه خانه های آپارتمانی در تاکید صرف بر عملکردها، احساسات ساکنین را نادیده می گیرند و با ایجاد احساسات، افکار و تمایلات متناقض باعث ناسازگاری شناختی و اضطراب عاطفی می شوند. سوال اصلی پژوهش این است که چگونه می توان ناسازگاری شناختی در خانه های معاصر آپارتمانی را کاهش داد؟ و هدف از طرح این پژوهش ارائه راهکارهایی برای ایجاد سازگاری شناختی در خانه های آپارتمانی با تاکید بر مکان-احساس ها در کنار مکان-رفتارهاست. در پژوهش حاضر از روش کیفی و نظریه زمینه ای استفاده شده و پس از مرور ادبیات در حوزه ناسازگاری شناختی و قابلیت محیط، مطالعه میدانی بر سی و چهار نفر از ساکنین بیست خانه ی آپارتمانی انجام شده است تا اینکه داده ها به مرحله اشباع رسیده اند. در این مرحله اطلاعات از طریق مصاحبه و تهیه عکس و کروکی جمع آوری شده و نقشه های مکان-رفتار و مکان-احساس ترسیم شده اند. نهایتاً با انطباق این نقشه ها نتیجه گیری صورت گرفته است. یافته ها نشان می دهد که در خانه های معاصر آپارتمانی مکان-احساس ها و مکان-رفتارها بر یکدیگر منطبق نیستند و این مسئله باعث ایجاد ناسازگاری شناختی و تنش می شود. برای کاهش این تنش ها و ایجاد سازگاری شناختی در سه سطح، راهکارهایی ارائه شده است. در سطح ارتباط بین فضاها، استفاده از ساختار خطی، اتاق های با دو در و تفکیک فضاها پیشنهاد شده. در سطح ابعاد و ماهیت فضا، به راهکارهایی مثل هماهنگی مقیاس فعالیت و مقیاس فضا، اتاق هایی با ابعاد خیلی کوچک، تخلخل در جداره ها، فضاهایی برای پشتیبانی فعالیت های اختیاری و عرض حداقل دو متر برای تراس اشاره شده است و در سطح جزئیات و اجزاء فضا، راهکارهایی از جمله نور طبیعی، فضاسازی احساسی در اطراف منابع گرمایشی، جداره متخلخل در تراس، نشیمنگاه در کنار پنجره و شومینه ارائه شده اند.
سیر تحول فضاهای میانی در خانه های عصر قاجار و پهلوی اول بر مبنای تغییرات ارزشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر فرهنگی، در هر دوره ی زمانی الگوهایی از انسان ارائه می دهد که فعالیت ها، موفقیت ها و وظایف اجتماعی افراد را مشخص می کند. افراد جامعه در قالب این الگوها و ارزش ها، طرح زندگی خود را می ریزند و آن را زیست می نمایند. بنابراین الگوها و ارزش های شکل گرفته در جوامع سنتی با توجه به تغییرات اجتماعی و انقلاب های رخ داده در جهان، تحت تاثیر قرار گرفته و دچار بازتعریف جدید می گردد. در این اتفاق ارزش های جدید، جایگزین ارزش ها و باورهایی می شوند که سالیان سال، افراد یک جامعه آن را زیسته و طبق آن محیط فیزیکی خود را شکل داده اند. بنابراین طبق نظر جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعی، تغییرات اجتماعی می تواند اثرات مادی و غیر مادی بر جوامع داشته باشد، بدین منظور این مقاله قصد دارد با پرداختن به تغییرات ارزشی که بعد غیرمادی تغییرات خوانده می شود، به اثرات مادی (کالبدی) که بر فضا (در این مقاله فضای میانی) می گذارد، پی ببرد. روش تحقیق در این پژوهش از نوع کیفی، و به لحاظ هدف، تاریخی- تفسیری و منطق تحقیق از نوع پس کاوی می باشد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که با تغییر در ارزش های جامعه در عصر قاجار و پهلوی اول، ارزش های جدیدی جایگزین آن گشته اند که سبب تغییر در مفاهیم شکل دهنده فضای میانی همچون، محرمیت و حریم، خلوت و قلمرو شده و به واسطه این اتفاق تغییرات وسیعی در شکل (کالبد)، کارکرد و معنای این فضاها به وجود آمده است.
شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار در بازسازی پایدار مجموعه های مسکونی پس از جنگ؛ نمونه موردی: سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۸۱
۱۴۴-۱۳۳
حوزههای تخصصی:
جنگ به طورکلی نه تنها بر جوامع انسانی بلکه بر محیط زیست نیز آثار منفی زیادی دارد. در سوریه، بخش مسکونی عمدتاً تحت تأثیر تخریب گسترده قرار گرفته است که باید در اولویت استراتژی ها و برنامه های بازسازی قرار گیرد تا مسکن موردنیاز افراد آواره تأمین گردد. در این پژوهش، سعی شده است استراتژی های بازسازی مسکن پس از جنگ در سوریه با رویکرد پایدار ارائه گردد. مطالعات انجام شده از ادبیات موضوع و بررسی نمونه های اجراشده در کشورهای جنگ زده جهان نشان می دهد که بازسازی می تواند فرصتی برای دستیابی به توسعه پایدار باشد؛ به شرطی که در چهارچوب برنامه های توس عه بلندمدت در نظر گرفته شده شود. مقاله حاضر متمرکز بر یافتن دیدگاه ها و راه حل های نوین برای بازسازی پایدار واحدهای مسکونی که به طور جزئی پس از جنگ تخریب شده اند، است. برای دستیابی به این هدف، ابتدا مفهوم بازسازی و رویکردهای آن را بیان می کنیم، سپس معماری مسکن بومی دمشق را موردبررسی قرار داده و به مطالعه تجربیات جهانی کشورهای مختلف در بازسازی های پس از جنگ می پردازیم. با توجه به شرایط هر کشور و بررسی شرایط سوریه پس از جنگ، به ویژه شهر دمشق، می توان راهبرد مناسبی برای بازسازی انتخاب کرد. به این منظور یک مجموعه مسکونی را که دچار آسیب های جنگ در سوریه بود انتخاب و بررسی شد. در این زمینه، کار میدانی و پرسش نامه ای جهت دستیابی به مهم ترین مؤلفه ها در پروژه های بازسازی پایدار مسکن پس از جنگ متناسب با وضعیت بستر تحقیق صورت گرفت. با بهره گیری از پرسش نامه، نظر خبرگان در مورد تأثیر گذارترین مؤلفه ها در چنین پروژه هایی به دست آمد. نتایج پرسش نامه نشان می دهد که این مؤلفه ها بر ابعاد زیست محیطی و بعدازآن ابعاد اجتماعی اهمیت بیشتری دارند اما بر ابعاد اقتصادی اهمیت کمتری دارد. درنهایت مؤلفه های پایداری زیست محیطی و پایداری اجتماعی به ترتیب اولویت بیان شده اند.
تحلیل اثر کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی بر ارتقای خودکارآمدی کودکان 4 تا 6 سال (مورد مطالعه: پیش دبستانی های اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله: کیفیت بصری از عوامل تأثیرگذار کالبد فضاهای آموزشی بر خودکارآمدی کودکان است. کمبود کیفیت بصری در کالبد فضاهای آموزشی پیش دبستانی کاهش انگیزش و اثربخشی توانایی در کودکان را به همراه خواهد داشت. هدف: شناخت ابعاد کیفیت بصری، قابلیت دید و میزان دید است که نقش بسزایی در شکل گیری رفتار کودکان دارند. روش: درصورتی که کیفیت بصری فضا بر اساس خودکارآمدی در شکل گیری فضاهای آموزشی کودکان 4 تا 6 سال لحاظ شود تبعات مثبتی ازجمله فعالیت های انگیزشی، اشتیاق و شایستگی در پی خواهد داشت و شکل گیری فضاهای آموزشی فاقد کیفیات بصری تبعات منفی را در رفتار کودکان ازجمله عدم حس لیاقت، علاقه و کاهش رضایت مندی و امنیت فضایی بر جای خواهد گذاشت. پژوهشگران دیگر خودکارآمدی کودکان را از دیدگاه روانشناسی مورد بررسی قرار داده اند و از دیدگاه تحلیل کیفیت بصری فضاهای آموزشی تاکنون بررسی انجام نشده است. نتایج: در پژوهش حاضر تلاش شده کیفیت بصری کالبد فضای آموزشی کودکان را بر خودکارآمدی در کودکان 4 تا 6 سال مورد بررسی قرار دهد و داده ها جهت کارایی کیفیت بصری فضاهای آموزشی با تکنیک تحلیل محتوا و با استفاده از نرم افزار Depthmap و Maxqda2020 در 5 نمونه از پیش دبستانی های اصفهان (فولادشهر) سنجیده شده است.
بررسی تطبیقی ارزش حال انواع استراتژی های سرمایه گذاری در شبکه حمل و نقل کشور (نمونه موردی آزاد راه های بین شهری ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
41 - 66
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اهمیت آزادراه ها در اتصال سکونتگاه های شهری و نقش آن ها به عنوان زیرساخت اصلی حمل ونقل جاده ای کشور در توسعه شهرک ها، مدل سازی جدید مبتنی بر ریسک برای تصمیم گیری بهینه در مورد انتخاب استراتژی ساخت و بهره برداری - وانت از آزادراه ها در داخل شهرک ها کشور ارائه شده است. حداکثر کردن ارزش فعلی خالص سود برای جامعه عمومی تابع هدف اصلی است.هدف: حداکثر کردن ارزش فعلی خالص سود برای جامعه عمومی تابع هدف اصلی است.روش: در اینجا ارزش فعلی خالص پروژه های آزادراه با توجه به جریان درآمد و هزینه های پروژه به عنوان معیاری برای انتخاب استراتژی دولتی-خصوصی یا سنتی تعیین می شود. عوامل موثر بر مدل شامل طول و تعداد خطوط آزادراه، مدت زمان مشارکت بخش خصوصی، کشش تقاضا، سقف حجم ترافیک، نرخ تورم سالانه، حجم ترافیک سالانه و ساعات اوج مصرف برای محورهای موازی، درصد اجتناب از عوارض، نرخ عوارض سالانه. نرخ بهره بدون ریسک سالانه، نرخ تنزیل سالانه بخش دولتی و خصوصی، رشد اقتصادی و جمعیت سالانه کشور، رشد اقتصادی و جمعیت دو استانی که توسط آزادراه به هم متصل می شوند. میزان افزایش نرخ عوارض، وام ها و مالیات بخش خصوصی در نظر گرفته شده است. حجم تقاضا برای ترافیک در حین بهره برداری از آزادراه ها به عنوان یک عدم قطعیت و ریسک کاهش درآمد مربوطه از طریق سناریوی درخت احتمال در مدل پیشنهادی وارد شده و برای حل آن از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است.یافته ها: نتایج شبیه سازی برای مطالعه موردی 1 نشان می دهد که ساخت هر پنج آزادراه، استراتژی PPP بهتر است. برای مطالعه موردی 2، با توجه به احتمال وقوع و شدت تقاضای سناریوهای مختلف برای استفاده از آزادراه های مورد مطالعه، مقدار ارزش فعلی خالص برای ساخت و بهره برداری از پروژه آزادراه چه با استراتژی PPP و چه با استراتژی سنتی تغییر می کند.. در این تحقیق مشاهده می شود که به جز آزادراه قم – مرکزی، بقیه آزادراه های مورد مطالعه دارای ارزش خالص فعلی منفی برای استفاده از استراتژی سنتی هستند. ارزش فعلی خالص ساخت و بهره برداری از پروژه آزادراه قم – مرکزی با استراتژی سنتی نسبت به استراتژی دولتی – خصوصی ارزش مثبت تری دارد، بنابراین بهتر است. این پروژه به صورت سنتی ساخته شود. از نتایج شبیه سازی بر اساس اطلاعات موجود می توان دریافت که به دلیل زمان کوتاه ساخت و شروع سریع بهره برداری و کیفیت تعمیرات، نگهداری و تعمیرات، بهترین گزینه برای ساخت و بهره برداری تمامی آزادراه ها، استراتژی دولتی-خصوصی است. بهبود زیرا ارزش فعلی خالص پروژه آزادراه با استفاده از این استراتژی نسبت به تدارکات سنتی مثبت تر می شود. در این مقاله مدل احتمالی برای انتخاب یک استراتژی دولتی-خصوصی یا سنتی برای پنج آزادراه مذکور در داخل کشور با توجه به عدم قطعیت تقاضای ترافیک توسعه داده شده و نتایج شبیه سازی نشان می دهد که ارزش فعلی خالص یک پروژه آزادراهی تحت تأثیر قرار گرفته است. احتمال و شدت سناریوهای تقاضای ترافیک از سوی دیگر، مدت زمان مشارکت بخش خصوصی عامل بسیار مهمی است که می تواند تأثیر زیادی بر سود بخش خصوصی و انگیزه آن ها داشته باشد و افزایش این عامل می تواند موجب افزایش سود آن ها شود.نتیجه گیری: نتایج شبیه سازی این واقعیت را ثابت می کند که ارزش فعلی خالص پروژه آزادراه تحت تأثیر مقادیر پیش بینی شده احتمال و شدت وقوع سناریوهای بهره برداری قرار می گیرد و از سوی دیگر، مدت زمان مشارکت عامل مهمی است که می تواند تاثیر زیادی بر سود داشته باشد. بخش خصوصی و انگیزه مشارکت آن ها باید موثر باشد و افزایش این مدت حداکثر سود را برای بخش خصوصی به همراه خواهد داشت.
مطالعه تطبیقی ویژگی های کالبدی مؤثر بر اجتماع پذیری در مراکز تجاری
منبع:
پژوهش های معماری نوین دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰)
101 - 112
حوزههای تخصصی:
تهران به عنوان پایتخت سرآغاز و نمادی از تغییرات مدرن همراه با توسعه گسترده در بخش طراحی فضاهای عمومی شناخته شده است. این بناها نقش مهمی در بهبود ارتباطات و تعاملات اجتماعی افراد داشته و بررسی ها نشان می دهند که لازم است تحلیل های اجتماعی در فرآیند طراحی موردتوجه قرار گیرد. در این خصوص، کاربری تجاری به عنوان قلمروهای مشترک برای تعاملات اجتماعی، ارتباطات و معرفت اجتماعی بازتاب شهری مؤثری دارند. عدم توجه به این مهم ممکن است منجر به از بین رفتن زنجیره ارتباط بین انسان ها و فضاهایی عمومی شود. جایگاهی که می تواند ریشه تعاملات اجتماعی را شکل دهد، امکان دارد به مرور آثار اجتماعی نامطلوبی ازجمله انزوا، ناراحت های روحی و روانی را در جامعه انعکاس دهد. در این موضوع، طراحی و معماری مراکز تجاری نقشی بسیار برجسته دارد و ضرورت دارد پژوهش های بیشتری در باب اجتماع پذیری مراکز انجام شود. هدف اصلی این پژوهش تطبیقی، بررسی و مقایسه مؤلفه های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری مبتنی بر ویژگی های معماری در عملکرد تجاری در دو کالبد متفاوت، یعنی بازارهای سنتی و پاساژهای مدرن است. نمونه های موردی این مطالعه شامل، بازار بزرگ پانزده خرداد تهران و مرکز تجاری کوروش می باشند. این پژوهش با استفاده از مطالعات کتابخانه ای، پرسشنامه و مصاحبه عمیق و مشاهده از روش تحقیق آمیخته به صورت کمی و کیفی به بررسی موضوع می پردازد. از تحلیل نتایج می توان بیان ساخت که مجتمع های تجاری چند کاربردی، به واسطه عوامل ساختاری محیطی، با ایجاد ابعادی از امنیت فراگیرتر از اجتماع پذیری بیشتری در مقایسه با بازارهای سنتی برخوردار هستند.
Analytical Comparative of early Mosques of Iran and China: Inves tigation of Architectural, Cultural and Spatial S tructure Characteristics(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
61 - 76
حوزههای تخصصی:
Mosques represent Islamic art and identity and have displayed themselves in each geographical region in a way compatible with the culture and identity of that society. The significance of this research lies in its meticulous examination of early mosques within two dis tinct cultural and societal contexts, Iran and China. By inves tigating these mosques' architectural, cultural, and spatial attributes, this s tudy sheds light on the divergent approaches of two communities facing the same religious, social, environmental, and cultural challenges during a comparable his torical period. Despite sharing the same religious foundation and featuring similar spatial arrangements within the mosques, the contras ting cultural affinities reveal the crucial need to comprehend and appreciate the dis tinctive qualities inherent to early mosques in these two dis tinct cultural spheres. This research endeavor is a pioneering exploration toward unraveling the complexities surrounding early mosques, thereby deepening our unders tanding of their his torical and cultural significance in disparate cultural contexts. The research methodology involves a comprehensive review of library sources, articles, and software analysis using Depthmap X. As a result, and mosques have been compared based on the four main dimensions of architecture: spatial, conceptual, and philosophical s tructural features. Iranian mosques demons trate a fusion of Saudi Arabian Islamic architecture and Iranian design, emphasizing entrance connectivity. Chinese mosques, on the other hand, blend Islamic elements with ancient Chinese architectural art, prioritizing courtyard connectivity and integrating environmental elements, resulting in a dis tinctly Asian flavor.
بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر قیمت مسکن در ایران (رهیافت گارچ نمایی و رگرسیون کوانتایل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین مسکن یکی از نیازهای اساسی بشر است. بر اساس سلسله مراتب نیازهای مازلو، مسکن به عنوان نیاز فیزیولوژیک و اساسی، زمینه را برای بقیه ی نیازهای امنیت و بقا، روابط اجتماعی، عزت نفس و خودشکوفایی مهیا می سازد. برآورده ساختن طیف وسیعی از نیازها توسط مسکن بدین معنا است که بازار مسکن می تواند بر رفتار افراد و همچنین کل جامعه تأثیرگذار باشد. با توجه به این که بازار مسکن با کل اقتصاد یک کشور در ارتباط است، از این رو به عنوان یک بازار بسیار مهم به شمار می رود. از طرفی مطالعات مختلف نشان می دهد نرخ ارز یک متغیر کلیدی است که عدم توجه به مدیریت شایسته ی آن می تواند مسایل و مشکلاتی را برای اقتصاد هر کشوری در ابعاد گوناگون ایجاد نماید که اقتصاد ایران نیز از این موضوع مستثنی نیست. بر این اساس هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر بی ثباتی نرخ ارز بر قیمت مسکن در ایران در فاصله ی زمانی فصل اول سال 1385 تا فصل چهارم سال 1398 است. روش گردآوری اطلاعات پژوهش، روش کتابخانه ای بوده و برای بررسی موضوع پژوهش، ابتدا شاخص بی ثباتی نرخ ارز با استفاده از مدل گارچ نمایی برآورد شده و سپس با استفاده از روش رگرسیون کوانتایل به بررسی تأثیر این متغیر بر قیمت مسکن پرداخته شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بی ثباتی نرخ ارز تأثیر منفی و معنی دار بر قیمت مسکن داشته و اثر تقاطعی بی ثباتی نرخ ارز و نرخ تورم بر قیمت مسکن مثبت و معنی دار می باشد.
عوامل مؤثر بر شکل گیری حس مکان ماندگار در اذهان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
63 - 74
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر جاودانگی و مقبولیت یک اثر معماری در میان عموم از آن جهت لازم و ضروری است که امروزه بحران در زیستگاه های بشری ناشی از عدم توجه کافی به مقوله مکان و کیفیات آن در خلق فضاهای معماری و شهری قابل تأمل است. شرط لازم برای ماندگاری مکان در اذهان، برخورداری آن مکان از حس تعلق اکثریت مخاطبان است؛ لذا معنای مکان و عوامل تشکیل دهنده حس تعلق به آن، می تواند در دستیابی به هدف پژوهش، یعنی عوامل ایجاد حس مکان ماندگار در اذهان عمومی کمک شایانی نماید. در پژوهش حاضر با تعریف مکان و عوامل تشکیل دهنده حس مکان، بر پایه تحلیل محتوای متون به دست آمده از روش کتابخانه ای، مدلی با عنوان عوامل ایجاد مکان ماندگار در اذهان عمومی ارائه می گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد، برای ایجاد مکان ماندگار در اذهان عموم، توجه توام به سه عامل محیط، تصورات و مدیریت ضروری است.
تدوین چارچوب سازماندهی همکاری بین شهرداری در ارائه خدمات عمومی منطقه ای، بررسی موردی: منطقه شهری مرکزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۰
115 - 142
حوزههای تخصصی:
مسئله ارائه خدمات عمومی منطقه ای یکی از مهم ترین دغدغه های حکومت ها در سطوح مختلف است. حکومت های محلی مهم ترین تأمین کننده خدمات عمومی هستند و شهرداری ها به عنوان اصلی ترین نهاد اجرایی سطح محلی، مسئولیت این امر را در محدوده تعریف شده برعهده دارند. به طور کلی تلاش های منفردانه شهرداری های کوچک در ارائه برخی خدمات عمومی منطقه ای از کارایی و اثربخشی قابل قبولی برخوردار نبوده و منجر به اتلاف منابع می شود؛ بنابراین رویکرد همکاری بین شهرداری مورد استقبال شهرداران قرار می گیرد. این رویکرد می تواند علاوه بر حفظ استقلال و هویت شهرداری ها، به مدد شکل گیری شبکه منسجم همکارانه و روابط برد-برد هم افزا، از طریق تجمیع منابع به ارائه کارامد و اثربخش خدمات عمومی منطقه ای و حل برخی مسائل مشترک بینجامد. روش تحقیق دربرگیرنده سازماندهی داده های ثانویه و روش مصاحبه عمیق فردی نیمه ساختاریافته است. در منطقه شهری مرکزی استان مازندران، نگاه جزیره ای حاکم بر خدمات رسانی منطقه ای در سه حوزه مدیریت دفع پسماند، خدمات ایمنی و آتش نشانی و حمل ونقل عمومی در غیاب چارچوب مدون همکاری بین شهرداری، تنها منجر به تخریب محیط زیست، کاهش کیفیت زیستی و به خطر افتادن سلامت و جان شهروندان شده است. پژوهش حاضر کوشش نموده با پایه قراردادن شهرداری های آمل، بابل، قائم شهر و ساری به عنوان کانون های مرکزی این منطقه، به تدوین چارچوب همکاری بین شهرداری جهت خدمات رسانی منطقه ای در سه حوزه نامبرده در انطباق با شرایط منطقه، قوانین و سازمان های مدیریت فضایی کشور در چهار مرحله و بیست گام بپردازد.
شهر مولد مبتنی بر طبیعت، رویکردی نوین در حوزه توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
90-60
حوزههای تخصصی:
اهداف: شهرها و مناطق اطراف آن ها مراکز ایجاد فرصت و شکوفایی هستند و در واقع به عنوان قطب های مهم برای فرصت های اقتصادی، نوآوری، کار آفرینی، تولید و تعامل اجتماعی و فرهنگی عمل می کنند. در عین حال شهر ها کانون هایی هستند که اکوسیستم ها از آستانه های عملکردی خود عبورکرده و با افزایش تقاضاها و فشارها بر منابع طبیعی، نابرابری ها و آسیب پذیری ها را بیش از پیش تقویت می کنند. از این رو زمان آن است تا از مدل مبتنی بر استخراج به یک مدل تجدید پذیر، انعطاف پذیر و مبتنی بر طبیعت که محدودیت های جهان ما را می پذیرد،حرکت کنیم. روش ها: این پژوهش با هدف شناسایی مفهوم شهر مولد به عنوان مفهومی بدیع در حوزه شهرسازی، از طریق روش مرور نظام مند مبتنی بر الگوی چهار مرحله ای با تدوین استراتژی جستجوی مقالات و فرآیند جستجو با واژگان «شهرمولد»، «شهرسازی مولد»، «بهره وری شهری» و «شهر طبیعت» در پایگاه های استنادی برتر آغاز گردید، در جستجوی اولیه 214 مقاله در سالهای 2013 تا 2022 شناسایی شدند که از این تعداد، 68 مقاله به منظور پاسخ به سؤالات پژوهش انتخاب شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش مبین آن است که سازگاری با تغییرات آب و هوایی و تاب آوری در برابر مخاطرات زیست محیطی مستلزم یک دیدگاه بلندمدت مبتنی بر درک طبیعت است. نتیجه گیری: ازاینرو بکارگیری مفهوم شهرمولد در قالب یک رویکرد مبتنی بر طبیعت وآینده نگر که قادر است طبیعت را به عنوان نیروی محرکه در خود جای دهد و ضمن کاهش فشار ها بر منابع طبیعی، باز آفرینی اجتماعی، دوام پذیری اقتصادی، پایداری اکولوژیکی و تداوم عملکردی - فضایی شهر ها را در مقابله با چالش ها و مخاطرات زیست محیطی پیش رو تضمین نماید، در برنامه های توسعه شهری معاصر ضروری به نظر می رسد.
ارائه مدل پیش بینی کننده ترجیحات نمای مسکونی با بهره گیری از یادگیری ماشین؛ بررسی موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
23 - 44
حوزههای تخصصی:
میزان ترجیحات نماهای شهری برای کاربران، یکی از موضوعات مهم در حیطه نما و سیمای شهری است. پاسخ به این موضوع در قالب روش های متعدد عینی و ذهنی توسط پژوهشگران مورد توجه بوده است. این پژوهش بر آن است تا از روش های یادگیری ماشین بهره گیرد. هدف پژوهش، طراحی مدلی پیش بینی کننده است که خروجی آن میزان ترجیحات کاربران از نماهای مسکونی شهر تهران خواهد بود. تصاویر نمای مسکونی استفاده شده، مربوط به تصاویر ارائه شده به کمیسیون نما و سیمای شهر تهران در سال های 1395 تا 1398 است که از میان 800 تصویر اولیه، در فرایند انتخاب داده 278 تصویر انتخاب شده اند. ویژگی های مورد توجه، با استفاده از رویکرد ترجیحات بصری و پردازش تصویر به دست آمده است. میزان ترجیحات از طریق پرسشنامه آنلاین توسط کاربران (218نفر) در چهار دسته ترجیحات کم (0-25٪)، متوسط (26-50٪)، خوب (51-75٪) و خیلی خوب (76-100٪) به دست آمده و به عنوان برچسب به مدل ارائه شده است. براساس نتایج، سه الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، درخت تصمیم گیری و جنگل تصادفی با دقت صددرصد و روش ایکس جی بوست با دقت نود و هفت درصد بهترین عملکرد را داشته اند. همچنین اهمیت تأثیر عناصر در انتخاب آن ها توسط کاربران به ترتیب شامل: حداقل فاصله بین پنجره ها، نسبت سطح شفاف به کدر در نما، وجود گلشن/باغچه در بالکن، تنوع مصالح، حداکثر فاصله بین پنجره ها، تعداد بازشوها، طول و تعداد بالکن ها، تعداد طبقات، تنوع رنگ، تزئینات در رخ بام، نوع خطوط بام، تعداد ورودی و نسبت ارتفاع به طول بنا بوده است.
بهینه سازی نورگیر سقفی با هدف تأمین روشنایی و کاهش مصرف انرژی در فضاهای یکپارچه فروشگاهی شهر تهران؛ بررسی موردی: فروشگاه زنجیره ای شهروند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۱
73 - 97
حوزههای تخصصی:
به کارگیری نورگیرهای سقفی در فروشگاه های بزرگ، با توجه به تقاضای بالای انرژی این کاربری و پتانسیل بهره مندی آن از نور طبیعی، می تواند باعث کاهش مصرف انرژی و انتقال نور روز به فضاهای عمیق تر شود. این پژوهش به بهینه سازی مشخصات نورگیر سقفی و جانبی با هدف تأمین روشنایی مناسب و کاهش مصرف انرژی در کاربری فروشگاهی و به طور خاص شعبه آل احمد فروشگاه شهروند در شهر تهران می پردازد. به منظور دستیابی به این هدف، پس از تعریف پارامترهای تأثیرگذار بر عملکرد انرژی و روشنایی در دو مدل دارای نورگیر سقفی و نورگیر جانبی به کمک فرایند بهینه سازی دو هدفه، مشخصات بهینه نورگیرها مشخص شد. در نهایت جهت بررسی میزان تأثیرگذاری متغیرهای بررسی شده بر خروجی، تحلیل حساسیت انجام شد. مطابق نتایج به دست آمده، نورگیر سقفی در نسبت مساحت سطح نورگذر خود به مساحت ساختمان در بازه 4.97% تا 6.09% با کمترین ارتفاع دیواره ها و شیشه دوجداره با ضریب گسیلندگی 0.10، و نورگیر جانبی با ارتفاع زیاد در جبهه شمالی و جنوبی و ارتفاع کم در جبهه شرقی و غربی با شیشه دوجداره با ضریب گسیلندگی 0.10 بهترین عملکرد را از نظر نور و انرژی داراست. همچنین نورگیر سقفی در مقایسه با نورگیر جانبی در شرایط یکسان، با 35% سطح شیشه کمتر اما با 12 کیلووات ساعت بر مترمربع شدت مصرف انرژی بیشتر، سطح مشابهی از نور روز با یکنواختی بیشتر فراهم می کند.
سبک های یادگیری کُلب در آموزش معماری؛ مطالعه ی تطبیقی شیوه های آموزشی معماری و سبک های یادگیری در ارتقای خلاقیت دانشجویان
حوزههای تخصصی:
استفاده از شیوه های آموزشی متناسب با ویژگی های فردی دانشجویان رشته ی معماری در سال های اخیر مورد توجه محققان این حوزه بوده است. توجه به سبک یادگیری دانشجویان به عنوان یکی از مؤلفه های تفاوت های فردی حائز اهمیت است. پژوهش حاضر مطالعه ای است توصیفی-تحلیلی که به بررسی ارتباط سبک های یادگیری دانشجویان معماری با خلاقیت و عملکرد تحصیلی آن ها می پردازد. همچنین در فاز دوم پژوهش به بررسی تأثیر مدل های آموزش معماری پیشنهادی مطالعات گذشته در ارتقای خلاقیت یادگیرندگان پرداخته شده است. نمونه های آماری به تعداد ۱۰۷ نفر شامل هنرجویان مقطع هنرستان و دانشجویان مقطع کارشناسی و کارشناسی ارشد می باشند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی سبک های یادگیری کلب است. همچنین نمرات دروس کارگاه طراحی یادگیرندگان قبل و بعد از اجرای مدل های آموزشی متناسب با هر یک از سبک های یادگیری ثبت گردیده است. اطلاعات جمع آوری شده با روش پیمایشی تحلیل واریانس (ANOVA) جهت بررسی معناداری تفاوت سطوح خلاقیت سبک های یادگیری در نرم افزار ۲۷SPSS تجزیه وتحلیل شد. جهت بررسی تأثیر مدل های آموزشی اجرا شده در ارتقای خلاقیت یادگیرندگان از آزمون t مستقل استفاده شده است. مطابق نتایج سبک واگرا بهترین عملکرد را در خلاقیت طراحی و سبک انطباق دهنده بیشترین پیشرفت را در مواجهه با مدل های آموزشی ثبت کردند. در آخر چگونگی ترکیب افراد دارای سبک های یادگیری مختلف در گروه ها برای انجام پروژه های طراحی بیان شد.
مسیریابی و فضاهای درمانی: تحلیل رفتار مسیریابی در شرایط اضطرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 43
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی مداوم ساختمان ها و شهرهای معاصر- خصوصا در شرایطی که فرد با محیط آشنایی ندارد- روابط انسان- محیط را دچار چالش می کند. بیمارستان ها به لحاظ ماهیت وابسته به عملکردهای خاص، عموما بناهایی پیچیده و بستر ایجاد تنش و اضطراب ارزیابی می شوند. در چنین شرایطی، یافتن مسیر صحیح و رسیدن به مقصدی مشخص در کمترین زمان، مطلوب کاربران فضاست. این تحقیق با مراجعه به متون پیشین و نیز مشاهده و مصاحبه با کاربران، کارمندان و متخصصان حوزه طراحی بیمارستان، ضمن تبیین مفهوم مسیریابی، به بررسی استراتژی های مسیریابی، از طریق مشاهده، ترسیم نقشه های رفتاری و پرسش و پاسخ با 9 نفر از زنان و مردان شرکت کننده در آزمایشی در محیط درمانی پرداخت. نتایج این پژوهش سه حالت رفتار در شرایط اضطرار -از نظر انطباق با استراتژی های مسیریابی- را نشان داد: افراد بر خلاف نتایج حاصل از مبانی تئوریک عمل کردند؛ رفتار افراد منطبق با استراتژی های مسیریابی بود؛ رفتار مسیریابی به جهت انطباق یا عدم انطباق با یافته های قبلی، نیازمند واکاوی بیشتر بود. همچنین، هرچه محیط بر رفتار فضایی افراد سازگارتر باشد، مسیریابی در آن فضا موثرتر خواهد بود. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند معماران و طراحان را در طراحی فضاهای پیچیده درمانی یاری رساند.