فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۴۱ تا ۲٬۴۶۰ مورد از کل ۷٬۵۷۷ مورد.
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
121-136
حوزههای تخصصی:
اهداف: امواجی تحت عنوان ژئوپاتیک، ناشی از اختلال در میدان های الکترومغناطیسی، شایع ترین عامل در بروز برخی بیماری های مزمن جسمی و روحی انسان هستند؛ لذا هدف کلی پژوهش معرفی معیارها و راهکارهایی نوین در حوزه معماری و بررسی الگوی هندسی معماری واستو، به منظور پیشگیری و کاهش آسیب های ناشی از حضور انسان در مجاورت تنش ژئوپاتیک در ساختمان و به تبع آن، حفظ و ارتقای سطح سلامت جسمانی و روانی افراد است. روش ها: پژوهش حاضر از نوع بنیادی بوده و در دو مرحله صورت گرفته است؛ در وهله اول اطلاعات از طریق مطالعه منابع اسنادی- پژوهشی گردآوری شده و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. سپس تاثیر الگوی هندسی در معماری واستو به عنوان یکی از عوامل موثر در کاهش تنش ژئوپاتیک، با استفاده از روش شبیه سازی بررسی شده است. یافته ها: یافته های حاصل از بررسی نتایج تحقیقات و مطالب مندرج در منابع محدود، شکل و هندسه ساختمانی، مواد و مصالح، جهت گیری فضاها و ارزیابی بستر طراحی را به عنوان مهم ترین عوامل موثر بر کاهش و کنترل تنش ژئوپاتیک در حوزه معماری شناسایی نموده و الگوی هندسی ارایه شده در معماری واستو را تایید می نمایند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش ضمن ارایه بهترین الگوی هندسی در معماری، چگونگی کنترل و تعدیل تنش های ژئوپاتیک طی سه مرحله طراحی معماری شامل مطالعات پیش از طراحی، اجرای پروژه های معماری و نهایتاً پس از ساخت و بهره برداری را بیان داشته و آگاهی معماران از مبانی تنش ژئوپاتیک را امری الزامی می داند.
تأثیر نور و فضا در ساختار مسجد بر حالات معنوی نمازگزار (مسجد جامع اصفهان)
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران، نور طبیعی که به عنوان تنها منبع روشنایی روز بود، به تأمین روشنایی محدود نشده و از نظر کیفیت بصری و زیبایی فضا نیز مورد توجه معماران بوده است. یکی از نمونه های خوب بازی نورپردازی طبیعی در معماری ایرانی را می توان در مجموعه های مذهبی با فضاهای متفاوت آن یافت. وجود بازشوهای متنوع دیواری و سقفی در این نوع معماری شاهد این ادعاست. به منظور بررسی نقش طراحی معماری و تنوع نورگیرهای مختلف در کمیت و کیفیت روشنایی فضا متناسب با کاربری آن، تحقیقی در مسجد جامع اصفهان که دارای حیاط ها و فضاهای متفاوت است، انجام شد. در این مقاله با استفاده از روش تحقیق گردآوری اطلاعات از طریق اسناد ضمن آشنایی با معماری معاصر ایران و ارتباط بین نور و فضا در این دوران معماری و توضیح هریک از این عناصر تأثیرگذار و همچنین دیدگاه معماران بزرگ ایران و جهان مجموعه فرهنگی، تاریخی را مورد بررسی قرار دهیم. این مجموعه یکی از مراکز مذهبی شهر اصفهان می باشد. در این مقاله ویژگی نورپردازی تعدادی از فضاهای منتخب این مجموعه که از نظر شکل هندسی فضا، وضعیت و موقعیت نورگیر، محل قرارگیری در مجموعه و کاربری فضا متفاوت هستند، بررسی شده و رابطه بین تصمیمات طراحانه معمار و کیفیت نورپردازی فضا معرفی می گردد. سپس به کمک معیارهای ارائه شده در کتب راهنمای نورپردازی، شرایط نوری هر فضا از نظر میزان روشنایی، تنوع و یکنواختی توزیع نور و کیفیت بصری حاصل از آن با توجه به کاربری فضا تحلیل شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که در معماری سنتی ایران، نور روز در کلیه تصمیمات طراحی اعم از انتخاب فضاهای پر و خالی، تناسبات و ابعاد حیاط ها و اتاق ها، جهت گیری هر فضا نسبت به خورشید، میزان دید هر فضا به حیاط و آسمان، عمق هر فضا و شکل و موقعیت نورگیر آن، اهمیت هر فضا از نظر دسترسی و کاربری و غیره نقش تعیین کنندهای داشته و یکی از مهمترین ارکان طراحی محسوب می شده است. راهکارهای طراحانه به کار رفته در این شیوه از معماری، امروز هم می تواند راهگشا و الهام بخش معماران معاصر باشد و امکان بهره مندی هر چه بیشتر از نعمات نورپردازی طبیعی برای مردم را فراهم کند.
جستاری در باب ریشه تاق های فتیله ای گوتیک فرانسه و ارتباط آن با ایران (با تکیه بر آراء آندره گدار در کتاب هنر ایران)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی معماری از دیرباز موضوعی جهت گفتگو و بحث معماران و سایر متخصصین مرتبط با آن و درباره ریشه یابی سبک احداث بنا و ویژگی های عناصر تشکیل دهنده آن بوده است. بررسی ریشه های علمی، هنری و اجتماعی تاثیرگذار بر هر سبک، علاوه بر اینکه درکی صحیح از کیفیت و روح زمانه حاکم بر جامعه به دست میدهد، می تواند با اتصال به دستاوردهایی در هر یک از زمینه های ذکر شده موجب تقویت عنصر هویت در آن جامعه گردد. در این میان سبک معماری گوتیک از نمونه هایی است که در ریشه آن اختلاف نظرهایی وجود دارد. افرادی نظیر آرتور اوپهام پوپ، مادام دیولافوا و شوازی عقیده داشتند که ریشه تاق های فتیله ای گوتیک فرانسه را باید در ایران جست اما آندره گدار فرانسوی جوری دیگر می اندیشید. او که بیش از 30 سال سابقه فعالیت معماری و باستان شناسی را در ایران داشت با این موضوع مخالف بود. وی در کتاب هنر ایران علاوه بر نگاهی اجمالی به تاریخ پیشرفت هنر ایران در ادوار مختلف به اظهار نظر راجع به فرضیه وجود ریشه معماری گوتیک فرانسه در ایران پرداخته است. این پژوهش که داده های اسنادی خود را به روش کتابخانه ای گردآوری کرده، سعی دارد با روش تحقیق تاریخی-تحلیلی و همچنین روش تحلیل محتوای متن جهت تجزیه و تحلیل داده ها به بررسی صحت و سقم این ادعا بر اساس آراء آندره گدار در کتاب "هنر ایران" بپردازد. حال این سوال مطرح است که آیا ریشه تاق های معماری سبک گوتیک فرانسه را باید در ایران جست؟ ضرورت این پژوهش از آنجاست که این امر میتواند دیدی واضح از ارتباط بین این دو مقوله به دست داده و به درک صحیح تر سبک شناسی معماری کمک کند. نظر به ماهیت میان رشته ای معماری و تسلط گدار بر معماری و باستان شناسی ایران، بر اساس نظریات وی در کتاب هنر ایران، فرض این پژوهش بر عدم ارتباط معماری گوتیک اروپا و ایران قرار دارد. نفی ارتباط بین تاق های فتیله ای در کلیسای سن فیلیبر و ایوان کرخه و به تبع آن سبک گوتیک و معماری ایران، نتیجه این پژوهش است.
تبیین عوامل مؤثر بر ابهام در تاریخ گذاری بناهای مذهبی دوره ایلخانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ارکان اصلی شناخت هویت هر بنا، دست یابی به تاریخ بناست. تاریخ یک بنا به معنای شناخت بنا در بستر تاریخی آن است، به گونه ای که بتواند در ارتباط با زمینه شکل گیری اش به طور کامل فهم شود. مرور آنچه در ارتباط با نحوه شناخت مبدأ تاریخی بناهای مذهبی ایران به ویژه در دوره مغول (سده هفتم و هشتم هجری قمری) نگاشته شده است نشان می دهد، محققین و به ویژه شرق شناسانی که در باب معماری این دوره پژوهش و اظهارنظر کرده اند، به رغم تلاش های ارزنده شان، به دلیل نداشتن آشنایی عمیق با بستر جغرافیایی طبیعی ایران از یک سو، و رخدادهای سیاسی مذهبی از سوی دیگر و همچنین در دسترس نبودن بسیاری از متون و منابعی که امروزه می تواند در اختیار محققان قرار گیرد، نتایج مطالعاتشان با خطاهایی همراه بوده است. به همین دلیل، موارد مبهم زیادی در پژوهش های انجام شده بر ابنیه این دوره دیده می شود که گاه نتایج مطالعات قبلی را زیر سوال برده است. به همین منظور مقاله حاضر در پی شناخت دلایل ایجاد ابهام در تاریخ گذاری بناهای این دوره است. این که چه بر بناهای این دوره گذشته است و چه تاثیری برآنها داشته است که تا بدین حد محققان را با خطا مواجه ساخته، موضوع پژوهش است و در این راستا مصادیق متعددی مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. پژوهش مورد نظر پژوهشی کیفی است؛ که در برخورد با داده های پژوهش از شیوه توصیفی و تحلیلی بهره می برد. بر این اساس نگارندگان، نخست به بررسی و مطالعه کالبد بناهای منتسب به دوره ایلخانی پرداخته و سپس با مراجعه به متون و منابع تاریخی تلاش کرده اند به شناخت دقیق تری از دلایل ایجاد ابهام در کار پژوهشگران پیشین برسند. از این رو به منظور پرهیزدادن دیگر پژوهندگان تاریخ معماری، بر آن بوده است تا با دسته بندی عمده خطاهای صورت گرفته به الگویی برای تاریخ گذاری دست یابد. نتایج پژوهش نشان می دهد عمده خطاهای صورت گرفته تحت تأثیر تغییرات ابنیه این دوران، چه در سازماندهی فضایی بنا، چه در الحاق تزئینات در ادوار بعدی و چه در استفاده از کتیبه های مختلف به کار رفته در این گونه بنا بوده است، که عمدتاً می توان گفت با انگیزه های سیاسی مذهبی انجام می پذیرفته است.
تبیین روش های موثر در ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی در جهت سلامت و کارایی بهتر سازه
حوزههای تخصصی:
ترمیم و مراقبت مداوم از سازه های هیدرولیکی به دلیل خطر افزایش آسیب ها و بروز حوادث جانی و مالی سنگین از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی مناسب برای ترمیم و نگهداری سازه های هیدرولیکی می باشد که به وسیله این روش ها بتوان تا حد امکان عمر مفید این سازه ها را افزایش داد و یا بعضا از تخریب آن ها جلوگیری کرد. به منظور تحقق این هدف، پس از انجام مطالعات کتابخانه ای و به شیوه کیفی و توصیفی، ابتدا به بیان علل آسیب دیدگی سازه های هیدرولیکی پرداخته شده سپس به دنبال تبیین راهکارها و روش های نوین افزایش کارایی سازه های هیدرولیکی، راهکارهای مذکور در دو دسته روش های پیشگیری از آسیب ( تقویت سازه در حین اجرا ) و روش های ترمیم و مراقبت ( پس از پایش دوره ای) طبقه بندی شده است. در همین راستا به معرفی متریال های نوین آب بندی و ترمیم ترک های موضعی همچون پوشش نفوذگر کریستال شونده Aquafin IC ، الیاف و رزین اپوکسی ها، ژئوتکستایل، واتر استاپ ها، عایق های اکرلیک، مشتقات نفتی و بتن های پلیمری پرداخته شده و ویژگی های هر یک از آن ها مورد بررسی قرار گرفته است. از میان ویژگی های متعدد مورد بررسی، به موارد پر تکرار و مشترک بین روش های مذکور (امکان قرارگیری مداوم در معرض رطوبت، شکل پذیری و انعطاف، سازگاری با محیط زیست، مقاومت در برابر کربوناسیون و چسبندگی سطحی بالا) ضریب اهمیت بالاتری اختصاص یافته و در قالب جدول 6 جمع بندی شده است. سپس مجموع ضرایب اهمیت هر کدام از روش ها و متریال های مورد اشاره (بر اساس شاخص های مهم مذکور) محاسبه شده و نتایج حاصل از بررسی، بر استفاده از رزین اپوکسی و استفاده از واتر استاپ ها به عنوان کارآمدترین روش های تقویت، ترمیم و مراقبت از سازه های هیدرولیکی دلالت دارد.
نقش عناصر کالبدی حیاط در افزایش رضایت مندی از حیات ساکنان مسکن بوم گرا در بوشهر
حوزههای تخصصی:
حیاط از جمله مهم ترین بخش ها در خانه های سنتی در ایران بوده که نقش های متعددی در زندگی روزمره ساکنان ایفا می نموده است؛ این در حالی است که در زندگی آپارتمانی امروز به فضایی فراموش شده و بدون استفاده تبدیل گردیده است؛ هدف این پژوهش شناسایی نقش عناصر کالبدی حیاط به منظور افزایش رضایت مندی ساکنان در مسکن بوم گرا است و مطالعه موردی در شهر بوشهر انجام گردیده است. روش تحقیق پروژه به صورت کمی در قالب مطالعه موردی است. روایی ظاهری پرسشنامه و پایایی آن به وسیله آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. پرسشنامه به صورت طیف لیکرت می باشد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارSPSS و آمار توصیفی، میزان IS و درصد رضایت و اهمیت استفاده گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین معیارهای چهارده گانه مثلا درصد فضای سبز به حیاط، فضای بازی کودکان، حوض آب، جهت قرارگیری حیاط و... با دیدگاه ذهنی استفاده کنندگان از فضای مسکن رابطه ی معنی داری وجود دارد و شاخصه های مرتبط با آن بالاترین میزان رضایت و اهمیت ساکنان را دارد. پیشنهاد می شود از این معیارها که در افزایش رضایت مندی ساکنان مسکن موثر است در طراحی حیاط منازل جدید نیز استفاده شود. به معیارهایی که کمترین میزان رضایت ساکنین را در پی داشته است بایستی در طراحی حیاط مسکن معاصر بیشتر توجه کرد. درپایان، پرسشنامه هایی که ساکنین 6خانه پر کردند با هم مقایسه شده است. فضای بازی کودکان دارای رتبه1 و بیشترین درصد اهمیت است و بایستی در طراحی حیاط های خانه های جدید در اولویت قرار گیرد. پس از این معیار باید به درصد فضای سبز به حیاط (نوع پوشش گیاهی) و وجود پارکینگ در خانه ها توجه شود. ساکنان از معیارهای جهت گیری مناسب ساختمان، اشراف و محرمیت و جهت قرارگیری حیاط رضایت دارند.
تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر د ر ایجاد و توسعه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم بهمن ۱۳۹۹ شماره ۹۲
29 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پیراشهری، که گاهی به آن حاشیه شهری هم اطلاق می شود ، می تواند بر فرم شهری و چالش های برنامه ریزی فضایی قرن بیست و یکم غالب شود . د ر کشورهای صنعتی یا پساصنعتی، پیراشهر قلمرو تغییرات اقتصاد ی، اجتماعی و د گرگونی ساختار فضایی است، د ر حالی که د ر کشورهای به تازگی صنعتی شد ه و بیشتر کشورهای د ر حال توسعه، غالباً منطقه شهری پرهرج ومرجی است که سبب ساز پراکند گی و توسعه ناهماهنگ می شود . د ر هر د و مورد پیراشهر علاوه بر یک حاشیه بین شهری و حومه شهر می تواند یک منطقه گذار نیز د ر نظر گرفته شود و بیشتر به عنوان یک قلمرو عملکرد ی نقش ایفا کند . تعریف روشن و ساد ه ای برای این مناطق نمی توان یافت، اما ویژگی های عمومی ای برای این مناطق وجود د ارد که عموماً با آنها شناسایی و تعریف می شوند . از طرفی بسیاری از چالش های جهانی از شیوه ای که شهرها رشد و یا تغییر می کنند نشئت می گیرد ، مخصوصاً پید ایش ابرشهرها د ر کشورهای د ر حال توسعه ای مانند ایران که د ر حوزه شهری یا پسکرانه های پیراشهری آنها مشکلات کلان زیست محیطی و اجتماعی فراوان وجود د ارد .هد ف پژوهش: از آنجا که این مناطق با استاند ارد های شهری تراکم جمعیتی پایین تری د ارند و وجود سکونتگاه های پراکند ه و وابستگی به وسایل نقلیه برای آمد وشد ، جوامع چند پاره و فقد ان نظارت فضایی را برای این مناطق د ر پی د اشته است. تبیین مفهوم پیراشهری و عوامل مؤثر بر ایجاد و توسعه این مناطق از اهد اف این تحقیق د ر نظر گرفته شد ه است. روش پژوهش: د ر این تحقیق با رویکرد تحلیلی-توصیفی مروری کلی بر پد ید ه پیراشهرنشینی د ر مفهوم اروپایی و جهانی اش انجام شد ه است. همچنین با روش تحلیل محتوای مقوله ای به بررسی مضمون مطالعات د اخلی انجام شد ه د ر رابطه با پیراشهری پرد اخته شد ه است و د ر نهایت با معرفی یک چارچوب پنج بعد ی، که از یک مطالعه گسترد ه و یکپارچه جهانی د رمورد پیراشهری اقتباس شد ه، به بررسی کلی مبانی نظری یا اد بیات موضوع پرد اخته می شود تا یک روایت کلی از چگونگی رخد اد پیراشهرنشینی د ر عصر حاضر با توجه به تمام ابعاد آن مورد بررسی و تببین قرار گیرد . نتیجه گیری: ماحصل این بررسی نشان می د هد که نیروهای محرکه سیاسی، اجتماعی-اقتصاد ی و کالبد ی چگونه د ر این مناطق تأثیرگذار هستند و به عنوان نتیجه تحقیق، چارچوبی برای تشخیص تفاوت د رجات تغییر د ر سیستم پیراشهری از منظر انواع پیوند ، مقیاس، توسعه، تحول، تاب آوری و حکمروایی فضایی و سیاسی ترسیم می شود .
بازاندیشی در مدل سازی شهری: یک رویکرد نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
1 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: شهرسازی همچون دیگر علوم، در گذر زمان تحت تاثیر جریان های فکری مختلف قرار گرفته است. از بازاندیشی در مدل سازی شهری تحت تاثیر جایگزینی جریان های فکری، می توان به عنوان خلا در مطالعات مدل سازی شهری حاضر نام برد. اما به طور همزمان، بازاندیشی در خصوص مفهوم مدل و مدل سازی در حوزه علوم طبیعی به دفعات صورت پذیرفته است. این موضوع ضرورت بازاندیشی در مدل سازی شهری را تأکید می کند. هدف: هدف از این پژوهش، بررسی و بیان دیدگاه های متأخر در تفکر مدل سازی در علوم طبیعی و در ادامه بسط آن به مدل سازی شهری، به منظور بازاندیشی در آن است. روش: در این پژوهش از شیوه اسنادی در بررسی سیر تاریخی تفکر مدل سازی بهره گرفته شده است. سؤال اصلی تحقیق آن است که رابطه مدل-تئوری در علوم طبیعی چگونه تعریف شده است و چگونه می توان آن رابطه را بر مدل سازی شهری بسط داد. یافته ها: یافته های پژوهش نشانگر آن است که نگاه به مدل به عنوان واسطه گر میان پدیده و تئوری، طیفی جامع از کارکردها را برای مدل متصور است که غفلت از آن ها مدل را ناقص می نماید. درنهایت، تعریفی نوین از مدل سازی شهری ارائه شده است که در آن مدل ابزاری در خدمت تئوری نیست، بلکه ماهیتی نیمه مستقل و واسطه گر است که در جایگاهی برابر با تئوری می تواند موجب تضعیف یا تقویت تئوری شود. علاوه بر آن مشخص شد که مدل برای استفاده از تمام ظرفیت کارکردی خود نیازمند تئوری های پشتیبان قوی و شناخت درست از پدیده تحت بررسی است. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه مدل سازی را یک تخصص معرفی می کند و نه یک مهارت ابزاری.
تبیین مدلِ محله فرهنگی در بافت های تاریخی برای توسعه اقتصاد و حضور صنایع خلاق (مورد پژوهشی: خیابان لاله زار، تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با توجه به اینکه محله های تاریخی به عنوان موجودیتی منسجم، تلاش های فرهنگ بومی را برای پاسخگویی به نیازهای گذشته به بهترین شکل نشان می دهند، انطباق پذیری آنها با نیازهای زمان حال و شناخت فرصت های موجود در آنها، به عنوان ظرف پذیرنده عملکردهای فرهنگی و مولد اقتصاد، امری در خور توجه است. مهم ترین مسئله این پژوهش بهره گیری از روش های خلاق برای انطباق پذیری بافت های تاریخی با اقتصاد و شرایط جدید، از طریق تمرکز بر سرمایه های فرهنگی، به عنوان ابزاری برای احیای محله های تاریخی، و ایجاد فعالیت های جدید اقتصادی با هدف جایگزینی کاربری هایی است که رو به انحطاط هستند یا از منطقه محو شده اند. استفاده از سیاست های نوآورانه و راهبردهای مبتنی برخلاقیت برای حضور بافت ها و محله های تاریخی کشورمان در عرصه های رقابت، با هدف توسعه و رشد اقتصادی فرهنگی و تجدید حیات محله، رویکردی است که فقدان آن، هم در حوزه نظری و هم در حوزه کاربردی بافت های تاریخی، قابل توجه است. هدف پژوهش: هدف از این پژوهش ایجاد شرایط تبدیل محله های تاریخی به مولد اقتصاد و فراهم آوردن امکان حضور آن ها در عرصه صنایع خلاق است که از طریق اتخاذ سیاستی خلاق و سنجش میزان قابلیت های موجود در بافت های تاریخی، و تبیین شاخص های چندگانه محله فرهنگی مورد بررسی قرار می گیرد. روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیلی و توصیفی انجام شده است و یافته ها با استفاده از پرسش نامه و مشاهدات میدانی استخراج شده اند. نهایتاً، با استفاده از یافته های پژوهش، تحقق پذیری یک محله فرهنگی در نمونه لاله زار با استفاده از روش کمّی معادلات ساختاری ارزیابی و در نتیجه مدلی از محله فرهنگی تاریخی، براساس اولویت اقدامات تبیین شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش راهکارها و اقدامات لازم را براساس ترتیب اولویت در مدل محله فرهنگی تاریخی، پیشنهاد می کند و اهمیت این روابط را به لحاظ تجربی نیز به اثبات می رساند.
دستیابی به اصول طراحی نماهای دوپوسته با تاکید بر ایجاد تهویه دودکشی در اقلیم گرم و مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
109-119
حوزههای تخصصی:
اهداف: پس از توجه مجامع جهانی به مصرف بهینه انرژی، جداره های خارجی بناها تبدیل به یکی از مهم ترین بخش ها در پروسه طراحی شد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی میزان تاثیرگذاری نوع جریان هوا و همچنین فاصله بهینه بین دو جداره، در اقلیم گرم و مرطوب ایران (جزیره کیش) است. مواد و روش ها: برای دستیابی به این هدف، پیکره بندی های مختلف نمای دوپوسته ، با استفاده از شبیه سازی های کامپیوتری (نرم افزار فلوئنت ۱۹/۲) مورد بررسی واقع شده اند. دو نوع جریان هوای تخلیه هوا و لایه هوای خارج بررسی شد. هر یک از این دو جریان با سه فاصله متفاوت، ۱۰۰۰، ۱۵۰۰ و ۲۰۰۰میلی متر شبیه سازی شدند. در این مطالعه از روش "تحقیق شبیه سازی و مدل سازی" استفاده شده است. در بخش های شبیه سازی نرم افزاری و تحلیل عددی نوع تحقیق "کمی" و روش تحقیق "تحلیلی" است و دستیابی به نتایج براساس "استقرا" صورت می گیرد. یافته ها: نتایج نشان می دهد که در زمان های اوج گرما و رطوبت که هوای بیرون در حالت آسایش نیست، نوع تخلیه هوا، باعث بالارفتن دما و رطوبت داخل دفاتر می شود و آسایش حرارتی ساکنان و کاربران را با مشکل روبه رو می کند. نتیجه گیری: در روزها و ماه های گرم لازم است از نوع لایه هوای خارجی استفاده شود. همچنین مشخص شد که در صورت استفاده از حالت تخلیه هوا، عمق بهینه حفره هوا ۲۰۰۰ میلی متر و در حالت لایه پرده هوای خارجی، ۱۰۰۰میلی متر است.
تاب آوری ارزش های خیابان های تاریخی در راستای حفاظت از آنها (نمونه موردی: خیابان چهارباغ اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم شهریور ۱۳۹۹ شماره ۸۷
45 - 60
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: خیابان چهارباغ اصفهان با وجود تغییرات کالبدی و کاربری ها در طول تاریخ همچنان به عنوان یکی از خیابان های اصلی تجاری و تفرجگاهی این شهر محسوب می شود. بازخوانی تاریخ و سیر تحول معماری مجموعه های تاریخی می تواند امکاناتی برای گام های بعدی مرمتی فراهم آورده و یافتن عوامل تاب آوری می تواند در برنامه ریزی برای طراحی فضاهای جدید مؤثر باشد. تاب آوری راهی برای تقویت جوامع و شهر با استفاده از ظرفیت های آن است و یکی از ابعاد پراهمیت تاب آوری، بعد فضایی است که به ادامه فضاهای شهری با حفظ هویتشان در طی تغییرات می پردازد. هدف: این پژوهش با تکیه بر فرضیه مؤثربودن برنامه ریزی در جهت بازسازی خیابان های تاریخی با توجه به خواسته های کاربران و ویژگی های تاریخی در تاب آوری آنها به دنبال پاسخگویی به این پرسش اصلی است که چه عواملی سبب تاب آوری خیابان چهارباغ در طول تاریخ شده است. روش تحقیق: توصیفی- تحلیلی است و برای دستیابی به این هدف ابتدا با مراجعه به منابع معتبر، چهار شاخص کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی به عنوان شاخص های مدل مفهومی تاب آوری ارائه شده و با مطالعه میدانی و پرسش از رهگذران این خیابان به بررسی دقیق تر و ارائه زیرشاخص هایی برای هریک از شاخص ها پرداخته شده است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده آن است که دلایل انتخاب این خیابان تاریخی و انتظارات کاربران از اقدامات حفاظتی در آن با ویژگی های تاریخی قرن های 17 و 19 میلادی هماهنگی دارد و اهمیت شاخص های مختلف تاب آوری از دیدگاه کاربران متفاوت بوده و شاخص های اجتماعی و زیست محیطی در وضعیت مطلوب تری نسبت به شاخص های دیگر قراردارند.
بهینه سازی فضاهای نیمه باز خانه های آپارتمانی جهت تبدیل به گلخانه خورشیدی با استفاده از الگوریتم ذوب فلزات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
183 - 209
حوزههای تخصصی:
بهبود آسایش حرارتی، از جمله مسائل مهمی است که در ساختمان های امروزی مورد تأکید است. با توجه به روند رو به رشد مصرف انرژی، تلاش برای صرفه جویی در ساختمان های کشور یک ضرورت انکار ناپذیر است. از طرفی استفاده بهینه از انرژی رایگان خورشیدی، محیطی مطلوب را برای ساکنین ساختمان فراهم می آورد و از سوی دیگر، سبب کاهش میزان انرژی مصرفی ساختمان در فصول سرد سال خواهد شد. از آنجا که روند کلی ساخت و ساز های مسکونی در کشور به سمت توسعه واحدهای آپارتمانی سوق پیدا کرده است؛ استفاده از راهکارهای اقلیمی که بتواند در چنین بناهایی به عنوان واقعیت موجود شهرسازی کشور مورد استفاده قرار گیرد، نیاز مهمی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از فضاهای نیمه باز همچون بالکن، مهتابی و ایوان تحت عنوان «فضای نیمه باز» در واحدهای آپارتمانی مورد تأکید مقررات ملی ساختمان ایران است و در اکثر ساختمان های امروزی وجود دارد. درصورت طراحی هوشمندانه، این دسته از فضاها قابلیت تبدیل به یک گلخانه خورشیدی به عنوان یک سامانه ایستا برای جذب و بهره برداری از انرژی خورشیدی را فراهم می کنند. هدف از این پژوهش، استفاده از هوش مصنوعی و بهینه سازی الگوریتمی به منظور یافتن ابعاد، فرم مشخصات فنی بهینه فضاهای نیمه باز آپارتمانی در اقلیم گرم و خشک، در جهت تبدیل آن ها به یک گلخانه خورشیدی برای استفاده در مواقع سرد سال است. روش تحقیق در این پژوهش شبیه سازی و استدلال منطقی است. از این رو با به خدمت گرفتن روش شبیه سازی فضایی مسکونی در شهر شیراز، پارامترهای فضای نیمه باز ساختمان (ابعاد فضای نیمه باز، ابعاد پنجره متصل به فضای داخل، نوع فضای نیمه باز، جنس شیشه و تهویه) به منظور ایجاد قابلیت تبدیل به گلخانه خورشیدی مورد بررسی قرار گرفت و شرایط بهینه هریک از این پارامترها برای شهر شیراز تعیین شد. نتایج حاکی از آن است که چنین فضایی در حالت بهینه می تواند تا 54 درصد از مصرف انرژی گرمایشی ساختمان را کاهش دهد. در این میان بهترین پاسخ را فضای نیمه باز مهتابی با استفاده از پوشش شیشه دوجداره، از خود نشان داد.
تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
283 - 304
حوزههای تخصصی:
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
بازشناسی رابطه رمزگان معماری مساجد و کیفیت حضور قلب نمازگزاران (مورد پژوهی: مساجد عصر صفوی اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسجد مهمترین نهاد تمدنساز در اسلام است و در واقع روحی بزرگ در کالبد مکان است وجدا کردن این روح از آن کالبد کاری ناصواب است. معماری مساجد گذشته به گونه ای بود که معماران وهنرمندان علاوه بر استفاده از فنون خاص معماری، تمام هنر خویش را به کار می گرفتند تا مسجدی بسازند که جز ءجزء آن سبب آرامش نمازگزار باشد و او را به توحید وخداشناسی رهنمون شود.در این تحقیق، معماری صفوی که از شاخص ترین دوره های معماریست، انتخاب شد. هدف پژوهش، شناسایی رمزگان معماری مساجد بر میزان حضورقلب، همچنین یافتن اصول و الگوهای شکل دهنده مساجد مؤفق گذشته است؛ و برای دستیابی به این اهداف، محققان با انجام مطالعات میدانی و تحلیل شرایط در پی پاسخگویی به سئوالات «رمزگان کالبدی معماری در مساجد سنتی ایران چیست؟» و «رمزگان کالبدی معماری مهم برای تحقق حس حضورقلب افراد در معماری مساجد دوره صفوی کدام هستند؟» است. در تحقیق حاضر از روش تحقیق آمیخته استفاده شد؛ وتأثیر رمزگان های کالبدی معماری مسجد بر میزان حضورقلب، و بازشناسی تأثیر مؤلفه های رمزگونه معماری مساجد بر میزان حضورقلب در مساجد صفوی، بررسی شد.دو نوع پرسش نامه طبق طیف لیکرت تنظیم و با روش مدل تصمیم گیری چند معیاره، روابط بین متغیرها و میزان تأثیر آنها در مساجد اصفهان بررسی ( امام خمینی (ره)؛شیخ لطف الله؛حکیم؛وآقانور) جمع آوری و تحلیل شد. یافته های تحقیق وجود رابطه ای معنادار بین مؤلفه های رمزگان کالبدی معماری مساجد با میزان حضورقلب نمازگزاران در مساجد را نشان می دهند، که در آن میزان تأثیر مؤلفه کالبدی از دیگر مؤلفه ها بیشتر بود. همچنین رعایت همه رمزگان کالبدی معماری مساجد در کنار هم، سبب ایجاد حضورقلب بیشتر در نمازگزاران می شود.
واکاوی آبراهه ها و نظام زهکشی آب در تخت جمشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
”پارسه“ یا تخت جمشید مهمترین اثر هخامنشیان بین 510 تا 330 ق.م. است که همچون مجموعه ای حکومتی-اداری و آیینی بر روی صفه ای عظیم بنا شده است. نظام زهکشی ساختمان ها و روان آب های تخت جمشید از دامنه ی کوه رحمت تا دشت مرودشت به شکل شبکه ی پیچیده ای از آبراهه ها منحصر به فرد است و بدست اشمیت (1342)، تجویدی (1355)، عسکری (1383-85) و اسدی (1395) کاوش شده است. این پژوهش با هدف شناخت نظام کالبدی-کارکردی زهکشی در تخت جمشید، به تک نگاری شبکه ی آبراهه ها پرداخته است. یافته ها نشان می دهد که مجراها دارای کارکردهای مختلف انتقال آب بام از ناودانی درجاساخت، روان آب سطح زمین، شاخه های اتصال فرعی، و آبراهه های سراسری اصلی به شکل روباز، سربسته با یا بدون هواکش هستند. ساختار آن ها با سنگ یکپارچه زبره تراش یا پاکتراش یا تخته سنگچین است. اختلاف ارتفاع کف ابتدا و انتهای بلندترین آبراه حدود 7- متر و شیب متوسط مجراها 2% الی 4% است اما شیب برخی به 30% هم می رسد تا جریان آب پیوسته در شبکه ی آبراهه ها با اختلاف ارتفاع مختلف باایجاد شکست در مسیر حفظ شود. مورفولوژی آبراهه ها به ویژه دو شاخه ی اصلی شرقی-غربی و شاخه ی شمالی-جنوبی، طرح ریزی یکپارچه ی کاخ های ادوار مختلف (مطابق نظر ارنست هرتسفلد) را نشان می دهد اما بر تغییرات موضعی (همانند نظر اریک اشمیت) تأکید دارد.
نمای سبز و تأثیر آن بر زندگی انسان، محیطزیست و نقش آن در معماری پایدار
حوزههای تخصصی:
گرم شدن هوای کره ی زمین و تغییرات اب و هوایی از اصلی ترین معضلات امروزه همه بشر می باشد. ۷۰٪ شهرها در حال دست و پنجه نرم کردن و مواجهه با این معضل هستند و تقریباً همه ی آن ها در خطرند. کلان شهرها بیش از ۷۰٪ گاز کربن منوکسید جهان را تولید و ۳/۲ انرژی جهان را مصرف می کنند؛ بنابراین تمرکز روی راه حل هایی برای کنترل گرمایش جهانی به شدت وابسته رفتار آینده شهرهای بزرگ است. بیشتر شهرها معضل گرم شدن دمای هوا را احساس کرده اند. به عنوان واکنشی برای این معضل معماران تلاش کرده اند تا نمای سبز را با ساختمان های جدید و حتی سازه های قدیمی وفق دهند و از سیستم سبز عمودی برای بهتر شدن اوضاع هوای اطراف محیط ساختمان استفاده شود. در این مقاله به طور خلاصه به معرفی انواع دیوار سبز و فواید آن برای انسان و محیط پیرامون پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله به صورت بررسی نمونه های موردی ساخته شده و مقایسه آن با سازه های معمولی و نظرسنجی از ساکنین این ساختمان ها بوده است. میزان گرمایش زمین و سرعت تغییرات اقلیمی بشر را وادار کرده است تا به دنبال راه هایی برای مقابله با آن باشد و با توجه به اینکه سطوح بتنی و معمولی نه تنها به صورت طولی و عرضی بلکه به صورت عمودی نیز توسعه یافته اند، فضای مناسبی برای ایجاد یک سبزی هرچند کوچک در جهت مقابله با تغییرات اقلیمی به وجود آورده است و تأثیرات بسزایی در معماری پایدار و زندگی ساکنین ساختمان دارد.
تبیین ارتباط دوسویه ادراک منظر و مشارکت در فرآیند توسعه منظر مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
35 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: برقراری ارتباط میان انسان و محیط اطرافش از گذشته های دور، به عنوان امری اجتناب ناپذیر، در زندگی انسان و تأمین نیازهای مادی و معنوی او نقشی اساسی داشته است. این تعامل در دوره های مختلف و در مناظر گوناگون به نمایش گذاشته شده و سبب تقویت فرهنگ مردم هر کشور می شود. همچنین، این تعامل محیط و منظر به کمک ادراک و مشارکت نقش مهمی در بهبود ابعاد کیفی منظر دارد و سعی بر آن شده است که ارتقای آن از طریق منظر مشارکتی ممکن شود.هدف: این پژوهش در پی بررسی ویژگی های ادراک از مناظر شهری و مشارکتی و ارائه فاکتورهای تطبیقی ادراک منظر و حوزه مشارکت است.روش تحقیق: این پژوهش که در آن، تلفیق روش های تحلیل محتوا و مقایسه تطبیقی استفاده شده است، ابتدا در پی استدلال در زمینه ادراک و مشارکت، سپس به دنبال شیوه های به کارگیری روش تطبیقی در منظر مشارکتی است. بخش نخست این مقاله به مباحث نظری در زمینه ادراک و مشارکت به صورت تحلیل محتوا اختصاص دارد -که با استفاده از راهبردهای کیفی در بستر استدلال منطقی میسر شده است- و سپس با استفاده از روش تحلیلی تطبیقی بررسی اشتراکات فاکتورهای ادراک و مشارکت می پردازد.نتیجه گیری: ادراک منظر به عواملی همچون فضایی-بصری، عملکردی و بصری-رفتاری وابسته است و مشارکت به نظریه مشارکتی،گستره چندسطحی، الگو و نردبان مشارکتی بستگی دارد. به کمک همین تعاریف در این مقاله مدل مفهومی ارائه شده است که نمایانگر ارتباط دوسویه بین فاکتورهای ادراک منظر و مشارکت است. نتایج نشان می دهد برآیند متقابل فاکتورها به واسطه اعتماد فردی، تعمیم یافته و نهادی در توسعه و شکل گیری فرآیند منظر مشارکتی مؤثر است. در انتها الگوی طراحی منظر مشارکتی با بهره گیری از نظر متخصصین ارائه شده است.
تبیین مدل نوین«تنوع مکان» جهت ارزیابی پهنه کاربری زمین مختلط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
77 - 93
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: اختلاط کاربری زمین، شکلی از توسعه شهری مبتنی بر تمرکز کاربری های مختلف، در یک منطقه مشخص است که رویکرد جدیدی در چیدمان و ارتباط مکانی کاربری ها محسوب می شود. به منظور ارزیابی الگوی توزیع اختلاط کاربری های شهری، از یکی از شاخص های مکانی با عنوان شاخص «تنوع» استفاده می شود. اگر قرار باشد یک اختلاط کاربری، از پیچیدگی کافی برای حفظ امنیت شهر، ارتباط عمومی و کاربری متعامل برخوردار باشد، نیاز به اجزای بسیار متنوع دارد. اگرچه شهرها را می توان به طور طبیعی خالقان اقتصادی تنوع برای کسب و کار نو دانست؛ امّا به این معنا نیست که شهرها به صورت خود به خودی، تنها با حضور خود، «تنوع» را می آفرینند. شهرها در صورتِ عدم موفقیت در خلقِ «تنوع»، تنها اندکی بهتر از سکونتگاه های کوچک اند.هدف: اگرچه مدل های مختلفی برای ارزیابی تنوع وجود دارد؛ امّا استفاده از این مدل ها به صورت مجزا، به دلیل پایین بودن شاخص های مورد استفاده، نمی توانند به صورت دقیق و با توجه به شرایط موجود در شهرها، مؤلفه «تنوع» را در پهنه کاربری زمین مختلط ارزیابی نمایند؛ بدین منظور در این پژوهش «مدل تنوع مکان» ارائه شده است.روش: به منظور تحقق اهداف ذکر شده این پژوهش، از ترکیبی از روش های علوم طبیعی، روش دلفی، روش آماری میانگین، نمودار نقاط پراکنده با معیار نقطه شکست، ضریب هماهنگی کندال و آنتروپی شانون استفاده شده است.یافته ها: مدل نهایی در قالب 12 شاخص ارائه شد که در این میان شاخص«درجه اختلاط کاربری زمین» بیشترین میزان اهمیت با وزن شاخص (310/0) و کم اهمیت ترین شاخص «ترکیب جنسی» با وزن شاخص (014/0) می باشد.نتیجه گیری: در این پژوهش مدل نوین «تنوع مکان» جهت ارزیابی پهنه کاربری زمین تبیین و همچنین ضریب تأثیر و اولویت شاخص های آن مشخص شد.
معاصرسازی هویت- مبنا؛ نمونه موردی: بافت های شهری معاصر ایران در دوره پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
11-18
حوزههای تخصصی:
وسیع ترین عملیات معاصرسازی بافت های کهن شهری ایران از دوره پهلوی اول آغاز شد. در این دوره، با روی کارآمدن دولت نوگرای رضاشاه، پروژه های نوسازی آغاز و چهره بسیاری از شهرهای ایران دگرگون شد. در این راستا بررسی جایگاه مساله هویت از دو بعد نظری و عملی در این دوره قابل بررسی و ضروری به نظر می رسد. سئوالی که در اینجا مطرح می شود این است که مساله هویت در ابعاد نظری و اقدامات عملی برنامه ریزی و اجرای طرح های نوسازی و بهسازی شهری انجام شده در فاصله سال های ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ از چه جایگاهی برخوردار بوده است؟. برای پاسخ به این سئوال، مطالعه حاضر با روش تحقیق تحلیلی- توصیفی انجام شده است. در این راستا طرح های اجراشده در سال های ۱۳۰۰ تا ۱۳۵۷ در دو دوره پهلوی اول و دوم دسته بندی شده اند. نهایتاً رویکرد هر دوره نسبت به مساله هویت و اقدامات آن از منظر توجه به گرایش به تمایز و تشابه و وحدت در تحقق هویت مندی تحلیل شده است. نتایج نشان دهنده آن است که رویکرد هویتی دوره پهلوی اول در گرایش به نوگرایی و رویکرد نوسازی، به عنوان نماد توسعه یافتگی است و در دوره پهلوی دوم، با گرایش به الگوهای بازآفرینی و معاصرسازی شهری، از غلبه وجه تمایز هویت به سوی وجه تداوم و حفظ وحدت در هویت در حرکت است.
سیر تحول کالبدی سینماهای تبریز
حوزههای تخصصی:
تاریخ هنر سینما در ایران و تبریز به بیش از صد سال می رسد، با رونق این هنر، نیاز به ساخت فضاهایی برای این عملکرد جدید احساس گردید و اولین ساختمان سینماها در حالی در شهرها شکل گرفتند که برای پیدایش و تکامل پیش زمینه ای و یا الگویی در میان بناهای سنتی ایرانی نداشتند. از این رو هدف این پژوهش مطالعه در زمینه چگونگی پیدایش سینماها و عوامل مؤثر بر تحولات کالبدی آنها از شروع تاکنون در شهر تبریز است. این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی نظیر مصاحبه، بازدید از سینماها، برداشت پلان و عکسبرداری به بررسی روند مکان یابی و شکل گیری بناها، الگوی معماری و الزامات ساخت در این بناها پرداخته است. نتایج مطالعات منجر به دسته بندی سینماها به چهار بخشِ «پیدایش»، «رونق»، «رکود» و «احیا» از منظر تحول کالبدی گردید. سپس عوامل موثر در این سیر تحول در چهار حوزه سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی شناسایی شدند.