مطالب مرتبط با کلیدواژه

یادگیری فضایی


۱.

تأثیر تجویز سیستمیک انسولین بر حافظه و یادگیری فضایی موش های صحرایی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری فضایی انسولین عملکرد حرکتی حافظه فضایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : ۱۱۶۹ تعداد دانلود : ۵۷۳
هدف از این پژوهش، تعیین تأثیر تجویز صفاقی انسولین بر عملکرد حرکتی موش های صحرایی در ماز آبی می باشد. برای این منظور، تعداد 40 سر رت نر از نژاد آلبینو ویستار به صورت تصادفی در چهار گروه آزمایشی قرار گرفتند (هر گروه 10 سر رت). تزریق انسولین در چهار دوز (صفر، یک، شش و 12 واحد برکیلوگرم) و درطول یک هفته (روزانه یک بار) انجام شد. آموزش و آزمون حیوانات با استفاده از ماز آبی موریس صورت گرفت. جهت تحلیل آماری، آزمون تحلیل واریانس مختلط بین گروهی و درون گروهی (SPANOVA) به کار رفت. یافته ها نشان داد که در مرحله اکتساب، اثر اصلی زمانبرای مسافت طی شده و زمان تأخیر معنادار است .(P<0.001) همچنین، تزریق صفاقی انسولین بدون تأثیر معنادار بر سطوح گلوکز سرم در تمامی دوزها موجب کاهش مسافت طی شده (P<0.001) و به صورت وابسته به دوز، باعث کاهش زمان تأخیر (P=0.004) در مرحله اکتساب شد. در آزمون یادداری نیز انسولین به صورت وابسته به دوز (یک و 12 واحد بر کیلوگرم) موجب کاهش زمان تأخیر در رسیدن به سکوی پنهان گردید. در نتیجه، تجویز محیطی انسولین دارای اثرات مرکزی بوده و می تواند موجب ارتقای عملکرد حرکتی از طریق بهبود حافظه و یادگیری فضایی شود.
۲.

تأثیر فعالیت ورزشی اجباری با شدت متوسط بر فراموشی ناشی از آلزایمر در رت های نر بالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یادگیری فضایی آلزایمر رت اعمال شناختی ورزش اجباری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی
  2. حوزه‌های تخصصی تربیت بدنی رفتار حرکتی یادگیری حرکتی
تعداد بازدید : ۱۱۲۱ تعداد دانلود : ۵۵۷
هدف این پژوهش بررسی فعالیت ورزشی اجباری با شدت متوسط بر فراموشی ناشی از آلزایمر در رت های نر بالغ بود. به این منظور 48 سر رت نر بالغ از نژاد آلبینو- ویستار به صورت تصادفی در شش گروه و هر گروه، 8 سر جایگزین شدند، شامل گروه های کنترل، دریافت کننده دارونما (سالین)، دریافت کننده دارو- ورزش، سالین- ورزش، ورزش و دریافت کننده دارو. از داروی دیسیکلومین (mg/kg16) به منظور ایجاد فراموشی شبه آلزایمر و ورزش با شدت متوسط (60 دقیقه در روز× 30 روز)، استفاده شد. آموزش و آزمون حیوانات با استفاده از ماز آبی موریس انجام گرفت. یافته ها نشان داد که گروه دریافت کننده دیسیکلومین نسبت به گروه ورزش، کنترل و سالین در مراحل اکتساب (044/0=P) و به خاطرآوری (031/0=P) تأخیر زمانی بیشتری در رسیدن به سکو داشت. اما بین گروه های ورزش، ورزش – سالین، نسبت به ورزش – دیسیکلومین اختلاف معناداری مشاهده نشد. همچنین نتایج نشان داد که اختلاف معناداری (تأخیر زمانی در رسیدن به سکو) بین گروه های دیسیکلومین– ورزش، سالین– ورزش نسبت به دیسیکلومین در مراحل اکتساب (005/0= P) و به خاطرآوری (002/0= P) ، مشاهده شد. در نتیجه، نتایج این مطالعه نشان داد که دیسیکلومین موجب تخریب حافظه و یادگیری در مرحله اکتساب و به خاطرآوری می شود و 30 جلسه دویدن با شدت متوسط (اجباری) می تواند از تخریب حافظه جلوگیری کند.
۳.

بررسی تاثیر کیفیت فضای بازی و مشارکتی نوباوگان در بهبود یادگیری فضایی آنها در اماکن بازپروری کودکان بی سرپرست

کلیدواژه‌ها: کیفیت فضای بازی یادگیری فضایی رشد شناختی کودکان بی سرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۲
اهمیت پرورش صحیح کودکان به عنوان سرمایه های انسانی در هر جامعه بر کسی پوشیده نیست به شکلی که در نقش زیر مجموعه ای چون خانواده، اثرات مثبت و منفی آن بر کودکان ایفای نقش می کند. اما برخی از این کودکان در قالب بی سرپرست یا بد سرپرست با مشکلاتی اعم از؛ اختلالات دلبستگی عاطفی، نقص رشد شناختی و اجتماعی، اختلال و اختشاش هویت، بیماری های روانی و نا به هنجاری های رفتاری اجتماعی رو به رو می شوند که تمام این مشکلات مربوط به نقایص و کاستی های دوره رشد کودکی آنهاست. سرپرستی دسته ای از این کودکان که سنین 3 تا 6 سالگی را شامل می شود، با توجه به شکل گیری اولیه ذهن الهام دهنده در آنها باید در جهت تعادل، بین فضاهای زیستی و تجربه فرم های سازنده فضایی برای آنها باشد تا بتواند نیازها و مشکلات ارتباط با فضا از جمله فضاهای مشارکتی را در آنها شناخته و در جهت بهبود آن گام بردارد که این خود نقطه اشتراک فضاهای مشارکتی و یادگیری فضایی است. از این رو سعی شد تا با بهره از گردآوری اطلاعات به روش کتابخانه ای و استنتاج آن و با استفاده از تفسیر متغیرهای یادگیری فضایی در بهبود کیفیت فضای بازی و مشارکتی به توصیف رابطه متقابل میان آنها پی برده و همچنین با پاسخ به پرسشی چون: "چگونه می توان با بهره از مولفه هایی تاثیرگذار در کیفیت فضای بازی و مشارکتی این دسته از کودکان به سطح یادگیری فضایی مطلوب تری از دید آنها دست یافت؟" که پاسخ به این پرسش می تواند منجر به تفسیر راهکاری در جهت رفع نیاز فضاهای مشارکتی از طریق مولفه ای چون بازی انگیزی در این دسته از کودکان شود، تا با پرورش حواس پنجگانه آنها نیز بتواند به رشد شناختی و بازپروی ذهنی آنها دست یابد که این مهم خود در جهت یادگیری و درک فضایی منجر به باز تعریف واژه بازپروری می شود، تا این اصل در اماکن مدنظر تنها در قالب یک نام تلقی نشود.