فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۶۲۱ تا ۳٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۸۳۶ مورد.
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۸
179 - 192
حوزههای تخصصی:
نیاز انسان به نظم دادن و سازمان دهی زمان و مکان، او را به استفاده از نمادها سوق داده و تاریخ معماری بشر مملو از عناصر نمادینی است که مستقل یا در ارتباط با یک بنا یا مجموعه ای از بناها ظهور می کنند.المان های شهری نیز به عنوان عناصری که در آنها غالبا نقش مفهومی و نمادین قوی تر از عملکرد کالبدی است، به عنوان گونه اصلی عناصر نمادین در سکونتگاه های انسانی درک می شوند.این پژوهش به بررسیرابطه بین مولفه های هوش هیجانی استفاده کنندگان فضا و تمایل آنان به استفاده از عناصر نمادین معماری یا شهرسازی درجوانان پرداخته است.برای بررسی این موضوع دو پرسشنامه مورد استفاده قرار گرفت: در درجه اول پرسشنامه استاندارد هوش هیجانی( بار – آن) برای سنجش میزان هوش هیجانی پاسخ دهندگان بکار رفته و سپس با طراحی پرسشنامه ای دیگر ترجیحات فضایی آنان مورد سنجش قرار گرفت. داده های بدست آمده از هر دو پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید. دراین پژوهش میزان تاثیرگذاری عناصرنمادین معماری به عنوان یکی از مولفه های کیفیت فضای شهری از منظراستفاده کننده ارزیابی گردید.براساس نتایج به دست آمده، میان مولفه های هوش هیجانی (شامل خودآگاهی هیجانی – خودابرازی - عزت نفس – استقلال) و همچنین میزان کل هوش هیجانی افراد و اقبال و تمایل آنان به استفاده از عناصر نمادین معماری رابطه مستقیم و معنی دار وجود دارد. بنابراین سنجش ویژگی های شخصیتی افراد به عنوان شاخصی در فرآیند بهبود کیفیت محیط براساس تمایلات و ترجیحات آنان، در طراحی فضای شهری حائز اهمیت بوده که بتواند عرصه های عمومی پاسخگو را برای شهروندان به وجود آورد.
ارزیابی کارکرد مکان سومی کافه ها برای جوانان در خیابان انقلاب و ولیعصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۲
37 - 52
حوزههای تخصصی:
مکان های سوم، مکان های عمومی و جذابی هستند که زندگی غیررسمی شهروندان در آنها شکل می گیرد و از این رو به پویایی فضای شهری که بستر حضور این مکان ها هستند، کمک می کنند. با توجه به ویژگی مکان های سوم و نیازهای گروه سنی جوان که برقراری روابط اجتماعی با گروه همسالان و پر کردن اوقات فراغت است، در این پژوهش از میان انواع مکان های سوم، کافه ها که نماینده مبادله اجتماعی و مطابق با نظر الدنبرگ بارزترین نمونه مکان سوم هستند، مورد بررسی قرار گرفتند. پژوهش حاضر در حیطه پژوهش های کیفی قرار دارد که با استفاده از روش تحلیل موضوعی به بررسی کافه ها و کافی شاپ های دو خیابان انقلاب و ولیعصر شهر تهران می پردازد. هدف این پژوهش تطابق دادن مکان های مذکور با ویژگی های مکان سوم و جاذب جوانان و تأثیر آنها بر تولید فضا بر اساس تفاوت کارکردی کافه و کافی شاپ و نقش متفاوتشان در شکل دهی به زندگی روزمره است. نتایج حاصل نشانگر آن هستند که اگرچه این مکان ها کارکرد اولیه یکسانی دارند، اما فرم و کارکردهای ثانویه آنها تحت تأثیر ویژگی های بستر قرارگیری شان به گونه ای متفاوت شکل می گیرد. همین امر سبب بازتولید تمایز ماهیت کافه ها و کافی شاپ ها به عنوان مکان های سوم و بازخورد آنها بر بستر قرارگیری شان می گردد.
تحلیل معماری میراث صنعتی با استفاده از روش ترکیبی گونه شناسی و دستورزبان شکل تحلیلی (نمونه موردی کارخانه های نساجی اصفهان و یزد در دوره پهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1-12
حوزههای تخصصی:
رویکردی تحلیلی بر کیفیت نور طبیعی در فضای گنبدخانه مسجد سپهسالار (مدرسه شهید مطهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
245-256
حوزههای تخصصی:
نور ﻃﺒﯿﻌﯽ ﮐﻪ ﺗﻨﻬﺎ ﻣﻨﺒﻊ ﺗﺎﻣﯿﻦﮐﻨﻨﺪه روﺷﻨﺎیﯽ در ﺑﻨﺎی ﺗﺎریﺨﯽ ﺑﻮده اﺳﺖ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ در ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﺎﻫﯿﺖ ﻓﻀﺎی داﺧﻠﯽ ﺑﻨﺎ ﺗﺎﺛﯿﺮ ﺑﻪﺳﺰایﯽ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﻌﻤﺎران ایﺮاﻧﯽ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺴﺘﻨﺪ ﻧﻮر را ﺑﺎ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪی ﺧﻮد ﺑﻪ داﺧﻞ ﺑﻨﺎ ﻫﺪایﺖ ﮐﻨﻨﺪ و ﺑﺪیﻦ ﺗﺮﺗﯿﺐ ﺑﺎ ایﺠﺎد ﻓﻀﺎیﯽ از ﻧﻮر و ﺗﺎریﮑﯽ، ﻓﻀﺎی یﮑﭙﺎرﭼﻪای را ﺑﺪون اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﺼﺎﻟﺢ و ﻋﻨﺎﺻﺮ ﺟﺪاﮐﻨﻨﺪه، ﺑﻪ ﺑﺨﺶﻫﺎی ﻣﺠﺰا ﺗﻘﺴﯿﻢ ﮐﻨﻨﺪ. ﺳﺌﻮال اﺻﻠﯽ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﻧﻮر ﺧﻮرﺷﯿﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ در ﻓﻀﺎی ﮔﻨﺒﺪﺧﺎﻧﻪ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺎ ایﺠﺎد ﺳﺎیﻪ و روﺷﻦ و ﺗﺎریﮑﯽ، ﻓﻀﺎﺳﺎزی ﻣﯽﮐﻨﺪ و ﻧﻘﺶ ﻧﻮر در ایﺠﺎد ﺣﺲ ﻗﺪاﺳﺖ ﻣﺤﺮاب اﺻﻠﯽ ﭼﯿﺴﺖ؟. ﺑﻪ ایﻦ ﻣﻨﻈﻮر ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از اﺑﺰارﻫﺎی ﻧﻮرﺳﻨﺠﯽ، ﻧﻮر ﻓﻀﺎی ﺷﺒﺴﺘﺎن و ﻣﺤﺮاب ﺟﻨﻮﺑﯽ ﻣﺴﺠﺪ اﻧﺪازهﮔﯿﺮی و ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻧﺮماﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۷ ﺳﯿﺮ ﻧﻮر ﻃﺒﯿﻌﯽ در ﮐﻞ ﺳﺎل ﺷﺒﯿﻪﺳﺎزی و ﺑﻪ واﮐﺎوی و ﺗﺤﻠﯿﻞ اﻃﻼﻋﺎت ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪ. ﻧﺘﺎیﺞ ﻧﺸﺎن ﻣﯽدﻫﻨﺪ ﮐﻪ ﻣﯿﺰان درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﻧﻮر در ﮐﻠﯿﻪ روزﻫﺎی ﺳﺎل در زﻣﺎن اذان ﻇﻬﺮ در ﻣﺤﺮاب ﺑﻪ ﺑﺎﻻﺗﺮیﻦ درﺟﻪ ﺧﻮد ﻣﯽرﺳﺪ ﮐﻪ ﺳﺒﺐ اﻓﺰایﺶ ﺣﺲ ﻗﺪاﺳﺖ و ارﺗﻘﺎی ﻓﻀﺎی ﻣﻌﻨﻮی ﻣﺤﺮاب ﻣﯽﺷﻮد. ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ در ﻓﻀﺎی ﮔﻨﺒﺪﺧﺎﻧﻪ ﺑﻪ ﺟﺎی اﺳﺘﻔﺎده از دیﻮارﻫﺎی ﺟﺪاﮐﻨﻨﺪه، ﻣﯿﺰان ﺷﺪت ﻧﻮر ﺑﺎ ﻫﻤﺎن ﻋﻤﻠﮑﺮد ﻣﻮﺟﺐ ﺗﻔﮑﯿﮏ ﻓﻀﺎﻫﺎ از ﻧﻈﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮدی ﻣﯽﺷﻮد. ﺗﻔﺎوت ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺑﺎ ﺗﺤﻘﯿﻘﺎت ﮔﺬﺷﺘﻪ در اﺳﺘﻔﺎده از دﺳﺘﮕﺎهﻫﺎی ﻧﻮرﺳﻨﺠﯽ و ﺑﺮرﺳﯽ ﮐﻤﯽ ﻧﻮر ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ رویﮑﺮد ﮐﯿﻔﯽ و ﺗﺒﯿﯿﻦ ﺟﺎیﮕﺎه ﻧﻮر ﻣﻌﻨﻮی در ﻣﺴﺠﺪ اﺳﺖ.
بازتاب آموزه های عرفان اسلامی در هنرهای سنتی
حوزههای تخصصی:
از مباحث کلیدی و مهم در حوزه هنرهای سنتی، درک نسبت هنر با عرفان و آموزه های دینی است. برخی فلاسفه در ارتباط با دین و عرفان اساس رسیدن به عرفان را از رهگذار دین برمی شمارند؛ این در حالی است که برخی از هنرمندان چنان غرق در خلق اثر هنری خویش اند؛ که گویی چندان توجهی به ارتباط علمی و عملی بین حوزه عرفان و خلق اثر هنری ندارند، اما گروهی از هنرمندان به ویژه در حوزه هنرهای سنتی با آموزه های دینی پیوندی عمیق دارند؛ ایشان از ناخودآگاه خویش قدم در خودآگاهی و خدا آگاهی می گذارند. برخی فلاسفه و اهل دانش، عرفان را عین دین برمی شمارند و دسته ای آن را جزئی از اجزای دین بشمار می آورند. شناخت عرفان و دین و ارتباط این دو با هنرهای سنتی جز با کشف ماهیت هر یک و تأثیر و تأثر آن ها بر دیگری و محیط پیرامون امکان پذیر نیست. ازاین رو پژوهش حاضر با تبیین و مکاشفه ارتباط فطری انسان با دین، عرفان و هنر می کوشد به این نکته دست یابد که عرفان به عنوان باطن دین و باطن آثار هنری خصوصاً هنرهای سنتی چگونه انسان را به حقیقت خویش رهنمون می سازد؟ پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکردی تطبیقی صورت گفته است. تا بتواند با معیاری روشن به دریافت نسبت دین، عرفان و هنرهای سنتی و درک چیستی آن ها، بپردازد. تا درک بهتر و روشن تری از معیار تشخیص هنر دینی و اصیل، بر مبنای عرفان و هنرهای اسلامی به دست دهد؛ که عرفان و مذهب در پی رسیدن به حقیقت عالم اند، اما در دنیا هیچ نمی یابند و اساساً یافته های این دو اخروی است؛ اما هنر در پی آشکار ساخت این حقیقت برای نسل بشر در دنیا است.
اثر پوشش گیاهی بر تعدیل احساس گرمایی فضای باز منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
155-171
حوزههای تخصصی:
آسایش حرارتی در فضای باز، مبحثی است که از حدود 1970 مطرح شده است و با توجه به تفاوت هایی که با آسایش حرارتی فضای بسته دارد، باید بر اساس شاخص های مناسب خود مورد سنجش قرار گیرد. همچنین ضرورت دارد که آسایش حرارتی فضای باز در هر منطقه جغرافیایی به صورت مستقل ارزیابی شود. بنابراین، هدف از این پژوهش به طور کلی، مطالعه شاخص های اندازه گیری آسایش حرارتی در فضای باز و تعیین مناسب ترین شاخص، و به طور خاص بررسی وضعیت احساس گرمایی در فضای باز در اقلیم گرم و خشک سیستان با توجه به شاخص مناسب و شناخت عوامل ساختاری مؤثر بر تعدیل شرایط آسایش حرارتی فضای باز است. ازاین رو برای مطالعه، دو سایت متفاوت از لحاظ نوع و تراکم پوشش گیاهی، تراکم ساختمانی و پوشش کف در منطقه سیستان در نظر گرفته شد. کار میدانی در روزهایی از ماه های تیر و مرداد 1395 به عنوان نماینده ایام گرم تابستان و با فاصله زمانی 3 ساعت طی روز برای اندازه گیری تعیین شد. مطالعه و بررسی پژوهش های پیشین در فضای باز نشان داد که شاخص «دمای معادل فیزیولوژیکی» ( PET ) مناسب ترین و متداول ترین شاخص برای ارزیابی آسایش حرارتی فضاهای باز به شمار می رود. طبق تحلیل توصیفیِ سایت های منتخب به عنوان نماینده فضاهای باز منطقه سیستان ، میزان شاخص PET سایت شماره 1 که صرفاً پوشش گیاهی و فاقد ساختمان است، از سایت شماره 2 که ترکیبی از پوشش گیاهی و ابنیه می باشد، 5/1 درجه سانتی گراد کمتر، و سایت شماره 1 از شرایط آسایش بهتری برخوردار اس ت. همچنین مشخص شد که به طور کلی، احساس گرمایی منطقه سیستان طی تابستان در وضعیت «خیلی داغ» قرار دارد و تنها در نقاطی که پوشش گیاهی سایه انداز و متراکم وجود داشته باشد، این وضعیت به احساس گرمایی «داغ» تعدیل می یابد. تحلیل استنباطی داده ها نیز نشان داد که بین شاخص PET و متغیرهای اقلیمیِ دمای هوا، رطوبت نسبی و میانگین دمای تابشی و عوامل ساختاریِ نوع گونه گیاهی و تراکم پوشش گیاهی رابطه معناداری وجود دارد؛ بدین نحو که در حالتی که پوشش گیاهی وجود ندارد، بیشترین میزان PET ، در نقاط دارای پوشش گیاهیِ تُنُک و بوته ای PET متوسط و در نقاط دارای پوشش گیاهیِ درختی و متراکم کمترین میزان PET مشاهده شده است .
ارزیابی و تحلیل تأثیر خیابان های معاصر ایجاد شده بر نظام ساختاری فضایی بافت های تاریخی در منطقه 3 شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
73 - 90
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در پروژه های شهری داشتن رویکردی کل نگر ضروری به نظر می رسد. به این ترتیب که حدود و خط پروژه نمی تواند دلیلی بر نادیده گرفتن کنش متقابل آن با حوزه فراگیر خود در ساختار شهری گردد. در طرح های توسعه شهری، عدم توجه به ساختار قدیمی شهر با تحمیل شبکه خیابان های جدید، آسیب های جدی به یکپارچگی بافت های شهری وارد می سازد. در شهر اصفهان و به ویژه در منطقه تاریخی آن، پروژه های احیای میدان عتیق (کهنه - امام علی)، ایجاد محورهای باغ گلدسته، شهید مقدم و نظام الملک به عنوان پروژه های معاصر مصداق اینگونه مداخلات بوده اند که بر این ساختار تأثیر مستقیم یا غیرمستقیم داشته اند. هدف: در پژوهش حاضر، تحلیل بر شبکه شهری متمرکز شده و تلاش دارد دریابد پروژه های توسعه جدید به ویژه توسعه های مرتبط با شبکه های آمد و شد، به چه ترتیب توانسته بر نظام ساختاری – فضایی محدوده ی تاریخی شهر اصفهان تاثیر گذارند. روش: در پژوهش کاربردی حاضر، داده ها به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی گردآوری شده و با به کارگیری ابزار چیدمان فضا تحلیل شده اند. پس از تحلیل ساختار فضایی محدوده تاریخی شهر در مهمترین دوره های تحولات کالبدی شامل دوره های سلجوقی، صفوی و پهلوی و معاصر، تاثیر احیای ساختاری میدان و سایر پروژه ها درلایه های کاربری و حمل و نقل نیز بررسی شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که انسجام ساختار و سازمان فضایی شهر تنها در دوران سلجوقی و صفوی وجود داشته و بر خلاف دوران صفوی که ساختار جدید با احترام به بافت قدیم و در ارتباط با آن ایجاد گردید، شبکه خیابان کشی های جدید دوران پهلوی بدون توجه به زمینه به منزوی نمودن هرچه بیشتر بافت انجامیده و با فاصله گرفتن هم پیوندی این محورهای جدید ایجاد شده از گذرهای درونی بافت ارتباط فضایی عناصر فضایی موجود در دوران پیشین را از بین برده است.
شناخت عوامل مؤثر بر شکل گیری گورستان های تاریخی (با تأکید بر گورستان های تاریخی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم شهریور ۱۳۹۸ شماره ۷۵
15 - 32
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله:گورستان های تاریخی محملی برای اجتماع نشانه ها به شمار می روند و تاریخ، فرهنگ، هویت و حافظه جمعی سکونت گاه های انسانی را در خود جای داده اند. علی رغم تأکید پژوهشگران علوم انسانی بر اهمیت وجودی این عرصه ها و انجام برخی مطالعات پایه، نه تنها تعریف مشخصی از مفهوم گورستان تاریخی در کشور وجود ندارد، بلکه به واسطه ضعف در شناخت این عرصه ها، سیاست مدونی در مواجهه با آنها دیده نمی شود؛ به گونه ای که این امر در کنار مرگ گریزی انسان معاصر، تصویب قوانین شهری مخرب و مداخلات غیرمسئولانه، توسعه شتابان سکونت گاه ها، وندالیسم و انفعال علوم حفاظت، شهرسازی و مدیریت شهری سبب از بین رفتن گورستان های تاریخی کشور شده است. هدفپژوهش: هدف این پژوهش، شناخت ماهیت گورستان تاریخی و ارائه تعریف بومی از این عرصه های ویژه است. از همین رو، پژوهش می کوشد به این پرسش ها پاسخ دهد که مفهوم گورستان تاریخی چیست و چه پارامترهایی بر شکل گیری ساختار این محوطه های تاریخی مؤثر است؟ روشپژوهش:با توجه به کمبود منابع دردسترس که امکان شناخت متغیرهای پژوهش را دشوار ساخته است، پژوهش حاضر، چیستی گورستان های تاریخی را به مثابه متن قابل قرائت موضوع مطالعه خود دانسته و با بهره گیری از روش تحقیق نظریه زمینه ای (گراندد تئوری) و طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی، به آنالیز داده های محیطی حاصل از بررسی گورستان های تاریخی ابن بابویه، امام زاده عبدالله، ارامنه دولاب و ظهیرالدوله در شهر تهران و انطباق آنها با اسناد کتابخانه ای پرداخته است. نتیجه گیری:کدگذاری ها و آنالیز داده ها مشخص نموده است که می توان پارامترهای سازنده گورستان ها را در دو طبقه پارادایم های بیرونی و درونی و در شش مقوله بستر، بافت، ساختارهای فرهنگی-اجتماعی، تاریخ، کالبد و منظر مورد بررسی قرار داد. نتایج مطالعات نشان می دهد: گورستان های تاریخی به عنوان گونه ای از مناظر فرهنگی انسان ساخت، عرصه های تدفینی نشانه دار با قدمت بیش از 100 سال هستند که محدوده آنها مشخص بوده و دارای دوره های توسعه و گسترش هستند. ویژگی بارز این محوطه ها، ارتباط ساختاری محیط پیرامون و چیدمان درونی آنهاست که در منظرپردازی های طبیعی و انسان ساخت گورستان تجلی یافته و با نظام مشخصی از یادمان ها و نشانه های انتزاعی غنی شده اند. این گورستان ها، دارای جنبه های مختلف دینی- مذهبی، فرهنگی- اجتماعی و یادمانی بوده و به واسطه دفن مشاهیر جامعه مورد احترام شهروندان و محل رجوع آنها هستند.
طراحی الگوی اسکان موقت پس از زلزله احتمالی در شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر قم با توجه به قرار داشتن در پهنه با خطر لرزه خیزی زیاد و داشتن آسیب پذیری بالا از مناطق در معرض ریسک بالا محسوب می گردد. وجود جمعیت زیاد در معرض خطر از یک سو و فقدان طرح مناسب برای اسکان جمعیت زیاد براساس تجربه ها و اقدامات در زلزله های اخیر از سوی دیگر باعث تشدید شرایط و تبدیل شدن آن به بحران می گردد. هدف از انجام این پژوهش استخراج الگویی مناسب برای اسکان موقت پس از زلزله احتمالی در قم می باشد. براساس این الگو طراحی اسکان موقت مورد نیاز با توجه به شرایط کالبدی و غیرکالبدی محل و با استفاده از پتانسیل ها و زیرساخت های موجود انجام می گیرد. وجود یک معیار هم در زمینه طراحی و ارائه راه حل مناسب در زمان بحران قابل استفاده است و هم به ارزیابی و مقایسه طرح ها و اجرای مسابقات طراحی برای ارزیابی یکسان کمک می کند. در انجام این پژوهش از روش تحقیق کمی-کیفی با شیوه توصیفی- تحلیلی از نوع مطالعات میدانی و پیماشی استفاده شده است. در راستای جمع آوری اطلاعات نیز از ابزارهای مطالعات کتابخانه ای، بررسی اسناد، مشاهده و مصاحبه با مسئولین و متخصصین استفاده شده است. نتیجه این پژوهش ارائه الگوی اسکان موقت پس از زلزله احتمالی قم براساس شاخص های طراحی اسکان موقت می باشد. در این راستا شاخص های طراحی سرپناه موقت براساس مرور متون تخصصی و تجربه های مشابه استخراج و با روش تحلیل سلسله مراتبی الویت بندی و وزن دهی شد. در ادامه گزینه های سکونت گزینی در شهر قم براساس معیارهای طراحی اولویت بندی شد. در پایان با ترکیب این گزینه های الگوی اسکان موقت شهر قم تعیین گردید. به منظور تسهیل در فهم چگونگی تبدیل این الگو به یک طرح کالبدی، نمونه ای نیز طراحی شد که در آن به جزئیات معماری طرح پرداخته شده است.
خشکی و منظر ارزیابی شاخص های منظرین در بسترهای خشک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۹
14 - 25
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر یک سوم از بستر زمین را محیط های خشک تشکیل می دهند. اتحادیه بین المللی حفاظت از طبیعت، زمین های خشک را به عنوان مناطق دارای کمبود آب تعریف می کند، جایی که بارندگی ممکن است محدود بوده و یا فقط برای یک دوره کوتاه باشد. با توجه به شرایط آب و هوایی و مداخلات روزافزون انسانی در اکوسیستم ها، و با توجه به گسترش لجام گسیخته شهرها، خشکی و خشکی زایی و زمینه ظهور آن یعنی بسترهای خشک و چگونگی تعامل انسان با آن، از موضوعات روز و دغدغه های معماران منظر و نظریه پردازان و طرفداران محیط زیست است. اما آنچه تا به امروز صورت گرفته، تفسیر و ارزیابی این بسترها در زمره پدیده صرفاً اقلیمی و بعضاً در چارچوب موضوعی اکولوژیکی است، که نقش انسان را به عنوان مخاطب مؤثر و متأثر از آن نادیده می گیرد و یا کم اهمیت می کند. این پژوهش به روش کیفی و با استدلال منطقی به واسطه مطالعات کتابخانه ای، به مرورادبیات موضوع در حوزه فرایند ادراک منظر پرداخته و به دنبال تفکری منظرین و نشان دادن پتانسیل های عینی-ذهنی بسترهای خشک در قالب منظر خشک است. بدین منظور برای رسیدن به پاسخ سؤالات پژوهش، به دلیل وجود شاخص های تدوین شده برای ارزیابی مناظر از دو نظریه عینی در قالب ویژوآل لندز و دیگری نظریه ذهنی در چارچوب نظریه جیکوبز استفاده شده است. ارزیابی و تحلیل شاخص های بصری و ذهنی بسترهای خشک در این دو قالب، نشان می دهد که در ارزیابی مؤلفه های زیست شناختی و فیزیکی بسترهای خشک که شامل مورفولوژی، پوشش گیاهی، بافت و رنگ است، با شاخص های مورد نظر تطابق پذیری وجود داشته و می توان این بسترهای طبیعی را از چارچوب صرفاً آب و هوایی و محیط زیستی فراتر دانست و برای آن هویتی منظرین قائل شد.
تحلیل تاثیر بعد زمان روی نماد ملی و حوزه بلافصل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
55-67
حوزههای تخصصی:
مهمترین عنصر شهری از لحاظ ملی بودن، نماد ملی است، بنابراین ضرورت تحلیل تاثیرات زمان بر آن احساس می شود. از جمله اهداف مطالعه حاضر می توان تاثیر زمان روی بعد ظاهری و معنایی مجموعه یادمان ملی، تاثیر مستقیم و غیرمستقیم آن بر شاخصه های کیفی فضا و اثرات آن در شکل گیری مجموعه را نام برد. در راستای این اهداف، از روش توصیفی- تحلیلی برای گردآوری مطالب و برای اعتبارسنجی، از روش پیمایشی و ابزار دلفی استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که به طور کلی اثرات زمان بر بعد ظاهری بیشتر با تحولات ساختاری، ظاهری، فرسایشی و زوال و بر بعد معنایی بیشتر با تحولات معنایی، هویتی و تکاملی همراه است. زمان روی شاخصه هایی نظیر گوناگونی، خوانایی، نفوذپذیری، غنای بصری و سرزندگی تاثیر غیرمستقیم و بر پایداری و کارآیی تاثیر مستقیم خواهد داشت. نحوه تاثیرگذاری بعد زمان بر انواع مختلف مجموعه یادمان های ملی متفاوت است. درباره مجموعه هایی که در گذر زمان شکل می گیرند، زمان باعث خاطره انگیزی، ایجاد معنا، ساختار لایه ای و مقبولیت می شود و در مورد مجموعه های از پیش طراحی شده، عامل ایجاد الگوهایی با قابلیت دریافت در طول زمان و آموزه هایی در خصوص طراحی است.
ارزیابی شاخصهای تاثیر گذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات -کردستان
حوزههای تخصصی:
مکان در بر گیرنده لایه های اجتماعی و فیزیکی محیط است ، اما حس تعلق، لایه های ادراک، مفاهیم و تجربیات مکان را شرح می دهد. فعالیتها و شکل کالبدی موجود در مکان بر حس وابستگی افراد تاثیر می گذارد، از سوی دیگر ارتباطات فرهنگی و اجتماعی، خاطرات و مفاهیم شخصی نیز بر وابستگی و احساس تعلق به مکان موثر است. تعلق مکانی رابطه هم پیوندی بین انسان و محیط است. امروزه مفاهیمی چون حس مکان، احساس تعلق خاطر و دلبستگی به مکان در حوزه های معماری و شهرسازی مخصوصاً در مطالعات محیطی بسیار مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که به ساز و کار ارتباط میان این دو مفهوم چندان پرداخته نشده است. دراین پژوهش بعد از تبیین مفاهیمی همچون حس مکان، حس تعلق خاطر و عوامل موثر بر آنها، چارچوب نظری پژوهش بر اساس ادبیات تحقیق استخراج می شود. نمونه مورد مطالعه منطقه اورمانات در غرب کشور می باشد. هدف این پژوهش شناسایی، سنجش و ارزیابی موله های تاثیرگذار در میزان حس تعلق خاطر در منطقه اورامانات کردستان می باشد. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و جهت گرداوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و میدانی، طرح مصاحبه عمیق و تهیه پرسشنامه بسته جهت نگارش مبانی نظری و گردآوری اطلاعات ساکنین منطقه مورد مطالعه استفاده شده است. در اینجا با استفاده از جدول مورگان و کرجسی حدود 350 پرسشنامه تدوین شد که بر اساس آن مشارکت کنندگان نظرات و فهم خود را در باره مکان سکونتشان بیان کردند. با توجه به مصاحبه ها و برداشت میدانی که صورت گرفت پارامترهایی همچون فرهنگ، جامعه، طبیعت و فعالیت که از تاثیرگذارترین جنبه ها بر احساس تعلق خاطر ساکنین به شمار می آمدند از بین خیل زیادی از پارامترهای موثر انتخاب شدند و بر اساس آن فرضیه هایی تدوین شد. در ادامه این فرضیه ها، مورد آزمون قرار گرفتند و از طریق آزمون مقایسه میانگینها و کاربرد ضریب همبستگی پیرسون و سطح معناداری، میزان تاثیر این پارامترها بر حس تعلق خاطر ساکنین مشخص شد.
به سوی فرایندی دموکراتیک در برنامه ریزی و طراحی شهری؛ ارزیابی وضعیت مداخله شهروندان در برنامه ها و پروژه های شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال شانزدهم مهر ۱۳۹۸ شماره ۷۶
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: به نظر می رسد که امروزه به دلیل نبود دموکراسی مشورتی و مشارکتی، بسیاری از طرح ها و برنامه های شهریِ کشور ایران دارای ماهیتی تمامیت خواهانه، تمرکزگرایانه و انحصارطلبانه هستند. وجود این گونه ناکارآمدی ها در مراحل ارائه و اجرا، سبب نفی حقوق شهروندی و ترجیحات همگانی می شود. لذا، شهروندان در قبال پیامدهای منفیِ ناشی از اقدامات شهری احساس مسئولیت نمی کنند. همین طور، بستر مناسبی هم برای تأثیرگذاری آنها بر مراحلِ مختلف فرایندهای شهری و مطالبه حقوق و ارائه نظراتشان فراهم نشده است. بدین ترتیب، پروژه های شهرسازیِ کشورمان محوریت و نقش خود را به عنوان عاملی برای ایجاد ثبات و پایداری و ارتقای نقش مردم در توسعه و اداره شهر از دست داده اند. بنابراین، آنچه در این مقاله به عنوان انگیزه اصلی و اساسِ بحث مطرح است، نحوه ارتقای دموکراسی شهری در فرایندهای برنامه ریزی و طراحی شهری است.هدف: هدف اصلی این مقاله، واکاویِ عللِ نبود زمینه مداخله دموکراتیک برای شهرنشینان و شهروندان در فرایندهای توسعه و مدیریت شهری، و همچنین یافتن راه حل هایی برای برون رفت از این معضل اجتماعی عمیق و گسترده است.فرضیه تحقیق: تحققِ دموکراسی و مشارکت واقعیِ شهروندان در روند توسعه فضاهای شهری می تواند به تصمیم گیری های صحیح تر و کارآمدتر و همین طور اجرای موفقیت آمیزترِ برنامه ها و طرح های شهری بیانجامد.روش تحقیق: روش تحقیق در این مقاله از نوع تحلیلِ محتوا و مقایسه ای است که طی آن، ضمن مطالعه ارکان نظام دموکراتیک، سعی می شود نحوه مداخله دموکراتیکِ شهرنشینان در فرایندهای توسعه و مدیریت شهریِ کشور ایران نیز با در نظر گرفتن اصول نظریه انتقادی بررسی شود؛ در واقع سعی شده تا از دلِ فرایند نقد و تحلیلِ ماهیت وضع موجود و مقایسه آن با ارکان لازم برای تحقق فرایند دموکراتیک شهری، بستری برای ارائه یافته ها و راه کارهای پیشنهادی فراهم شود. همچنین، برای جمع آوریِ اطلاعات نیز از مطالعات اسنادی، مصاحبه با مردم و همین طور مشاهدات میدانی استفاده شده است.نتیجه گیری: بسیاری از معضلاتِ مربوط به نظام های شهری کشور ایران، از عوامل غیردموکراتیکی مانند عدمِ مشارکت پذیری، نبود همه شمولی، نقض حقوق شهروندی و عدالت شهری، قوانین شهری فاقد مشروعیت، عدم انعطاف پذیری و زوال کثرت گرایی نشئت می گیرد. لذا با تمهید معیارهایی همچون کثرت عقاید، همه شمولی، انعطاف پذیری، شکل گیری جوامع مردم نهاد، آموزش و گفتمان شهروندی، تنوع پذیری و رعایت حقوق شهروندان به شهر، می توان این فرایندها را دموکراتیزه و در نتیجه بستری برای بروز شکلی جامع از برنامه ریزی و طراحی شهری دموکراتیک فراهم کرد؛ فرایندی که با ایجاد فرصت های برابر منجر به تقویت دموکراسی شهری می شود و به جایگاه مردم، نه به عنوان مشکل بلکه به مثابه راه حل، ارج می نهد.
ﺗﺎﺛﯿﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﺟﺪیﺪ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ارزﺷﻤﻨﺪ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و ﺗﺎریﺨﯽ (ﻧﻤﻮﻧﻪ: ﺗﻬﺮان، ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
323-334
حوزههای تخصصی:
اﻫﺪاف: ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﻨﺎﻫﺎ و ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ، یﮑﯽ از ﻋﻮاﻣﻞ ﺗﻘﻮیﺖﮐﻨﻨﺪه ﻫﻮیﺖ ﺷﺒﺎﻧﻪ و ﺣﺲ ﻣﮑﺎن در ﺷﻬﺮﻫﺎ اﺳﺖ. اﻣﺎ ﺑﺎیﺪ ﺗﻮﺟﻪ داﺷﺖ ﮐﻪ در ﻫﺮ ﻃﺮح ﻧﻮرﭘﺮدازی، اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﻧﻮری ﺑﻬﯿﻨﻪ و ﺑﻪﮐﺎررﻓﺘﻦ ﺗﮑﻨﯿﮏﻫﺎی ﻧﻮری ﻣﻨﺎﺳﺐ ﻣﯽﺗﻮاﻧﺪ ﺑﺎﻋﺚ ﺑﺎﻻرﻓﺘﻦ ﮐﯿﻔﯿﺖ، ﺑﻬﺮهوری در ﻣﺼﺮف اﻧﺮژی، ﺟﺬب ﮔﺮدﺷﮕﺮ و ﺻﺮﻓﻪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺑﺮای ﺷﻬﺮ ﺷﻮد. ﻫﺪف از ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﺣﺎﺿﺮ، ﺑﺮرﺳﯽ اﺛﺮ ﻓﻨﺎوریﻫﺎی ﻧﻮیﻦ ﺑﺮ ﮐﯿﻔﯿﺖ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎﻓﺖﻫﺎی ﺗﺎریﺨﯽ و ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺑﻮد. ﺑﺮای رﺳﯿﺪن ﺑﻪ ایﻦ ﻫﺪف، دﺳﺘﯿﺎﺑﯽ ﺑﻪ یﮏ اﻟﮕﻮی ﺑﻬﯿﻨﻪ ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﺗﺠﻬﯿﺰات ﻧﻮیﻦ ﺑﺴﯿﺎر ﮐﻤﮏﮐﻨﻨﺪه اﺳﺖ. اﺑﺰار و روشﻫﺎ: اﺑﺘﺪا ﺑﻪ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ- ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻣﻄﺎﻟﻌﺎت ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای اسناد نورپردازی و تجارب موفق داخلی و خارجی بررسی و معیارهای ﻣﻬﻢ در ﻧﻮرﭘﺮدازی ﻣﺤﻮﻃﻪﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ- ﺗﺎریﺨﯽ اﺳﺘﺨﺮاج و ﺳﭙﺲ ایﻦ ﻣﻌﯿﺎرﻫﺎ ﺗﻮﺳﻂ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ اوﻟﻮیﺖﺑﻨﺪی و اﻣﺘﯿﺎزدﻫﯽ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻼوه ﺑﺮ ایﻦ، ﺑﻪﮐﻤﮏ ﻧﺮماﻓﺰار دیﺎﻟﻮﮐﺲ ۴/۱۳ ﺑﻪ ﻣﺪلﺳﺎزی ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺳﯽ ﺗﯿﺮ ﺗﻬﺮان ﺑﺮای ﺳﻨﺠﺶ ﻣﺘﻐﯿﺮﻫﺎی ﺷﺪت ﻧﻮر و دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر در ﺣﺎﻟﺖﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ، ﭘﺮداﺧﺘﻪ ﺷﺪه اﺳﺖ. در ﻧﻬﺎیﺖ ﻫﺮ یﮏ از ایﻦ ﺣﺎﻟﺖﻫﺎ ﺑﻪ روش دﻟﻔﯽ و ﻣﺼﺎﺣﺒﻪ ﻋﻤﯿﻖ ﺑﺎ ﻣﺘﺨﺼﺼﯿﻦ ﺳﻨﺠﺶ ﺷﺪه اﺳﺖ. یﺎﻓﺘﻪﻫﺎ: ﺑﻪﻋﻨﻮان ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻧﻬﺎیﯽ، ﺣﺎﻟﺖ اﺳﺘﻔﺎده از ﭼﺮاغﻫﺎی الایدی ﺑﺎ دﻣﺎی رﻧﮓ ﻧﻮر ۴۰۰۰ﮐﻠﻮیﻦ ﺑﻪ ﺻﻮرﺗﯽ ﮐﻪ درﺧﺸﻨﺪﮔﯽ ﺑﻨﺎ در ﺣﺎﻟﺖ ﺑﻬﯿﻨﻪ ﺑﯿﺸﺘﺮ از زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺘﺨﺎب ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻧﺘﯿﺠﻪﮔﯿﺮی: ﺧﺮوﺟﯽ ﻧﺮماﻓﺰار، ﺑﺮای ﻧﻮرﭘﺮدازی ﺑﺨﺶ ﭘﯿﺎدهرو و ﺳﻮارهرو ﺧﯿﺎﺑﺎن، اﺳﺘﻔﺎده از ﻻﻣﭗﻫﺎی ﺑﺨﺎر ﺟﯿﻮه ۲۵۰وات اﺳﺖ ﮐﻪ روی ﭘﺎیﻪﻫﺎی ۷ﻣﺘﺮی و ﺑﺎ ﻓﺎﺻﻠﻪ ۲۶ﻣﺘﺮ از یﮑﺪیﮕﺮ ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺘﻪاﻧﺪ و ﻧﻮر آﻧﻬﺎ ﺑﺎ زاویﻪ ۵ درﺟﻪ ﺑﻪ ﺳﻄﺢ ﺧﯿﺎﺑﺎن ﺑﺮﺧﻮرد ﻣﯽﮐﻨﺪ.
تحول معنی درباززنده سازی خانه های تاریخی با رویکرد نشانه شناسی
حوزههای تخصصی:
امروزه معنامندی فضایی ا ز مهم ترین راهکارهای کیفیت بخشی به فضای معماری است و طراحان و معماران در این زمینه تلاش میکنند. فضا یا یک ساختار فضایی ،یک متن است.هر بنای مرمت شده ساختاری دارد که نشانه های آن با مخاطبانش سخن میگوید وبرمعنای ویژه ای دلالت میکند. در این مقاله ارتباط میان حفاظت معماری و نشانه شناسی مورد تحلیل قرار می گیرد. هر متن اجتماعی(مانند معماری) حامل مجموعه ای از پیام ها بوده که به وسیله رمزگان ها و روابط درون متنی به مخاطب منتقل می شوند. این نشانه ها توسط خالق کد گذاری شده و خواننده(مخاطب) بر پایه قراردادهای اجتماعی، برداشت های ذهنی و زاویه نگاه خود به رمزگشایی و معنا سازی برای متن( معماری) تلاش می کند. در این مقاله جهت تبیین این مسئله، ضمن تشریح مفاهیم سه دیدگاه نشانه شناسیِ ساختارگرا و پساساختارگرا وفرهنگی معرفی می گردند.در این مقاله پس از بررسی نظریات نشانه شناسان، خوانش معماری متن از دیدگاه های ذکر شده مورد قیاس قرار گرفته است. تمرکز اصلی تحقیق بر بازنمود معنای حفاظت معماری، که از لایه های متعدد معنا تشکیل شده است، می باشد. هدف این پژوهش تحلیل عناصر مهم نشانه ای در باززنده سازی خانه های تاریخی است تا به این سوال پاسخ داده شود: نحوه حفاظت عناصر کالبدی معماری خانه با چه مولفه هایی و درچه راستایی باید صورت پذیرد ؟ نتایج تحقیق نشان می دهدحفاظت واحیاء خانه با توجه به پنداشت های فرهنگی وتوجه به بوم نشانه شناسی، معنی می یابد.
بررسی فضای سبز عمومی مجتمع های مسکونی بر کاهش آسیبهای اجتماعی؛ نمونه موردی: محله نایسر سنندج
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به نیاز افراد و عدم قابلیت محیط در تأمین آن، موجب می شود تا محیط کالبدی بسیاری از محلات فرسوده مسکونی به مجموعه ای از احجام و فضای خالی بین آن ها تبدیل گردد. این مسئله می تواند باعث نارضایتی ساکنان از محیط زندگی و متعاقب آن عدم حضور در فضاهای عمومی و نیمه عمومی محلات به عنوان لازمه بروز فعالیت های بعدی شود. امنیت در محلات مسکونی تنها از طریق موانع سخت فیزیکی میسر نبوده، چه بسا همین موانع فیزیکی به لحاظ روحی-روانی حس ناامنی را در مردم تقویت کند. با توجه به رشد جمعیت و افزایش نیاز به مجموعه های مسکونی در شهرها، روشن کردن الگوها و خط مشی هایی برای نیل به اهداف برنامه ریزی شده، ضروری به نظر می رسد که دراین بین ایجاد حس امنیت به عنوان یکی از عوامل انسانی- محیطی نقش مهمی را در رضایت مندی و آسایش افراد در زندگی شان ایفا خواهد نمود. نتایج حاصل این مقاله حاکی از آن است که ایجاد حس امنیت از طریق غیرمستقیم و با بهره گیری از سیاست های پیشگیرانه تلفیقی کالبد معماری و روابط اجتماعی-فرهنگی (از قبیل مسئله اشراف و دید، افزایش قابلیت رؤیت پذیری بصری، برقراری تناسب میان تراکم جمعیتی و مجموعه های مسکونی، ایجاد کاربری های متنوع و متجانس و ...) تحقق پذیر خواهد بود. براین اساس این مقاله به بررسی نقش و جایگاه امنیت در طراحی مجموعه های مسکونی می پردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و از منابع کتابخانه ای و اسنادی برای انجام تحقیق استفاده شده است.
کاربست پایداری در طرح های توسعه شهری بر اساس تحلیل محتوا (موردپژوهی؛ کلانشهرکرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۱۰
175 - 202
حوزههای تخصصی:
کشورهای در حال توسعه همواره با نوعی توسعه ناموزون همراه بوده اند. در واقع مجموعه ای از عوامل تاثیرگذار در این کشورها باعث شده که فارغ از هرگونه برنامه ریزی و برنامه پذیری عمل کنند. در این پژوهش، کلانشهر کرج با تجربه انواع طرح های توسعه شهری به عنوان نمونه موردی انتخاب گردید تا با کاربست مفهوم پایداری در محتوای طرح های توسعه شهری که هدف این پژوهش به شمار می رود، زمینه تدوین الگوی توسعه پایدار در آن فراهم گردد. در این پژوهش توصیفی تحلیلی با تکنیک تحلیل سیستماتیک، لیستی از شاخص های پایداری از منابع معتبر(بانک جهانی، کمیسیون توسعه پایدار سازمان ملل متحد ( UNCSD )، سازمان همکاری اقتصادی وتوسعه ( OECD ) و ...) احصاء گردید. سپس با بهره گیری از روش شناسی "کتاب سبز" (بخشی از برنامه استراتژیک و تحقیقاتی دفتر تحقیق وتوسعه ORD 3 ) ) در ایالات متحده) و توجه به قانون تغییرنام وزارت آبادانی ومسکن(1353)، طبقه بندی و بومی سازی شاخص های ارزیابی و مدیریت پایداری طرح های توسعه صورت گرفت. در ادامه نتایج حاصل از ارزیابی با تکنیک AHP ، تحلیل محتوا و دلفی دو مرحله ای نشان می دهد؛ میزان کاربست شاخص های توسعه پایدار در مرحله شناخت طرح های توسعه شهری در سطح نسبتا مطلوبی قرار دارد ولیکن در خروجی طرح، ارتباط مابین شاخص ها در شناخت وضع موجود و ارایه طرح رها گردیده است. لذا ضروری است که در فرایند تهیه و محتوای طرح های توسعه شهری به عنوان یکی از ابزارهای دستیابی به توسعه، بازنگری اساسی صورت پذیرد.
شبیه سازی جریان در تونل باد و بهینه سازی شکل آئرودینامیک ساختمان های بلند برای بهبود ضریب پسا تحت تأثیر نیروی باد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
63 - 80
حوزههای تخصصی:
رفتارشناسی باد در اطراف ساختمان های بلند به عنوان یکی از مباحث بسیار مهم در طراحی معماری و طراحی سازه شناخته می شود. هدف از انجام این پژوهش، بررسی تکنیک های آئرودینامیکی و بهینه سازی فرم در ساختمان های بلند برای کاهش نیروی پسا بود.برای شبیه سازی دینامیک سیالات محاسباتی و تونل باد از نرم افزار Autodesk Flow Design 2014 بهره گیری شد. این شبیه سازی بر روی 29 مدل ساختمانی که با تکنیک های آئرودینامیکی طراحی شده بودند انجام شد. تکنیک های آئرودینامیکی به دو صورت اصلاحات آئرودینامیکی شامل پخ زدن، نرم کردن و دندانه دار کردن و همین طور فرم های آئرودینامیکی نیز شامل مخروطی، عقب نشینی و پیچشی بودند که بر روی اشکال با سطح مقطع مربع، مثلث و دایره مدل سازی شدند. یافته ها نشان داد برای طراحی ساختمان های حدود 150 متر، شکل پایه مثلث با اصلاح آئرودینامیکی پخ خورده و با فرم آئرودینامیکی مخروطی می تواند دارای کمترین میزان ضریب پسا و همین طور بهترین رفتار آئرودینامیکی را در برابر نیروی باد داشته باشد.
تدوین الگوی بازآفرینی فرهنگ مبنا مبتنی بر رویدادمداری (نمونه موردی: بافت قدیمی شهر سمنان، محله اسفنجان)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی طلایه دار هویت و فرهنگ شهرهای امروز هستند. هویت، تاریخ و فرهنگ سازندهء بنیاد و شالودهء یک اجتماع و مردم آن است. امروزه به علت ورود مدرنیسم به ابعاد مختلف زندگی انسان، اجتماع و شهر، شاهد غفلت از سنت و تاریخ و درپی آن، فرسودگی بافت تاریخی هستیم. با گسترش نظریات در خصوص شیوهء مداخله در بافت تاریخی، تمرکز ویژه بر کالبد بوده که خود امری ضروری ست؛ اما کافی نه! غفلت از ابعاد اجتماعی، رفتاری و فرهنگی فضا، باعث بی جان شدن بافت تاریخی شده و آن را در بهترین حالت، تبدیل به موزه نموده که در آن، جریان رفتاری ویژه ای رخ نمی دهد. هدف پژوهش حاضر، بازآفرینی شهری فرهنگ مبنا بافت تاریخی سمنان، از طریق رویدادمداری می باشد. سعی بر این است که علاوه بر احیای بافت تاریخی و ارتقا کیفیت پاسخدهی، بتوان فرهنگ و پیشینه شهر و ملت آن را بازشناسانده و رنگ و بوی دیگری به بافت داد؛ رنگ و بویی از جنس حضور، زندگی و حیات! مقصدی جاذب برای ساکنین، شهروندان، مسافرین و گردشگران! محفلی برای شناساندن تاریخی و فرهنگ غنی شهر سمنان و معرفی اثار فاخر معماری و شهرسازی آن! محور اصلی پژوهش، ارتقا حضورپذیری و زیست پذیری در محله اسفنجان و در گام بعدی، طراحی بستری مطلوب، به منظور بروز رویدادهای متنوع به منظور احیاء فرهنگ و هویت بافت و تبدیل بافت تاریخی و به ویژه محله اسفنجان، به عنوان مقصد گردشگری و فراغت در شهر و استان سمنان، می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیل می باشد. در ابتدای امر، به بررسی ادبیات و مبانی پژوهش پرداخته شده است. سپس در گام دوم، طی بررسی و واکاوی تجارب صورت گرفته در این زمینه، معیارهایی را برای مکانیابی بستر رویداد، شناسایی نموده و با انطباق آن با پتانسیل های بالقوه و بالفعل بافت، بستر مناسبی را برای بروز رویداد، برگزیدیم. درنهایت بر طبق اهداف راهبردی پژوهش، سیاست هایی وضع نموده و دو گزینه پیشنهادی را مطرح کرده ایم. سپس از طریق تکنیک نمره دهی بر طبق توانایی محقق ساختن اهداف موردنظر پژوهش، گزینه برتر را انتخاب نموده و طرح نهایی را بر اساس آن، ارائه داده ایم.
تطبیق منظر معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی
حوزههای تخصصی:
اگرچه رنگ ها در جنبه فیزیکی خود، تنها بازتاب طول موج خاصی هستند، اما در فرهنگ بشری، محملی برای بیان احساسات، توصیفات، تخیلات، رمزها و نمادها و دیگر شئونات انسانی شدند. اهمیت این موضوع چنان است که رنگ ها، هم در زبان مخلوق و هم در زبان خالق، با اشکال و مفاهیم مختلف مورداستفاده قرارگرفته اند. قرن ها تعامل تفسیر قرآنی و ایرانی از جهان ایجاب می کند که عناصر و المان های فرهنگی آن ها و تأثیر و تأثراتشان نسبت به یکدیگر موردبررسی قرار گیرد. سؤال این است که کارکردها و دلالت های معنایی رنگ ها در قرآن کریم و ادبیات کنایی فارسی، چه تفاوت ها و شباهت هایی باهم دارند؟ همچنین آیا قرآن کریم تأثیراتی در گسترش معنای کنایی رنگ در ادبیات فارسی برجا نهاده است؟ در پاسخ به این سؤالات، این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی، که از طریق جمع آوری کنایات موجود در سه دائره المعارف «دهخدا»، «عمید» و «فرهنگ کنایات فارسی» همچنین جمع آوری تمامی آیاتی که در آن ها، رنگ ها به کاررفته اند و نیز منابع کتابخانه ای و اینترنتی، به نتایجی دست یافت. قرآن کریم و کنایات فارسی، در توصیف وضعیت معنوی و جسمانی انسان، پدیده های طبیعی، توصیف رنگ پدیده های ایده آل بهشتی و رنگ مربوط به معجزه خاص، در کارکرد و دلالت های معنایی رنگ، اشتراکاتی دارند. تفاوت این است که رنگ ها در قرآن، برای توصیف فراواقعگرایانه پدیده های طبیعی در قیامت نیز به کاررفته و کنایات نیز علاوه بر کارکردهای مشترک، از رنگ ها، برای بیان آشکارگی و ظاهر بودن و همچنین برای توصیف یک مکان و یا شیء نیز بهره گرفته اند. نیز می توان تأثیرات قرآن کریم بر ادبیات کنایی فارسی را در دلالت های معنایی رنگ ها، در رنگ سفید (معجزه موسی) و رنگ سبز (لباس بهشتیان) و رنگ کبود برای چشم (سیه روزی و اندوه) مشاهده نمود. همچنین منظر معنایی رنگ ها در قرآن بیش از دلالت های کنایی و اکسپرسیو، بر واقع گرایی استوار است.