فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۶۱ تا ۱٬۶۸۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
71 - 91
حوزههای تخصصی:
طراحی بلوک های شهری، متاثر از پارامترهایی چون اندازه ی بناها، تعداد، شکل، هندسه و آرایش آن ها است که بر میزان مصرف انرژی ، تاثیر زیادی دارند. در این میان، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان ها، یکی از مهمترین شاخص ها در میزان تقاضای انرژی است. در پژوهش های پیشین کمابیش، اطلاعاتی در خصوص تاثیر تراکم، فشردگی، تخلخل و نظایر آن، فراهم شده است؛ اما، تصویر روشنی از تاثیر اندازه ی بناها در مصرف انرژی مجموعه های متشکل از چند بنا، در دست نیست. در این چارچوب، هدف این پژوهش، یافتن رابطه ی احتمالی میان نحوه ی توزیع اندازه ی بناها در یک مجموعه ی متشکل از چند بنا و بار گرمایش و سرمایش سالانه ی آن مجموعه می باشد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله ی اول، متغیرهای پژوهش، از جمله پارامترهای اندازه و چیدمان بناها و همچنین، بار گرمایش و سرمایش سالانه ی ساختمان، تبیین شده است. مرحله دوم به طراحی الگوریتمی مناسب جهت تولید اندازه ی بناها و چیدمان های مختلف در سایت، بررسی عوامل مداخله گر و حذف آن ها، شروط مسئله و شبیه سازی بار گرمایش و سرمایش چیدما ن ها اختصاص یافته است. این مرحله، با برنامه نویسی به زبان پایتون در محیط افزونه ی گرس هاپر در نرم افزار راینو و شبیه سازی مدل ها با استفاده از افزونه ی هانی بی و لیدی باگ در این نرم افزار انجام شده است. در مرحله ی سوم، به بررسی همبستگی میان این دو متغیر پرداخته شده است. تحلیل یافته های حاصل از آزمون همبستگی، حاکی از آن است که در منطقه ی مورد مطالعه، سرمایش فصول گرم نسبت به گرمایش فصول سرد بیشتر حائز اهمیت است. رابطه ی همبستگی منفی قوی میان بارهای سرمایش با واریانس اندازه ی بناها، نشان دهنده ی این است که هرچه تنوع اندازه ی قطعات در یک مجموعه بیشتر باشد، بار سرمایشی کمتری خواهد داشت. همچنین، رابطه ی مثبت بارهای سرمایش با کشیدگی اندازه ی قطعات، نشان دهنده ی این است که هرچه قطعات یک مجموعه، از نظر اندازه پراکنده تر باشند، در کاهش بار سرمایشی، مناسب تر عمل خواهند کرد.
تبیین عوامل و موانع توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات در دگردیسی فضا و مکان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
25 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بنیان های نظری توسعه ICT، با تمرکز بر مفهوم نامکانی و نازمانی دنبال می شوند. با این حال نتایج ایت نظریه ها، شواهد بسیاری در خصوص بروز تأثیرات متفاوت و متناقض ICTs بر فضا و مکان شهری در بستر شهرها را بیان می کند. ازاین رو به منظور یافتن ماهیت و جهت گیری تغییرات ناشی از توسعه ICT در شهر، سؤال اصلی مقاله حاضر، یافتن مؤلفه های اثرگذار بر توسعه این نوع فناوری ها است. بنابراین سؤال های تحقیق به منظور یافتن موارد ذیل تنظیم شده اند: 1) مقوله های اصلی توسعه ICT موثر بر شهر و فضا و مکان شهری؛ 2) مؤلفه های تقویت کننده توسعه ICT 3) مؤلفه های محدودکننده توسعه ICT 4) چگونگی ارتباط مؤلفه ها با مقوله ها. هدف: شناسایی عوامل و مؤلفه های اثرگذاری ICT بر شهر و فضا و مکان شهری و چگونگی این اثرگذاری و یافتن رابطه آن ها با مقوله ها، به منظور سیاست گذاری شهری تعیین شده است. روش: این پژوهش با روش کیفی مصاحبه از نخبگان به تعداد 15 نفر از متخصصان رشته های شهرسازی، جامعه شناسی و جغرافیای شهری تا حصول اشباع نظری، به صورت نیمه ساختاریافته، بر اساس پرسشنامه باز، انجام شده است. یافته ها: حاکی از وجود 6 مقوله اصلی (ارزشمندی مکان فیزیکی، مفهوم جدید زمان و مسافت، توسعه شهری مطلوب فناوری محور، آزادی فعالیت ها از مؤلفه مکانی، جایگزینی فعالیت های حضوری، ترافیک مطلوب شهری) مستخرج از ادبیات نظری، و 4 بعد (اجتماعی، سیاسی-اقتصادی، کالبدی و زیرساختی)، 36 مؤلفه اصلی و 121 زیرمؤلفه در قالب دو ویژگی تقویت کنندگی (64 مؤلفه) و محدودکنندگی (57 مؤلفه) توسعه ICT است. بر این اساس، سیاست گذاری منتج از این دو رویکرد، بر نظام شهرسازی شهرها تأثیرگذار است، و به طورقطع نظام مدیریت و برنامه ریزی شهری شهرهای ایران را نیز تحت تأثیر قرار می دهد. نتیجه گیری: پژوهش حاضر تلاش می کند عوامل، مؤلفه ها و سیاست های اثرگذار ICT بر فضا و مکان شهری را در دو راستای بازدارندگی و پیشران در قالب ماتریس های مفهومی چندگانه که گویای دسته بندی آن ها است، ارائه دهد.
رهیافتی نو در توسعه شهری مبتنی بر رویکرد حق به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
61 - 85
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: حق به شهر مفهومی فضایی- اجتماعی و فراخوانی به سوی ایجاد شهری قابل زیست و عادلانه است؛ اما همان طور که مارکوزه بیان کرده است، مشخص نیست این شهر درنهایت چگونه خواهد بود. هدف: در این مقاله از طریق کاوش در مفهوم حق به شهر به دنبال ترسیم چارچوبی برای توسعه شهری هستیم، شهری که لوفور از آن به عنوان اثر هنری یاد می کند. روش: تحقیق حاضر از نوع کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای ترسیم چارچوبی جهت بسط مفهومی توسعه شهری از منظر نظریه حق به شهر استفاده شده است. منبع گردآوری داده ها، اسنادی است و از روش نمونه گیری هدفمند جهت گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. رسیدن اشباع نظری برای رسیدن به هدف تحقیق با بررسی تعداد 155 مورد حاصل شد. یافته ها : نتایج نشان می دهد حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت به ترتیب سه ضرورت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسعه شهری را شکل می دهند. حق به تصاحب از دو مقوله کارکرد اجتماعی املاک و اراضی و حق به توزیع فضایی عادلانه تشکیل می شود. همچنین، حق به شهروندیت شهری، مشارکت دموکراتیک و حکمروایی دموکراتیک مقوله های اصلی حق به مشارکت را تشکیل می دهند. سرانجام حق به تفاوت بعد نمادین توسعه شهری است که شامل مقوله های اولویت اجتماعی-فضایی، عدالت زیست محیطی، فضای شهری متنوع و سرزنده و حق به خلاقیت است. این مقوله ها تضمین کننده عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی در توسعه شهری را فراهم می سازد. نتیجه گیری: الگوی توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر مجموعه ای از مفاهیم و ابزارها را برای تغییرات بنیادین در فضای شهر بسط می دهد که امکان تصاحب و تولید جمعی فضا توسط ساکنان را بر اساس ارزش استفاده از آن فراهم کند. برای رسیدن به این اصل شهروندان باید عدالت فضایی، دموکراسی شهری و سرزندگی شهری را از مفاهیم حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت مطالبه کنند. این حق هرچند به بخش های مختلفی اشاره دارد اما کاملاً درهم تنیده هستند و حق به یک کلیت است، نه مجموعه ای از حقوق منفرد و مجزا.
تبیین جایگاه فضای عمومی شهری در دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
101 - 130
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش انتقادی به هژمونی سرمایه بر روابط انسانی در جامعه امروز آنگاه که با فضا پیوند می خورد، وارد محدوده مطالعات شهری شده و موردتوجه واقع می شود. از این منظر در مطالعه شهری فضا، به عنوان مفهومی مناقشه انگیز (پروبلماتیک)، دو دسته ادبیات تولید (اجتماعی) و مصرف (فرهنگی) فضا قابل تشخیص هستند که به نظر می رسد بیش از همه ذیل دو دیسیپلین مطالعات فرهنگی و اقتصاد سیاسی مورد بسط قرارگرفته اند. همچنین فضای عمومی که در کانون مطالعات طراحی شهری قرار دارد، طی سال های اخیر با نوعی فهم انتقادی آمیخته شده است. اینجاست که ماهیت میان رشته ای طراحی شهری، آن را ناگزیر از توجه توأمان به ادبیات تولید و مصرف فضا برای فهم عمیق تر تحول فضاهای عمومی در میانه تنازع نیروهای قدرت و مردم نموده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه فهم انتقادی از فضای عمومی خصوصاً ذیل دانش طراحی شهری به کمک تطبیق ترکیبی دو انگاره نظری تولید اجتماعی و مصرف فرهنگی فضا برآمده است. روش: این جستار نظری با بررسی سلسله مراتبی از ریشه های فلسفی تا بروندادهای ملموس حاصل از مفاهمه دو انگاره فوق الذکر، تلاش می کند تصویری خوانا از جایگاه فضاهای عمومی شهری در قالب یک منظومه نظری ارائه نماید. یافته ها : یافته های مقاله چگونگی ارتباط مفاهیم موردتوجه سه دسته ادبیات تولید اجتماعی فضا، مصرف فرهنگی فضا و مطالعات انتقادی طراحی شهری را در سه سطح پارادایمی، نظری و عینی نشان می دهد. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد عرصه زندگی روزمره کانون مفاهمه دو انگاره مصرف فرهنگی و تولید اجتماعی فضا است؛ عرصه ای که بخش نمایانی از آن در فضاهای عمومی به عنوان میدان عمل طراحی شهری و میدان تبلور دائمی تولید و مصرف جاری است. بر این مبنا دانش طراحی شهری می تواند زندگی روزمره را از دریچه مفهوم همگن شدن فضا مورد خوانش قرار دهد؛ جایی که نیروهای بالادستی تولید انتزاعی در دیالکتیکی با نیروهای پایین دستی مصرف عینی، در حال تحول فضاهای شهری معاصر هستند
پی جویی ابعاد زیباشناسی و معناکاوی قالی های ارمنستان از منظر انسان شناسی هنر
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
7 - 23
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: قالی ارمنستان، یکی از محصولات هنری و فرآورده های فرهنگ بومی این کشور و دیرینه ترین نظام بافندگی در جغرافیای قفقاز است که از گذشته در فلات ارمنستان کهن، حیاتی سرزنده داشته است و بر پایه اندیشه خیال پردازانه و ذوق آزمای بافندگان ارمنی و بهره گیری از مفاهیم نمادین آیینی، اساطیری و مذهبی، بافته و عرضه شد. طرح ها و نقش ها در این قالی در بستر فرهنگی و بافت جامعه ارمنستان در گذر زمان شکل گرفته و تداوم یافته است که منظور نظر رویکرد انسان شناسی هنر است. این رویکرد، وسیع نگر و همه جانبه است که در مطالعه و شناخت هنر جوامع بومی و بستر فرهنگی آن، مطلوب و ارزش مدار است. پرسش اصلی پژوهش این است که بر اساس رویکرد انسان شناسی هنر، کارکرد قالی های ارمنستان، انواع نقوش و معانی آن ها کدام است؟هدف: تحلیل و فهم ابعاد کارکردی و مفاهیم زیباشناختی و معناشناختی نقوش قالی های ارمنستان در بستر و زمینه فرهنگی که در آن، خلق شده اند، هدف این پژوهش است.روش پژوهش: این پژوهش از نوع کیفی و توسعه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها، کتابخانه ای است.یافته ها: خلاصه یافته های پژوهش شامل، وجود و حضور انواع نقوش گیاهی، جانوری، اشکال متفرقه هندسی، انسانی و خط نگاره ها در متن قالی ها که علاوه بر این که در جهت نقش پردازی و آراستن فضای قالی ها، خلق شده اند، رسالتی ضمنی را نیز بر عهده دارند و آن جنبه نمادین و معنایی نقوش و یادآوری و پیام رسانی فرهنگی و دینی است که هرکدام از آن ها در ماهیت وجودی خویش دارند.برخی از آ ن ها شامل اژدها، درخت زندگی (یَسی)، صلیب، محراب و کلیسا، ترنج است که هرکدام دارای بار معنایی مختص به خویش است که در گذر زمان و بر بستر فرهنگی جامعه ارمنستان شکل گرفته اند.کلیدواژ ه ها: ارمنستان، انسان شناسی، هنر، قالی، طرح و نقش.
بررسی ویژگی های ساختاری سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله آخماقیه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به ویژگی های ساختاری سکونتگاه های غیررسمی با پیشبرد راهکارهایی مبتنی بر جزءنگری در مواجه با این معضل شهری، روز به روز بر دامنه مشکلات در این سکونتگاه ها می افزاید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی چالش های محله آخماقیه به عنوان یکی از سکونتگاه های غیررسمی در شهر تبریز است. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش پرسش نامه و آزمون های تی تست، فریدمن و همبستگی بهره برداری شده است. داده های پژوهش، با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بررسی میدانی گردآوری شده (ترکیبی از روش های کمی و کیفی) و حجم نمونه هم بر اساس فرمول کوکران معادل 378 نفر برآورده شده است. شاخص های تعیین شده در این پژوهش، به تریتب شاخص های "کالبدی" "اجتماعی" "اقتصادی" و "زیرساختی" هستند. نتایج تحلیل داده ها و پرسش نامه ها حاکی از آن بود که محله آخماقیه از نظر ویژگی های ساختاری (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی) پایین تر از حد متوسط قرار داشت و بیشترین میزان رضایتمندی ساکنان محله آخماقیه تبریز در میان مؤلفه های مورد مطالعه، مربوط به مؤلفه اجتماعی بود و پس از آن به تریتب مؤلفه «زیرساختی»، مؤلفه «کالبدی» و در نهایت کمترین رضایتمندی مربوط به مؤلفه «اقتصادی» بود و به طورکلی رضایتمندی ساکنان از شاخص های ساختاری سکونتگاه های غیررسمی یکسان نبود. یافته های دیگر تحقیق نشان داد که بین کیفیت زیرساختی و کیفیت اقتصادی محله آخماقیه، ارتباط معنادار و مثبتی وجود داشت.
نقش شاخص های سازمان فضایی بر میزان اجتماع پذیری، باتأکید بر عوامل کالبدی- عملکردی در مساجد شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
مساجد به عنوان نوعی قرارگاه های جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در راستای هم ساختی فعالیت های عبادی، آموزشی و فرهنگی؛ سلسله مراتبی از نظام های رفتاری و فعالیتی را به وجود می آورند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار شهری، می توان شاهد افزایش شکل گیری مساجدی با ساختاری طبقاتی و یا طرح های با مبانی کمینه گرایی بود که؛ سرزندگی، پویایی و میزان اجتماع پذیری مطلوب و پیوند پایدار مابین فضا و مخاطبان در این مساجد برقرار نگردیده است. هدف پژوهش؛ بررسی سنجش میزان اجتماع پذیری در مساجد و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن با اولویت قرار دادن مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مساجد شهر قزوین می باشد. ابتدا مساجد موردنظر با روش توصیفی تحلیلی و میدانی موردسنجش قرارگرفته اند و در ادامه به جهت بررسی پاره ای از پارامترها، پرسشنامه تدوین گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل کالبدی ایستا و پویا نظیر؛ توزیع، پیکره بندی، سلسله مراتب فضایی و آسایش محیطی به همراه عوامل فعالیتی، در اجتماع پذیری محیط مساجد تأثیرگذار می باشند.
Vernacular Architecture of Bakhtiari Tribal Black Tents(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۳ - Serial Number ۴۵, Summer ۲۰۲۲
31 - 42
حوزههای تخصصی:
The Iranian tribes have their unique architecture due to their lifes tyle. They resort to a portable shelter type, the black tent, that can be carried and assembled easily. This article introduces this shelter type applied in the Bakhtiari tribe, which has a his tory dating back to the Iranian civilization. This s tructure has retained its identity due to its ability to meet the needs of its inhabitants for centuries and remains a valuable legacy of Iranian architecture. The field s tudy of Bakhtiari tribes is run by assessing their spatial conditions and adapting them to the library s tudies. The uniqueness of this architecture is in its flexibility and compatibility with the environment. The harmony and rhythm used in interior decoration are directed by climate, culture, cus toms, and living conditions, thus forming temporary architecture. According to the given site, the natural material type consumed in this s tructure is feet, creating comfort in the inhabitants' lives. The seasonal and functional condition flexibly dictates the size and plan of the black tent. In this context, to preserve this heritage running in-depth s tudies on this issue is of the essence.
نشانه شناسی کهن الگوها در مناره ها و میل های راهنما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
59 - 70
حوزههای تخصصی:
از دیرباز نمادها و نشانه هایی در بناهای کشور ایران نقش بسته و در آثار معمارانش در نسل های بعد نمودار گشته است. این موضوع ذهن بشر امروز را به روزگاران کهن معطوف می دارد. امروزه ردپای بسیاری از علوم در معماری مشهود است. یکی از این علوم، نشانه شناسی است که نوعى دانش در جهت درک پدیده هاى جهان است. در این تحقیق، نشانه شناسی کهن الگوها که الگوهای پایدار و حاصل تجربه جمعی بشرند، مطالعه ویژگی های معماری کهن الگویی و نحوه ی بهره گرفتن از مفاهیم آن در معماری مناره های ایران موردبررسی قرار خواهد گرفت. هدف از این تحقیق دستیابی به مشترکات معنایی و چگونگی حضور نشانه های کهن الگویی در معماری مناره ها و میل های گذشته و بهره مندی از این نشانه های منطبق بر فرهنگ و تاریخ کشورمان، ایران، در بناهای امروز است. بر اساس هدف پژوهش، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی و تحلیلی و اسنادی است از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است.
جست وجویی در نقش و اهمیت بِقاع خیر در ایرانِ سده نهم هجری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
155 - 171
حوزههای تخصصی:
در طی سده نهم شاهد اقبال به ساخت بناهای عام المنفعه در شهرهای ایران هستیم. این بناها در متون «بقعه های خیر» نامیده شده اند. اقبال به ساخت و تعمیر بقعه های خیر در سده نهم نه فقط از سوی حکومت مرکزی، بلکه از سوی طیفی از غیردرباریان نیز زیاد شد. همین موضوع باعث افزایش چشمگیر تعداد این بناها در داخل و حومه شهرها شد. وجه انگیزه های اقتصادی این اقبال پیش تر بررسی شده، اما به نظر می رسد این رویداد وجوه دیگری هم داشته است. نیز، اینکه گسترش این بناها چه تأثیری بر شهرها داشت تا کنون بررسی نشده است. از همین رو، هدف ما در این مقاله بررسی بیش تر موضوع گسترش بقعه های خیر و تأثیر آنها در شهرهای سده نهم هجری است. در واقع، می کوشیم روشن کنیم بقاع خیر از نگاه مردم دوره چه اهمیتی داشته و چه نقشی را برای طبقات مختلف اجتماعی ایفا می کرده اند. این پژوهش را با راهبردی تاریخی و از طریق جست و جوی شواهد در منابع درجه اول (مانند تاریخ نامه ها، تاریخ های محلی و برخی وقفنامه ها و تذکره های دوره) و تحلیل و تفسیر آنها پیش بردیم. متون بررسی شده نشان می دهد که بقعه های خیر اغلب بنیاد هایی شکننده بودند و زمان رونقشان اکثراً محدود به دوره زندگی بانی می شد. با این حال این بناها نمادی از آبادی یک شهر و عدالت حاکم شمرده می شده اند. علت این اهمیت به نقش بقاع خیر در حیات اجتماعی و اقتصادی شهر باز می گردد. متون دوره نشان می دهد بقاع خیر همزمان هم سه قشر متولیان (صاحبان سرمایه) و علما و فقرا را در سه سطح مختلف تأمین معاش می کردند، هم با درآمد موقوفات در رونق اقتصادی شهر مؤثر بودند، هم به شکل گیری محلات تازه و گسترش شهر کمک می کردند و هم کانون انواع دیگری از روابط اجتماعی و فرهنگی بودند. محرکه ساخت این بناها احتمالاً ترکیبی از انگیزه های مادی و معنوی بوده است؛ اما تأثیر آنها بر شهرها چنان است که شهر سده نهم را بدون شناخت بقاع خیر نمی توان به درستی فهمید.
سیاست و عمارت: معماری و سیاست میانه قاجار در آیینه دو اثر مکتوب از ممتحن الدوله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۲
255 - 269
حوزههای تخصصی:
میرزامهدی خان شقاقی، معروف به ممتحن الدوله، مهندس و سیاستمدارِ فرنگ رفته عهد ناصری و از چهره های شناخته شده این دوره است. وی دو اثر مکتوب با عنوان خاطرات ممتحن الدوله و مآثر مهدیه دارد که یکی خاطرات خودنوشت او و دیگری کتابی شناخته شده در حوزه سیاست خارجی است. جایگاه و فعالیت های ممتحن الدوله در حوزه معماری و سیاست و محتوای دو اثر او موقعیت مغتنمی است برای بررسی تا از طریق آنها بتوان شناخت بهتری از دوره قاجار کسب کرد. این شناخت اگرچه از دریچه آثار و افعال ممتحن الدوله است و ممکن است به تمامی قابل تعمیم به عموم جامعه دوره قاجار نباشد، امکان شناخت و بازنمایی از زاویه ای خاص را فراهم می کند. همچنین این شناخت حول دو موضوع معماری و سیاست است. معماری و سیاست دو ساحت از زندگی اجتماعی انسان است که در هر دو آگاهی و اراده انسانی به ظهور می رسد و از این بابت به هم مرتبط است و مطالعه این دو در کنار هم می تواند احوال جامعه را بهتر آشکار کند. لذا هدف از این پژوهش بررسی معماری و سیاست در دوره حیات ممتحن الدوله از خلال آثار او است تا از این طریق بتوان شناخت بهتری از احوال جامعه ایران در این پاره از زمان کسب کرد. این بررسی با محوریت دو اثر مکتوب میرزامهدی خان شقاقی صورت می گیرد. روش پژوهش تحلیل موضوعی است. حاصل این پژوهش شناخت صفات و احوال جامعه این دوره است؛ صفاتی مانند نوخواهی و تقلید، فرنگی مآبی و ناخشنودی از آن، وطن دوستی و کاهش اعتماد و سرمایه اجتماعی، خدمت و خیانت. این صفات در مجموع از یک تضاد و تعارض درونی، به مثابه شاه بیت این دوره از نگاه ممتحن الدوله خبر می دهد. مقاله در چهار قسمت تنظیم شده است. پس از مقدمه، ابتدا ممتحن الدوله و دو اثر مکتوب او معرفی شده است. در بخش سوم، که بخش اصلی مقاله است، محتوا و مضامین دو اثر بحث و صفات و احوالی که از وضع معماری و سیاست قابل استخراج است، طرح و بحث و در انتهای مقاله جمع بندی شده است.
شیوه های بازنمایی معماری در نگارگری ایرانی: مطالعه موردی نگاره هایی از دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارگران به ویژه از دوره ی ایلخانی به بعد به بازنمایی فضاهای معماری و شهری در نگاره ها پرداخته اند. شیوه بازنمایی فضا در این نگاره ها در مقایسه با ژرفنمایی و سنتِ نقاشی غربی دارای زبان خاص و ویژه ای است. اغلب پژوهش های حیطه نگارگری ایرانی به مبانی فلسفی به خصوص حول مفهوم عالم مثال، یا شیوه های بازنمایی در قالب روش های تحلیلی-زیبایی شناختی پرداخته اند. این پژوهش را می توان در زمره مطالعات تاریخی قرار داد که با روش تحلیلی-زیبایی شناسانه در پی کشف شیوه های بازنمایی معماری در آثار نگارگری ایرانی است. در این پژوهش چهل اثر نگارگری که اغلب متعلق به دوره سلجوقی، ایلخانی، تیموری و صفوی هستند مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگار ه ها از برهم نماییِ بازنماییِ نظام های مستقل معماری، منظر و رفتاری تشکیل می شوند. هر یک از این سه نظام بازنمایی، قواعد خاص خود را دارند. سه اصل کلی سازماندهی سطح نگاره شامل سازماندهی فضای کلی با خطوط و قاب بندی، جزء فضاهای مستقل و کلاژ آن ها، روایت فشرده فضایی (کلاژ واحدهای فضایی) و افق رفیع، و سه قاعده بازنمایی سطوح شامل قواعد نمایش سطوح جانبی، قواعد نمایش کف و سطوح داخلی ایوان و نمایش درون و بیرون بنا از یافته های این پژوهش هستند که با تمرکز بر نظام بازنمایی معماری حاصل گردیده است.
معرفی روش خلاقانه به منظور بهره گیری از شرایط اقلیمی جهت کاهش مصرف انرژی در ساختمان
حوزههای تخصصی:
طراحی معماری بر اساس اقلیم، و ارائه راهکارهای جدید و بدیع اجرایی، به جهت استفاده از نیروها و انرژی های طبیعی در جهت کاهش مصرف انرژی و ایجاد شرایط آسایش در ساختمان، ضرورت و اهمیت پرداختن به این پژوهش است. این مقاله در پاسخ به سؤال «چگونه می توان نیازهای گرمایش و سرمایش ساختمان را از طریق یک سیستم واحد تأمین نمود؟» به معرفی روش ابداعی با عنوان «طراحی فضای شومینه با عملکرد بادگیر در فصول گرم سال» می پردازد. هدف پژوهش حاضر، افزایش بهره بیشتر از انرژی های پاک موجود در اقلیم هر منطقه نظیر باد برای تهویه و خنک-سازی و تأمین شرایط آسایش در فضاهای داخلی است. پژوهش حاضر از روش توصیفی و با هدفی کاربردی به توصیف طراحی تکنیک اجرایی ساختاری می پردازد. در یافته ها، جزئیات ابداعی این تکنیک بیان می شود که این طرح می تواند با استفاده از پتانسیل اقلیمی منطقه به شکل پایدار و با صرف کمترین هزینه انرژی نیاز گرمایش و سرمایش ساختمان را تأمین نماید. که در نتیجه منجر به بهینه سازی و صرفه جویی در مصرف انرژی و هزینه و نهایتاً کاهش آلودگی محیط زیست خواهد شد.
ارزیابی نظام اتصال انسان و طبیعت در سیستم واقعیت مجازی با هدف ارائه و بازتاب مدلی در کالبد معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
181 - 199
حوزههای تخصصی:
مواجهه با طبیعت بعنوان نیاز فطری، یک ضرورت چندوجهی در زندگی شهریست که کَمابیش رویارویی با این مقوله اتصالی فیزیکی و روندی خطی بوده است. در خِلال این سِیر با ورود مفاهیم جدید در علوم، واقعیت مجازی برای تنوع دادن این تجربه به شکل تِله پِرزِنس مورد توجه بسیاری از کشورها در حوزه معماری قرار گرفته و قواعد سازمانی آن ها را تحت تأثیر قرار داده است. درحقیقت، این اصل منطقِ تازه ای در زمینه معماری با توجه به پیشرفت های حاصله همراه دارد و آن تولید فضاهای احساس برانگیزی است که در عین حال انتزاعی ولی بسیار ملموس اند. علیرغم جابجایی مرزهای واقعیت در جهان به قصد پیشبرد و ترکیب نو، هنوز تفکری اساسی از این نوع رابطه در کشورمان دیده نشده و کمیابی آن به وضوح حس می شود. بدین سان برای محک این فرم حضور، در روشی خاص، انسان و طبیعت برای بازتولید یک تعامل نوآفرین در معماری، در دنیای دیجیتالی ارزیابی می شوند. منظور از انجام پژوهش، سنجش حس حضور در طبیعت مجازی با آشکارسازی نظام معیاری آن (سنجش ابزار واقعیت مجازی) و همچنین جهش این پیوند در معماری با تعیین شاخص های سازنده آن است. فرایند تحقیق، نخست مبتنی بر مطالعات اسنادی طبق مرور مستندات مربوط به تحقیقات بارز و برجسته با استفاده از منابع کتابخانه ای بدست آمده است. در ادامه آن، الگویی از به محک در آوردن این حس در معماری توسط محققین این پژوهش پیشنهاد شده است. در نهایت پارامترهای تحقیق از طریق پرسشنامه ارزیابی شده و برای رسیدن به یک راهکار با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد بکارگیری ابزار واقعیت مجازی و ارائه تکنیک هایی از آن در کالبد معماری، در جهت ارتباط بین انسان و طبیعت میتواند لایه ای نو از تعاملات دیجیتالی را در معماری شکل دهد.
جهانِ معماری جهان: تحلیل کیفی محتوای تست های «معماری جهان» در آزمون های ورودی کارشناسی ارشد معماری در ایران از سال ۱۳۸۱ تا ۱۴۰۰(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
95 - 119
حوزههای تخصصی:
هر مورخی جهانش را بسته به سیاقی که در آن می زید، برمی سازد. جهان درسِ «معماری جهان» نیز برساخته است، نه مفهومی غیرتاریخی و جهان شمول. تاکنون پژوهشی به این مسئله نپرداخته است که این جهانِ برساخته چه مختصاتی دارد و چه ربطی به گذشته و حال دانشجویانی دارد که تاریخ آن را فرا می گیرند. این مقاله می کوشد نحوه ظهور و بروز جهان در تست های معماری جهان در آزمون های کارشناسی ارشد معماری در ایران را واکاوی کند. قصد این پژوهش شناخت مقوله هایی است که بازاندیشی درباره آن برای تغییر درس معماری جهان ضرورت دارد. از آنجا که تست های درس معماری جهان در آزمون های کارشناسی ارشد معماری نقشی تعیین کننده در یکسان سازی و استانداردسازی آموخته های این درس در سراسر ایران دارد، از طریق تحلیل کیفی محتوای این تست ها از سال ۱۳۸۱ تا ۱۴۰۰ شیوه برساخت جهان را در آن بررسیده ایم. جهانِ آزمون های کارشناسی ارشد معماری، جهان «مردی اروپایی» است که مرکز جغرافیایی-فرهنگی اش کشور ایتالیا و به ویژه شهر رم است و از نظر تاریخی، دوره های رنسانس و باروک در آن بیشترین اهمیت را دارد. در این جهان، آثار مربوط به مسیحیت جایگاهی کانونی دارد. تحلیل تست ها نشان دهنده غلبه جهان- سازیِ «اروپامدار» بر ارزیابی معماری جهان در ایران است. در این شیوه جهان -سازی، تاریخِ انسان غیراروپایی، دوره ها و انواع بناهایش کم اهمیت تلقی می شود و ارتباطی با معماری اروپایی برقرار نمی کند.
بررسی اثرات همه جاگیری (پاندمی) بیماری کووید 19 بر میزان استفاده افراد ساکن در شهر تهران از فضاهای سبز و بوستان های عمومی: به کارگیری نتیجه بررسی در برنامه ریزی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
75 - 96
حوزههای تخصصی:
«فضاهای سبز عمومی» دربردارنده بوستان های عمومی شهری و پیراشهری، دارای مزیت های محیطی، اجتماعی و فرهنگی، موثر بر سلامت جسمی و روانی انسان هستند و نقش مهمی در کیفیت زندگی و پایداری در شهرها دارند. همه جاگیری یک مشکل برنامه ریزی شهری است زیرا نه فقط «زندگی شهری» و رفتار مردم در شهرها و سیاست گذاری شهری را متاثر می کند بلکه می تواند تغییرهایی را در سازوکارهای هدایت و کنترل شهری نیز به وجود آورد. از آغاز و در طی بحران همه جاگیری بیماری کووید 19، فضاهای باز، سبز و بوستان های عمومی شهری و پیراشهری توانستند در همه شهرهای جهان، مکان تامین آسایش و آرامش و انجام فعالیت بدنی و منبع تاب آوری شهری باشند. با این وجود، بحران سلامت برآمده از همه جاگیری کووید 19 و مقررات وضع شده برای مهار آن، تغییرهایی را در میزان و چگونگی استفاده از این گونه فضاها نیز ایجاد کرده است. از این رو، مقصود این مقاله بررسی اثرات این بحران بر میزان و چگونگی استفاده از فضاهای سبز و بوستان های عمومی شهری در شهر تهران است. به این منظور، با انجام یک پیمایش وب پایه در میان ساکنان شهر تهران، داده های لازم گردآوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شد. یافته ها نشان از کاهش انگیزه و استفاده مردم از بوستان ها در دوران همه جاگیری دارد. با این وجود، تمایل به استفاده از بوستان های محلی در طی همه جاگیری، بیشتر از بوستان های عمومی شهری و دیگر فضاهای سبز عمومی بوده است.
رهیافتی بر جایگاه مدیریت تغییر در حفاظت از مناظر شهری تاریخی بررسی موردی: محدوده مرکزی بافت تاریخی قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در یک قرن اخیر مناظر شهری تاریخی تحت تأثیر تحولات ناشی از عوامل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و البته در پی اجرای طرح های بالادستی، مداخلات و تغییرات اقلیمی، دچار تغییر شدند. در چنین شرایطی جلوگیری از چنین تغییری عملا غیرممکن شده و مدیریت این تغییرات در راستای حفاظت از شهر تاریخی ضرورت پیدا کرده است. این نوع از مدیریت به عنوان بخشی از فرآیند حفاظت شهری با تجزیه و تحلیل دقیق تغییرات و تأثیرات آن به کنترل و کاهش آثار سوء آن ها می پردازد. هدف از این پژوهش کاربست مدیریت تغییر در حفاظت از منظر شهری تاریخی قزوین است که از طریق شناخت ویژگی های بافت تاریخی و بررسی تغییرات، ارزیابی و آسیب شناسی آن تأمین شده است. همچنین تغییرات مناطق مسکونی، مناطق سبز و راه ها به طور خاص بین سال های 1335 تا 1398 با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 مورد مقایسه قرار گرفتند. تغییرات رخ داده در محدوده تحت تأثیر اجرای طرح های توسعه شهری، با افزایش قطعات بلوک های مسکونی ضمن کاهش مساحت آن ها، از بین رفتن شبکه معابر ارگانیک بافت تاریخی، و همچنین با کاهش چشمگیر و پراکندگی فضای سبز روبرو شده است.
مقایسه مصالح آجر (سنتی) و هبلکس (جدید) در میزان مصرف انرژی و اقتصاد
حوزههای تخصصی:
صرفه جویی در انرژی های فسیلی و استفاده از منابع پاک انرژی، موجب کاهش هزینه های بهره برداری، حفظ محیط زیست و سلامت انسان می شود. جداره های ساختمان و مصالح به کاررفته در آن، از اصلی ترین منابع هدر رفت انرژی محسوب می شوند. آجر از مصالح ساختمانی است که سابقه مصرف آن به دوران باستان بازمی گردد. علت استفاده از آن، پایداری، ارزان بودن و سرعت بالای ساخت می باشد. در سال های اخیر بنابر دلایلی مانند، افزایش جمعیت و به طبع آن افزایش تراکم ساختمانی، عایق نبودن آجر و نیاز به نیروی انسانی زیاد، استفاده از آن کمتر مورد توجه است و مصالحی همچون هبلکس، که در آن بسیاری از نواقص آجر رفع شده است، کاربرد بیشتری یافته است، اگرچه آجر همچنان کاربرد دارد. باتوجه به اهمیت مبحث انرژی در دهه های اخیر و تأکید مقررات ملی ساختمان بر عایق بودن ساختمان ها و صرفه جویی بناها در مصرف کمتر انرژی، با توجه بر این که هبلکس عایق بسیار مناسبی در برابر حرارت و صوت می باشد و علاوه براین هزینه نهایی استفاده از آن در ساختمان سازی بنابر دلایلی چون، زمان ساخت کمتر و نیاز به نیروی کار کمتر، پایین تر است، در این تحقیق سعی بر این است، این دو مصالح سنتی و جدید، از منظر میزان مصرف انرژی سرمایش و گرمایش و در پی آن مصرف سوخت برق و گاز ساختمان و همین طور میزان صرفه جویی ریالی مصرف برق و گاز، با یکدیگر مقایسه شوند. نتایج این تحقیق با استفاده از نرم افزار دیزاین بیلدر به دست آمده و مدل موردبررسی، مکعبی با ابعاد 10*10*4 در اقلیم مشهد انتخاب شده است. مدل موردبررسی در نرم افزار مدل سازی شده است و سپس میزان بار سرمایش، بار گرمایش و بار کل ساختمان در دو حالت، دیوارهای آجری و دیوار با مصالح هبلکس، استخراج شده و نتایج به صورت درصد عنوان گردیده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که با جایگزین کردن هبلکس با آجر تا 12/55 درصد در میزان مصرف انرژی ساختمان صرفه جویی می گردد. در ادامه باتوجه به بهای برق و گاز مصرفی و میزان صرفه جویی در بار کل ساختمان، مقدار ریالی بهای برق و گاز برای هر دو مدل موردبررسی، برآورد شده است و مشخص شد که با جایگزین کردن هبلکس با آجر، 5/55 درصد در اقتصاد خانوار، بابت پرداخت قبوض برق و گاز، صرفه جویی می گردد.
ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر زیست پذیری (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان لاهیجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
142 - 155
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: افزایش روزافزون جمعیت شهری و کاهش جمعیت روستاها به دلیل پایین آمدن تمایل به ادامه زندگی در این مکانها سبب شده است محققان بسیاری در جستجوی راهکاری مناسب، به بررسی دو اصل توسعه پایدار و کیفیت زندگی بپردازند. در این میان زیست پذیری که خود لازمه رسیدن به این دو اصل است بسیار مورد توجه قرار گرفته است. بهترین افراد جهت بررسی زیست پذیری روستاییان و ملموس ترین بعد کالبدی است به همین دلیل مقاله حاضر به ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر زیست پذیری پرداخته است. هدف: مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و به دنبال شناسایی و ارزیابی شاخص های کالبدی موثر بر زیست پذیری در روستاهای شهرستان لاهیجان(23 روستا) می باشد. روش: روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است. اطلاعات مورد نیاز به کمک داده های اسنادی و تهیه چک لیست(سرشماری و طرح هادی) و میدانی و تهیه پرسشنامه(دهیار و سرپرستان خانوار)جمع آوری شده است. روش های مورد استفاده کوپراس و رگرسیون خطی می باشند. یافته ها: پس از بررسی های انجام شده 5 مولفه(مسکن، حمل و نقل، خدمات ، گردشگری و تغییر کاربری) و 71 متغیر شناسایی که پس از طی مراحل شاخص سازی اثرات آنها بر زیست پذیری بررسی شد. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد در محدوده مورد مطالعه شاخص مسکن موثرترین و شاخص گردشگری کم اثرترین شاخص ها بر زیست پذیری بوده است . همچنین به کمک تکنیک کوپراس روستاهای مورد مطالعه بر اساس بهره مندی از شاخص های کالبدی رتبه بندی شده و مشخص شد روستاهای بازکیاگوراب و سوستان به ترتیب بهترین و بدترین رتبه را به خود اختصاص داده اند و در نهایت به کمک تحلیل رگرسیون مشخص شد که شاخص های کالبدی منتخب بر زیست پذیری در محدوده مورد مطالعه موثر است.
درآمدی بر تبیین انواع تعابیر موجود از مفهوم «وحدت» در طراحی شهری
حوزههای تخصصی:
در ادبیات طراحی شهری مفهوم «وحدت» به دلیل وسعت معنایی از ابعاد متنوعی بکار گرفته شده است، اما علی رغم این وسعت استعمال، جایگاه آن، آنگونه که شایسته است مورد بررسی قرار نگرفته و ابعاد متعدد آن هر یک در جایگاه خویش تبیین نشده اند. نکته دیگر آن که در پژوهش های موجود عمده تأکید بر منابع غربی بوده است در حالی که به نظر می آید تبیین موضوع وحدت و دستیابی به حقیقت آن نیازمند رجوع به وحی الهی و اخذ دیدگاه این ساحت گرانقدر پیرامون وحدت است. براین اساس این پژوهش کنکاشی اولیه در مورد ماهیت این مفهوم و انواع تعابیری که صاحب نظران مختلف از وحدت و نحوه تحقق آن در طراحی شهری داشته اند، انجام داده و نسبت این رویکردهای متنوع را به یکدیگر طی روشی توصیفی - تطبیقی بازشناسی نموده است. در نهایت با استخراج رویکرد قرآنی به مقوله وحدت (با روش تدبر)، نسبت رویکردهای موجود با آن به عنوان اصل و محور مورد سنجش قرار گرفته است. مطابق نتایج این تحقیق، وحدت حقیقی مطابق نگاه قرآنی با هماهنگی در سه محور نظام فاعلی، داخلی و غایی ممکن خواهد بود. اما در رویکردهای موجود که در نه دسته اصلی قابل تقسیم اند بطور عمده تنها بر یکی از سه شرط اصلی تحقق وحدت به نحو حقیقی (مطابق با رویکرد قرآن) تأکید شده است. این امر نشان از آن دارد که وحدت حقیقی در طراحی شهری امروز آنطور که شایسته است، تبیین نشده و لذا امکان تحقق آن بدون انجام پژوهش های منسجم برای نحوه محقق ساختن شروط سه گانه وحدت ممکن نخواهد بود.