فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۰۱ تا ۱٬۲۲۰ مورد از کل ۹٬۷۲۲ مورد.
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
71-84
حوزههای تخصصی:
دوران کودکی مهم ترین دوران زندگی انسان است. ارتباط کودکان با محیط اطراف آن ها سبب رشد و شکوفا شدن توانایی های فیزیکی و ذهنی آن ها می شود. امروزه، تلاش برای فراهم آوردن محیط های مناسب و مختص کودکان یکی از دغدغه های مهم معماران گردیده است. افزایش نا امنی در شهرها، افزایش ساخت و ساز و آپارتمان نشینی و کم شدن خانه های دارای حیاط موجب کاهش فضای بازی و در نهایت تحرک کودکان شده است. در سال های اخیر بخش زیادی از تفریحات و اوقات فراغت کودکان با تماشای تلویزیون و بازی های کامپیوتری سپری می شود و باعث تغییر در فضای بازی و تحرک کودکان و در نهایت کم شدن تحرک در آن ها می شود. با شیوع ویروس کرونا و به دنبال آن تعطیلی مدارس و کاهش ارتباط کودکان با یکدیگر، ساخت فضاهای شهری مختص به کودکان با توجه به نیاز ها و خلاقیت های کودکان، آن ها را نه تنها به سمت تحرک، بلکه به سمت زندگی اجتماعی و فراگیری بسیاری از فعالیت های مفید و کشف خلاقیتشان سوق می دهد. هدف از انجام پژوهش بررسی و شناخت مولفه های تأثیرگذار محیطی شامل فضاسازی ها، در ارتقای هوش حرکتی کودکان و اولویت بندی مولفه های محیطی در راستای ارتقای هوش حرکتی کودکان است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است؛ ابتدا به بررسی مقالات و کتب مرتبط با هوش حرکتی پرداخته و سپس با مشاهده رفتار کودکان در تابستان و پاییز در ساعات مختلف روز از دو پارک شادی و نوشیروانی بابل به تعداد 32 دفعه حرکات کودکان مورد بررسی قرار گرفته است. به دلیل شیوع کرونا در زمان انجام پژوهش و عدم حضور کودکان در فضاهای بازی بیرونی، دسترسی به کودکان کم بوده به همین علت دفعات انجام پژوهش و مشاهده رفتار کودکان بیشتر بوده است. اعتبار پذیری پژوهش بر اساس تکنیک تثلیت بوده است. به این صورت که دو متخصص با تخصص روانشناسی کودک و تجربه کار با کودک داشته اند، پس از پایان مشاهدات و تحلیل داده ها درستی روش و نتایج را بررسی کرده اند. نتایج تحقیق در این دو پارک نشان می دهد همه کودکان از هوش حرکتی برخوردار بوده و هوش ها قابلیت ارتقا دارند. کودکان دارای هوش حرکتی و استعداد کارکردن با اشیا هستند. هنگام بازی کردن و صحبت کردن و انجام هر فعالیتی از اعضای بدن استفاده می کنند و تحرک دارند. در کار های نمایشی و ورزش ها بسیار خوب عمل می کنند. در باز و بسته کردن قطعات یک شی مهارت دارند و در بازی های تعادلی خوب عمل می کنند. با توجه به مولفه های به دست آمده این هوش که شامل فضاهای دارای توالی، جمعی، فضاهایی که موجب برانگیختن حس کنجکاوی کودکان شوند و فضاهایی که سبب بالابردن تعادل و حرکت در کودکان شوند، می توان هوش حرکتی کودکان را ارتقا داد. از آن جایی که محیط بر ارتقای هوش حرکتی کودکان تأثیر زیادی دارد، طراحی و ساخت فضا های بازی شهری و فراهم کردن محیط مدرسه، آموزش با روش هایی متفاوت (مانند اجرای نمایش و انجام آزمایش های عملی برای فهم بیشتر دروس) و بازی های موجود در مدرسه تأثیر چشم گیری بر ارتقای هوش حرکتی کودکان دارد.
بهبود کیفیت فضای شهری با افزودن به غنای محرک های حسی محیط (نمونه موردی: گذر هوسم، رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند ادراک فضای شهری امروز، بیشتر برگرفته از داده های حس بینایی است؛ چراکه دیگر محرک های حسی محیط در ذهن و روان کاربر فضا انگیزشی پدید نمیآورند. پیشفرض این پژوهش این است که اگر محرکهایی، در محیط بهکار گرفته شده باشند که بتوانند تجربه ای چندحسی پدید آورند، بر کیفیت و غنای فضای شهری افزوده می شود. هدف این پژوهش، بررسی راهکارهای بهبود کیفیت فضای شهری با افزودن به غنای حسی محیط و برانگیخته شدن همه حواس، برای همه گروه های گونه گون اجتماعی، سنی و جنسی و کم توان از نظر ادراک و حواس است. راهبرد این پژوهش، کیفی است؛ و روی نمونهای از محیط شهری کار شده که در شهر رودسر است و گذر هوسم نام دارد. مسیر پژوهش بدینگونه است که پس از بازشناسی گونههای محرک های حسی محیط بر پایه نگرش پدیدارشناسی و راهکارهای افزایش غنای گذرهای محلی در نمونه، معیارهای ارزیابی کیفیت محیط در سه سطح برای آن استخراج می شود. سپس بر پایه معیارهای سطح سوم، پرسشنامه لیکرت تنظیم میگردد؛ و با مشاهده میدانی، مطالعات حسگردی، مصاحبه و پرسشنامه، کیفیت این محرک ها در گذر هوسم، برداشت، ارزیابی و تحلیل میشود. یافتهها نشان میدهند که کیفیات فضایی گذر هوسم با داشتن محرک های حسی غنی، خشنودی و رضایت بالایی فراهم میکنند؛ و کیفیت هایی چون آرامش و سکوت، ایمنی، احساس و ادراک چندگانه، برانگیختن تخیل و خاطره، تجربه فضا و تصویر ذهنی وحدت بخش در فضا را بیشتر می کنند. از نظر میزان تأثیرگذاری، محرک های چشایی بیش از دیگر محرک های حسی و سپس محرک های بساوایی، شنوایی، بویایی، عضلات و بینایی مؤثرتر هستند. نتایج نشان میدهند که راهکارهایی چون پیونددهی مناسب کوچه و بن بست به گذرگاه اصلی، نورپردازی کوچه های پنهان فضا در شب، کاستن از سر و صدای خودروهای عبوری، کف سازی مناسب گذرگاه برای حرکت پیاده و نابینا و ایجاد کاربری ها و فعالیت در زمان مختلف در این گذر، توصیه هایی سودمند هستند.
بررسی الگوی شکلی هندسی مجموعه نقش جهان اصفهان به واسطه ساختار حرکتی اقشار مردم از منظر مکتب شکل گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
19 - 34
حوزههای تخصصی:
الگوی شکلی-هندسی ترکیب اشکال در مفهوم هندسه پنهان را معنا بخشیده که نیاز اقشار به واسطه حرکت در میدان نقش جهان منجربه شناسایی آن می شود. چنانچه از منظر مکتب شکل گرایی، عناصر اولیه بصری دوراند تا شناسایی اشکال پایه بصری کریر و نیز ابزار نقطه تا حجم هردگ را احصا می نماید. شناسایی این ابزار منجربه دسته بندی و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی اقشار (فرد،اجتماع،حاکمیت) در مجموعه شده که روند ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان را در ادوار مختلف توجیه می نماید. لذا بهره از روش تفسیری-تاریخی، توصیف مدل مفهومی و جداول شکلی-تحلیلی به فراخور استدلال قیاسی-استقرایی منجربه شناسایی الگوی نام برده از طریق ساختار حرکتی اقشار می شود که پرسش:«چگونه می توان ازطریق بررسی الگوی هندسی و روش ساختار شکلی-حرکتی اقشار برآمده از آن به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد در مجموعه دست یافت؟» می تواند به ترکیب ابزار بصری و کدگذاری ساختار شکلی-حرکتی از منظر عملکرد لایه ای فرد تا حاکمیت به الگوسازی ساختار شکلی-هندسی مجموعه نقش جهان دست یابد که به پیشبرد همزمان فرم و عملکرد نیز مبدل می گردد.
شناخت و تحلیل موانع نهادی مشارکت شهروندان در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
55 - 75
حوزههای تخصصی:
تغییر الگوی واقعی به سمت فرایندهای مشارکت مؤثر و تثبیت شده شهروندان در کلانشهر تهران، به منزله پایتخت و نخست شهر جمعیتی کشور و بستر مهم ترین تصمیم های اداری، اجرایی و سیاسی در نظام برنامه ریزی ایران، مستلزم توجه به عوامل بازدارنده (موانع) مشارکت مؤثر شهروندان در فرایندهای برنامه ریزی توسعه شهری از منظر نهادهای رسمی و غیر رسمی مؤثر بر آن است. شناسایی موانع نهادی مشارکت شهروندان در برنامه ریزی توسعه شهری که در عمل به معنای طبقه بندی طیف وسیع موانع ناشی از ناکارآمدی نهادهای رسمی و غیر رسمی دخیل در فرایند برنامه ریزی توسعه شهری و تعیین چگونگی تأثیرپذیری این فرایند از هر دسته از این موانع است. پژوهش در قالب طرح ترکیبی کمّی-کیفی موازی و هم زمان، به آزمون مدل ساختاری روابط متغیرهای اصلی در چارچوب نظری پژوهش در سطح کلان با روش کمّی مدل سازی معادلات ساختاری، و به موازات آن، به تدوین مدل نظری مستقلی مبتنی بر یافته های پژوهش کیفی در مقیاس مورد مطالعاتی پژوهش (شهر تهران) پرداخته است. در قالب «مدل ساختاری تحلیل روابط نهادها، توسعه شهری و مشارکت در سطح کلان»، مسیرهای بحرانی و روابط حاکم بر چگونگی اثرگذاری نهادها، رسمی و غیر رسمی، بر فرایند مشارکت پذیری شهروندان تهرانی در طرح های توسعه شهری شناسایی شده است و با تلفیق یافته های کمّی و کیفی پژوهش، در قالب رویکرد توصیفی-تبیینی، «مدل مفهومی یکپارچه ساختار و موانع نهادی برنامه ریزی توسعه شهری مشارکتی شهر تهران» و در قالب رویکرد تجویزی، «راهکارهای حذف موانع نهادی مشارکت مردمی در برنامه ریزی توسعه شهری تهران» ارائه شده است.
شناسایی مؤلفه های اعمال قدرت در نگاره های باغی دوره صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای صناعی اسلامی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
105 - 118
حوزههای تخصصی:
نقاشی ایرانی از جمله هنرهای تجسمی است که در آن زبان نوشتار و تصویر با یکدیگر ادغام شده تا ایدئولوژی و خواسته های شاهان صفوی را به عنوان رسانه ای تبلیغی، نمادین و رمزگذاری شده معرفی و انتقال دهد. عملکردهای سنتی باغ ایرانی و بازنمایی ایدئولوژی صفویان به صورت هدفمند در نقاشی ها بازنمایی شده است. این هنر به بسترهای اجتماعی، سیاسی، حضور فاعلان انسانی و نقش هنرمندان در تولید متن می پردازد تا سبب تأثیرگذاری و تأثیرپذیری بیشتری بر مخاطب گردد. از سوی دیگر به طور غیر مستقیم بازگوکننده نقدها و تبعیض های اجتماعی است. مسئله پژوهش حاضر، شناسایی عناصر قدرت در بیان ایدئولوژی و گفتمان رسانه ای در آثار تصویری صفویان با استفاده از رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف است. این پژوهش به دنبال بازنمایی مضامین اصلی و حاشیه ای در نگاره های باغی است تا به پرسش های مطرح شده پاسخ دهد. مؤلفه های اجتماعی و فرهنگی در نگاره های باغی به چه گفتمان هایی می پردازند؟ و چگونه مفاهیم مرتبط با ایدئولوژی در نگاره های باغی به عنوان رسانه ای قدرتمند بازنمایی شده اند؟ این پژوهش با رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف، به شیوه توصیفی- تحلیلی و محتوای کیفی انجام شده است. نتایج نشان می دهد، ایدئولوژی شاهان صفوی در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به نمادها و نشانه هایی از عناصر طبیعی و کهن باستانی پرداخته است. این امر با استفاده از هژمونی فرهنگی، سلطه، قدرت مطلق شاهی صورت یافته و در نهایت با زبان تصویر در اختیار مخاطبان قرار گرفته است. در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف نگاره های باغی به عنوان رسانه ی جمعی و اثربخش عمل نموده اند. این آثار تصویری به گفتمان های متعدد و مفاهیم دینی، ملی، سیاسی، اسطوره ای و خبری دوره صفوی به صورت انتقادی پرداخته اند. گفتمان های شکل گرفته در تصاویر نگاره های باغی به گفتمان قدرت، گفتمان شبکه ای، گفتمان کمال گرایی، گفتمان سنت گرایی، گفتمان رسانه ای، گفتمان نظامی- اسطوره ای، گفتمان ملی نمادین می پردازند
بررسی نقش مصالح بومی در بناهای سنتی شهر کاشان از منظر پایداری زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
193 - 213
حوزههای تخصصی:
معماری سنتی کاشان، دارای ویژگی های منحصربه فردی در ابعاد مختلف است که یکی از مهم ترین این ابعاد، مصالح به کاررفته در آن هستند. با توجه به اهمیت روزافزون بحث پایداری و همچنین تأثیر قابل توجه مصالح بر پایداری بنا، در این پژوهش به بررسی نقش مصالح بومی کاشان در پایداری زیست محیطی بناهای سنتی این شهر پرداخته شد. در این راستا ابتدا با مطالعه منابع متعدد، شاخص های تأثیرگذار بر پایداری زیست محیطی مصالح در مراحل مختلف حیات آن ها شامل استخراج و تولید، حمل و انبار، ساخت و ساز، بهره برداری و درنهایت تخریب و بازیافت، گرد آوری شدند. سپس با بررسی های میدانی در بافت تاریخی کاشان و مطالعات کتابخانه ای، مصالح بومی به کاررفته در آن استخراج گردیدند تا از دیدگاه شاخص های جمع آوری شده مورد ارزیابی قرار گیرند. این ارزیابی در هر شاخص با روش متفاوتی نظیر گردآوری اطلاعات عددی، تحلیل کیفی و یا تدوین پرسش نامه انجام شد. درنهایت، بر مبنای تحلیل های صورت گرفته و با استفاده از طیف لیکرت، در هر شاخص امتیازاتی بین 1 تا 5 به مصالح مذکور اختصاص داده شد تا با جمع آوری امتیازات هر مورد، یک مقایسه کیفی بین آن ها از دیدگاه تطابق با شاخص های پایداری زیست محیطی حاصل شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که از میان مصالح مورد بررسی شامل خاک، سنگ، گچ، آهک، مصالح نباتی و فلز، خاک با امتیاز 83 از 85 بیشترین تطابق و فلز با امتیاز 37 از 85 کمترین تطابق را با شاخص های مذکور دارند. با دقت روی تحلیل های موجود و امتیازات حاصل می توان دریافت که مهم ترین عامل تأثیرگذار بر امتیازات پایین فلز، فرایند ساخت پیچیده آن و طی مراحل فراوری در کارخانه است، برخلاف خاک که نیازمند ساده ترین روش تولید، بدون انجام فرایندهای پیچیده برای آماده سازی است.
معماری بومی در طراحی پایدار سکونتگاه های روستایی (نمونه موردی روستاهای وِنان و کهندان قم)
حوزههای تخصصی:
هنوز در روستاهای ایران با توجه به قدمت بالای آن و دارا بودن بافت باارزش می توان مجموعه ای متناسب و همگن را دید که در آن ارتباطات، عملکردها و کارکردهای فضاها در مسکن یک نظام اجتماعی اقتصادی و فرهنگی متناسب را در برگرفته باشد. روستاهای ونان و کهندان بافت نسبتاً ارزشمند ازنظر معماری بومی و درخور مطالعه هستند که گونه های موجود مسکن روستایی در این مقاله ازجمله نمونه های بررسی شده در این پژوهش محسوب می شوند. در این تحقیق ازآنجاکه می بایست به بررسی ویژگی های روستا پرداخته شود، روش کیفی برای توصیف داده ها و بررسی نمونه موردی و روش تحلیلی برای نتیجه گیری از داده های گردآوری شده است. در این بررسی روستاها ازنظر استقرار و سیما و منظر و بافت و مسکن موردمطالعه قرارگرفته اند و از دو دیدگاه ارزیابی الگوی اقلیمی و ارزیابی الگوی فضایی-عملکردی مورد تحلیل قرارگرفته اند. همچنین بررسی ها نشان می دهد ویژگی های برجسته معماری بومی این روستاها شامل هماهنگی بافت با شیب زمین، تنظیم فضاهای مسکونی روستایی بر اساس نیازهای خانواده، توجه به عوامل اقلیمی و فرهنگ مردم روستا است. علاوه بر این، ثبت و مستندسازی این سکونتگاه ها باعث شده تا اسناد و مدارک مربوط به آن ها تهیه شود و در حفاظت از روستا و توسعه ساخت وسازهای آینده کمک کند.
آسیب شناسی قواعد و رویه های منظر و نماهای شهری از منظر فقه شیعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
181 - 215
حوزههای تخصصی:
بی نظمی و اغتشاش در مصالح نماها، فرم و سبک نماها، تعداد و فرم بازشوها، تابلوهای تبلیغاتی و الحاقات نماها، منظر شهرهای امروزی را از الگوی مطلوب اسلامی دور کرده است. آسیب های نما و ناایمنی آن، لزوم بررسی دقیق انطباق وضعیت نماها با توقعات فقه اسلامی را محرز می نماید. این پژوهش کیفی از طریق مطالعه کتابخانه ای، تحلیل محتوای متون فقهی شیعه و مشاهده میدانی، سعی در آسیب شناسی رویه های منظر و نماهای شهری، دارد. سنجش انطباق رویه های حاکم بر منظرسازی شهری با فقه شیعه هدف اصلی در این پژوهش بوده و با اشاره به قواعد حرمت الگوگیری از بیگانه، قاعده لاضرر، قاعده اتلاف، قاعده رعایت حق الناس و پرهیز از اشرافیگری، به نقد و آسیب شناسی نماهای شهری پرداخته است. این نوشتار نتیجه می گیرد کمیته ای متشکل از متخصصین نماسازی، منظرشهری و قواعد فقهی می بایست انطباق طرح ها و الگوهای نماسازی را با قواعد فقهی و قواعد اخلاقی منظر شهری بررسی نمایند. در سطح کارشناسی نیز آموزش مبانی فقهی حاکم بر منظر شهری به ناظران ساختمانی اهمیت دارد. همچنین هریک از مصالح به واسطه ویژگی های خود ممکن است با برخی از قواعد فقهی منافات داشته باشد که الزامی است طراحان نما مطابق با اخلاق منظرسازی و در انطباق با قواعد فقهی اقدام به ارائه الگوها نمایند.
Explaining The Impact of Facade Architectural Components on the Visual Clutter (Case S tudy: Selected Facades of Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
27 - 38
حوزههای تخصصی:
Nowadays, clutter and visual clutter have become common characteris tics of cities. The main cause of this confusion and visual clutter is the presence of urban facades with an abnormal appearance that s tands out in the city. Meanwhile, the firs t image seen of a building is its facade, which can play a role in creating the order or visual clutter. This heterogeneity is more apparent in the facades of Tehran city, especially in the vicinity of its main s treets, which have the mos t daily passers-by. However, what parts of the facade have caused visual clutter, and what was the mos t colorful visual part of the facade in this context? In the field of visual clutter, urban facades can be as effective as urban walls. Materials, colors, changing s tyles and contexts, different compositions of forms. These can be the factors that create and increase this visual clutter in monographs. In this research, by examining the three s treets that collect garbage in the areas that have had the highes t number of building permits issued in the las t ten years, single facades with visual clutter have been identified, and then by examining the components of these facades, the common characteris tics of each in terms of components have been identified. The composition of the facade was checked. This research shows that additions, materials, colors, and windows have the greates t impact on the visual clutter of urban facades in the examined samples.
ارزیابی پیامد طرح های جامع شهری بر وضعیت پایداری مناطق با استفاده از روش ردپای اکولوژیک؛ نمونه موردی: شهرستان بروجرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش جمعیت و توسعه شهرنشینی، آثار زیست محیطی مخربی به دنبال داشته است. با بروز و تشدید این آثار، رهیافت توسعه پایدار در دستورکار دولت ها و برنامه ریزان قرار گرفت. سابقه برنامه های توسعه فضایی تهیه شده در ایران نشانگر نادیده گرفتن ملاحظات پایداری در اکثر برنامه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی اثرات زیست محیطی «بازنگری طرح جامع شهرستان بروجرد» از طریق بررسی وضعیت پایداری شهر در سال افق (1410) نسبت به سال پایه (1394)، برحسب ردپای اکولوژیک و ظرفیت زیستی آن است. از این رو با پیمایش میدانی به روش پرسشنامه ای به تشخیص میزان ردپای اکولوژیک اقدام شد. سپس براساس مساحت هریک از انواع شش گانه زمین ، ظرفیت زیستی شهرستان در سال افق و پایه طرح محاسبه شد. نتایج نشانگر آن است که بیشترین درصد ردپا هم در سال مبدأ و هم در سال افق به ترتیب مربوط به کربن، زمین کشتزاری، زمین جنگلی، زمین ساخته شده، زمین آبی و زمین مرتع می باشد. شهرستان بروجرد در سال 1394 با کسری اکولوژیک در حدود 44/3- هکتار به ازای هر نفر روبه رو بوده است و در صورت اجرای طرح مذکور، وضعیت پایداری با اندکی تغییر تنزل خواهد یافت و کسری اکولوژیک به میزان 67/3- هکتار به ازای هر نفر خواهد رسید. در انتها به ارائه راهکارهایی جهت جبران کسری اکولوژیک و دستیابی به وضعیت پایداری در شهرستان بروجرد پرداخته می شود.
اصلاح الگوی جریان هوای داخل گاوداری های شهر سلماس از طریق مداخله در معماری با هدف بهبود وضعیت تهویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
311 - 326
حوزههای تخصصی:
مشاهدات نشان می دهند که عمده ی گاوداری های ساخته شده در ایران به صورت سوله بوده و در فرایند طراحی آن ها، چندان توجهی به وضعیت تهویه (با وجود نیاز فراوان) و الگوی گردش جریان هوای داخل سوله ها نمی شود و این امر مشکلات فراوانی در زمینه آسایش دام ها بدنبال خواهد داشت. هدف اصلی مقاله، بهبود وضعیت تهویه داخلی سوله های نگهداری گاو، از طریق معماری است به نحوی که جریان هوای مطلوب و یکنواختی در سراسر محیط گاوداری در تراز دام ها برقرار شود. با توجه به ماهیت موضوع، پژوهش حاضر یک پژوهش میان رشته ای بوده و روش تحقیق آن ترکیبی است و راهبردهای تحقیق تجربی، شبیه سازی و پژوهش موردی را مورد استفاده قرار می دهد. در مرحله اول پس از مشخص شدن جامعه آماری (گاوداری های منطقه سرد)، وضعیت موجود آن ها به صورت تجربی مورد بررسی قرار گرفت و پس از اثبات مسئله و یافتن متغیرهای تحقیق، اقدام به پیشنهاد طرح اولیه (نمونه موردی) و مدل نمودن آن شد. مدل موردنظر، ابتدا با پیش پردازشگر گامبیت (Gambit) شبکه بندی و سپس با استفاده از نرم افزار فلوئنت (Fluent) به روش CFD شبیه سازی گردید و مداخلاتی در معماری آن صورت گرفت و سپس اقدام به تحلیل و نتیجه گیری شد. نتایج نشان می دهند که با مداخلاتی مختصر در معماری سوله و موقعیت بازشوها، می توان الگوی جریان هوای داخل آن را چنان بهبود داد تا ضمن برقراری موثر جریان هوای داخلی و کاهش اختلاف دمای میان نقاط مختلف سوله و نیز کاهش نوسانات دمایی، مصرف انرژی را نیز کاهش داد.
ضرباهنگ کاوی قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری؛ مطالعه موردی: بوستان بهارستان و ابن سینای زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
17 - 28
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های شهری بررسی اثر ریتمیک مصرف فضاهای عمومی شهری با نام ضرباهنگ کاوی مطرح است. قرارگاه رفتاری نوعی از تولید و مصرف فضا توسط گروه های اجتماعی مختلف است که در فضاهای عمومی مانند بوستان های شهری بیشتر نمود می یابد. این پژوهش با روش تحقیق کیفی، توصیفی_تحلیلی و با ماهیت اکتشافی به بررسی ضرباهنگ قرارگاه های رفتاری در بوستان های شهری با نمونه بوستان بهارستان و ابن سینای شهری زنجان پرداخته است. جمع آوری داده های مورد نیاز به صورت برداشت میدانی و با استفاده از روش نمونه گیری غیراحتمالی مبتنی بر نمونه دسترس و بدون سوگیری و روش مشاهده و مصاحبه انجام گرفته است. با توجه به طبقه بندی شاخص ها به سه مؤلفه اصلی ساختاری، پویایی و محیط اجتماعی، داده های جمع آوری شده طبقه بندی شده و با روش مبتنی بر جداول کیفی، ماتریس ارتباط و ریتم ضرباهنگ تحلیل صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد قرارگاه های رفتاری مبتنی بر عملکرد ایستا و گروهی، ضرباهنگ مصرف فضای فصلی تابستانه و روزانه بعد از ظهری داشته و قرارگاه های مبتنی بر عملکرد های فردی پویا مانند ورزش عمدتاً مصرف فضای چهار فصل و روزانه صبح و عصر دارند. از طرفی موقعیت و مبلمان مکانی قرارگاه در شکل گیری نوع ضرباهنگ اثر گذار و ارتباط مؤلفه های ضرباهنگی عمدتاً دارای انسجام و همبستگی عملکردی است.
تکنیک های ساخت و تزیین درانگشتری ها و گوشواره های قرون 9-13 میلادی در ایران موجود در موزه متروپولیتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جواهرات اسلامی بخشی از هنر و فرهنگ اسلامی است که متناسب با سرزمینی که اسلام در آن وارد شده است شکل گرفته، رشد کرده و بالنده شده است. در قرون نخست ورود اسلام به ایران، شهرهای نیشابور و گرگان (جرجان) از مهمترین مراکز فلزکاری اسلامی و ساخت جواهرات اسلامی بودند. از این مناطق نمونه هایی از انگشتری و گوشواره ها و گردنبند یافت شده است که تعدادی از آنها در موزه متروپولیتن نیویورک، جمع آوری شده است. هدف این پژوهش بررسی تکنیک های ساخت و تزیین جواهرات اسلامی در قرون اولیه ورود اسلام (قرون 9-11 م) و همچنین قرون نخست سده های میانه (11-13 م) موجود در موزه، به روش ترکیبی از توصیف تحلیل و تطبیق هست. نتایج حاکی از آن است که در دوران نخست اسلام در ایران، انگشتری ها و گوشواره ها دارای فرم های ساده بوده و در تکنیک ساخت و تزیین متأثر از صنعت جواهر سازی پیش از اسلام و روم می باشند. در قرون میانه در جواهرات به تدریج جهش بزرگی در فرم، تکنیک و تزیین ایجاد می شود. انگشتری های اسلامی از سده نخست به سمت میانه بسیار پیشرفته و مزین به نقوش حجمی هندسی، اسلیمی و موجوداتی همچون هارپی می شوند. گوشواره ها که در سال های نخست از یک حلقه و یک مهره تشکیل شده بودند، به تدریج به روش ملیله کاری (توری شکل) و یا با قرار گرفتن فرم-های بیست وجهی و دوازده وجهی منتظم و فرم های مثلث که شکل کروی را ایجاد می کند، ساخته شدند. این فرم ها یادآور گوشواره های بیزانسی است. روش های ساخت و تزیین اگرچه در قالب کلی تحت تأثیر فرهنگ بیزانس است، اما در جزئیات تکنیکی و نقوش، ایرانی است. همچنین ایرانی ها در این زمان به تکنیک های ساخت خاصی دست پیدا کرده بودند که در دوره سلجوقی به اوج می رسد.
تبیین شاخص های طراحی فرم به منزله واسط جلوه و معنا، در ارتباط درون و بیرون خانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این پژوهش جستجوی چیستی و چگونگی پیوستگی وجه نظری و کاربردی فرم در جهت بهبود ارتباط درون و بیرون خانه است. فرم واسط ارتباط درون و بیرون در دولایه "ارتباط فضای داخل (درون) و خارج (بیرون)" و "ارتباط کالبد انسان (درون) و کالبد خانه (بیرون)"، در سه سطح کالبدی-محیطی، عملکردی-رفتاری و ادراکی-معنایی است. رابطه "فرم" با "آن چه فرم نیست"، این مفهوم چندمعنا را در یک مدل جامع، تبیین می نماید. هدف اصلی، یافتن شاخص هایی است که ارتباطی چندسطحی بین جلوه (وجه عینی) و معنا (وجه ذهنی) در فرم، برای ارتباط درون و بیرون ایجاد کنند؛ لذا پرسش اصلی پژوهش این است که چه شاخص هایی برای طراحی فرم خانه، امکان ارتباط چندسطحی و چندمعنایی را، در رابطه درون و بیرون فراهم می کنند؟ این پژوهش به روش کیفی، با استقراء جزء به کل و با تحلیل محتوای کیفی متون معماری مدرن و پست مدرن، از طریق کدگذاری در اطلس تی آی، انجام شده است. نتایج نشان می دهد که وجه اشتراک شاخص های تبیین شده، ارتقای محرک های مرئی و نامرئی "جلوه" ، ایجاد سلسله مراتب گذار نرم بین درون و بیرون، مشابهت یابی بین تصاویر ذهنی ایجاد شده از فرم و تنظیم توامان ویژگی های بصری، حرکتی و حسی در عناصر معماری، در سه مقیاس خرد، میانه و کلان، است. این انگاره نسبت به فرم، زمینه ساز "مولد معنا بودن" می شود.
تحلیل حرارتی ساختمان در شوش مبتنی بر زیست جانوری بر مبنای روش بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک چندهدفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از منابع الهام فن آوری های ساخت، درک راهکارهای همسازی با شرایط اقلیمی است که موجود زنده در آن رشد یافته باشد. در این تحقیق با بررسی ویژگی های همساز با طبیعت آگاما تلاش می شود تا با طرح یک بنای ساختمانی مفروض، تطبیق پذیری معماری ساختمان با شرایط اقلیمی منطقه شوش بررسی شود. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش های میدانی و شبیه سازی نرم افزاری می باشد. نحوه گردآوری اطلاعات به صورت داده های محیطی و مشاهدات میدانی است. ابزار تحلیل در این پژوهش نرم افزار انرژی پلاس برمبنای الگوریتم HAMT و روش بهینه سازی با الگوریتم ژنتیک چندهدفه و با بهره گیری از نرم افزار واسط jEPlus و نرم افزار بهینه ساز jEPlus+EA، می باشد. نگارندگان به بررسی سه آگامای "فرینوسفالوس عربیکوس"، "تراپلوس رودراتوس" و "سارالوریکاتا" پرداخته و به نحوه سازماندهی پوسته ساختمان براساس کارکرد پوست جانور در برابر اقلیم اشاره نموده اند. در این تحقیق به ویژگی های مورفولوژیک پوسته و لایه های جداره خارجی ساختمان توجه شده است. نحوه انتخاب گزینه موثر بر اساس بهینه یابی چندهدفه یافتن نمودار پرتو می باشد. نتایج نشان می دهد براساس تحلیل پوست آگاما، نحوه کنترل رطوبت، درصد نفوذ پوسته خارجی ساختمان و جذب تابش و حرارت خورشید و نیز جهت گیری ساختار بیرونی پوست در برابر تابش می توان بنایی هم ساز با اقلیم در شوش برمبنای ویژگی های زیست آگاما شکل داد.
مطالعه فرم و تزیینات جام های شیشه ای ایران در قرون سوم و چهارم هجری از منظر ریخت شناسی
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۰
31 - 38
حوزههای تخصصی:
شیشه گری یکی از مهم ترین هنرهای ارزنده ایران در طول تاریخ است. پس از استقرار اسلام در ایران، در قرون سوم و چهارم ه . ق.، شیشه گری دوره ای از تحول و شکوفایی را سپری کرده و آثار شیشه ای بسیاری طی قرن های مذکور توسط شیشه گران ساخته شده و بر جای مانده است. با توجه به این که تحقیق در این حوزه هنری کمتر مورد توجه واقع شده، در این پژوهش به مطالعه فرم و نقش جام های شیشه ای ایران از طریق بررسی اجزای تشکیل دهنده هر اثر شامل عناصر ثابت و متغیر تحت عنوان ریخت شناسی پرداخته شده است. ریخت شناسی یکی از رویکردها و شیوه های تبیین هنری است که عناصر تشکیل دهنده اثر اعم از فرم، ساختار کلی اجزا، نقوش و تزیینات را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهد. بدین منظور در راستای پاسخ به این پرسش اساسی که جام های شیشه ای قرون سوم و چهارم ه . ق. ایران به لحاظ عناصر فرمی ثابت و متغیر دارای چه ویژگی های بصری هستند؟ 30 نمونه از جام های شیشه ای ایران مورد مطالعه قرار گرفته است. این پژوهش بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با روش توصیفی-تحلیلی انجام یافته است. نتایج پژوهش نشان می دهد جام های شیشه ای از بخش ثابت بدنه ساخته شده اند و فرم بدنه در سه دسته کلی استوانه ای ساده، شیپوری و کمر باریک قابل تقسیم بندی است. پایه، تزیینات و نقوش ازجمله عناصر متغیر این آثار است. پایه نیز در سه حالت پهن، کم عرض و بلند توسط هنرمند شیشه گر در کف جام اعمال شده است. تزیینات جام های شیشه ای در چند دسته هندسی، غیر هندسی، نوشتاری، گیاهی، جانوری و ترکیبی از نقوش مذکور قابل پیگیری است.
تحلیل انگاره منفعت عمومی در برنامه ریزی با روش ردیابی نقشه نگارانه؛ بررسی موردیِ یک برنامه تغییر کاربری زمین در چمستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۳۹
29 - 53
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی نیازمند خودآگاهی درباره نقش اش در حفظ منافع خاص، در پس ادعای منفعت عمومی است. در ایران، به دلیل وارداتی بودن برنامه ریزی نوین در عرصه عمومی و بالیدن آن در بستری متفاوت از کشورهای دموکراتیک، اندیشیدن به انگاره منفعت عمومی به مثابه علّت غایی برنامه ریزی پیچیده تر است. در چنین بستری خودآگاهی برنامه ریزان از مسیر تأمل بر آنچه تا کنون در واقعیتِ این بستر اتفاق افتاده ممکن می شود. هدف این پژوهش برداشتن گامی برای نزدیک شدن به واقعیت برنامه ریزی در ایران و ربط آن به انگاره منفعت عمومی، با تمرکز بر یک برنامه تغییر کاربری زمین در شهر چمستان است. برای دستیابی به این هدف، این پژوهش از روش ردیابی نقشه نگارانه استفاده می کند. یافته های پژوهش نشان می دهند که در فرایند این برنامه، سه سرهم بندی هم منفعت با مناسبات قدرت، دانش و سوژه سازی مختلف شکل گرفته اند. هر سرهم بندی در توجیه عمومی بودن منافع مورد نظرش، تمام قدرت و اختیارات خود را (همچون حق صدور مجوز، حق رأی، قدرت مالی) به کار می گیرد، اسناد کارشناسی و دانش جدید (همچون طرح امکان سنجی، طرح ارزیابی اثرات زیست محیطی) تولید و یا به دانشی از پیش موجود استناد می کند و به سوژه سازی از «خود» و از «دیگری» دست می زند. در نهایت آنچه سرنوشت این برنامه را رقم می زند، نه منفعت عمومی، که مناسبات و بازی های قدرت بین سرهم بندی ها برای دفاع از منافع شان است.
ارزیابی تأثیر حفره های افقی در ساختمان های بلند بر پراکنش ریزگردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
۹۰-۷۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: ریزگردها از جمله چالش های زیست محیطی، در مناطق خشک، بوده که باعث برهم زدن آسایش انسان می شوند. باد، اصلی ترین عامل حرکت ریزگردها است و الگوی حرکتی باد، در شهرها، از معماری شهرها و ساختمان ها اثر می پذیرد. وجود حفره در فرم، از اقدامات طراحی فرم است که بر بار باد و جریان ریزگردها اثر می گذارد. هدف این پژوهش بررسی مقایسه ای از توزیع ریزگردها در ساختمان بلند دارای حفره افقی، با متغییر تعداد و حجم حفره، می باشد. روش ها: مطالعه عددی توسط دینامیک سیالات محاسباتی انجام شده است. در شبیه سازی از مدل آشفتگی کاامگا اس اس دی استفاده شده و تغییرات الگوی جریان باد و توزیع ریزگردها، ارزیابی می شود. به جهت ورود داده های نرم افزاری، شامل اندازه، نوع و مقدار ذرات و همچنین اعتبارسنجی نرم افزار، از روش نمونه برداری میدانی استفاده شده است. یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد هرچه تعداد حفره ها در حجم بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر شوند، سرعت باد در داخل حفره ها کاهش یافته و از طرفی رفتار حرکتی باد و به طبق آن رفتار پراکنشی ذرات، یکنواخت تر می شوند. همچنین در این حفره ها غلظت ذرات معلق بیشتر و اندازه آن ها کوچک تر می شوند. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد طراحی فرم با تعداد حفره بیشتر و حجم حفره کوچک تر، برای مقابله با پدیده ریزگردها و رسیدن به آسایش در محیط های داخلی، مناسب تر است. علاوه بر این، طراحی بازشوها در ارتفاعات بالاتر و عمق حفره ها، نرخ فرونشست ذرات ریزگرد را در فضاهای داخلی، کاهش می دهد.
مقایسه تطبیقی رویکردهای طراحی میان بافت تاریخی در پژوهش های مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
195 - 213
حوزههای تخصصی:
طراحی ساختارهای جدید در بافت تاریخی در راستای حفاظت از آن، موضوعی است که حفاظت گران و معمارانی که در بافت تاریخی طراحی می کنند، بر سر آن اختلاف نظر دارند؛ ازاین رو پژوهش های بسیاری به عنوان بخشی از ادبیات موضوع، معطوف به مطالعه رویکردهای مختلف طراحی و پیامدهای آن تدوین شده است که به طور آشکار یا ضمنی ماهیت توصیه ای دارند. بنابراین بررسی و تحلیل آن ها نیز در کنار اسناد سازمان های بین المللی و سایر دستورالعمل ها و راهنماهای طراحیِ ملی و منطقه ای اهمیت دارد؛ مطالعه ای که تابه حال صورت نگرفته است. بر این اساس، این پژوهش با هدف صورت بندیِ مواضع پیشنهادی در قالب رویکردهای طراحی در این دست از پژوهش ها می پردازد؛ به بیان دیگر، معطوف به چیستی رویکردهاست. بدین منظور، داده های مورد نیاز در پژوهش های مرتبط به کمک مطالعه پژوهش های مرتبط گردآوری و براساس مضمون و مبتنی بر ساختار رویکرد در سه سطح نگرش، رهیافت و روش، به تفکیک کدگذاری شدند. سپس، به کمک مقایسه تطبیقی توصیف شدند. نتایج این بررسی نشان می دهد در مطالعات گروت (1985) و ستوده و وان عبدالله (2013) در سطح نگرش، سندانگاری بافت تاریخی بر بافت شهری انگاریِ آن ارجح است؛ ازاین رو به اجتناب از تغییر در سطح رهیافت و همانندی در سطح روش توصیه شده است. این درحالی است که در سایر موارد نگرش سندانگاری و بافت شهری انگاریِ بافت تاریخی مبنا بوده است؛ با این تفاوت که در مطالعات ائرز (2010)، بیانکا (2010)، آدام (2010)، دوچ (2010)و دیسکو (2012)، چهارچوب مرجع، سنّت و در باقی پژوهش ها مدرنیته است. متأثر از نگرش مبنا، ائرز، بیانکا، دیسکو، آدام و دوچ به مدیریت تغییر از طریق کاربست الگوهای معماری و شهرسازیِ سنّتی توصیه می کند؛ولی باقی پژوهش ها، متأثر از نگرش مبتنی بر مدرنیته به مدیریت تغییر با ارجاع به ویژگی های بافت تاریخی با هدف طرحی هماهنگ توصیه کرده اند.
تبیین رابطه میان مسئله گشایی طراحی معماری با یادگیری مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۸
203 - 222
حوزههای تخصصی:
در دهه ی اخیر یادگیری مشارکتی به یکی از شیوه های پرکاربرد در آموزش طراحی معماری تبدیل شده است. علی رغم مزایای بسیار این شیوه، برخی گزارش ها حاکی از پدید آمدن نزاع هایی درون گروه هاست که منجر به اختلال در آموزش یا انحلال گروه ها می گردد. در پژوهش حاضر با بهره گیری مطالعات کتابخانه ای، مبانی نظری دو حوزه ی «مسئله گشایی طراحی معماری» و «یادگیری مشارکتی» و مدل های ارائه شده برای مسئله گشایی و یادگیری مشارکتی مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس با استفاده از روشی تطبیقی-تفسیری ویژگی های کلیدیِ دو حوزه ی مذکور با هم مقایسه شده و با تطبیق وجوه اشتراک و افتراق آن ها ریشه های ظرفیت ها و چالش های کاربست یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی معماری شناسایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد مسئله گشایی از دو نوع فعالیت ذهنی «همگرا» (شامل قاب بندی، گزینش داده ها، تولید راه حل و تأیید و پیاده سازی) و «واگرا» (شامل بیان مسئله، مطالعات، تجزیه و تحلیل و ارزیابی) تشکیل شده است. مراحل همگرا به تحدید و کنترل پذیر کردن فضای مسئله/راه حل، و مراحل واگرا به بسط و ایجاد تنوع در فضای مسئله/راه حل کمک می کنند. ظرفیت اصلی کاربست یادگیری مشارکتی در آموزش طراحی معماری به مراحل واگرا باز می گردد که به سبب بهره گیری از توانایی های چند نفر، گروه می تواند به شکل همه جانبه تری ابعاد مختلف فضای مسئله/راه حل را بررسی کند. چالش اصلی نیز به مراحل همگرا مربوط می شود آنجاکه افراد به سبب لزوم تصمیم گیری یا اجماع در فضای مسئله/راه حل، دچار اختلاف می گردند. برای ارائه ی شیوه های مشارکتیِ متناسب با ماهیت طراحی، باید تمهیداتی برای همگرایی اعضای گروه در نظر گرفت تا ضمن بهره گیری از ظرفیت های واگرایی، چالش های احتمالی نیز مدیریت گردد. تعیین فردی برای رهبری و مدیریت گروه برای تصمیم گیری در مواقع اختلاف و چنددستگی، داشتن ساز و کاری برای تصمیم گیری ها و انتخاب ها، افزایش مهارت های اجتماعی و ارتباطی و استفاده از ترکیب گروه های سازگار و متوازن از نظر همگرایی و واگرایی می تواند ضمن ایجاد همگرایی در گروه، فرصتی را برای استفاده از ظرفیت های واگرایی فراهم آورد.