فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۹٬۸۲۰ مورد.
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۲ - Serial Number ۴۸, Spring ۲۰۲۳
83 - 92
حوزههای تخصصی:
Over time, the use of underground spaces has changed and has been considered for various other purposes. Many US1 built for a specific period with a specific purpose have been left without a specific function today. The reason for this can be considered the lack of a clear and codified plan in the face of these spaces. Therefore, the importance of underground issues related to US jus tifies the inclusion of UUS2 in urban index sys tems. Hence, due to the depletion of activity, many US today have created bubbles lacking function under the skin of cities; with proper identification, it will be possible to use them in the service of cities and citizens. Thus, the main Goals of Current research are -Recognizing the characteris tics of US -The typology of the urban US, and -Solutions to reproduce the urban US. This research is a scientific review, and the information collected is documentary-oriented. The lack of reliable sources in the fields of architecture and civil engineering in the subject of US, geographical extent, and diversity of species of these spaces on the planet show the importance of this research. Therefore, typology and solutions for reproducing urban US are presented from two methods of inves tigating the theoretical foundations and known projects in the field of US. The present s tudy's findings based on the literature review and reproduction of US showed that these spaces could be defined into six categories.
مطالعه تطبیقی الگوی حرکتی نماهای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی با توجه به دریافت روشنایی طبیعی در ساختمان اداری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که دریافت روشنایی طبیعی در مکان های مختلف با توجه به مسیر حرکت خورشید و شرایط مختلف آسمان در طول روز، فصل و سال متمایز است، می توان با استفاده از نمای کینتیک میزان روشنایی طبیعی در فضای داخل را متعادل و بهینه کرد. از این رو پژوهش حاضر بهره گیری از روشنایی طبیعی را با استفاده از دو نمای کینتیک با الگوی هندسی مثلثی همسان و الگوهای حرکتی تاشو و چرخش ناهمسان در جداره جنوبی یک ساختمان اداری در تهران بررسی می کند. با ارزیابی شاخص روشنایی در دو نمای کینتیک می توان دریافت که الگوی حرکتی نما چه تاثیری در روشنایی یک فضای اداری دارد. به منظور ارزیابی دریافت نور روز، شاخص های نور روز پویا و دو الگوی حرکتی نمای کینتیک با استفاده از روش کمی و ابزار شبیه سازی گرسهاپر و پلاگین هانیبی پلاس نسخه 06 و لیدی باگ البیتی نسخه 1.5.0مورد سنجش قرار گرفته اند. نتایج حاصل از شبیه سازی با استفاده از روش مطالعه تطبیقی موردبررسی و تحلیل قرارگرفته است. در این پژوهش ابتدا به معرفی نمای کینتیک و ساختارهای حرکتی نما، سپس شاخص های روشنایی نور روز و مقدار روشنایی مورد نیاز یک فضای اداری پرداخته شده است. با توجه به داده های موجود دو نمای برگرفته از برج البحر با الگوی حرکتی تاشو و دیوار کاپرا با الگوی حرکتی چرخشی مورد شبیه سازی قرارگرفته است. در نهایت نتایج شبیه سازی مورد مقایسه و تحلیل قرار گرفته و متناسب با داده ها پارامترهای متغیر برای بهبود وضعیت روشنایی در نظر گرفته شده است. در مقایسه نتایج نما، الگوی حرکتی تاشو مشخص شد که در هر سه ماه تیر، فروردین و دی احتمال خیرگی و عدم آسایش بصری در فضا ایجاد شده است همچنین در ساعت 12 ظهر ماه های تیر و فروردین با نور کم در فضا مواجه است. اما نما با الگوی حرکتی چرخشی فقط با مسئله نور کم در فضا مواجه است. که این مقادیر در هر دو نما با تغییر پارامترها برطرف شده است. در نتیجه ی پارامترهای متغیر در درجه اول تغییر زاویه نما یا میزان گشودگی آن با عملکرد نما با موقعیت خورشید از اهمیت بیشتری نسبت به ضریب انعکاس سطوح و انتقال بصری شیشه برخوردار هستند، در نهایت الگوی حرکتی چرخشی نسبت به الگوی حرکتی تاشو در پاسخگویی به روشنایی طبیعی عملکرد بهتری دارد.
ارزیابی معیارهای خلوت در ساختار دیاگرام عملکردی سکونتگاه های دانشجویی؛ مطالعه موردی: سکونتگاه های دانشجویی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار دیاگرام عملکردی فضای سکونتگاه های دانشجویی به واسطه جمعی بودن آن ها و اینکه خانه دوم محسوب می شود از اهمیت بسیاری برخوردار است. ساکنان این مجموعه، دانشجویانی هستند که با قبولی در شهری غیر از موطن خود مجبور به ترک خانه و نقل مکان به شهر جدید شده و عمدتا دارای سطوح رفتاری مختلف از نظر اجتماعی هستند و مواجهه با محیط جدید و افراد با فرهنگ ها و روحیات متفاوت موجب ایجاد نوعی اختلال در تامین یکی از مهم ترین نیازهای فردی از جمله خلوت مطلوب در محیط سکونتی، بخصوص در ماه های اولیه اسکان برای این افراد می گردد. این پژوهش به ارزیابی معیارهای تامین خلوت ساکنان سکونتگاه در ساختار دیاگرام عملکردی این مکان سکونتی خاص توجه دارد. برای نیل به این امر ابتدا ساختار سکونتگاه بر اساس مولفه های کالبدی- محیطی، عملکردی- فعالیتی و ادراکی- معنایی با استنباط از نظریه مکان دیوید کانتر مورد بررسی قرار می گیرد. نمونه های مورد ارزیابی هدف تحقیق، سکونتگاه دانشجویی در مجتمع سکونتگاهی دانشگاه بین المللی امام خمینی و مجتمع سکونتگاهی دانشگاه آزاد اسلامی شهر قزوین با دو نوع ساختار متمرکز و خطی بوده است. پرسشنامه این پژوهش در دو بخش اصلی سازماندهی شده است که بر پایه مقیاس 5 گزینه ای لیکرت پاسخ ساکنان را در رابطه با رفتار خلوت در مکان سکونتی دسته بندی می کند. به منظور ارزیابی نهایی الگوهای نظری پژوهش و تعیین رابطه وابستگی متغیرهای مستقل و وابسته به طور همزمان از روش چند متغیره الگوسازی معادلات ساختاری با نرم افزار 22 AMOUS استفاده گردید که به صورت ترکیبی از تحلیل عاملی و تحلیل مسیر بهره می گیرد و در نهایت استدلال منطقی به جمع بندی داده های حاصل از شیوه پیمایش و معادلات ساختاری می انجامد. یافته ها نشان می دهد که ویژگی های کالبدی- محیطی با بارعاملی 0/83 بیشترین تاثیر بر سازمان فضایی را دارد و به همین ترتیب ویژگی های عملکردی- فعالیتی با بار عاملی 0/7 در رتبه دوم و ویژگی های ادراکی – معنایی با بار عاملی 0/56 در رتبه سوم قراردارند. نتایج نشانگر برتری معیارهای خلوت ساکنان در سکونتگاه های متمرکز بر اساس رابطه سازماندهی با ساز و کارهای تامین خلوت نسبت به نمونه مشابه خطی و افزایش رضایتمندی سکونتی در اینگونه سکونتگاه ها اشاره دارد.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۵
195 - 235
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از اساسی ترین مقوله های علوم اجتماعی است که بر ابعاد عینی و ذهنی متمرکز است. محتوا، نوع و کیفیت شبکه روابط و تجربیات مشترک تأثیرات زیادی بر موفقیت افراد در حوزه های مختلف زندگی آن ها و کل کیفیت زندگی شان دارد. در شهر کرمانشاه وجود محورهای عبوری در بخش هایی از شهر تغییرات کالبدی و گسست اجتماعی را در پی داشته است. باهدف سنجش رابطه سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی در شهر کرمانشاه، مفاهیم سرمایه اجتماعی با ابعاد ساختاری، شناختی، هنجاری و کیفیت زندگی با ابعاد عینی و ذهنی بررسی شد. جامعه آماری ساکنان مناطق 1، 2 و 4 شهر کرمانشاه بوده اند و از روش پیمایش و ابزار پرسشنامه استفاده شده است. در بخش استنباطی و برای سنجش رابطه متغیرهای سرمایه اجتماعی و ابعاد آن و کیفیت زندگی با ابعاد آن از نرم افزار SPSS استفاده شد و رابطه همه متغیرها در فاصله اطمینان 95% معنادار و مثبت بود. با استفاده از نرم افزار AMOS و رسم مدل معادلات ساختاری مشخص شد که سرمایه اجتماعی شناختی بیش از متغیرهای دیگر در تغییرات کیفیت زندگی سهم دارد. درواقع افزایش سرمایه اجتماعی گامی در جهت ارتقای کیفیت زندگی است و روابط و الگوهای پیوندهای اعضای جامعه می تواند در کیفیت زندگی آن ها مؤثر باشد.
بازطراحی مدل ارتقا تحقق پذیری پروژه های خردمقیاس مشارکتی، نمونه مورد مطالعه: پروژه محله ما شهرداری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
83 - 98
حوزههای تخصصی:
امروزه تغییرات عمده ای در دانش شهرسازی معاصر شکل گرفته و شهرسازی از علوم طبیعی و مهندسی به سمت یک دانش میان رشته ای با تأکید بر علوم اجتماعی و انسانی متمایل شده است. طرح های توسعه شهری نیز با تأکید هرچه بیشتر بر جلب مشارکت عمومی، خصوصی و مردمی در دست تهیه است. در نظریات فعلی، میزان مشارکت آن قدر زیاد شده است که برنامه ریز در نقش تسهیل گر و وکیل مردم، آنها را با حقوق خود آشنا می کند. پژوهش پیش رو با هدف مطالعه موانع و چالش ها و عوامل مؤثر بر تحقق پذیری طرح های کوچک مقیاس (واحد همسایگی) در شهر مشهد با تأکید بر مشارکت مردمی، با رویکرد کیفی و روش داده مبنا از طریق مصاحبه های نیمه ساخت یافته انجام شده است. جامعه آماری شامل سه گروه از ذی نفعانِ (مردم، مدیریت شهری و تیم های تسهیل گر) این پروژه ها (موسوم به محله ما) بوده است. نمونه گیری به روش نظری و تا مرحله اشباع ادامه داشت. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی (از نوع تحلیل مضمون) و با رویکرد تلخیصی و نرم افزار MAXQDA نسخه 2018، صورت گرفت. با استفاده از تکنیک کدگذاری باز و محوری، مفاهیم اساسی در تحقق پذیری پروژه های هدف مشخص شدند. نتایج نشان داد مدیریت شهری، تسهیل گران و مردم به عنوان سه رکن اساسی در فرایند تحقق پذیری پروژه، در هریک از گام های فرایند طراحی از نیازسنجی تا ارزیابی پس از اجرا، مسائلی را ایجاد می کنند. در مرحله پیش از اجرا، تغییر رویکردهای طراحی و برنامه ریزی با تغییر در بدنه مدیریت شهری و عدم توانمندی تسهیل گران در ارائه طرحی تحقق پذیر به شهرداری و همچنین ذهنیت منفی مردم نسبت به ارگان های دولتی، چالش هایی را به همراه دارد. در مرحله اجرا، مدیریت شهری با عدم تخصیص اعتبارات کافی و فقدان همکاری مؤثر بین سازمانی منجر به عدم اجرای نیازهای واقعی مردم و به تبع آن افزایش نارضایتی آنان می گردد. کیفیت مشارکت واقعی و مسئولانه شهروندان و شفاف سازی نحوه رسیدن به گزینه ها و اولویت بندی در تناسب با نیازهای مردم توسط تیم تسهیل گر از چالش های این گام است که پس از اجرای طرح به دلیل ناملموس بودن نتایج زودبازده، می تواند منجر به بی نتیجه بودن آن از نظر مردم گردد.
بررسی مفهوم ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران بر اساس دو عامل شیوه زندگی و تفاوت فضا (نمونه موردی: خانه افشاریان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
81 - 101
حوزههای تخصصی:
ارزش فضایی، بیان ارتباط میان الگوهای فضایی و عملکرد آنها است که منجر به انعکاس ابعاد فرهنگی- اجتماعی جامعه در کالبد معماری می گردد. با این توصیف می توان چنین برداشت نمود که ارزش فضایی، ارتباط مستقیمی با ویژگی های فضایی از یک سو و نحوه استفاده ساکنین از آن از سوی دیگر دارد که این امر منجر به هدایت نظام های فعالیتی و الگوهای رفتاری ساکنان مختلف در آن می-گردد. از این رو، بررسی الگوهای رفتاری افراد استفاده کننده از فضاهای ساخته شده می تواند زمینه ساز خلق فضاهای مطلوبی شود که بیشترین بازدهی را برای استفاده کنندگان از آن فضا به همراه دارد. بر این اساس، این پژوهش درصدد آن است تا به بررسی مفهوم ارزش فضایی در خانه های سنتی ایران که به واسطه تنوع فعالیتی در فضاهای متعدد آن، حائز ارزش های متنوع و متفاوتی هستند، بپردازد؛ از این رو، راهبرد پژوهش، ترکیبی از نوع پیمایشی است؛ نخست در شهر شیراز به عنوان نمونه موردی به بررسی عامل شیوه زندگی با استفاده از منابع و اسناد تاریخی و کتابخانه ای، مشاهده و مصاحبه های نیمه ساختاریافته با اساتید و متخصصین پرداخته شد؛ سپس عامل تفاوت فضا با استفاده از روش نحو فضا توسط نرم افزارهای ای گراف و دپث مپ مورد بررسی قرار گرفت؛ آنگاه می توان بر اساس منطق فازی در رویکرد ترکیبی محتوایی- نحوی و با استفاده از نرم افزار متلب به تحلیل مفهوم ارزش فضایی برای تمامی فضاها پرداخته و فضاهای هم ارزش را مشخص نمود. نتایج نشان می دهند که منطق فرهنگی- اجتماعی حاکم بر فضاها و تاثیرات عمیق منتج از آن بر ساختار فضا و روابط بین فضاهای موجود در هر پیکره بندی فضایی منجر به شکل گیری نظام های فعالیتی و الگوهای رفتاری ساکنان مختلف بنا می گردند و به واسطه تنوع فعالیتی در فضاهای متعدد خانه، حائز ارزش های فضایی متنوع و متفاوتی می گردند.
بررسی تهویه هواکشی در آپارتمان های اقلیم گرم و نیمه مرطوب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
۱۰۳-۸۵
حوزههای تخصصی:
اهداف: امروزه بحران انرژی به یکی از مشکلات جهانی تبدیل شده است. در شرایطی که تمامی کشورها با این بحران درگیر هستند، راهکارهایی با نتایج هرچند کوچک می تواند منجر به تغییرات چشمگیری در مقیاس کلان شود. سرمایش به عنوان یک راهکار جهت کاهش مصرف انرژی در ساختمان به خصوص در اقلیم های گرم، کمک شایانی به کنترل میزان مصرف انرژی می کند. روش ها: پژوهش حاضر قصد دارد عملکرد تهویه هواکشی را در قالب شرایط موجود ساخت و ساز در ساختمان های 4 طبقه بررسی کند. از طرف دیگر این پژوهش از بررسی های موجود برای تهویه هواکشی که غالبا جنبه ی مکانیکی دارند فراتر رفته است و براساس کابرد هواکش در معماری به بررسی پرداخته است. بخش اول مطالعات به صورت کتابخانه ای بوده و مدل سازی با استفاده نرم افزارهای پیشرفته ی انرژی انجام شده است. یافته ها: مطالعات به بررسی موقعیت هواکش و چرخش زمین در بخش مسکونی شهرستان دزفول و همچنین تغییرات مصالح هواکش پرداخته شده است. توده ی رایج برای ساخت و ساز در این بخش از شهر 10 * 20 مترمربع می باشد. باتوجه به بررسی ها در جهت گیری های خمتلف ساختمان، یافته ها نشان می دهد که تغییرات مصالح هواکش بر روی عملکرد هواکش تاثیر دارد. نتیجه گیری: نتایج شبیه سازی نشان داد که تغییرات مصالح و چرخش در سایت می تواند باعث تغییر عملکرد هواکش شود. مشخصا عملکرد شیشه می تواند بهتر از آلومینیوم باعث افزایش سرعت هوا شود. اما موقعیت هواکش در پلان تفاوت چشمگیری را عملکرد هواکش ایجاد نمی کند.
سازه متحرک دو جهته با قابلیت انطباق پذیری (ترکیب مفصل جلو و عقب رونده به همراه ساختار اتصال دهنده)
حوزههای تخصصی:
معماری متحرک و محیط های انطباق پذیر از موارد قابل توجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباق پذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچک ترین جزء تا بزرگ ترین بخش آن را در برمی گیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمع آوری داده های محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهش های پایه، به دنبال توسعه روش های موجود است. مهم ترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکان های باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسب ترین این احجام یعنی هشت وجهی و بیست وجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسه های چندوجهی و مدل سازی آن در نرم افزار راینو 6 و امکان سنجی از طریق نرم افزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان به وسیله سیستم عامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسه های هشت وجهی و بیست وجهی می توان به ساختار مدولاری دست یافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانه ای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشت وجهی فشرده و بسته است و از دو جهت می تواند به حالت بیست وجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و به این ترتیب می تواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار می گیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد می کند.
بررسی فضا-زمان مبنای حفاظت میراث معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۷
179 - 191
حوزههای تخصصی:
میراث معماری پیوستار فضا-زمانی است که در تعامل انسان و فضا در زمان شکل گرفته و تمایز و تداوم خود را تعریف کرده است. ارزش های وابسته به ابعاد فضا و زمان این پیوستار، منجر به شکل گیری مفهوم و امرِ حفاظت آن در تعامل با مفهوم توسعه و امرِ تغییر شده است. فرایند حفاظت و توسعه بایستی منجر به تداوم این پیوستار فضا-زمانی و ارزش های آن شود. بر این اساس، مقاله پیش رو با هدف اصلی بیان ذهنیت و فعلیت حفاظت و توسعه معماری تاریخی نسبت به عناصر تعریف کننده معماری: فضا و زمان، به سؤال اصلی «آیا فرایند حفاظت و توسعه معماری تاریخی، توانسته است پیوستار فضا-زمانی آن را در زمان تداوم بخشد؟»، با رویکرد کیفی و روش استدلال منطقی و شیوه کتابخانه ای پاسخ می دهد. یافته ها نشان می دهد که در سیر تاریخی حفاظت و توسعه، معماری فضایی سه بعدی که بر آن زمان خطی عارض می شود پنداشته شده است و بر این اساس، دو دیدگاه کلی نسبت به این پیوستار فضا و زمان شکل گرفته است: یکی، جدایی زمان از فضا در طی زمان و محصول زمان گذشته بودن فضا، و دیگری، جدایی زمان گذشته از فضا در طی زمان و محصول زمان حال و آینده بودن پیوستار فضا و زمان. در دیدگاه دوم، پیوستارهای فضا و زمانی به تعداد فرایند های حفاظت و توسعه بازتولید می شود. نتیجه حاکی از آن است که حاکمیت دیدگاه خطی و عینی بر «زمان»، تقدم فضا بر زمان و عدم ورود زمان به جوهره پدیده ها و جدایی زمان از فضا، باعث عدم تداوم پیوستار فضا-زمانی در زمان شده است.
تحلیل همبستگی عوامل کلان مقیاس محیط طبیعی و مصنوع با شدت جزایر گرمایی شهری؛ نمونه مورد مطالعه: کلانشهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
17 - 32
حوزههای تخصصی:
جزیره گرمایی شهری (UHI) یکی از مهمترین مشکلات شهرها در قرن جدید است که در نتیجه شهرنشینی و صنعتی شدن ایجاد شده است. شکل گیری جزایر گرمایی تحت تأثیر عوامل مختلف محیط طبیعی و مصنوع شهر است که باعث افزایش درجه دمای یک منطقه شهری در مقایسه با محیط اطراف می شود. مهم ترین عوامل شامل پوشش سبز، پوشش آبی، فشردگی ساخت، نوع کاربری زمین و... است. از این رو این مطالعه با هدف یافتن رابطه بین شدت جزایر گرمایی و عوامل کلان مقیاس محیط طبیعی و مصنوع در کلانشهر اصفهان انجام شده است. سئوالات تحقیق در پنج سناریو برای شهر اصفهان مطرح شده اند. این سناریوها بر مبنای دمای سطح زمین در «چهار فصل سال» و یک سناریو برای بررسی «تفاوت دمای سطح زمین در هنگام جاری بودن رودخانه زاینده رود» در بازه زمانی 2011 تا 2020 بوده و همبستگی آنها با متغیرهای «فشردگی ساخت»، «پوشش سبز»، «پوشش آبی» و «آلودگی هوا» ارزیابی شده است. روش تحقیق در بررسی ادبیات موضوع، روش مروری ساده بوده و در راستای ارزیابی متغیرها و بررسی رابطه میان جزایر گرمایی با متغیرهای مستقل پژوهش از روش ضریب همبستگی پیرسون، در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده و نوع و میزان ارتباط هر عامل با شکل گیری جزایر گرمایی شهر اصفهان شناسایی گردیده است. نقشه های جزایر گرمایی، بر مبنای نقشه های دمای سطح زمین (LST) بر اساس تصاویر ماهواره ای سنجنده MODIS، نقشه ساختار سبز بر اساس پراکندگی پوشش گیاهی (NDVI) و نقشه پوشش آبی بر اساس شاخص نرمال شده پراکندگی آبی (NDWI)، بر مبنای تصاویر ماهواره ای Landsat 8 با پردازش در محیط نرم افزار ENVI 5.3 تهیه شده است. نتایج نشان می دهد در هنگام شب در محدوده شهر اصفهان در تمامی سناریوها، جزایر گرمایی و در هنگام روز، جزایر سرمایی پدید می آید. اصلی ترین عامل تشدیدکننده جزایر گرمایی در شهر اصفهان، فشردگی ساخت (نسبت توده به فضا) است؛ آلودگی هوا نیز ارتباط اندکی با افزایش دمای سطح در هنگام روز و تابش خورشید دارد. آنچه مشهود است، پوشش گیاهی در شهر اصفهان با توجه به شرایط اقلیمی نقش مؤثرتری به نسبت عوامل دیگر در تعدیل جزایر گرمایی شهر دارد.
رویارویی با نامعلومی ها و عدم قطعیت های برنامه ریزی حریم پایتخت به شیوه آینده پژوهی مشارکتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پابرجایی پایین و از بین رفتن مناسبت برنامه های توسعه فضایی در برخورد با شرایط آشوبناک و پیش بینی ناپذیر ناشی از وجود عدم قطعیت ها و نامعلومی هایی که در رویکردهای اثبات گرا شناسایی نمی شوند، بازاندیشی مفاهیم معرفت شناسانه و شیوه های جایگزین فازی را ضروری ساخته است. در مصوبات قانونی موجود، حریم 1200 کیلومترمربعی کلانشهر تهران، با همه پیچیدگی ها و شباهت هایی که به یک منطقه شهری چندگرهی دارد، با سایر شهرهایی که مناسبات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن بسیار ساده تر است یکسان انگاشته شده است. برای رویارویی با این چالش مفهوم گستره تر حریم شش هزار کیلومتری پایتخت در گفتمان نظام برنامه ریزی این منطقه کلانشهری مطرح شده است که تاکنون به دلایل متعدد محقق نشده است؛ اما تهیه طرح آن در دستورکار مدیریت شهری قرار گرفته است. بر این اساس، در مقاله پیش رو کوشیده شده است به شیوه ی نوین کارگاه آینده پژوهی و با نیت تصویرسازی آینده های محتمل پیشِ روی امر هدایت و کنترل مداخلات این محدوده، با نظرداشت انواع عدم قطعیت ها و نامعلومی های ناشی از شرایط ژئوپلتیک جهانی، تحریم ها، پیشرفت های فناورانه، تضادها و تعارضات قانونی و تفرق نهادی، روایت های چندگانه ای به شیوه سناریونگاری و تحلیل ساختاری ارائه شود. در تشخیص پیش ران های اثرگذار بر آینده حریم پایتخت از ذهن کاوی عمیق 13 کنش گر نهادی و متخصص اصلی شهر تهران بهره گیری شده است. نتیجه ترسیم طیفی از سناریوها و روایت نگاری 3 سناریوی خوش بینانه حریم آرمانی و پیشرو، سناریوی بدبینانه حریم بحرانی و فروپاشیده و سناریوی میانه حریم امیدوار، رقابت پذیر و فعال است. توجه به این سناریوها در فضای تصمیم گیری و برنامه ریزی حریم پایتخت منجر به تاب آوری و پابرجایی بیشتر راهبردها و سیاست های آتی توسعه فضایی آن خواهد گشت.
ارزیابی میزان تحقق پذیری چشم اندازهای توسعه شهری برمبنای نگرش شهروند و کارشناس شهری (مطالعه موردی: شهر بندر انزلی)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: چشم انداز توسعه شهری به عنوان یک عنصر حیاتی برای رشد و پیشرفت شهرها به شدت اهمیت دارد. بدون چشم انداز مشخص و جامع، تصمیم گیری های مربوط به توسعه شهری به صورت پراکنده و گاهاً تصادفی انجام می شود. این موضوع باعث تضییع فرصت های مناسب و بروز مشکلات جدی در آینده منجر شود.هدف پژوهش: هدف این پژوهش ارزیابی میزان تحقق پذیری چشم اندازهای توسعه شهری بر اساس نگرش شهروند و کارشناس شهری در شهر بندر انزلی است. روش شناسی: این پژوهش، کاربردی و از نظر نگرش، توصیفی-تحلیلی است. حجم نمونه آماری از روش کوهن، 355 نفر تعیین شده است. نمونه گیری در پژوهش حاضر بصورت نمونه گیری احتمالی و از نوع روش نمونه گیری طبقه ای است. جهت دستیابی به اهداف و سوالات پژوهش نیز از نرم افزار SPSSو آزمون لوین، تی دو نمونه مستقل و میانگین داده ها استفاده شده است. یافته ها و بحث: میانگین چشم اندازهای توسعه شهری بندر انزلی بیشتر از حد متوسط هستند که در این بین چشم انداز V1 «انزلی شهری با مشارکت مطلوب میان مدیریت شهری، شهروندان و سازمان های مردمی»، با میانگین کلی 79/3 از دیدگاه هر دو گروه، بیشترین ارزش را بدست آورد و چشم انداز V4 «انزلی شهری موفق در توسعه فعالیت های شیلات مانند پرورش ماهی» با میانگین کلی 15/3 براساس نظرات دو گروه آماری، کمترین میانگین و ارزش گذاری را کسب کردند. در تمامی چشم اندازهای توسعه شهری بجز چشم انداز «V4» بدلیل سطح معناداری بیشتر از 05/0 در سطح اطمینان 95 درصد، فرض H1 رد و فرض H0 تایید می شود. به عبارتی، تفاوتی در میانگین دو گروه وجود ندارد.نتیجه گیری: چشم انداز توسعه شهری به عنوان یک ابزار استراتژیک می تواند به مدیران و برنامه ریزان شهری کمک کند تا راهبردهای مناسبی را برای مدیریت بهینه و پایدار شهرها شکل دهند. در این بین مشارکت مطلوب بین مدیریت شهری، شهروندان و سازمان های مردمی در توسعه شهری انزلی بسیار ارزشمند است و بهبود کیفیت زندگی شهروندان و توسعه پایدار شهر را تضمین می کند.
واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳
85 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حافظت از محلات تاریخی ایران باوجود ارزش های غنی، یکی از چالش های اساسی درزمینه شهرسازی است.باتوجه به تغییرات ساختاری،کالبدی و...در بافت های تاریخی در دوران معاصر و در نتیجه تضعیف روابط اجتماعی درون محلات،این مساله،خود را به مثابه یکی از چالش های جدی پیش روی برنامه ریزان شهری نشان داد.این چالش، نیاز به بازآفرینی محلات براساس مکتب نوشهرسازی و احیای هویت تاریخی آن ها را مطرح می کند.هدف پژوهش: هدف، واکاوی مفهوم محله در محلات تاریخی ایران مبتنی بر اصول نوشهرسازی است که از نوع بنیادی بوده و برای دستیابی به مفاهیم اصلی مرتبط با بازتولید مفهوم محله در مکتب نوشهرسازی،بررسی ویژگی های آن از طریق بازخوانی و تحلیل مطالعات موجود ضروری است.روش شناسی: روش تحقیق، کیفی و مبتنی بر تکنیک های مرور نظام مند، مطالعه تطبیقی و روش پژوهش اِسنادی استفاده شد. یافته ها و بحث: در راستای هدف اصلی، دو هدف فرعی مطرح شد:1)استخراج اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران و مقایسه آن ها با اصول نوشهرسازی.با استفاده از مرورسیستماتیک،قواعد شهرسازی در محلات تاریخی ایران بر اساس اصول مکتب اصفهان تعریف و سپس مفهوم محله در گذشته و حال بر اساس6متغیر مقایسه شدند.متغیرها؛شامل:مفهوم، تعریف، جایگاه، ساختار هندسی،عنصر شاخص و اصول شکل دهنده بودند.2)از مرور سیستماتیک و روش تحلیل مضمون و با کمک روش اِسنادی به منظور مقایسه تطبیقی این اصول باهم، تعداد 10 شاخص استخراج گردید که نشان دهنده هم پوشانی این اصول بایکدیگر میباشد که عبارتند از: پیوستگی، مرکزیت و قلمرو محله اى، پیوند میان شبکه راه های بین شهری با شبکه گذرهای اصلی محلات، سلسله مراتب دسترسی، سلسله مراتب فضایی، انعطاف پذیرى ساختارکالبدی، ساختاراجتماعى قوی ،پایداری و معماری با هویت .نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اصول نوشهرسازی شباهت های زیادی با اصول شهرسازی در محلات تاریخی ایران دارند و این تشابهات منجر به استخراج اصول ده گانه شد که تداعی اصول شهرسازی بومی و ایرانی است.در نتیجه می توان به محله ای دست یافت که با احیاء میراث به جامانده، هویت تاریخی و متعاقب آن هویت ایرانی- اسلامی خود را علاوه براینکه حفظ می-نماید، ویژگی های محله های معاصر را با توجه به نیاز امروز ساکنان آن طراحی و برنامه ریزی می کند.
تبیین و ارزیابی سطوح سلسله مراتبی و قلاع کانونی قرون میانی اسلامی(قرن 6 تا 8 ه.ق) در قهستان قدیم، شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قهستان به دلیل موقعیت سوق الجیشی و قرارگیری در مسیرهای ارتباطی، بافتار جغرافیایی کوهستانی، دوری از دستگاه خلافت و منابع معدنی غنی آن همواره در بازه زمانی قرون میانی اسلامی مورد توجه گروه های مختلف سیاسی-مذهبی مثل فرقه اسماعیلیه، بوده است. در این منطقه 48 قلعه از این دوران شناسایی شده که بیشتر آنها روی ارتفاعات و قله کوه ها ساخته شده اند. ساختار این گونه قلعه ها بر اساس محدوده و چشم انداز جغرافیایی کوه ها و قله ها شکل گرفته و به نظر می رسد که عوامل جغرافیایی در ایجاد این آثار تأثیر داشته است. روش گردآوری اطلاعات این پژوهش، از طریق کتابخانه ای بوده و از روش پژوهش توصیفی از نوع پس رویدادی استفاده شده است. هدف از این مقاله تحلیل سطوح سلسله مراتبی و مکان مرکزی قلعه های قرون میانی اسلامی قهستان، با توجه به عوامل محیطی و جغرافیایی و با استفاده از نرم افزار Arc GIS و تحلیل خوشه ای از نرم افزار SPSS است. در این تحلیل از عوامل محیطی مانند فاصله از منابع آب و جاده ها، نوع کاربری اراضی، ارتفاع از سطح دریا، ارتفاع قلعه ها از سطح زمین های اطراف، محل قرارگیری قلعه ها نسبت به درجه شیب و جهت، نوع خاک، بارش و نوع اقلیم استفاده شد. با توجه به تحلیل های آماری با روش خوشه ای چنین مشخص گردید که یک الگوی سه رتبه ای با مرکزیت قلعه کل حسن صباح، قلعه کهن دژ نهبندان و کوه قلعه فردوس در میان قلعه های این دوران قهستان وجود دارد و متون و منابع تاریخی نیز تا حدودی آن را تائید می کنند؛ اما بیشتر قلعه های این دوران منطقه در رتبه دوم قرار دارند. در نهایت در پایین ترین رتبه نیز تنها یک قلعه با نام قلعه زری قرار گرفته است که در واقع این قلعه از نظر موقعیت قرارگیری آن در چشم انداز محیطی با دیگر قلعه های منطقه متفاوت است.
Impact of Southern Window-to-Floor Area Ratios on the Thermal Performance of the Settlement in the Hot and Dry Climate (Case Study: Kashan City)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۴ - Serial Number ۵۰, Autumn ۲۰۲۳
87 - 96
حوزههای تخصصی:
A major party of generated energy is now used for heating and cooling buildings. Hence, it is beneficial to apply solutions that reduce the thermal load of buildings. However, solutions for energy consumption reduction always face barriers. Optimizing window proportions in energy consumption saving is highly influential in this case. The window is one of the main components that receives solar radiation energy but also serves as a thermal bridge transmitting energy from interior to exterior space. This s tudy inves tigates the climate conditions of Kashan. It determines materials as cons tant variables to examine the impact of southern window-to-floor area ratios on the thermal performance of settlements in hot and dry climates to achieve higher efficiency of this element using simulation of different models through EnergyPlus software. This s tudy then examines the cooling and heating load created in interior space considering variable elements of ratios, window elongation, and window-to-floor ratio, using single and double-glazed glass and its analysis considering meteorological data of this city using EnergyPLus software. Finally, the mos t optimum southern window-to-floor ratio was determined. This s tudy aims to achieve efficiency and the highes t impact of the southern side's window of a building on the thermal performance of the building by simulating various models through EnergyPlus software. This s tudy has used the descriptive-analytical method, then analyzed the obtained results, and las tly outlined the priority of application among models as follows:1.38 ratio, 1 ratio, and 1.95 ratio. In contras t, the mos t optimum window ratio is a 15% window-to-floor ratio with 1.38 proportions and eas tern and wes tern elongation using double-glazed glass.
آنالیز حساسیت ویژگی های ساختاری برعملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای با تهویه طبیعی در اقلیم گرم و خشک ایران (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
103 - 118
حوزههای تخصصی:
نمای دوپوسته یک عنصر معماری جذاب از نظر بصری است. فرایندهای فیزیکی در نمای دوپوسته پویا و در برهم کنش مداوم با یکدیگر هستند و به ویژگی های هندسی و حرارتی عناصر مختلف نما بستگی دارند. متغیرهای مستقل موثر در عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای باتهویه طبیعی، شامل عمق حفره، سطح مقطع دریچه ها، جنس، موقعیت و زاویه سایه بان و جنس شیشه ها و متغیر های وابسته شامل، دمای شیشه داخلی، سرعت جریان هوا و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی است. هدف این مقاله، تعیین میزان تاثیر هر کدام از متغیرهای مستقل بر عملکرد حرارتی نمای دوپوسته جعبه ای دارای تهویه طبیعی در فصل تابستان است. برای تحلیل رفتار حرارتی نما، شبیه سازی با استفاده از نرم افزار فلوئنت انجام شد. نتایج نشان داد، استفاده یاعدم استفاده ازسایه بان، بیشترین تاثیر رادر تغییرات دما (تا3.7%) و شار گرمایی عبوری ازشیشه داخلی (تا%61) و سطح مقطع دریچه ها، بیشترین تأثیر را بر سرعت جریان هوا درحفره میانی (تا115%) دارند.
بهبود سیرکولاسیون بناهای فرهنگی با فرم یابی مدل استریوتومیک و معیارهای پیش بینی کننده نحوفضا (مطالعه موردی: پردیس سینما ملت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
53 - 64
حوزههای تخصصی:
طراحی پلانهای طبقات و سیستمهای گردشی برای جهتیابی کارآمد، بهعنوان یکی از مسائل مهم طراحی مورد توجه معماران است. در این مطالعه، از روش الگوی حرکت دایرهای مبنی بر سهولت مسیریابی با روش تکنیک نحو فضا، جهت تعیین الزامات طراحی و فرمیابی مدل استریوتومیک استفاده شده است. این پژوهش از منظر هدف، کاربردی و ماهیت با روش تحلیلی و میدانی به شیوه آمیخته طبقهبندی شده است. درگردآوری دادههای پژوهشی از مطالعات کتابخانهای و نرمافزارهای شبیهسازی به کار گرفته شده است. برای تحلیل آزمونهای نقشه محوری، گراف نمایانی نحو فضا، شاخصهای اتصال، و همپیوندی و برای فرمیابی مدل، از نرمافزار راینو استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دادند که طرح حرکت شعاعی با ویژگی شاخص فضای میانی مرکزی با بیشترین مقدار در هر دو آزمون باعث سهولت مسیریابی براساس تحلیلهای نحو فضا است. بنابراین فضای میانی مرکزی بهعنوان پارامتر اصلی طراحی در ارائه مدل استریوتومیک مورد توجه قرار گرفته است.
ارائه مدل مفهومی منظر سلامت برمبنای مکانیزم های ادراکی/ تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۶۵-۵۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه قصد دارد تا با مرور برخی تئوری های مهم و تعیین کننده در رابطه بین منظر و سلامت به یک مدل مفهومی کل نگر از رابطه سلامت در حوزه منظر دست یابد. روش ها: تنوری ها در زمینه منظر سلامت با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی در دو دسته مورد بررسی قرار گرفتند: دسته اول به بررسی مکانیزم های موجود در رابطه بین سلامت و منظر و چرایی تاثیرات منظر بر سلامت افراد می پردازد. حال آنکه دسته دوم با بررسی ابعاد کمی و کیفی مناظر سعی می کند تا اثرات آنها را بر سلامت افراد بسنجد. یافته ها: بررسی ها نشان دادند که تئوری های مرتبط در این زمینه که در ابتدا بر پایه وجهی صرفا عینی یا ذهنی شکل گرفته اند، بتدریج و در سیر تکامل خود به نوعی با مفهوم جامع و کل نگر منظر همگرا شده و بر وجوه توامان عین و ذهن در بررسی منظرسلامت تاکید دارند. این امر سبب شکل گیری رویکردی در حوزه منظر شده که با پررنگ دانستن نقش فرد، جامعه و محیط، سلامت منظر را امری نسبی دانسته که از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. نتیجه گیری: حضور عاملیت فردی (مهارت ها و ظرفیت های تطبیقی یک فرد) و ابعاد اجتماعی- محیطی در تعریف امروزی سلامت در سایر حوزه ها، نشان دهنده وجود یک توافق بین رشته ای و صحتی بر این همگرایی است. این مقاله نشان می دهد که با اتکا بر ادراک می توان این وجوه به ظاهر متضاد را در کنار هم قرار داده و به مدلی معنادار و کل نگر در رابطه با منظر سلامت دست یافت.
Determining the Influential Components on the Continuity of 'Iranian Architectural Identity' during the first Pahlavi Era (Case Study: The Selected Buildings in Tehran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
63 - 76
حوزههای تخصصی:
Iranian architecture started to develop at the beginning of the Pahlavi era, and a historical gap happened between what was identified as traditional and contemporary architecture. Meanwhile, some efforts were made to establish a connection with the identity of Iranian architecture, which this confrontation has been extended up to now. This study aims to explain the factors affecting the continuity of architectural Identity to reconsider how the Identity of Iranian architecture started to extend and continue during the first Pahlavi era. The qualitative research method, an interpretive-historical type, was adopted for this study, and to deal with the Identity, library resources have been used to analyze the selected buildings in Tehran city as a case study by determining the relevant theoretical framework using the bibliographic research, and both field and visual interpretations. The continuity of Identity in architecture initiates through the objective encounter with the building's physical structure, through its physical characteristics and recognition. Then it will be realized by the audience's vision according to the thought processes and eventually by comprehension and cognition within the life current, events and determining its location. The Identity of Iranian architecture during the first Pahlavi era has been continued by reviving the nationalistic and ancient styles. This has influenced the idea of architecture relying on Iran's historical and cultural memory. Despite their representation in new functions, some of these identical concepts have continued.
Investigating the Compliance of Passengers' Mind Map with the Spatial Structure of Airport Terminals (Case Study: Kermanshah International Airport)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۱ - Serial Number ۴۷, Winter ۲۰۲۳
91 - 100
حوزههای تخصصی:
Ease of routing is one of the most important principles in the design of public spaces. Such spaces can provide higher desirability when they can communicate with numerous users. This study aims to find the components affecting the mental image, to investigate the compliance of the mental map of passengers from the terminal, and the effect of the variables of gender, education, and the number of trips on the mental map. The results in the theoretical part reached four main components: body, readability, meaning, and attractiveness, each of which includes six subsets. Then, by studying these components, a questionnaire was developed and distributed among the passengers. Software analyses were performed by SPSS. The results of the one-sample Chi-square test to check the compliance rate of the mind map showed that the mind map of passengers in terms of the body, meaning, and attractiveness is undesirable. However, the readability of the airport is desirable. The effectiveness of gender, education, and the number of trips on the mind map was reported to be 0.34, 0.14, and 0.27, with a coefficient of determination of 25%, respectively, indicating that the above variables explain 25% of the variance of the mind map. According to the t-tests of independent female samples, there was a clearer mind map in all components, and the analysis of the variance test shows that the higher the number of trips and the level of education, the clearer the mind map.