فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲٬۲۸۱ تا ۳۲٬۳۰۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
11 - 25
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر که به روش مروری – کتابخانه ای به نگارش درآمده، تلاشی است که در گام اوّل، ابعاد دو سازه ی فراشناخت و تفکّر انتقادی را از دیدگاه متخصّصان تبیین کرده، و در گام دوم به بررسی انواع رابطه ی بین فراشناخت و تفکّر انتقادی بر اساس پژوهش های صورت گرفته پرداخته است. به منظور صرفه جویی در زمان و به روز بودن پژوهش های بررسی شده، صرفاً پژوهش های فارسی از سال 1396 تا 1401 و لاتین از سال 2016 تا 2022 مورداستفاده قرار گرفت. یافته های گام اوّل نشان داد برای هر یک از مقوله ها، بر اساس بنیان های نظری موجود، متخصّصان تعاریف، ایده ها، مؤلّفه ها، و راهبردهای متنوّعی را ارائه کرده اند. نتایج حاصل از بررسی های گام دوم نیز نشان داد بین فراشناخت و تفکّر انتقادی طیف پیوستاری از انواع رابطه شامل: جدایی و بی ارتباطی دو سازه از یکدیگر، نقش تقویتی یک طرفه بین سازه ها، نقش کاهشی یک طرفه بین آن ها، نقش پیش نیاز یا پیش بین یکی از سازه ها برای دیگری، نقش تقویتی دوطرفه و تعاملی، ارائه ی دو سازه در یک مدل، و ارائه ی دو سازه برای تبیین یا بررسی متغیّر دیگری برقرار است. در پایان نیز بر اساس یافته ها و ادبیات نظری، ابهامی در مورد رابطه ی واقعی بین فراشناخت و تفکّر انتقادی مطرح گردید، و بر مبنای همین ابهام، پیشنهاد شد که پژوهشگران با دقّت و حسّاسیت بیشتری با این دو مقوله برخورد کرده و با توجّه به شرایط پژوهش و ویژگی های جمعیت شناختی، نوع رابطه ی بین این سازه ها را مشخّص کنند.
اثربخشی تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز (TDCS) بر توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
236 - 247
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف تعیین اثربخشی تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز بر توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا انجام شد. روش مطالعه از نوع آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد نابینایانی بود که در 6 ماهه دوم سال 1400 عضو انجمن نابینایان و مدرسه استثنایی باغچه بان شهرستان بستان آباد آذربایجان شرقی بودند، از بین آن ها به 30 آزمودنی به روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس ملاک های ورود و خروج به عنوان افراد گروه نمونه انتخاب شدند. اعضای هر دو گروه به صورت انفرادی مورد پیش آزمون با استفاده از آزمون اعداد دایکوتیک، و آزمون جملات رقابتی قرار گرفتند، سپس مداخله با استفاده از دستگاه تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز بر روی اعضای گروه آزمایش اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره بر روی نرم افزار SPSS نسخه 24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز موجب افزایش میانگین نمرات توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا شده است. یافته های پژوهش نشان داد که تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز تأثیر معنی داری بر بهبود توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا دارد؛ بنابراین می توان از طریق روش تحریک با جریان الکتریکی مستقیم مغز، توجه انتخابی و ادراک شنیداری افراد نابینا را بهبود بخشید.
دیوارنوشته های دوران انقلاب اسلامی ایران؛ مطالعه ای مبتنی بر حوزۀ چشم انداز زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
87 - 109
حوزههای تخصصی:
چشم انداز زبانی حوزه ای در جامعه شناسی زبان است که به مطالعه متون نوشته شده در فضای عمومی می پردازد. در این حوزه مفاهیمی همچون الگوی بالا-پایین، الگوی پایین-بالا، نشانه های اطلاع رسانی و نشانه های نمادین و چندزبانگی مطرح اند. با توجه به اهمیت دوران انقلاب اسلامی در تاریخ معاصر ایران، در این پژوهش دیوارنوشته های ماه های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 از منظر حوزه نوین چشم انداز زبانی بررسی می شوند. پیکره تحقیق کتاب تصاویر دیوارنوشته های انقلاب است که در سال 1361 منتشر شده است. یافته ها نشان می دهد تمام 150 نشانه زبانی مندرج در پیکره تحقیق تابع الگوی پایین-بالا هستند؛ چرا که همگی توسط شهروندان نوشته شده اند. از منظر کارکرد دیوارنوشته ها، 115 دیوارنوشته کارکرد نمادین دارند و 35 دیوارنوشته با هدف اطلاع رسانی درباره تحولات انقلاب نوشته شده اند. دیگر یافته جالب توجه این است که فارسی، زبان غالب دیوارنوشته هاست و شش مورد از آن ها به زبان انگلیسی و یک مورد نیز به زبان اسپانیایی است و در مواردی عبارات عربی نیز مشاهده می شود. همچنین، مشخص شد چشم انداز زبانی تهران در دوران انقلاب اسلامی بستری برای اسطوره سازی و نیز نوآوری های زبانی فراهم کرده است.
بررسی اثربخشی طرح واره درمانی هیجانی گروهی بر افزایش سلامت روان دختران مجرد بدون سابقه ازدواج
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
465 - 471
حوزههای تخصصی:
ازدواج واقعه ای اجتماعی، زیستی و فرهنگی است که نقش بنیادینی در برآورده ساختن نیازهای اساسی انسان دارد. بالا رفتن سن ازدواج فشاری شکننده بر زندگی دختران مجرد ایجاد می کند و سلامت روان دختران را تحت تأثیر قرار می دهد. چنانچه سلامت روان مورد غفلت قرار بگیرد، آسیب هایی جبران ناپذیر خواهد داشت. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی طرح واره درمانی در افزایش سلامت عمومی روان در دختران مجرد بدون سابقه ازدواج می باشد. این مطالعه به روش شبه تجربی بود و با استفاده از روش پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه انجام شد. 36 نفر از دختران مراجعه کننده به مراکز روان شناسی در مشهد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. ابزارهای موردسنجش، پرسشنامه سلامت عمومی روان بود؛ که با این پرسشنامه سطح سلامت روان در جنبه های مختلف از قبیل اضطراب، نشانه های جسمانی، اختلال در کارکرد اجتماعی و افسردگی سنجیده شد. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان دادند میانگین نمره های سلامت عمومی روان گروه آزمایش در پس آزمون نسبت به پیش آزمون افزایش معناداری داشت و همچنین نسبت به گروه گواه افزایش معناداری یافت. همچنین نمرات گروه آزمایش در مرحله پیگیری به طور معناداری بالاتر از نمرات پیش آزمون بود؛ به عبارت دیگر، طرح واره درمانی سلامت عمومی روان در دختران مجرد را به طور معناداری افزایش داد.
تدوین مدل کیفی شایستگی حرفه ای حسابرسان از دیدگاه شرکای موسسه حسابرسی و مدیران جامعه حسابداران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۹۳
205 - 221
حوزههای تخصصی:
شایستگی مدیران یکی از نکات مهم در کیفیت حسابرسی است. ﻫﺪف اﺻﻠﯽ ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ، تبیین ابعاد شایستگی حرفه ای ﺣﺴﺎﺑﺮﺳان و شناسایی پیامد های حاصل از آن ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از رویﮑﺮد مبتنی بر ﻧﻈﺮیﻪ داده ﺑﻨﯿﺎد است، که می تواند به عنوان یک جریانِ فعال و مستمر، موجب تقویت رهبری و در نتیجه کیفیت حسابرسی ش ود. ﭘﮋوﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ از نوع پژوهش های ﮐﯿﻔﯽ است، لذا مصاحبه ژرف نگر و نیمه س اخت یافته ﺑﺎ 15 ﻧﻔﺮ از ﺷﺮﮐﺎی ﻣﺆسسه های ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ و ﻣﺪیﺮان ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺣﺴﺎﺑﺪاران رﺳﻤﯽ ایﺮان ﮐﻪ ﺑﺎ استفاده از رویکرد نمونه گیری هدفمند و با روش ﮔﻠﻮﻟﻪ ﺑﺮﻓﯽ اﻧﺘﺨﺎب و طی سال 1401 انجام شد. ﻧﻤﻮﻧﻪﮔﯿﺮی ﺗﺎ ﻣﺮﺣﻠﻪ اﺷﺒﺎع ﻧﻈﺮی در اﻃﻼﻋﺎت ﮔﺮدآوری ﺷﺪه اداﻣﻪ یﺎﻓﺖ. برای به دست آوردن اعتبار و پایایی تحقیق از برخی از روش هایی که برای اعتباربخشی به مدل و نتایج تحقیق کیفی استفاده می شود، مانند: زاویه بندی (اجماع/مثلث سازی)، کنترل اعضا (بررسی توسط اعضا) و ارزیابی بر اساس 10 شاخص "مقبولیت" استراوس و کوربین، استفاده شد. سپس ابعاد شایستگی حرفه ای ﺣﺴﺎﺑﺮﺳان در قالب شرایط ﻋﻠّﯽ، شرایط زمینه ای و شرایط مداخله گر، تحلیل و بر اساس راهبرد های موجود و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ الگوی پارادیمی فرآیند شکل گیری شایستگی حرفه ای حسابرسان، ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی حاصل از آن شامل پیامد هایی در ُبعد کارایی و اثر بخشی و پیامد هایی در بعد رفتاری ( پاسخگویی و اعتماد) ﺗﺪویﻦ و در ﺑﺨﺶ ﮐﻤّﯽ تحقیق، ﺑﺮای برازش مدل، ﭘﺮﺳﺸﻨﺎﻣﻪی محقق ساخته، ﻃﺮاﺣﯽ و بین ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﺎن توزیع گردید و ﺑﺎ روش ﻣﻌﺎدﻻت ﺳﺎﺧﺘﺎری و ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﻧﺮم اﻓﺰار لیزرل به تجزیه و تحلیل آن پرداخته و در نهایت، ﻧﺘﺎیﺞ ﻣﺮﺣﻠﻪ کمی برازندگی مدل را تأیید نمود.
ارزیابی پیش فرض های خداشناسی از منظر برخی روشنفکران دینی در برداشت از قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
167 - 188
حوزههای تخصصی:
پیش فرض ها و باورهای ذهنی مفسر به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در تفسیر او از متون تأثیرگذار است. برخی از مفسران تأثیر پیش فرض ها در تفسیر متون را نمی پذیرند و برخی دیگر آن را ضروری می دانند. آقای مجتهدشبستری بر اساس هرمنوتیک فلسفی، وجود پیش فرض را در تفسیر قرآن ضروری می داند و معتقد است بدون آن، فهم هیچ متنی محقق نمی شود. از مهم ترین پیش فرض های مجتهدشبستری در برداشت از قرآن، پیش فرض های خداشناسی اوست. وی با سه پیش فرض اساسی درباره خداوند، به سراغ فهم قرآن رفته؛ خداوند اثبات ناپذیر است؛ انسان در مواجهه با خدای نامتشخص قرار دارد؛ به دلیل عدم وجود ساحت زبانی در خدا نمی توان اعتقاد به وحی زبانی داشت. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی، نقدهای وارد بر سه پیش فرض خداشناسی مجتهدشبستری را بررسی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که پیش فرض های وی به دلیل تناقض درونی و مخالفت با عقل قابل پذیرش و تعمیم به تفسیر صحیح قرآن کریم نیست.
پیش بینی شدت علائم بیماران مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیر بر اساس ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
تحقیقات علوم رفتاری دوره ۲۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۴)
680 - 692
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سندروم روده تحریک پذیر یک بیماری مزمن عملکردی است که متأثر از عوامل مختلفی می باشد. علی رغم تأثیر ویژگی های شخصیتی در سیر این بیماری، پژوهش های اندکی به بررسی تأثیر ویژگی های شخصیتی بر شدت علائم این بیماری پرداختند؛ لذا این پژوهش با هدف پیش بینی شدت علائم بیماران مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیر بر اساس ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت انجام شد.
مواد و روش ها: روش این پژوهش از نوع توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه ی بیماران مبتلا به سندروم روده ی تحریک پذیر مراجعه کننده به یک مطب خصوصی متعلق به پزشک فوق تخصص دستگاه گوارش و کبد شهر اصفهان در سال ۱۴۰۰ بود که با روش نمونه گیری در دسترس و بر اساس معیارهای ورود و خروج بود که 242 نفر با استفاده از جدول مورگان انتخاب شدند. آزمودنی ها به دو پرسشنامه سرشت و منش و پرسشنامه شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر پاسخ دادند. تحلیل داده ها ازطریق همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام با استفاده از SPSS 22 صورت پذیرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد، 3/54 درصد از واریانس شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر توسط ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت تبیین می شود. از بین ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت به ترتیب خودراهبری ،نوجویی،اجتناب از آسیب، خودتعالی و پاداش خواهی دارای بیشترین میزان تأثیر بر شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر و قابلیت پیش بینی آن را دارند اما ویژگی های پشتکار و همکاری قابلیت پیش بینی شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر را ندارند.
نتیجه گیری: باتوجه به نقش ویژگی های سرشتی و منشی شخصیت در پیش بینی شدت علائم سندروم روده تحریک پذیر، در پیش بینی، پیشگیری، کنترل و درمان این بیماری باید به مسائل شخصیتی نیز توجه ویژه داشت
شبکه های اجتماعی و رابطه آن با هویت انقلابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۴
53 - 72
حوزههای تخصصی:
گسترش تکنولوژی های ارتباطینوین دسترسی جوانان را به شبکه های اجتماعی افزایش داده است.بهره مندی از این پدیده بر الویتها و جهت یابی افراد تأثیر می گذارد.مقاله حاضر که ماحصل یک تحقیق است با این هدف سازمان یافته است که رابطه شبکه های اجتماعی را باهویت انقلابی بررسی نماید.الگوی نظری این تحقیق تلفیقی از نظریات، گیبینز، گیدنز و جیمسون می باشد. فرضیات تحقیق عبارتند از:هر چه افراد بیشتر در معرض شبکه های اجتماعی قرار بگیرند، بیشتر گرایش به ارزش های مدرن پیدا می کنند و از آن طریق هویت انقلابی آنها تضعیف می شود.این تحقیق با روش پیمایش انجام شده است. جمعیت آماری تحقیق،شهروندان بالای 15 سال شهر تهران می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در معرض شبکه های اجتماعی قرار گرفتن رابطه ای مثبت با گرایش به ارزش های مدرن و رابطه منفی با هویت انقلابی دارد.
On the Relationship between Iranian ESP Teachers' Technological Pedagogical Content Knowledge and their Reflective Teaching in Online Classrooms
حوزههای تخصصی:
This study was done to investigate the relationship between technological pedagogical content knowledge and reflective teaching of Iranian ESP teachers in online classrooms. To meet the goals, 254 ESP teachers from different universities in Iran were selected to take part in the study. The technological pedagogical content knowledge and teachers’ reflective teaching questionnaires were used as the main instruments of the study. Pearson correlation and multiple regression were calculated to analyze the data gathered from the questionnaires. The findings showed that the relationship between Iranian ESP teachers' technological pedagogical content knowledge and their reflective teaching in online classrooms was significant and the components of TPCK significantly predicted the Iranian ESP teachers’ reflective teaching. The findings of the study assist ESP teachers to employ technological pedagogical content knowledge to enhance their reflective teaching in the teaching process.
On the Relationship between Iranian Intermediate EFL Learners' Digital Literacy and their Self-Directed Learning Process
حوزههای تخصصی:
Self-directed learning and digital literacy are the most effective issues in the process of foreign language learning. Due to the importance of digital literacy and self-directed learning in the process of foreign language learning, the present study aimed at investigating the relationship between Iranian intermediate EFL learners’ digital literacy and their self-directed learning. For the purpose of the study, 210 male and female Iranian EFL learners from Mashhad English language institutes took part in the study through using convenience sampling method. The digital literacy and self-directed learning questionnaires were distributed among intermediate EFL learners to measure their attitudes towards digital literacy and the self-directed learning process. To conduct the study, a correlational design was used. The results of Pearson Correlation analyses revealed that there was a positive relationship between the Iranian intermediate EFL learners’ digital literacy and their self-directed learning. The results of the multiple regression analyses also showed that information communication technology literacy and information literacy as the two components of the digital literacy questionnaire significantly predicted the Iranian intermediate EFL learners’ self-directed learning. It can be concluded that high levels of digital literacy and self-directed learning tend to result in better academic performance and learning motivation. It is important that educational contexts, as well as lan guage institutes administrators provide opportunities for en hancing learners’ self-directed learning and media literacy and consequently improving EFL learners’ achievement and motivation.
نقش میانجی جهت گیری هدف، مشارکت والدین درفعالیتهای مدرسه و راهبردهای خودنظم بخشی در روابط میان شیوه های تربیتی و انگیزه تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۶
173 - 190
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه، راهبردهای خودنظم بخشی و اهداف پیشرفت در روابط میان شیوه های تربیتی و انگیزش تحصیلی انجام شده است. جامعه آماری شامل همه دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهر بجنورد بودند که از میان آنها 275 دانش آموز به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه های مشارکت والدین، خودنظم بخشی و انگیزش تحصیلی، مقیاس شیوه های تربیتی و جهت گیری اهداف پیشرفت بود. داده ها از طریق روشهای آماری همبستگی و تحلیل مسیر و با نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. نتایج همبستگی نشان داد که ابعاد کنترل و پاسخگویی والدین با انگیزش بیرونی همبستگی منفی داشت، درحالی که با انگیزش درونی، خودنظم بخشی، مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و اهداف پیشرفت همبستگی مثبت داشت. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که پاسخگویی و کنترل والدین از طریق مشارکت والدین در فعالیتهای مدرسه و راهبردهای خودنظم بخشی بر انگیزش تحصیلی اثر می گذارد. همچنین نتایج نشان داد که مشارکت در فعالیتهای مدرسه از طریق خودنظم بخشی و اهداف عملکرد-گرایش و عملکرد-تسلط بر انگیزش تحصیلی اثر می گذارد. والدین کنترل کننده و پاسخگویی که در فعالیتهای مدرسه مشارکت می کنند از طریق الگودهی و اعتباربخشی راهبردهای یادگیری خودنظم بخشی و اهداف تسلط-گرایش و عملکرد-گرایش را در فرزندانشان شکل می دهند که به نوبه خود بر انگیزش تحصیلی تأثیرگذار است.
From Anxious to Assured: A Professional Development Program Unraveling the Transformative Power of Technology Integration for Pre-Service and In-Service EFL Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Technology integration has become increasingly significant in educational contexts, offering promising opportunities for the professional development of teachers, including EFL teachers. This study explored the transformative potential of integrating technology in the professional development of pre-service and in-service EFL teachers in schools, institutes, and universities. The research objective was to examine the impact of technology integration on teachers' anxiety levels and pedagogical practices. Forty-six pre- and in-service teachers (n=23 per group) participated in a comprehensive 10-session professional development program. The procedure included pre-testing the participants for anxiety levels, conducting the program (twice a week; from January to February, 2023), and administering post-tests after a one-semester interval (May, 2023) to assess changes in the teachers’ anxiety levels and pedagogical practices. The quantitative and qualitative findings revealed the compelling benefits of technology integration for the pre-service teachers, as they reported lower anxiety levels and a significant boost in confidence when selecting and utilizing appropriate technological tools, designing engaging digital activities, and effectively managing technology-related challenges. Conversely, the in-service teachers experienced no significant reduction in anxiety. Moreover, they reported fewer advantages from technology integration and tended to adhere to traditional teaching methods, predominantly due to the challenges of altering established instructional strategies. The findings underscore the critical role of prioritizing professional development for in-service teachers, considering their pivotal role in shaping the future landscape of education. Dedicated efforts should be aimed at supporting teachers to integrate technology effectively, foster better teaching practices, and facilitate optimal learning outcomes for EFL students.
The Effect of Regulatory Focus and Reference of Comparison Feedback on EFL Learners’ Achievement Emotions and Achievement Goals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at examining the effects of the feedback types designed based on the regulatory focus theory (i.e., prevention vs. promotion) and reference of comparison (i.e., normative vs. self-referential) on achievement emotions and achievement goals. One hundred intermediate English language learners were assigned to four experimental groups, promotion, prevention, self-referential, normative, and one control group (N= 20 for each). The participants in the experimental groups received feedback based on their assignment for 16 sessions, and their achievement emotions and achievement goals were assessed before and after the intervention. ANCOVA analyses revealed that significant differences existed between the four experimental groups and the control group regarding achievement emotions and achievement goals. Self-referential feedback and promotion feedback increased positive emotions and led students to mastery-approach and mastery-avoidance goal adoption, while normative feedback and prevention feedback increased negative emotions. Furthermore, normative feedback positively affected performance-approach and performance-avoidance goals. Prevention-focused feedback had a positive effect on mastery-avoidance goals. The researchers recommended that teachers use feedback emphasizing learners’ growth and improvement as a means for progress check.
تشبیه چیزی به خودش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
تشبیه یکی از ساده ترین راه های تصویرآفرینی است. سخن شناسان همواره انواع تشبیه را به صورت مبسوط بررسی کرده اند. تشبیه چیزی به خودش ازجمله تشبیهاتِ نایاب در بلاغت به شمار می آید که در نزدِ علمای بیان توجیه ناپذیرمی نماید. به زعم آنها این تشبیه خاصیتِ خیال برانگیزی ندارد و ذهن برای درک آن کوششِ چندانی نمی کند. با وجود این نمونه هایی از تشبیه چیزی به خودش را در ادبیات فارسی می توان ملاحظه کرد. این تشبیه در شعر شاعرانی مانند عطار، نظامی، مسعود سعد، جمال الدین اصفهانی، مولانا، ظهوری ترشیزی، اخوان ثالث و امین پور دیده می شود. بلاغت پژوهان هندی مانند میرزا خان بن فخرالدین محمد، سراج الدین علی خان آرزو و آزاد بلگرامی تأملات دقیقی دربابِ این تشبیه انجام داده اند. مقاله حاضر در استوارداشت این نکته است که تشبیه چیزی به خودش یک سره تهی از ارزش های ادبی نیست و در برخی موقعیت ها می تواند کارکردی خلاقانه داشته باشد. ما در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است به بررسی ابعاد مختلف تشبیه چیزی به خودش پرداخته ایم. ابتدا آرای کتب بیانی مختلف را درباره این شگرد بلاغی بررسی کرده و سپس جزئیات آن را شرح داده ایم. در پایان بحث نیز اغراض این نوع از تشبیه را برشمرده ایم. تنزیه، تأکید و بیان کمالِ عظمتِ ممدوح مهم ترین مقصودِ شاعران و نویسندگان از ساخت تشبیه چیزی به خودش بوده است.
خوانش تطبیقی کارکردهای زبانی در اشعار پایداری جابر الجابری و محمد کاظم کاظمی با تکیه بر نظریه ارتباطی رومن یاکوبسن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۹
37 - 74
حوزههای تخصصی:
عناصر سازه ای فرآیند کلامی در پیام، به عنوان نقش یا کارکردهای متفاوتی ظاهر می شوند که ماهیت و ساختار کلام را شکل می دهند. نظریه ارتباطی، یکی از منسجم ترین طرح های کنش کلامی است که توسط رومن یاکوبسن فرمالیست و نظریه پرداز روس مطرح شده است. الگوی ارتباطی یاکوبسن با شش عامل شکل دهنده در یک کنش ارتباطی آغاز می شود. وجود سه عامل اصلی فرستنده، گیرنده و پیام و سه عامل فرعی زمینه، رمز و تماس در شکل گیری فرآیند ارتباطی ضروری است. جابر محمّد عباس الجابری(مدین الموسوی) از شعرای برجسته مبارز عراقی است. محمّدکاظم کاظمی شاعر مهاجر افغانستانی است که نقش برجسته ای در رشد و بالندگی شعر مقاومت افغانستان داشته است. پژوهش حاضر بر آن است با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی تطبیقی کارکردهای زبانی گفتمان پایداری جابر الجابری و محمّد کاظم کاظمی با تکیه بر الگوی ارتباطی رومان یاکوبسن بپردازد تا با توجه به مؤلفه های ارتباطی در نظریه مذکور بتواند به خوانشی نوین از شعر پایداری این دو شاعردست یابد. یافته های پژوهش بیانگر آنست که نحوه به کارگیری کارکردهای ششگانه زبانی در شعر جابری و کاظمی با توجه به بافت و پیام شعری شان با هم متفاوت است. جابری و کاظمی در انتقال پیام پایداری و مبارزه به ترتیب أهمیت از نقش زبانی ارجاعی، عاطفی، ترغیبی و همدلی بهره برده اند. کارکرد ارجاعی در شعر جابری و کارکرد عاطفی در شعر کاظمی، بارزترین کارکردهای زبانی بکار رفته در گفتمان پایداری این دو شاعر هستند.
تقابل و ترادف های ایدئولوژیک قصیده «ارادة الحیاة» ابوالقاسم الشابی با تکیه بر دیدگاه لسلی جفریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۵
77 - 95
حوزههای تخصصی:
فرآیند های زبانی، همواره در راستای ایجاد مقوله های گفتمانی با دیدگاه هایی مبتنی بر جهان بینی، درگیر ساختن نوعی روایت از جهان هستند. فرآیندهای زبانی تقابل و ترادف نقش مهم و مؤثری در شکل دهی جهان بینی متون دارند. لسلی جفریز (2010) از معدود محققان زبان شناسی است که با شناخت تقابل و ترادف های متنی و چگونگی تنظیم این پدیده متنی در کنار ابزار های تثبیت شده تر تحلیل انتقادی گفتمان، الگویی را برای به دست آوردن بینش از تأثیر جهان بینانه بالقوه متون ترسیم کرده است. جفریز در راستای طرح مؤلفه های سبک شناسی انتقادی خود با هدف تحلیل انتقادی گفتمان به ارائه الگو های توسعه یافته تقابل و ترادف پرداخته است. انواع تقابل های سلبی، انتقالی، تفضیلی، جابه جایی، امتیازی، صریح، موازی و تباین و هم چنین ترادف های ربطی، بیانی و استعاری الگوهای پیشنهادی جفریز در جهت کشف ایدئولوژی پنهان متن است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و با هدف تبیین جهان بینی حاکم بر متن در قصیده «اراده الحیاه» اثر ابوالقاسم الشابی به بررسی فرآیند ساختارهای تقابل و ترادف بر اساس این نظریه پرداخته است. دستاورد پژوهش حاکی از آن است که بررسی روابط مفهومی در ساختار متنی تقابل ها و ترادف های قصیده مذکور در پی ارائه مفاهیم جهان بینانه است. تقابل های شناختی در متن در صدد تبیین مفاهیم گفتمانی؛ از جمله بلندنظری و تنگ نظری، تعالی و پستی، امید و یأس، مبارزه و ایستادگی، زندگی و مُردگی است، هم چنین ترادف ها در پی شکل دهی به اندیشه های مشترک جامعه در مبارزه با ظلم و استعمار است.
تحلیل و بررسی صامت های میانجی در زبان فارسی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان مهمترین نهاد اجتماعی، نظام بسیار پیچیده و گسترده ای است که از طرح ها و الگوهای خاصی پیروی می کند تا در محور زنجیری یا همنشینی، با ترکیب واج ها و خلق واحدهای زبانی بزرگتر، بتواند ایجاد ارتباط را در بین گویشوران ممکن سازد. یکی از مهمترین الگوهای حاکم بر همنشینی واج ها، حضور واج های میانجی، هنگام ترکیبِ تکواژها با یکدیگر است. نظر به این که موقع ترکیبِ تکواژها، در جایگاه های مختلف، واج های میانجی خاصی ظاهر می شود، این پرسش پیش می آید که علت حضور میانجی ها در این موضع چیست؟ چرا در جایگاه های مختلف، از واج های صامت مختلف و متفاوتی به عنوان میانجی استفاده می شود؟ و خاستگاه تنوع حضور واجی های میانجی چیست؟ جستار حاضر در پی آن است که به شیوه توصیفی و تحلیلی با رویکرد زبان شناختی و تاریخی این مقوله را مورد کندوکاو قرار دهد. نتایج به دست آمده، نشان می دهد که در زبان فارسی ده واج میانجی وجود دارد که برخی از آنها، میانجی مرده و نارایج محسوب می شوند، برخی از دوره رشد و تکوین زبان فارسی رایج و متداول بوده است و برخی نیز، ریشه در زبان محاوره دارند، و علت حضور میانجی ها را باید در قاعده التقای مصوت ها و تنوع کاربرد صامت های میانجی را هم در فرایند فرسایش کناری در زمان های گذشته، و نیاز به احیایِ واج حذف شده به خاطر التقای مصوت ها جستجو کرد.
Dominance of the Natural: A Comparative Reading of Thomas Hardy's Tess of the d’Urbervilles and Sadeq Chubak’s Puppetry(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present article seeks to read Thomas Hardy’s Tess of the d’Urbervilles and Sadeq Chubak’s Puppetry (Kheymeh-Shab-Bazi in Persian) in order to demonstrate their similar treatment of both ‘the natural’ and the fate of human beings when positioned in contrast with the natural. Hardy and Chubak, despite belonging to distinctive contexts, were both under the influence of the premises of Naturalism. The present paper aims to explore these two works of fiction in order to compare the way both authors employed the Naturalist literary trend in their style of writing, characterization, and perspective. Both authors employed an objective viewpoint, pretty similar to how scientists approach their object of study; they kept their distance from their narrations, with no particular effort to interfere in or to comment on the occurrences of such narrations. This research focuses on how, through utilizing Naturalistic principles, they endeavored to expose the quivering position of human beings when exposed to the powerful impacts of the natural. The study focuses on their similar approaches towards apparently dissimilar issues which, despite the considerable discrepancy concerning the socio-cultural contexts of their works, lurked below the surface of the fiction they produced.
اثرات تکانه های اقتصادی، مالی و بانکی بر خلق نقدینگی در بانک های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۲
303 - 335
حوزههای تخصصی:
بانک ها، به عنوان واسطه گر های مالی، با تخصیص منابع مالی نقش مهمی در اقتصاد و بازارهای مالی دارند. به دلیل اهمیت ایجاد نقدینگی بانک ها، در این تحقیق ابتدا شاخص خلق نقدینگی با استفاده از روش برگر و باومن (2009) محاسبه و سپس با استفاده از دو مدل گشتاورهای تعمیم یافته (GMM) و مدل خودرگرسیون برداری داده های تابلویی (PVAR)، اثرات انواع تکانه ها(اقتصادی، مالی و بانکی) بر خلق نقدینگی در بانک های ایران طی دوره زمانی 1399- 1385 بررسی شده است. نتایج برآورد مدل ها حاکی از آن است که تکانه های تولید ناخالص داخلی و نرخ سود سپرده بانکی اثر مثبت و تکانه های ریسک اعتباری نرخ سود تسهیلات و نرخ ارز موثر اثر منفی بر خلق نقدینگی بانک ها دارند. نتایج پژوهش نشان می دهد که افزایش یک درصدی ریسک اعتباری نرخ سود تسهیلات بانکی و نرخ ارز موثر به ترتیب موجب کاهش 0.228، 0.525 و 0.468 درصدی خلق نقدینگی بانک ها می شود در حالی که افزایش یک درصدی نرخ سود سپرده بانکی و تولید ناخالص داخلی موجب افزایش 0.448 و 0.014 درصدی خلق نقدینگی بانک ها می گردد. همچنین در بررسی علیت گرنجر بین متغیرها، رابطه علی دو طرفه بین متغیرها مورد تأیید قرار گرفته است. نتایج روش PVAR باGMM سازگار بوده و آن را تأیید می کند. می توان استدلال کرد که نتایج به دست آمده از مدل های تحقیق، از استحکام کافی برخودار هستند.
عوامل توضیح دهنده ریسک حسابرسی در سطح حساب ها و واحد تجاری با تاکید بر مشخصات حسابرس و صاحبکار با استفاده از رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و بانکداری اسلامی دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۳
409 - 442
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر جامعه آماری از دو گروه تشکیل می شود. گروه نخست، خبرگان رشته حسابداری که در دانشگاه و در حرفه حسابداری فعالیت داشته باشند و گروه دوم، شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1397 می باشد. اطلاعات شرکت های مذکور جهت تدارک چارچوب و مدل نهایی تجزیه و تحلیل با استفاده از رویکرد شبکه های عصبی مورد استفاده قرار گرفت. مراحل اجرایی مطالعه حاضر به این صورت بوده است که مهمترین شاخصه ها با مطالعه مبانی نظری، به دست آمدند، با استناد بر این شاخصه ها، مصاحبه هایی با خبرگان صورت گرفت و بنابر نتایج این مصاحبه ها، کدهایی استخراج شد. در انتها نیز براساس نتایج تکمیل این مصاحبه ها با خبرگان و استخراج کلیدواژگان و پاسخ های کلیدی، با استفاده از اطلاعات شرکت ها و با رویکرد شبکه عصبی و تحلیل عاملی، مدل هایی ارائه شد. گفتنی است در این مطالعه، پس از انجام بررسی های متعدد، تعداد 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت و از اطلاعات 122 شرکت استفاده گردید. نتایج بررسی های مطالعه حاضر به طور خلاصه نشان داد که حضور سازمان حسابرسی، تغییر موسسه حسابرسی، تخصص موسسه حسابرسی، اندازه شرکت، اهرم مالی، موجودی نقد، حساب های دریافتنی، بیش اطمینانی مدیریت و رتبه موسسه حسابرسی دارای تأثیر افزایشی بر تعداد و اهمیت ریالی موضوعات کلیدی حسابرسی که در گزارش حسابرسی آورده می شوند، هستند و حق الزحمه حسابرسی، طول عمر شرکت، مالکیت نهادی، مالکیت عمده و مدیریتی، حضور واحد حسابرسی داخلی، قدرت مدیرعامل و دانش مالی کمیته حسابرسی دارای تأثیر کاهشی بر تعداد و اهمیت ریالی موضوعات کلیدی حسابرسی که در گزارش حسابرسی آورده می شوند، هستند.