هدف این پژوهش بررسی تاثیر مشاوره گروهی راجرز بر افزایش عزت نفس دانش آموزان دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای است. برای انجام پژوهش، 24 دانش آموز دختر کم توان ذهنی دوره مهارت های حرفه ای به طور تصادفی چند مرحله ای به طور تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی 12) نفر ( و گواه 12) نفر( جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده آزمون عزت نفس کوپر اسمیت بود. برنامه مشاوره گروهی به مدت 9 هفته طی 9 جلسه با تاکید بر نظریه راجرز برای گروه آزمایشی برگزار شد. پس از مرحله مشاوره (مداخله) هر دو گروه مورد آزمون مجدد (پس آزمون) قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها، برای بررسی تاثیر متغیر مستقل (مشاوره گروهی) تحلیل کوواریانس توسط نرم افزار آمار SPSS اجرا و نتایج مورد مقایسه و تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که مشاوره گروهی بر افزایش عزت نفس کلی- تحصیلی- اجتماعی- خانوادگی و جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی تاثیر نداشت (P>0.05).
شیوع بیماری های ویروسی خطرناک (همچون ایدز و هپاتیت) در اواخر قرن گذشته و امکان انتقال آنها از طریق تزریق خون، مسئله آثار حقوقی و مسئولیت ناشی از انتقال خون آلوده را مطرح کرده است. در جریان انتقال خون عوامل متعددی دخالت دارند و ممکن است مسئول باشند و مسئولیت هر یک تابع قواعد خاص است: مراکز انتقال خون، مراکز درمانی که خون آلوده در آنجا به بیمار تزریق شده، پزشکی که انتقال خون را تجویز نموده یا آن را تزریق می کند، عامل حادثهای که سبب جراحت زیان دیده و نیاز او به تزرق خون شده و بالاخره دولت به اعتبار اینکه تهیه و توزیع فرآوردههای خونی یک خدمت عمومی محسوب شود. مراکز انتقال خون یک نوع تعهد ایمنی (از نوع تعهد به نتیجه) دارند و متعهدند خونی را (یا فرآورده خونی) ارائه و توزیع نمایند که از هر نوع آلودگی عاری باشد. بنابراین اگر کشف شود که خون ارائه شده آلوده بوده، آنها مسئولند مگر اینکه ثابت نمایند عامل خارجی سبب آلودگی خون شده است. هر گاه بعد از تزریق خون به شخص، آثار و علائم ابتلاء به بیماری (نظیر ایدز، هپاتیت یا...) که امکان انتقال آن از طریق خون وجود دارد، آشکار گردد، و ثابت نشود که عاملی غیر از خون علّت ابتلای به بیماری بوده است، فرض میشود که خون تزریق شده عامل بیماری بوده و به عبارتی، خون تزریق شده آلوده بوده است.
تجربه دینی به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه دین پژوهان، پیشینه کلامی و زمینه های اجتماعی روشنی در غرب و در مسیحیت دارد و روند فزونی گرفتنِ توجهات به سوی آن نیز، کاملاً قابل درک و ردیابی است. اما نضج و نمو آن در ایران همچون بسیاری از مفاهیم و مقولات دیگر، از روندی طبیعی برخوردار نبوده، بلکه از طریق تأملات صِرف آکادمیک و تبادلات روشنفکرانه به وقوع پیوسته است. این مقاله، بی آن که قصد ارزشیابی کلامیِ این مفهوم با نظر به آموزه های اسلامی را داشته باشد، تلاش دارد تا با اشاره به برخی از ریشه های کلامی و عقبه های تاریخی _ اجتماعیِ آن در غرب، توجه متألهین و فلاسفه دین از یک سو و روان شناسان و جامعه شناسان دین را از سوی دیگر، به لزوم بذل احتیاط و دقت نظر هر چه بیشتر در تشخیص و تدقیق مفهومی و تعیین جایگاه و مرتبت حقیقی آن در دین و نسبتش با دینداری جلب نماید
پدیده نامیمون جنگ همه حقوق کودکان از جمله حق حیات، حق زندگی در کنار خانواده، حق بهداشت، حق پیشرفت و تحصیل کودکان را نقض و تهدید می کند. مطابق گزارش های جدید مجامع بین المللی، سربازگیری اجباری و مشارکت دادن مستقیم کودکان در درگیری ها، کشتن و نقص عضو ، هجوم به مدارس و بیمارستان ها، ربودن، تجاوز و خشونت جنسی و محروم کردن از دسترسی به کمک های انسان دوستانه، شش مورد از خشونت هایی است که در درگیری های مسلحانه علیه کودکان اعمال می شود.
مقاله حاضر با ملاحظه گزارش های جدید و در یک مطالعه تطبیقی طی سه گفتار، رهیافت های بین المللی و اسلامی حمایت از کودکان در مخاصمات مسلحانه را بررسی و تحلیل خواهد کرد. حقوق اسلام و حقوق بین الملل هر دو، از کودکان حمایت های عام و خاص به عمل می آورند و بهترین منفعت کودکان و بزرگسالان را باید در کاستن از تسلیحات کوچک و بزرگ جست و جو کرد.
بیماران بازنماییهای شناختی از بیماری تشکیل می دهند که ممکن است بر سیر بهبودی و سازگاری با بیماری تاثیر گذارد. هدف این مطالعه بررسی ارتباط سابقه سکته قلبی و ابعاد طرحواره شناختی بیماری در بیماران سکته قلبی است. در یک مطالعه مقطعی 176 بیمار سکته قلبی بستری در یکی از بیمارستان های مجهز به واحد مراقبت قلبی شهر اصفهان طی پنج ماه اول سال 1385، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. فرم کوتاه مقیاس ادراک بیماری، پرسشنامه های افسردگی بک و اطلاعات طبی و جمعیت شناختی مورد استفاده قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش تحلیل کواریانس چند متغیری و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که %30.1 از آزمودنیها دارای سابقه سکته قلبی بودند. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد بین دو گروه بیمار پس از سکته قلبی با سابقه سکته قلبی و بدون سابقه سکته قلبی تفاوت معناداری F=2.653) و (P=0.025 وجود دارد. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد تفاوت معناداری بین دو گروه در سه بعد ماهیت بیماری F=4.776) و (P=0.03، پیامدهای بیماری F=7.671) و (P=0.006 و مدت زمان بیماری F=10.092) و (P=0.002 وجود دارد. معهذا تفاوت معناداری بین دو گروه در بعد کنترل پذیری F=0.165) و (P=0.687 و درمان پذیری F=0.26) و (P=0.611 مشاهده نشد. یافته ها نشان داد که احتمالا بیماران پس از سکته قلبی با سابقه حمله قلبی در مقایسه با بیماران با اولین حمله قلبی بازنمایی شناختی منفی تری از بیماری خویش تشکیل می دهند و تلقی ناگوارتری از بروز حمله قلبی فعلی خویش دارند. بنابراین احتمالا سابقه سکته قلبی بر ادراک بیماری از ماهیت بیماری، پیامدهای بیماری و مدت زمان بیماری تاثیر دارد. معهذا، یافته ها چنین تاثیری را در ابعاد کنترل پذیری و درمان پذیری مورد تایید قرار نداد. بنابراین احتمالا در نظام شناختی این بیماران، سابقه قبلی حمله قلبی سبب تکوین طرحواره های شناختی منفی در برخی از ابعاد شناختی بیماری می گردد.