فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶٬۰۰۱ تا ۴۶٬۰۲۰ مورد از کل ۴۹۵٬۶۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
پوشش گیاهی نقش مهمی در حفاظت از منابع آب و خاک، تثبیت کربن و بهبود کیفیت هوا دارد. در زاگرس میانی، پوشش گیاهی جنگلی و مرتعی و تأثیر آن در حفاظت از منابع خاک و آب و پایداری فعالیت های اقتصادی، دارای اهمیت بسیار است. در این پژوهش، با استفاده از پلتفرم گوگل ارث انجین و تصاویر ماهواره لندست – 7، خشکسالی زاگرس میانی (استان لرستان) با شاخص های گیاهی NDVI، SAVI و VCI و همچنین شاخص خشکسالی هواشناسیSPI ، متعلق به دوره آماری 2020-2000 پایش شد. برای محاسبه شاخص SPI از داده های بارش نُه ایستگاه هواشناسی سینوپتیک، با پراکنش مکانی مناسب و طول دوره آماری (2020-2000) استفاده شد و پردازش ها در نرم افزار DPI انجام شد. به منظور محاسبه شاخص های گیاهی، ابتدا تمامی تصاویر ماهواره ای تصحیح هندسی شده سنجنده ETM+ ماهواره لندست برای استان لرستان، متعلق به هر سال، فراخوانی شد. در این مرحله، به طور متوسط درمورد هر سال 52 تصویر فراخوانی شد. سپس تصاویر با پوشش ابری کمتر از 5% انتخاب و پردازش شدند. نتایج شاخص VCI نشان داد منطقه مورد مطالعه، در طول دوره آماری 2020-2000، اغلب تحت تأثیر خشکسالی خفیف بوده و بین سال های مورد مطالعه، در سال 2008، بیشترین میزان مساحت خشکسالی مربوط به طبقه متوسط را با 6/5880 هکتار، دارا بوده است. نتایج شاخص SPI نشان داد در سال 2010 خشکسالی متوسط، در سال های 2008 و 2017 خشکسالی شدید، در 2006 ترسالی ملایم و سال 2019 ترسالی شدید رخ داده است. نتایج شاخص های NDVI و SAVI نیز گویای افزایش طبقات پوشش گیاهی تنک و مناطق فاقد پوشش گیاهی، به ترتیب، 1/331679 و 115164 هکتار و کاهش پوشش گیاهی نرمال و متراکم، به ترتیب، 7/446160 و 4/682 هکتار در سال 2008، در قیاس با سال های 2006 و 2007 بود. براساس نتایج، هر سه شاخص مورد بررسی شرایط مساعد پوشش گیاهی و ترسالی اکولوژیک در سال های 2016، 2019 و 2020 به دست آمد. بیشترین میزان این هماهنگی میان خشکسالی هواشناسی SPI و شاخص های گیاهی در سال های 2008 و 2010 و تاحدودی ترسالی سال 2019 مشاهده شد. به طور کلی، نتایج نشان می دهد که افزایش یا کاهش پوشش گیاهی می تواند ناشی از رخداد یا نبود خشکسالی باشد؛ ضمن آنکه دیگر عوامل، مانند تغییرات کاربری اراضی نیز، باید درنظر گرفته شود.
ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی در گستره آتشفشانی-رسوبی راوه-راهجرد (سلفچگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۵
25 - 39
حوزههای تخصصی:
تکتونیک ژئومورفولوژی یکی از دانش های مورداستفاده مهم در بررسی زمین ساخت جنبا است. تحلیل های کمی مبتنی بر شاخص های مورفومتری تعریف شده از روش های در دسترس و نسبتاً ارزان محسوب می شود که برای درک تفاوت ها در میزان فعالیت زمین ساختی در چشم اندازهای جوان کاربرد دارد و با توجه به سرعت بالا و هزینه پایین در استفاده از این گونه روش ها، از جایگاه ویژه ای برخوردار است. این شاخص ها به صورت ابزار شناسایی پایه برای تشخیص تغییر شکل های تکتونیکی یا تخمین ناپایداری نسبی فعالیت های تکتونیکی در منطقه ای ویژه به کار می روند. البته این بررسی ها در مناطق متشکل از سنگ های آتشفشانی از حساسیت بیشتری به ویژه در تعریف دقیق مرز زیرحوضه ها برخوردار است. در این مطالعه گستره ای متشکل از رخنمون سنگ های آتشفشانی و نهشته های جوان که در جنوب سلفچگان و در مرز استان های قم-مرکزی قرار دارد، برای مشخص کردن فعالیت های نئوتکتونیکی بر اساس شش شاخص مورفومتری گرادیان طولی رودخانه (SL)، نسبت پهنای کف دره به عمق (Vf)، انتگرال هیپسومتری (Hi)، شکل حوضه آبریز (Bs)، عدم تقارن حوضه زهکشی (Af) و تقارن توپوگرافی عرضی (T) موردبررسی قرار گرفت. درنهایت پس از محاسبه شاخص ها با میانگین گرفتن از آن ها و محاسبه شاخص فعالیت نسبی (Iat) گستره از لحاظ فعالیت به چهار رده تقسیم شد که در این تقسیم بندی رده های 1 تا 4 به ترتیب بیانگر بیشترین تا کم ترین فعالیت زمین ساختی است که بر این اساس مشخص شد که 86/2 درصد حوضه ها در رده 2، 43/51 درصد حوضه ها در رده 3 و 71/45 درصد حوضه ها در رده 4 جای می گیرند.
تحلیل فضایی مهاجرت و خشک سالی در کشور با استفاده از تحلیل لکه داغ و شاخص استاندارد بارش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
81 - 100
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از عوامل متعددی ناشی می شود که نقش هر یک از این عوامل در نقاط مختلف جهان متفاوت می باشد. یکی از این عوامل خشک سالی است که در مناطق خشک و نیمه خشک می تواند تأثیر بیشتری داشته باشد. در کنار این واقعیت شناسایی نقاط کانونی مهاجرت نیز می تواند بر سیاست های اتخاذی مهاجرت مؤثر واقع شود. در مقاله پیش رو از شاخص استاندارد بارش برای پایش خشک سالی کشور در سه دهه اخیر (95-1365) استفاده شد. ابتدا، با استفاده از فراوانی رخداد ماه های خشک سال، گستره کشور در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی گردید. سپس وجود خودهمبستگی فضایی در داده ها با استفاده از شاخص جهانی موران مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه تحلیل لکه داغ با استفاده از داده های میزان خالص مهاجرت در کشور صورت گرفته و کانون های مهاجرتی شناسایی شد. یافته ها نشان داد که الگوی مکانی فراوانی رخداد ماه های خشک سال در طی سه دهه اخیر عموماً از جنوب و جنوب شرقی کشور به سمت شمال و غرب کشور افزایشی است. همچنین مقادیر شاخص موران برای میزان خالص مهاجرت در دوره های مورد بررسی بین 0.17 تا 0.45 قرار داشت که نشان از خوشه بندی در داده های مهاجرت است. تحلیل لکه داغ نیز نشان داد که کانون های مهاجرتی در کشور در مرکز و غرب کشور قرار دارند. تطبیق کانون های مهاجرتی با الگوی رخداد ماه های خشک سال نشان می دهد که کانون های مهاجرتی اعم از مهاجرفرست و مهاجرپذیر در نقاطی با فراوانی رخداد ماه های خشک متوسط تا زیاد قرار دارند که این امر بر شناسایی رابطه این دو مؤثر بوده و آن را می تواند پیچیده سازد.
الدراسه المقارنه لوجهات النظر الوجودیه فی شعر شاملو و سهراب سبهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دراسات الادب المعاصر سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۷
1 - 12
حوزههای تخصصی:
در میان مکاتب فکری-فلسفی، فلسفه اگزیستانسیالیسم،بی گمان یکی از پرنفوذترین این مکاتب بوده که بر آراء افکار کسانی چون هدایت،آل احمد،فروید و...تاثیری عمیق گذاشت.احمد شاملو و سهراب سپهری از جمله کسانی بودند که در بخشی از دوران آفرینش ادبی شان از این اندیشه تاثیر پذیرفتند.تاثیر پذیری شاملو از فلسفه اگزیستانسیالیسم را می توان در اشکال زیر دانست:در حوزه فلسفی –محتوایی که شاملو بیشتر به اندیشه های سارتر چشم دارد،در حوزه سیاسی ،اندیشه های کامو کانون توجه اوست و در حوزه ادبی،نیز به علت نزدیکی آراءسارتر و کامو به یکدیگر شاملو اگر نه تاثیر پذیر،اما موافق با آراء آنان است. سهراب سپهری شاعری با تفکرات اگزیستانسیالیستی به معنای واقعی امروزی نبوده اما نظام هستی شناسی در آثار او بویژه در سراسر منظومه «صدای پای آب» در یافتنی است و تفکر او در این منظومه جنبه هستی شناسیک دارد،باور های مکاشفه ای سهراب باعث شده تا شالوده این منظومه او در دو قابلیت ،یعنی ، سطح بیرونی که توصیف طبیعت و عناصر آن است و سطح درونی و نهفته که بیان مفاهیم فلسفی و معرفت شناختی عناصر است،پدید آید. نگارنده در این پژوهش ، با مقایسه اشعاری فلسفی از شاملو و سهراب به این نتیجه رسیده که درون مایه های فلسفه اگزیستانسیالیستی با شدت و ضعف در شعر این دو شاعر دیده می شود.
Iranian EFL Teachers’ Oral/Aural Skills Language Assessment Literacy: Instrument Development and Validation
حوزههای تخصصی:
Despite widespread studies on language assessment literacy (LAL), there are still many unexplored areas about LAL (Gan & Lam, 2022). One of these areas is identifying various aspects of LAL regarding different language skills and scrutinizing the English as a foreign language (EFL) teachers’ involvement with these aspects. Accordingly, this study attempted to (a) explore Iranian EFL teachers’ perceptions, preferences, and difficulties of oral/aural skills LAL and (b) develop a scale to measure these teachers’ oral/aural skills LAL. The study was carried out in two phases. First, semi-structured interviews were conducted with 10 Iranian EFL teachers to identify their perceptions, preferences, and difficulties of oral/aural skills LAL. Second, the researchers developed a questionnaire based on a review of the literature on assessing oral/aural skills and the results of interviews. The questionnaire was reviewed by experts, revised accordingly, and administered to 150 Iranian EFL teachers who were selected through convenience sampling. The reliability of the questionnaire and its construct validity were then checked. The results of both phases of the study were compatible. The outcomes showed that almost all teachers represented dissatisfaction about their oral/aural skills LAL and they were enthusiastic to participate in assessment training courses. Furthermore, it was found that due to their lack of knowledge about oral/aural skills assessment, traditional techniques of assessment were widely used by Iranian EFL teachers.
Evaluation of Drought Resilience Measures in Reducing the Vulnerability of Rural Households (Case Study: Rostaq Dehestan of Khalilabad County)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال ۱۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۱
73 - 92
حوزههای تخصصی:
Purpose- Village as a residential system has always suffered a lot of damage due to natural hazards such as drought throughout history, and due to the dependence of the rural economy on the agricultural sector, any threat against this sector leads to the weakening of the economic foundations, the village and eventually the economic stagnation of the country. Therefore, the aim of the current research is to evaluate the drought-resilient measures to reduce the vulnerability of rural households located in Rastaq district in Khalil-Abad City, Khorasan-Razavi Province.Design/methodology/approach- The type of research is applied research, and the data was collected by applying a descriptive-analytical method by using documentary sources and field studies (questionnaire). The statistical population of the research is comprised of the heads of rural households living in the study area. As a result, 337 people were selected using Cochran's method. For ranking and spatial analysis of the village, Copras and Vicor techniques were used, and Shannon technique and SPSS software were used for statistical data analysis.Findings- The results showed that among the weights obtained from the paired comparison of the dimensions raised in resilience measures with drought in reducing the vulnerability of rural households, modern irrigation measures with a score of (0.290) have the highest score in resilience measures. Avarane took over with the drought. Finally, in the study area, Niqab village performed better than other villages in terms of resilience measures in dealing with drought.Research limitations/implications- Not having access to statistical information when referring to Jihad Agriculture and Governorship, as well as filling out the questionnaire depending on the topic at the village level and the costs of conducting this research are among the challenges of the present research.Practical implications- In the end, according to the obtained results, it is considered necessary to provide solutions for the resilience of rural households at the level of the villages of this district and to implement the solutions.Originality / value- The present research is significant due to its expression and recognition of different issues surrounding the resilience of households in the face of drought. An important step can be taken in the direction of reducing the vulnerability of rural households to deal with drought in the coming years.
ارزیابی اثر زیستگاه های پیرامونی جاده (بوم سامان های کشاورزی و غیرکشاورزی) بر تلفات جاده ای حیات وحش و تحلیل دیدگاه های رانندگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخورد وسایل نقلیه با حیوانات در جاده رخدادی جهانی است و عمدتاً به دلیل تخریب و تکه تکه کردن زیستگاه های حیات وحش اتفاق می افتد. پژوهش حاضر بخشی از جاده ی بین المللی آسیایی در شرق ایران، استان خراسان رضوی، حدفاصل بین شهرهای تایباد و تربت جام را به مدت سه ماه موردمطالعه قرار داده و هدف از آن، تحلیل اثر زیستگاه های پیرامونی جاده بر تلفات جاده ای حیات وحش، همچنین ارزیابی دیدگاه رانندگان در خصوص ماهیت و میزان این تلفات می باشد. جامعه آماری پژوهش کلیه رانندگان بین شهری تایباد بوده، ابزار جمع آوری داده ها شامل مشاهده مستقیم در دو نوبت صبح و عصر، اجرای پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های یومان ویتنی و رتبه ای اسپیرمن انجام پذیرفت و نتایج نشان دادند که بیشترین تلفات حیات وحش در جاده مربوط به پستانداران کوچک نظیر خارپشت ایرانی و سنجاب زمینی بوده ولی تلفات پستانداران بزرگ تر نظیر روباه، شغال و حیوانات اهلی نیز به همراه پرندگان و خزندگان مشاهده گردید. همچنین همبستگی معنی داری بین میزان تلفات در ماه های مختلف سال و زمان وقوع تلفات در نوبت های صبح و عصر، نیز بین تعداد تلفات و نوع زیستگاه پیرامونی جاده مشاهده شد. یافته ها همچنین نشان دادند با تبدیل اراضی پیرامون جاده به بوم سامان های کشاورزی، تلفات حیات وحش به طور معنی داری کاهش می یابد. در بخش پرسشنامه نیز مشخص گردید رانندگان هیچ گونه آموزش رسمی و غیررسمی در خصوص حفاظت از حیات وحش عبورکننده از جاده دریافت نکرده، اما همدلی زیادی با حیوانات تلف شده یا آسیب دیده در حوادث دارند. آنان بیشترین علل تصادف را سرعت زیاد، ترافیک جاده و کوچک بودن اندازه حیوانات ذکر کردند.
EFL/ESL Teachers’ Writing Assessment Literacy: State of the Arts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The ability to assess the language learners’ progress has been known as one of the most important parts of EFL/ESL teachers’ literacy. Language assessment literacy (LAL). The notion of LAL has evolved over time, as a large number of researchers showed to be enthusiastic to study this research area. However, the number of studies on teachers’ Writing Assessment Literacy (WAL) is scanty. As writing skill is very necessary for language learners to communicate with native speakers of the English language, it is very important for writing teachers to develop assessment tasks to positively contribute to the rate of learners’ progress in writing skill. Therefore, it is of much significance to review the related studies on assessment literacy, language assessment literacy, and writing assessment literacy. In this review study, the relevant studies were reviewed and further directions for writing assessment literacy of EFL/ESL teachers are suggested to the researchers interested in the field.
تحلیل کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» با رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
157 - 184
حوزههای تخصصی:
زندگی ساختگی (تخیلی) در یک رمان از واقعیت های اجتماعی روزمره، روابط قدرت و ایدئولوژی های مختلف جدایی ناپذیر است و نویسنده بر مبنای اعتقادات خود از زبان به شیوه های گوناگونی برای بازنمایی آن ها بهره می گیرد. درک چگونگی و چرایی گرایش های فکری و باورهای این نویسندگان، به خلق جذابیت های بسیاری در میان پژوهشگران و منتقدان ادبی دامن زده است، تا ضرورت کاربست روش تحلیل متن برجسته شود. در این میان، تحلیل گفتمان انتقادی به عنوان روشی کارآمد چنین ضرورتی را پوشش داده است. پژوهش حاضر برای فهم کارکردهای گفتمانی رمان «سال بلوا» نوشته عباس معروفی (Maroofi, 1990)،که بخشی از واقعیت های تاریخ معاصر ایران را روایت می کند، رویکرد فرکلاف (Fairclough, 2000) را برگزیده است. یافته ها نشان می دهد در سطح توصیف؛ کاربست واژه ها و عبارت ها، بازنمایی کننده استبداد، خشونت علیه زنان، خفقان سیاسی- اجتماعی با استفاده از هم معنایی، واژه های غیر رسمی، باهم آیی، وجهیّت، دشواژه و تقابل های دوگانه از فراوانی بالایی برخوردار بوده است؛ در سطح تفسیر و از نظر بافت موقعیتی و بینامتنیت، این رمان، تحت تأثیر اندیشه های ملی- مذهبی پیش و پس از اسلام، دفاع از حقوق زنان و اندیشه های مبارزه با استثمار و استبداد است و در سطح تبیین نیز می توان تقابل گفتمان های ایرانی- غیرایرانی، اقتدار مردانه- انقیاد زنانه و تقابل مردم- حکومت را دریافت کرد.
نام آواهای فارسی: تحلیلی بر اساس رابطه تصویرگونگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
295 - 317
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه تحلیلی توصیفی و داده بنیاد از ارتباط میان نام آواهای زبان فارسی و ویژگی تصویرگونگی آن ها، همه نام آواهای ثبت شده در فرهنگ نام آواها در زبان فارسی را بررسی کرده است. سپس، با تحلیل صوری و معنایی 2570 نام آوا، تمامی این نام آواها را از منظر ارتباط تصویرگونگی میان صورت و معنا و مصداق نام آوا و میزان کاربرد مورد تحلیل قرار داده است. یافته های به دست آمده از تحلیل داده ها نشان می دهد که کم کاربردترین نوع نام آوا در زبان فارسی «نام آوای مستقیم غیر واژگانی» است که در آن، اگر چه صورت آوایی بازنمود مستقیم صدای تولیدشده است ولی سرپیجی از قواعد ساخت واژی زبان موجب فراوانی پایین این گروه از نام آواها می شود. «نام آواهای بیانگر» که به مفاهیمی مانند ابعاد و ویژگی های ظاهری اشاره دارند، «اندیشه آواها» که احساس، درک و دریافت درونی را بازنمایی می کنند، و «نام آواهای غیر مستقیم یا متداعی» که تولید کننده صدا را باز می نمایانند، به ترتیب در رده های دوم تا چهارم کم کاربردترین نام آواها قرار می گیرند. پس از این گروه ها، «نام آواهای مستقیم واژگانی» که آشناترین دسته از نام آواها در دانش عمومی سخنگویان به شمار می آیند، پرکاربردترین الگوی تصویرگونه در ساخت نام آواها هستند. در نهایت، بزرگ ترین گروه نام آواها به «نام آوا واژه » تعلق دارد که فرآورده مشارکت هر یک از انواع نام آواها در فرایندهای ساخت واژی و صرفی هستند.
Artificial Intelligence Driven Human Identification(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Human Identification has been widely implemented to enhance the efficiency of surveillance systems, however, systems based on common CCTV (closed-circuit television) cameras are mostly incompatible with the advanced identification algorithms which aim to extract the facial features or speech of an individual for identification. Gait (i.e., an individual’s unique walking pattern/style) is a leading exponent when compared to first-generation biometric modalities as it is unobtrusive (i.e., it requires no contact with the individual), hence proving gait to be an optimal solution to human identification at a distance. This paper proposes an automatic identification system that analyzes gait to identify humans at a distance and predicts the strength of the match (i.e., probability of the match being positive) between two gait profiles. This is achieved by incorporating computer vision, digital image processing, vectorization, artificial intelligence, and multi-threading. The proposed model extracts gait profiles (from low-resolution camera feeds) by breaking down the complete gait cycle into four quarter-cycles using the variations in the width of the region-of-interest and then saves the gait profile in the form of four distinct projections (i.e., vectors) of length 20 units each, thus, summing up to 80 features for each individual’s gait profile. The focus of this study revolved around the speed-accuracy tradeoff of the proposed model where, with a limited dataset and training, the model runs at a speed of 30Hz and yields 85% accurate results on average. A Receiver Operating Characteristic Curve (ROC) is obtained for comparison of the proposed model with other machine learning models to better understand the efficiency of the system
Critical Cultural Awareness in Iranian ELT Coursrbooksd: Coursebook Realizations and Ideals(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۴, Spring ۲۰۲۳
53 - 68
حوزههای تخصصی:
Numerous academics in the domains of language instruction, cultural studies, communication studies, ethnic studies, gender studies, etc. have focused on critical cultural awareness (CCA) as a crucial element of intercultural competency. Therefore, this study aimed to investigate whether the cultural elements in Iranian high school coursebooks (Vision Series) have been (un)touched by the ministry of education. To this end, the conversation contents of the Vision Series (levels 1-3) were examined by the analytic hierarchy process (AHP) to evaluate possible intercultural competence used in Vision Series. It was found that the content was biased toward the source culture in general. Finally, some ideal ways of presenting culture in the coursebooks were put forward in the form of a cultural rubric. The pedagogical implications of this study are discussed.
Relationship between Emotional Intelligence and Translation Competence in Iranian Translation Studies Students: Modeling and non-modeling Approaches(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۵, Summer ۲۰۲۳
99 - 117
حوزههای تخصصی:
The study scrutinized the probable significant relationship between Emotional Intelligence (EI) and Translation Competence (TC) in the Iranian students of Translation Studies. The first stage of the study followed a conventional statistical approach, in which the significant relationship between the variables as well as the predicting role of emotional intelligence for translation competence of the participants was examined through Pearson correlation and linear regression analyses. Two questionnaires of emotional competence, derived from Bar-On (1997), and translation competence, derived from Alavi and Ghaemi (2013), were utilized in the study. The findings of the initial phase revealed the significant relationship between the participants’ emotional intelligence and translation competence. In the second stage, modeling approach was employed to probe the relation between emotional intelligence and translation competence through structural equation modeling, using LISREL. The results demonstrated a significant relationship between EI and TC, justifying the results of the first non-modeling stage. The findings are of significance as the association between translation competence and emotional intelligence has been scarcely explored. Moreover, the relation between two variables was deeply explored through using non-modeling as well as modeling approach, adding the novelty of research. The results reflected that emotional intelligence plays a significant role in predicting the language learners’ translation competence. The results have some implications for language teaching. Language teachers can promote language learners’ emotional intelligence to reach successful learning outcomes. Through using useful techniques such as discussion, group-work activities, answering questionnaires, the learners' emotional intelligence can be significantly improved, leading to effective translation achievement.
تاثیر زیان گریزی بر رفتار دسته جمعی سرمایه گذاران
حوزههای تخصصی:
در بازار سرمایه افراد به سوگیری های متعددی دچار هستند که این موضوع موجب ظهور رفتارهای غیرمنطقی می شود. به همین دلیل افراد غالبا در معرض سطح قابل توجهی از ریسک هستند، و برای رهایی از آن، مانند دیگران رفتار می کنند. بر این اساس هدف از این پژوهش پاسخ به این سوال است که "آیا سوگیری زیان گریزی تأثیر قابل توجهی بر شکل گیری رفتار دسته جمعی در میان سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران دارد؟". برای دستیابی به این هدف یک پرسشنامه تحلیلی آنلاین و با 411 سرمایه گذار، برای جمع آوری داده های اولیه طراحی و برای تجزیه و تحلیل و تفسیر داده ها از تحلیل رگرسیون چندگانه استفاده شد. یافته های این پژوهش بیانگر این موضوع است که زیان گریزی بر رفتار دسته جمعی تاثیر مثبت و معناداری دارد و یکی از دلایل رخ دادن چنین رفتاری در بین سرمایه گذاران است، به صورتی که افرادی که از زیان گریزان هستند، همواره سعی می کنند رفتار جمعی را الگوی خود قرار دهند، با این تصور که دیگران نیز احساسی شبیه خودشان دارند. از طرفی دیگر نتایج نشان داد که کسانی که به دانش خود متکی هستند، نیز رفتار دسته جمعی از خود نشان می دهند، بخصوص زمانی که افراد از دانش دیگران از این موضوع باخبر می شوند، اتکا به دانش درک شده خودشان بیشتر می شوند و رفتار دسته جمعی قوت می گیرد. دیگر نتیجه ی به دست آمده حاکی از آن دارد که سرمایه گذارانی که عملکرد خود را بالا می بینند، دارای عملکرد مشابه دیگران هستند و از رفتار دیگران در بازار تبعیت می کنند.
«جونز پارسی» یا جونز انگلیسی؟ سِر ویلیام جونز و ایران
حوزههای تخصصی:
سِر ویلیام جونز (1794-1746) را بیشتر با نظریه خویشاوندی زبان ها می شناسیم و او را از پایه گذاران زبان شناسی مدرن به حساب می آوریم، ولی او از شخصیت های مهم در شرق شناسی انگلیسی است و به همراه دیگر شرق شناسان بریتانیایی از جمله وارن هِیستینگز و هنری تامِس کُلبروک، در سیاست گذاری آموزشی و فرهنگیِ کمپانی استعماریِ هند شرقی مسئولیت داشت. جونز در سال 1771 کتاب دستور زبان فارسی را منتشر کرد که در آن زمان یکی از بهترین متون دستور زبان به انگلیسی درباره زبانی شرقی بود. این اثر، که با استقبال بسیار خوبی روبرو شد، الگویی را در دستور زبان نویسی ارائه کرد که زبان شناسان بعدی از آن پیروی کردند. شهرت جونز در این دوران به اوج خود رسیده بود و در محافل علمی، «جونز شرقی» یا «جونز پارسی» معروف حضور همگان بود. البته، کتاب راهنمایی که جونز چندین سال برای تهیه اش کوشید با اهداف استعماری بزرگ تر پیوند خورده است و ما باید در کنار خدمات جونز به دانش پژوهی در حوزه زبان ها و ادبیات های شرقی، به بافت بزرگ تر سیاسی و اقتصادی هم توجه کنیم و از نمودهای مختلف امپریالیسم غافل نشویم. نوشتار حاضر می کوشد نقش جونز را در مقام شرق شناسی بریتانیایی بررسی کند.
بررسی نقدهای ریچارد داوکینز بر دیدگاه ندانم گویی در مسئلۀ وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۵۶)
175 - 188
حوزههای تخصصی:
ریچار داوکینز در کتاب «پندار خدا» وجود خدای ادیان ابراهیمی را انکار کرده است. او برای اثبات دیدگاه خود علاوه بر ارائه دلیل، تلاش کرده تا هر آنچه به گونه ای مانع به شمار می رود را نیز برطرف کند. دیدگاه ندانم گویی یکی از این موانع است که داوکینز با پذیرش کلی آن، معتقد است احتمال عدم وجود خدا بیشتر از وجود اوست از این رو درباره وجود خدا نباید ندانم گو شد. او باور خود را بر پایه تقسیم ندانم گویی به موقت و دائم، علمی دانستن فرضیه خدا، اصل ناممکن بودن اثبات قطعی عدم یک چیز، نقد استدلال بیزی و استدلال نامحتملی استوار کرده است. در این مقاله نخست به روش توصیفی دیدگاه و دلایل داوکینز معرفی شده است و سپس با روش انتقادی میزان کامیابی دلایل ارائه شده در اثبات ادعای او بررسی گردیده است. نتیجه بررسی نشان می دهد که این دلایل نمی توانند ادعای او را اثبات کنند و نهایت کارایی آن ها اثبات ندانم گویی نظری است.
آسیب شناسی برنامه درسی رشته بازیگری در مقطع کارشناسی ارشد در دو دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه هنر تهران بر اساس الگوی فرانسیس کلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
45 - 54
حوزههای تخصصی:
در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی و از نوع پیمایشی و دلفی است، که نظر دارد بر اساس الگوی فرانسیس کلاین چه آسیب ها و موانعی در آموزش بازیگری در مقطع کارشناسی ارشد وجود دارد و چه راه کارهایی برای ارتقای جایگاه و سطح کمی و کیفی آموزش بازیگری در این رشته پیشنهاد می شود؟ جامعه آماری این تحقیق دانشجویانی هستند که در دانشگاه تربیت مدرس و دانشگاه هنر تهران در بازه زمانی سال های 1396 تا 1399 دروس الزامی خود را گذرانده یا فارغ التحصیل شده اند. تعداد کل این دانشجویان110 نفر است و 50 نفر از اعضای هیئت علمی و استادان مدعو در این دو دانشگاه است. در روش تحقیق، با استفاده از نمونه گیری تصادفی، 60 نفر دانشجو و 12 نفر از استادان، بر اساس جدول مورگان تعیین شدند. برای جمع آوری اطلاعات و داده ها از پرسشنامه محقق استفاده شده است. برای تعیین روایی، پرسشنامه در اختیار استادان و دانشجویان قرار گرفته و پس از بررسی و با حذف سؤالات تکراری، پرسشنامه نهایی با 65 سؤال برای دانشجویان و 63 سؤال برای استادان به وسیله آزمون پنج گزینه ای در مقیاس لیکرت، تهیه شد. برای تعیین پایایی آزمون، از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. برای روش آماری در این پژوهش، آمار توصیفی و آمار استنباطی t برای دو گروه مستقل، و آزمون فریدمن برای مقایسه رتبه میانگین استفاده شده و برای محاسبه دقیق داده های آماری نرم افزار spss به کار رفته است. فرضیه اصلی در این مقاله آن است که دیدگاه استادان و دانشجویان در مورد کیفیت درونی برنامه درسی با توجه به عناصر ذکر شده تفاوت وجود دارد. نتایج نشان می دهد که با توجه به بازنگری های دقیق برنامه های درسی و آموزشی و با ارتقای محتوای برنامه های درسی و تحقق اهداف و نیروی متخصص می توان سطح کیفی آموزش را در این رشته ارتقا بخشید.
چالش های فرهنگی واجتماعی فراروی انتقال فن آوری به ایران با تاکید بردیدگاه هافستد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن آوری به سبب اهمیت وجایگاهش قدمتی به دارازای حیات بشری دارد، تقسیم بندی ادوار تمدنی به عصر حجر، فلز، انقلاب صنعتی تا حدی چنین اهمیت وضرورتی را آشکار می سازد. با اینهمه، در پی تحولات اروپا در عصر جدید به تدریج روش های کسب علم وفن آوری دچار تحولات اساسی گردید. این مهم، گذشته از برتری بخشیدن غرب در زمینه های رفاهی، موقعیت اقتصادی، وضعیت نظامی وغیره بهره گیری از فن آوری ها ومصنوعات نوین را تدریجا برای جوامع دیگر به ضرورتی اجتناب ناپذیر مبدل ساخت. نکته مهم در جوامع سنتی از جمله ایران آنکه بهره گیری از فن آوری های نو یک انتقال ساده نبوده، بلکه به سبب تاثیراتش بر بنیادهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی وغیره با چالش های اساسی مواجه گردیده است. بر این اساس، پژوهش پیش رو می کوشد با استفاده از شیوه توصیفی- تحلیلی وکاربست نظریات ومفاهیم گیرت هافستد در زمینه تفاوت های فرهنگی جوامع، نقش آنها را در زمینه انتقال فن آوری در ایران واکاوی نماید.
بررسی تطبیقی طرح واره های حرکتی در اشعار عمر خیام و ایلیا ابوماضی (بر اساس نظریه معنی شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
77 - 97
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی نوعی پژوهش بین رشته ای است، که از تعامل میان ادبیات ملت ها با یکدیگر سخن می گوید. معنی شناسی شناختی یکی از شیوه های مطالعه زبان است و مجموعه ای از نظریات را شامل می شود که طرح واره های تصویری از مهم ترین آن هاست. شهرت و آوازه عمر خیام به خاطر جایگاه ادبی و رباعیاتش می باشد؛ او به خاطر داشتن ذوق شعری، بینش فلسفی خود را در قالب رباعیات بیان کرده است. ایلیا ابوماضی که در ادبیات عرب به شاعر خوش بین معروف است، در موضوعات فلسفی از جهان بینی خیام تأثیر پذیرفته است. پژوهش حاضر، پس از ارائه تعاریف کلی پیرامون مبحث معنی شناسی شناختی در چارچوب نظریه طرح واره های تصویری، به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی مکتب آمریکایی، به مطالعه تأثیر و تأثر خیام بر اندیشه های ابوماضی و نیز تحلیل پسامد مضامین فلسفی و عرفانی در طرح واره های حرکتی عمرخیام، شاعرِ ایرانی و ایلیا ابوماضی شاعرِ عرب می پردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد، که اندیشه دو شاعر در زمینه طرح واره حرکتی اندیشه مرگ و عدم پایداری روزگار در مواردی مشابه و در مواردی متفاوت است؛ نیستی و ناپایداری، وجه بارز طرح واره های حرکتی خیام است؛ اما ابوماضی به طرح واره حرکتی انتقال از مکانی به مکان دیگر معتقد است. طرح واره های حرکتی نکوهش نگرانی از مرگ و لزوم استفاده از لحظات عمر و فلسفه خوش باشی در اشعار هر دو شاعر متشابه است.
بررسی و بازتاب اجتماعیات در شعر معاصر بر پایه غزل های حسین منزوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
114 - 144
حوزههای تخصصی:
ادبیّات غنائی، کهن ترین نوع ادبی است که شاعر در آن حقیقت وجودی خود را به نمایش می گذارد و در آن عواطف شخصی خود نسبت به زندگی و جامعه را بیان می سازد، به گونه ای که می توان واقعیّت های اجتماعی و جامعه را به صورت بازتاب عینی و به صورت جزئی و محدود در آثار ادبی مشاهده کرد. هدف از مطالعه اجتماعیات در شعر، بیشتر برای تحلیل دغدغه ها و مسائل اجتماعی آن دوره است. حسین منزوی(1325-1383) از جمله بزرگ ترین غزل سرایان عصر حاضر، که به غزل عاشقانه شهرت یافته است؛ موضوع غزل های او بیشتر پیرامون عشق است و بااین حال به مسائل اجتماعی و سیاسی هم در غزل های خود پرداخته است. معشوق در غزل منزوی، چهره متفاوت به خود گرفته و این امر حاکی از نگرش متفاوت شاعر به موضوع عشق است. منزوی در توصیف پردازی های خود دارای سبک شخصی و ویژه ای است که شعرش با دیگر شاعران هم عصرش متمایز شده است. در سروده های غنائی او، مضامین متفاوت و دوگانه ای پیرامون موضوعات و مسائل غنائی، اجتماعی و مذهبی می توان دید. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوه توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانه ای، اجتماعیات و مسائلی مرتبط با آن را در غزل های منزوی بررسی نماید و به این پرسش پاسخ دهد که مهم ترین موضوعات اجتماعی به کاررفته در غزل منزوی چیست؟ نتیجه پژوهش حاکی از آن است، شاعر توانست زبان جدیدی برای بیان عشق ایجاد نماید به گونه ای که در غزل های عاشقانه او، می توان این تمایز و دوگانگی رویکرد را مشاهده نمود.