مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خشک سالی
حوزه های تخصصی:
این مقاله با در نظر گرفتن چه گونگیآب و هوایفلات ایران و نیز با بررسیکتیبه هایدوران هخامنشیو آبان یشت اوستا و همچنین با استناد به نوشته هایمورخان یونانی، سعیدارد تا خشک سالیرا که محتملا در زمان اردشیر دوم هخامنشیرخ داده و باعث شده تا ایزد اَناهیتا در آن مقطع از زمان برجسته شود مورد بررسیقرار دهد.
تعیین اولویت های مدیریت ریسک خشک سالی در بخش کشاورزی شهرستان گنبدکاووس با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با وقوع خشک سالی های اخیر در شهرستان گنبدکاووس، توجه به اقدامات پیش گیرانه یی که بتواند آثار خشک سالی را کاهش دهد (مدیریت ریسک خشک سالی)، اهمیت فراوانی دارد. مطالعه ی حاضر به دنبال دست یابی به شیوه هایی از مدیریت ریسک خشک سالی است که ضمن کاهش خسار ت های ناشی از خشک سالی ها در کوتاه مدت و حتا بلندمدت، غافل گیری کشاورزان را به کم ـرین اندازه ی ممکن برساند. پس از شناسایی و گروه بندی راه کارهای مدیریت ریسک خشک سالی، از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (AHP) به منظور اولویت بندی راه کارها بهره گرفته شد. پرسش نامه های مقایسه ی زوجی راه کارها در سال 1388 توسط کارشناسان صاحب نظر و آگاه در بخش های اجرایی، تحقیقاتی و آموزشی جهاد کشاورزی شهرستان گنبدکاووس، شرکت آب منطقه یی و مرکز تحقیقات کشاورزی استان گلستان و نیز تعدادی از کشاورزان مجرب این شهرستان تکمیل گردید. نتایج اولویت بندی در نرم افزار Expert Choice نشان داد در بخش راه کارهای «زراعی» معرفی ارقام مقاوم به خشکی و شوری، در بخش راه کارهای «فنی آبیاری» استفاده از سیستم های آبیاری تحت فشار، در بخش راه کارهای «قانونی» بیمه ی خشک سالی و تخصیص اعتبارات، و در بخش راه کارهای «نهادی» استقرار نظام پایش و پیش آگاهی خشک سالی در سطح ملی یا منطقه یی و آموزش کشاورزان اولویت بالاتری در مدیریت ریسک خشک سالی دارد. از این رو، لازم است که برنامه ریزان و سیاست گزاران منطقه یی، تصمیم های خود را در چارچوب اولویت های مذکور اتخاذ نمایند.
تحلیل فضایی خشک سالی اقلیمی و اثرات آن بر الگوی فضایی مکان گزینی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی روستاهای استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از داده های بارش 22 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی طی سال های )1998-2010) اقدام به پهنه بندی خشک سالی با استفاده از روش های زمین آمار گردید و همچنین جهت تحلیل فضایی خشک سالی از شاخص های خود همبستگی فضایی استفاده گردید و اثرات آن بر الگوی فضایی مکان گزینی سکونتگاه های روستایی استان مازندران پرداخته شد. نتایج تحقیق بهترین مدل را اسپیلاین کاملاً منظم با ضریب تعیین 75/0 معرفی می نماید. همچنین نتایج حاصل ازکاربردشاخص موران درخصوص توزیع فضایی خشک سالی، این ضریب مثبت و برابر 99/0 است که نشانگر خوشه ای بودن توزیع فضایی خشک سالی است. با توجه به اینکه شاخص موران نمی تواند به شناسایی انواع گوناگونی از طبقه بندی الگوهای فضایی بپردازد با استفاده تحلیل آماره عمومی G این نقیصه پوشش داده شد. نتایج تحلیل آماره عمومی G نشان می دهد مناطق با خشک سالی بیشتر در کنار هم دیگر قرارگرفته و از روند خوشه ای با تمرکز بالای خشک سالی برخوردار است. سپس مساحت هر خوشه و مکان گزینی روستاها مورد واکاوی قرار گرفت. محاسبات نشان می دهد خوشه های خیلی گرم حدود 21/35 درصد از مساحت استان و 753 روستا را در خود جای داده است. این درحالی است خوشه کمی سرد تا کمی گرم 17/37 درصد از مساحت استان و 1245 روستا را در برمی گیرد، نتایج همبستگی نشان می دهد که بین خوشه ها و تعداد روستاها در سطح اطمینان 99/0 درصد با سطح خطای 004/0 یک رابطه مستقیم وجود دارد.
تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشکسالی (مطالعة موردی: روستای پشتنگ- شهرستان روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: اثرات متنوّع خشک سالیهای مستمر، منجر به آسیبپذیری خانوارهای روستاییان و ناپایداری معیشتی آن ها می شود و ماهیت چندبعدی و پویای آسیبپذیری ناشی از خشکسالی موجبات دشواری مطالعه آن را فراهم می سازد. این در حالی است که درک ماهیت آسیبپذیری نقش مهمّی در کاهش اثرات خشک سالی و بهبود معیشت پایدار روستاییان دارد. در این راستا، هدف از این پژوهش، تبیین فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی است. روش: پژوهش حاضر با بهره گیری از روش تئوری بنیانی انجام شده است. نمونه های مورد مطالعه را سرپرستان خانوارهای روستای پشتنگ چشمه قلی جان شهرستان روانسر در استان کرمانشاه تشکیل می دادند که با تکنیک طبقه بندی مشارکتی درآمد شناسایی و به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. جمع آوری داده ها با بهره گیری از مصاحبه نیمه ساختارمند و گروه های متمرکز آغاز شد، این روند تا رسیدن به اشباع تئوریک ادامه یافت. داده های حاصل در قالب سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل و فرآیند آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی تبیین شد. یافته ها: نتایج نشان داد علل آسیب پذیری روستاییان نسبت به خشک سالی، متنوّع و گسترده بوده و یازده مقوله را در بر می گیرد که در قالب مدل پارادایمی شامل شرایط علّ ی (عوامل آب و هوایی)، پدی ده، زمینه (محیطی و معیشتی)، شرایط مداخله گر (عوامل نهادی-حمایتی)، کنش یا راهبردها (فنّی و غیرفنّی) و پیامدها (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است و فرآیند آسیب پذیری روستاییان و ارتباط بین ابعاد مختلف آن را منعکس می کند. راه کارهای عملی: برمبنای نتایج به دست آمده پیشنهاد می شود که متولّیان امر، راهبردهای مشارکتی را برای کاهش اثرات خشک سالی و ارتقای تاب آوری و ظرفیت سازگاری روستاییان منطقه در اولویت قرار دهند، در این راستا، اتخاذ استراتژی های پایدار معیشتی با تأکید بر تقویت سرمایه های فیزیکی، اجتماعی، انسانی، مالی و طبیعی روستاییان آسیب پذیر توصیه می شود.
بررسی اثرات خشکسالی دریاچة ارومیه بر تغییرات تاب آوری سکونت گاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: خشک سالی دریاچة ارومیه بیش از دو دهه است که ادامة حیات تعداد زیادی از سکونت گاه های شهری و روستایی پیرامونی خود را به چالش کشیده است. در این میان، جوامع روستایی به دلیل وابستگی بیشتر به عناصر محیطی در برابر پدیدة خشک سالی آسیب پذیرتر هستند. به منظور کاستن اثرات مخرب خشک سالی رویکرد تاب آوری به عنوان یک روش علمی و کاربردی شناخته می شود. بنابراین، هدف این پژوهش شناسایی میزان تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچة ارومیه در برابر است.
روش: تحقیق از نوع کاربردی و رویکرد آن توصیفی-هم بستگی و تحلیلی است. جامعة آماری این پژوهش ۱۳۶۹۶ نفر جمعیت ساکن در ۴۲ روستای پیرامون این دریاچه بوده که در فاصلة کمتر از ۲۵ کیلومتری قرار داشتند. با استفاده از فرمول کوکران از بین افرادی که بالای ۱۵ سال سن داشتند و همچنین بالای ۱۵ سال در روستا سکونت داشتند، ۳۷۰ نفر به روش تصادفی ساده به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. همین تعداد نیز به عنوان جامعة کنترل و از روستاهای با فاصلة بیشتر انتخاب شد. با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ، پایایی بخش های مختلف پرسش نامة تحقیق ۸۶/۰ تا ۸۸/۰ به دست آمد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS انجام شد.
یافته ها: نتایج شاخص استاندار بارش نشان داد که وضعیت خشک سالی محدودة مورد مطالعه در ۱۵ سال اخیر تقریباً در حالت نرمال قرار داشته است. براساس نتایج فرمول ویژة تاب آوری، تاب آوری زیست محیطی دارای بیشترین میزان فاصله از حد بهینه و تاب آوری زیرساختی و کالبدی دارای کمترین میزان فاصله از حد بهینة خود بوده است. میانگین نهایی تاب آوری روستاهای نزدیک دریاچه برابر با ۴۱/۰ از ۱ و روستاهای دور از دریاچه برابر با ۶۰/۰ از ۱ بوده است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون رگرسیون چندمتغیره نشان داد که اثرپذیری تاب آوری زیست محیطی از خشک سالی دریاچة ارومیه بیشتر از ابعاد بوده است (۸۷۴/۰=r). همچنین، یافته ها نشان داد که میزان تاب آوری اقتصادی و اجتماعی در روستاهای شرق و جنوب دریاچه بیشتر از جهات دیگر دریاچه بوده است.
راهکارهای عملی: با توجه به یافته های پژوهش پیشنهاد می شود در راستای ارتقای تاب آوری روستاهای پیرامون دریاچة ارومیه ضمن توجه به خصوصیات موقعیت جغرافیایی روستاها، توجه بشتر بر ابعاد تاب آوری زیست محیطی، اقتصادی و اجتماعی معطوف شود.
اثرات نوسان اطلس شمالی بر ناهنجاری تراز میانی جو و بارش ایران(مطالعه موردی: غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی اثرات نوسان اطلس شمالی بر تغییرات تراز میانی جو و در نتیجه ریزش های غرب کشور می باشد. جهت انجام این کار، ابتدا داده های بارش ماهانه 17 ایستگاه سینوپتیک منتخب غرب کشور در بازه ی زمانی 30 ساله از سال های 1984 تا 2014 از سازمان هواشناسی کشور اخذ شد. همچنین داده های پیوند از دور نوسان اطلس شمالی و داده های ناهنجاری ارتفاع ژئوپتانسیل، فشار تراز دریا و بارش از سایت NOAA دریافت گردید. برای مشخص شدن ارتباط بین دو فاز شاخص NAO با بارش غرب ایران از ضریب همبستگی پیرسون در سطح حداقل معنی داری95 درصد، (P_value = 0.05) استفاده شد. در نهایت با استفاده از نقشه های سینوپتیک، ارتباط فضایی بین داده ها، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج گویای آن بود که بین تغییرات نوسان اطلس شمالی با ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو و میزان بارش های غرب ایران در چهار ماه ژانویه، مارس، آوریل و نوامبر ارتباط و همزم انی وج ود دارد. نتایج نشان داد که، در زمان حاکمیت فاز مثبت نوسان اطلس شمالی، میانگین ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو در نیمه غربی ایران 17 متر کم تر از بلندمدت شده و میانگین بارش در هر ماه 23/5 میلی متر افزایش یافته و تر سالی حاکم می شود؛ اما زمانی که حاکمیت با فاز منفی باشد، ناهنجاری ارتفاع تراز میانی جو به طور میانگین 20 متر بیشتر از نرمال است، در نتیجه خشک سالی غرب کشور را فرا گرفته و بارش در این منطقه هر ماه با کاهش 30 میلی متری روبرو شده است. درکل می توان گفت که خشک سالی های همزمان با فاز منفی بسیار شدیدتر از ترسالی های ناشی از فاز مثبت نوسان اطلس شمالی بوده است.
پهنه بندی مناطق حساس در برابر خشک سالی در دشت نجف آباد با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، با استفاده هم زمان از داده های ایستگاهی بارندگی و تبخیر تعرقِ واقعیِ حاصل از تصاویر ماهواره ای و روش فازی، کوشش شده است تا مناطق حساس در برابر خشک سالی در دشت نجف آباد واقع در استان اصفهان شناسایی شود. برای دست یابی به این هدف از داده های ایستگاه های هواشناسی و تصاویر ماهواره ای در یک دوره 25ساله استفاده شد. در این پژوهش سال های 1995، 2008، و 2015 به عنوان نمونه انتخاب شد و با اجرای الگوریتم سبال بر روی تصاویر ماهواره ای لندست تبخیر- تعرقِ واقعی محاسبه شد. سپس، با هم پوشانی فازی نقشه های بارندگی و تبخیر تعرق مناطق حساس شناسایی شد. نتایج حاصل گویای آن است که در سال 1995 نواحی جنوب و جنوب شرقی و بخش هایی از شرق دشت نجف آباد حساسیت بیشتری نشان داده اند. این در حالی است که در سال 2008، علاوه بر نواحی فوق الذکر، نواحی شرقی، مرکزی، و غربی نیز درگیر خشک سالی شده اند. در سال 2015 بخش های جنوب و جنوب شرقی به سبب برخورداری از بارش بیشتر از وضعیت خشک سالی خارج و از شرایط مطلوب تری برخوردار شده اند. ویژگی ممتاز این تحقیق کاربرد پارامترهای تکمیلی در سنجش حساسیت به خشک سالی است.
آنالیز مکانی - زمانی دقت داده های ماهواره ای TRMM برای برآورد شدت خشک سالی مبتنی بر بارش در محدوده ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر سیستم های ارزیابی خشک سالی عمدتاً بر مبنای داده های بارش استوارند. تحقیق حاضر، با هدف آنالیز مکانی و زمانی دقت داده های باران ماهواره TRMM در محدوده ایران مرکزی برای تهیه نقشه توزیع مکانی خشک سالی مبتنی بر بارش در طی دوره آماری 2001 2005 انجام شده است. در ای ن پژوهش، از داده های بارش ماهانه 50 ایستگاه سینوپتیک و سری داده های ماهانه TRMM-3B43 V7 با مقیاس مکانی 0.25°×0.25° استفاده شده است. پس از پردازش اولیه، نخست داده های ماهواره ای و داده های مشاهده ای باران در سه مقیاس زمانی ماهانه، فصلی، و سالانه مقایسه تطبیقی شد. پس از حصول اطمینان از دقت بالای این داده ها، نقشه شدت خشک سالی مبتنی بر بارش با استفاده از داده های ماهواره ای به دست آمد. ارزیابی دقت نقشه توزیع مکانی خشک سالی مبتنی بر داده های بارش ماهواره ای بر اساس مقایسه با نقشه توزیع مکانی خشک سالی مبتنی بر داده های بارش زمینی و داده های رطوبت خاک انجام گرفته است. نتایج بررسی معیارهای ارزیابی نشان داد که شدت خشک سالی برآوردشده به وسیله داده های TRMM در انطباق با نقشه شدت خشک سالی حاصل از داده های بارش و داده های رطوبت زمینی از بیشترین ضریب همبستگی به ترتیب 94/0 و 71/0 و همچنین کمترین خطای برآوردی به ویژه در کلاس های شدت خشک سالی ملایم، متوسط، و شدید برخوردار بوده است.
نقش تغییرات رطوبت انتقال یافته در رخداد خشک سالی و ترسالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۱ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۰)
545 - 562
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به منظور بررسی نقش میزان شار رطوبت در نوسانات بارش ایران از داده های دوباره واکاوی شدهERA Interim مرکز پیش بینی های میان مدت اروپا با قدرت تفکیک مکانی 1 در 1 درجه در دوره آماری ۱۹۸۱-2011 بهره گرفته شده است. نخست، به منظور استخراج الگوهای مرطوب و خشک ایران، از شاخص استانداردشده z استفاده شد و سالی که درصد مساحت رخداد دوره های فوق در آن ها بیشینه بود انتخاب گردید و محاسبات مجموع قائم واگرایی شار رطوبت در چهار لایه جوی در سطح و مرزهای ایران و همچنین سطوح آبی اطراف در دوره های منتخب اجرا و مقادیر رطوبت ورودی به ایران محاسبه و استخراج شد. طبق نتایج حاصله، مشخص شد که الگوی جریان حاکم در منطقه و سطوح آبی نقش قابل ملاحظه ای در تغییرات رطوبت جو ایران داشته است؛ به طوری که مقدار شار رطوبت جوی در همه لایه ها در سال آبی مرطوب بیشتر از سال خشک است. با توجه به الگوی جریان در لایه های مورد بررسی، دریای عرب در تراز زیرین و دریای مدیترانه در ترازهای میانی و بالایی جو در سال مرطوب بیشترین سهم را در انتقال رطوبت به ایران دارا می باشند. همچنین، مرزهای جنوبی در سه لایه زیرین، میانی، و بالایی جو در مرتبه اول و مرزهای غربی در مرتبه بعدی اهمیت به لحاظ مسیر ورود رطوبت به ایران قرار دارند.
بحران تأمین آب در حوضه آبریز زاینده رود؛ مسائل سیاسی و اجتماعی و راهکارهایی برای مدیریت آن (مطالعه موردی: اعتراضات سال های 1389 تا 1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشک سالی و کمبود آب واقعیت عینی در کشور ماست که با رشد جمعیت و به دنبال آن، ضرورت تأمین نیاز جمعیتی، افزایش زمین های زیر کشت و گسترش صنایع، روزبه روز بر اهمیت و ماهیت مسئله ساز آن افزوده شده است. متأسفانه حوضه آبریز زاینده رود استان اصفهان، با قرارگرفتن در خط خشک سالی چندین ساله، با بحران تأمین آب در مقاطع بلندمدت مواجه شده است. بحران آب در این حوضه علاوه بر بحران طبیعی تأمین آب برای مصارف شرب، کشاورزی و صنعتی و تأمین آب شرب بخشی از استان یزد، تبعات سیاسی و اجتماعی مهمی نیز در این منطقه داشته است. رویدادهای تلخی که اوج آن اسفندماه 1391 بود، لزوم توجه علمی و عملی بیشتر بر حل معضل آب در کلان کشور را به طور عام و در این منطقه، که اهمیت زیادی در ابعاد مختلف دارد، به طور خاص دو چندان می کند. در این مقاله، به روش میدانی با بررسی جوانب این بحران و عوامل طبیعی و انسانی در وقوع و شدت یافتن آن، راهکارهایی برای مدیریت بهینه بحران های احتمالی مشابه در آینده بیان شده است. یافته ها و نتایج این بررسی نشان می دهد کمبود آب یا کاهش دسترسی به منابع آب شیرین موجب احتمال بروز تنش و ناآرامی در حوزه های بحران خیز می شود؛ به طوری که اعتراض های سال های 1389 تا 1392 در بخش هایی از اصفهان در پی بحران تأمین آب در حوضه آبریز زاینده رود رخ داده است. از جمله راهکارهای موجود برای حل تأمین آب در حوضه آبریز زاینده رود و کاهش آسیب های اجتماعی در این زمینه می توان به تهیه طرح آمایش سرزمین به صورت صحیح و علمی، مدیریت واحد حوضه رودخانه زاینده رود، تشکیل شورای برنامه ریزی و مدیریت آب بین استان زیر نظر وزارت کشور و وزارت نیرو و با شرکت تمام مصرف کنندگان آب مانند کشاورزان، شهروندان، صاحبان صنایع و سازمان های مربوط به آن ها، ورود جدی مدیریت وزارت جهاد کشاورزی در اصلاح روش های سنتی آبیاری و پیشنهاد کشت محصولات جدید، تغییر راهبرد مدیریت فضای سبز شهری، جلوگیری از بارگزارهای جدید بر زاینده رود، تداوم طرح های انتقال بین حوضه ای، به ویژه انجام دادن و اتمام پروژه انتقال آب بهشت آباد و استفاده از فناوری های جدید در شیرین کردن آب و انتقال آن از خلیج فارس به فلات مرکزی و از دریای خزر به مناطقی مانند سمنان و شمال استان اصفهان اشاره کرد.
تأملی بر وضعیت الگوهای معیشتی خانوارهای عشایر در شرایط خشک سالی (مورد مطالعه: خانوارهای عشایر استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوهای معیشتی عشایر وابستگی مستقیمی به شرایط محیط زندگی شان دارد و بر همین اساس، مسئله اساسی مقاله حاضر این است که وضعیت این الگوها در شرایط خشک سالی در میان عشایر سیستانی و بلوچستانی چگونه است. فهم این مسئله، نخست مستلزم شناسایی الگوهای مزبور در منطقه است؛ بنابراین برحسب یافته های این پژوهش، که با رویکرد روش شناختی ترکیبی و در پی بهره گیری از تکنیک های مختلف اعم از نظرسنجی، مشاهده، گپ وگفت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و... انجام شده است، اکنون می توان حداقل از شش الگوی معیشتی عمده در این منطقه و در میان عشایر آن نام برد: 1. الگوی معیشتی متکی بر دامداری، 2. الگوی معیشتی متکی بر کشاورزی، 3. الگوی معیشتی متکی بر صنایع محلی و فروش محصولات فرعی، 4. الگوی معیشتی متکی بر کارگری، 5. الگوی معیشتی متکی بر فعالیت های خدماتی، 6. الگوی معیشتی متکی بر دریافت حمایت های دولتی. نتایج پژوهش نشان می دهد که اکنون دامداری و کشاورزی در میان نیمه کوچ نشینان منطقه، در عمل فعالیتی حاشیه ای و رو به افول است. صنایع محلی نیز که از سوی زنان عشایر تولید می شود، بیشتر پاسخگوی نیازهای خود آن هاست، اما آن ها به ناچار و برای کمک به خانواده بخشی از آن را برای فروش عرضه می کنند که البته عایدی فراوانی ندارد. تولید سایر محصولات فرعی مانند حصیر نیز که وابستگی مستقیمی به امکانات محیطی دارد، دیگر چندان قابل توجه نیست. در حال حاضر خشک سالی های مداوم عشایر را به سوی فعالیت هایی سوق داده که چندان تناسبی با هویت و شخصیت فرهنگی آن ها ندارد، اما این گروه ها با وجود میل باطنی و رضایت بدان تن داده اند. از جمله این فعالیت ها می توان به کارگری و سایر امور خدماتی مانند مسافرکشی، دست فروشی و... اشاره کرد. علاوه بر این، عشایر اکنون امکان حیات خود را بدون دریافت حمایت های دولتی بسیار دشوار دیده و هر کمکی از سوی نهادهای حمایتی را به مثابه ناجی و تا حدی تعادل بخش زندگی خویش می بینند.
آینده نگاری ارتقای تاب آوری سکونتگاه های روستایی در برابر خشک سالی مبتنی بر آموزش های عملی روستائیان، مطالعه موردی: روستاهای حوضه آبخیز قلعه چایی عجب شیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۰
147 - 162
حوزه های تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه از جمله مخاطرات محیطی که از حدود دو دهه در ایران اتفاق افتاده و بخشی از روستاهای را دچار مشکل کرده است. کاهش آسیب پذیری روستاها در برابر خشک سالی نیازمند توجه به ابعاد تاب آوری است تا بتوان از ظرفیت های درونی روستا برای کاهش آسیب پذیری استفاده نمود که این امر نیز نیازمند آموزش و مهارت است. لذا این پژوهش با هدف بررسی وضعیت تاب آوری روستاها حوضه آبخیز قلعه چایی عجب شیر، نقش آموزش های عملی در بهبود تاب آوری و در نهایت استخراج پیشران های کلیدی ارتقای تاب آوری روستایی در برابر خشک شدن دریاچه ارومیه صورت گرفته است. تحقیق از نوع کاربردی بوده و تحلیل داده ها به صورت توصیفی- تحلیلی و همچنین با رویکرد آینده پژوهشی نیز است. نتایج یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت تاب آوری در روستاهای مورد مطالعه در قبل و بعد از آموزش ها اختلاف معناداری در سطح 714/0 دارند. همچنین نتایج مدل تاب آوری حاکی از این است که میزان AIR در روستاها برابر با 51/0 و در بعد از آموزش برابر با 63/0 است. در نهایت نتایج تحلیل داده با نرم افزار میک مک نشان داد که متغیرهای توجه به کارآفرینی و اشتغال به عنوان مؤثرترین پیشران کلیدی مطرح است. در مرحله بعدی پیشران های انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، تعلق مکانی به روستا، مسئولیت اجتماعی، درک خطر خشک سالی، اصلاح الگوی کشت، شیوه های نوین آبیاری، شکل گیری و فعالیت NGO ها، مقاوم سازی مساکن و رعایت ضوابط فنی ساخت وساز قرار به عنوان پیشران های کلیدی ارتقای تاب آوری روستایی هستند. در نهایت باتوجه به یافته های پژوهش، پیشنهادات کاربردی ارائه شده است.
بازتاب دانش هواشناسی در باورها و امثال و حکم مردم بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آن جایی که پیش بینی آب و هوا با زندگی مردم ارتباط مستقیم دارد، بازتابی گسترده در امثال یافته است و اغلب با واقعیت های علمی انطباق کامل دارد. نشانه های مربوط به آمدن یا نیامدن باران در فرهنگ قهستان بسیار عمیق، متنوع و گسترده است و نشان می دهد مردم این دیار از گذشته های دور به دانش هواشناسی توجه خاصی داشتند و در کشف نشانه های مربوط به آن نبوغی عالی نشان دادند و با استفاده از این دانش توانستند میزان نزولات آسمانی را پیش بینی کنند و اثرات سوء خشک سالی را که در این منطقه به صورت دوره ای اتفاق می افتد، تعدیل سازند. ضرب المثل ها و زبانزدهای عامه که از بارزترین نمودهای فولکلور است، دربردارنده اعتقادات و آداب و رسومی است که نسل به نسل منتقل می شود و برخاسته از فرهنگ توده مردم است؛ چنانکه مثل هایی که درباره پیش بینی وضع هواست، برپایه عقاید نجومی گذشتگان و نیز ارتباط روستاییان با طبیعت، شکل گرفته و رواج یافته است. از آنجا که بررسی فرهنگ عامه نقش بسزایی در تقویت هویت ملی و فرهنگی دارد، در این پژوهش کوشیده ایم با بهره گیری از مثل ها، باورها و زبانزدهایی که در میان مردم منطقه رایج است، موضوع موردبحث را بکاویم و به شیوه توصیفی تحلیلی به پاره ای از مهم ترین باورهای مردمی درباره دانش هواشناسی در بیرجند بپردازیم .
ترکیب شاخص های EVI و SPI برای پهنه بندی مناطق حساس به خشک سالی (مطالعه موردی: استان کردستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی خشک سالی، ازنظر زمانی و مکانی، برای برنامه ریزی های کاهش خسارات در استان کردستان اهمیت بسیاری دارد. در این تحقیق، از شاخص بارش استانداردشده و همچنین، شاخص پوشش گیاهی بارزشده استخراجی از تصاویر ماهواره ای، به منزله پارامتر تعیین کننده خشک سالی، استفاده شده است. به این منظور، داده های آماری ایستگاه های هواشناسی شامل حداکثر دمای ماهیانه، مجموع بارش سالیانه و نیز تصاویر سنجنده مادیس به کار رفته است. با مقایسه پارامترهای هواشناسی شامل میانگین دمای سالیانه، میزان بارش سالیانه و همچنین مقایسه نقشه های شاخص بارش استاندارد و شاخص پوشش گیاهی بارزشده، وضعیت خشک سالی منطقه در دوره زمانی هفده ساله ای بررسی شده است. نتایج بررسی دو شاخص بارش استانداردشده و پوشش گیاهی بارزشده نشان می دهد که خشک سالی ناشی از تغییرات بارشی دارای راستای غرب به شرق است و پدیده خشک سالی در مناطق شرقی شدت بیشتری دارد. در این راستا، مناطق جنوبی حساسیت بالاتری نشان داده اند که در مجموع، مناطق جنوبی، به ویژه جنوب شرق استان، بیشترین آسیب پذیری را در پدیده خشک سالی داشته اند. مناطق دارای حساسیت بسیار بالای خشک سالی حدود 10% مساحت اراضی استان را پوشش می دهد و این درحالی است که 91% از مساحت مناطق با حساسیت بسیار زیاد خشک سالی در کاربری کشت گندم دیم قرار دارد.
علل و پیامدهای قحطی کرمانشاهان در جنگ جهانی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
81 - 102
حوزه های تخصصی:
قحطی کرمانشاهان در خلال جنگ جهانی اول و در فاصله سال های (1338-1336ق/ 1919-1917م)، پیامد های مخرب و زیان باری در حوزه های اقتصادی و اجتماعی در این دیار بر جای نهاد. این پژوهش بر این فرض استوار است که جنگ جهانی اول در کرمانشاهان و اشغال این منطقه توسط نیروهای تحت کنترل دولت های روسیه، عثمانی و انگلیس آثار ویرانگری چون کمبود غله و بروز قحطی در پی داشت. این مهم به اتفاق خشک سالی، احتکار و رواج بیماری های واگیر دار جان بسیاری از اهالی کرمانشاهان را ستاند. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از اسناد منتشرنشده آرشیوی و منابع کتابخانه ای معتبر به این پرسش پاسخ دهد که چه عواملی در بروز قحطی و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی مترتب بر آن در کرمانشاهان مؤثر بوده است؟ دستاورد پژوهش نشان داد که غیر از خشک سالی، حضور طولانی مدت نیرو های نظامی دولت های متحد و متفق در کرمانشاهان و غارت انبارهای غله مردمی و دولتی، چپاول دام ها و ویران کردن منازل، احتکار غله توسط عوامل داخلی و خارجی، ضعف ساختاری حکومت مرکزی و ناکارآمدی حکام محلی در مدیریت بحران، نقش بنیادینی در ایجاد قحطی و تداوم آن در این منطقه داشت.
تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه از خشک سالی و اثرات آن (مورد مطالعه: شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
957 - 976
حوزه های تخصصی:
تأثیرات اجتماعی، بیولوژیکی ، و اقتصادی خشک سالی ها بستگی به آمادگی کشاورزان برای پاسخ به آن دارد و اقدامات کشاورزان تحت تأثیر چگونگی ادراک آنان از خشک سالی است . ادراک کشاورزان از خشک سالی، عامل مهمی در سیاست گذاری ها و برنامه ریزی های مدیریت منابع آب ذکر شده است. بنابراین ، این پژوهش کیفی با هدف تحلیل ادراک کشاورزان حوضه آبریز دریاچه ارومیه (شهرستان میاندوآب) از خشک سالی و اثر ها و پیامدهای آن انجام گرفت. جامعه موردمطالعه کشاورزان حوضه آبریز زرینه رود و سیمینه رود بودند ؛ نمونه گیری به صورت هدفمند ملاک محور و با استفاده از روش گلوله برفی انجام گرفت. اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه های عمیق فردی و بحث های گروهی متمرکز با کشاورزان گردآوری شد و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از تحلیل محتوای جهت دار و نرم افزار مکس کیودا انجام گرفت. نتایج نشان داد بیشتر کشاورزان خشک سالی را پدیده ای اقلیمی می دانند ؛ هرچند که عده ای نیز آن را ناشی از خشم و غضب خداوند، رفتارهای مخرب برخی کشاورزان ، و سوء مدیریت مسئولان می دانند. کشاورزان افزایش نگرانی از آینده، تشدید خشک سالی و کم آبی ، و افزایش اثر های مخرب خشک سالی را انتظار دارند . هزینه کردن پس اندازها، استفاده از آبیاری پیشرفته، کشت گیاهان جای گزین و سازگار با خشک سالی، ذخیره سازی و بهینه سازی مصرف آب، دست روی دست گذاشتن، توکل به خدا و کمک گرفتن از نهادهای مذهبی، و مهاجرت به شهر از جمله کارهایی است که برای مقابله با خشک سالی یا کاهش اثر های آن انجام می دهند. نتایج این مطالعه می تواند به اجرای مداخلات مناسب برای افزایش تاب آوری کشاورزان در برابر خشک سالی کمک کند.
مقایسه کارآمدی چهار روش هوش مصنوعی در پیش بینی خشک سالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
139-156
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یک اختلال موقتی است که خصوصیات آن از منطقه ای با منطقه دیگر متفاوت است، از این رو نمی توان تعریف جامع و مطلق برای خشک سالی بیان نمود.در تحقیق حاضر، به منظور معرفی یک روش مناسب جهت پیش بینی خشکسالی برای یک ماه آتی، چهار روش هوش مصنوعی شامل یادگیری عمیق (Deeplearning) (از شبکه الکس نت که یکی از شبکه های کانولوشن می باشد استفاده شده است)، الگوریتم K نزدیک ترین همسایه (KNN)، ماشین برداد پشتیبان چند طبقه (SVM-MultiClass) و درخت تصمیم (Decision Tree) در نظر گرفته شد. داده های بارندگی 11 ایستگاه سینوتیک استان یزد طی دوره آماری 29 ساله (1988 تا 2017) به صورت ماهانه به عنوان داده های آزمایشی مورد استفاده قرار گرفتند. شاخص بارش استاندارد شده (SPI) برای نشان دادن وضعیت خشکسالی از نظر شدت و مدت در مقیاس های زمانی 1، 3، 6، 9، 12 و 24 ماهه محاسبه گردید. در ابتدا داده های بارش به عنوان ورودی شبکه های عصبی و کلاس بندی SPI به عنوان خروجی شبکه ها قرار داده شد. 80 درصد داده ها برای آموزش و20 درصد داده ها برای تست شبکه ها به کار گرفته شد. نتایج نشان داد که تمامی شبکه ها توانایی پیش بینی خشکسالی را داشته اند، بر اساس معیار ارزیابی macro-f1 شبکه Deeplearning در مقیاس زمانی 1 ماهه با 71/22 درصد، ناکارآمدترین روش و Decision Tree با 65/64 درصد، کارآمدترین روش بوده اند، اما با افزایش مقیاس زمانی، شبکه Deeplearning عملکرد خود را بهبود بخشید، به طوریکه در مقیاس زمانی 24 ماهه با 35/65 درصد، بهترین عملکرد مربوط به شبکه Deeplearning و بعد از آن، شبکه SVM-MultiClass با 40/57 درصد، قرار گرفت.
تحلیل آثار تغییرات اقلیم و شرایط خاک سطحی بر فراوانی رخداد های گرد و غبار (مطالعه موردی: استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره هفدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۲۵)
491 - 521
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به دلیل تغییرات اقلیمی، از جمله خشک سالی و مداخلات انسانی، طوفان های گرد و غبار شدت یافته است. گرد و غبار، علاوه بر جابه جایی و از دست رفتن ذرات خاک، باعث آسیب های شدید اقتصادی و اجتماعی و سلامت می شود. استان خراسان رضوی به سبب موقعیت استراتژیک، از جمله قطب صنعتی و کشاورزی و پذیرایی سالیانه بیش از 29 میلیون زائر از داخل و خارج از کشور، به خصوص در فصول و ماه های همراه با مناسبت ها، دارای اولویت بررسی از نظر فراوانی گرد و غبار است. هدف پژوهش حاضر بررسی و روندیابی فراوانی رخداد های گرد و غبار و تحلیل تأثیرپذیری آن از تغییرات اقلیمی با در نظر گرفتن روند خشک سالی و تغییرات سطحی زمین با مطالعه روند تغییرات درصد تراکم پوشش در طول دوره آماری بود. نتایج شمارش کدهای گرد و غبار نشان داد رخداد های گرد و غبار با منشأ محلی از فراوانی بیشتری برخوردار است. بر اساس تحلیل ماهیانه پدیده گرد و غبار، ایستگاه های سرخس و مشهد مناطقِ با بالاترین تعداد روزهای غبارآلود در محدوده مطالعاتی، در تابستان و بهار و ماه های ژوئن و ژوئیه هستند. نتایج رگرسیون خطی شاخص خشک سالی و روزهای دارای گرد و غبار محلی ماهیانه حاکی از ارتباط معنادار در جهت افزایش گرد و غبار همراه افزایش شدت خشک سالی در ایستگاه های مشهد و سرخس، طی دوره آماری 27 ساله، در سطح 99 درصد اطمینان است. در نهایت، با توجه به نتایج به دست آمده از بررسی تغییرات سطحی زمین، لزوم پیگیری برنامه های آمایش سرزمین همراه استفاده از روش های کوتاه مدت تثبیت خاک، به منظور کاهش خسارات اقتصادی و حفظ سلامت ناشی از گرد و غبار در ماه ها و فصول پرتردد، تا دستیابی به نتایج روش های بلندمدت توصیه می شود.
ارزیابی چالش های اجتماعی ناشی از بحران خشک سالی بر توسعه پایدار روستایی مورد پژوهی: دهستان میانده از توابع بخش شبیکوه، شهرستان فسا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال سیزدهم بهار ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۴۹)
13 - 28
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارزیابی چالش های اجتماعی ناشی از بحران خشک سالی بر توسعه پایدار روستایی و ارائه راهکارهای جهت کاهش این پیامدهاست. این تحقیق از نوع تحقیقات توصیفی می باشد و روش گردآوری اطلاعات نیز اسنادی و پیمایشی می باشد. نمونه گیری در این تحقیق در دو سطح انجام گرفته ، ابتدا در سطح منطقه که واحد تحلیل نقاط روستایی است که 4 روستای میانده، نصیرآباد، رحیم آباد و سده انتخاب شده اند و در سطح روستاهای نمونه که واحد تحلیل خانوارهای ساکن در مناطق روستایی می باشند که بر اساس آخرین سرشماری در سال 1390 جمعیتی برابر با 2101 خانوار را دارا می باشند. در تحقیق حاضر برای تعیین حجم نمونه مناسب از فرمول کوکران استفاده شده که نمونه مناسب برای این جامعه آماری برابر با 325 خانوار می باشد. در تجزیه وتحلیل داده ها، چالش های اجتماعی ناشی از بحران خشک سالی در پنج عامل اثرات عمومی اجتماعی، امنیت، کیفیت زندگی، آموزش وپرورش، سلامت و تندرستی قرارگرفته اند که کل مجموعه چالش های اجتماعی قادر است 57.190 درصد از کل واریانس چالش های اجتماعی در مناطق روستایی دهستان میانده را تبین کند. نتیجه حاصل از پژوهش لزوم توجه به بخش اجتماعی و آسیب پذیری آن در هنگام بروز خشک سالی را آشکار می کند زیرا که بدون توجه به این بخش هنگام بروز خشک سالی توسعه مناطق روستایی با چالش هایی روبه رو می شود
ارزیابی خشکسالی و سنجش آسیب پذیری اقلیمی استان گیلان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جغرافیا و مطالعات محیطی سال بازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۲
136 - 150
حوزه های تخصصی:
کشور ایران در کمربند خشک کره زمین، تحت تأثیر پرفشار جنب حاره قرار دارد و بارش سالانه آن کم تر از یک سوم متوسط بارش جهان است. بارش اندک به همراه توزیع نامناسب زمانی و مکانی آن باعث بروز خشک سالی هایی گردیده است. در این پژوهش هدف، سنجش ابعاد آسیب پذیری استان گیلان نسبت به خشک سالی با مدل های GAMA و SUM فازی و CVI و شناسایی اقدامات مناسب به منظور کاهش آسیب های بالقوه بود. روش پژوهش تحلیلی مکانی و از نظر هدف کاربردی بود. ابتدا مؤلفه های شاخص آسیب پذیری اقلیمی استان گیلان در هر دو مدل FUZZYو CVI، مؤلفه های منابع (R)، هواشناختی (W)، دسترسی (A)، ظرفیت (C)، استفاده و بهره وری اقتصادی (U)، حفظ یکپارچگی زیست محیطی (E)، ویژگی های جغرافیایی (G) تعیین گردید. متغیرها با توابع عضویت فازی همسان شدند. در مدل SUM، بیشترین آسیب پذیری در غرب، مرکز و نواحی وسیعی از شرق استان، شهرستان رودسر با مساحت 78.23 درصد بود. در مدل همپوشانی GAMA، قسمت های وسیعی از غرب استان شهرستان تالش و شهرستان رشت با مساحت 31.92 درصد در کلاس آسیب پذیری خیلی زیاد مشاهده گردید. در بررسی مؤلفه های CVI، شاخص CVI کل استان 44.5% به دست آمد. شاخص CVI در مؤلفه منابع (R)56.12% بالاترین رتبه و در مؤلفه 36.94% کمترین رتبه را به دست آورد. در مدل CVI، بیشترین آسیب پذیری در کل شهرستان تالش با مساحت 15.57 درصد می باشد. درصد آسیب پذیری زیاد 26.84 درصد در شهرستان های رشت، صومعه سرا، رودسر و شفت مشاهده شد و شهرستان های آستارا و رضوانشهر با مساحت 20.88 درصد در کلاس آسیب پذیری خیلی کم مشاهده گردید.