فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۳٬۶۶۱ تا ۴۳٬۶۸۰ مورد از کل ۴۹۸٬۹۳۴ مورد.
منبع:
معرفت سال ۳۲ مرداد ۱۴۰۲ شماره ۳۰۸
81-90
حوزههای تخصصی:
فمینیست ها زنان را در موقعیت های فرودستانه ای نسبت به مردان می بینند و برای رهایی از این تبعیض، ندای آزادی خواهی و برابر طلبی را فریاد می زنند. برخی دگراندیشان مسلمان نیز با تأسی به این مکتب بر این باور شدند که به دلیل وجود قوانین مردسالارانه دین اسلام، آزادی از زن مسلمان سلب شده و برای رفع این تبعیض نیاز به تقلیل حاکمیت دین در عرصه اجتماع است و در این راستا به بازخوانی قوانین اسلامی پرداختند. در پژوهش حاضر، با شیوه توصیفی تحلیلی و با رویکرد انتقادی، تلاش شده است این انگاره در ترازوی نقد و ارزیابی قرار گیرد. در پایان این نتیجه به دست آمده است که آزادی خواهی به معنایی که فمینیست ها در طلب آن هستند، با قوانین نظام اسلامی که برگرفته از وحی الهی و مطابق با فطرت و طبیعت انسان هاست، ناسازگار است. درواقع، سوءبرداشت برخی از دگراندیشان به دلیل درک نادرست از آموزه های اسلامی است.
برآورد مؤلفه های اثرگذار بر تقاضای نیروی کار در بخش صنعت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی نقش ساختار صنایع در تقاضای نیروی کار آنها است. سوالات اصلی که در این مقاله مطرح شد این است که چه عواملی بر میزان اشتغال و استخدام نیروی کار در بخش صنعت ایران موثر هستند و نقش ویژگیهای ساختاری در تقاضای نیروی کار صنعتی چیست؟ این موضوع با استفاده از الگوی اقتصادسنجی پانل دیتا یا داده های تابلویی با استفاده از داده های 23 کد دورقمی آیسیک کارگاههای صنعتی برای سالهای 1381 تا 1398 بررسی شد. یافته های این مقاله نشان داد که دستمزد حقیقی تاثیر معناداری بر تقاضای نیروی کار در صنایع ایران نداشته است. همچنین نرخ سود حقیقی تسهیلات پرداختی به بخش صنعت نیز به عنوان شاخصی از هزینه سرمایه در سطح احتمال 5 درصد یا 10 درصد معنادار نیست. در بین متغیرهای نماینده ویژگیهای ساختاری در صنایع، نسبت ارزش افزوده به تعداد بنگاهها که شاخصی از متوسط مقیاس تولید در صنعت به ازای هر بنگاه می باشد تاثیری مثبت اما اندکی در تقاضای نیروی کار صنایع داشته است. این نشان می دهد که صنایعی که مقیاس بزرگتری دارند، از پتانسیل اشتغالزایی زیادی برخوردار نیستند و این حالت برای نسبت سرمایه گذاری به ازای هر نفر کارکن هم صادق است. پیام این مقاله این است که اگر هدف دولت افزایش اشتغالزایی در بخش صنعت است، توجه به صنایع کوچک و متوسط در مقایسه با سیاست افزایش اندازه بنگاهها احتمالا اثر بزرگتری بر تقاضای نیروی کار و رشد اشتغال صنعتی بدنبال خواهد داشت. همچنین صرف ایجاد رشد اقتصادی و یا دستیابی به رشد صنعتی در اقتصاد ایران نمی توان انتظار رشد اشتغال صنعتی را داشت.
طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۸-۷
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، طراحی و اعتباربخشی الگوی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم بوده است. به این منظور از روشهای تحلیل اسنادی، تحلیل محتوای مضمونی و تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. منابع مورد مطالعه برای گردآوری داده ها شامل 233 منبع داخلی و خارجی اعم از کتاب، مقاله و پایان نامه درباره برنامه درسی سواد اطلاعاتی بود و مشارکت کنندگان چهار متخصص رشته برنامه ریزی درسی و شش متخصص علم اطلاعات و دانش شناسی بودند که به طور هدفمند انتخاب شدند. فنون گرد آوری داده ها عبارت بودند از: توصیف و تحلیل محتوا و مصاحبه نیمه ساختار یافته با صاحب نظران. داده های منتج از مصاحبه ها و تحلیل محتوا با نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA 2018 کدگذاری و تحلیل شدند. خروجی نرم افزار ویژگیهای عناصر برنامه درسی سواد اطلاعاتی را در پنج مقوله، 20 زیرمقوله و 77 شاخص به ترتیب برای هدف، محتوا، فعالیتهای یادگیرنده، نقش معلم و ارزشیابی مشخص کرد و الگوی اولیه برنامه طراحی شد. برای اعتباریابی برنامه، نظرات ده نفر از صاحب نظران و 34 نفر از دبیران مجرب درباره ضرورت عناصر برنامه (CVI) و تناسب عناصر برنامه (CVR) به صورت پرسشنامه اخذ شد که حاکی از ضرورت و تناسب همه عناصر برنامه و معتبر بودن برنامه با ویژگیهای جامع، تلفیقی، دانش آموز-محور و منعطف بود. نتایج این پژوهش را می توان در طراحی برنامه درسی سواد اطلاعاتی برای دوره متوسطه دوم به کار برد.
کاوشی پدیدارشناسانه بر تعیین مهارتهای اساسی سواد رسانه ای در کتاب تفکر و سواد رسانه ای پایۀ دهم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تعلیم و تربیت دوره ۳۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵۴
۲۲۶-۲۰۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی و اعتباریابی الگوی مهارتهای اساسی سواد رسانه ای در برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای برای دانش آموزان پایه دهم دوره متوسطه انجام شده و برای اجرای آن از روش تحقیق ترکیبی (کیفی-کمی) استفاده شده است. جامعه هدف افراد متخصص و مطلع در حوزه های سواد رسانه ای و برنامه درسی در آموزش و پرورش بود. در بخش کیفی بیست متخصص در زمینه موضوع مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرارگرفتند. نمونه گیری تا اشباع داده ها ادامه یافت. مصاحبه ها پس از ضبط، بازنویسی، کدگذاری و تحلیل شدند. از تحلیل داده های کیفی، مهارتهای سواد رسانه ای در حوزه های مفهومی، ارتباطی، اخلاقی، فنی و فناورانه با 14 مؤلفه اصلی و 64 گویه استنباط شده است. در بخش کمی، نتایج مطالعه کیفی در قالب پرسشنامه ای در اختیار 180 تن از خبرگان آموزش و پرورش و معلمان تفکر و سواد رسانه ای با به کارگیری روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه را متخصصان برنامه درسی تأیید کردند و پایایی آن با آلفای کرونباخ (0/90) محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از تکنیک تحلیل محتوا و در بخش کمی، در راستای تحلیلهای تکمیلی از معادلات ساختاری برای مدل سازی روابط علی، با تأکید بر نرم افزار لیزرل بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان دادند که مؤلفه های احصاشده بار عاملی کافی برای پیش بینی مهارتهای سواد رسانه ای دارند. همچنین نتایج آزمون آماری نشان داد که الگوی طراحی شده در مدارس ایران از برازشی مناسب برخوردار است. نتایج این مطالعه می تواند به منزله مکمل برنامه درسی تفکر و سواد رسانه ای در مدارس استفاده شود.
بررسی تأثیرات جنگ نرم بر معماری در ایران با تأکید بر دوره های ناصری، پهلوی و انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ نرم مبتنی بر رویکردهای فکری و فرهنگی بوده و از این طریق سعی در سلطه گری بر جوامع هدف دارد. از طرفی معماری، ظرف زندگی و بستر فرهنگ بوده و می تواند یکی از اهداف تهاجم فرهنگی شناخته شود، بنابراین نقش به سزایی در مقابله با جنگ فرهنگی دارد. سؤال اصلی این مقاله چگونگی تأثیر جنگ فرهنگی بر معماری ایرانی-اسلامی در قرن اخیر است. این مقاله با استفاده از روش های تحلیلی-تبیینی، تفسیری-تاریخی و مصداق پژوهی سعی در پاسخ به این پرسش برآمده است. براساس نتایج پژوهش، تأثیرات جنگ فرهنگی در معماری ایران سه دوره دارد: دوره ناصری که شروع انحطاط معماری ایرانی- اسلامی است و تغییرات کالبدی، زمینه تغییر محتوا شده است. در دوره پهلوی تهاجم های فرهنگی به صورت توأمان، محتوا و کالبد معماری ایران را هدف گرفته و دچار استحاله کرده و پس از انقلاب اسلامی نیز تهاجم های فرهنگی درصدد تغییر ذائقه جامعه بوده تا با تغییر محتوای معماری به هژمونی فرهنگی دست یابند.
فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره ۱۰ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
۱۳۸-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب از اختلالات شایع دوران کودکی است که علاوه بر درمان های دارویی از مداخلات و درمان های روان شناختی جهت کاهش آن استفاده شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی فراتحلیل درمان های مؤثر در کاهش اضطراب کودکان اجرا شد. روش: در این فرا تحلیل، جامعه آماری شامل پژوهش های در دسترس مرتبط با مداخلات درمانی غیر دارویی اضطراب کودکان در داخل و خارج کشور ایران بوده است که در سال های 2010 تا 2020 در پایگاه های علمی (Google scholar, pub Med, since Direct, NCBI, Taylor & Francis Online, SID Magiran, ensani) منتشر شده اند و با کلیدواژه های اختلال اضطراب، اضطراب جدایی، اضطراب اجتماعی، فوبی خاص، اضطراب کودک، اضطراب فراگیر، درمان شناختی- رفتاری، بازی درمانی، رفتار درمانی، قصه درمانی، هنر درمانی، درمان پذیرش و تعهد، و درمان ذهن آگاهی جستجو شدند. نمونه آماری شامل پژوهش هایی از جامعه آماری بود که با توجه به چک لیست فرا تحلیل، ملاک های ورود به پژوهش را داشته باشند که بر این اساس، 65 پژوهش ملاک های ورود را داشتند و به عنوان نمونه انتخاب شدند. روش تجزیه تحلیل داده ها، روش فراتحلیل بود که با استفاده از نرم افزار CMA2 انجام شد. یافته ها: فراتحلیل بر روی پژوهش های اولیه در هشت گروه درمان انجام شد که نشان داد اندازه اثر ترکیبی به دست آمده از پژوهش های مرتبط با هر درمان، نشان دهنده اثربخشی همه مداخلات مذکور بر اضطراب کودکان بود. بر اساس میزان اندازه اثر ترکیبی اثربخشی درمان های پذیرش و تعهد (755/0)، قصه درمانی (655/0)، درمان مبتنی بر دلبستگی (598/0)، بازی درمانی (575/0)، شناختی رفتاری (569/0)، درمان تعامل والد کودک (565/0)، ذهن آگاهی (539/0) و هنر درمانی (496/0) به ترتیب بیشترین تأثیر را بر کاهش اضطراب کودکان داشته است که نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت بین آنها معنادار نیست (355/0P=، 132/1=65,7F). نتیجه گیری: اندازه اثر به دست آمده، اثربخش بودن مداخلات مذکور در کاهش اضطراب کودکان را نشان داد و با توجه به معنادار نبودن تفاوت میزان اثربخشی این درمان ها، تمامی درمان های بیان شده می توانند در درمان اضطراب کودک به تنهایی یا به صورت تلفیقی مورد استفاده قرار گیرند.
بازنگری در گاه نگاری و کاربری فضای دستکند مجموعۀ آباذر نیرِ استان اردبیل
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۲۰۸-۱۸۳
حوزههای تخصصی:
منظر طبیعی فرهنگی کوهستان سبلان به دلیل شرایط اقلیمی و سنگ های قابل تراش، یکی از کانون های اصلی شکل گیری فضاهای دستکند در منطقه شمال غرب ایران است. در این منطقه فضاهای دستکند متنوعی در دوره های مختلف فرهنگی تراشیده شده که یکی از شناخته شده ترین آن، مجموعه دستکند-دست ساز «آباذر» نیر است. این مجموعه در مطالعات پیشین برخی از پژوهشگران، عموماً متعلق به دوره اشکانی با کاربری «مهرابه»؛ یا دوران اسلامی با کاربری «معابد- مقابر بودایی» درنظر گرفته شده است؛ با این حال داده های فرهنگی موجود در این مجموعه، با دلایل کافی و مستند باستان شناختی، فرضیه نیایشگاه مهری و بودایی را رد می کند. این پژوهش بنیادی ازنظر هدف، کیفی بوده و با روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به کمک مطالعات میدانی و اسناد - منابع کتابخانه ای انجام شده و به دنبال پاسخ به دو پرسش اساسی زیر است؛ 1- براساس یافته های سطحی باقی مانده، گاه نگاری فضای دستکند آباذر متعلق به چه دوره های فرهنگی است؟ 2- فضاهای دستکند (شماره 7) مجموعه آباذر نیر چه کارکردهایی داشته است؟ نتایج بیانگر آن است که فضای دستکند مورد بحث، همانند سایر فضاهای این محوطه، کارکرد معیشتی در دوران اسلامی داشته است. نتایج دیگر پژوهش مشخص کرد که مجموعه فضاهای محوطه آباذر عموماً متأثر از شرایط اقلیمی منطقه ایجاد شده و قابل مقایسه با سایر روستاهای دستکند - دست ساز دامنه کوهستان های سبلان و سهند است. فعالیت باستان شناختی اخیر این مجموعه می تواند در شناخت ماهیت کارکردی و گاه نگاری سایر فضاهای دستکند - دست ساز دامنه های کوهستان سبلان مفید و راهگشا باشد.
Dehtal, Evidence of the Large Flake Acheulean at the North of the Persian Gulf, Iran
حوزههای تخصصی:
Iran holds great significance for the question of the eastward expansion of the Acheulean hominins, as it is situated between the Arabian Peninsula and the Indian subcontinent, both of which have long and rich records of the Acheulean techno complex. Despite its strategic location, Iran has produced little evidence of the Acheulean techno complex. The only notable examples have been found in the western and northwestern regions of the country. The absence of Acheulean sites in southern Iran cannot be justified. Because this region, located in the northern parts of the Persian Gulf, was one of the main dispersal routes for Acheulean hominins towards the east. Here, we present a report on the discovery of a Lower Paleolithic locality near Dehtal, located in the northern region of the Persian Gulf. Additionally, we discuss the techno-typological characteristics of the lithics found in the area. Dehtal yielded a small, but characteristic lithic assemblage, which included a handaxe, a massive scraper, a large flake, and a flake core. The raw materials used are sandstone and fossiliferous limestone rock, which can be found as cobbles and boulders in secondary contexts on the northern slopes of Par-e Lavar. In addition to these findings, two boulder cores with large removal scars were also documented in the area, indicating large flake production in this locality. The site offers a unique opportunity to study a lithic assemblage in a relatively unknown area within the distribution range of the Acheulean technocomplex.
The Chivalry Culture of Great Khorāsān in the 8th-9th Centuries
حوزههای تخصصی:
The article reviews chivalry traditions, developed in ancient Iran, and their transition and transformation to the country’s post-Islamic history. The author analyses the cultural mechanisms, which provided this movement, and argues that its roots and prerequisites should have taken place in Great Khorāsān at the very turn of the ‘Abbāsid revolt in the middle of the century CE. This was a period when an external call activated forces and facilities, preserved in the stratum of Iranian knights, to become the basis for the later military evolution within the new circumstances. The cultural importance of Khorāsān for the Iranian state and rule at the turn of the Muslim era is reflected in written texts. The early muslim period in Great Khorāsān was a special time as Iranian predominance mingled with multicultural traditions in the boundary region. The topic is presented in a wide context including Irasnian literary, artistic, and artisanal sources, helping to visualize the historical backdround of Iran. This is based on philosophical doctrines for Iranian cultural developement proposed by contemporary scholars.
Reconstruction of a Persian Reinforced Bakhter Armor from the Period of 1540-1650: A Comprehensive Study
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۲۶۰-۲۳۹
حوزههای تخصصی:
In recent years there has been a growing interest among historians, historical martial artists, reenactors, and those who are interested in Eastern culture as well as in Persian offensive and defensive weapons to have a more detailed study of armor. The change in the paradigm of defensive weapons throughout Western Asia (the last quarter of the 15th to the first quarter of the 16th century) has not yet been fully investigated. Reconstruction of mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE is quite challenging as most museums or major private collections do not have a complete set. Based on a detailed study of existing sets of joshan armor and several technical assumptions related to the design of this type of armor, the present study tries to reconstruct a fully protective complex of a joshan armor that was worn by a noble Persian warrior. The purpose of the following article is to reproduce a Persian mail-and-plate armor from a period between 1540-1650 CE in its original size and design with its inherent properties and qualities. Different existing sets of this type of armor from museums are studied and compared to different miniatures and literary sources. Based on the collected information gained from theoretical and practical research, the article presents a historical armor design and provides advice on the practical reconstruction and production of such a set of armor. Armor masters were looking for the best combinations and ratio of plates and mail armor in one set. They were experimenting with the shapes and sizes of plates, the number of holes, diameters, geometry, and method of ring interconnections. Characteristic of the armor of this period is rather large plates and a small number of their rows (3-5 rows on the chest/back), a small overlap of the plates in a row, basically only the same standard plates are used, large mail rings (inner diameter about 10 mm).
تأثیر آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از جمله بااهمیت ترین مسائل زندگی زناشویی زوجین بوده و زمینه ساز آرامش و محبت بیشتر زوجین و استحکام خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایت جنسی زوجین انجام شده است. طرح پژوهش از نوع «نیمه تجربی» و به شیوه پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه این پژوهش را تمام زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره «مأوا» شهر قم تشکیل می دادند که خواستار شرکت در جلسات آموزشی، به منظور بهبود رضایت جنسی خود بودند. نمونه پژوهش شامل 14 زوج واجد شرایط بودند که به شیوه «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه «رضایت جنسی» لارسون (1998) بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با پیگیری (دو ماه) تکمیل شد. 10 جلسه آموزش جنسی یک ساعته با توالی هر هفته دو جلسه برای گروه مداخله اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.19 و با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی، رضایت جنسی مردان (557/86 F= و 001/0 P=) و رضایت جنسی زنان (475/18 F= و 001/0P=) گروه مداخله را به طور معناداری افزایش داده است. همچنین آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی در ارتقای رضایت جنسی مؤثر است.
اثرگذاری نقل و شخصیت روایی احمد بن زیاد همدانی بر آثار شیخ صدوق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرآمد محدثان امامیه محمد بن علی بن بابویه (م.381) معروف به شیخ صدوق؛ در دوران زندگانی خویش شرق و غرب دنیای اسلام را درنوردید تا میراث ائمه اطهار( را گردآوری کند. حاصل سفرهای حدیثی او، کثرت مشایخ و فراوانی تألیف بود. در این مسیر پرفراز و نشیبْ صدوق، قدم به شهرهای دور و نزدیک گذاشت و دربرابر اجلآی امامیه زانوی تتلمذ زد. در لابه لای سفرهای صدوق و نگاشته های وی، نام «همدان» و یاد محدثان «همدانی» دیده می شود. از نتایج سفر شیخ صدوق به همدان، آشنایی و تحمل حدیث فراوان از محدثی جلیل القدر به نام «احمد بن زیاد بن جعفر همدانی» است. وی محدثی برخاسته از مکتب همدان، از مشایخ صدوق و از محدثان با روایات فراوان اما مجهول الحالی است که نام وی در اِسناد آثار پیشینیان امامیه به چشم می خورد. این نوشتار کوشش می کند با تکیه بر داده های محدود از آثار صدوق، گوشه ای از زندگانی ناشناخته "احمد بن زیاد همدانی" را که در کتب رجالی مورد غفلت قرار گرفته؛ آشکار نماید و به ارزیابی نقش او در تکمیل میراث امامیه توجه دهد. این پژوهش با همین هدف و از رهگذر روش توصیفی-تحلیلی به بررسی نقش این شیخ بلاواسطه صدوق پرداخته است.
پیش بینی تفکر انتقادی از طریق سواد رایانه ای و تحلیلی با نقش تعدیل کنندگی جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (دی) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۰
۲۰۴۰-۲۰۲۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: تفکر انتقادی را هنر تجزیه و تحلیل و ارزیابی تفکر همراه با بررسی برای اصلاح آن تعریف می کنند. پرورش تفکر انتقادی یکی از نیازهای اساسی زندگی بشر برای تصمیم گیری، انتخاب و شناخت عمیق نسبت به مسائل مختلف است. در مورد نقش احتمالی سواد تحلیلی و سواد رایانه ای در پیش بینی تفکر انتقادی با توجه به متغیر جنسیت، شکاف پژوهشی وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تفکر انتقادی از طریق سوادهای رایانه ای و تحلیلی با نقش تعدیل کننده جنسیت در دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، و جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه آماری شامل 384 نفر (191 دختر و 193 پسر) بود که به روش تصادفی و به صورت حضوری و مجازی انتخاب شدند. ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، پرسشنامه های محقق ساخته سواد رایانه ای و سواد تحلیلی بود. داده ها با استفاده از آماره های رگرسیون سلسله مراتبی، رگرسیون چندمتغیری و آزمون Z و با بهره گیری از نرم افزار SPSS26 مورد تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیه ها سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر سواد تحلیلی و سواد رایانه ای بر تفکر انتقادی دانش آموزان مثبت و معنی دار است و 43 درصد از تغییرات آن را تبیین می کنند. همچنین روابط چندگانه سواد تحلیلی و سواد رایانه ای با تفکر انتقادی در دانش آموزان پسر قوی تر از دختران بوده است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده، به نظر می رسد تفکر انتقادی در دانش آموزان می تواند به واسطه متغیرهای سواد تحلیلی و سواد رایانه ای با توجه به نقش جنسیت، پیش بینی شود.
بررسی رابطه تحول من با علائم مختلف روان تنی با استفاده از روش کشف قواعد انجمنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ زمستان (اسفند) ۱۴۰۲ شماره ۱۳۲
۲۴۳۲-۲۴۱۷
حوزههای تخصصی:
زمینه: دسته بندی علائم روان تنی یکی از چالش های همیشگی برای پژوهشگران این حیطه بوده است به گونه ای که دسته بندی های بسیار متفاوتی از این علائم به دست آمده است. با این حال، تاکنون رابطه عوامل زمینه ساز روانی با علائم مختلف روان تنی مورد بررسی قرار نگرفته است. این مسئله، پژوهش و درمان این اختلالات را با چالش مواجه ساخته است و جهت شناخت و درمان بهتر این علائم، باید رابطه هر گروه از علامت ها با علل روانشناختی روشن شود. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه تحول من با علائم مختلف روان تنی با استفاده از روش کشف قواعد انجمنی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع اکتشافی است که در آن، روابط بین سطوح مختلف تحول من و علائم متفاوت جسمانی بررسی شد. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل افراد ساکن در شهر تهران بود. 440 نفر به وسیله روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از چک لیست علائم بدنی (لاکورت و همکاران، 2013) و آزمون جملات ناتمام واشنگتن (لووینگر، 1966) استفاده شد. در نهایت، داده ها به روش کشف قواعد انجمنی و با استفاده از نرم افزار پایتون و آزمون تحلیل واریانس چند راهه تحلیل شدند. یافته ها: کشف قواعد انجمنی نشان داد در سطوح بالای تحول من، علائم روان تنی مشاهده نمی شود، درحالی که در سطوح متوسط تحول من، تمام علائم روان تنی به شکل معنی داری وجود دارد. همچنین در سطوح بسیار پایین تحول من، فقط علائم گوارشی مشاهده می شود (Lift>1). نتیجه گیری: این نتایج حاکی از این است که گروه های مختلف علائم جسمانی با یکدیگر تفاوت کیفی دارند و برای پژوهش و درمان این علائم باید این تفاوت را در نظر داشت. شیوع بالاتر علائم گوارشی در سطوح پایین تحول من، می تواند در تأیید نظریه بدکارکردی محور مغز-روده در اختلالات شدید روانشناختی باشد و برای درمان های روانشناختی و پزشکی باید این تفاوت در نظر گرفته شود و برای کودکان و افراد با سطح تحولی پایین تر در ابتلا به علائم گوارشی، علاوه بر درمان های روانی و روان پزشکی مداخلاتی جهت بهبود میکروبیوم روده صورت گیرد.
آشکارسازی اثرات مخاطره اقلیمی یخبندان بر تصادفات برون شهری در استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه حوادث جاده ای یکی از مهمترین معضلات جهان و عامل مرگ زودرس افراد جامعه است . دربروز حوادث جاده ای عوامل متعددی نقش دارند. بررسی های صورت گرفته بیانگر نقش پررنگ وسهم قابل توجه عوامل اقلیمی بویژه یخبندان و لغزندگی معابر در رخداد حوادث ناگوار جاده ای می باشد، در بین مناطق ایران منطقه غرب در زمینه واژگونی و لغزندگی خودروآمار بالایی ازخود نشان می دهد علت این امر می تواند ویژگی های اقلیمی و تعداد روزهای توام با یخبندان در این منطقه باشد. از این رو با توجه به اهمیت آن، در این مطالعه، باهدف شناخت رابطه بین مخاطره یخبندان و احتمال رخداد تصادفات جاده ای برون شهری به بررسی اطلاعات اقلیمی در طی یک دوره آماری 10ساله و ضریب اهمیت وضعیت یخبندان و تعداد روزهای آن با توجه به فراوانی احتمال رخداد تصادفات برون شهری در شهرستانهای منطقه همدان واقع در غرب ایران پرداخته و در این راستا از دو مدل همبستگی و شبکه عصبی مصنوعی استفاده گردیده است. نتایج این تحقیق ضمن ارائه پهنه بندی تاریخ آغاز و خاتمه یخبندان و طول دوره آن در شش ماه سرد سال نشان داد همبستگی معناداری بین تعداد تصادفات برون شهری وتعداد روزهای یخبندان در جاده های کوهستانی استان وجود دارد بطوریکه شهرستان اسدآباد( با طول دوره یخبندان زیاد) دارای بیشترین مقدار همبستگی(67/0) است. و مناطقی که طول دوره یخبندان کمتری دارند کمترین مقدار همبستگی را دارند. نتایج شبکه عصبی برونداد بهتری از تخمین و پیش بینی متغیرهای بکار گرفته را نشان داد به طوری که ضریب تعیین مدل تا (508/0) موارد رابه درستی پیش بینی نموده است. نتایج تحقیق در برنامه ریزی های محیطی و حمل و نقل میتواند مفید باشد.
شناسایی پیشران های کلیدی مؤثر بر مشارکت شهروندان در توسعه شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای اصلی و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های مختلف شهری با هدف ارتقای زندگی شهروندان بدل گردیده است، از این رو هدف مقاله حاضر، تبیین و شناسایی پیشران های موثر بر مشارکت شهروندان در توسعه شهر بجنورد می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از دیدگاه ماهیت، تحلیلی - اکتشافی می باشد و از روش ترکیبی اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. در این راستا پس از برگزاری جلسات مصاحبه با 20 نفر از متخصصان حوزه شهری بجنورد به عنوان جامعه آماری تحقیق، 17 عامل پیشران با استفاده از تکنیک دلفی، تدوین و وزن دهی شدند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدلسازی ساختاری – تفسیری (ISM) و در نهایت از روش تحلیل میک مک ( به منظور اثرگذاری و اثرپذیری) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که، معیار بسترسازی جلب اعتماد شهروندان توسط مدیران، تاثیرگذارترین سطح و ایجاد احساس هویت نسبت به شهر و همچنین مهارت و دانش مقام های رسمی، جزوء تاثیرپذیرترین عوامل موثر در مشارکت شهروندان در توسعه شهر می باشند. همچنین نتایج روش میک مک نشان داد که، مؤلفه های موجود در ناحیه 1 شامل مهارت و دانش و تجربه مقام های رسمی و برنامه ریزان نظیر مهارت های ارتباطی جزو متغیرهای استراتژیک بشمار می روند، زیرا هم قابلیت کنترل توسط سیستم مدیریتی و هم دارای سیستم تأثیرگذاری قابل قبولی می باشند. مؤلفه های موجود در ناحیه 2 شامل تمرکززدایی و توزیع قدرت در سطوح مختلف ملی، منطقه ای و محلی بسیار تأثیرگذار و دارای قابلیت کنترل بسیار کمی می باشند، درنتیجه برنامه ریزان به ندرت قادر به تغییر این متغیرها هستند و در نهایت مؤلفه های موجود در ناحیه 4 شامل اعتقاد به مشارکت و بهره گیری از طریق جوامع محلی و.... (غیره) نتیجه سایر متغیرها می باشند.
تحلیل و رتبه بندی تأمین منابع مالی غیر دولتی از دیدگاه اعضا هیئت علمی دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش عالی ایران سال ۱۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
۷۹-۵۵
حوزههای تخصصی:
هدف: در چند سال اخیر سرعت افزایش هزینه ها و کاهش بودجه عمومی مؤسسات آموزش عالی باعث شده تا دانشگاه ها به فکر تأمین منابع مالی از راه های متنوع و جدید باشند و به نوآوری در منابع درآمدی خود بپردازند. ازاین رو هدف پژوهش حاضر تحلیل و رتبه بندی تأمین منابع مالی غیردولتی از دیدگاه اعضا هیئت علمی در دانشگاه مازندران می باشد. روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی است. جامعه آماری پژوهش، 407 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه مازندران بودند که بر اساس جدول مورگان 196 نفر از آن ها به شیوه نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محقق ساخته بود که در آن مؤلفه های تأمین منابع مالی غیردولتی کارآمد شناسایی و در مجموع 29 گویه طراحی شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 10 صاحب نظر و پایایی آن توسط 30 صاحب نظر و با استفاده از آلفای کرونباخ موردبررسی و تایید قرار گرفت. در تحلیل داده ها و بررسی پرسش های پژوهش جهت بررسی وضعیت مؤلفه ها از نرم افزر Spss26 (آزمون آماری t تک نمونه ای) و از نرم افزار Expert Choice11 (آزمون AHP) به منظور اولویت بندی در مؤلفه ها بهره گرفته شد. یافته ها: یافته های حاصل از این پژوهش نشان داد که مؤلفه های آموزشی، عمرانی، تسهیلات بانکی، صنایع و شرکت ها، موقوفات و کمک های مردمی، پژوهشی و بازار پول و سرمایه از مؤلفه های تأمین منابع مالی غیردولتی کارآمد در دانشگاه می باشند. همچنین یافته ها نشان داد که مؤلفه صنایع و شرکت ها با وزن 200/0 دارای بالاترین رتبه در بین مؤلفه های مربوط به تأمین منابع مالی غیردولتی دانشگاه می باشد. همچنین مؤلفه های پژوهشی، موقوفات و کمک های مردمی، آموزشی، عمرانی، بازار پول و سرمایه و تسهیلات بانکی به ترتیب با وزن های 193/0، 156/0، 139/0، 122/0، 100/0 و 09/0 در رتبه های بعدی قرار دارند. نتیجه گیری: به نظر می رسد که بخشی از ارزش کار علمی دانشگاه در جامعه و صنعت به عنوان مهم ترین مؤلفه تأمین مالی، قابل فروش باشد و ذی نفعان باید بهای دستاوردها و کالاهای آموزشی، پژوهشی و فناوری را که از سوی دانشگاه تولید می شود، بپردازند. به واسطه توسعه پژوهشی، مؤسسات دانشگاهی رابطه کارآمدتری با صنعت برقرار خواهند کرد، صنایع مختلف به طور فزاینده ای اهمیت ایجاد دانش را درک می کنند و به دنبال اتحاد با دانشگاه ها هستند تا نه تنها پایگاه دانش خود را تقویت کنند، بلکه مزیت رقابتی نیز کسب کنند. در نهایت نیز پیشنهاد می گردد ارتباط دانشگاه با جامعه و صنایع در اولویت قرار گیرد.
Diachronic study of information structure in Persian(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate diachronic changes in the frequency and function of marked syntactic structures, namely passive constructions, preposing, and cleft sentences that manifest information structural elements in Persian. The study examined these structures across three periods of Persian, i.e., Middle Persian, Dari, and Modern Persian. The data for Middle Persian is sourced from The Mēnōg-ī Khrad and Oshnar-I Dana, while for Dari, Tārīkh-i Bayhaqī and Safarnāma by Nasir Khusraw are used. For Modern Persian, written resources from various genres, such as short stories and scientific articles, are analyzed. The samples from each period are analyzed to determine the function and frequency of marked syntactic structures, which are then compared to identify any potential changes in their usage over time. The findings indicated that the frequency and function of these syntactic structures have changed over time. The findings suggested that passive constructions were commonly used across all three periods to present the patient as the pragmatic topic and maintain the topic-focus order. However, in modern Persian, passive construction was also used to emphasize the patient as the focus. Cleft constructions were not found in Middle Persian, but the increase in frequency of cleft constructions in Dari can be attributed to the fact that in this period, cleft sentences were used similarly to preposing, in order to observe the principle of separation of role and reference, rather than focusing on specific elements. Nonetheless, in modern Persian, cleft constructions were used to exclude other possibilities and emphasize the selected element as the focus. Preposing structures were used to present an element as the topic and provide new information about it. This study contributes to our understanding of language change and provides insights into the evolution of Persian syntax over time.
انطباق خوشه همخوان آغازین در زبان ترکی آذربایجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر شکسته شدن خوشه های همخوان آغازین در وام واژه ها در زبان ترکی آذربایجانی را برای انطباق با الگوی هجایی این زبان بررسی می کند. الگوی هجایی زبان ترکی آذربایجانی CV(C)(C) است. به این معنی که وجود آغازه در این زبان ضروری است؛ ولی حضور خوشه همخوان در آغازه هجا، غیرمجاز است و محدودیت *COMPONS از اولویت بسیار بالایی برخوردار است. پس اگر واژه ای با آغازه پیچیده وارد این زبان گردد، خوشه همخوان آغازین باید شکسته شود و با الگوی هجایی این زبان منطبق شود. این عمل با اعمال فرایند درج واکه صورت می گیرد که به دو حالت است: درج واکه آغازی و درج واکه میانی. درخصوص تعیین محل درج واکه اینکه درج میانی باید باشد یا آغازین، نظرات متعددی مطرح شده است. پس از بررسی نظریه های مختلف دراین زمینه، این گونه نتیجه گیری شد که در زبان ترکی آذربایجانی شکستن خوشه همخوان آغازین صرفاً براساس نظریه فلیچ هکر (2001، 2005) قابلِ تبیین است که بیان می کند محل درج براساس بیشترین شباهت ادراکی بین درون داد و برون داد پس از درج واکه تعیین می گردد. در پایان، فرایند درج و محل درج در چارچوب نظریه بهینگی تبیین و بررسی شد که این نظریه به درستی از عهده تبیین مسائل برآمد.
Providing a Framework of Analyzing the Effective Factors on the Success of Small Businesses of Sports Service(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose: Considering the importance of sports service small businesses in creating a competitive advantage in this field, the present research was conducted with the aim of providing a framework of analyzing the effective factors on the success of small businesses of sports service. Methodology: This research in terms of purpose was applied and in terms of implementation method was qualitative. The statistical population of the current study was all active managers and experts in small businesses of sports services, which number of 16 people of them were selected as a sample according to the principle of theoretical saturation and with the purposive sampling method. The tool of the current research was a semi-structured interview, which its validity was confirmed by triangulation method and its reliability was obtained by Cohen's kappa coefficient method 0.803 and the data obtained from its implementation were analyzed by open, axial and selective coding method in MAXQDA software. Findings: The findings showed that for the effective factors on the success of small businesses of sports service were identified 81 indicators, 23 components and 8 dimensions. The dimensions were included environmental (with three components of government support, legal environment and competitive environment), business plan (with three components of capital, information and work force), organization (with two components of suitability of job and employee and business institutional relations), marketing and information (with three components of marketing plans, networking and market orientation), financial affairs and facilities (with four components of budget, economic fluctuations, infrastructure and equipment and facilities), innovation (with three components of innovation in management, innovation in services and innovation in process), models consumption of sports services (with two components of consumption behavior and purchase patterns) and consequences of business success (with three components of commercialization, branding and sports participation). Finally, the pattern of the framework of analyzing the effective factors on the success of small businesses of sports service was drawn. Conclusion: According to the results of this study, the success of small businesses of sports service depends on many factors. Therefore, in order to achieve success in small businesses of sports service, it is possible to provide the basis for improving the identified indicators, components and dimensions in the current research.