مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
خداپرستی
نظریه اتحاد عمل و عامل و معمول و نقش آن در تبیین رابطه خودپرستی و خداپرستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ملاصدرا اتحاد علم و عالم و معلوم را را در همه مراتب علم -و نه فقط مرتبه عقل- بر اساس اتحاد نفس و قوای آن اثبات کرده است. همان براهین ملاصدرا را با افزودن نظریه اتحاد نفس و بدن و نتیجه گرفتن اتحاد اعمال جوارحی با اعمال جوانحی و اتحاد هر دو با نفس عامل می توان برای اثبات نظریه اتحاد عمل و عامل به کار برد. همان گونه که در نظریه اتحاد علم و عالم و معلوم منظور از معلوم متحد با دو تای دیگر معلوم بالذات است که حکایتگر از معلوم بالعرض است، در مورد عمل هم می توان معمول را به دو قسم معمول بالذات و معمول بالعرض تقسیم کرد و آنگاه نظریه اتحاد عمل و عامل و معمول را نتیجه گرفت. با تطبیق این نظریه بر عملی که عبادت نامیده می شود می توان اتحاد عبادت و عابد و معبود را به دست آورد و نشان داد که آنچه اولاً و بالذات معبود آدمی واقع می شود همان معبود علمی اوست که با نفس او متحد است و اگر صحیح باشد از معبود عینی حکایت می کند و گرنه مابحذای خارجی ندارد. با این بیان می توان گفت در هر صورت (چه عبادت صحیح که طی آن معبود حقیقی مورد پرستش قرار می گیرد و چه عبادت غلط که طی آن آنچه حقیقتاً سزاوار پرستش نیست عبادت می شود) خداپرستی به گونه ای همان خودپرستی است. بر اساس مبانی هستی شناسانه ملاصدرا به روش دیگر هم می توان این همانیِ خداپرستی و خودپرستی را اثبات کرد. این یکتایی بر اساس دو مبنای وحدت شخصی حقیقت وجود و انحصار معبودیت در خدای متعال (یعنی تنها وجودی که آنچه غیر او موجود دانسته می شود وجه اوست و وجه یک چیز به وجهی همان چیز است) قابل اثبات است. با این بیان، تقسیم معبود به بالذات و بالعرض منتفی می شود چنان که تقسیم معبود به حقیقی و غیرحقیقی هم رنگ می بازد.
تبیین ایدئولوژی و برنامه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جمعیت آزادی مردم ایران (بهمن 1331 تا اسفند 133۳)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
135 - 157
حوزه های تخصصی:
در پی باز شدن فضای سیاسی و فکری ایران در دهه بیست، احزاب مختلف با ایدئولوژی و برنامه های متفاوت پدید آمدند. جمعیت آزادی مردم ایران یکی از این احزاب بود که مقارن با دوره نهضت ملی شدن صنعت نفت فعالیت می کرد. این تحقیق به شیوه تحلیلی و توصیفی و با استفاده از منابع دست اول در پی تبیین ایدئولوژی و برنامه های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی این حزب است. حزب، براساس تحلیل خود، جامعه ایران را در آستانه یک تحول اجتماعی می دید و برای تحقق آن، برنامه ای مبتنی بر یک ایدئولوژی تبلیغ می کرد. شالوده این ایدئولوژی سوسیالیسم بر پایه خداپرستی بود، یعنی در عین توجه به سوسیالیسم، بر هویت دینی در شکل امر توحیدی تأکید داشت. حزب در ذیل این ایدئولوژی، برنامه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی مورد نظر خود را دنبال می کرد. دفاع از استقلال و تمامیت ارضی، کوشش برای تکمیل حاکمیت ملی دموکراتیک، عمومی کردن تمام منابع طبیعی و بهره برداری سوسیالیستی و ملی از آنها، بسط و توسعه ماشینیزم، واگذاری زمین زراعتی به کشاورزان و بسط مالکیت اجتماعی، ملی ساختن صنایع سنگین، تهیه وسایل فرهنگی و بهداشتی برای همه، مبارزه با افکار مادی و خرافی، پشتیبانی از مبانی اسلام برای تقویت ایمان، رشد فکری و اخلاقی اجتماع، تأمین حقوق زنان و تحکیم خانواده از مهم ترین خواست هایی بود که حزب در پی تحقق آنها بود.