فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۴۹۵٬۱۷۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
The following paper was designed to focus on how learners’ process different communication inputs (Listening, Speaking, Reading and Writing) and secondly, how gender differences play a significant role in this process. However, materials and instruction methods must also affect individual responses to given tasks. A study on these issues will necessitate the development of gender sensitive instructional materials with a special focus on improving individual comprehension strategies. First year graduate students with English as a compulsory subject of the two selected institutions were taken for our study. In this paper we have reported the differences between the male and female attitudes of the learners and their beliefs in acquiring LSRW skills for learning English as a foreign language (EFL). Survey questionnaires (through Google forms) and interview questions were designed. One sample T-test and paired sample test were taken whereas, interview question responses were analysed to validate the data. The findings revealed that average responses regarding the difficulty of listening skills are statistically significant and correlation between male students learning listening skills are better in the collaborative learning environment whereas the female students depict a positive and moderate correlation for the same. However, it is also found that there is no significant difference between the overall performance of female and male students and the implications have been discussed in the paper.
بررسی تراز و رفتار زمانی – مکانی غلظت وردسپهری NO2 با استفاده از سنجنده OMI و تأثیرش بر روی بارش (مطالعه موردی کشور ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۲۶۱-۲۴۸
حوزههای تخصصی:
نیتروژن دی اکسید یکی از عوامل کاهش کیفیت هوا در اکثر مناطق دنیا است. هدف از این تحقیق بررسی غلظت و روند تغییرات آلاینده ی نیتروژن دی اکسید در طی سال های 2018-2005 و همچنین ارتباط آن با مقدار بارش در منطقه می باشد. میانگین غلظت ستون قائم وردسپهری دی اکسید نیتروژن در بازه ی زمانی بین سال های 2005 تا 2018 توسط سنجنده ی OMI را روی ایران نشان می دهد که بیشترین غلظت نیتروژن دی اکسید روی ایران در حدود 3.07*10 +16 مولکول بر سانتی متر مربع از مقطع ستون هوای وردسپهری می باشد و در کلان شهر ها به ویژه کلان شهر تهران که بیشترین تراکم جمعیت و به دنبال آن بیشترین نقل و انتقالات جاده ای را دارا می باشد با بررسی روند تغییرات سالانه ی غلظت ستون قائم وردسپهری نیتروژن دی اکسید و متوسط سالانه ی بارش روی ایران مشاهده می کنیم که غلظت این آلاینده با افزایش جمعیت و فعالیت های انسانی از سال 2005 تا 2016 روند افزایشی و از سال2016 تا 2018 با توجه به رشد جمعیت روند کاهشی داشته است ولی در مجموع با شیب ((molecule×cm-2)×1013×year-152/3+) روند افزایشی داشته، در مقابل سری زمانی متوسط بارش سالانه روی ایران با شیب (mm×year-159/0-) روند کاهشی داشته و از مقایسه روند این دو پارامتر مشاهده می کنیم که روی یکدیگر تاثیر منفی گذاشته اند.
بررسی تطبیقی شکل گیری و تطور استقرار مراکز حکومتی در شهرهای حاشیه کویر ازآغاز تا کنون و امکان سنجی تدوین یک الگوی راهبردی جهت استقرار مراکز حکومتی در این شهرها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات کاربردی علوم جغرافیایی سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۶
۳۸۷-۳۶۴
حوزههای تخصصی:
همواره شهرهای کهن دارای تفاوت بنیادینی با شهرهای امروز بوده اند، تفاوتی که در کالبد و ساختار کلی آنها به خوبی احساس می شده است، به گونه ای که شاید بتوان آنها را به خوبی از شهرهای امروزی تمیز داد. این تفاوت که خود نیز متاثر از شرایط اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی هر زمان دارای تغییراتی کمابیش در پیکره شهرها بوده است، می تواند دو گونه از رشد شهر را نمایانگر باشد. رشد ارگانیک رشد پیوسته و شفافی که فرم را تابع عملکرد آن شکل میداد و در مقابل آن شکل تیره و گسسته شهرهای جهانی دوران مدرن. این پروژه سعی بر آن داشته که با مطالعه شکل شهر در طول تاریخ گذشته تا به امروز به این پرسش پاسخ گوید که آیا می توان از ویژگی ها و نحوه ی شکل گیری شهرهای کهن در دنیای امروز بهره جست؟ و یا اینکه حداقل آیا می توان از ادغام برخی ویژگی های این شهرها با شهرهای امروزی به نتیجه ای مطلوب دست یافت؟ بر این اساس در این پروژه به بررسی شکل شهرها از گذشته تا به امروز طی سه گسست تاریخی پیش از اسلام، پس از اسلام و دوران مدرن و از طرفی تحدید موضوع به نحوه استقرار مراکز حکومتی در حاشیه کویر مرکزی ایران با استفاده از روش تطبیقی-استقرایی با توجه به فرضیات پژوهش پرداخته شده است. نتایج نشان داد که که فرضیه اول و دوم در تجارب ناموفق تر به گونه ای محقق تر عمل نموده اند و از طرفی فرضیه سوم در تجارب موفق تر به شکلی پر رنگ تر عمل نموده است و از طرفی از آنجا که میزان تحقق فرضیه سوم در تجربه موفق کرمان 0.100 بوده و در تجارب ناموفق 0 است شاید بتوان این فرضیه را به عنوان فرضیه به نسبت برتر و ارجح تر جهت بررسی میزان موفقیت پروژه های مربوطه به حساب آورد.
رقص قاسم آبادی از دیدگاه کارکردگرایی آلن مریام با تأکید بر کارکرد هم بستگی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ و ادبیات عامه سال ۱۳ فروردین و اردیبهشت ۱۴۰۴ شماره ۶۱
93 - 126
حوزههای تخصصی:
پیوند فرهنگی و زیستی مردان و زنان گیلان با فعالیت های شالی کاری باعث شده است تا آیین های آن ها نمایانگر الگوهای کاشت، داشت و برداشت باشد. رقص قاسم آبادی یکی از آن آیین های نمایشی است که فرصتی را برای تبادل محتوای مرتبط با جامعه، هماهنگی اقدامات میان اعضای گروه، قدرت ائتلاف و تثبیت ساختارهای گروهی فراهم می کند. به عبارتی علاوه بر نقش افراد در فرایند رقص، نتیجه و تأثیر اجراها در جامعه حائز اهمیت است. از این رو، هدف از پژوهش حاضر پاسخ به اهمیت اجرای رقص قاسم آبادی و کارکرد آن برای ایجاد وحدت است. بر این مبنا از نظریه کارکردگرایی آلن مریام در بستر موسیقی شناسی قومی با تمرکز بر یکی از ده کارکردهای آن، یعنی کارکردِ هم بستگی از وجه موسیقی استفاده شده است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، نظری و از لحاظ ماهیت و روش تحقیق، توصیفی تحلیلی است. شیوه گردآوری داده ها به صورت کتابخانه ای و میدانی با استفاده از روش مردم نگاری در منطقه، مشاهده، مصاحبه، ثبت و ضبط اطلاعات است. یافته های پژوهش نشان می دهند که رقص قاسم آبادی با نمایش مهارت های حرکتی و هنرهای دستی و با استفاده از ابزار در راستای هماهنگی با موسیقی بومی، شرایطی را تولید می کند که یکپارچگی اجتماع به وجود آید تا همه افراد (رقصندگان و تماشاگران) احساسات گوناگون ازجمله حس یک دست بودن اجتماع و موجودیت جامعه را تجربه کنند، زیرا رقص قاسم آبادی چه در فرم رسمی به شکل رویدادها و چه در قالب غیررسمی و خودمانی فرصتی را برای عملکرد تک تک افراد به طور مستقیم در یک جمع فراهم می کند.
بررسی پایداری مالی در ایران: رهیافت مدل های تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ و پارامتر متغیردرزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشهای اقتصادی (رشد و توسعه پایدار) سال ۲۵ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
183 - 208
حوزههای تخصصی:
سیاست مالی و پایداری مالی، دو موضوع به هم پیوسته اند. دولت از سیاست مالی به عنوان ابزاری برای دستیابی به ثبات اقتصادی استفاده می کند. از طرفی، پایداری مالی، تضمین می کند که دولت توانایی مدیریت مخارج خود، بدون افزایش بدهی، در بلندمدت را دارد. در این پژوهش، با استفاده از داده های سالانه دوره زمانی 1349 تا 1400، پایداری مالی ایران و عوامل تعیین کننده آن را از طریق مدل های مختلف واکنش مالی مانند مدل های با پارامتر ثابت خطی و غیرخطی، مدل تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ، مدل با پارامتر متغیردرزمان و مدل شامل متغیرهای کنترل، مورد ارزیابی و مقایسه قرار می گیرد. نتایج برآورد مدل های واکنش مالی با پارامتر متغیردرزمان و تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ و مدل شامل متغیرهای کنترل، نشان می دهد سیاست مالی در ایران، ناپایدار است. براساس نتایج برآورد، مدل تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ، ماندگاری رژیم های مالی ناپایدار، 5/2 برابر بیشتر از ماندگاری رژیم های مالی پایدار است و بنابراین، دولت باید تلاش کند که از طریق ایجاد مازاد بودجه، از رشد فزاینده بدهی در بلندمدت جلوگیری کند. براساس یافته های دیگر این پژوهش، متغیرهای شکاف تولید، مخارج چرخ ه ای حقیقی دولت، نسبت پیری جامعه، نسبت درآمد دولت به تولید ناخالص داخلی و نوسان نرخ ارز، نقش مهمی در پایداری مالی ایران ایفا می کنند
ارزیابی میزان آلودگی و توزیع مکانی فلزات سنگین موجود در گرد و غبار جاده ای (مطالعه موردی، مراکز بهداشتی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۴ شماره ۴۳
59 - 78
حوزههای تخصصی:
افزایش آلودگی درنتیجه رشد صنعتی شدن و شهرنشینی به دلیل تاثیر بر سلامت انسان به یک نگرانی مهم در کشورهای در حال توسعه تبدیل شده است. از این رو در مطالعه حاضر به منظور بررسی آلودگی، 70 نمونه گردوغبار خیابانی از مراکز درمانی شهر یزد جمع آوری و در آزمایشگاه برای تعیین محتوای عناصر آهن، کبالت، منگنز، روی، کروم، سرب، کادمیوم، نیکل، مس، آرسنیک و آلومینیوم با استفاده از روش طیف سنجی القایی هضم شدند. الگوی مکانی غلظت فلزات با استفاده از روش درون یابی IDW در نرم افزار GIS تهیه شد. همبستگی زوجی بین فلزات با استفاده از همبستگی پیرسون و طبقه بندی فلزات مشابه از نظر منشأ احتمالی با استفاده از خوشه بندی سلسله مراتبی انجام شد. همچنین سطح آلودگی با استفاده از شاخص های فاکتور غنی شدگی، شاخص زمین انباشت، شاخص آلودگی و آلودگی یکپارچه تعیین شد. بر اساس نتایج، روند میانگین غلظت فلزات به ترتیب آهن (16/23587)، آلومینیوم (94/18074)، روی (54/602)، منگنز (7/445)، سرب (95/80)، مس (86/60)، کروم (83/46)، نیکل (09/34)، کبالت (2/10)، آرسنیک ( 29/0) و کادمیوم (21/0) میلی گرم بر کیلوگرم برآورد شد. بر اساس الگوی توزیع مکانی بیشترین مقادیر غلظت فلزات در مراکز درمانی نزدیک به خیابان دوطرفه و ایستگاه خط واحد مشاهده شد. بیشترین مقدار غنی شدگی در عناصر روی و در نتیجه کلاس غنی شدگی زیاد مشاهده شد. همچنین بالاترین مقادیر شاخص زمین انباشت، درجه آلودگی و آلودگی یکنواخت نیز مربوط به عناصر روی و سرب بود. همبستگی معنی داری بین عناصر آلومنیوم-آهن-کبالت-منگنز-کروم، کادمیوم- کروم-سرب و نیکل-مس در سطح 1 درصد مشاهده شد در حالی که آرسنیک هیچ گونه همبستگی با سایر عناصر نداشت. بر اساس خوشه بندی سلسله مراتبی عناصر کبالت، منگنز، کروم، کادمیوم، سرب، نیکل، مس و روی منشأ انسانی، در حالیکه آلومینیوم و آهن منشأ طبیعی داشتند.
Analyse sémiotique de l’espace selon les régimes du sens d’Éric Landowski (le cas de La Montagne du Dieu vivant de Le Clézio)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’analyse des mécanismes résultant de l'expérience abstraite ou de la rencontre sensorielle du sujet actif avec l'univers a été négligée du point de vue de la sémiotique classique et celui-ci résiste à des concepts tels que : « présence », « expérience », « corps » et « le sensible ». Landowski défend l’idée du sens constituée d’une condition à la présence et il introduit les quatre régimes d’espace dans lesquels le sens de discours dépend de l'interaction sensorielle-perceptive entre le sujet et le monde extérieur. Dans ses régimes, l’espace-tissu est en interaction avec la programmation, l’espace-volute se présente par l’ajustement, l’espace-abîme est manifesté par l’assentiment et l’espace-réseau est en rapport avec la manipulation. La question principale de cette recherche consiste aux régimes du sens de Landowski se présentant dans le texte littéraire. Pour trouver la réponse, cette recherche applique les régimes d’espace de Landowski à savoir l’espace-volute et l’espace-abîme sur La montagne du dieu vivant de J.M.G Le Clézio dont les récits mettent en scène de beaux passages sur l’interaction entre les personnages et les espaces différents. Cet article aurait pour objectif d’examiner l’interaction entre le sujet et l’espace dans un texte littéraire à partir de la théorie des régimes du sens de Landowski pour effectuer le pouvoir de l’espace sur la perception humaine. Par une analyse sémiotique, cet article montrera enfin la relation entre le sujet et l’espace tout en se basant sur les phrases du sujet parlant et l’espace qui l’a entouré. Cette relation produit un sens profond.
تحلیل الزامات مهارتی برای توسعه کشاورزی و موانع آموزش آن؛ مورد مطالعه: نواحی روستایی شهرستان فاریاب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۴۰۴ شماره ۷۸
209 - 244
حوزههای تخصصی:
توسعه کشاورزی از ضرورت های بنیادین تحول در فضاهای جغرافیایی است که در گرو اقدامات اساسی از جمله بهبود و روزآمد نمودن آموزش و مهارت ها است. آشنایی با موانع ارائه آموزش های مهارتی بخش کشاورزی هر ناحیه جغرافیایی، می تواند در زمینه بهره وری عوامل تولید، نقش مهمی را ایفا نماید؛ مسئله ای که در این پژوهش در بستر جغرافیایی شهرستان فاریاب استان کرمان به آن پرداخته شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت توصیفی– تحلیلی است. جامعه آماری با توجه به موضوع تحقیق در دو گروه مشتمل بر گروه اول؛ کارشناسان و خبرگان بخش کشاورزی و گروه دوم؛ بهره برداران کشاورزی در روستاهای شهرستان فاریاب بوده است. با توجه به بالا بودن حجم روستاها در شهرستان فاریاب، روستاهای بالای 100 خانوار انتخاب شد. تعداد کل جامعه آماری در گروه بهره برداران کشاورزی 5109 خانوار بوده است که از این تعداد با کمک فرمول کوکران 357 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در فعالیت های باغداری، ضریب نفوذ آموزش های مهارتی به ترتیب مربوط به دهستان های گلاشگرد، مهروئیه، زهمکان و حور می باشد. در فعالیت دامداری، ضریب نفوذ آموزش های مهارتی به ترتیب مربوط به دهستان های گلاشگرد، مهروئیه، زهمکان و حور و در فعالیت های زراعی نیز ضریب نفوذ آموزش های مهارتی به ترتیب مربوط به دهستان های گلاشگرد، مهروئیه، زهمکان و حور می باشد. همچنین موانع موجود در دستیابی به مهارت های کشاورزی به موانع فردی، اجتماعی، اقتصادی و زیرساختی و مکانی تقسیم بندی شد و برای ارزیابی هر یک از این موانع، گویه هایی ملاک ارزیابی قرار گرفت. به طور کلی می توان گفت باتوجه به معناداری موانع فردی با ضریب مسیر 999/0، موانع اجتماعی با ضریب مسیر 612/0 ، موانع اقتصادی با ضریب مسیر 001/1 و موانع زیرساختی و مکانی با ضریب مسیر 898/0 بر آموزش های مهارتی کشاورزان تأثیرگذار بوده اند.
بررسی اندیشه های عرفانی آنه ماری شیمل و مولانا با تکیه بر چند تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عرفان اسلامی سال ۲۱ بهار ۱۴۰۴ شماره ۸۳
221 - 238
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو در نظر دارد تا با شیوه توصیفی- تحلیلی، اندیشه های حکمی- عرفانی آنه ماری شیمل در منظومه «نغمه نی» را با سخنان مولانا با بررسی چند تمثیل در معانی یادشده بازخوانی-کرده و به این طریق میزان تأثیرپذیری شیمل از حکمت و عرفان مولانا را به خواننده بنمایاند. یافته های تحقیق حاکی از آن است که شیمل در «نغمه نی» که حاوی 17 غزل بلند عاشقانه عارفانه است، بسیار تحت تأثیر ذهن و زبان جلال الدین محمد مولوی بوده و حتی در انتخاب تمثیل های خود، از این اندیشمند بلندآوازه و ادیب عارف ایرانی (قرن هفتم) وام گرفته است و سخن را با رمز و استعاره هایی که پیش تر دست پرماس وی بوده، آرایش داده است. از جمله تمثیل هایی که شیمل برای بیان عقاید خود مکرر استفاده کرده است دریا، صدف، امواج، نسیم، باغ (گل)، بهار، زمین و مانند آن هاست. محور اندیشه های شیمل که با نمادهای یادشده درصدد تعلیم و تلقین آن بوده، چگونگی رابطه انسان با آفریدگار (برپایه مسأله وحدت وجود بر مذهب تجلی) و به دنبال آن، غم غربت روح (نوستالژی) و تلاش برای زدودن این «غم» و رسیدن به آرامش ابدی است.
تبیین همپیوندی حس مکان و روابط اجتماعی در بازار تاریخی تبریز؛ رویکردی انسان محور
حوزههای تخصصی:
حس مکان و روابط اجتماعی از عناصر کلیدی در فهم تعاملات انسانی و کارکردهای فضاهای عمومی به شمار می روند. بازار تاریخی تبریز، به عنوان یکی ای نمادهای برجسته معماری و فرهنگی ایران، بستری است که در آن حس مکان و ارتباطات اجتماعی نقشی بی بدیل ایفاء می کنند. هدف این پژوهش، واکاوی هم پیوندی حس مکان و روابط اجتماعی در این فضای تاریخی با رویکردی انسان محور است. این مطالعه به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از ابزارهای کمی و کیفی انجام شده است. در بخش کمی، جامعه آماری پژوهش شامل کسبه و مراجعان بازار تاریخی تبریز است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی و توزیع پرسش نامه در میان 400 نفر بر اساس «فرمول کوکران»، داده های موردنیاز گردآوری شد. در بخش کیفی، مصاحبه های نیمه ساختاریافته با کارشناسان حوزه های مرتبط انجام گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری «اس پی اس اس»، «ضریب همبستگی پیرسون» و تحلیل مسیر در نرم افزار «ای ام او اس»، پردازش شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که میان حس مکان و کیفیت روابط اجتماعی در این بازار ارتباطی معنادار و متقابل وجود دارد. فضای کالبدی، عناصر فرهنگی و فعالیت های روزمره، به عنوان اجزاء مؤثر بر تقویت حس مکان، نقش مهمی در شکل گیری و تداوم روابط اجتماعی ایفاء می کنند. این پژوهش با تأکید بر رویکرد انسان محور، راهکارهایی برای تقویت تعاملات اجتماعی و حفظ حس مکان در بازارهای تاریخی ارائه می دهد که می تواند به ارتقای کیفیت زندگی شهری و پایداری فرهنگی در چنین فضاهایی منجر شود.
شناسایی مؤلفه های مدیریت سبز در بیمارستان های دولتی شیراز(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت مدیریت سبز درسازمانهای بهداشتی و درمانی، پژوهش حاضر باهدف شناسایی مولفه های مدیریت سبز در بیمارستانهای دولتی شیراز انجام شده است. پژوهش حاضر کاربردی و اکتشافی است. روش کار در بخش کیفی شامل زمینه مبنا و در بخش کمی شامل مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش کارکنان بخش اداری بیمارستان های دولتی شیراز در بازه زمانی اجرای پژوهش بود. نمونه بخش کیفی شامل 14 نفر به روش هدفمند و در بخش کمی شامل 320 نفر با نمونه گیری تصادفی ساده بود. ابزار گرداوری داده ها شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و مقیاس محقق ساخته عوامل مرتبط با مدیریت سبز بود. پژوهش در بخش کیفی از طریق کدگذاری براساس مطالعه استراوس و کوربین (1) و در بخش کمی توسط نرم افزار SPSS26 و AMOS24 تحلیل شدند. در نهایت مولفه های شناسایی شده در بخش کیفی در (1 مضمون عمده) و فرعی (4 مضمون) به مفاهیم عملیاتی (20 مفهوم) دسته بندی شد. از نظر پاسخگویان مؤلفه های اخلاق کار می تواند به شکل مثبت و معناداری بر استقرار مدیریت سبز در بیمارستان ها اثرگذار باشد. درنتیجه به مدیران توصیه می شود تا برای پیشبرد مدیریت سبز به نقش مؤلفه های به دست آمده و همچنین اهمیت محوری اخلاق کار توجه داشته باشند.
نقش مدیران پرستاری در عملکرد مناسب پرستاران (مطالعه کیفی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مدیریت منابع انسانی یکی از اساسی ترین منابع مدیریت در خدمات سلامت است. در بیمارستان ها اطمینان از اینکه بخش ها به تعداد کافی پرستار برای ارائه مراقبت پرستاری با کیفیت به بیماران در اختیار دارد چالش بزرگی در مدیریت بیمارستان است. این پژوهش به صورت کیفی و به روش پدیدار شناختی انجام گرفت. ۱۲ مدیر پرستاری و ۳۱ پرستار با روش نمونه گیری غیر تصادفی هدفمند انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. به منظور تحلیل داده ها از تحلیل محتوای کیفی استفاده گردید. در نتایج این مطالعه نقش مدیران بیمارستان در ۵ مضمون شامل تعداد کارکنان، کفایت کارکنان، کیفیت کارکنان، تهیه شرح وظایف و جبران خدمات تقسیم بندی شد. پیامد مدیریت غیر صحیح و تعداد ناکافی پرسنل و یا مراقبت بی کیفیت ایشان، به خطر افتادن ایمنی بیمار و کاهش کیفیت مراقبت از بیمار است لذا باید همواره با توجه به اهمیت نقش مدیران از وقوع این عواقب پیشگیری کرد. مدیران پرستاری باید تجربه کافی در ارزیابی نیاز های پرسنلی داشته باشند تا تعداد و ترکیب مناسب برای هر بخش در نظر گرفته شود. تعیین شرح وظایف برای کار در هر بخش و همچنین توانمندسازی مداوم حرفه ای در ارتقای کیفیت کارکنان پرستاری بسیار ضروری است و به منظور افزایش رضایت شغلی و ارائه مراقبت های بهداشتی با کیفیت پرستاران باید پاداش مناسب با خدماتشان را دریافت کنند.
شناسایی و اولویت بندی استراتژی های مدیریت پروژه چابک در مواجهه با بحرانی ترین تغییرات در پروژه های ساخت و ساز با روش ترکیبی AHP-TOPSIS فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
تغییرات در پروژه ها اجتناب ناپذیر بوده و اثرات زیان باری را در قالب تاخیر، افزایش هزینه و کاهش بهره وری بر پروژه های عمرانی می گذارد. مدیریت تغییرات نقش بسزایی در افزایش موفقیت پروژه ها دارد. جستجوی مکانیزمی منعطف برای تسهیل مدیریت پروژه که سازگاری بیشتری با تغییرات داشته باشد، انگیزه اولیه برای انجام این پژوهش است. مدیریت پروژه چابک فرصت های مدیریتی جدیدی را از طریق پذیرش تغییر، که جزء اجتناب ناپذیر فرآیند مدیریت پروژه در بخش ساخت و ساز است، ارائه می دهد. از آنجا که هزینه های سرمایه گذاری تغییرات بالا است، نیاز به اولویت بندی راهبردها و استراتژی های اصلی می باشد. بنابراین، این پژوهش با هدف معرفی و اولویت بندی عوامل چابک برای مدیریت تغییر پروژه های عمرانی انجام شد. برای این منظور بحرانی ترین تغییرات از طریق ادبیات در حوزه ساخت و ساز شناسایی شد. با استفاده از تکنیک ترکیبی AHP-TOPSIS فازی، اوزان معیارها و رتبه بندی استراتژی های چابک مشخص شدند. در بین معیارهای اصلی، معیار مشتری با وزن 0.631 رتبه اول، معیار پیمانکار با وزن 0.168 رتبه دوم، معیار مشاور با وزن 0.147 رتبه سوم و معیار عوامل خارجی با وزن 0.054 رتبه چهارم را کسب کرده است. در میان استراتژی های چابک، بهبود مستمر از طریق جلسات روزانه رتبه اول ، نظارت و ارزیابی پیشرفت پروژه به طور مداوم رتبه دوم و جریان کاری انعطاف پذیر رتبه سوم را کسب کردند.
نقش تعدیلگر سهامداری نهادی بر رابطه بین اندوخته مالی و سرمایه گذاری نوآوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهداف؛ کشورهای در حال توسعه به وسیله زمینه های استراتژیک توسعه مبتنی بر نوآوری هدایت می شوند و فعالیت های نوآورانه شرکت ها نیروی محرکه مهم توسعه پایدار در اقتصاد هستند. اندوخته مالی یک منبع انعطاف پذیر است که فراتر از نیازهای روزانه فعالیت های تجاری، تجمع منبع را فراهم می کند. چگونگی تأثیر منابع ارائه شده توسط اندوخته مالی بر سرمایه گذاری در فعالیت های نوآوری شرکت و تأثیر سهام داران نهادی بر رابطه بین اندوخته مالی و سرمایه گذاری در نوآوری شرکت ها از اهداف اصلی پژوهش حاضر می باشد. روش؛ این پژوهش کمی، توصیفی، نیمه تجربی و کتابخانه ای است. روش پژوهش از نظر محتوا و ماهیت از نوع همبستگی است. تجزیه و تحلیل آماری بر روی اطلاعات نمونه ای از شرکت های بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1396 تا 1401 با 481 مشاهده انجام شد. از رگرسیون چند متغیره با اثرات ثابت سال و صنعت، و نرم افزار استاتا ورژن 17 برای آزمون فرضیه های پژوهش استفاده شده است. نتایج؛ نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که اندوخته مالی بر سرمایه گذاری در نوآوری تأثیر مثبت و معناداری دارد و سهامداری مؤسسات مقاوم به فشار تأثیر تعدیل کننده مثبتی بر رابطه بین اندوخته مالی و سرمایه گذاری در نوآوری دارد و سهامداری مؤسسات حساس به فشار تأثیر تعدیل کننده بر رابطه بین اندوخته مالی و سرمایه گذاری نوآوری ندارد. نوآوری؛ این مطالعه ضمن بسط ادبیات نظری موجود، عوامل مؤثر بر سرمایه گذاری در نوآوری سازمانی را اصلاح و ویژگی های ناهمگن سرمایه گذاران نهادی را طبقه بندی و بررسی می کند.
نقش ویژگی های مصرف کننده و آمیخته بازاریابی بر ضایعات محصولات کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه کشاورزی جلد ۳۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
18 - 1
حوزههای تخصصی:
مطابق با گزارشات فائو، وجود مقدار نامتعارف ضایعات محصولات کشاورزی امروزه به یکی از معضلات و تهدیدهای پیش روی تحقق امنیت غذایی در جوامع بشری تبدیل شده است. بر این اساس یکی از سیاست های کلیدی دولت ها در ارتقاء امنیت غذایی، کاهش ضایعات محصولات کشاورزی است. گزارشات فائو حاکی از آن است که سهم تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی در کشور ایران نسبت به جهان برابر با 7/2 درصد و به اندازه 35 میلیون تن در سال است و روند افزایشی آن به عنوان یک مسئله جدی تلقی می شود. مطالعه حاضر سعی کرده تا ویژگی های مصرف کنندگان و اثرات آمیخته بازاریابی بر ضایعات محصولات کشاورزی منتخب (زیرگروه میوه و سبزیجات به عنوان یکی از زیرگروه های دارای بیشترین میزان ضایعات) با استفاده از رویکرد بیزین چندسطحی، مورد ارزیابی قرار دهد. بر این اساس، شهر مشهد (در استان خراسان رضوی) به عنوان دومین شهر پرجمعیت ایران انتخاب شد و نمونه گیری بر حسب مناطق 13 گانه آن انجام شد. تعداد 368 مصرف کنندگان (در سطح اول)، 53 خرده فروش محصولات (در سطح دوم) و 3 میدان بار اصلی شهر (در سطح سوم) در نظر گرفته شدند. نتایج تحقیق نشان داد که فاکتورهای فردی ذکرشده در تحقیق و آمیخته بازاریابی، با توجه به نتایج رویکرد بکار گرفته شده؛ نقش مؤثری در کاهش ضایعات دارند. فاکتورهای فردی و اجتماعی مصرف کنندگان از جمله جنسیت (اثر مثبت)، سطح تحصیلات (اثر منفی در سطح دیپلم تا لیسانس)، تعداد افراد خانوار (اثر مثبت)، تعداد افراد مشغول به کار در خانواده (اثر مثبت)، نوع شغل (اثر مثبت)، درآمد خانوار (اثر منفی برای گروهای درآمدی کمتر از 20 میلیون تومان در ماه و اثر مثبت برای گروه درآمدی بالای 20 میلیون تومان در ماه)، میزان ساعت صرف شده در هفته جهت خرید محصولات کشاورزی (اثر منفی) و تعداد دفعات مراجعه در هفته به مراکز خرید (اثر مثبت) بر درصد ضایعات ایجادشده برای زیرگروه محصولات خام انواع میوه و سبزیجات کشاورزی اثرگذار هستند. همچنین از نظر مصرف کنندگان فاکتورهای آمیخته بازاریابی برای قیمت نسبی (اثر مثبت)، مکان توزیع (اثر مثبت)، فرآیند تولید (اثر منفی) و ترویج و معرفی (اثر مثبت) بر کاهش ضایعات محصولات کشاورزی داشته است. در سطح دوم و سوم که بیانگر خرده فروشان و میدان بارهای اصلی شهر مشهد هستند؛ نتایج نشان داد که مقادیر واریانس عرض از مبدأ در سطح دوم (2830/35) و سوم (9445/26) بیشتر از واریانس جملات خطا (3568/10) هستند که به ترتیب بیانگر ایجاد 28/35 و 94/26 درصد از واریانس کل، توسط عرض از مبدأهای تصادفی سطح دوم و سوم برای تشکیل ضایعات محصولات کشاورزی هستند. بر اساس نتایج پیشنهاد می شود تا مسئله ضایعات علاوه بر مصرف کنندگان نهایی، در حلقه های خرده فروشی و میادین بار نیز مورد توجه قرار بگیرد و راهکارهای کاهش آن شناسایی و ارائه شود. با توجه به نتایج مرتبط با مصرف کنندگان، می توان پیشنهاد داد که با استفاده از ابزارهای آمیخته بازاریابی شامل قیمت، مکان توزیع، ترویج و معرفی محصولات (با توجه به اثر مثبت هر سه فاکتور بر کاهش ضایعات)؛ مسئله ضایعات محصولات کشاورزی را بهبود بخشید.
برآورد توابع واکنش مالی و عوامل تعیین کننده پایداری مالی در ایران با استفاده از توابع خطی و غیرخطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
5 - 33
حوزههای تخصصی:
دولت ها با استفاده از ابزار سیاست مالی، اهداف اقتصاد کلان مانند تثبیت اقتصاد را دنبال می نمایند. از طرفی، پایداری مالی، لازمه رسیدن به ثبات اقتصادی می باشد. این پژوهش، با استفاده از توابع واکنش مالی خطی و غیرخطی شامل توابع درجه دوم و درجه سوم، تابع با پارامتر متغیر در زمان و الگوی تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ، پایداری مالی دولت ایران و عوامل تعیین کننده آن در دوره 1349-1400 را مورد سنجش قرار می دهد. بر اساس یافته های این پژوهش، ضریب نسبت بدهی دولت به تولید ناخالص داخلی در الگوهای خطی و غیرخطی، منفی و غیرمعنی دار ولی در الگوی شامل متغیرهای کنترل، منفی و قویاً معنی دار است. نتایج الگوی تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ وجود دو رژیم مالی در سیاست مالی ایران را نشان می دهد. یک رژیم مالی ناپایدار، که در آن، واکنش تراز اصلی بودجه نسبت به بدهی عمومی، منفی و معنی دار است و یک رژیم مالی پایدار که در آن، واکنش تراز اصلی بودجه نسبت به بدهی عمومی، مثبت ولی غیرمعنی دار می باشد. همچنین، نتایج الگوی تغییر رژیم مالی مارکوف-سوئیچینگ نشان میدهد میانگین احتمالات انتقال فیلترشده و هموارشده ماندن در رژیم مالی ناپایدار بیشتر از رژیم مالی پایدار است که بیانگر آن است که سیاست مالی ایران ناپایدار بوده است. بر اساس نتایج الگوی با پارامتر متغیر در زمان، واکنش تراز اصلی بودجه نسبت به افزایش بدهی در طول زمان منفی و کاهشی بوده است، بنابراین، کاهش بدهی در اولویت دولتها در ایران نبوده است، درنتیجه، سیاست مالی ایران در جهت ناپایداری حرکت کرده است.
ارزیابی نقش شوک های سیاست های پولی بر حباب و قیمت دارایی ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد باثبات دوره ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۸)
145 - 174
حوزههای تخصصی:
افزایش قیمت دارایی ها به بالاتر از ارزش های بنیادی خود موجب ایجاد حباب قیمت دارایی می شود. حباب قیمت دارایی ها تهدیدی برای ثبات مالی و اقتصاد کلان است. با این حال، هیچ اتفاق نظری در مورد نحوه برخورد سیاستگذاران با حباب ها وجود ندارد و نقش سیاست پولی همچنان مورد مناقشه است. لذا این مطالعه به بررسی تاثیر سیاست های پولی بر حباب قیمت دارایی ها در ایران با استفاده از داده های فصل اول 1380 تا فصل چهارم 1401 و روش TVP-VAR پرداخته است. بدین منظور ابتدا شاخص قیمت دارایی ها (بورس، مسکن، طلا و ارز) با استفاده از تحلیل مولفه های اساسی ساخته خواهد شد. سپس شاخص حباب قیمت دارایی ها از روش BSADF محاسبه و نشان داده می شود که دو بازه در سال های 1397 و 1399 شاخص قیمت دارایی ها رفتار حبابی داشته است. شاخص های پایه پولی، نرخ بهره و نرخ ذخیره قانونی به عنوان شاخص های سیاست پولی در نظر گرفته شده است. نتایج نشان می هد که تاثیر سیاست های پولی بر حباب بازار دارایی ها طی زمان متغیر بوده است. همچنین نتایج حاکی از آن است که شوک سیاست پولی ناشی از کاهش نرخ بهره و افزایش پایه پولی موجب افزایش حباب قیمت دارایی ها شده است در حالی که بخش حبابی قیمت دارایی ها تحت تاثیر شوک ناشی از کاهش نرخ ذخیره قانونی قرار نگرفته است.
A Traumatic Analysis of the First-level Witnessing Effective Enlistment in Bennett and Komunyakaa's Poems(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
151 - 166
حوزههای تخصصی:
The present essay focuses on the witnessing process of the enlisting poets’ effective responsiveness to the devastations they encountered; the two poets to be studied have been directly or indirectly traumatized by wars. The analytical perspective draws on Dominick LaCapra’s theories on historical trauma. It intends to uncover the traumatic effects of circumstances in post-war poems. The methodological procedure is grounded in the qualitative appraisal of the emotive aspect of the poets’ expressionist representation through critical discourse analysis. Trauma theories influence the research approach in historical and structural science, emphasizing witnessing levels, coined by Dori Laub, as the most significant determinant of the gestalt of interpretations. The poems’ demolished vibe exploits an insight into the amalgamation of historical trauma and its steps towards salvation. The authorial intentionality in war poetry aspires to enlighten human sorrow and redemption by restoring the literary application of the historical, structural, and perpetrator trauma hypothesis. The melioristic agenda for edification via physical and critical phases, such as acting out and working through, coined by LaCapra, foci in the varied poems to be scrutinized, enables the poets’ to maintain their readers’ empathetic identification with their characters’ predicaments in a psychoanalytic context.
A Study of the Concept of Death in Mary Oliver’s Selected Poems in the Light of George Bataille’s Theory of General Economy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Critical Literary Studies, Vol ۷, No ۱, Autumn and Winter ۲۰۲۵
199 - 220
حوزههای تخصصی:
The American ecopoet, Mary Oliver (1935 – 2019) has never been read in the light of the concepts the French philosopher, George Bataille (1897 – 1962) introduced into the world of philosophy and literature even though the enterprise could be abundantly rewarding. Bataille poses the question of general economy as opposed to particular economy. The latter is narrow, rational, self-centered and pivoting around gathering and storage, while the former takes the whole sphere of life into account and concentrates on excess of energy, expenditure, universal wisdom which is far broader and more inclusive, sacrifice and permanence of the sum total of energy available in the living sphere as well as that of the living matter. Oliver, the poet, uses none of the philosopher’s terms, but the scenes she describes in her own poetic style and the language and discourse she uses concerning death reveal the same position and point of view as those of Bataille. That is the gap the present qualitative, library-based study tries to cover at least partially and in particular with regard to the question of death which with the help of an Oliverian stance and in the light of such Bataillean concepts as general economy, excess and expenditure, can turn into a moment of rebirth, vital to the health and a proper functioning of the whole universal system. This two-fold approach will hopefully contribute to both Oliver studies and to the body of research, done on Bataille.
تحلیل و ارزیابی چالش های تطبیق عملیات مدیریت کیفیت با صنعت 0/4 (مطالعه موردی: صنعت هدف منطقه شمال غرب)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تطبیق با عملیات کیفیت در صنعت 0/4 به یکی از مهم ترین چالش های اخیر صنایع تبدیل شده است؛ چرا که صنایع به منظور رقابت و بقا در بازارهای منطبق با فناوری های پیشرفته انقلاب صنعتی چهارم، ناگزیر به بکارگیری سیستم های باکیفیت، نوآورانه و هوشمندانه این انقلاب می باشد. هدف اصلی از این مطالعه، تحلیل و ارزیابی چالش های تطبیق عملیات مدیریت کیفیت صنعت لاستیک منطقه شمال غرب با صنعت 0/4 می باشد. روش بررسی: روش تحقیق بر مبنای هدف و چگونگی جمع آوری داده ها از نوع کاربردی- توصیفی و از لحاظ تحلیل، تحقیقی کیفی (دلفی) و کمی (آزمون آماری و تکنیک تصمیم گیری چندشاخصه) است. جامعه آماری این مطالعه، کارشناسان و متخصصان شرکت های فعال در حوزه صنعت لاستیک منطقه شمال غرب و با دانش کافی در رابطه با سیستم مدیریت کیفیت به ویژه ابعاد و چالش های صنعت 0/4 است که تعداد آن ها به دلیل نامعلوم بودن، نامحدود فرض شده است. به منظور دسترسی به نمونه کافی، پرسشنامه ها به صورت آنلاین، طراحی و در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. تعداد نمونه لازم برای آزمون فرضیه اصلی پژوهش: ("بین وضعیت موجود و مطلوب مدیریت کیفیت 4 در صنعت، شکاف نامناسبی وجود دارد") و ارزیابی مناسب چالش ها از طریق جدول نمونه گیری مورگان و کرجسی به تعداد 384 است که نهایتاً پس از پیگیری های مستمر محقق، پرسشنامه های تکمیلی 395 نفر از کارشناسان به صورت آنلاین در نرم افزار اکسل فراهم شدند. به منظور شناسایی چالش های کلیدی در صنعت از روش دلفی بهره گرفته شد و پانزده شاخص تأیید شدند. جهت بررسی وضعیت موجود و مطلوب از آزمون مقایسه زوجی و آماره t استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: نتیجه نشان داد که صنعت در هفت چالش در وضعیت مطلوبی قرار داشته و در هشت چالش تا حدی از وضعیت مطلوب فاصله دارد که نیازمند توجه و برنامه ریزی جدی مدیران است؛ اما در کل، وضعیت صنعت از نظر کل چالش ها، تا حدی مساعد است. در نهایت به منظور رتبه بندی چالش ها از نظر اهمیت جهت مقابله، از تکنیک سوارا استفاده گردید. خروجی نشان داد که چالش کلیدی چهارم (کمبود مهارت ها) با بالاترین وزن در رتبه اول جای گرفته است و چالش های سیزدهم (امنیت سایبری و حفاظت از داده ها) و اول (کمبود حمایت مدیریت) در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین چالش پانزدهم (سرعت اینترنت) با کمترین اهمیت در رتبه آخر قرار گرفت. در پایان، پیشنهادهای کاربردی به صنعت ارائه شد.