فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۲٬۶۸۶ مورد.
۲۱.

بازتاب الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل در تصویرسازی مانگا وان پیس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفر قهرمان تصویرسازی مانگا وان پیس نظریه جوزف کمپبل ائیچیرو اودا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۲۵
مانگا وان پیس اثری شناخته شده و محبوب در جهان است، تعداد قسمت های این مانگا از هزار قسمت فراتر رفته و از آن، انیمه ای با همین نام توسط استودیو توئی انیمیشن ساخته شده است. باتوجه به افزایش محبوبیت مانگا در سراسر جهان، در این پژوهش مانگا وان پیس از قسمت 1 تا 1057 مطالعه شده و تم داستان قهرمانی بر اساس دیدگاه جوزف کمپبل، تحلیل شده است. هدف اصلی تحقیق شناخت بازتاب الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل در تصویرسازی مانگا وان پیس است. سؤال اصلی پژوهش این است که الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل چگونه در تصویرسازی مانگا وان پیس بازتاب یافته است. این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی صورت گرفته، روش گردآوری داده ها به صورت مطالعه اسناد و مطالعه کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهد که الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل نه تنها در سیر داستان مانگا وان پیس، بلکه در تصویرسازی شخصیت هایش نیز بازتاب یافته است. این امر در طراحی کاراکترها، حالات چهره ی شخصیت قهرمان و فضاسازی ها مشخص است. شخصیت اصلی قهرمان این مانگا با نام مانکی دی لوفی احساسات و طراحی آناتومی مطابق با الگوی جوزف کمپبل را دارا است. قهرمان با پیش رفتن در سفر خود آرامش درونی، رهایی و پذیرش بیشتری در زندگی به دست آورده است. چهره نگران و ماتم زده ی او در دوران کودکی به چهره ای شاد و رها تبدیل شده است. لباس های کاراکتر لوفی ویژگی شخصیتی آزاد او را به خوبی نمایان می سازند. شخصیت های راهنما، پیر دانا، ایزدبانو و پدر بر اساس الگوی جوزف کمپبل تصویرسازی شده اند؛ این ویژگی ها در طراحی چهره، طراحی آناتومی و شخصیت بازتاب یافته اند.
۲۲.

مطالعه تطبیقی نقوش کتیبهها و پرندگان سفالهای دوره سامانی (نیشابور، قرن 3 و 4 ه.ق) با سفال دوره تانگ درچین (چانگشا، قرن7تا10م) بر اساس نظریه گشتالت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سفال نیشابور سفال چانگشا دوره سامانی دوره تانگ نقوش سفال گشتالت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۵۸
سامانیان افزون بر ارتباط گسترده با مناطق مختلف، با احیای هنر ایران پیش ازاسلام، زمینه های رشد و شکوفایی فرهنگ و هنر ایران را فراهم آوردند. از دستاوردهای این زمینه سازی، کاربرد متفاوت تزیینات خوشنویسی بر ظروف سفال سامانی است که با تمرکز بر اندیشه ایرانی و  تأثیرپذیری از نقوش هم عصر خود در سفال دوره تانگ چین شکل گرفته است. مسئله اینجاست که تنوع خطوط کوفی و ساده سازی نقوش پرندگان در سفال سامانی چه شباهت هایی با نقوش سفال تانگ و تفکر آن دارد؟ این مقاله با هدف شناخت ویژگی های مشترک بصری و معنایی خوشنویسی و دیگر نقوش سفال دو منطقه نیشابور و چانگشا، بر این فرض می باشد که روابط بینافرهنگی میان این دو تمدن در شکل و محتوا، مبتنی بر چرخش زمان،گردش طبیعت و به ویژه ارتباط انسان با جهان هستی است که از طریق عناصر طبیعت در تزیینات بازنمایی شده است.نگارندگان با روش توصیفی-تحلیلی به مطالعه تطبیقی عناصر بصری و اندیشه های این دو دوره بر اساس اصول گشتالت پرداخته و به این نتیجه رسیده اند که نقوش سفال های هر دو منطقه بر پایه اصول گشتالت مشترکی شکل گرفته است که معناهای مشابهی از تفکر دائوئیستی و عرفان اسلامی را در بر دارد، به طوری که در طرح اندازی برخی از نقوش رایج سفال سامانی تأثیراتی از تفکر چین مشاهده می شود.   
۲۳.

بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی نمایشنامه سه خواهر آنتوان چخوف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روسیه جامعه امپرسیونیسم چخوف نمایشنامه سه خواهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۱
امپرسیونیسم در لغت به معنای دریافت گری نخستین جنبش هنری مدرن در سده نوزدهم بود؛ این جنبش به عنوان رنسانس تاریخ هنر محسوب می شود و بازنمایی درخشان و تجزیه شده آن از نقاشی به ادبیات نیز راه پیدا کرده است؛ امپرسیون ها همان طورکه در نقاشی عالم واقعیت را در لحظه ای خاص و با زمان و نورپردازی خاص ارائه می نمودند و می پنداشتند که واقعیت همان احساس ماست در ادبیات نیز نویسنده برداشت لحظه ای خود را از داستان به رشته تحریر درمی آورد و تصویر یا انگاره ذهنی خود را به شکلی واقعی نشان می دهد. بر این اساس راوی دانای کل را حذف می کنند. ازاین رو داستان امپرسیون قابل نقل توسط خواننده نیست زیرا رویداد خاصی در روایت نیست و اشخاص نیز کار خاصی انجام نمی دهند. چخوف یکی از محدود نویسندگانی است که از سبک امپرسیونیسم بهره جسته و به بازنمایی جامعه در آثارش از جمله نمایشنامه هایش پرداخته است. هدف از این پژوهش بررسی شاخصه های امپرسیونیستی نمایشنامه های چخوف و مشخص نمودن این است که او در ارائه کلیتی یکپارچه از جامعه خود و انعکاس اوضاع فرهنگی و اجتماعی معاصرش به چه میزان از مؤلفه های امپرسیونیستی بهره گرفته است. پژوهشگر در این اثر ضمن محدود ساختن دامنه پژوهش به نمایشنامه سه خواهر، از شیوه توصیفی– کیفی و تحلیل محتوا استفاده کرده است؛ او در این مقاله ضمن معرفی سبک امپرسیونیسم از طریق مطالعات نظری و کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی آثار چخوف پرداخته است؛ همچنین با ارائه مجموعه ای از خصایص و ویژگی های این سبک نشان داده است که چخوف در نمایشنامه هایش با تصاویری ساده از زندگی مردم، پاره هایی از جهان ملال انگیز شخصیت های مختلف، ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر، فرصت های ازدست رفته و همچنین ارزش های غلط جامعه روسیه را پیش روی مخاطب قرار داده است؛ تمام این ها تداعی کننده تصاویر امپرسیونیستی است؛ بنابراین بررسی یافته ها نشان داده است که نثر چخوف از امپرسیونیسم تأثیر پذیرفته است.هدف از این پژوهش بررسی شاخصه های امپرسیونیستی نمایشنامه های چخوف و مشخص نمودن این است که او در ارائه کلیتی یکپارچه از جامعه خود و انعکاس اوضاع فرهنگی و اجتماعی معاصرش به چه میزان از مؤلفه های امپرسیونیستی بهره گرفته است. پژوهشگر در این اثر ضمن محدود ساختن دامنه پژوهش به نمایشنامه سه خواهر، از شیوه توصیفی– کیفی و تحلیل محتوا استفاده کرده است؛ او در این مقاله ضمن معرفی سبک امپرسیونیسم از طریق مطالعات نظری و کتابخانه ای به بررسی مؤلفه های امپرسیونیستی آثار چخوف پرداخته است؛ همچنین با ارائه مجموعه ای از خصایص و ویژگی های این سبک نشان داده است که چخوف در نمایشنامه هایش با تصاویری ساده از زندگی مردم، پاره هایی از جهان ملال انگیز شخصیت های مختلف، ارتباط تنگاتنگ آن ها با یکدیگر، فرصت های ازدست رفته و همچنین ارزش های غلط جامعه روسیه را پیش روی مخاطب قرار داده است؛ تمام این ها تداعی کننده تصاویر امپرسیونیستی است؛ بنابراین بررسی یافته ها نشان داده است که نثر چخوف از امپرسیونیسم تأثیر پذیرفته است
۲۴.

تحلیل تابلوی نقاشی راهی به جُلجُتا اثر پیتر بروگل بر اساس آراء میخائیل باختین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بروگل باختین تابلوی راهی به جلجتا منطق گفتگومندی چند صدایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸ تعداد دانلود : ۶۹
پیتر بروگل از نقاشان فلاندر قرن شانزدهم می باشد که در آثارش زمینه های فرهنگی و تاریخی مورد توجه قرار گرفته و ویژگی های جامعه اش را به نمایش گذاشته است. نحوه ی اجرای نقاشی هایش او را به عنوان بزرگترین هنرمند کمیک میان رنسانس و قرون وسطی معرفی می کند. برای رسیدن به درکی عمیق تر و معنایی تازه تر از نقاشی های او باید آنها را در رابطه با زمینه فرهنگی که در آن ایجاد شده اند مطالعه کرد. گفتگومندی از ویژگی های آثار بروگل است. باختین، از شاخص ترین نظریه پردازانی است که به مفهوم گفتگومندی پرداخته است. پژوهش حاضر به هدف بررسی یکی از تابلو های معروف بروگل به نام "راهی به جلجتا" و ارتباط آن با آراء باختین در زمینه گفتگومندی و چندصدایی را به روش توصیفی – تحلیلی مورد مطالعه قرار می دهد. مؤلفه های گفتگومندی و چندصدایی ذکر شده توسط باختین در اثر بروگل شناسایی، معرفی و تطبیق داده می شوند. نتایج بدست آمده نشان می دهد این اثر بر اساس نظریه گفتگومندی باختین عناصر گفتگومندی و چند صدایی بودن لازم را دارا می باشد و به وسیله پنج مؤلفه معرفی شده در مقاله از جمله؛ روایت، تضادهای تصویری، صدا وحرکات و حالات روحی، توانسته شرایط گوناگون جامعه خود را به نمایش بگذارد.
۲۵.

نحوه های تلمیح و پارودی در روابط متون نقاشی و فیلم های پدرو آلمودوار بر اساس آرای ژرار ژنت و لیندا هاچن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژرار ژنت لیندا هاچن تلمیح پارودی تابلوی زنده سینمای پدرو آلمودوار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶ تعداد دانلود : ۸۹
ارتباط سینما و نقاشی از جمله مقولاتی انگاشته می شود که از دیرباز مورد توجه بوده است. پدرو آلمودوار را باید در زمره ی فیلمسازانی به شمار آورد که فیلم هایش پیوند وثیقی با هنر نقاشی دارند. آلمودوار با ارجاع به آثار نقاشان کلاسیک مانند ولاسکوئر و تیسین؛ هنرمندان مدرن نظیر دالی، مگریت، هاپر، پیکاسو و حتی نقاشان انتزاعی مثل موندریان و روتکو در دسته ی کارگردانانی قرار می گیرد که امتزاجی از نقاشی و سینما در فیلم هایش نظاره می شود. این پژوهش به شیوه ی کیفی به تحلیل نقاشی در فیلم های پدرو آلمودوار می پردازد. هدف از تحقیق پیش رو مطالعه ی نقاشی در سینمای آلمودوار با طرح این پرسش است که «فیلم های پدرو آلمودوار چگونه از متون نقاشی تأثیر پذیرفته اند؟». این مقاله برای پاسخ به این پرسش از روش توصیفی-تحلیلی بر مبنای آرای ژرار ژنت در حوزه ی بینامتنیت و لیندا هاچن در حیطه ی پارودی بهره جسته است. یافته ها مؤید این مطلب است که قاب های سینماتوگرافیک در فیلم های آلمودوار به انحای مختلفی از نقاشی استنساخ شده اند؛ گاه در قالب تابلو های زنده و گاه در قالب تصاویری که آثار انتزاعی را به ذهن متبادر می سازند. تلمیح، وارونگی آیرونیک، فرامتن سازی و بازآفرینی به مثابه ی ادای احترام؛ به عنوان وجوه آرای این دو متفکر، اضلاعی هستند که فیلمساز به میانجی آنها از نقاشی در کارهایش سود برده است.
۲۶.

طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی بقای تئاتر رسانه های نوین تکنیک حداقل مربعات جزئی تئاتر تعاملی تئاتر سوم

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۵
مسئله ی مهمی که در رابطه با تئاتر در عصر رسانه های مدرن مطرح می شود، تقابل یا تعامل این هنر با رسانه های نوین است. هدف مطالعه ی حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین است. این مطالعه از نظر روش و بازه ی زمانی گردآوری داده ها، یک پژوهش پیمایشی- مقطعی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش شامل فعالان صحنه ی تئاتر کشور است که با استفاده از فرمول کوکران، حجم نمونه 370  نفر برآورد گردید و نمونه گیری با روش تصادفی ساده انجام گرفت. جهت اعتبارسنجی الگوی بقای تئاتر در عرصه ی رسانه های نوین از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است که با روش روایی سازه، روایی هم گرا و روایی واگرا اعتبارسنجی گردید. همچنین با استفاده از آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز قابلیت اعتماد پرسش نامه مطلوب ارزیابی شد. نتایج نشان داده است که مؤلفه ی رسانه های نوین از مؤلفه های تکنولوژی، دنیای دیجیتال و جهان مجازی تأثیر می پذیرند. همچنین مشخص گردید نقش دولت ها ، هنرمندان در بستر تاریخ بر شکلگیری «تئاتر سوم» محرز است. تحولات این حوزه باید با درنظرگیری تحولات تاریخی در حوزه تکنولوژی مورد وثوق قرار گیرد. درنهایت نتایج نشان داد به دلیل تغییرات در حوزه ی تکنولوژی های رسانه های نوینْ، که موجب تفکر دیجیتالی، در نسل های آینده خواهد بود. بدین ترتیب امی تواند با درنظرگیری این نوع از تفکر قالب، نسل های آینده  را به مخاطبان اصلی تئاتر تبدیل کرده که بقای تئاتر را تضمین نماید.
۲۷.

نمادشناسی تطبیقی نقش و مفهوم عقرب در تمدن های باستانی ایران و مصر: جانور موذی یا الوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمدن های باستانی اساطیر ایران اساطیر مصر نماد عقرب موذیگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۵
آثار باستانی تمدن های گذشته و نقوش متنوع آن ها حامل اندیشه، ارزش های فرهنگی، باورها و کهن الگوها می باشند. بنابراین بررسی آثار برجای مانده راهی برای شناخت کارکرد رمزها، نمادها و اسطوره ها در عهد باستان است. این نمادها و نقوش که تراویده ذهن آدمی برای نشان دادن نیروهای ماورائی است، در طول تاریخ با هم درآمیخته اند و باوجود تمام گوناگونی ها ، نوعی هم خوانی و نزدیکی در بن مایه ها و موتیف های اصلی مشاهده می شود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. برخی از این نقش مایه ها شامل نمادهای حیوانی یا موجودات ترکیبی انسان حیوان می باشند. عقرب به عنوان یکی از این نقوش قدیمی در گذشته منشاء افسانه ها بوده و با ویژگی هایی چون موذیگری، شرارت و درد؛ نماد مرگ، جنگ و گاهی نگهبان بوده است. در پژوهش پیش رو با مطالعه تطبیقی به نمادشناسی عقرب در تمدن های باستانی ایران و مصر به عنوان دو نمونه از کهن ترین تمدنهای شناخته شده جهان پرداخته می شود. روش پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی و شیوه جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای- اسنادی است. پرسش کلیدی تحقیق عبارت از اینست که در نمادشناسی تطبیقی کهن الگوی عقرب چه وجوه اشتراکی بین تمدنهای باستانی ایران و مصر مشهود است؟ نتایج پژوهش حاکی از آن است که استفاده از نقش مایه عقرب بر روی آثار و نقش برجسته ها به علت رفع شر و جلب حمایت این موجود در تمدن های باستانی ایران و مصر مورد توجه بوده و در تمدن باستانی مصر نیز به عنوان یک الهه حمایتگر مورد پرستش قرارگرفته است.
۲۸.

آثار و دیدگاه طبیعت گرایانه ی آلبرشت دورر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر قرن 15م طبیعت گرایی رنسانس شمالی تصویرسازی آلبرشت دورر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۲۲
دیدگاه طبیعت گرایانه در دوران رنسانس با اضافه شدن رویکردهای علمی منجر به آگاهی بیشتر انسان از پیرامونش شد. کوشش هنرمندان در به نمایش گذاشتن جهان سبب شد تا هنر رنسانس از دوره های گذشته به طرز چشم گیری متمایز شود. جریانی که انسان و طبیعت را سرلوحه قرار داد و با دو گرایش عمده ی واقع گرایی، یکی مبتنی بر تجربه و مشاهده ی طبیعت و دیگری توسل به ریاضیات، به سمت کشف جهان عینی گام برداشت. از این رو، مطالعه ی نگرش هنرمندی که در فعالیت حرفه ای خود در مواجهه با این گرایش ها قرار گرفته است موضوع مهمی در تحلیل آثار تصویری محسوب می شود که در این پژوهش به شکلی هدف مند در آثار آلبرشت دورر دنبال می شود. این که هنرمند در راستای تصویرسازی و نقاشی از چه مؤلفه هایی در طبیعت و چه تکنیک هایی بهره می گیرد سؤال اصلی این پژوهش است. بدین منظور، این مطالعه با اتخاذ شیوه ی توصیفی-تحلیلی و رویکرد تک نگاری به تحلیل عناصر بصری، ریاضی وار و طبیعت محور تصویرسازی ها می پردازد. از مهم ترین نتایج این مطالعه رویکرد متفاوت هنرمند در پرداخت به آثار است و نقش هنرمند در فرم دهی به عینیت گرایی در قالبی جدید به نمایش گذاشته می شود و هنرمند با تمام تأثیرپذیری از معیارهای زیباشناسانه ی رنسانس، در اجرا، به آن چه خود از موضوع درک کرده رجوع می کند.
۲۹.

ریشه یابی کارکرد سازهای موسیقی در آئین های سوگواری بر پایه تفسیر آیکونوگرافیک نگاره سوگواری برای اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آیکونوگرافی موسیقی ادوات موسیقی آئین های سوگواری اسطوره باران کرداری استحاله نگارگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱ تعداد دانلود : ۲۹
ماهیت چندبعدی سوگ، که ذیل دین، باورهای ماورءالطبیعه و فرهنگ تعاریف متعددی دارد، در بطن خود حاوی محتوای واحد بازآفرینی مرگ و رستاخیر ایزدان باروری است. موسیقی، در قامت یکی از عناصر آئین های سوگواری علاوه بر تعمیم اندوهی مشترک به سوگواران، وجهی نمادین و معنایی ثانویه نیز دربر دارد. ازاین رو جستار حاضر با هدف تبیین کارکرد سازهای موسیقی در آئین های سوگواری، درصدد پاسخ به این دو پرسش است که «در آئین های سوگواری از چه ادوات موسیقی استفاده می شده است؟» و «کارکرد و معنای نمادین این سازها چه بوده است؟»در همین راستا این مقاله یک نگاره از اقبال نامه نظامی به شماره ثبت 4363 با موضوع سوگواری برای اسکندر را به روش هدفمند (شاخص محور) برگزیده و با رویکرد آیکونوگرافی از طریق منابع کتابخانه ای مطالعه کرده است. نتایج حاصله حاکی از آن است که ادوات موسیقی -هواصداها، خودصداها و پوست صداها - به لحاظ واژه شناسی و ماهوی با مفهوم سوگواری همبستگی دارند و به منظور دفع شر و طلب باران به کار گرفته می شوند. این سازها به عنوان ابزاری روحمند و پیونددهنده میان زمین و آسمان، درخواست بارش باران و سرازیری رزق را طنین انداز می کنند. این معنای نمادین از اسطوره ها آغاز شده و تا آئین های سوگواری برای قهرمانان تاریخی کارکرد خود را حفظ کرده است.  
۳۰.

سپهر نشانه ای نگارگری ایرانی در دوران پهلوی اول براساس نظریه یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سپهر نشانه ای نگارگری هنر پهلوی اول یوری لوتمان نشانه شناسی فرهنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۲۱۲
فروپاشی سلسله ی قاجار و برآمدن سلسله ی پهلوی شروع یک نظام جدید فرهنگی در ایران بود. تجدد گرایی و گفتمان های برآمده از آن مانند ملی گرایی، سکولاریسم و باستان گرایی منجر به تحولات متعدد فرهنگی شدند که بخش مهمی از آن گرایش به غرب بود؛ ولیکن با وجود تمایل به تجدد و غرب گرایی، این دوران شروع تازه ای برای هنرهای سنتی به ویژه نگارگری ایرانی بود. حال مسئله اینجاست که چه عواملی باعث شد تا در فضای تجددگرایانه ی فرهنگی پهلوی اول توجه به نگارگری شدت گرفته و موج تازه ای از تحولات سبک شناختی در آن شکل بگیرد؟ با این پرسش و با هدف شناخت سیر تحول و نوگرایی در نگارگری دوران پهلوی اول، این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی و اسنادی به مطالعه و بررسی عوامل تأثیر گذار در تحولات نگارگری دوران پهلوی اول می پردازد که برای این منظور از نظریه ی سپهر نشانه ای یوری لوتمان برای ترسیم سپهر نشانه ای استفاده می شود. آنچه منتج به طرح الگویی با هسته ی نگارگری مکتب اصفهان و لایه های تراوایی تأثیر پذیری از نقاشی اروپایی، فرد گرایی و قرار گرفتن در افق معنایی غالب آن دوران می شود. بر اساس این الگو نگارگران عصر پهلوی اول، با مرکز قرار دادن مکتب اصفهان به مثابه امر اصیل و ملی، مجموعه تحولاتی را در نگارگری آن دوران به وجود آوردند که همه ی آن ها مبتنی بر گفتمان های متعدد فرهنگی دوره ی پهلوی اول بود. در این میان همراهی با گفتمان تجدد گرایانه ی پهلوی در قالب تأثیر پذیری از نقاشی غرب، فردگرایی و هماهنگی با افق معنایی غالب آن دوران، باعث تحول در ساختار نگارگری شد، آنچه به مشروعیت و رونق بیشتر این هنر در عصر پهلوی اول منجر شد.
۳۱.

تبیین گفتمان های غالب در شکل گیری هنر پیشااسلامی عربستان با رویکرد نورمن فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر عربستان هنر پیشااسلامی نظریه گفتمان نورمن فرکلاف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۶۵
شبه جزیره عربستان در دوران پیش از اسلام، شاه راهی میان سوریه، مصر، میانرودان و هند بود. این تحقیق در نظر دارد تاریخ اجتماعی شبه جزیره را در سه سطح اقتصادی، سیاسی و مذهبی مورد بررسی قرار داده و گفتمان های غالب را تبیین کند. سوال اصلی آن است که گفتمان های غالب آن دوران چگونه بر شکل گیری آثار هنری تأثیرگذاشته اند؟ این پژوهش از نوع کیفی، و روش توصیفی-تحلیلی است که جمع آوری اطلاعات در آن با شیوه کتابخانه ای و اسنادی بوده و در چارچوب نظری، از آراء نورمن فرکلاف استفاده کرده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که گفتمان های غالب در بستر مذهبی، یهودیت و مسیحیت بودند که توسط امپراتوریهای ساسانی و بیزانس با رویکرد سیاسی تقویت می شدند. هرچند گفتمان اقتصادی غالب، در سه منطقه شمال، شرق و جنوب بر تجارت استوار بود، اما ایجاد تمهیدات کنترل آب در دو شهر یثرب (مدینه) و مکه، موجب استقلال و قدرت یافتن اقوام عرب بومی شد و مکه را به شهری آئینی تبدیل نمود. در گفتمان هنری، می توان تأثیر اشیاء وارداتی از ایتالیا، سوریه، مصر، میانرودان، ایران و هند، و در معماری انگاره های هنری یهودی، مسیحی و خدایان سامی میانرودان را مشاهده کرد، اما با ظهور اسلام و ایدئولوژی ساده زیستی آن، این رویکردها رو به افول نهاد.
۳۲.

تحلیل عرفانی رنگ در بافته های پنج نگاره تکیه هفت تنان متکی بر آرای ابوالمفاخر یحیی باخرزی در رساله فصوص الآداب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: رنگ شناسی عرفانی هنر زندیه بافته هفت تنان باخرزی فصوص الآداب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۴۴
تکیه هفت تنان شیراز از بناهای سودمند برای عامه مردم در عصر زندیه بوده است. معماری بنا و تزئینات وابسته به آن زمینه های پژوهشی گوناگونی را فراهم می آورد. در هر دوره تاریخی، نوع خاصی از آرایه ها جلوه گر شده است. در عصر زندیه نیز نقاشی دیواری از تزئینات شاخص ابنیه است. وجود پنج نگاره در عمارت هفت تنان گواهی بر این ادعاست. موضوع آیینی- عرفانی نقاشی ها هم سو با کاربرد عرفانی بناست. مسئله پژوهش تحلیل عرفانی رنگ در بافته های پنج نگاره تالار ستون دار است. بافته ها در دو دسته داری و دستگاهی به نوعی و جامگانی و غیرجامگانی به گونه ای دیگر طبقه بندی شده و بدین ترتیب رنگ در پوشاک، پرده و محفظه ها از منظر آراء باخرزی در رساله فصوص الآداب مطالعه شده است. رنگ های به کاررفته در نگاره ها از منظر عرفانی چگونه قابل تبیین است؟ به نظر می رسد در پنج مجلس عمارت هفت تنان رنگ های به کاررفته در انتقال حس عرفانی به سبب قرارگیری در دسته رنگ های پربسامد اسلامی، مؤثر هستند. پژوهش از نوع کیفی و در دامنه تحقیقات کاربردی جای دارد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات حاصل مشاهده عینی مجالس پنج گانه بنا و فیش نویسی از منابع کتابخانه ای است. نمونه گیری پژوهش غیراحتمالی بوده و پنج نگاره هفت تنان مطالعه شده است. نتیجه این که تمامی رنگ ها با تکیه بر رساله فصوص الآداب از رنگ های معنادار در عرفان ایرانی اسلامی بوده و رسانه ای جهت انتقال حس معنوی است.
۳۳.

کابوس نمایی یک واقعیت یا واقع نمایی یک کابوس؛ بررسی نشانه شناختی عناصر گروتسک در پیکره انسان؛ مورد پژوهش: آثار نقاشی مهرنوش بادپر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نشانه شناسی گروتسک نقاشی معاصر ایران دگردیسی تصویر کابوس بازنمایی واقعیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۴ تعداد دانلود : ۱۵۵
هنر معاصر ایران با تأثیر پذیری از بافتار و سنت های موجود در جامعه، رویکردی انتقادی در برابر پدیده ها به خود گرفته است. یکی از قالب هایی که برای بیان بهتر درد و رنج انسان معاصر در هنر امروز مورد استفاده قرار می گیرد، گروتسک است. گروتسک درواقع سبک تزیینی و خارق العاده ای است، که از روم باستان برجای مانده و دوباره احیا شده است. پژوهش حاضر با بررسی آثار مهرنوش بادپر سعی در واکاوی عناصر گروتسک در این آثار را داشته تا با مطالعه بر روی این عناصر به این پرسش پاسخ دهد که بیان گروتسک در این آثار به دنبال واقع نمایی تصویر کابوس بوده و یا قصد ناهمگون جلوه دادن یک لحظه از واقعیت را دارد؟ برای پاسخ به این پرسش، پژوهش حاضر با بهره مندی از رویکرد نشانه شناسی به واکاوی عناصر گروتسک در این آثار پرداخته و به تحلیل نمونه های مطالعاتی می پردازد. در این آثار عناصری غیرانسانی به پیکره انسان اضافه و تمامیت بدن از حالت طبیعی خود خارج شده و دچار دگردیسی می شود. اعضای غیرمعمول در پیکره انسانی امری است که در این آثار از لحظات واقعی، بیانی گروتسک وار را پدید می آورد. محتوای این پژوهش به صورت کمی، گردآوری اطلاعات به روش اسنادی (مطالعات کتابخانه ای) و به شیوه ی توصیفی   -    تحلیلی و در مواردی نیز تاریخی است.
۳۴.

طرح و تزئینات رنگی در نشان های قرآن های موزه شیخ احمد جامی سده 8 تا 13 ه.ق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ساختار بصری نشان ها تذهیب و تزئین قرآن ها مجموعه شیخ احمد جامی تربت جام

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲ تعداد دانلود : ۴۷
 قاریان به منظور مکث و یا پایان تلاوت روزانه از علامت هایی بهره گرفتند و مذهبین به منظور زیباسازی آیات قرآنی این نشانه ها را تزئین کردند. هدف این پژوهش، مطالعه ساختار بصری طرح و تزئین در نشان های قرآن های موزه شیخ احمد جامی از سده 8 تا 13 ه.ق می باشد. حال این پرسش مطرح می شود که ویژگی های بصری تزئینی به کاررفته در نشان های آیات قرآن های موجود در موزه شیخ احمد جامی از سده هشت تا سیزدهم هجری چیست؟ رویکرد پژوهش، کیفی و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی بوده و شانزده نمونه قرآن که دارای نشان بودند انتخاب گردید. یافته ها نشان داد که قرآن های خطی موزه شیخ احمد جامی دارای نشان های سرسوره، جزو، حزب، سجده، خمسه، عشره، ختم آیات و ترکیبی است. سیر تحول طرح و رنگ در نشان های مختلف قرآن های خطی موزه شیخ جام از شکل ساده و بدون تزئین به سوی انسجام گراییده است. این آرایه ها در بادی امر با رنگ مایه های محدود و به ویژه زرِ ناب شروع گردید و از قرن ششم هجری به بعد عناصر رنگی متنوع دیگر به آن اضافه شد و با حفظ زمینه طلا، رنگ های پرمایه و موثّر همچون لاجورد، شنجرف، سفیدآب، زرنیخی (زردروشن)، سرنج، سبز زنگاری پا به عرصه خودنمایی گذارده است. زیبایی و ظرافت تذهیب در قرون دهم و یازدهم به اوج رسیده و این تعالی و تکامل تا اواخر قرن سیزدهم تداوم یافته است.
۳۵.

مطالعه و تحلیل شیوهٔ اجرایی خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: خاتم معرق دوره قاجار خاتم پره ای خاتم پره ای لایه دار تفکیک رنگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴ تعداد دانلود : ۴۹
طبق منابع تاریخی خاتم کاری یکی از هنرهای چوبی ایرانی بوده که با استناد به رحل چوبی محفوظ در موزه متروپولیتن، آغاز آن از دورهٔ آل مظفر شکل گرفته است. خاتم کاری در هر دوره ویژگی های منحصر به فردی داشته و همین مسئله سبب شده آثار شاخصی که از هر دوره بر جا مانده بخش مهمی از هنر ایرانی را شکل دهد. این پژوهش با هدف تحلیل شیوهٔ اجرایی خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر علاوه بر تبیین ویژگی های این شیوه به واکاوی آثار به جای مانده نیز پرداخته است. سؤالات این پژوهش عبارتند از : 1-ویژگی های فنی شیوهٔ خاتم معرق چیست؟ 2-چه عواملی در تداوم خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر مؤثر هستند؟ به منظور پاسخ دهی به سؤالات مطرح شده و همچنین تحقق هدف پژوهش، پس از تبیین شیوهٔ خاتم معرق و تحلیل چگونگی تداوم آن تا دههٔ اخیر، 6 اثر خاتم معرق از دورهٔ قاجار تا دههٔ اخیر به عنوان جامعه هدف پژوهش تحلیل و واکاوی شدند. در این پژوهش روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و رویکرد آن از نظر روش شناختی، مبتنی بر رویکرد ساخت گرا است. مطالعات و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده، ابزار و شیوه مورد استفاده مشاهده و روش تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق حاکی از آن بوده که شیوهٔ خاتم معرق به گونه ای است که براساس آن در یک اثر خاتم کاری می توان علاوه بر تفکیک رنگی بین خاتم ها، زیبایی، تنوع طرح و نقش نیز ایجاد نمود. با توجه به بررسی های صورت گرفته می توان نتیجه گرفت شیوهٔ خاتم معرق یکی از روش های پر اهمیت در خاتم کاری دوره قاجار بوده که تا دههٔ اخیر تداوم یافته و نمونه های موجود بررسی شده گواهی بر این امر است.
۳۶.

مطالعه تطبیقی نقشمایه زن در آثار هنری بین النهرین و سرسنجاق های لرستان بر اساس کهن الگوی یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اساطیر ایزد بانوان بین النهرین کهن الگو سنجاق های مفرغی لرستان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۷۳
در میان کهن الگوهای اساطیری با وجود تمام پیچیدگی ها نوعی همخوانی و نزدیکی در بن مایه های اصلی دیده میشود که بررسی تطبیقی این روایات را ممکن می سازد. ایزد بانوان در زمره ایزدان تأثیرگذار جوامع باستان به شمار می آیند که از کهن ترین آنان می توان از ایزدبانوی اینانا نام برد که از نظر زمانی به 3500 ق.م در بین النهرین بر می گردد و تصویر و نمادهای آن در هنر ادوار مختلف بین النهرین به نمایش در آمده است. از سویی در منطقه لرستان آثار مفرغی با نقش زن بدست آمده که متعلق به هزاره دوم و هزاره اول ق.م است که با توجه به همجواری این دو منطقه و قدمت ایزد بانوان بین النهرینی هدف این پژوهش شناسایی رابطه تجسمی بین نقش زن در سر سنجاقهای لرستان با ایزد بانوان بین النهرین به منظور کشف میراث فکری مشترک میان آنها است. سوالات مطرح شده عبارتند از 1- چه اشتراکات و تفاوت های بین نقش زن در آثار لرستان و ایزد بانوان بین النهرین مشاهده می گردد؟2-بر اساس کهن الگوی یونگ چگونه ریشه های فرهنگی مشترک بین دو منطقه را می توان تفسیر کرد؟ این پژوهش به روش توصیفی - تحلیلی با رویکرد تطبیقی بر اساس کهن الگوی یونگ به شیوه کتابخانه ای به تفسیر نقش زن و نقوش همراه آن در این جوامع پرداخته است. نتایج نشان می دهند نقش زن در هنر لرستان و بین النهرین بر اساس اعتقادات و باورهای مذهبی و با الهام گرفتن از بن مایه یکسان اسطوره ایزد بانوان در هنر آنان نقش بسته که نماد تجدید حیات، برکت بخشی و اشاعه باورهای جوامع مادرسالارانه است و نشانگر یکسان بودن جوهر درونی آنها و یادآور صورتهای مثالی یونگ است. در این دوران زنان نقش محوری داشتند ولی بتدریج تحت تأثیر عوامل اجتماعی و فرهنگی ایزدبانوان جای خود را به الگوهای پدرسالاری می دهند و بدین ترتیب شاهد دگردیسی در شخصیت های آنان هستیم. بررسی ها نشان می دهد شیوه و سبک نمایش در هنر هر دو جامعه طبیعت گراست و تحت تأثیر ایدئولوژی حاکم بر اندیشه جوامع و آداب و رسوم منطقه ای در نحوه نمایش و سبک اجرا اختلاف دیده می شود.
۳۷.

مطالعه ی انتقادی نمایشنامه ی پرده خانه اثر بهرام بیضایی از منظر بازتوزیع محسوسات با تکیه بر آرای ژاک رانسیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژاک رانسیر بهرام بیضایی پرده خانه سیاست رانسیری زیبایی شناسی توزیع امر محسوس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴ تعداد دانلود : ۶۶
یکی از مهم ترین مسائل مطرح شده درباره ی هنر، میزان انطباق و نزدیکی آن به مقولات جهان واقعی است. افلاطون هنر را تقبیح می کرد. در نظر او هنر تقلیدی صرف از عناصر جهان مادی بود و به همین خاطر مخاطب را از حقیقت دور می کرد. در مقابل این نظر، ارسطو هنر را تقلیدی خودآیین و پرداخت شده می دانست و عقیده داشت هنر می تواند محمل ساختاری از معنا باشد و بر ادراک و احساسات مخاطبانش تأثیر بگذارد. رانسیر این دو شیوه ی تفکر راجع به هنر را، که به ترتیب رژیم اخلاقی و رژیم بازنمایانه می نامد، نقد می کند. در نظر او این دو رژیم قائل به وضع و تثبیت نوعی نظام سلسله مراتبی در عرصه ی اجتماعی اند که با تعیین کارکرد و جایگاه برای افراد، تداوم نظم را در جامعه دنبال می کند. او این فرایند را نظام توزیع محسوسات می نامد. طبق نظریه ی رانسیر، دسترسی به قلمروی معنا و انتقال پیام از طریق اثر هنری امکان پذیر نیست؛ و اثربخشی هنر تنها از طریق نوعی انقلاب حسی و بازتوزیع محسوسات میسر است که در رژیم استتیک اتفاق می افتد. پژوهش پیش رو به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با مراجعه به داده های کتابخانه ای، نمایشنامه ی پرده خانه اثر بهرام بیضایی را به عنوان نمونه ی اثری که در چهارچوب رژیم استتیک قرار نمی گیرد، مورد بررسی قرار می دهد. این نمایشنامه با استفاده از منطق اجماع، جهان نمایشنامه را به دو گروه مجزا و متضاد تقسیم کرده است که می توان آن ها را متناظر با دوگانه های سلطه گر/ تحت سلطه و خوب/ بد دانست. اعضای هر گروه با هم یکدست اند و به شکلی هرمی تحت تأثیر و سیطره ی یک جزء استعلایی قرار دارند. این نمایشنامه بر مبنای طرحی منسجم کنش واحدی را پیش می برد و درنهایت به فرجام معینی می رسد که نمایشنامه نویس از طریق آن می خواهد آگاهی خاصی را به مخاطبان خود انتقال دهد. از همین رو می توان آن را پیرو رژیم بازنمایانه دانست.
۳۸.

هستی شناسی سینمای مستندنمایی؛ ارائه رویکرد تازه در تحلیل سینمای مستندنما بر اساس نظریات آلن بدیو: بررسی موردی چهار فیلم شاخص در سینمای جهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلن بدیو حقیقت رخداد سوژه واقعیت مستندنمایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲ تعداد دانلود : ۶۱
در این مقاله سعی شده با مطالعه نظریات معاصر و بررسی و جمع بندی آن، رویکردهای نو در سینمای معاصر بررسی و تحلیل شود. نظر به مطالعات پیشین که در این زمینه صورت گرفته، در این مقاله سعی شده تا علاوه بر توصیف این نظریات، زمینه های شکل گیری آن، و تمایز آن با رویکردهای اصلی فلسفه معاصر، راه برای ارائه یک رویکرد تحلیل فیلم هستی شناسانه باز شود و در نهایت چهار فیلم مستندنمایی بر این اساس با رویکردی توصیفی-تحلیلی بررسی شود. ابتدا با بررسی ریشه های نظری آلن بدیو در میان نظریات اصلی فلسفه معاصر، خاستگاه ها و تمایزات آن ها، سعی می شود یک صورت بندی کلی از فلسفه بدیو بر مبنای مفاهیم کلی هستی شناسی، ارائه شود؛ سپس مفاهیم و تقابل های اساسی در نظریه آلن بدیو و چگونگی تولید حقیقت، بررسی شده و قابلیت آن برای ارائه یک رویکرد نظری تحلیل فیلم در حوزه سینما بررسی می شود. در انتها نیز با بررسی موردی چهار فیلم شاخص در حوزه مستندنمایی، به عنوان یک عرصه نو در سینمای عصر حاضر، به وسیله ی این رویکرد تحلیلی، یک تحلیل کلی از سینمای مستندنما ارائه می گردد. نتایج نشان می دهد که الگوی به دست آمده از نظریات بدیو می تواند در تحلیل سینمای مستندنمایی به کار گرفته شود و برای توصیف و تحلیل عناصر ساختاری فیلم ها مؤثر واقع شود.
۳۹.

اسطوره پنهان در نقد هنر و ادبیات با روش شناسی ژیلبر دوران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسطوره پنهان نقد هنر و ادبیات روش شناسی نقد اسطوره سنجی اسطوره کاوی ژیلبر دوران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳ تعداد دانلود : ۷۷
عبور از ساختارگرایی به پساساختارگرایی و دگرگونیِ پارادایم حاکم بر جامعه، حوزه نقد را دستخوش تغییر می کند و در عصر حاضر، رویکردهای اسطوره ای از روش های مهم نقد ادبی و هنری محسوب می شوند. نظریه ها و روش های نقد نزد ژیلبر دوران، این حرکت را از اسطوره سنجی به اسطوره کاوی در نیمه دوم قرن بیستم، نشان می دهد. در هدف پژوهش، چگونگی شکل گیری تعریف اسطوره و روش شناسیِ او در ترکیبی سازنده از تلاقیِ نقدهای ادبی و هنریِ قدیم و جدید و هم گرایی آن ها در یک سه وجهیِ دانش نقد، مد نظر قرار می گیرد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و شیوه گردآوری اطلاعات با ترجمه و ارجاع به مآخذ اصلی صورت گرفته و مبانی نظریه های مورد بحث را به عنوان اسطوره پژوهیِ روشمند در هنر و ادبیات معرفی کرده است. بنابر نتیجه، ژیلبر دوران اساس درک ساختار متن را در کشف اسطوره های پنهان می داند که مؤثرتر از اسطوره های آشکار و صریح عمل می کنند و زنجیره تعاریف واژگان در مرز مفاهیم نظریه-روش های مورد نظر او طی مراحلی چند گانه مشخص می گردد. همچنین نشان داده شده است که از چهره ها و صورت های اسطوره ایِ اثر ادبی و هنری تا اسطوره پنهان آن، چه مسیری طی می شود تا مورد تحلیل و اسطوره کاوی قرار گیرد. روش آن در سه مرحله قابل تعریف است: 1. یافتن اسطوره های هسته ای؛ 2. زمان شناسیِ فرهنگ و جامعه 3. کشف اسطوره های جایگزین. با چنین روندی می توان به وسیله تطبیق و کاربرد  روش ژیلبر دوران در ادبیات، در جهت پایه ریزی ساختاری مناسب در نقد هنر بهره گرفت.
۴۰.

تبارشناسی هنر نمایش در ایران (با اتکاء به خوانش تأویلی نگاره های مصور پیش از تاریخ)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تبارشناسی هنر نمایش حرکات موزون آیینی نمایشی رقص با سماچه فرهنگ و هنر ایران قدیم نگاره پیش از تاریخ ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۴ تعداد دانلود : ۸۴
بخش قابل اعتنایی از نگارگری در ایران پیش از تاریخ تصاویری انسانی در حال اجرای حرکات آیینی است، که در دقت نظر بیشتر، نمادین، موزون و قابل تأویل به پدیده های هنری و انسانی با مؤلفه های هم پوشان دیگر، به نظر می آید. حرکات موزون با سماچه و بازتولید هنر نمایش در آن زمره هستند. این پژوهش سعی دارد ضمن مطالعه بخشی از تاریخ مطالعاتی هنرهای تجسمی در ایران، به خوانش و رمزگشایی تصاویر باقی مانده از حرکات نمادین موزون آیینی   نمایشی در پیش از تاریخ در این سرزمین بپردازد، تا با اتکاء به دریافت های مذکور به شناخت و شناساندن رقص موسوم شده با سماچه به مثابه تبار هنر نمایش در ایران نائل شود. دغدغه بنیادین این پژوهش ضمن خوانش بخش های مغفول مانده فرهنگی و آیینی حرکات آیینی   نمادین موزون در گذشته ایران، تبارشناختی مناسبی از هنر نمایش در ایران است. فرضیه پژوهش حاضر بر اساس نظریه شکل گیری هنرهای نمایشی از رقص ها و آیین ها تعریف پذیری دارد. نتیجه این خوانش روشن خواهد کرد که رقص با سماچه، از رقص های آیینی     اجتماعی، مصورشده در نگارینه های پیش از تاریخ در ایران، تأویل مناسبی را برای تبار هنر نمایش در ایران به دست خواهد داد. رقص با سماچه از پدیده های آیینی   اعتقادی در زمانه خود محسوب می شود، که از پدیده های انسانی   فرهنگی بهره مند می گردد و هم پوشانی مؤلفه ای قریبی با هنر نمایش دارد. پژوهش پیش رو از نوع کیفی، با رویکرد پدیدارشناسی   تاریخی است. داده های تحقیق از منابع مطالعاتی کتابخانه ای گردآوری شده و به روش تحلیلی   تأویلی مورد مداقه قرار خواهند گرفت. با این توجه که پژوهشی، با این موضوع، روش، هدف و دیدگاه در زمینه نمایش و حرکات موزون، با استناد به مطالعات هنرهای تجسمی، در ایران، انجام نشده است، جستار پیش رو را از جهات موضوع، فرآیند و نتیجه حاصله، بدیع در نظر باید گرفت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان