تطبیق ساختار نگاره های یوسف و زلیخا با مفاهیم قرآنی (موردپژوهی: نگاره های قرن 9 تا 10 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۳ شماره ۷۱
195 - 211
حوزههای تخصصی:
سوره یوسف تنها سوره ای از قرآن کریم است که به طور کامل از ابتدا تا انتها مختص یک داستان است و در قرآن با عنوان (احسن القصص) از آن یاد شده است؛ مانند بسیاری از هنرها، نگارگران نیز در نگاره های خود از این داستان برای خلق آثار هنری استفاده کرده اند. هدف از انجام این پژوهش تطبیق محیط نگاره های یوسف و زلیخا با مفاهیم قرآنی و بررسی عناصر کالبد معماری و شخصیت های داستانی موجود در آیات 32-30 و 25-23 سوره یوسف است. سؤال های این تحقیق عبارت اند از: 1- ویژگی های کالبدی معماری و شخصیت های داستانی یوسف و زلیخا، چگونه در نگاره های قرون 10-9 انعکاس یافته اند؟ 2- تا چه حدی این نگاره ها با مفاهیم قرآنی مطرح شده در خصوص این داستان مطابقت دارد؟ روش این پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات، اسنادی کتابخانه ای است. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر شش نگاره داستان اتاق هفت در و هفت نگاره مرتبط با داستان دست بریدن زنان مصر است. نتیجه این پژوهش در خصوص نگاره های اتاق هفت در، نشانگر این است که بین تمامی نگاره های بررسی شده، از بعد ویژگی های کالبدی، نگاره کمال الدین بهزاد، پایبندی بیشتری به مفاهیم قرآنی دارد. از منظر ویژگی های شخصیت های داستانی نیز بجز نگاره موجود در مثنوی جامی (قرن10ق/ 16 م) که با مفاهیم قرآنی تطابق چندانی ندارد، نمود این مفاهیم در سایر نگاره ها مشهود است. در خصوص نگاره های مربوط به دست بریدن زنان، محیط کالبدی نگاره های نگاره پنج گنج (قرن 10ق/ 16 م)، تصویر مجلس زلیخا (قرن 10ق/ 16 م)، نگاره جامی (قرن 10 ق/ نیمه دوم 16م) و نگاره جامی (قرن 10ق/ 16 م) تطابق بیشتری با آیات قرآنی داشته، ولی، در بخش شخصیت های داستانی، میزان مطابقت با آیات قرآنی کمتر است. در مجموع، هر دو دسته نگاره بخش کالبدی نگاره ها از منظر توجه به مفاهیم قرآنی غنی تر از بخش شخصیت های داستانی هستند. همچنین می توان گفت هنرمندان فقط بر اساس مفاهیم قرآنی، داستان حضرت یوسف (ع) و زلیخا را به تصویر نکشیده اند و برداشت های شخصی و تفاسیر و ذوق هنری هنرمندان نیز در خلق آثار نقش مهمی داشته است.