فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هندسه یکی از مهمترین عوامل طرح ریزی ساختار اثر در نقاشی ایرانی بوده است؛ و به عنوان یک عنصر هویت پرداز، زمینه سازکیفیتی منحصر به فرد در نقاشی ایرانی شده است. در حقیقت ما در نقاشی ایرانی شاهد زبان تصویری ویژه ای هستیم که از تعامل میان فرم و محتوا شکل گرفته است؛ و برحسب روابط و تناسبات هندسی و از طریق محاسبه سازمان یافته است، این مقاله با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی موردی و با فنون جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای تلاش می کند با مطالعه دقیق نقاشی "کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ" به آشکار ساختن ساختار هندسی نقاشی مذکور بپردازد. لذا هدف از این پژوهش مطالعه ساختار هندسی حساب شده و هدفمند در راستای مضمون روایت در نقاشی مذکور می باش د. بدین منظور سوال های اصلی پژوهش عبارتند از: ساختار هندسی در نقاشی مورد نظر کدام است؟ آیا نقاش از هندسه به صورت هدفمند و در جهت مضمون روایت در نقاشی استفاده نموده است؟ حاصل تطبیق و نتیجه بررسی ها نشان می دهد: 1. هنرمند در نقاشی کشته شدن ارجاسب به دست اسفندیار در رویین دژ، سازمانی دقیقاً محاسبه شده از عناصر هندسی و نظامی از روابط خطی و فرمی را کشف و آن را در جهت مضمون نقاشی استفاده نموده است. 2. با کاهش عناصر تجسمی به شکل های هرچه بنیادی تر (دایره، مثلث، مربع، پنج ضلعی) و نزدیک سازی این اشکال به خلوص هندسی و چند رنگ اصلی روی سطح تصویر، ساختار هندسی معماری فضا را بازسازی کرده است. 3. نقاش در جانمایی عناصر سازنده اثر از فن خط کشی سنتی و تناسبات ریاضی و روابط عددی استفاده نموده است.
پیشنهاد و ضرورت به کارگیری زیست شبانه در بافت های تاریخی (نمونه موردی: ارگ تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۶
55 - 66
حوزههای تخصصی:
چگونگی احیا و توسعه بافت های تاریخی شهرهای ایران امروزه به یک موضوع مهم و چالش برانگیز تبدیل شده است. یکی از پیشنهادات و راهکارها ایجاد زیست شبانه در بافت های تاریخی است. در حقیقت استفاده از بافت های تاریخی در ساعات مختلف امروزه مورد توجه پژوهشگران و مرمتگران قرارگرفته است. تجربه نشان داده است در بافت های تاریخی کشورهای مختلف که زیست شبانه جریان دارد، به دلیل حضور مردم در اوقات پس از کار و در ساعات شب در بافت تایخی اقتصاد رونق بیشتری داشته است. همچنین در این محلات با توجه به نورپردازی های مناسب و حضور انبوه مردم، جرم و جنایت و بزه کمتر است. در حقیقت نورپردازی مناسب در بافت های تاریخی کیفیت زندگی را افزایش می بخشد و ایمنی و جذابیت را در بافت ایجاد می کند. بافت های تاریخی تهران پتانسیل بسیار خوبی برای ایجاد زیست شبانه دارند. یکی از این بافت های تاریخی که برای احیا با رویکرد زیست شبانه بررسی و پیشنهاد شده است بافت تاریخی ارگ تهران در منطقه 12 تهران است. در این پژوهش از روش توصیفی - تحلیلی استفاده شده است. مدارک اولیه از طریق مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات عینی جمع آوری شده است. با استفاده از یک جدول امتیازدهی کیفیت و کمیت عوامل مختلف پژوهشگرساز ارزیابی و تحلیل شده است و براساس این تحلیل ها پیشنهاداتی مطرح شده است. با توجه به مشاهدات و تحلیل ها با تغییر کاربری و نورپردازی مناسب و مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ تهران احیا و تبدیل به بافتی با زیست شبانه شده است. با ایجاد کاربری های 24 ساعته مثل رستوران، کافه ها و برگزاری جشن ها و نمایش های شبانه یا مبلمان مناسب بافت تاریخی ارگ احیا شده است. نورپردازی تاثیر مثبتی بر توسعه گردشگری شبانه ارگ تهران داشته است و پروژه های نورپردازی علاوه بر فعالیت زینتی یک روش موثر برای زیست شبانه و گذراندن اوقات فراغت در بافت ارگ تهران بود.
تحلیل نقش متقابل هنرمند و جامعه در تفکر جلیل ضیاءپور (با تاکید بر نظریات باستید، پلخانف و کالینگوود)
حوزههای تخصصی:
جلیل ضیاءپور، یکی از نخستین هنرمندانی است که با نوشتن مقالات و انتشار نشریات ویژه هنر، به تبیین هنر مدرن در ایران پرداخته است. یکی از این مقالات که در نشریه کویر و در سال 1327 منتشر گردید، با قرابت خاصی که با نظریه هنر برای هنر دارد، ارزش های نقاشی ناب و طریقه دستیابی به آن را برای نقاشان و جامعه توصیف می نماید. این مقاله جزء اولین منابع تاریخ هنر معاصر ایران است و بررسی دقیق آن سبب شناخت زوایای بیشتری از هنر مدرن ایرانی خواهد گردید. ضیاءپور از یک طرف حضور مضمون در نقاشی را عنصری تحمیلی از جانب جامعه به هنر بیان می کند و از طرف دیگر «مکتب کامل» را که بر نفی همه مدیوم ها در نقاشی اتکا دارد را متکی بر عامل خواهش اجتماعی و نیاز محیط و زمان معرفی می کند. سوال ها این است که نقش متقابل هنرمند و جامعه در نظریه های ضیاءپور چیست؟ آیا می توان بر اساس نظریات پلخانف، پارادوکس موجود در نظریات او را رفع نمود؟ پژوهش حاضر با روش توصیفی_تحلیلی به بررسی نقش متقابل جامعه و هنرمند در این مقاله مهم می پردازد. یافته ها نشان می دهد که از یک طرف جامعه، هنرمند را وادار به واردکردن مضمون به نقاشی نموده و از طرف دیگر طبق خواست جامعه و محیط، هنرمند به نفی مضمون و مدیوم های دیگر در نقاشی می پردازد. به نظر می رسد تحقق هم زمان این دو، نوعی تناقض است. اما با توجه به اندیشه های باستید، پلخانف و کالینگوود هنر نوعی کنش خودشناسانه برای هنرمند است و فعالیت هنرمند در راستای زیبایی شناسی، یک خواسته فردی نبوده، بلکه وظیفه عمومی هنرمند و در خدمت جامعه است که دستاورد آن رفع «تباهی آگاهی» از جامعه است.
مسیریابی و فضاهای درمانی: تحلیل رفتار مسیریابی در شرایط اضطرار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
27 - 43
حوزههای تخصصی:
پیچیدگی مداوم ساختمان ها و شهرهای معاصر- خصوصا در شرایطی که فرد با محیط آشنایی ندارد- روابط انسان- محیط را دچار چالش می کند. بیمارستان ها به لحاظ ماهیت وابسته به عملکردهای خاص، عموما بناهایی پیچیده و بستر ایجاد تنش و اضطراب ارزیابی می شوند. در چنین شرایطی، یافتن مسیر صحیح و رسیدن به مقصدی مشخص در کمترین زمان، مطلوب کاربران فضاست. این تحقیق با مراجعه به متون پیشین و نیز مشاهده و مصاحبه با کاربران، کارمندان و متخصصان حوزه طراحی بیمارستان، ضمن تبیین مفهوم مسیریابی، به بررسی استراتژی های مسیریابی، از طریق مشاهده، ترسیم نقشه های رفتاری و پرسش و پاسخ با 9 نفر از زنان و مردان شرکت کننده در آزمایشی در محیط درمانی پرداخت. نتایج این پژوهش سه حالت رفتار در شرایط اضطرار -از نظر انطباق با استراتژی های مسیریابی- را نشان داد: افراد بر خلاف نتایج حاصل از مبانی تئوریک عمل کردند؛ رفتار افراد منطبق با استراتژی های مسیریابی بود؛ رفتار مسیریابی به جهت انطباق یا عدم انطباق با یافته های قبلی، نیازمند واکاوی بیشتر بود. همچنین، هرچه محیط بر رفتار فضایی افراد سازگارتر باشد، مسیریابی در آن فضا موثرتر خواهد بود. یافته های حاصل از این پژوهش می تواند معماران و طراحان را در طراحی فضاهای پیچیده درمانی یاری رساند.
مقایسه عملکرد سبک های یادگیری مختلف از تجربه مصادیق و پیشینه ها در آموزش طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - معماری و شهرسازی دوره ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
77 - 86
حوزههای تخصصی:
آموزش طراحی معماری وابسته به ویژگی های فردی یادگیرنده جهت کسب نتایج بهتر در کارگاه های طراحی است. یکی از این ویژگی ها، تفاوت در سبک یادگیری است که تفاوت های موجود میان افراد در روش های یادگیری را بیان می کند. با وجود پژوهش های پیرامون پیشینه ها و روش های بهره گیری از مصادیق معماری به عنوان یک فعالیت رایج در فرآیند طراحی، در بدنه این روش آموزشی، به کمتر قرینه ای برمی خوریم که به روش یادگیری یادگیرنده جایگاهی سزاوار داده باشد؛ روش های آموزشی تجویزی و برای یادگیرندگانی مشترک با ویژگی های یکسان ارائه می شود.لذا تحقیق حاضر بر اساس تئوری سبک یادگیری دیوید کُلب در یکی از این روش های آموزشی، به تبیین تجربه سبک های یادگیری مختلف در بهره گیری از پیشینه های معماری پرداخته است. پژوهش با روش تحقیق شبه آزمایشی(پیش آزمون-پس آزمون) با برگزاری آزمون های استاندارد (آزمون عملکردی و پرسشنامه سبک های یادگیری کُلب) از دانشجویان درس مقدمات طراحی معماری3 دانشگاه آزاد تهران غرب، انجام شده است.یافته ها نشان می دهد سبک های یادگیری مختلف، تجربه متفاوتی از الگوی برداشت دانش از پیشینه های معماری دارند؛ سبک واگرا، موفقیت بیشتری در بهره گیری از دانش پیشینه ها با استفاده از الگوی برداشت نشان داده اند؛ درحالیکه کمترین پراکنش را در میان سبک های یادگیری دارد. لذا شایسته است روش های آموزشی با تقویت تجارب عینی یادگیرنده با پیمایش در آثار معماری، در راستای تقویت سبک واگرایی با ترجیحات یادگیری شاگردان منطبق گردد.
ارائه مدل مفهومی منظر سلامت برمبنای مکانیزم های ادراکی/ تکاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
۶۵-۵۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: این مطالعه قصد دارد تا با مرور برخی تئوری های مهم و تعیین کننده در رابطه بین منظر و سلامت به یک مدل مفهومی کل نگر از رابطه سلامت در حوزه منظر دست یابد. روش ها: تنوری ها در زمینه منظر سلامت با استفاده از روش تحلیلی_توصیفی در دو دسته مورد بررسی قرار گرفتند: دسته اول به بررسی مکانیزم های موجود در رابطه بین سلامت و منظر و چرایی تاثیرات منظر بر سلامت افراد می پردازد. حال آنکه دسته دوم با بررسی ابعاد کمی و کیفی مناظر سعی می کند تا اثرات آنها را بر سلامت افراد بسنجد. یافته ها: بررسی ها نشان دادند که تئوری های مرتبط در این زمینه که در ابتدا بر پایه وجهی صرفا عینی یا ذهنی شکل گرفته اند، بتدریج و در سیر تکامل خود به نوعی با مفهوم جامع و کل نگر منظر همگرا شده و بر وجوه توامان عین و ذهن در بررسی منظرسلامت تاکید دارند. این امر سبب شکل گیری رویکردی در حوزه منظر شده که با پررنگ دانستن نقش فرد، جامعه و محیط، سلامت منظر را امری نسبی دانسته که از فردی به فرد دیگر متفاوت خواهد بود. نتیجه گیری: حضور عاملیت فردی (مهارت ها و ظرفیت های تطبیقی یک فرد) و ابعاد اجتماعی- محیطی در تعریف امروزی سلامت در سایر حوزه ها، نشان دهنده وجود یک توافق بین رشته ای و صحتی بر این همگرایی است. این مقاله نشان می دهد که با اتکا بر ادراک می توان این وجوه به ظاهر متضاد را در کنار هم قرار داده و به مدلی معنادار و کل نگر در رابطه با منظر سلامت دست یافت.
درخشش معماری در دوره صفوی
حوزههای تخصصی:
گفتگو در باره معماری دودمان آذری صفوی که نزدیک به 236 سال بر کشور فرمانروایی کردند گسترده خواهد بود چرا که پایتخت کشور چندبار جا به جا شد. البته این خود ناخواسته کمکی به آبادانی و گسترش معماری و شهرسازی بود. معماری روزگار صفوی تنها در زمانی پیشرفت داشت که آرامش برقرار بود. برای گفتن از درخشش معماری صفوی نیاز است پیش درآمدی کوتاه در باره دودمان صفوی و رویدادهای آن روزگار گفته شود. پیش از هر چیز معماری صفوی، ادامه دهنده سبک و روش معماری روزگار تیموریان بود و تا سال ها ادامه داشت. در روزگار شاه اسماعیل یکم که درگیر جنگ با امپراتوری عثمانی بود و شکست در چالدران رخ داد شاه اسماعیل فرصت پیدا نکرد، در گستره معماری و شهرسازی کاری انجام بدهد. از سوی دیگر با پیشی گرفتن کشور پرتغال که دارای نیروی دریایی نیرومند فراسوی آب ها بود، از "گوا"ی هند، با چشم و گوش باز سرنوشت شاه اسماعیل و جنگ عثمانی با صفوی را زیر نظر داشتند. آن ها و کشورهای استعماری دیگر اروپا همیشه به شاخاب پارس چشم طمع داشتند. دریا سالار آلفونسو د آلبو کریک به آبخوست های لارک و قشم و هرمز در شاخاب پارس یورش آورد. از آنجا بود که چون ایران از یک سو در حال جنگ با عثمانی بود و از سویی در جنوب نیز نیروی دریایی چندانی نداشت پرتغالی ها از فرصت استفاده کردند و در آبخوست های شاخاب پارس با شکست نیروهای ابومظفر سیف الدین ابا نصر فرمانروای محلی که او هم به گونه شاه اسماعیل سن کمی داشت در نبردی خونین آبخوست هرمز را تسخیر کردند. پرتغالی ها با ساختن دژهای سترگ که آمیخته ای از طرح دژهای باستانی ایران و اروپایی بود، توانستند برای 115 سال لنگر بیندازند و کنگر بخورند.
جستاری در زیبایی شناسی نظم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشتار پیش رو جستاری کوتاه در باب نظم و جایگاه نظم ها، اعم از نظم های هندسی یا سازوا و زیست وار یا اندام وار، ترکیبی یا مرکب یا ترکیب وار در هنر و کنش های خلاق هنرمندانه و پاره ای مقوله های زیباشناختی است. دستگاه شناختی ما طوری طراحی شده که هم نظم های رنگارنگ طبیعت فیزیکی ما را به خوبی احساس و ادراک می کند هم بی نظمی های آن را. با این همه، دستگاه شناختی بشری ما به تماشاگری این نظم ها و مناسبت های خیال انگیز بسنده نمی کند، بلکه از دیدن صورت ها و ساختارها و فضاهای هارمونیک و موسیقایی و رنگارنگی انواع نظم ها و ترکیب بندی های طبیعی گام را فراتر نهاده و وارد سپهر دیگری از رابطه با اشیاء، واقعیت ها و پدیدارهای جهان می شود؛ از تجربه های زیسته خود مدد جسته و وارد نسبت و رابطه ای فعال، بازیگرانه و خلاق و سازنده با جهان می شود. به مدد سپهرهای ادراکی پیچیده خود و تخیل ورزی های هنرمندانه ملهم از تجربه های زیسته و جهان، دست به خلق صورت ها و ساختارها و فضاهای آراسته و هماهنگ می زند. جهانی دیگر، پرمایه و رنگارنگ از رمزها و استعاره ها و تمثیل های زنده، هنرمندانه و زیبایی شناسانه می آفریند. نظم و انواع نظم ها هم در هنر و کنش های خلاقانه هم در مقوله های زیباشناختی جایگاه ویژه دارد. علی الخصوص در مقوله های زیبایی شناسی جمال و مقوله زیبایی شناسی جلال یا امر والا و مقوله زیبایی شناسی ظرافت و ملاحت و لطف. فلسفه ها و فیلسوفان قدیم آن را دریافته بودند. مناسبت میان نظم و استمرار و تداوم حیات ژرف و ریشه ای و هستی شناسانه است. نظم ضرورت زندگی است. تصادفی نیست که هرجا و هرگاه نظمی را دیده ایم احساس آرامش و امنیت و نشاط کرده ایم. در فرهنگ ها و جوامع گذشته نظم فقط عامل تعیین کننده در خلق آثار مانا و فاخر نبود، بلکه هنر زیستن عزتمندانه و والا هم بود، نقشی که در زیست جهان انسان روزگار ما دیده نمی شود.
بازتعریف آق اوی: الگویی برای مسکن انتقالی پس از سیل 1398 گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال بیستم تیر ۱۴۰۲ شماره ۱۲۱
85 - 94
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تأمین مسکن موقت پس از سانحه به منظور حفاظت از آسیب دیدگان و ازسرگیری فعالیت های روزمره آنان اهمیت دارد، اما ممکن است یک انتقال واقعی سکونت را ایجاد نکند. باگذشت سه سال از سانحه سیل در روستای چن سولی، شکل های مختلفی از انتقال سکونت مشاهده می شود. در حالی که در برخی نمونه ها انتقال سکونت از طریق اتمام بازسازی مسکن دائم و یا تکامل تدریجی مسکن موقت به انجام رسیده است، تعدادی از خانوارهای آسیب دیده همچنان در آلاچیق های موقت به سر می برند و یا به خانه های آسیب دیده پیشین خود بازگشته اند و سلامت و ایمنی آنان در خطر است.
هدف پژوهش: ارائه نظریه ای که بتواند انتقال سکونت آسیب دیدگان از حالت موقت به دائم در روستای چن سولی را تبیین کند.
روش پژوهش: این پژوهش جهت شناسایی عوامل مؤثر بر انتقال سکونت خانوارهای آسیب دیده از رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای بهره گرفته است. گردآوری داده ها از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه های نیمه ساختاریافته صورت گرفته است. انتخاب نمونه ها به صورت هدفمند و براساس نمونه گیری نظری به انجام رسیده و تا مرحله اشباع نظری ادامه یافته است. تحلیل داده ها از طریق کدگذاری داده های کیفی به انجام رسیده است.
نتیجه گیری: بازتعریف الگوی مسکن آق اوی باهدف انتقال سکونت آسیب دیدگان ناشی از سیل از طریق بازآفرینی معنای مکان امکان پذیر است. مدل زمینه ای این تحقیق نشان می دهد، این امر به شرایط «شیوه حمایت از تأمین اسکان» و «اقتصاد محلی»، تأمین «ایمنی و امنیت»، و «آسایش اقلیمی» وابسته است. تعاملات ساکنین نسبت به شرایط مزبور در قالب مقولات «مشارکت جمعی»، «ظرفیت های آق اوی»، «احساس تعلق»، «تکامل تدریجی»، و «فرم مسکن موقت» دسته بندی شدند. در نهایت پیامدهای حاصل از این تعاملات به صورت استفاده از «گزینه های استفاده مجدد» از اسکان موقت، تلاش برای «حفظ هویت فرهنگی»، و در تعدادی از نمونه ها «عدم انتقال سکونت» بروز کرده است.
تأثیر تغییر فرم بالاپوش مردانه عصر قاجار بر ویژگی های کیفی منسوجات کاربردی (از منظر طرح، نقش، رنگ و جنسیت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دوران حکومت قاجاریان، تغییرات شگرفی در پوشاک مردانه رخ نمود که به تبع، ویژگی های کیفی منسوجات مورداستفاده در این کاربرد را تحت الشعاع قرار داد. هدف این مقاله، بررسی پارچه های مصرفی در بالاپوش مردانه عصر قاجار از منظر طرح، نقش، رنگ و جنسیت است با این پرسش که «تأثیر تغییرات فرمی بالاپوش مردانه عصر قاجار بر ویژگی های کیفی منسوجات کاربردی همچون طرح، نقش، رنگ و جنسیت چگونه بروز یافت؟» جهت دست یافت به نتیجه این پژوهش تحلیلی تاریخی به منابع مکتوب و مصور همچون سفرنامه ها و تصاویر مبتنی بر عکس و نقاشی رجوع شد و مشخص گردید: در ابتدای عصر قاجار، پارچه قبایی صاحب طرح و نقش گیاهی بود و در بازه رنگی وسیع تعریف می شد اما از همان اوان قاجار، منسوجات تک رنگ در جنسیت های متنوع در دوخت قبا کاربرد داشت که در عرصه تاریخ، دوام بیشتری پیدا کرد. در عهد ناصری، سرداری به تدریج جایگزین قبا شد و معمولاً پارچه های صنعتی با رنگ های محدود در دوخت آن به کار آمد. کلیجه به عنوان پوشش فاخر زمستانی، در ابتدا بیشتر با پارچه های منقوش به صور گیاهی کارایی داشت؛ در مقابل جبه و عبا با شال های ترمه یا منسوجات پشمی خودرنگ ساده شناخته می شد. درمجموع پارچه های کاربردی در پوشش بیرونی مردانه عصر قاجار به آهستگی به سادگی میل کرد، به طوری که با تغییر فرم قبا به سرداری، طرح، نقش و حتی رنگ های درخشان از بالاپوش مردانه رخت بربست؛ و پارچه های مورد استفاده در دوخت پوشش ملوکانه کلیجه نیز همچون جبه به انواع ساده یا ترمه محدود شد.
فهم مولفه های محیطی مؤثر بر شکل گیری حس تعلق مکانی در بازار سنتی ایران و مقایسه آن با مجتمع های تجاری مدرن (نمونه موردی بازار سنتی کاشان و مجتمع تجاری صفویه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
17 - 32
حوزههای تخصصی:
بازار یکی از عناصر تأثیرگذار در شهرهای تاریخی مسلمانان است. در طول شکل گیری این شهرها، بازارها همواره دارای عملکردهای متعدد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فرهنگی بوده اند. این مقاله بر آن است تا بامطالعه روی بازار سنتی به ارزیابی نقش فضای معماری در کیفیت محیط بپردازد؛ و اینکه چگونه بازار سنتی ایرانی با در نظر گرفتن فرایند ادراکی به نیازهای انسانی پاسخ داده و منجر به خلق خاطره جمعی و حس تعلق به مکان شده است. لذا شناخت مؤلفه های اثرگذار در القا حس مکان و ارزیابی چگونگی پاسخ فضاهای سنتی و مدرن به نیازهای انسانی، مدنظر تحقیق است تا بتوان با شناسایی عوامل مؤثر به ارتقا کیفیت فضاهای مشابه معاصر کمک کند.با تهیه پرسشنامه و بررسی پیمایشی اطلاعات، جمع آوری و در نرم افزار spss داده ها تجزیه وتحلیل گردید. بر اساس نتایج، وجود مؤلفه های حس مکان در بازار سنتی ایرانی تأیید شد و مدل و پیشنهادهای کاربردی برای فضای مشابه معاصر ارائه گردید.
Investigating the Factors Influencing the Diversity of the Various Residential Buildings Façades (Case S tudy: Vali-Asr Neighborhood in Tabriz)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۳, Issue ۳ - Serial Number ۴۹, Summer ۲۰۲۳
71 - 84
حوزههای تخصصی:
The s tudy methodology is a mixed research method that is contextual and semantic in terms of the data's nature; in terms of the logic of thinking, the s tudy method is deductive, and in terms of the analysis levels, it is analytical-interpretive. The selected s trategy of this research is grounded theory, with the preliminary analyses (qualitative research method) being conducted based on S trauss and Corbin's sys tematic coding using MaxQDA software. Then, in the second s tage, the importance coefficients of the topics extracted from semi-s tructured interviews were analyzed using the analytic hierarchy process (AHP) using Expert Choice Software. The research findings indicate that mos t of the respondents find "recognition and creation of emotional bond through the use of the pas t generations'' memories" and "the neighborhood's his torical form and shape" as two selectable solutions and, of course, in the authors'' minds, considering the population growth and increase in the demands for new houses in the intended texture and, consequently, increase in the number of cons tructions and the change in the city's countenance, these solutions seem to be somewhat illogical. "The necessity for amending the urban and regional criteria and regulations," and also, "enhancing the awareness of the designers and the area's addressees," and, subsequently, "reducing the influence of the designers'' tas tes" are the other factors that seem to be more widely applicable for they can prevent the emergence of visual abnormalities on the façades to a large extent.
تحلیل شفافیت در معماری خانه های قاجاری با استفاده از مدل چیدمان فضا مورد پژوهی: خانه های تاریخی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
161 - 185
حوزههای تخصصی:
خانه به عنوان مهم ترین گستره حضور و رشد انسان و دارای گسترده ترین دستاورد در معماری است که نحو فضایی ارائه شده در این نوع مسکن منطبق بر نیازهای مردم باتوجه به تمایلات آن ها برای رفاه بیشتر دچار تغییرات عمده ای شده است. این مصداق کالبدی در دوره های مختلف تاریخی، سبک های متفاوتی را منطبق بر نیازهای جامعه به خود دیده و نحوه شکل گیری فضاهای آن نیز تفاوت زیادی پیدا کرده است. اصل شفافیت[1]در طول تاریخ معماری ایران سیر تکمیلی را طی نموده و به نحوی تا معماری قاجار نهایت ظهور خویش را هویدا ساخته است. بررسی بناهای برجای مانده از معماری دوران قاجار در شهر تبریز نشان می دهد که این شهر یکی از پرکارترین و ارزشمندترین نمونه های معماری تاریخی را داشته که علاوه بر تعدد در کمیت، تنوع فضایی بالایی دارد. این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی بوده که در هدف توسعه و کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات نیز به صورت کتابخانه ای و میدانی بوده که ابتدا براساس بررسی پیشینه تحقیق، عوامل مؤثر بر اصل شفافیت در معماری دوره قاجار تبیین با استفاده از روش دلفی[1] مورد آزمون تأیید قرارگرفته و در نهایت، با استفاده از روش اسپیس سینتکس[1] و با استفاده از نرم افزارهای دپس مپ[1]، پازیک[1] و آیزوویست[1] نتایج تحلیل و مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج حاکی از آن است که اواسط دوره قاجار، دارای بالاترین حد شفافیت در طرح معماری خانه های تاریخی داشته است.اهداف پژوهش:بازشناخت ساختار شفافیت در سیر معماری خانه های تاریخی شهر تبریز.دستیابی به نحوه و چگونگی شفافیت در معماری دوره قاجار و ارائه ساختار فضایی[1] تبیین شده در قالب چارچوب مفهومی.سؤالات پژوهش:شفافیت در معماری خانه های تارخی شهر تبریز چه جایگاهی دارد؟چگونگی ارتباط فضایی سلسله مراتبی شفافیت در نحوه شکل گیری معماری خانه های تاریخی شهر تبریز دو دوره قاجار به چه نحوی بوده است؟
اثر انواع هنرعمومی در فضاهای شهری بر نشاط درک شده بانوان شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴۸
55 - 68
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر هنر عمومی و ظهور آن در فضاهای شهری توجه بسیاری از متخصصان از جمله طراحان و برنامه ریزان شهری، معماران، روانشناسان، جامعه شناسان و سیاستمداران را به خود جلب کرده است. هرچند هنر عمومی به عنوان هنر تلفیق شده با فضای عمومی شهرها که در فضاهای سبز شهری، خیابان ها، ساختمان های عمومی و مجموعه های مسکونی قرار دارد، مفهوم جدیدی نیست اما توجه به رویکرد تعاملی بودن و کنش متقابل این نوع هنر با مردم استفاده کننده از فضای شهری کمتر در نظر گرفته شده است. این پژوهش با هدف بررسی اثر انواع هنر عمومی در فضاهای شهری بر ارتقای نشاط درک شده بانوان شهر اردبیل ارائه شده است. این تحقیق به لحاظ ماهیت موضوع از نوع بنیادی_توسعه ای و به لحاظ نتایج از نوع پژوهش های کاربردی است. روش مورد استفاده در این پژوهش توصیفی_تحلیلی است. داده های مورد نیاز در این بررسی از طریق روش های میدانی و کتابخانه ای گردآوری شده اند. جامعه آماری پژوهش بانوان(متخصص و غیرمتخصص هنر و معماری) در شهر اردبیل است که به روش نمونه گیری تصادفی ساده صورت گرفته است. برای تحلیل داده ها از نرم افزارspss و آزمون آماری(t) تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که هنر انتزاعی، هنر تعاملی_ ایستا و هنر ایستا(مجسمه و تندیس فرهنگی_ محلی) بیشترین تأثیر را بر نشاط بانوان داشته و تمایل به ایجاد و گسترش چنین المان هایی در فضای شهر اردبیل بیشتر احساس می گردد. بر اساس نتایج پژوهش با تلفیق هنرعمومی در فضای شهر اردبیل می توان سرزندگی و کیفیت زندگی نیمی از قشر جامعه که بانوان هستند را بهبود بخشید.
تحلیل«انطباق پذیری فرهنگی» بر بستر قالی های «طرح گلستان» سده دوازدهم هجری از ورای پارچه های غیاث در دوره صفوی و منسوجات «گل وبوته دار» گورکانیان هند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۸ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
35 - 48
حوزههای تخصصی:
حکومت گورکانیان هند به انحاء گوناگون با ادوار پادشاهی ایران تماس فرهنگی داشته است. روابط نزدیک دو کشور در دوره صفویان اگرچه در ظاهر سیاسی بود؛ اما تأثیر شگرفی در سطوح فرهنگی گذارد. طرح گلستان تزویجی از دولایه شبکه ای و دسته گل های چیده شده در ردیف های افقی است. پی جویی علل فراوانی این طرح از ورای روابط فرهنگی ایران و هند هدف اصلی پژوهش است. چه عواملی موجبات رونق طرح «گلستان» در سده دوازدهم هجری در ایران را فراهم نموده است؟ تاریخ هنر ایران به روایت شواهدی تصویری پذیرش الگوهای «دیگری» و بومی سازی آن را در وجوه فرهنگ «خودی» گواهی می دهد. از آن میان الگوهای «گل وبوته» ازجمله تلاقی های فرهنگی است. گمان می رود دفعه نخست اهداء قطعاتی از پارچه های غیاث الدین نقش بند طرح بافته های دستگاهی هندی را متحول نمود و بار دوم با ورود منسوجات هندی در عصر نادری، الگوی «گل وبوته ای» رونق یافت. پژوهش از انواع کیفی بوده و روشی توصیفی- تحلیلی را در بستری تاریخی اتخاذ نموده است. گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده است. یافته ها حاکی از رجعت الگوی «گل وبوته» از عصر صفوی و از خلال منسوجات «غیاث» به هند و سپس بازگشت به بافت فرهنگی ایران دارد. از نگاهی دیگر نظرگاه از دید پرنده در قالی باغی به دید ناظر استحاله یافته است.
بررسی راهکارهای بهره وری مناسب از نور روز به منظور ارتقای کیفیت فضای داخلی (نمونه موردی کانال های نوری)
حوزههای تخصصی:
به کارگیری مناسب نور و روشنایی طبیعی در فضای داخلی می تواند علاوه بر ایجاد آسایش بصری، تأثیرات مثبتی را بر سلامت جسمی و روحی، رفتارها و نگرش ها، همچنین حالات و عملکرد ساکنان داشته باشد. همچنین نور روز طبیعی می تواند تقاضا برای سیستم روشنایی الکتریکی را کاهش دهد، لذا پرداختن به این مهم در محیط های داخلی ضروری است. هدف کلی این پژوهش، شناخت نقش نور روز در جهت ارتقای کیفیت فضای داخلی و افزایش سلامت انسان و نیز ارائه راهکار استفاده بهینه از نور خورشید است. در این راستا به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که نور روز را چگونه می توان به فضای داخل منتقل نمود و وجود آنچه تأثیراتی بر ابعاد مختلف سلامت مخاطب دارد؟ روش پژوهش حاضر به لحاظ ماهیت کیفی و به لحاظ هدف کاربردی است و جهت گردآوری اطلاعات، از روش مطالعات کتابخانه ای و اسنادی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاضر بر اهمیت نقش و مفهوم نور روز در فضاهای داخلی و چگونگی بهره وری مناسب از آن پرداخته است و نشان می دهد که نورگیری توسط کانال های نوری باکیفیت بالاتری نسبت به نورگیری مستقیم از پوسته ساختمان و یا نورگیرهای سنتی انجام می شود. درنتیجه می توان گفت کانال نوری انتخاب مناسبی برای انتقال نور روز است. این سیستم نور روز را با کیفیت بالا به عمق ساختمان انتقال داده و روشنایی فضاهای فاقد نور روز را تأمین نموده و درنهایت با پاسخ دهی به نیازهای انسان، موجب ارتقای کیفیت فضاهای داخلی و سلامت جسمانی، روحی، اجتماعی و ادراکی در انسان می شود؛ بنابراین می توان از کانال نوری به عنوان یکی از روش های مؤثر استفاده از نور روز بهره برد.
مطالعه تطبیقی آثار چوبی سلجوقیان ایران و سلاجقه روم (مطالعه موردی مسجد جامع ابیانه و مسجد مسجد اولو(سیوریحصار) آناتولی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگیﻫﺎی برجسته ﻫﻨﺮ چوب و صنایع وابسته در سرزمینهای ﺍﺳﻼﻣی دورهی سلجوقیان، بهکارگیری از بناهای چوبی به همراه اسباب و لوازم چوبی است. این آثار عمدتاً در غالب بناهای مذهبی و مساجد تا به امروز حفظ و نگهداری شدهاند. ﺣﻮﺯه ﺟﻐﺮﺍﻓیﺎیی ﺍیﺮﺍﻥ، ﺳﻮﺭیﻪ ﻭ ﺗﺮﮐیﻪ امروزی نمونهای کمنظیر از مناطقی محسوب میگردد که ذیل حکومتهای اسلامی، به آثار چوبی توجه ویژهای شده است. از این رو، تبیین ﺗﺸﺎﺑﻬﺎﺕ و تمایزات ﺩﺭ ﺑﺮﺭﺳی آثار تولید شدهی چوبی توسط هنرمندان مسلمان، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﻣﻮﺍﺭﺩ مورد ﺗﻮﺟﻪ تحقیق حاضر ﺍﺳﺖ. با ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺍیﻦ ﻣﺴﺌﻠﻪ، هدف از ﭘﮋﻭﻫﺶ ﺣﺎﺿﺮ ﻭﺍﮐﺎﻭی و بررسی تطبیقی آثار چوبی مسجد جامع ابیانه کاشان و مسجد اولو سوریحصار در ترکیه است. بر این مبنا، تشابهات و تفاوتهای تکنیکی و نقوش بین آثار چوبی موجود در مسجد ابیانه کاشان و سیوریحصار ترکیه نیز سؤالی است که تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به آن است. مطالعه بر روی این تشابهات و تفاوتها میتواند روشنگر روابط و تأثیرگذاری فی مابین هنرمندان ایرانی در دستگاه سلجوقیان روم باشد. از طرفی ثبت و بررسی آثار چوبی تاریخی با توجه به عدم پایداری مقاوم ماده چوب در برابر مخاطرات بیولوژیکی نیز ضروری به نظر میرسد. بازه زمانی و مکانی تحقیق به ترتیب: قرن 4 تا 6 ه.ق در نواحی ایران و آناتولی است. گردآوری اطلاعات با استفاده از منابع کتابخانهای و پیمایشهای میدانی صورت گرفته و مطالب با روش توصیفی- تحلیلی تدوین شدهاند. یافته های تحقیق نشان میدهد با اینکه کیفیت اجرای آذین بندیها بر روی آثار مسجد جامع ابیانه نسبتاً پایین است، اما کمیت در تعداد از ویژگیهای برتر این بنای منحصر به فرد در حوزه آثار چوبی است. مسجد اولو سیوریحصار از حیث ساختار و تعداد ستونها، نمودی از رشد فنی و تخصصی در حوزه ساخت سقفهای مسطح چوبی در ناحیه آناتولی است. این ترقی در زمینه کیفیت اجرای نقوش هم بهخوبی احساس میگردد
موقعیت مند بودن انتخاب ابزار ترسیم در فرایند طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه کاربرد رایانه در حوزه طراحی مفهومی، شبهات و در عین حال نگرانی هایی را در مورد حفظ جایگاه مهم دست نگاره در فرایند طراحی به همراه داشته است. هدف تحقیق پاسخ به این پرسش است که کدام یک از دو ابزار دست یا دیجیتال برای مسئله گشایی اوایل طراحی مناسب تر است. با بررسی مطالعات گذشته و تحلیل متون، ابتدا با استفاده از جداول تحلیل محتوای استقرایی، گزاره ها کدگذاری و شباهت های محتوایی مقوله سازی گردید و معیار«قابلیت ارتقای سطوح شناختی ابزار در مرحله طراحی مفهومی» به عنوان معیار مقایسه دو ابزار تعیین گردید. سپس با استفاده از جداول تحلیل محتوای قیاسی این نتیجه کلی استنباط گردید که انتخاب نوع ابزار ترسیم در مراحل ابتدای طراحی صرفا وابسته به توانایی ابزار در ارتقای سطوح شناختی (مفهوم سازی و بصری سازی) نیست بلکه مرتبط با شبکه ای از قیود تاثیرگذار بر موقعیت است. بر این اساس طرحواره ای از تاثیر قیود مداخله گر بر موقعیت طراحی و ارتباط آن با سطوح شناخت مطرح شد. این فرضیه پیشنهاد شد که انتخاب ابزار ترسیم در فرایند طراحی تصمیمی هوشمندانه و موقعیت مند است و نمی توان دستورالعمل مطلقی برای انتخاب نوع ابزار مسئله گشایی تجویز نمود. چنین فرضیه ای می تواند رویکرد مطالعات بعدی طراحی پژوهی را جهت دهی نماید.
تحلیل گفتمان بصری پوشش زنان در شبکه نمایش خانگی با تأکید بر هویت ایرانی- اسلامی
منبع:
مطالعات هنر سال ۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵)
135 - 166
حوزههای تخصصی:
امروز زبان فرهنگ به میزان قابل توجهی تصویری شده است. فرهنگ مردم این دوران چنان دیداری شده که انتقال مؤثر پیام بدون تصاویر کاری دشوار و دور از ذهن می نماید. فرهنگ دیداری مقوله ای است فراتر از مطالعه تصویر که در مواجه با مخاطب در دو مرحله عمل می کند. در مرحله اول مانند چشم اندازی است که در آن، جهان تصویر به تولید معنا ، ایجاد و حفظ ارزش های زیباشناختی ، کلیشه های جنسیتی و روابط قدرت درون فرهنگ می پردازد و در سطحی دیگر با وسعت گرفتن دامنه دیداری، حوزه ای به وجود می آید که در آن معانی فرهنگی شکل می گیرند. در روزگار فناوری های رسانه ای پیوسته در حال توسعه، شبکه نمایش خانگی یکی از پرنفوذترین هاست. ضرورت این پژوهش به ویژه در جامعه امروز ما که بیش ازپیش در حوزه پوشش زنان دچار چالش های جدی شده، از آن روست که نشان می دهد الگوهای ارائه شده برای پوشاک زنان ازسوی پرمخاطب ترین رسانه ها، چه قرابت و تناسبی با مؤلفه های هویتی ایرانی اسلامی داشته اند و هدف آن مطالعه نسبت میان گفتمان بازتولیدشده در شبکه نمایش خانگی به وسیله پوشش بازیگران زن با مؤلفه های هویت ایرانی اسلامی است. این مقاله با رویکرد کیفی، با روش تحلیل گفتمان بصری و با به کارگیری چهارچوب مفهومی برگرفته از نظریه های تحلیل گفتمان فوکو و فرهنگ دیداری میرزوئف انجام شده است. مطالعه مضامین فرعی و اصلی و گفتمان غالب شکل گرفته به وسیله پوشش بازیگران زن در چهار سریال پرمخاطب شبکه نمایش خانگی شامل خاتون، جیران، قورباغه و یاغی حاکی از آن است که مؤلفه های اصلی هویت ایرانی اسلامی در ذائقه سازی در سبک پوشش جامعه، سهم بسیار اندکی را به خود اختصاص داده و ازسوی تولیدکنندگان این آثار مورد غفلت واقع شده است.
تبیین ریشه های مفهومی متداوم معماری در خانه های بومی (نمونه موردی: خانه های بومی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۲
97 - 113
حوزههای تخصصی:
توجه به ویژگی ها و خصوصیات متداوم در فرهنگ بومی از مقولاتی است که ریشه در تاریخ معماری ایران دارد و موجب شده است مؤلفه های معماری ایران در طی قرون مختلف بستری تکوینی همگام با رشد و دگرگونی های فرهنگ ایرانی داشته باشد. ورود فرآورده های معماری غرب و تغییر ساختارهای فضایی گذشته، سبب از بین رفتن معماری بومی شده و در مقابل آن حس نوستالژی و یا حسرت نسبت به گذشته را ایجاد کرده و در پی آن توجه به ساختارهای معماری بومی از ورای توجه به مؤلفه های شکلی و تقلید از قالب های فضایی سنتی و بومی به صورت مؤلفه های تزئینی، توجه به معنا، مدنظر صاحبان اندیشه بوده است. ارتباط بین صورت و ماده و محتوا و قالب در معماری گذشته، روح خلاق و سازنده تفکر ایرانی را شکل می دهد، در این صورت است که معماری به صورت فضاهای چندبعدی و چندسطحی نمایان و بدین طریق خاطره ای در ذهن فرد تبلور می یابد که این خاطره سبب تقویت بنیان های معماری امروز می شود. این پژوهش نیز با بررسی ریشه های متداوم و ریشه های گسست سعی در آسیب شناسی و تحلیل عناصر کالبدی و فضایی خانه های بومی با رویکردی معنایی دارد.اهداف پژوهش:شناسایی شاخص های متداوم اثرگذار در ارزش های معماری هر منطقه.شناسایی عوامل شکل دهنده تداوم معماری در خانه های بومی اردبیل.سؤالات پژوهش:کدام مؤلفه و شاخص می تواند در تداوم ارزش های معماری هر منطقه تأثیر داشته باشد؟چگونه می توان عوامل شکل دهنده تداوم معماری را در خانه های بومی اردبیل شناسایی کرد؟