فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۴۰۱ تا ۶٬۴۲۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
پیکره دوره نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
48 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگارگری ایرانی سراسر نمایانگر عالم مثال است. دلیل آن شوق نگارگران گذشته برای کشف و نمایش این عالم ملکوتی از طریق قوه خیال و با دستمایه هایی مانند داستان ها و روایت هاست. نمایش عالم مثال تنها محدود به دوران گذشته نبوده و در عصر معاصر نیز هنرمندان همچون گذشته در پی نمایش عالم مثال در آثار خود هستند و زمینه مناسبی را برای خلاقیت هنرمندان بوده است. مسئله پژوهش حاضر چگونگی خلق عالم مثال در آثار گذشته و معاصر و نیز تفاوت بازنمایی آن در آثار هنرمندان معاصر چون فرشچیان، درودی و حسینی در قیاس با گذشته نگارگری ایرانی است. هدف: هدف این پژوهش بررسی و تحلیل چگونگی نمایش عالم مثال در نگارگری گذشته و شناخت چگونگی بروز آن در آثار برخی از نقاشان معاصر ایرانی است. روش پژوهش: یافته های این تحقیق کیفی است و به شیوه توصیفی-تحلیلی ارائه می شود. اطلاعات آن از طریق منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. یافته ها: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در گذشته هنرمندان برای ترسیم عالم مثال به قوه خیال توجه داشتند و هنرمندان معاصر نیز از آن بهره برده اند. با این تفاوت که امروزه هر هنرمند از شیوه بیانی خود را برای بیان قوه خیال را بهره می گیرد، در حالی که در گذشته به طور معمول هنرمندان از شیوه و سبک مشخصی پیروی می کردند. به طور مثال فرشچیان با حذف واقعیت و توجه به قصه و روایات، درودی با به هم ریختن واقعیت و خیال و ایجاد فضاهای ناشناخته و در آخر حسینی با نمایش واقعیت اما به شکلی که هنرمند آن را تصور می کند، قوه خیال خود را نمایش داده اند.
توزیع فضایی تاب آوری در برابر سوانح در سطح محلات کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
5 - 18
حوزههای تخصصی:
خسارات بسیار جانی و مالی ناشی از سوانح طبیعی در کلان شهرها ضرورت ارزیابی و ارتقای تاب آوری پیش از وقوع حادثه را نشان می دهد. کلان شهر تهران که مستعد زمین لرزه است، نیز از این امر مستثنا نیست. لذا در مقاله حاضر، مجموعه ای از شاخص های تاب آوری از سه مدل ۱ BRIC، ۲ CRI و ۳ CDRI، شناسایی شده و جهت ارائه شاخص ترکیبی چندبعدی تاب آوری کلان شهر تهران مورداستفاده قرارگرفته است. بامطالعه ۳۶۸ محله تهران و با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، ابعاد تاب آوری در پنج بعد اجتماعی، بعد زیرساختی، بعد عملکرد اقتصادی، بعد جامعه ای–روابط همسایگی و بعد جامعه ای-مشارکت- تعریف شده اند. توزیع فضایی تاب آوری و ابعاد آن در سطح کلان شهر تهران نشان می دهد که محلات غربی و جنوبی شهر تهران و برخی از محلات در شمال شرقی وضعیت نامطلوبی ازنظر تاب آوری دارند. درصورتی که میزان تاب آوری در محلات مرکزی و شرقی به نسبت بیشتر است. در میان ابعاد تاب آوری نیز بعد زیرساختی بیشترین تأثیر منفی را بر محلات با وضعیت نامطلوب تاب آوری داشته است.
بازآفرینی فرهنگی شهر با تکیه بر خلق فضای پاتوق شهری؛ نمونه موردی: شهر اردبیل
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله، بررسی و شناسایی مولفههای موثر بر شکلگیری پاتوق شهری در اقلیم سرد و کوهستانی شهر اردبیل است. راهکارهای طراحی پاتوق شهری و نیاز به اماکنی از این دست، در نگاه اول شاید جزو ضروریات زندگی نباشد، اما با بررسی بیشتر در استان اردبیل و میزان اختلالات روانی افراد در فصول سرد، اهمیت تعاملات اجتماعی و روابط بین افراد، نیاز به طراحی اماکن عمومی رایگان و متناسب با نیازهای مردم، جهت سرگرمی و گذران اوقات افراد را ضرورت میبخشد. شهر اردبیل دارای اقلیم سرد است و از سوی دیگر نیز به دلیل داشتن هویتهای فرهنگی در مدنیت شیعه، دارای پتانسیلهای بالقوهای است که در تمامی فصول بتواند میزبان گردشگرانی باشد که به هر دلیلی خواهان اقامت در این شهر هستند. لذا ضرورت توجه به معرفی نمادهای فرهنگی و بازآفرینی فرهنگی امری مشهود است. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی با تکیه بر پیمایش محیط با رویکرد اکتشافی است. با توجه به حاکم بودن هوای سرد در منطقه، پیمایش محیط با رویکرد کشف حقایق در محیطهای باز شهر اردبیل از جمله: پارک ها و مناطق تفریحی باز (بدون سقف)، از قسمتهای مهم انجام این تحقیق است که نگارنده با انجام مشاهدات میدانی در پی کشف آنهاست. یافتههای تحقیق نشان میدهد که عوامل موثر بر شکلگیری پاتوق شهری موثر در اقلیم سرد و کوهستانی اردبیل شامل بُعد اجتماعی، فرهنگی، اقلیمی و اقتصادی است که نقش اقلیم نسبتاً از وزن بالاتری برخوردار است. بر اساس این یافتهها تحلیل عاملهای موثر بر شکلگیری پاتوقها در قالب جدول تحلیل SWOT ارائه گردید که منتج به ارائه راهبردهای تهاجمی، اقتضایی، انظباقی و تدافعی گردید. رعایت این موارد در پیدایش یک پاتوق شهری علاوه بر اینکه میتواند عامل جذب افراد به تعاملات اجتماعی گردد، میتواند در معرفی و بازآفرینی فرهنگی شهری نیز با رعایت نکات فرهنگی، اقلیمی و بومی کارساز باشد.
تبیین قوانین هندسه فراکتال در ساختار فرم معماری؛ ارائه مدل پژوهشی معماری مبتنی بر فرم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از منظر علوم نوین، علم فراکتال مطالعه در ساختارهای خودمتشابه و خودسازمان یافته است که معنا و مفهومی از هندسه طبیعت را بیان می کند. در دیدگاه ریاضیات، طبیعت در ایجاد صور مختلف از قوانین فراکتال تبعیت می کند که در این منطق، تعامل مستقیم بین معماری و فراکتال می تواند مطرح شود. هدف پژوهش: این پژوهش، با طرح پرسش درمورد چگونگی کاربرد هندسه فراکتال، رویکردی در تبیین قوانین هندسه طبیعت در روند خودسازماندهی معماری مبتنی بر فرم دارد. روش پژوهش: نوع پژوهش کاربردی است و با استفاده از روش همبستگی در کاربرد هندسه مطابق با خصوصیات فراکتال به صورت پدیدارشناسانه و کیفی انجام می شود. در این مطالعه، هفت مرحله در ساختار هندسه فراکتال به عنوان ساختار مبتنی بر فرم تبیین می گردد. این مراحل در فرم یابی، سلسله مراتب اتصالات و تصاعدهای هندسی روند معتبری را در کاربرد این هندسه در معماری فراهم می آورد. علاوه بر این، معماری که برگرفته از اصول هندسه طبیعت است، استوار بر سه قانون و کارکرد در ساختار است که در این پژوهش شرح داده می شوند: قانون خودمتشابهی، قانون خودسازماندهی و قانون وحدت. به منظور صحت این قوانین، سه بنا از دوره های گوتیک، آرت نوو و معماری سنتی ایران منطبق با خصوصیات فراکتال منتخب و قوانین هندسه طبیعت در ارزیابی آنها با استفاده از مدل تطبیقی-توصیفی مورد بررسی قرار می گیرد. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش می توان بیان کرد هندسه فراکتال در ساختار، ترکیب بندی عناصر و مفاهیم زیباشناسی هنر تزئینات در معماری این بناها به کار گرفته شده است. این عمارات با الهام گرفتن از هندسه طبیعت، قانون تناسبات، ریتم و فرم های خودمتشابه گستره ای از الگوهای فراکتالی را ایجاد کرده اند که با دو بیان ساختار و فرم در معماری بین عناصر سازنده و صور معماری مناسبت های درونی و وحدت برونی ایجاد کرده اند.
Guidelines for Designing an Effective Learning Complex for Child Labors (Case S tudy: City of Isfahan)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۰, Issue ۳ - Serial Number ۳۷, Summer ۲۰۲۰
13 - 24
حوزههای تخصصی:
Child labor is an inseparable phenomenon in the s tructure of developing countries and third world nations. Numerous claims have been made about the benefits of the learning environment on child labor’s life. Individuals do their activities in designed environments, which can influence them. There were few s tudies on designing an educational place for child labors, especially in Iran. The purpose of this s tudy is using an architectural approach to absorb child labors into an educational place in Iran Isfahan. After running library s tudies about child labors and the effect of place on people, in a two years, many field s tudies have been done such as: observing child labors lifes tyle, their work condition, and visiting their support centers. A total of 45 child labors between the ages of 12-18 have been interviewed, and then some results of this interview were examined on a child labors’ help center building. It confirms and completes the results of interview. Initial evidence shows that there is a gap in educational sys tem. Regular schools cannot be responsible for child labors’ needs. So, firs t, the child labor’s personal needs were discovered, then some of the architectural parameters that affect their educational achievements were introduced. The focus of architectural guidelines in this s tudy is in three parameters: well-designed physical space, sense of ownership and social support. It uses architecture to give child labors’ los t social identity back.
طراحی به مثابه حل مسئله؛ مدلی مبتنی بر سوابق طراحی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسائل طراحی بر خلاف مسائل علوم تجربی، دارای ماهیتی بدساختار و بدتعریف بوده و مسیرهای شفاف و چارچوب های از پیش تعیین شده ای برای حل آن ها وجود ندارد. با توجه به این که طراحان مبتدی فاقد تجربه کافی در مواجهه با این مسائل هستند، ممکن است در حل آن ها دچار سردرگمی شده و به کپی برداری و یا تبعیت کامل از رویکرد مدرس روی آورند که نتیجه آن ممانعت از ارتقاء مهارت و خلاقیت در آن ها می باشد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی به راهکاری برای تغییر ماهیت مسئله بد ساختار طراحی به مسئله ای نسبتاً خوش ساختار و بهره گیری از آن در آموزش طراحان مبتدی بوده است. این هدف با تبیین مدلی جهت قاب بندی مسئله طراحی با بهره گیری از نمونه آثار پیشین طراحی که اصطلاحاً سوابق طراحی نامیده می شود، پی گرفته شد. این مدل پیشنهادی بر اساس روش تحقیق شبه تجربی مورد آزمون قرار گرفت. بدین منظور ابتدا 28 نفر از دانشجویان ترم 4 رشته معماری در دو گروه شاهد و آزمون دسته بندی شدند، سپس اعضاء گروه شاهد بدون بهره گیری از سوابق طراحی و تنها بر پایه تجارب قبلی و اعضاء گروه آزمون با استفاده از مدل پیشنهادی و بر اساس ترکیب نمونه هایی از سوابق طراحی، تمرین مورد نظر را انجام دادند. نتایج حاصل نشان داد طرحواره های گروه آزمون در مقایسه با طرحواره های گروه شاهد میانگین امتیاز بالاتری را کسب کردند. همچنین بهره گیری از مدل پیشنهادی موجب کاهش احتمال تقلید و افزایش تنوع در طرحواره های گروه آزمون گردید.
پویاشناسی شدت تغییرات کالبدی با تأکید بر روایت ساکنان؛ راهنمای عمل طراحان در محله های مسکونی بررسی موردی: محله نیاوران، تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه معماری و شهرسازی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۸
29 - 49
حوزههای تخصصی:
شکل گیری نظریه های اثباتی برای تدارک مطلوب دگردیسی کالبدی، حاکی از لزوم توجه توأمان به فرایندهای عینی و تجربه ساکنان است. در شرایط فعلی سیاست گذاری کالبدی و ضوابط ملاک عمل در محلات مسکونی بر اساس نیازهای کمّی و زیرساختی تعیین می شود. هدف این مطالعه فهم عوامل مؤثر بر ارزیابی ساکنان از روند تغییرات کالبدی در محلات مسکونی است. در این پژوهش به کارگیری روش ترکیبی، امکان بررسی انطباقی یافته های کمّی (عینی) و کیفی (ذهنی) را فراهم نمود. داده های کمّی با بررسی های ریخت شناختی در دوره 20 ساله و داده های کیفی از طریق مصاحبه عمیق با 14 نفر از ساکنان اصیل نیاوران و در 4 کوچه و با بهره گیری از سنت پژوهشی پدیدارنگاری استخراج شد. موضوعات مستخرج از مصاحبه با ساکنان به منظور پاسخ دادن به پرسش های پژوهش، غربالگری و مفاهیم اصلی کدگذاری شد. بر اساس نتایج پژوهش در سرعت متوسط تغییرات کالبدی، ساکنان به موضوعات وابسته به زمین و دارای کارکرد معنایی مانند حیاط و اندازه خانه توجه دارند. اما در در شرایط سرعت بالای تغییرات کالبدی که منجر به دگرگونی می شود، واحد مسکونی اهمیت بیشتری می یابد. از این رو رهیافت هایی مانند آماده سازی ذهنی ساکنان در موضوعاتی مانند کوتاه تر شده چرخه های زمانی ساخت و پرهیز از ایجاد حالت تعلیق در کلیت کالبدی به عنوان راهنمای عمل طراحان استخراج شد.
تحلیل ساختار فرش های ساسانی متعلق به موزه دار الآثار الاسلامیه کویت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۸۸
39 - 50
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در مطالعه ساختار فرش های قبل از اسلام کمبود منابع مکتوب و نمونه های تصویری در دسترس از چالش های پیش روی پژوهشگران است. مطالعه نمونه های منتسب به دوره ساسانی متعلق به موزه دار الآثار الاسلامیه کویت فرصت قابل تأملی است تا مواردی از آنها براساس برخورداری از شاخص ترین نقوش تزئینی و ویژگی های بصری مورد بررسی قرار گیرند. اهداف پژوهش: ساختار فرش های مذکور با هدف پاسخگویی به سؤالات زیر بررسی شده است:نقوش تزئینی موجود در فرش های دوره ساسانی شامل چند گونه هستند؟الگوهای قابل استخراج از ساختار کلی نمونه های مورد مطالعه چند گونه است؟ روابط بصری میان عناصر و فضاهای تشکیل دهنده در نمونه های مورد نظر چگونه است؟روش تحقیق: روش تحقیق در تحلیل نمونه ها تحلیلی-توصیفی و جمع آوری اطلاعات به شیوه کتابخانه ای است. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که نقوش موجود در دستبافته های مورد مطالعه در سه گونه حیوانی، گیاهی و هندسی قابل ارائه هستند. همچنین نظام های ساختاری حاصل از چینش نگاره ها در فضاهای مختلف فرش ها (حاشیه و متن) نقشه های سه گانه کف ساده، مشبک و تصویری را مؤکد ساخته است. روابط عناصر تزئینی با یکدیگر در فضاهای مختلف متن و حاشیه نمونه ها به طور نسبی برقرار است. مشخص شد که استفاده پایدار از برخی نقشمایه های همسان و روابط میان آنها طبق معدود الگوهای واحد و رسمی زمانه، مورد استفاده قرار گرفته اند.
مطالعه گونه های بیش متنی در آثار گرافیتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۶
139 - 153
حوزههای تخصصی:
گرافیتی یکی از رسانه های هنری غیررسمی و مردم پسند است که در خدمت بیان عقاید و دیدگاه های اعتراضی قرار دارد. اگرچه سابقه این هنر در ایران طولانی نیست اما در همین زمان اندک نیز آثار قابل تاملی خلق و بر سطوح شهری عرضه شده اند. شناخت هرچه بیشتر گرافیتی ها و معرفی انواع روابط متنی حاکم بر آن ها، مستلزم نقب به مطالعات ترامتنی است. رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت تمامی روابط ممکن میان متن ها را بررسی می کند که در این ساحت بیش متنیت در تحلیل و رمزگشایی متون هنری تناسب بیشتری دارد. بیش متنی رابطه برگرفتگی متن دوم از متن اول است به گونه ای که اگر متن اول نباشد متن دوم شکل نمی گیرد. در این مقاله با استناد به گونه شناسی بیش متنی ژنت، به طبقه بندی و درک پیوستگی ها، تأثرات و مناسبات متنی در منتخبی از آثار گرافیتی ایران پرداخته می شود و هدفْ مطالعه ای نظام مند است که منجر به شناخت هرچه بیشتر هویت هنری معاصر می گردد. جستار پیش رو در پی پاسخگویی به این پرسش کلی تدوین شده است که گونه های بیش متنی ژنتی چگونه و به چه میزان در گرافیتی های ایرانی قابل شناسایی است؟ روش تحقیق توصیفی، تحلیلی و گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مشاهده مستقیم صورت پذیرفته و شیوه تجزیه و تحلیل کیفی است. نتایج تحقیق نشان داد مؤلفان گرافیتی با حفظ فضای معاصر، گستره تأثیرپذیری و صراحت ارجاع متفاوت، اشتقاق از متن های پیشین را در آثارشان منعکس کرده اند ازاین رو تمایزات فرامتنی و تفاوت های ناشی از عوامل فرهنگی در بیش متن ها قابل رؤیت است که در جهت مقاصد اعتراضی و اجتماعی هنرمند قرار دارد.
رویکرد هنری دوره قاجار و تأثیر آن بر فعّالیّت هنرمندانِ پس از مشروطه مطالعه موردی مقاله «فتوای من» از عارف قزوینی
منبع:
فردوس هنر سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳
104 - 121
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: در مباحث جامعه شناسیک درباره موسیقی ایرانی، پژوهشگران معمولاً رویدادهای 'پس از مشروطه' را نقطه عزیمت خود در نظر می گیرند؛ درحالی که هنرمندان قاجار در بطن ساختار اجتماعی آن دوره که به پیش از مشروطه نیز می پیوندد، جهان بینی و رویکردهای هنری خاصّی داشته اند. بررسی این ساختار به درک بهتر فعّالیّت های هنرمندان پس از مشروطه -و در این پژوهش خاص، موسیقی دانان ایرانی- بسیار یاری می کند. هدف مقاله: هدف مقاله بررسی تأثیر ساختار جامعه شناسیک خلقِ هنری در دوره قاجار، بر نوع رویکرد هنرمندان، در بزنگاه تاریخی پسامشروطه است؛ بنابراین، پس از تشریح بستر جامعه شناسیک تولید موسیقی در دوره قاجار، یکی از اوّلین و مهم ترین جدال های هنری در حوزه موسیقی – یعنی جدال عارف قزوینی و علی نقی وزیری که در مقاله «فتوای من» از عارف اوج می گیرد – با رویکردهای جامعه شناسیِ احساس و جامعه شناسی موسیقی بررسی می شود؛ تا ردّپای این شیوه از خلقِ هنری در رویکرد هنری عارف شناخته شود. سؤال مقاله: رویکرد هنری غالب در دوره قاجار چه تأثیری بر واکنش هنری عارف قزوینی داشته است؟ روش تحقیق: پژوهشِ بینارشته ایِ حاضر می کوشد با بهره گیری از روش جامعه شناسی تاریخی، رویکرد هنرمندان پس از مشروطه را تبیین کند؛ بنابراین روش تحقیقِ ما مطالعه موردی در حوزه جامعه شناسی تاریخی است. بر پایه این روش، رویداد و یا شخصیّتی خاصّ محور پژوهش قرار می گیرد؛ داده های موردنیاز این پژوهش نیز به یاری متون تاریخی این دوره – از جمله روزنامه ها، سرگذشت ها و خاطرات – جمع آوری می شود. نتیجه: پژوهش حاضر مشخّص می کند که ' گفتمان حال و قال ' نقشی محوری در تعیین رویکردهای هنری این دوره داشته است؛ و پس از مشروطه، این گفتمان هنری منجر به بسیج احساسی عارف قزوینی علیه رویکرد خاصّ علی نقی وزیری می شود.
بررسی مؤلفه های هویت بخش نما در مواجهه با معماری معاصر؛ نمونه موردی شهر قزوین
حوزههای تخصصی:
شناسایی اصول و تدوین مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی با بهره گیری از روش دلفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
29 - 44
حوزههای تخصصی:
پایداری اجتماعی یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار و بازآفرینی یکی از متأخرترین رویکردهای مواجهه با مسائل و مشکلات محلات شهری، است. هدف این مقاله، تبیین ابعاد و مؤلفه های بازآفرینی محلات شهری و اصول کلان و سیاست های پشتیبان آن با رویکرد ارتقاء پایداری اجتماعی است. روش تحقیق، بر مبنای مطالعات اسنادی بوده، ضمن بهره گیری از روش دلفی، با استفاده از دیدگاه خبرگان، امتیاز دهی به 4 بعد و 21 عامل مستخرج از مبانی نظری انجام، تحلیل و مدل بازآفرینی محله با رویکرد پایداری اجتماعی ارائه شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است اصول تبیین شده بازآفرینی محلات شهری با رویکرد پایداری اجتماعی در قالب چهار دسته کالبد و محیط زیست پایدار، اجتماع پایدار، اقتصاد پایدار و حکمروایی صورت بندی شده است. درنهایت سیاست های 32 گانه پشتیبان در راستای تحقق پایداری اجتماعی در فرآیند بازآفرینی محله و مدل پیشنهادی که ترتیب عامل های هر بعد آن معنی دار است، ارائه شد
واکاوی تعارض ذی نفعان در نواحی تاریخی شهری مورد پژوهی طرح حریم حفاظتی محله سنگلج تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۷
197-218
حوزههای تخصصی:
نواحی شهری تاریخی تبلور کالبدی ارزش ها، سنت ها و ایدئولوژی ساکنان و بیانگر تاریخ اجتماعات، تکامل جامعه و هویت فرهنگی آن هستند. این نواحی به مثابه بخشی از شالوده شهر از یک سو عرصه فعالیت، سکونت و کسب و کار گستره وسیعی از ذی نفعان با منافع و تقاضاهای مختلف و بعضاً متضاد و از سوی دیگر، عرصه اعمال ضوابط حفاظت از میراث فرهنگی هستند که محدودیت هایی را برای ذی نفعان ایجاد می کند و زمینه ساز بروز تعارض منافع خواهد بود. بنابراین وجود تعارض ذی نفعان در چنین نواحی اجتناب ناپذیر خواهد بود و مدیریت تعارض آن به مثابه بخشی از مأموریت های برنامه ریزان شهری ضرورت می یابد. با توجه به اینکه شناخت ذی نفعان موجود در نواحی شهری تاریخی و تحلیل الگوی تعارض آن ها بستر لازم برای مدیریت تعارض ذی نفعان را فراهم می سازد، نوشتار حاضر در پی آن است با انتخاب طرح حریم حفاظتی محله سنگلج به عنوان نمونه مطالعاتی، به شناخت ذی نفعان دخیل در این طرح، سنجش موضع آن ها به طرح و در نهایت تبیین الگوی ساختار تعارضات پیش روی آن بپردازد. این مقاله در چهارچوب پارادایم پژوهش کیفی تدوین و داده های موردنیاز آن با استفاده از روش نمونه گیری گلوله برفی و انجام مصاحبه های عمیق گردآوری و در چهارچوب نظریه زمینه ای در نر م افزار Nvivo10 کدگذاری و تحلیل شده است. بر پایه یافته های پژوهش، ذی نفعان درگیر در طرح حریم حفاظتی محله سنگلج در دو دسته «عمومی و خصوصی» و موضع آن ها نسبت به طرح نیز در چهار گروه «قدرت گرایانه، تقابل گرایانه، تعاملی و بی طرفانه» قابل دسته بندی است. موضع تقابل گرایانه ذی نفعان شامل «تعارض ارزشی»، «تعارض منافع اقتصادی» و «تعارض رویه ای» است که در دو دسته کلان «تعارض منافع عمومی و خصوصی» و «تعارض سازمانی» دسته بندی شده است. ماهیت اقتدارگرایانه نظام برنامه ریزی حفاظت، مشارکت گریزی و غیرواقع بینانه بودن طرح های حفاظتی، عدم یکپارچگی برنامه ریزی شهری و برنامه ریزی حفاظت و فقدان مکانیسم های جبران خسارت مالکان، از مهم ترین عوامل بروز تعارض در این طرح به شمار می روند.
تبیین الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری در جهت سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کارآمد در کشورهای در حال توسعه (مطالعه موردی: کشورایران و شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
67 - 87
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تحول در سیستم های مدیریت زمین شهری از رویکردهای ابزاری به سمت رویکردهای مشارکتی منجر به ایجاد رویکرد نوین حکمروایی زمین شده است. هدف: پژوهش بنیادی حاضر به این پرسش تبیینی می پردازد که الگوی مناسب و کارآمد سیاست گذاری و مدیریت زمین شهری کدامست. مسئله اصلی در اینجا، حل تعارضات و تنش های اساسی ایجا شده در شبکه هایی است که دولت وظیفه تنظیم آنها را به صورت مداخله مستقیم (نظریه وابستگی متقابل) و غیرمستقیم (نظریه قابلیت حکمرانی، نظریه یکپارچگی، نظریه ذهنیت حکمرانی) بر عهده دارد. روش:این پژوهش ترکیبی از روش های کمی پیمایشی و کیفی را در سه سطح فضایی به کار می گیرد. جامعه آماری شامل نهادهای متولی حوزه زمین شهری و مراجعه کنندگان آنهاست. جهت گردآوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی (پرسشنامه) و برای تحلیل داده های کمی از مدل رگرسیون خطی چندمتغیره و تحلیل مسیر و سپس برای تحلیل کیفی از روش تحلیل محتوا استفاده گردید. یافته ها: نتایج معادلات ساختاری نشان می دهد که از میان پنج متغیر مستقل پژوهش شامل هماهنگی و اجماع گرایی، اثربخشی و پاسخگویی، مسئولیت پذیری، تمرکززدایی، و بینش راهبردی متغیر یکپارچگی توافق گرا با ضریب 492/0 بیشترین ضریب تأثیر (مستقیم و غیرمستقیم) را بر کارآمدی مدیریت زمین شهری داشته است. همچنین تحلیل ساختار مدیریت زمین شهری ایران نشان می دهد که این ساختار دارای پراکندگی شدید در تصمیم گیری ها و فقدان یکپارچگی در مدیریت زمین است و این امر دلیل اصلی ایجاد ناهماهنگی و چندپارچگی و در نهایت ناکارآمدی آن است. نتیجه گیری: لذا الگوی حکمروایی یکپارچه زمین شهری به عنوان الگوی مناسب و کارآمد پیشنهاد گردید که مبتنی بر یکپارچگی توافق گرا (افقی/عمودی) میان تمام بازیگران و تفویض بخشی از اختیارات دولت به پایین ترین سطح محلی به همراه ظرفیت سازی می باشد. در نتیجه ضرورت تجدید نظر در رویکرد و ساختار مدیریت زمین از سوی دولت امری ضروری است. در نهایت میزان اثربخشی، تبیین و تعمیم این الگو نیز توسط خبرگان مورد تأیید قرار گرفت.
تبیین نحوه ی اثر نیروهای مؤثر بر دگرگونی شهر کرج با تأکید بر دوره ی زمانی 1335- 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرج در آغاز سال های 1300، شهری کوچک بوده است و در سال 1335، تنها نزدیک به پانزده هزار نفر جمعیت داشته است. اما در واپسین سال های قرن چهاردهم، به چهارمین شهر بزرگ ایران تبدیل شده است. عوامل این رشد سریع و تأثیر آن بر فرم شهر، آنگونه که باید مورد بررسی قرار نگرفته است.
این مقاله به توصیف، کشف و تبیین عوامل گسترش سریع شهر کرج می پردازد و تأثیر این گسترش سریع بر فرم شهر را بررسی کند.
با این هدف با استفاده از تحلیل تاریخی- تفسیری، مراحل دگرگونی فرم شهر کرج را مطالعه کرده است و با استفاده از مطالعه ی اسنادی، به سه نیروی «قلمرو»، «قدرت» و «تفاوت» پرداخته که دگرگونی شهر کرج را موجب شده اند.
نتایج نشان می دهد، رشد انفجاری کرج بیشتر متأثر از مؤلفه ی قدرت و بازتابنده ی سیاست های تمرکزگرایی و صنعتی سازی دولت ها در قرن چهاردهم شمسی و بورس بازی زمین و مسکن است. متأثر از این مؤلفه ی قدرت، طبیعت دوم ایجاد شده است که نتیجه ی آن تغییر محیط طبیعی و مهاجرت اقشار و گروه های مختلف در کرج است. این حضور، به شکل گیری مؤلفه ی تفاوت منجر نشده است و صرفاً به همجواری این گروه ها انجامیده است. نتیجه ی دگرگونی کرج، به پیدایش مفهومی به نام مناسبات همجواری منجر شده است.
تحلیل ضربآهنگ کنش های مغایر با گفتمان رسمی و خوانش فضای عمومی شهری؛ مدل زمینه ای در پل خواجوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف ژرف کاوی و تبیین پیچیدگی های فضای عمومی شهری چندلایه؛ که متاثر از شکل بندی های اجتماعی جامعه و نقطه آغازین معرفت شناسی فضا در همبستگی با واقعیت اجتماعی می باشد، انجام می پذیرد. پارادایم تحقیق، انتقادی و در چارچوب نظریه ی تولید اجتماعی فضای لوفور، زندگی روزمره را ازطریق تحلیل ضرباهنگ و در پیوند زمان-مکان واکاوی می کند. سؤالات تحقیق درراستای شناسایی مولفه های موثر بر ضرباهنگ رخداد کنش ها و نیز تدوین مدلی زمینه ای با هدف خوانش فضای پل خواجو می باشد. نوآوری پژوهش، توصیف و تبیین بخش پنهان فضای عمومی شهری انتخابی با استفاده از تحلیل ضرباهنگ رخداد کنش های مغایر با گفتمان رسمی جامعه است. با بهره گیری از تئوری زمینه ای، تحلیل سیستماتیک اطلاعات ناشی از برداشت میدانی(مصاحبه های عمیق و مشاهدات وجه عینی رخداد کنش ها صورت گرفته است. نتایج در یک مدل نظری-زمینه ای در 12 مقوله اصلی ارتباط کنش ها با شرایط زمینه ای، علل بروز،عوامل مداخله گر و پیامدها را نشان می دهد: زمینه ها (نظم ایدئولوژی-حکومتی، طبیعی و محیطی)؛ علل (نظم هنجارین و مدیریت پایشی)؛عوامل مداخله گر (تعاملات برنامه ریزی شده، تبادلات فرهنگی و همپیوندی مقوله ها)؛ و پیامدها (پیش بینی-بودن فضا، آگاهی بخشی از مطالبات، کاهش مشروعیت گفتمان رسمی و تصاحب فضا) می باشد. رخداد کنش ها، گزینش زمانی و مکانی داشته و با عضویت در گروه های اجتماعی همراه و هدف آن ها تثبیت فضایی، کسب خودمختاری و مشروعیت در فضا ودارای الگوهای قانون ستیزی-هنجارستیزی، تصاحب فضا، روان پالایی و مطالبات می باشد.
بنیان های نمادین و اعتقادی در نقوش سنگ نگاره های درّه نگارانِ سراوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۵ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
65 - 74
حوزههای تخصصی:
درّه ی نگارانِ سراوان یکی از مناطق برجسته ی سنگ نگاره ای در ایران بوده که مملو از نقوشی است که با ظرافت بر دل صخره ها حکّ شده و رگه هایی از پیش زمینه های اعتقادی و نمادین در اکثریت نگاره ها به چشم می خورد. این پژوهش با هدف بررسی و شناختِ نمادشناسانه ی سنگ نگاره های درّه نگاران سراوان و دلایل اعتقادیِ ایجاد نقوش از سوی مردم بدویِ آن سامان انجام و به دنبال پاسخ گوئی به این سئوال است که: بیشترین تصاویر حک شده بر صخره های این درّه، از چه نوعی بوده و مبتنی بر چه بنیان های نمادین و اعتقادی ترسیم شده اند؟ روش تحقیق، توصیفی تحلیلی بوده و داده ها از طریق بررسی میدانی و ثبت مشاهدات نگارنده و نیز به روش اسنادی، گردآوری و به روش استدلال استقرایی، تحلیل شده-اند. یافته ها نشان می دهد که نگاره ها در درّه نگاران، به سه گروه جانوری، انسانی و هندسی تقسیم می شوند که نقوش جانوری بیشترین فراوانی را در بین سایر نقوش دارد. زمینه های نمادین و اعتقادی، نقشِ برجسته ای در طراحی نقوش داشته و به طور عمیقی با نحوه زیست و باورهای فکریِ مردم منطقه در آن زمان مرتبط بوده است. ضمن اینکه، بسیاری از بنیان های اعتقادی که در هنر صخره نگاریِ آن دوره نقش مؤثری داشته اند، در زندگی ساکنان فعلیِ منطقه، بوضوح قابل مشاهده است.
منظر تاب آور: مفهومی غیرمنظری، بررسی و ارزیابی تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر، مرور فشرده ادبیات نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۵۰
40 - 49
حوزههای تخصصی:
تاب آوری به عنوان مفهومی نوین در ادبیات پایداری، فهم جدیدی از ارتباط انسان و محیط را ایجاد کرده است. همچنین با افزایش چالش های محیطی انسان در قرن جدید، این مفهوم در علوم مختلف گسترش یافته و توسط اندیشمندان رشته های متفاوت بازتعریف شده است. منظر نیز به عنوان دانشی که به ارتباط متقابل انسان و محیط می پردازد، از این موضوع مستثنی نبوده و در سال های اخیر پس از ورود مفهوم تاب آوری به حوزه شهر، اکنون این مفهوم وارد ادبیات این حوزه نیز شده است. بنابراین پژوهشگران به دنبال آن هستند که با بهره گیری از مفهوم تاب آوری، به چارچوب نظری ای دست یابند که منظر را در مواجهه با آشوب های پویای محیطی تاب آور کند. با این حال با بررسی جستارهایی که تاکنون با عنوان منظر تاب آور ارائه شده، به نظر می رسد که در پژوهش های صورت گرفته تمامی ابعاد منظر مورد توجه قرار نگرفته است. از آنجایی که تبیین ناصحیح منظر در این تعاریف منجر به عملکرد ناقص چارچوب های نظری موجود در مواجهه با بحران ها خواهد شد، این پژوهش به دنبال ارزیابی تعاریف موجود است. این جستار با ارائه تعاریف صورت گرفته در تاب آوری منظر و تعاریف بنیادین مفهوم منظر، از طریق قیاس امکان ارزیابی تعاریف را فراهم می آورد. از این رو، این نوشتار ابتدا با مرور فشرده ادبیات تاب آوری در حوزه شهر و منظر و ارائه مبانی نظری منظر و بیان صفات آن، به تشریح موضوع می پردازد. پس از آن، منظر در تعاریف تاب آوری منظر در تناظر با تعاریف بنیادین منظر قرار می گیرد و تمایزات آن به بحث گذارده می شود. نتایج این پژوهش بیانگر آن است در این تعاریف، با مغفول واقع شدن وجوه ادراکی، تنها به ابعاد عینی منظر اشاره شده و مفهوم منظر، معادل اکوسیستم های محیطی انگاشته شده است. بنابراین عبارت منظر در تعاریف موجود در حوزه تاب آوری منظر با مفهوم تعریف شده توسط صاحب نظران ادبیات منظر به لحاظ ماهوی تفاوت دارد
تدوین الگوی پیشنهادی شفافیت و شفافیت فرآیندی در مدیریت شهری؛ مطالعه موردی شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
محیط رقابتی و پویای امروز پیوسته سازمانها را با چالشها و فرصتهای مختلف روبرو میسازد. برای کسب موفقیت در چنین شرایطی، سازمانها نیازمند چابکی هرچه بیشتر هستند و لازمه چابکی، شناخت، تحلیل و شفافیت فرآیندهاست. به عبارتی تعریف روالی مشخص در راستای اجرای فرآیندهای کاری، از الزامات بقای یک سازمان است. بر این مبنا نحوه معرفی آن به ذینفعان، تعریف روندی مشخص در راستای پاسخگو بودن سازمان از عملکرد خود و همچنین شناسایی مشکلات کاری و علل این مشکلات باید در سرفصل برنامههای سازمانی قرار گیرد. بهبود مستمر راهکاری موثر در راستای ریشهیابی علل مشکلات سازمانی است. این تحقیق به مطالعه رویکردهای نوین شفافیت و تعاریف ارئه شده در آن و همچنین، بررسی شاخصهای تعریفشده در جهان، ایران و در بخش مدیریت شهری کلان شهر تهران بخصوص در شهرداری تهران پرداخته است. شفافیت فرآیندی به عنوان روندی در راستای مشخص کردن مرحله به مرحله عملکرد واحدهای زیر مجموعه یک سازمان از الزامات مهم برای پایداری و بقای آن مجموعه به شمار می رود. سازمان ها باید در از عملکرد خود در مقابل تک تک ذینفعان پاسخ گو باشد. روند پاسخگویی از عملکرد در شهرداری تهران در بخش منابع نیروی انسانی و مالی به وسیله نظام بودجهریزی عملیاتی و سنجش سلامت اداری، مشخص شده است. بنابراین با طراحی یک الگوی شفافیت از تلفیق این دو نظام ارزیابی میتوان مرجعیت شهرداری تهران را در شفاف سازی و پاسخگو بودن عملکرد سازمانی را اثبات نمود. آنچه از نتایج حاصل میشود، روشن شدن مسیر صرف منابع ورودی در ارائه خدمات (خروجیها) بهینه به ذینفعان مجموعه و اثبات اثر بخشی سازمان در دستیابی به روند بهبود مستمر می باشد.
خوانش نحوی تداوم و تغییر در پیکره بندی فضایی خانه های بومی شیراز، از عهد زندیه تاکنون با استفاده از داده های کمی نرم افزار «Ucl Depth Map»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
47 - 67
حوزههای تخصصی:
اغلب نظریه پردازان حوزه معماری بر این باورند که فرهنگ، یکی از عوامل موثر در طراحی خانه است. پیکره بندی فضایی خانه در یک منطقه می تواند فرهنگ ساکنان را حمایت یا مختل نماید. از این رو شکل خانه در معماری بومی، بیان درک محتوای زندگی انسان است. ضرورت این پژوهش بر اساس ابعاد زندگی خانوادگی و اجتماعی تبیین می شود. خانه های دوران زندیه و قاجاریه شیراز که بیشتر در محله سنگ سیاه واقع شده اند، جامعه آماری این تحقیق را تشکیل می دهند. تحقیق، از نوع ترکیبی است. هدف این پژوهش، خوانش سازمان فضایی خانه های بومی بافت قدیم شیراز است که با بهره گیری از نرم افزارهای نحو فضا (Space Syntax) و آنالیزهای تحلیلی گرافیکی (SPSS) صورت گرفته است. بر اساس استدلال های منطقی که از اطلاعات کمی حاصل از گراف های نمایانی خروجی نرم افزار Ucl Depth Map به دست آمد، نق اط قوت و ضعف خانه های بومی بررسی شد. با تحلیل اطلاعات به دست آمده، الگوی مناسب از لحاظ مفاهیم اجتماعی – فرهنگی که عناصر کهن در آن دخیل است، استخراج شد. با توجه به نتایج پژوهش، با ترکیب الگوی برگرفته از این تحقیق با الگ وهای سکونت مدرن، می توان برای خانه های آینده شهرهای تاریخی ایران الگوی جدیدی ارائه کرد. اهداف پژوهش خوانش سازمان فضایی خانه های بومی بافت قدیم شهر شیراز. تبیین الگویی مناسب برای مسکن معاصر بر اساس تحلیل کهن الگوهای خانه های دوره زندیه و قاجاریه شهر شیراز. سوال پژوهش فرهنگ (سکونت و اجتماعی) چگونه بر شکل گیری سازمان فضایی خانه های (زندیه و قاجاریه) شیراز اثر گذاشته است؟ نقش طراحان و برنامه ریزان معماری در عصر حاضر، برای استمرار ارزش های فرهنگی-اجتماعی محیط های بومی چیست؟ نرم افزارهای طراحی در این حیطه تا چه حد دخیل هستند؟