فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۵۲۱ تا ۵٬۵۴۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هفدهم خرداد ۱۳۹۹ شماره ۸۴
63 - 72
حوزههای تخصصی:
پدیدارشناسی از نوع هرمنوتیک، برقراری نسبت های وجودی است. اینکه این نسبت ها چگونه می تواند در مواجهه انسان با جهان برقرار شود، از مهم ترین دغدغه های فلاسفه مختلف از جمله هایدگر، فیلسوف مشهور آلمانی است. این پژوهش در نظر دارد تا تفسیری از پدیدارشناسی ارائه دهد که بتواند در فرآیند طراحی، قابل تعمق و اجرا باشد. در این راستا، بعد از توصیف کامل پدیدارشناسی هرمنوتیک (که به طور خاص با اندیشه های هایدگر قابل شناسایی است)، پنج گام مشخص از آن استخراج شده که شامل زمانمندی، برقراری رابطه معنادار با ساحت های سه گانه زمان، برقراری شبکه نسبت های وجودی بین انسان و محصول، برقراری رابطه هرمنوتیک، و آشکارگی است. سپس به روش مطالعه موردی، سه محصول نمونه، برای تفسیر گام های استخراج شده از این رویکرد، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در ادامه با ارائه یک مدل، ارتباط بین رویکرد پدیدارشناسی با فرآیند طراحی، طریقه بکاربستن آن و همچنین قابلیت تعمیم پذیری آن در این فرآیند، نشان داده شده که ساحت های سه گانه زمان (بودگی، حضور و آیندگی) هسته مرکزی آن را تشکیل می دهند. در انتها محصول دیگری برای آزمون مدل ارائه شده، مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این مقاله روشن می کند که نه تنها می توان در طراحی محصول به شیوه پدیدارشناسانه عمل کرد و از آن بهره گرفت، بلکه مطالعات موردی نشان می دهد که بکارگیری این روند در طول تاریخ طراحی صنعتی توانسته است در موفقیت محصولات در ارتباط با کاربر، تاثیرگذار باشد.
تبیین جایگاه قاب در آثار نگارگری ایران و بررسی نوآورانه آن در آثار محمود فرشچیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۵
67 - 85
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین مباحث در هنرهای تجسمی قاب و رابطه آن با اثر هنری است که بدون در نظر گرفتن آن، اجزا و عناصر داخل آن، تعریف مشخص و قابل درکی نخواهند داشت. قاب در آثار نگارگری قدیم ایران دارای هویت مستقل و کارکردهای گوناگون بوده و در دوره های مختلف تحولاتی داشته است. در میان هنرمندان نگارگر معاصر نیز محمود فرشچیان از قاب و کارکردهای متنوع آن غافل نبوده و از آن به شیوه های گوناگونی بهره برده است. هدف از تحقیق پیش رو شناسایی و تبیین جایگاه قاب در آثار نگارگری قدیم ایران و تداوم سنت و نوآوری آن در آثار فرشچیان در این زمینه است. مقاله در پی پاسخ به این دو پرسش است که: قاب در آثار نگارگری قدیم ایران چه ویژگی و کاربردی داشته است؟ و کاربرد قاب در آثار فرشچیان و نوآوری های وی در این زمینه چگونه است؟ این مقاله به شیوه توصیفی_تحلیل انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای_اسنادی و با ابزار کتاب، فیش، رایانه و تصویر صورت گرفته است. در نهایت مقاله به این نتایج دست یافته که قاب در آثار نگارگری قدیم، در اشکال متنوع هندسی و انواع گوناگونی همچون قابهای بسته و باز و یا ساده و متحرک انجام شده و کارکردهایی همچون ارتباط با مضمون نگاره و نیز برقراری پیوند میان متن و حاشیه داشته است. همچنین در سیر تحول قاب در نگارگری معاصر که در این مقاله بصورت موردی آثار فرشچیان بررسی شد، معلوم گردید که وی قاب را به دو شیوه سنتی و نوآورانه استفاده نموده است. از جمله نوآوری های ایشان می توان به شکل کلی نمایش قاب، نحوه کشیدن قاب، شکل تحرک قاب و در ابداع آثاری بدون قاب اشاره نمود. قاب در آثار وی در ارتباط با مضمون نگاره متحول گشته و به شیوه های گوناگون در پیوند با حاشیه نگاره قرار دارد.
استفاده از مصالح FRP به روش NSM در مقاو م سازی لرزه ای ساختمان های بنایی تاریخی (مطالعه موردی ساختمان آموزشی شماره1 دانشگاه هنر اسلامی تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفاظت از ساختمان های بنایی دارای ارزش تاریخی و فرهنگی در مقابل بلای طبیعی زلزله، برای نسل های آینده از هر جهت لازم است. بهره گیری از روش های برگشت پذیر و نوین در مقاوم سازی ساختمان های دارای ارزش تاریخی، به نحوی که ضمن بهبود عملکرد آن حین زلزله، کمترین دخل و تصرف را در معماری و سازه ساختمان ایجاد کند، در سال های اخیر مورد توجه محققین قرار گرفته است. در مطالعه حاضر با مقاوم سازی دیوارهای مصالح بنایی با استفاده از مصالح FRP (Fiber Reinforced Polymer) و به روش NSM (Near Surface Mounted)، که از روش های نوین در عرصه مقاوم سازی ساختمان های بنایی تاریخی بوده و تاحدود زیادی ویژگی های ذکر شده را دارد، تغییر رفتار لرزه ای ساختمان قبل و بعد از مقاوم سازی مورد بررسی قرار گرفته است. برای این منظور ساختمان مورد مطالعه (ساختمان آموزشی شماره یک دانشگاه هنر اسلامی تبریز) به صورت سه بعدی و به روش قاب معادل در نرم افزار 3Muri مدلسازی گردید. برای ارزیابی رفتار لرزه ای ساختمان و همچنین تأثیر روش مقاوم سازی در این رفتار، از شاخص ایمنی تعریف شده در " راهنمایی ارزیابی و کاهش خطر لرزه ای بناهای تاریخی میراث فرهنگی" کشور ایتالیا استفاده شده است. شاخص انتخاب شده تابعی از مقاومت برشی ساختمان، لرزه خیزی منطقه، نوع خاک و سطح عملکرد مورد نظر می باشد. محاسبه شاخص ایمنی برای سطوح عملکردی مورد نظر و بر اساس نتایج حاصل از تحلیل بار افزون، توسط نرم افزار 3Muri صورت گرفته است. نتایج حاصل از ارزیابی ساختمان نشان داد که تقویت دیوارهای باربر ساختمان به روش NSM به همراه اضافه کردن دیوارهای بنایی مسلح جدید، موجب افزایش قابل توجه مقاومت لرزه ای آن می شود. به طوری که میزان شاخص ایمنی در بعضی موارد مخصوصاٌ راستای عرضی (ضعیف تر) ساختمان 7/1 تا 6 برابر می شود. نتایج حاصل در مطالعه حاضر صرفاً بر اساس مدلسازی عددی بوده و تنها از یک شاخص برای ارزیابی رفتار لرزه ای ساختمان استفاده شده؛ بنابراین نیاز است که در این زمینه کارهای تئوری و آزمایشگاهی بیشتری انجام گیرد.
طراحی جواهر براساس شخصیت های زن در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
33 - 44
حوزههای تخصصی:
به دلیل ورود الگوهای بیگانه در بازار جواهرات (زیورآلات)، نیاز به تولید آثاری است که دارای بار فرهنگی بوده و نیز بر هویت زن ایرانی تأکید کند. انتخاب «شاهنامه فردوسی» می تواند منبع الهام مناسبی باشد. از بین زنان شاهنامه، «رودابه» با بیشترین توصیف انتخاب شد. این پژوهش در راستای پاسخ به این سؤال است که چگونه می توان شخصیت اسطوره ای رودابه را برای طراحی جواهرات به کار برد و از روش داستان سرایی برای طراحی جواهر استفاده کرد؟ طراحی جواهر برای زن معاصر ایرانی با بهره گیری از الگوی زن اساطیری (رودابه) در راستای معرفی این کهن الگو صورت گرفت.در روش داستان سرایی، تمرکز نه به کارکرد محصول که به پیام آن معطوف است. روند پژوهش شامل دو فاز است، نخست اسطوره پژوهی و تعریف داستان مرتبط با آن (مطالعه و بررسی زنان شاهنامه، اولویت بندی آنان و انتخاب پرکاربردترین نمونه، استخراج نمادها و تعریف داستان براساس الگوی داستان های کلاسیک) و دوم مردم نگاری و ارزیابی (شناسایی الگوهای مشترک، تدوین مود برد، تعریف چهار داستان برای کاربران و طراحی براساس داستان ها و مودبردها و در نهایت ارزیابی طرح ها توسط کاربران و انتخاب چهار طرح برتر). در ارزیابی آثار، امتیاز کاربران نشان داد که جواهرات طراحی شده می تواند حامل الگوهای اساطیری و معرف آن برای زن معاصر باشد. به نظر می رسد که استفاده مناسب از نمادها در طراحی و توجه به درک استفاده کنندگان از فرم ها، در تداعی مفهوم یک نماد اهمیت دارد و می توان با استفاده از روش داستان سرایی در جهت بهره وری از نمادهای کهن و اساطیری زنانه ایرانی برای طراحی مناسب و مطلوب زنان معاصر ایران بهره برد.
هویت بخشی به سکانس های خیابانیِ مرتبط با محلات هویتمند با تاکید بر سرمایه اجتماعی مورد پژوهی: خیابان مصطفی خمینی، قلب تاریخی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بکارگیری سرمایه اجتماعی در فرایند بهسازی خیابان های واقع در محلات سنتی، مستلزم شناخت فرآیند های شکل دهنده به سکانس ها در طول زمان است. هدف پژوهش حاضر معرفی چارچوبی جهت به کارگیری سرمایه های اجتماعی در بهسازی محیطی و نگهداری مسئولانه سکانس های مرتبط با محلات در خیابان است. پرسش پژوهش آن است که چگونه می توان نقش امروزین خیابان به عنوان عنصر جداکننده محلات را به عنصر پیوند دهنده ی آن ها تبدیل نمود؟ پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی در 3 فاز 1- تبیین چارچوب مفهومی مرتبط جهت ورود به بستر پژوهش 2- تحلیل و بحث در خصوص یافته های عینی و ذهنی و 3_ رتبه بندی راهبردهای مشارکت موثر و تحلیل کیفی داده ها را به انجام رساند. ابزار سنجش، پرسشنامه نیمه ساختار یافته و استفاده از آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار SPSS در راستای سنجش معیارها و پاسخگویی به پرسش ها بوده است. بستر پژوهش خیابان امام خمینی و محلات مجاور آن می باشد. بر اساس جمعیت جامعه آماری پژوهش، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 378 نفر محاسبه شد. شاخص های پژوهش، دعوت کنندگی، تظاهر شخصیت محله در لبه خیابان، شفافیت و عمق بخشی به لبه خیابان و احساس تعلق و رفتارهای مسئولانه محیطی می باشند. بر اساس نتایج پژوهش گویه های مرتبط با طراحی ورودی های همخوان با هویت تاریخی محلات و تداوم فعالیت های تفریحی و گردشگری در لبه و بافت درونی محلات، در جهت هویت بخشی به سکانس های خیابان از اهمیت بالاتری برخوردارند.
گذری بر نا گفته های مسجد وکیل شیراز
حوزههای تخصصی:
مطالعه عناصر شکار در دوره ساسانی با تأکید بر ظروف سیمین و صحنه شکارگاه طاق بستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع شکار به روش های گوناگون در بیشتر آثار و در تمامی ادوار تاریخی بروز یافته و تنها، مفهوم آن است که به واسطه زمان تغییر یافته است. این مفهوم در دوره ساسانی فراتر از شکار صرف است. از دوران ساسانی بخش قابل توجهی از ظروف سیمین باقی مانده است. از آنجایی که هنر ساسانی عمدتاً درباری و نمایانگر شکوه ایزدیِ پادشاهان ساسانی است، بنابراین اغلب آثار، دربردارنده موضوعاتی مرتبط با پادشاه و از جمله شکار شاهانه است. بطوری که صحنه های شکار در اغلب آثار هنری این دوره از جمله ظروف سیمین و نقش برجسته ها نیز به نمایش درآمده است . از مهمترین این نقش برجسته ها صحنه شکارگاه طاق بستان می باشد سوال این است که: چه ارتباطی بین ظروف سیمین با صحنه شکار شاهی و نقش برجسته شکارگاه طاق بستان به لحاظ عناصر صحنه و ترکیب بندی وجود دارد؟ برای یافتن پاسخ، به شیوه توصیفی – تطبیقی، به بررسی تعداد شش ظرف سیمین با مضمون شکار و مقایسه عناصر شکار بین آنها و صحنه شکارگاه طاق بستان پرداخته شده است. با مقایسه آنها می توان گفت که این عناصر تقریباً در تمام آثار مشترک اند.در طاق بستان صحنه شکار برگرفته از ترکیب بندی هایی مشابه است، با این تفاوت که عناصر مکمل صحنه زیادتر و هم زمانی نیز در آن دیده می شود.
بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
چالش اصالت اثر و محیط پیرامون آن در موزه های فضای باز (موزه میراث روستایی گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آبان ۱۳۹۹ شماره ۸۹
45 - 54
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه جایگاه و ارزش های معماری و زیستگاه های بومی و حفاظت از آنها، بیش از پیش اهمیت یافته و به همین دلیل، ایده ایجاد موزه های فضای باز در حال گسترش است. با وجود تنوع موضوعی، این موزه ها در یک نقطه اشتراک دارند و آن، انتقال سازه ها از مکان اصلی به موزه است. در این پژوهش چگونگی حفاظت از ارزش های پنهانی چون اصالت، در هنگام انتقال از مکان اولیه به موزه فضای باز، به عنوان مسئله اصلی بیان شده است و پاسخ به این پرسش که از نظر اصول حفاظت معماری، واچینی و جابه جایی اجزای خانه ها از محل اصلی و دوباره چینی آن در فضای جدید و موزه، چه تغییراتی در اصالت اثر و محیط پیرامون آن به وجود می آورد، به عنوان سؤال اصلی مطرح است. هدف پژوهش: هدف پژوهش، بررسی اصالت اثر در موزه های فضای باز و تأثیر محیط پیرامون بر اصالت روح اثر است. روش پژوهش: این مقاله به روش توصیفی- تحلیلی و با ابزار اسنادی و میدانی و تجربیات حاصل از پروژه موزه میراث روستایی گیلان انجام شده و با توجه به اهمیت موضوع، مقاله ای بنیادی- کاربردی است. نتیجه گیری: دستاورد این پژوهش بیانگر آن است که اگرچه با جداسازی یک اثر معماری از اقلیم اصلی خود، اصالت روح اثر و محیط پیرامون آن مخدوش می شود، اما براساس جامع نگری برآمده از رویکرد نظریه اصالت وجود، تداوم حرکت وجودی یکپارچه اثر به سمت کمال تعقیب می شود و امکاناتی جهت حفظ و نجات کالبد اثر در مکانی دیگر و مجالی برای آشنایی مردم با معماری، آداب و رسوم و دانش نانوشته معماری و اطلاعات مادی و معنوی آن ایجاد می شود و بدین ترتیب تغییر مواد و مصالح و حتی تغییر کاربری و بستر مکانی اثر را توجیه می نماید.
همگرایی معماری ایرانی با هنر نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هفدهم آذر ۱۳۹۹ شماره ۹۰
81 - 92
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: یکی از راه های فهم و احیای اصول موجود در معماری ایرانی-اسلامی، رجوع به نگارگری است. برای فهم این نگارگری ها، باید ویژگی های آنها را شناخت و به شیوه بیانی، به اصول حاکم در آن و تصویرکردن معماری دست پیدا کرد. بررسی چگونگی خلق فضا و استفاده از اصول معماری ایران در آثار هنرمند ایرانی، به درک هرچه بهتر نگارگری ایران کمک می کند . علاوه بر آن، عدم وجود روشی منسجم و نظام مند برای شیوه بیان و فهم تصاویر نگاره ها، که از آنها به عنوان اسناد تاریخی معماری اسلامی یاد شده است، لزوم شناساندن این دو هنر را بر یکدیگر بیش از پیش ایجاب می کند .پرسش تحقیق: با بررسی نقش نگاری از معماری ایران در نگاره های مینیاتور سنتی و تطبیق با آثار تاریخی هم دوره، به چه اصول و نکاتی می توان پی برد؟هدف پژوهش: هدف از بررسی تطبیقی مفاهیم بنیادی معماری ایرانی با هنر نگارگری، یافتن پرکاربردترین اصول و مفاهیمِ معماری ایرانی تجلی یافته در فضای نگاره هاست. روش تحقیق: روش پژوهش مقاله حاضر دارای ماهیت نظری-کاربردی است و از نظر اهداف نیز از نوع کیفی با رویکرد تطبیقی است. همچنین منابع از روش کتابخانه ای گردآوری شده و با استفاده از تحلیل کیفی و تحلیل گرافیکی، تجزیه و تحلیل شده اند.نتیجه گیری: یافته های تحقیق نشان می دهد نگارگران ایرانی با پیروی کامل از اصول موجود در معماری ایرانی و به صورت آگاهانه، با استفاده از تمهیداتی، آنها را به تصویر کشیده اند که نشان دهنده همگرایی و انطباق با اصول موجود در معماری سنتی است. درپی آن با اثبات همگرا بودن اصول موجود در هنر نگارگری با اصول معماری ایرانی، مشخص شد اصول رایج موجود در مفهوم سیر از کثرت در وحدت، که از مفاهیم پایه در معماری اسلامی ایران است، بیشترین تجلی را در خلق فضای نگاره داشته است.
بازتاب نمودهای فرهنگی در نظام ساختاری و نقوش پوشاک مردان جامعه عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره تابستان ۱۳۹۹ شماره ۵۴
95 - 109
حوزههای تخصصی:
پوشاک با توجه به جنبه حفاظتی اش یکی از اساسی ترین نیاز های بشر محسوب می گردد، اما علی رغم این هدف مشترک در میان جوامع گوناگون راهکار های مشترک در شکل دهی به آن صورت نگرفته است و نمی توان دو جامعه ای را یافت که از این منظر نظام مشابهی را پیروی نمایند. در این میان پوشاک عشایری به عنوان نمونه ای از هنر قومی، دارای نظام ساختاری و نقوش منحصر به فردی است که پایداری خود را بعد از گذر سالیان متمادی حفظ نموده است و امکان مطالعه در لایه های پنهان آن را میسر می سازد. بنابراین شناسایی چگونگی بازتاب فرهنگ در نظام ساختاری، شکل و نقش پوشاک عشایری مساله اصلی تحقیق حاضر است. از این رو با هدف شناسایی رابطه بین اعتقادهای دینی- مذهبی با نظام ساختاری پوشاک و بازتاب مؤلفه های فرهنگی- تجسمی در قالب نقوش پوشاک، سوال اصلی مطرح شده این بود که فرهنگ چه نقشی در شکل دهی به ساختار، نقش و رنگ پوشاک عشایری دارد؟ در این تحقیق از روش انسان شناسی کارکردگرا با هدفی کاربردی و ماهیت توصیفی-تحلیلی استفاده شد و اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و روش میدانی با ابزار های اصلی فیش برداری و مشاهده مشارکتی کسب گردید. تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش بر حسب رویکرد کیفی اتخاذ شده مبتنی بر تحلیل یافته های متنی، تصویری و اسنادی است که تحلیل محتوای مربوط به سه بخش سرپوش، پاپوش و تن پوش مردان بختیاری به عنوان نمونه مورد مطالعه از زوایای رنگ، شکل و نقش مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که شکل گیری پوشاک مردان بختیاری ریشه در اعتقاد های مذهبی و اسطوره ای آنها دارد و در میان آنها نشانه هایی از آیین های مهرپرستی و و زرتشتی همچنان پابرجاست. در نهایت طراحی هماهنگ با شیوه زندگی عشایری، ارتباط نظام ساختاری پوشاک با عقاید مذهبی و جایگاه ماورایی آن از مهم ترین دلایل پایداری شکل و نقش پوشاک مردان بختیاری است.
نمادشناسی گل سرخ با تأکید بر فرهنگ و هنر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال هشتم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۹
37 - 46
حوزههای تخصصی:
در میان گل ها، گل سرخ، گل سوری، گل گلاب و یا گل محمدی بیشتر مورد توجه ایرانیان بوده است و گلاب از زمان های قدیم شناخته شده و در مراسم مذهبی، مصارف پزشکی و در جشن ها و عزاداری ها از گذشته تاکنون به کار می رفته است. هدف این پژوهش ضمن مطالعه مفاهیم نمادین گل سرخ در فرهنگ ایران و دیگر اقوام، آن است که دریابد آیا گل سرخ و مشتقات آن همان گونه که در شعر و ادب پارسی موج می زند، در نسخ خطی مصور و آثار هنری ایران زمین نیز با تکیه بر مفاهیم نمادین و یا مصارف آن مشاهده می شود؟ این پژوهش کیفی و بنیادین با اتکا به روش تحلیلی- توصیفی انجام شده و اطلاعات آن به شیوه مطالعه کتابخانه ای و الکترونیکی گردآوری شده است. خلاف قدمت دیرینه گل سرخ و فرآورده عمده آن یعنی گلاب در ایران و استفاده از بخش های مختلف این گیاه در آشپزی، طب و مراسم مختلف، با وجود گلابدان های برجای مانده از ادوار پیشین و اهمیت گل سرخ، محمدی و گلاب در منابع مکتوب ادب پارسی، پژوهش حاضر با نقوش و نسخ مصور اندکی با محوریت گل سرخ و گلاب گیری و کاربردهای آن روبرو شد. اگرچه این نقش مایه در دوره قاجار با تأکید بر جنبه تزئینی به وفور یافت می شود. نتیجه حاصل از این پژوهش نشان داد گل سرخ در بستر فرهنگ های مورد بررسی نمادی است با ویژگی های مشترک چون: عشق و زیبایی، کمال جمال الهی، عرفان، نور، تطهیر، امر لایتناهی.
ساختار فرهنگی، هنری و اقتصادی خانقاه ها در فرآیند رشد مریدان صوفیه ایلخانان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
317 - 335
حوزههای تخصصی:
خانقاه به عنوان مرکز عرفان و تصوف ایرانی و اسلامی و بنایی مقدس، با کارکردهای گوناگون اجتماعی، فرهنگی، هنری، اقتصادی و سیاسی، به نوعی بازنمایی فرهنگ و تمدن ایرانی است. عصر ایلخانی به عنوان دوره ی گسترش تصوف و خانقاه سازی شناخته می شود. در این برهه خانقاه ها، مأمنی اجتماعی و فرهنگی و مکانی مقدس قلمداد می شدند که جای مدارس را گرفته و علاوه بر زهد و عبادت، برنامه های دیگری در آنها انجام می شد. در این مقاله تلاش شده است که از میان عوامل متعدد تأثیرگذار در پیدایش و رشد تصوف و خانقاه ها در دوره ایلخانان به مهم ترین آنها اشاره شود. در واقع پژوهش مذکور، تأثیر عوامل کلیدی در فرآیند گسترش صوفیان در دوره ی ایلخانان را بررسی می کند. از آنجا که نمی توان از نقش تصوف در دوره ی ایلخانان بر بناهای خانقاه های این دوره صرف نظر نمود؛ مطالعه ی معماری خانقاه ها، به منظور بررسی عوامل گسترش تصوف ایلخانی قابل توجه است، چرا که با مطالعه عوامل فرهنگی و هنری بناهای خانقاه ها می توان با ساختار آن در این برهه آشنا شد. روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به شیوه ی مطالعه ی منابع کتابخانه ای است و برای بررسی نقش بناهای خانقاهی در گسترش تصوف در دوره ی ایلخانان، به مطالعه عوامل فرهنگی و هنری بناهای خانقاه ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد معماری خانقاه ها و ساختار هنری آنها، ارتباط تنگاتنگی با اندیشه های عرفانی و صوفیانه داشته است و بررسی ساختار هنری و عناصر نمادین خانقاه نمایان گرِ ارتباط مستقیم آن با گسترش عرفان و تصوف در دوره ایلخانان است. در هنر معماری اسلامی، بسیاری از نمادپردازی ها منشاء عرفان و تصوف بوده است. رخداد های فرهنگی و هنری خانقاه ها در رشد مریدان صوفیه در دوره ایلخانان مؤثر بوده و رواج تصوف در این دوره، پیوندی میان عرفان و تصوف و هنر دوره ی ایلخانی ایجاد کرد. اهداف پژوهش: بررسی تأثیر مهم ترین عوامل در پیدایش و رشد تصوف و خانقاه ها در دوره ایلخانان. مطالعه معماری خانقاه ها و بررسی تأثیر آن در گسترش تصوف ایلخانی. سؤالات پژوهش: معماری خانقاه ها و ساختار هنری آنها چه ارتباطی با اندیشه های عرفانی و صوفیانه داشته است؟ بناهای خانقاهی چه تأثیری در گسترش تصوف در دوره ی ایلخانان گذاشته است؟
مولفه های مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی سازمان میراث فرهنگی صنایع دستی گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
75 - 99
حوزههای تخصصی:
امروزه منابع انسانی، سرمایه اصلی سازمان ها محسوب می شوند. در این میان، مدیریت می تواند نقش تعیین کننده ای در افزایش کارایی منابع انسانی داشته باشد. سازمان میراث فرهنگی یکی از سازمان هایی است که با هدف صیانت از داشته های فرهنگی و مدیریتِ گردشگری ایجاد شده است. مسئله ای که اینجا مطرح می گردد تبیین رابطه کارآمدی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با منابع انسانی و مدیریت آن است. در راستای حل این مسئله از روش کمی و کیفی به صورت توأمان استفاده شده است. با توجه به موضوعپژوهش، روش پژوهش به کار رفته از حیث محیط کتابخانه ای-میدانی، از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان گردآوری داده مقطعی، از نظر روش اجرای پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نوع همبستگی و علی می باشد. جامعه آماری از میان خبرگان دانشگاهی و مسئولین و کلیه کارکنان سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری انتخاب شده است. روایی پرسشنامه محقق ساخته نیز از طریق روایی صوری، محتوا و سازه و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی تایید شد. در بخش کیفی کدگذاری نتایج مصاحبه با استفاده از نرم افزار(MAXQDA)انجام شد و در بخش کمی نیز از آمار توصیفی و استنباطی(مدل سازی معادلات ساختاری،آزمون فریدمن) استفاده شد. نتایج نشان داد که الگوی سیستمی مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، دارای سه بعد ورودی، فرآیندی و خروجی می باشد. بعد ورودی دارای دو مؤلفه انگیزش کارکنان و وجدان کاری می باشد و بعد فرآیندی نیز دارای سه مؤلفه حفظ و نگهداری کارکنان، آموزش و مدیریت استعداد می باشد. بعد سوم الگوی سیستمی نیز شامل بهره وری منابع انسانی می باشد. اهداف پژوهش: 1.شناسایی ابعاد و مؤلفه های الگوی سیستمی مدیریت منابع انسانی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. 2.تعیین برازش سیستمی مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری. سؤالات پژوهش 1.ابعاد و مؤلفه های کارآمدی منابع انسانی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کدامند؟ 2. چه الگوی سیستمی می توان برای مدیریت منابع انسانی با رویکرد کارآمدی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری ارائه کرد؟
مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی در حکایت قلعه ذات الصُور یا دژ هوش ربا برگرفته از مثنوی معنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
160 - 176
حوزههای تخصصی:
زیبایی از مهم ترین مفاهیمی است که از دیرباز در حوزه ی فلسفه و عرفان مورد توجه و مطالعه واقع شده است. یکی از برجسته ترین متون ادبی و عرفانی که می توان برای شناختِ حقیقت زیبایی به آن رجوع کرد، مثنوی معنوی است که مهم ترین مبانی زیبایی شناسی را در قالب دقیق ترین تمثیلات تبیین برساخته است. در این اثر، حکایات متعددی وجود دارد که هر کدام به نوعی نمونه روشنی از زیبایی هنری محسوب می شوند. در این میان، حکایت قلعه ذات الصور، یکی از مشهورترین حکایات این اثر است. مسأله ای که می توان اینجا مطرح کرد جایگاه مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی در این حکایت است. این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های کتابخانه ای، به بررسی این مسأله پرداخته است. یافته های پژوهش حاکی از این است که داستان قلعه ی ذات الصور یا دژ هوش ربا از داستان های بسیار عمیق و غامض مثنوی است که دریایی از معانی بلند و ملکوتی را در خود دارد. قلعه ی ذات الصور، جهان تجلیات الهی و جلوه گاه صور نورانی و مثالی در قوالب محسوس و مشهود است. این نقوش متعدد و زیبا می تواند از یک سو حجاب و مانع درک حقیقت شوند و سالک را در همین مرحله صورت های محسوس و زیبایی های عاریتی محدود و متوقف سازند و او را گرفتار سازند و هم می تواند خود به اعتبار مرات و آیت بودندشان دلالت بر زیبایی های حقیقی باشند و موجبات رهایی و رستگاری انسان را فراهم آورند. درک و رؤیت زیبایی حقیقی تنها از طریق رسیدن به معرفت نفس و با چشم سِر ممکن است. چراکه آدمی از طریق حواس ظاهری، تنها عالم محسوسات را درک می کند و از طریق حواس باطنی به دریای حقایق راه می یابد و آن کس که در محدوده ی محسوسات ظاهری باقی ماند درک حقیقت امور برایش غیر ممکن شود. از این رو مولانا به گذار از نقوش و زیبایی های فریبنده ظاهر تأکید می کند. اهداف پژوهش: 1. بررسی مفهوم عرفانی هنر و زیبایی در مثنوی معنوی. 2. واکاوی مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی در حکایت قلعه ذات الصور سؤالات پژوهش: 1.مفاهمیم عارفانی هنر و زیبایی چه جایگاهی در مثنوی معنوی مولوی دارد؟ 2. حکایت قلعه ذات الصور چه تأثیری در انتقال مفاهیم عرفانی هنر و زیبایی دارد؟
بازتاب اسطوره "گاوماهی" در هنر ایرانی بر اساس منابع کهن، با محوریت قالیچه تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استمرار و تداوم نقوش و تصاویر اسطوره ای در هنرهای ایرانی، نشانه بازتاب و پیوند اندیشه های مردمانی است که باورها و اعتقادات خویش را به شیوه های هنرمندانه در این آثار به تصویر کشیده اند. هدف این نوشتار، تحلیل و تبیین یکی از اندیشه های باستانی و جهان شناختی مردمان ساکن فلات ایران با عنوان گاوماهی است. لزوم و اهمیت انجام این پژوهش، آشنایی با وسعت موضوعات به کار رفته در هنر مردمان دیرین و منشاء به کارگیری نقوش و اهمیت این نقوش در گذشته و خلاء آنها در عصر حاضر است. محور اصلی پژوهش حاضر، بر تأویل و رمزگشایی پیکر فرشته یا الهه ایستاده روی گاو (در فرش گاوماهی) متمرکز گردیده است. روش تحقیق این مقاله، توصیفی- تحلیلی، با رویکرد تطبیقی و با استفاده از روش بازتاب است و شیوه جمع آوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. نتایج به دست آمده از پژوهش، مؤید تداوم بازتاب مسایل فرهنگی و اجتماعی بر آثار هنری و ارتباط موضوعی اسطوره گاوماهی در ادبیات کهن، فرهنگ عامه و هنر ایرانی تا اواخر دوره قاجار است. شخصیت زن ایستاده (دنیا) در فرش مورد بررسی، «سپندارمذ»، فرشته موکل و نگهبان زمین از طرف اهورامزدا و حامی حیوانات است که خویشاوندی نزدیکی با «مامِ مهین»1 دارد. علاوه بر آن، تصویر گاو با حیوانات درون ترکیبی2، پیکر «گاوِ یکتا آفریده» (ایوکدات)، همان گاوِ نخستین است. گردهمایی حیوانات بر پیراهن فرشته و پیکر گاو، بازسازی مجدد پیکر اولیه و ازلیِ مام مهین و گاو یکتا آفریده، در عصر آفرینش مینوی اهورامزداست.
بررسی روش های صرفه جویی انرژی در ساختمان های مسکونی سبز
حوزههای تخصصی:
روند رو به رشد جمعیت کشور در چند دهه اخیر معضلاتی در زمینه مسکن به وجود اورد که از ان به عنوان بحران مسکن یاد می شود از همین رو درطی دهه های اخیر احداث ساختمان های با کاربری مسکونی جهت کمک به حل مشکل مسکن در ایران مورد توجه قرار گرفت از طرف دیگر ضرورت توجه به امر صرفه جویی به خصوص صرفه جویی در مصرف انرژی های فسیلی باعث شده که طراحی پایدار و معماری سبز به یکی از مباحث بسیار مهم تبدیل شود . بر اساس امار موجود بیش از نصف انرژی در ساختمان ها برای گرمایش و سرمایش و معادل 10 درصد ان برای روشنایی و بقیه ان برای سایر مصارف انرژی به کار می رود . در این پژوهش که به روش تحلیلی توصیفی به صورت کتاب خانه ای می باشد ، ضمن اشنایی با ساختمان های سبز ، به بررسی مزایای و تکنولوژی و سیستم های به کار گرفته شده در راستای اهداف بهینه سازی انرژی در این ساختمان ها پرداخته می شود و ه دف از آن اس تفاده از معیاره ای معماری سبز جهت توجیه پذیر نمودن ساختمان های سبز در ایران می باشد.
بررسی تاثیر اقلیم و مولفه های تاثیرگذار آن بر کاروانسراهای سنتی کرمان
حوزههای تخصصی:
در معماری سنتی ایران توجه به مسائل اقلیمی حائز اهمیت بوده است و بر کالبد بنا تأثیر بسزایی داشته است. حاشیه جنوب شرق ایران دارای اقلیم گرم و خشک است و توجه به مؤلفه های اقلیمی در فرآیند طراحی کاروانسرا در این منطقه، می تواند به بالا بردن سطح آسایش ساختمان کمک کند. در همین راستا، در این پژوهش چند نمونه کاروانسرا سنتی شهر کرمان مورد بررسی قرار گرفته و الگوها و مفاهیم، رویکردها و نظریه ها، ساختار و نحوه شکل گیری، انتظامات فضایی با رویکرد اقلیمی بناها تحلیل شده اند. روش تحقیق حاضر توصیفی-تحلیلی است و مطالعات آن به روش کتابخانه ای گردآوری شده است. هدف این پژوهش، استخراج الگوهای اقلیمی از فضاهای عمومی سنتی با تطابق ویژگی های مؤلفه اقلیمی در شهر کرمان با ویژگی های فضاهای عملکردی داخلی کاروانسراهای سنتی است و در پی پاسخ به این سؤال است که این الگوها تا چه حد متناسب و متأثر از اقلیم هستند. تطابق الگوهای به دست آمده از نمونه های کاروانسراهای سنتی مورد بررسی با مؤلفه اقلیم منطقه نشان می دهد که مشخصه های فضاهای زیستی در نمونه های مورد مطالعه از ویژگی های اقلیمی شهر کرمان پیروی می کند و به اهداف اقلیمی در منطقه گرم و خشک پاسخ می دهند.
رویکرد اصالت الوجودی به هویت سیمای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۲
38 - 45
حوزههای تخصصی:
تفاوت کالبد امروز و دیروز شهر ایرانی و هزارچهره بودن سیمای شهری امروز، نزد برخی از منتقدان معماری و شهرسازی به بی هویتی یا بحران هویت تعبیر می شود. در این میان، ازمیان رفتن کالبد شهرهای سنتی و به وجودآمدن تفاوت زیاد در سیمای شهری ازنظر فرم، مصالح و رنگ بناها در مقایسه با گذشته دلیل موجه ازدست رفتن هویت ارزیابی می شود. گویی که اثبات هویتمندی سیمای یک شهر منوط به حفظ نشانه های کالبدی گذشته است و دگرگونی و تغییر کالبدی با حفظ تشخص یا هویت سازگار نیست، تا جایی که از آن به بحران یاد می شود و مدیریت شهری را به صرف هزینه های فراوان برای احیای هویت ازدست رفته یا دچار بحران وامی دارد. پرسش این مقاله چرایی این برداشت نزد متخصصان و متولیان سیمای شهری در لایه فلسفی است. این تحقیق کیفی با رجوع به شرح نظرات ملاصدرا در منابع مکتوب و نتیجه گیری از طریق استدلال عقلی و فلسفی به پاسخ می پردازد. ابداع فلسفی ملاصدرا یعنی «اصالت وجود» در مقابل «اصالت ماهیت» نشان می دهد که هویت، امری از سنخ وجود است. تبیین حرکت در جوهر شی به معنای نفی ثبات و ایستایی و اثبات سیالیت و پویایی در «هویت» است. یعنی برای هویتمندی سیمای شهری به جای تکیه بر شاخصه های ماهیت از قبیل شکل، رنگ و مصالح معین و ثابت، باید به دنبال صفات وجودی مثل انسان واری، نظم و حق مداری بود که در تحولات زمان مندِ کالبد شهر ملازم آن بوده اند. به همین ترتیب بحران هویت را باید در فقدان صفاتی از قبیل تکثر و نظم و تحمیل ثبات و ایستایی به آن جستجو کرد. ازهمین رو راه حل های این رویکرد در مقابل رویکرد اصالت ماهیت، غیرکالبدی و در واقع، معرفتی است. از این منظر طرح های ساماندهی کالبد که با توجیه هویتی به دنبال بازگرداندن و تکرار شکل، مصالح و رنگ های گذشته به آن هستند، مبنای مستحکمی ندارند.
ارزیابی تاثیرات کاربری های محرک شهری بر باززنده سازی بافت های تاریخی با رویکرد پویایی (مقایسه تطبیقی بافت های مرکزی، عامری و خرمکوشک اهواز)
منبع:
هویت محیط دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۲
71-89
حوزههای تخصصی:
امروزه مسئله بافت های تاریخی از جمله مسائل مهم در حوزه های شهرسازی و معماری می باشد. یکی از عوامل تاثیر گذار بر باززنده سازی این بافت ها وجود کاربری های محرک هستند که در توسعه و پویایی بافت های تاریخی بسیار تاثیر گذار می باشند. هدف این پژوهش ارزیابی تاثیر کاربری های محرک بر باززنده سازی بافت های تاریخی، مرکزی، عامری و خرمکوشک واقع در شهر اهواز است. عوامل و معیارهای تاثیر گذار کاربری های محرک بر باززنده سازی و پویایی این بافت های تاریخی چیست؟ به عنوان سوال اصلی پژوهش مطرح شده است. با توجه به مقایسه تطبیقی سه بافت تاریخی مرکزی، عامری و خرمکوشک روش تحقیق این پژوهش بصورت توصیفی و تحلیلی و یافته های بدست آمده از طریق مدل ahp و با استفاده نرم افزار expert choice انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد بافت مرکزی با میانگین وزنی 691/0، در رتبه نخست، عامری با میانگین وزنی 209/0 و خرمکوشک با میانگین وزنی 100/0 در رتبه های دوم و سوم قرار گرفتند. همچنین با توجه به ارزیابی صورت گرفته، معیارهای اجتماعی با میانگین وزنی 459/0، اقتصادی با میانگین وزنی 285/0، کالبدی با میانگین وزنی 137 /0 و زیست محیطی با میانگین وزنی 119/0، بر تاثیر گذاری کاربری های محرک بر پویایی و باززنده سازی این سه بافت موثر هستند.