مطالب مرتبط با کلیدواژه

زاها حدید


۱.

تاثیر هندسه سوپرماتیست بر الگوهای معماری زاها حدید

کلیدواژه‌ها: مالویچ سوپرماتیسم زاها حدید معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۸ تعداد دانلود : ۹۵۷
والاگرایی، ساختارگری ناب یا سوپرماتیسم جنبش هنری است که در سال 1913 توسط کازیمیر مالویچ در روسیه پایه گذاری شد. اوتابلو مربع سیاه را نقاشی کرد که بعد ها به یک اثر هنری شگفت انگیز و تکان دهنده تبدیل شد و آغازی بود برای یک فرهنگ تصویری و سبک جدید به نام سوپرماتیسم. عناصر اصلی در این شیوه که منشعب از کوبیسم است عبارت اند ازچهارگوش، سه گوش، دایره وصلیب. همچنین رنگ های به کار رفته در این سبک رنک هایی یک دست با استفاده از سیاه و سفید هستند. حدید یکی از معماران مشهور عصر حاضر بود که برای درک فرم های معماری وفضایی جدید و خلاقانه کمک کرد. زاها حدید اندیشه اروپایی نداشت ودر مصاحبه ای میگوید: «من هرگز آثار و کتاب های دریدا را نخوانده ام، اگر چه به سخنرانی های او گوش کرده ام». این مقاله به بررسی رابطه میان آثار زاها حدید معمار بغدادی الاصل و هنرمندان سبک سوپر ماتیست روسیه میپردازد. فرم های طراحی دست آزاد این معمارقرابت بسیاری به آثار آوانگارد دوران اولیه انقلاب روسیه دارد. آثاری که نود سال پیش در اوج احساسات انقلابی روسیه طراحی شد ولی به وسیله سیستم دولتی، غیرانقلابی تلقی گشت و به مدت پنجاه سال هیچکس در جهان این آثار را ندید. همچنین مطالعه تطبیقی بر روی آثار حدید با هدف شناسایی ویژگی های هر الگو انجام شد. این امر نشان میدهد که حدید اغلب در قالب پنج الگو در رابطه با مفاهیم شکل پروژه ها و ویژگی غالب پیکربندی بیرونی پروژه ها کار میکند. آثار معماری حدید که به صورت زمان بندی شده مرتب شده اند عبارت اند از: الگوهای سوپرماتیسم ، توپوگرافی، سیال، ارگانیک و شکل های پارامتریک .
۲.

مطالعه تطبیقی بنیان های فرمیک دوران پسامدرن؛ نمونه موردی: پیتر آیزنمن و زاها حدید

کلیدواژه‌ها: بنیان فرمیک پیتر آیزنمن زاها حدید پست مدرن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۹ تعداد دانلود : ۲۷۶
یکی از مفاهیم مهم در معماری، فرم است. مطالعه تاریخ معماری بیانگر آن است که فرم، در طول تاریخ معانی گوناگونی داشته است. مفهوم فرم در دوران مدرن و بعد از آن حاصل اندیشه نظری چندین نظریه پرداز و معمار است. این پژوهش به دنبال پاسخ برای این سوال است که چگونه می توان بنیان های فرمیک دوران معاصر را شناخت و از آن ها بهره برد. این پژوهش با رویکردی تطبیقی بنیان های فرمیک را در دوران پست مدرن مورد مطالعه قرار خواهد داد و به تحلیل محتوای کیفی دو سامانه فکری«پیتر آیزنمن» و «زاها حدید»، می پردازد و هدف آن دستیابی به شباهت ها و تفاوت های این دو سامانه است. با بررسی این دو سامانه مشخص گردید ابتدا فرم های هندسی خالص نقش ویژه تری در طراحی داشته اند که آیزنمن همین را ادامه می دهد و تغییرات کمی را در همین هندسه های خالص اعمال می کند اما زاها حدید از بنیان های دیگری همچون توپوگرافی، ارگانیک و فرم سیال معماری خود را جدا می کند.
۳.

مطالعه تطبیقی آثار لوکوربوزیه و زاها حدید براساس نظریه واگرا و همگرا گیلفورد در طراحی معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تفکر همگرا تفکر واگرا لوکوربوزیه زاها حدید گیلفورد طراحی معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲ تعداد دانلود : ۳
در برخی از آثار به جای مانده ی معماری، رویکردی طولی و در برخی دیگر رویکردی عرضی مشاهده می شود. در رویکرد طولی معماران آثار خود را با تفاوت و تمایز قابل توجه بوجود آورده اند؛ اما معماران گروه دوم با توجه به تنوع آثار، تفاوت و تمایز چشمگیری در تولید آثار خود نداشته اند. گسترش حوزه تفکر معماری از طریق بسط نظریه تفکر خلاق (تفکر واگرا و همگرا) گیلفورد و همچنین افزایش امکان تصمیم گیری در تولید معماری تأثیرگذار، هدف های اصلی این تحقیق هستند. رسیدن به هدف های تعیین شده در درجه نخست مستلزم اثبات این فرضیه است که خلاقیت معماری در فرآیند تولید اثر، با گرایش حداکثری توسط یکی از دو روش تفکر خلاق پیوسته یا گسسته به ترتیب در طول و عرض فرآیند تفکر خلاق روی می دهد. روش تحقیق بر اساس هدف، بنیادی، و براساس یافته ها، توصیفی- پیمایشی است. برای اثبات فرضیه، پنج بنا از آثار لوکوربوزیه و زاها حدید تحت معیارهای اصلی فرم و شکل با هم تطبیق داده شده اند. بررسی ها نشان می دهند که نظریه تفکر خلاق قابل تغییر و تبدیل در عرصه ی معماری با تفکیک تفکر واگرا و همگرا است. بنابراین در خلاقیت گسسته مبتنی بر تفکر واگرا، طراح تأمل چندانی برای تکرار محصول بوجود آمده ندارد و به زودی از آن جدا شده و به خلق محصولی دیگر همت می گمارد؛ به طوری که محصول جدید در تفاوت و تمایزی قابل توجه نسبت به محصول قبلی شکل می گیرد. در حالی که در خلاقیت پیوسته مبتنی بر تفکر همگرا، نوعی از هیجانات ذهنی روی می دهد؛ که متعاقب آن طراح به نکات جدید و قابل ارایه دست می یابد. در این نوع از خلاقیت، هسته ی اصلی تفکر به صورت ثابت در همه منظرها به روشنی خود را نشان می دهد؛ در حالی که مناظر بطور محسوس اما تلویحی با یکدیگر تفاوت دارند. تحقیق تمایز و تفوق حداکثری تفکر واگرا (خلاقیت گسسته) در آثار لوکوربوزیه را بر تفکر همگرا (خلاقیت پیوسته) در آثار زاها حدید آشکار می کند.