فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۹۴۱ تا ۴٬۹۶۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
16-2
حوزههای تخصصی:
کرمان یکی از شهرهای کهن و تاریخی ایران است که میراث دار بخشی از آثار مهم و برجسته معماری، به ویژه در منطقه جنوب شرقی ایران است. از میان آنها بنای گنبددار موسوم به «گنبد جبلیه یا جبل سنگ»، در قسمت شرقی شهر در کنار کوه صاحب الزمان، دلیل ویژگی های خاص خود، نظیر شکل و فرم هشت ضلعی و استفاده از سنگ همواره مورد توجه محققان بوده است. به علاوه، ابعاد و تناسبات خاص آن همواره این بنا را تبدیل به اثری شاخص کرده، به ویژه اینکه پیشینه و کارکرد آن در نزد پژوهشگران نیز دارای ابهام بوده است. تاکنون مطالب مختلفی درمورد تاریخ و معماری گنبد جبلیه منتشر شده، ولی در این مطالعه اولاً با بررسی مجدد معماری این بنا، ویژگی های خاص آن تشریح و عملکرد اصلی آن روشن شده است. ثانیاً با بازنگری همه شواهد و اطلاعات تاریخی، نظرات قبلی درباره تاریخ ساخت آن مورد مداقه قرار گرفته و محدوده زمانی جدیدی را برای احداث آن بیان کرده است. به علاوه به بررسی و ارزیابی نقش و تأثیر این بنا در شکل گیری بناهای هشت ضلعی، به عنوان گونه جدید و مستقل در معماری تدفینی پرداخته است. روش این مطالعه بر پایه انجام مطالعات توصیفی- تحلیلی، بازدید میدانی و نیز بهره گیری از مطالعات تطبیقی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که اولاً این بنا با هدف برپایی بنایی یادمانی و با کارکردی آرامگاهی ساخته شده است. ثانیاً ساخت آن احتمالاً در سال های آخر قرن ۴ ق/۱۰ م در کرمان رخ داده است. ثالثاً شکل هشت ضلعی و ویژگی های بیرونی آن الهام بخش ساخت بناهای هشت ضلعی و کثیرالاضلاع با عملکردی مشابه در تاریخ معماری ایران است .
مروری بر جایگاه گرماسنجی مادون قرمز در حفاظت و مرمت بناهای تاریخی به عنوان روشی غیرمخرب و کاربرد آن در صنعت ساختمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
259-234
حوزههای تخصصی:
آزمایش های غیرمخرب از جمله روش های غیرتهاجمی و غیرتماسی هستند که بدون ایجاد آسیب در سازه ها این امکان را فراهم می کنند تا از صحت عملکرد سازه مطمئن شویم؛ بنابراین چون روش های غیرمخرب به اجزای سازه صدمه ای وارد نمی کنند، باعث صرفه جویی در وقت و هزینه نیز می شوند. از طرفی ابنیه تاریخی نیز در طی زمان در معرض آسیب های متعدد قرار گرفته و حتی پس از اقدامات حفاظتی نیز نیازمند پایش و کنترل مداوم هستند؛ از این رو با بهره گیری از روش های غیرمخرب می توان بناهای تاریخی را حفظ نموده و از سلامت آنها نیز اطمینان پیدا کرد. گرماسنجی مادون قرمز ۱ یکی از روش های غیرمخرب است که با تهیه تصاویر حرارتی (ترموگرام) به وسیله دوربین های حرارتی امکان ارزیابی ابنیه تاریخی و سازه های متعدد را بدون آسیب به اجزای سازه و در کوتاه ترین زمان فراهم می کند. این پژوهش به صورت مروری و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بررسی ۴۱ مقاله در حوزه گرماسنجی مادون قرمز انجام شده است. همچنین در این مقاله روش گرماسنجی مادون قرمز، انواع و کاربرد آن در ابنیه تاریخی و صنعت ساختمان معرفی شده است. بررسی مطالب و مثال های ذکر شده نشان می دهد که می توان از این روش برای مشخص نمودن الگوی ترک در ابنیه، تشخیص آسیب در بخش های داخلی و خارجی ساختمان، بررسی محل اتلاف انرژی در بنا، ارزیابی آسیب های ایجاده شده در محل بازشوها، مشخص نمودن بافت مصالح و همچنین محل بازشوها و فضاهای خالی پنهان در زیر تزیینات و اندودها، تعیین محل نشت آب و هوا، تحلیل توزیع دما در ساختمان، شناسایی محل آسیب در عایق ها و لوله کشی های تأسیسات استفاده کرد. همچنین می توان تمایز بین بخش های مرمت شده جدید و بخش های از پیش موجود را با کمک حرارت سنجی سطوح و براساس خصوصیات متفاوت حرارتی مصالح تشخیص داد.
مطالعات تطبیقی گونه شناسی معماری، الگوهای آرایه ای و گاه نگاری مسجد جامع قدیم (مسجد عتیق) در مجموعه شیخ احمد جام، با رویکرد باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
363-340
حوزههای تخصصی:
مجموعه آرامگاهی شیخ احمد جام، در زمره آثار فاخر معماری ایرانی، در طول زمان، یکی از کانون های عمده عرفان و تصوف در شرق ایران و سرزمین خراسان بوده است. این اهمیت در طول زمان مرهون الهام بخشی شیخ جام و بازماندگانش بوده که نقش مهمی در رونق بناهای آن به ویژه در قرن ۸ هجری/ سده ۱۴ و مقارن با حاکمان ایلخانی داشته اند. با وجود جایگاه تاریخی، تاکنون بسیاری از ویژگی های معمارانه در این مجموعه، در ارتباط با بزرگان عرفان ناشناخته و مغفول مانده است. از جمله این ابنیه در مزار شیخ احمد جام، مسجد جامع قدیم یا مسجد عتیق از آثار معماری قرن هشتم هجری است که بنابر متون بانی آن «خواجه رضی الدین» بوده؛ اما تاکنون بررسی های کافی در زمینه شناخت تاریخی، گونه شناسی معماری و مطالعات جامع روی این بنا صورت نگرفته است. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی الگوهای معماری و سبک شناسی مسجد جامع قدیم و مطالعه آرایه های آن و تحلیل و مقایسه تطبیقی داده ها، با بهره گیری از اسناد و شواهد قبل و بعد از مرمت و بازسازی عناصر، از دیدگاه باستان شناسی، برای شناخت الگوهای ساختاری و عملکرد این بنا در زمان ساخت و تدقیق در گاه نگاری مؤثر بوده است. این پژوهش از نظر هدف بنیادی بوده و با رویکرد توصیفی- تحلیلی و تطبیقی انجام شده و برای گردآوری داده ها نیز از روش های مطالعات کتابخانه ای، بررسی های مشاهده ای و تجزیه و تحلیل بهره گرفته شده است. نتایج مطالعات و تحقیقات با رویکرد باستان شناسی بر روی مسجد جامع قدیم، با بهره گیری از گزارش های باقی مانده و اسناد قبل و در حین مرمت اثر، حاوی نکات ارزشمند ساختاری، به لحاظ گونه شناسی و تاریخ معماری این بنا بود که نشان داد مسجد جامع با شیوه ای متفاوت از دیگر بناهای مجموعه شیخ جام و با چندین کاربرد، در ثلث نیمه اول قرن ۸ هجری/ سده ۱۴ ساخته شده و در طول زمان دچار تغییرات فضایی شده است.
نقش ساختار فضایی کالبدی شهری بافت تاریخی بندر بوشهر بر شکل گیری تعاملات اجتماعی ساکنان آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۹۴)
404-380
حوزههای تخصصی:
همان گونه که برای زندگی خصوصی نیاز به عرصه هایی با محرمیت بالا وجود دارد، برای ایجاد زندگی اجتماعی نیز، نیاز به عرصه های عمومی مناسبی است. تعاملات اجتماعی بخش مهمی از زندگی انسان است که در فضای عمومی اتفاق می افتد و کیفیت زندگی او را از بسیاری از جهات تحت تأثیر قرار می دهد. بنابر اهمیت برقراری تعاملات اجتماعی و تأثیر آن در سطح کیفیت زندگی مردم، یکی از ضروریات محققان و پژوهشگران پرداختن به این موضوع و ابعاد آن در ساختار کالبدی شهرهای امروزی است. یکی از شهرهایی که با وجود فرهنگ های متفاوت و وجود افرادی با مذاهب مختلف، از نمونه های موفق در ایجاد تعاملات پایدار اجتماعی بوده، بافت تاریخی شهر بوشهر است. این بافت با به کارگیری ظرافت های کالبدی خود، قرارگاه های مطلوب رفتاری را برای مردمان گذشته ایجاد می کرده است. هدف از این پژوهش بررسی نقش ساختار فضایی کالبدی بافت تاریخی بوشهر بر تعاملات اجتماعی شهروندان به منظور بازشناسی و واکاوی راه کارهای مؤثر در ایجاد و تقویت تعاملات اجتماعی و به کارگیری آن ها در شهرسازی و معماری امروز است. حال این سؤال مطرح است که رابطه بین کالبد شهرسازی بافت تاریخی بوشهر با تعاملات اجتماعی چگونه است؟ در این راستا نویسندگان با به کارگیری راهبرد استقرایی و به صورت کیفی، این پژوهش را صورت دادند. ساختار تحقیق در دو بخش مبانی نظری با استفاده از منابع کتابخانه ای و بخش میدانی با استفاده از تصاویر قدیمی، منابع اینترنتی معتبر و همچنین مشاهده مستقیم از بافت تاریخی بوشهر، تنظیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد ساختار کالبدی شهرسازی بوشهر در دسته بندی میدان، میدانچه و گذرها و معابر صورت گرفته است که هرکدام از این ها با ویژگی های خود به ایجاد شرایط مناسب برای ایجاد یک قرارگاه رفتاری و تعاملات اجتماعی مطلوب کمک نموده اند.
گونه شناسی موجودات عجیب در نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن6ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نسخه ی معروف عجایب المخلوقات و غرایب الموجودات (شگفتی های آفرینش) که توسط شمس الدین محمد بن محمود بن احمد طوسی (قرن 6 ه .ق) تألیف شده، شهرتی جهانی یافته است. نگار ه های موجود در این نسخه به لحاظ اینکه با محوریت موجودات عجیب تصویر شده است، مورد مناسبی برای مطالعه گونه شناسی این موجودات است. هدف از این تحقیق، ابتدا معرفی نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن 6ه.ق) و سپس دسته بندی گونه های مختلف موجودات در نگاره های این نسخه بوده است. به علت تخیل به کار گرفته شده در عناصر تصویری موجود در نسخه مورد نظر، نگاره ها دارای دقایق و ظرایف ویژه ای هستند، که آن ها را، نیازمند توجه و تحلیل دقیق کرده است. از این رو در این پژوهش، پس از معرفی نسخه و نگاره های آن، تلاش شده، براساس نوع عناصر تصویری، گونه های مختلف نگاره ها دسته بندی شده و در جدولی معرفی شوند. بر همین مبنا، این مقاله به دنبال بررسی این موضوع بوده است که آیا نگاره های این نسخه، قابلیت گونه شناسی دارند؟ و در پی پاسخ به این سؤال است: در نسخه عجایب المخلوقات طوسی (قرن6 ه.ق)، چندگونه از موجودات عجیب وجود دارد؟ روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای- اسنادی است. روش تجزیه و تحلیل آثار بر مبنای مطالعات کیفی و از حیث هدف، بنیادین است. نتایج کلی تحقیق بر این امر اذعان دارندکه تصاویر موجود در این نسخه در 6 گونه ی موجودات عجیب تقسیم بندی شده است. یافته های آن موجودات عجیب در دو شاخه ترکیبی و تلفیقی قرار می گیرند. موجودات ترکیبی دارای چهار گونه است. شامل : 1- پیکرگردانی انسانی 2- پیکرگردانی حیوانی 3- گیاهی 4- صور افلاک است که البته این دسته بندی ها خود به دسته بندی جزئی تری تقسیم شده است. همچنین موجودات تلفیقی شامل دوگونه 1- قصص قرآنی و روایات الهی 2-موجودات عجیب و غرب (تلفیقی) اژدها، سیمرغ، دیو و فرشته تقسیم بندی شده است.
بررسی تکنیک های بافندگی درمحوطه ی باستانی شهر سوخته
منبع:
رهپویه هنرهای صناعی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
45 - 59
حوزههای تخصصی:
در طول دوران باستان بافندگی به عنوان یکی از مهمترین مشاغل و به عنوان یک صنعت بزرگ فرهنگی و اجتماعی پر اهمیت، مطرح بوده است. این نوشتار که پژوهشی توصیفی و تحلیلی است و داده های کیفی آن به شیوه تحقیق کتابخانه ای جمع آوری شده، با هدف ارائه نمایی کلی از شیوه ی بافندگی عصر مفرغ در جنوب شرقی فلات ایران سامان یافته و تلاشی است در جهت پاسخ گویی به این پرسش که چه شیوه ها و تکنیک هایی در بافندگی شهر سوخته کاربرد داشته است؟ برای نیل به این مقصود داده ها و اطلاعات مورد نیاز از میان منابع و پژوهش های صورت گرفته قبلی استخراج گردیده و تا حصول نتایج علمی مورد تجزیه - تحلیل کیفی قرار گرفته اند. نتایج مطالعات نشان میدهد دسته بندی های پیشین در ارتباط با انواع شیوهها و تکنیک های بافندگی در شهر سوخته، دارای ایرادات اساسی است و با توجه به شواهد موجود، احتمال وجود کارگاه های عظیم تولیدی در محوطه باستانی شهر سوخته تقویت می شود. دسته بندی پیشنهادی برای انواع پارچه های شهر سوخته بر اساس روش بافت به سه دسته کلی بافندگی تاری- پودی، بافندگی حلقوی و بی بافت تغییر خواهد کرد. در پارچه های شهر سوخته که به روش بافندگی تاری- پودی تولید شده اند در هم تنیدگی رشته های تار و پود به کمک تکنیک های مختلف و با طرح هایی متنوع صورت پذیرفته است.
بررسی و تحلیل مشخصه های کالبدی-عملکردی در مسکن روستایی (نمونه موردی: روستای گرمن شاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
223 - 241
حوزههای تخصصی:
مسکن روستایی به خصوص در گذشته نمادی از هویت و بیانگر ساختارهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و اقلیمی این مرز و بوم بوده است. اما امروزه تحولات گسترده ای در معماری مسکن روستایی ایجاد شده است، به نحوی که اکثر خانه های روستایی جدید متناسب با شرایط بستر اقلیمی، زیستی و سبک زندگی روستایی نیستند. در این میان معماری مسکن روستایی قدیم واجد شاخص های ارزنده ای است که می تواند پس از شناسایی و تحلیل، در مسکن جدید مورد بهره برداری قرار گیرد. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل مشخصه های کالبدی-عملکردی در مسکن روستایی است. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. بدین منظور پس از مطالعه منابع کتابخانه ای در حوزه مسکن روستایی، ابتدا عوامل موثر در شکل گیری مسکن روستایی مشخص شده و سپس به وسیله مطالعات میدانی، روستای گرمن شاهرود به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه پنج نمونه شاخص مسکن روستای گرمن معرفی شده و سپس مشخصه های کالبدی-عملکردی در ریزفضاها و اجزای معماری این نمونه ها تحلیل گردیده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی-معیشتی و محیطی-اقلیمی در شکل گیری مسکن روستایی موثر است. در روستای گرمن، عوامل اجتماعی-فرهنگی در باور فرهنگی مردم و گرایش آنها به ساده زیستی، موثر بوده و سبب شده، فرم کلی و نمای خانه ها ساده شکل بگیرد. همچنین به دلیل اعتقاد مردم به محرمیت، سلسله مراتب عمومی، نیمه عمومی و خصوصی از طریق تعریف دالان ورودی و یا تعریف مجزای بخش بیرونی و اندرونی ایجاد شده است. عوامل اقتصادی-معیشتی در مساحت و تعداد ریزفضاهای توده، حیاط و ورودی تاثیرگذار بوده و در حوزه معیشتی، قف خانه (اتاق قرارگیری چرخ نخ ریسی) از ریزفضاهای خاص مسکن روستای گرمن بوده است. همچنین عوامل محیطی-اقلیمی نیز در انتخاب مصالح بوم آورد، جهت گیری بنا و میزان بازشوها موثر بوده است. در نهایت با تحلیل نمونه های شاخص مسکن روستای گرمن، توصیه های طراحی، در قالب چارچوبی کالبدی-عملکردی تبیین گردید که با محیط اقلیمی روستا و نظام اجتماعی و اقتصادی روستاییان هماهنگ بوده و می تواند پایه طراحی مسکن معاصر در روستای گرمن باشد. همچنین این شیوه تحلیل در مشخصه های کالبدی-فضایی مسکن روستایی، می تواند با تبیین توصیه های طراحی، در ساخت و سازهای جدید روستاهای دیگر نیز مورد استفاده قرار گیرد.
نقد صورتگرایانه شگردهای زبانی در اسرار التوحید و تأثیر آن در هنر و تمدن اسلامی قرون پنجم و ششم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
22 - 43
حوزههای تخصصی:
هنجارگریزی یکی از اصطلاحات مهم قرن بیستم است؛ یکی از صورتگرایان روسی به نام ویکتور شکلوفسکی Viktor Shklovski نخستین گام در زمینه صورت گرایی را با انتشار" رستاخیز واژه " در سال 1914 م برای اولین بار آن را مطرح ساخت و در مقاله «هنر به منزله شگرد » بر اساس واژه روسی آن را ostrevanenja به کار برد. صورت گرایی به عبارت دیگر، رویکردی انتقادی است که خصیصه های درونی و ذاتی یک متن را مورد تحلیل قرار می دهد. این خصیصه ها نه تنها دستور زبانی هستند بلکه می توانند صنایع به کار رفته در اثر را نیز شامل شوند. هنر و تمدن ایران در قرن پنجم و ششم هجری تا حدی رونق یافت و این رونق را می توان در ظهور آثاری چون اسرارالتوحید جستجو کرد. ادبیات عرفانی کلاسیک همواره غنی از ویژگی خاصّ زبانی بوده است، که یکی از این آثار ماندگار، کتاب «اسرار التوحید» اثر ارزشمند محمدبن منور می باشد که دارای مختصات زبانی و لغوی بی نظیری است. این پژوهش به شیوه توصیفی، تحلیلی و کمی بر اساس دیدگاه نقد صورتگرایانه انجام شده است تا به بررسی انواع شگردها و هنجارگریزی های زبانی در اسرارالتوحید بپردازد. از آنروی که شاخصه اصلی نثر ابوالسعید کاربستِ شگردهای یاد شده می باشد، بررسی متن اسرار التوحید نشان از آن دارد که نثر علمی آن؛ آب حیاتی در رگ سنّت هاى تکرارى ادبیات بود و مبانى جدیدى براى علوم ایجاد کرد، اما زبان نثری ابوالسعید ابوالخیر، زبانی ورای زبان عادی و معمولی است، بلکه در کنار آشنایی زدایی از زبان مأنوس، جانب رسانگی را نیز رعایت کرده است، یعنی خواننده بعد از تأمل، معنی مکتوم را کشف می کند. اهداف پژوهش: 1.بررسی ویژگی های سبکی اسرار التوحید. 2.بررسی کیفیت هنر و تمدن ایران در قرن پنجم و ششم هجری. سؤالات پژوهش: اصلی ترین ویژگی های سبک عمومی و اختصاصی اسرارالتوحید چیست؟ هنر و تمدن ایران در قرن پنجم و ششم هجری چه وضعیتی داشته است؟
موقعیت زیبایی شناختی و اجتماعی فضاهای سینمایی بر اساس نظریات والتر بنیامین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
391 - 407
حوزههای تخصصی:
امروزه سینما یکی از مهم ترین سرگرمی های افراد در جوامع است؛ نوعی سرگرمی که با هنر و فضای هنری و زیبایی شناختی عجین شده است. بررسی مقوله زیبایی شناختی فضاهای سینمایی براساس نظریات مدرن می تواند در ایجاد درک نوین از این هنر و کاربردهای آن مؤثر باشد. تحقیقات میان رشته ای، فضایی را بین رشته های مشارکت کننده ایجاد می کند و بر حیطه های هم پوشانی میان رشته ها تمرکز می کند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. در این تحقیقات، روابط کاملاً نسبی و طرفین مشارکت کننده می توانند از فرضیات و میان رشته ای دخیل، به تناسب بهره مند شوند. شهر و سینما به عنوان دو محصول مدرنیته دارای تشابهات و وجوه اشتراکی هستند که زمینه مطالعات بینارشته ای را فراهم می آورد. یکی از خصوصیات مدرنیته ایجاد شخصیت پرسه زن در شهر است، پرسه زن فردی است که با فراغت بال در شهر قدم می زند و بدون هیچ هدفی به کشف می پردازد. تماشاگر سینما را نیز می توان به نوعی پرسه زن در دنیای فیلم دانست، وی در فرآیند تماشای فیلم در دنیایی دیگر سیر می کند؛ دنیایی که آغاز و پایان مشخصی ندارد و مسیر آن از طریق زوایای دوربین و نگاه کارگردان شکل می گیرد.
اهداف پژوهش
بررسی سینما به عنوان یک سرگرمی در جوامع مدرن.
کشف موقعیت های زیبایی شناختی و اجتماعی فضاهای سینمایی براساس نظریات والتر بنیامین.
سؤالات پژوهش
فضاهای سینمایی چه نقشی می توانند در ایجاد سرگرمی در جوامع مدرن داشته باشند؟
زیبایی شناختی و موقعیت های اجتماعی براساس نظریات والتر بنیامین چه جایگاهی در فضاهای سینمایی دارند؟
کیفیتِ تاثیرپذیری روبرت لپاژ به عنوان کارگردان از مخاطب/تماشاگر در شکل دهی میزانسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روبرت لپاژ» به عنوان یکی از کارگردان های بنامِ معاصر در تئاتر جهان برای تبیین و شکل دادنِ میزانسن هایش، تعامل با مخاطب/تماشاگر را به منظورِ دریافت و دانستنِ انتظارها و پیشنهادهای آن ها برگزیده است. متدلوژی اصلی او برای دریافت و دسترسی به خواست ها و نیازهای مخاطب/تماشاگر، نیازمندِ مسیر و راه های ارتباطی با آن هاست. لپاژ مستقیم و غیرمستقیم/آگاهانه و ناآگاهانه با مخاطب/تماشاگر در قبل و بعد از اجرا برای دریافتِ نظرهای ایشان ارتباط برقرار می کند. این مقاله، معطوف بر «مکانیسمِ» دریافتِ انتظارها و پیشنهادهای مخاطبان/تماشاگران در قبل و بعد از اجراهای صحنه ای «روبرت لپاژ» مبتنی بر 9 مسیر و راه مستقیم و غیرمستقیم/آگاهانه و ناآگاهانه در تعامل با مخاطب/تماشاگر است. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از: چرا و به چه منظور و با چه مکانیسم و از چه راه هایی مخاطب/تماشاگر در شکل گیری میزانسن، مورد توجه «روبرت لپاژ» قرار می گیرد؟
پژوهش پیش رو مبتنی بر روش شناختی، کاربردی و توصیفی است. منطبق بر مشاهده ها (سا مانه ی آثار لپاژ) و نیز ویدئوهای موجود از اجراهای لپاژ (یوتیوپ و چند کانال تلگرامی) و همچنین استفاده از منابع کتابخانه ای، مکانیسمِ تعامل با مخاطب/تماشاگر توسط لپاژ و گروهش به منظور دریافتِ نظرها و انتظارهای مخاطب/تماشاگر مورد بررسی قرار گرفته اند.
طبقه بندیِ مجموعه کارگان مرتبط با موسیقی کلاسیک ایرانی بر مبنای گفتمان های هویت در درون سنت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارگان مرتبط با سنت موسیقی کلاسیک ایرانی، حاوی آثار موسیقایی متنوعی است که نسبت های متفاوتی با ردیف به عنوان کارگان مرجع برقرار می کنند. طبقه بندی این مجموعه کارگان های مرتبط با سنت ایرانی برای تحقیق و پژوهش در خصوص جوانب گوناگون سنت موسیقایی امری ضروری به نظر می رسد. تحقیق حاضر می کوشد تا با معرفی جریان های معطوف به هویت در درون سنت، به چارچوب ها و مرزهایی برای دسته بندی کارگان های موسیقی ایرانی دست یافته و الگویی برای آن ترسیم کند. بنابراین، در مرحله نخست، چگونگی پیدایش هویت به مثابه یک مسئله طرح خواهد شد. در این مرحله با استفاده از مفاهیم هویت مرجع، دیگری و گسترش ارتباط با دیگری، سازوکار شکل گیری هویت را به مثابه یک مسئله تحلیل می شود. در مرحله دوم، گفتمان های معطوف به هویت در موسیقی ایرانی را با نگاهی استقرایی از طریق تبارشناسی نام گذاری های سنت موسیقایی بررسی می کند. اصطلاحات ملی، سنتی، دستگاهی و کلاسیک معمول ترین عناوین برای توصیف سنت موسیقایی هستند. به نظر می رسد یکی از شاخص ترین موقعیت ها برای بروز مسئله هویت، رواج و به کارگیری همین عناوین متعدد است. پس از معرفی ویژگی های این گفتمان ها، با استفاده از نتایج تحقیقی دیگر از همین نگارندگان با عنوان بازشناسی ویژگی های مرکزی موسیقی کلاسیک ایرانی به عنوان عناصر هویت ساز در این سنت، با استفاده از روشی قیاسی، الگویی هویت محور برای طبقه بندی کارگان های مرتبط با موسیقی ایرانی ارائه می شود.
خوانش مردم نگارانه حظ حرارتی پنهان در سنت معماری اقلیم کویر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مسکن و محیط روستا دوره ۴۰ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱۷۵
۹۴-۷۹
حوزههای تخصصی:
سنت معماری اقلیم کویر آموزه های پیدا و پنهانی را در بطن خودش نهفته دارد. آفرینش فضاهای حسی غنیْ از جمله مواهبی است که معماری این بوم ارائه می کند. بخش چشمگیری از تجارب حسی انسان ها در فضاهای مختلف معماری کویری، به وسیله حرارت شکل می گیرد. حرارت نیز مانند سایر محرک های حسی می تواند در غنای درک انسان از فضا مشارکت کند و علاوه بر کمّیّت دمایی، کیفیتی را در قالب حظّ از آن پدید بیاورد. مفهوم حظّ حرارتی کیفیتی است که ادراک رضایت بخش و توأم با احساس مثبت انسان را از شرایط حرارتی در یک فضای مشخص تعریف می نماید. اینکه حظّ حرارتی در بستر معماری سنتی کویری چگونه شکل می گیرد و ساکنانش چگونه آن را درک می کنند، موضوعی است که تاکنون مطالعه نشده است. بر این اساس، پژوهش حاضر چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی را در سنت معماری شهرهای کویری جست وجو می کند.این پژوهش با روش شناسی کیفی، از روش مردم نگاری بهره گرفته است. ازاین رو، برای کشف و فهم چگونگی شکل گیری حظّ حرارتی، با استمداد از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهده مستقیم، تجارب زیسته افراد را در معماری سنتی کویر واکاوی می کند. مقایسه میان کدهای استخراج شده و تحلیل آن ها نشان می دهد که تمایز حرارتی میان فضاهای هم جوار سبب تجربه حظّ حرارتی برای افراد می گردد. در شرایطی که فرد به واسطه تعامل میان اقلیم و فضای معماری، از حالت تعادل دمایی خودش خارج می گردد، مواجهه با فضایی که بتواند او را به حالت تعادل حرارتی خودش بازگرداند، برای وی حظّ حرارتی را پدید می آورد. مفهوم تمایز حرارتی در تعامل میان سه حلقه انسان و معماری و اقلیم، اشتراکی را برقرار می کند تا موقعیت درک حظّ حرارتی فراهم گردد. در سنت معماری کویر، ایجاد فضاهای هم نشین با تمایز حرارتی مشخص، الگوی نهفته ای است که می تواند راهنمای طراحی های آینده برای غنی کردن منظر حسی حرارت باشد.
طراحی چارچوب مطالعه فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۰
99 - 115
حوزههای تخصصی:
تاکنون تلاش های علمی گسترده ای در موضوع تعریف فساد، ابعاد آن و راهکارهای مقابله با آن صورت پذیرفته است. این مطالعات را می توان در طیفی از مطالعات خردمقیاس در سطح فردی تا مطالعات پیچیده با هدف شناسایی و مقابله با پدیده فساد سیستمی قرار داد. پژوهش حاضر در این راستا تلاش می کند تا ابتدا با طرح موضوع زمینه ها و علل شکل گیری فساد در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، در راستای شناسایی و آشکارسازی نگرش نوینی به فساد در این حوزه، در قالب مفهوم فساد شبکه ای و تمایز آن از سایر انواع فساد، این مفهوم را در مطالعات حوزه مدیریت کلان شهری دنبال کند. بر این اساس، فساد شبکه ای در فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری عبارت است از شبکه ای از بازیگران و بدنه ای از نهادها و سازمان های مختلف که حول یک فعالیت فاسد در فرایندهای مختلف سیاست گذاری مدیریت کلان شهری از دستور کار و تدوین سیاست ها تا فسخ آن ها شکل گرفته و اعضاء آن از منافع فعالیت فاسد سود می برند. مقاله حاضر، با توجه به فقدان چارچوب پایه مطالعاتی موضوع فساد شبکه ای در حوزه فرایند سیاست گذاری مدیریت کلان شهری، تلاش کرده است تا چارچوب مطالعه پایه این حوزه را به عنوان یافته اصلی مقاله ارائه کرده و در اختیار پژوهشگران علاقه مند به موضوع فساد شهری قرار دهد. این مقاله از منظر روش شناسی نیز از جمله پژوهش های کیفی بوده که با اتکاء به روش بازبینی یکپارچه/انتقادی متون پژوهشی به بررسی منابع کتابخانه ای و اسناد مرتبط پرداخته است.
آشکارسازی مؤلفه های فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری با استفاده از تحلیل موقعیت چند سطحی؛ بررسی موردی: طرح های توسعه شهری مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عملکرد طرح های توسعه شهری، یکی از مباحث اساسی حوزه نظریه و عمل شهرسازی در ایران است. اما به نظر می رسد نوع نگاه به مفهوم توسعه شهری، دست کم دچار نوعی دوگانگی است. تفاوت گفتمانی بازیگران در طرح های توسعه شهری، محصولات متفاوت و گاه متناقضی را در پی دارد. این مقاله به دنبال آشکارسازی مؤلفه های مؤثر بر فرایند تهیه و تصویب طرح های توسعه شهری در سطوح مختلف با تکیه بر تجارب شهر مشهد است. در راستای دستیابی به این هدف، پژوهش حاضر از قابلیت های روش تحلیل موقعیت استفاده خواهد کرد تا با مواجهه روشمند، تعدد مؤلفه های مؤثر بر طرح ها و ایفای نقش جهان های گفتمانی متفاوت، در سطوح مختلف آن را به تصویر بکشد. ابزار جمع آوری داده در این پژوهش میدانی (17 مصاحبه و مشاهده مشارکتی) و کتابخانه ای (546 گزارش) بوده و تحلیل داده ها با استفاده از نقشه های موقعیت و عرصه-جهان های اجتماعی صورت پذیرفته است. مطابق نتایج پژوهش، ساختارهای گفتمانی متفاوت در سه عرصه سرمایه سیاسی، سرمایه اجتماعی و سرمایه فکری در دو مقیاس ملی و محلی در ایران ایفای نقش می کنند، که در نتیجه آن دو نوع نگاه متفاوت به ابزارهای تصمیم سازی و شیوه تصمیم گیری طرح های توسعه شهری به وجود آمده است. به عنوان مثال گفتمان ها در مقیاس ملی بلندمدت، آرمانگرا و متمرکز بوده، اما در مقیاس محلی کوتاه مدت، پروژه محور و متأثر از مشارکت بازیگران است.
شناخت و سنجش مولفه های دخیل در فرسودگی بافت قدیم شهر گرگان
حوزههای تخصصی:
طی سال های اخیر، شهرها بخاطر ماهیت سرزندگی و پویایی از یک سو و مواجهه با ابعاد گوناگون کالبدی، اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی و مدیریتی از سوی دیگر، همواره در راه تحول و توسعه خود با چالش ها و معضلات متعدد و نوظهوری از جمله بافت فرسوده شهری روبرو می شوند. به طوری که، بافت قدیمی و تاریخی شهرها بیش از دیگر نقاط شهری در معرض تاثیرات نامطلوب توسعه شهری قرار گرفته اند. تا آنجا که لزوم احیای بافت های قدیم و تاریخی شهری، امری ناگزیر می باشد. این در حالی است که به دنبال دگرگونی های جوامع شهری ایران و همچنین توسعه فیزیکی و ناموزون شهرها به دلیل رشد جمعیت و معضلات تأمین مسکن و ارائه خدمات شهری، باعث شکل گیری و تقابل دو بخش قدیمی و جدید شهر شده است. در این بین، در شهر گرگان به دلایل مختلف و تحت تاثیر مولفه های تاثیرگذار تحول شهری، فاصله رشد و کیفیت زندگی در این دو بافت شدت یافته و عدم تطابق این بافت ها با نیازهای نوظهور، اغلب بافت قدیمی و تاریخی این شهر تبدیل به بافت فرسوده شهری شده است. لذا این پژوهش به دنبال بررسی، شناخت عمقی و تحلیل مولفه های موثر در شکل گیری و تشدید فرسودگی بافت های قدیم و تاریخی شهر گرگان می باشد. این مقاله کاربردی با روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که مبتنی بر مطالعات اسنادی و پیمایشی است. جامعه آماری مشتمل بر حدود 15000 نفر از ساکنین بافت های قدیمی و تاریخی شهر گرگان بوده که تعداد 300 نفر بعنوان حجم نمونه ابتدا به روش نمونه گیری خوشه ای- مکانی و سپس با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. روایی پرسشنامه های توزیعی با روش خرد جمعی دلفی تحت نظر گروهی از کارشناسان و متخصصین مطالعات شهری تایید شده و پایایی آن بر اساس ضریب کلی آلفای کرونباخ برابر با 86/0 می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که مولفه های چالشی از قبیل نبود فضای لازم و مناسب برای پارکینگ خودروها، وجود انواع آلودگی های محیطی، کمبود و کم توجهی به سازه ها و مصالح ساختمانی مناسب و گرانی روزافزون آنها با توجه به درآمد ساکنین بافت های قدیمی، کمبود امکانات و خدمات رفاهی و کم توجهی به معضلات روزافزون آن و همچنین عدم توجه کافی مسئولین شهری به احیا، مرمت و نوسازی اینگونه بافت ها، اغلب باعث تخریب فضاها و بناهای موجود و تشدید فرسودگی بافت قدیم و تاریخی شهر گرگان شده است.
سیری در معماری سبز ایران
حوزههای تخصصی:
معماری سبز به ساختمان هایی اطلاق می شود که در آن از مصالح سبز و تکنولوژی های سبز(مواد و مصالح قابل بازگشت به چرخه طبیعی) استفاده می شود و اثرات منفی آن را بر روی محیط اطرافش کم می کند. هدف از این نوع معماری هم سو شدن با محیط زیست است. این تحقیق به شیوه توصیفی و تحلیلی و از نوع مطالعات عملی و کاربردی است که مبتنی بر مطالعه، کارهای انجام شده، تحقیق ها و پایان نامه های به روز و تجزیه و تحلیل آن ها می باشد. آلودگی زیست محیطی و بحران انرژی در سده بیستم، زمینه های پیدایش رویکردهای مختلف برای همسازی معماری با اقلیم را ایجاد نمود. به رغم نادیده انگاشتن نقش انسان در برخی از این رویکردها، اخیراً نقش سبک زندگی انسان در حل بحران های زیست محیطی مورد توجه قرار گرفته است. معماری کهن ایران زمین، با توجه به مصادیق فراوان قابل بحث و بررسی، به خوبی به مبانی پایداری وفادار بوده است. ساختمان های کهن ایران طوری طراحی شده اند که در زمستان به خوبی و سادگی گرم می شوند و در تابستان به راحتی خنک و این ساده ترین وکاربردی ترین مفهوم معماری پایداراست .دست کم از اصول معماری ایرانی خود بسندگی و پرهیز از بیهودگی را بدون کوچکترین کم و کاستی می توان با معماری پایدار(سبز) مطابق دانست و این یعنی معماری ایران خیلی قبل تر از آنکه دنیا به فکر نگرشی نو به معماری باشد اینگونه می آفریده است.
ارزیابی توزیع فضایی شاخص های خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی وضعیت ابعاد شاخص هایی خلاقیت در نظام سکونتگاهی استان هرمزگان پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ای و اسنادی است. به طورکلی این پژوهش بر اساس دو هدف اصلی بنیان نهاده شده است هدف اول پژوهش استخراج عوامل و شاخص های اثرگذار و کلیدی در خلاقیت شهرهای استان هرمزگان و هدف دوم دستیابی به یک رتبه بندی از شهرهای استان هرمزگان بر اساس میزان خلاقیت بوده است. برای هدف اول پژوهش از معادلات ساختاری و نرم افزار میک مک (MICMAC) استفاده شده است و نتایج آن نشان داد که عواملی همچون درصد تکنسین ها و متخصصان و درصد هنرمندان به عنوان اثرگذارترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق در استان هرمزگان و شاخص های تعداد چاپخانه، تعداد کتابخانه و تعداد نمایشگاه های فرهنگی و هنری به عنوان کم اثرترین شاخص ها در تحقق شهر خلاق شناخته شده اند. در راستای هدف دوم از مدل تاپسیس (TOPSIS) استفاده گردید و نتایج آن نشان داد که شهر بندرعباس بالاترین میزان خلاقیت را به خود اختصاص داده است و در مراتب بندر لنگه در رتبه دوم، میناب در رتبه سوم، قشم در رتبه چهارم، رودان در رتبه پنجم، بستک در رتبه ششم، پارسیان در رتبه هفتم، حاجی آباد در رتبه هشتم، جاسک در رتبه نهم، خمیر در رتبه دهم، سیریک در رتبه یازدهم، ابوموسی در رتبه دوازدهم و بشاگرد در رتبه آخر قرار گرفته است.
نقش طبیعت در نقّاشی مدرنیست
حوزههای تخصصی:
مغایرت سیر تکاملیِ نقّاشیِ فرانسوی از کوربه۱ تا سزان۲، این است که چگونه با تلاش فراوانش برای نقل تجربه یِ بصری با صداقت هر چه بیشتر بر لبه یِ انتزاع قرار گرفته است. چنین وفاداری برای ایجاد ارزش هایِ هنر تصویری به خودی خود، به وسیله یِ امپرسیونیست ها در نظر گرفته شده بود. حقیقت طبیعت و موفقیّت هنر، نه تنها با یکدیگر مرتبط پنداشته می شدند، بلکه یکدیگر را نیز تقویت می کردند. تنها تفسیر سرشت هر یک، با دقّت مضاعف مورد نیاز بود؛ که تعاریف منحصراً دو بعدی، چشمی و در مجموع غیرلمسی تجربه را مطابق با ماهیّت طبیعت تجسّم یافته و ذات هنر، پرورش میداد. در این “خلوص” چشمی، همه ی مناقشات بین طبیعت و هنر، چنانکه انتظار می رفت، قابل حل بود. در سالهای ابتدایی امپرسیونیسم برای مدّتی، به نظر می آمد که این امر صحیح باشد. تنها بعدتر الفاظ بازسامانی، به جایِ طبیعت به سوی هنر تغییر جهت داده و ساختار سخت گیرانه، که بر هنر و طبیعت تحمیل شده بود، شروع به راه اندازی آن ها نه بیشتر، بلکه با سازگاری کمتر از همیشه نمود.
طرح یک گفتمان انتقادی: تار ایرانی علی قمصری؛ بحران موسیقایی یا دغدغه تعالی
حوزههای تخصصی:
تا جایی که به موسیقیِ حداقل ۱۰-۱۵ سال اخیر ایران نگاه می کنیم، نام هایی را می بینیم که خوب یا بد در موسیقیِ هرچند در این روزها، کم فروغ اصیل ایرانی حرف های زیادی برای گفتن داشته اند. علی قمصری البته یکی از این نام هاست که گاه به جریانِ موسیقی ایران جهت داده و گاه نیز بر جریاناتی از این موسیقی تاخته. این که بخواهم برای او و درباره او بنویسم؛ هم سخت است و هم دلپذیر. چراکه قمصری همواره در ساحت استاد بسیار برایم قابل احترام است و می دانم که دغدغه مندی های او ولو شخ صی اله ام بخشِ بسیاری از فعالیت های هم نسلانم نیز بوده است. این نوشتار البته از طرفی می تواند خوب و هدفمند نیز باشد، چرا که اگر بگویم در طول حداقل چهار سال شاگردی و همراهی، او و تفکر همواره در تکاپوی اش، ارتباطاتم با اساتید و دوستانِ فعالِ علاقه مند و گاه منتقدش را و حتی نوع نگاه شخصی ام در طول این سالیان را چاشنی این نوشتار قرار داده ام، اغراق نکرده ام
خرده فرهنگ های دهه شصت و چگونگی بازنمایی پارودیک آن در سینمای دهه نود ایران (مورد کاوی: نهنگ عنبر، مصادره، هزارپا)
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۱
27-37
حوزههای تخصصی:
در سالیان اخیر خرده فرهنگ های دهه شصت مورد توجه فرهنگ پژوهان و جامعه شناسان قرار گرفته است. دهه ای که به واسطه رویدادهای مهم تاریخی و اجتماعی اش دهه ای مهم در تاریخ معاصر ایران به شمار می آید. در این میان و در راستای تولیدات فرهنگی با موضوعات و مضامین این دهه، در سینمای دهه نود ایران نیز مجموعه فیلم های کمدی پدید آمده اند که تمرکز خود را بر بازنماییِ پارودیک خرده فرهنگ های این دهه گذارده و با استفاده از عناصر و رمزگان مشترک آنها توانسته اند تا رابطه ای موثر و مقبولی با مخاطبان برقرار کنند؛ ادعایی که محبوبیت و فروش بالای این فیلم ها صحه ای بر آن است. از این رو آثار مذکور بستری مناسب برای مطالعه خرده فرهنگ ها و تامل در چرایی و چگونگی این خوانش پارودیک ایجاد کرده است. این پژوهش در تحلیل اجتماعی خرده فرهنگ ها ابتدا از دیدگاه دیک هبدیج بهره می گیرد و در ادامه از آرای لیندا هاچن در مطالعات پارودی و تقسیم بندی سینمایی دن هریس در رابطه با انواع پارودی سود جسته است. در این پژوهش سعی می شود با تمرکز به سطوح معنایی این آثار و استفاده از زمینه های تاریخی و عناصر بصری خرده فرهنگ ها؛ به ویژگی های این نگاه پارودیک پرداخته شود. پژوهش می کوشد نشان دهد که چگونه اتخاذ آگاهانه شیوه بازنمایی پارویک، امکان خوانش انتقادی خرده فرهنگ های این دهه را برای فیلمسازان فراهم کرده است.