مطالب مرتبط با کلیدواژه

کلاه


۲.

کلاه تَرک از آغاز تا صفویان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: صفویه عثمانی ترک صوفیه کلاه تاج کلاه ترک

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی فرهنگی
تعداد بازدید : ۲۰۰۵ تعداد دانلود : ۱۱۰۲
کلاه ترک یا تاج صوفیانه، در نزد متصوفه جایگاه و کارکرد خاصی دارد. در شکل و مفهومِ «تاج» یا «کلاه ترک» از قرن های اولیة اسلامی تا زمان تأسیس سلسله صفوی تغییر و تحولی اساسی صورت گرفته است. هدف این مقاله، با ابتناء بر روش تاریخی، شناخت این تغییر و تحولات و توجه به علل و عوامل تاریخی آن است. تدقیق در منابع اصلی، اعم از متون تاریخی و ادبی و عرفانی، نشان می دهد که کلاه ترک متصوفه، طی چند قرن، دچار تحولات شکلی و مفهومی شده و از معنی صرف سرپوش به نشانه ای از ترک ذمائم، و سپس به شعار دینی و شعار مذهبی، و بعد به عنصری برای هویت بخشی سیاسی و اجتماعی و نیز بهانه ای برای تحقیر توسط مخالفان تبدیل شده است.
۳.

سرپوش های نادرشاه افشار

کلیدواژه‌ها: افشار چهارترک سرپوش کلاه نادر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۲۷ تعداد دانلود : ۷۱۹
نادر در 74سالگی و در سا 1111ش/ 1175ق/1472م، یعنی در زمانی که افغان ه ا ب ا ی ورش خود به ایران، پادشاهی دویست وسی ساله صفویان را سرنگون ساخته بودند، تهماسب صفوی را از سلطنت برکنار و کودک شیرخواره او را با نام، عباس سوم، جانش ین او ک رد و خ ود ب ه عن وان نایب السلطنه، زمامدار واقعی ایران شد. او سه سا بعد در 1117ش/1171ق/1475م، به پادشاهی ایران انتخاب شد و توانست سلسله افشاریه را به وجود آورد. نادر س رانجام و پ س از 12س ال پادشاهی در سال 1121ش/ 1111ق/1474م، توسط گروهی از سرداران، در خواب کشته ش د. این مقاله، که بخشی از جلد پنجم کتاب زیر چاپ مؤلف به نام «تاریخ پوش اک ایرانی ان از آغ از اسلام تا قاجار» است، با روش اسنادی و کتابخانه ای و با بهره گیری از دیوارنگاره ها و نقاشی ه ای کتاب های تاریخی به توصیف سرپوش ها و کلاه های این پادشاه افشاری در این بازه دوازده ساله، پرداخته است و به طور ویژه بر کلاه چهارترک ابداعی او به نام «نادری» مداقه نموده است؛ کلاهی که نماد سلطه سیاسی او بر سرزمینهای ایران، افغانستان، هندوستان و ترکستان بوده است و برخی چهارگوشه آن را به چهار خلیفه راشدین اسلام و بیعت نادر با اهل سنت، نسبت داده اند.
۴.

نقش کلاه و سرپوش در نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی اثر سلطان محمد نقاش

کلیدواژه‌ها: کلاه نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی سلطان محمد دوره صفوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۰ تعداد دانلود : ۲۱۵
کلاه یکی از انواع پوشش های رایج در هر دوره ای است و در عصر صفویه، اقشار مختلف لباس و سرپوش و کلاه مخصوص به خود را داشته اند. در نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی از نسخه دیوان حافظ (منسوب به سام میرزا) اثر سلطان محمد نیز افراد سرپوش هایی با فرم های خاصی دارند که به نظر می رسد با مراتب اجتماعی افراد ارتباط مستقیمی دارد و وجود ارتباط بین فرم سرپوش افراد با مراتب اجتماعی آن ها و بازتاب این امر در نگارگری ضرورت انجام پژوهش حاضر را ایجاب نموده و اهداف پژوهش شناسایی ویژگی های انواع سرپوش ها در نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی و شناخت ارتباط ویژگی های فرمی سرپوش ها با مراتب اجتماعی افراد است. سؤالات عبارتند از: 1- سرپوش ها و کلاه ها در نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی دارای چه ویژگی های فرمی می باشند؟ 2- چه ارتباطی بین انواع کلاه ها و ویژگی های فرمی آن ها و مراتب اجتماعی افراد در نگاره وجود دارد؟ در راستای پاسخ گویی به سؤالات، اطلاعات کتابخانه ای و اسنادی به روش توصیفی - تحلیلی بررسی شده و متغیر کلاه و سرپوش در نمونه موردیِ نگاره مستی لاهوتی و ناسوتی اثر سلطان محمد مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج پژوهش نشان می دهد فرشتگان تاج بر سر دارند و سرمستان، مندیل یا دستار و کلاه قزلباشی بر سر دارند. به طور کلی، سلطان محمد با نگاه طنزآلود و انتقادی به این نوع تصویرسازی پرداخته و به نوعی تضاد فضای موجود از جامعه خود را با آرمان های تشکیل دولت صفوی بازنمایی می کند.
۵.

کنایه کلاه در شاهنامه با تأکید بر زمینه های فرهنگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردوسی شاهنامه کنایه کلاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
تصویرهای شعری، حاصل ذوق و قریحه شاعرانه، آگاهی ها و خلاّقیت های فردی است که هم ریشه در تأملات شاعر در آثار ادبی پیشینیان و تجربه های شعری آنان دارد و هم نتیجه تجربه های زیسته شاعر و ژرف اندیشی اش در محیط است که توأمان شرایط اقلیمی و اوضاع سیاسی- اجتماعی را دربرمی گیرد. شاید بتوان گفت از میان انواع تصاویر شعری، کنایه بیش از دیگر تصویرها خاستگاهی اجتماعی دارد. از این رو بررسی و تحلیل تصاویر شعری، به ویژه کنایه که غالباً از دل فرهنگ جامعه و تعاملات اجتماعی نشأت گرفته و وارد زبان ادبی شده است، افزون بر اهمیت در تحلیل زیبایی شناختی آثار ادبی، اهمیت زیادی در تبیین برخی مبانی فکری و فرهنگی نیز دارد. در مقاله حاضر با تمرکز بر کنایه های مرتبط با «کلاه» در شاهنامه، کوشش شده ضمن تبیین ابعاد زیبایی شناختی این کنایات، با روش بررسی متن و تحلیل محتوای کیفی و مقایسه داده های حاصل با نتایج تحقیقات مرتبط، تحلیلی از زمینه های اجتماعی کنایات مورد نظر داده شود. داده های ناشی از جستار حاضر که با استفاده از شیوه بررسی اسناد و مدارک علمی انجام شده است، نشان می دهد کنایه های مرتبط با کلاه در شاهنامه با بسامد نسبتاً زیاد دارای ساختارها و معنی های متنوعی است که همچنان در فرهنگ و ادب ایرانی تداوم دارد. تردیدی نیست که بخشی از تداوم و تنوع معنی این کنایه ها به خاستگاه های فکری و زمینه های اجتماعی و فرهنگی آنها بازمی گردد.
۶.

مطالعه تطبیقی کلاه مردان در سفرنامه ها و نگاره های دوران صفوی با تأکید بر دیوارنگاره های کاخ چهل ستون اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کلاه نگارگری کاخ چهلستون اصفهان صفویه دیوارنگاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۳۱۰
از دیرباز طرح ورنگ انواع پوشاک همواره معرف اقوام و طبقات مختلف اجتماعی بوده و دراین میان لباس و به ویژه کلاه دولت مردان اهمیت ویژه ای داشته است. باتوجه به ارتباط میان مشاغل مردان و پوشش ایشان در دوره صفوی، در مواجهه با نگاره ها و دیوارنگاره های این دوران همواره این سؤال مطرح می شود که: تصاویر به نمایش درآمده از کلاه مردان در دیوارنگاره های چهلستون اصفهان معرف کدام یک از مناصب دربار صفوی است؟ ازآنجاکه در نسخ خطی برجای مانده از این دوره نمونه های تصویری و شرح مناسبی موجود نیست، علاوه بر معدود اسناد موجود، سفرنامه ها منبع و سند مکتوب درنظر گرفته شدند. نتایج پژوهش نشان داد که ساختار جامعه صفوی هرمی بود که در رأس آن پادشاه جای داشت و سایر مراتب در ذیل، و هریک متناسب با شأن و شغل خود کلاهی ویژه داشتند. «تاج حیدری» معروف ترین کلاه عصر صفوی، از سقرالات سرخ با دوازده ترک، نشان ویژه قورچی ها و قوللر در جنگ بود. این تاج پس از شاه اسماعیل و شاه طهماسب جنبه تشریفاتی یافت؛ شاه و درباریان دور آن دستاری سپیدرنگ می پیچیدند، آن را به انواع جواهرات می آراستند و به صورت «تاج طومار» برسر می گذاشتند. «مندیل» کلاهی بود که قوالان و ساقی ها به صورت آزاد از پارچه راه راه یا زربفت دور سر می پیچیدند. روحانیان و حافظان قرآن مندیل هایی ساده از جنس آق بانو داشتند. «بورک» کلاهی بود از جنس پارچه با آستری از خز، مخصوص شاطران و جزایری ها، که شاه عباس آن را رواج داد. تأثیرپذیری از کلاه اروپاییان فقط در چند نگاره به چشم می خورد و در سفرنامه ها ذکر نشده است. این مقاله حاصل پژوهشی است که براساس روش تحقیق تاریخی صورت پذیرفته و در انتخاب اسناد مکتوب تاحد ممکن به منابع و اسناد دست اول مراجعه شده است.
۷.

پوشاک و نقش آن در انعکاس تمایزات اجتماعی عصر قاجار براساس نظریه تمایز بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پوشاک کلاه شال کشمیر قبا تمایز اجتماعی قاجار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۴ تعداد دانلود : ۳۵۱
پوشاک اگرچه همیشه ضرورتی حیاتی و انکارناپذیر برای بشر بوده، اما کارکردهای دیگری نیز در زندگی او داشته است. در دوره قاجار پوشاک علاوه براین که نیاز مبرم و اساسی زندگی هر ایرانی بود، اما ازسوی دیگر وسیله ای برای نشان دادن تخصص و تمایز طبقاتی نیز بوده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با کاربست نظریه «تمایز اجتماعی» پیر بوردیو به این سؤال پاسخ داده می شود: آیا پوشاک در میان ایرانیان عصر قاجار صرفاً کالایی برای رفع نیازهای اساسی زندگی همچون حفاظت در مقابل سرما و گرما یا جلوگیری از برهنه ماندن بوده است یا این که علاوه براین، کارکردهای دیگری همچون نشان دادن تمایز اجتماعی نیز داشته است؟ فرضیه پژوهش این است که لباس علاوه براین که وسیله ای برای رفع نیازهای اساسی زندگی بوده است، اما ازدیگرسو ابزار مناسبی برای نشان دادن تفاخر و تشخّص اشرافی و درنتیجه انعکاس تمایزات اجتماعی میان طبقات بالا و پایین جامعه بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد اگرچه طبقات فرودست در ایران عصر قاجار بیشتر براساس طبع ضرورت پسند خود به لباس به چشم کالایی برای رفع نیازهای اساسی زندگی همچون حفاظت در مقابل سرما، گرما و جلوگیری از برهنگی می نگریستند یا براساس شغل و حرفه خود به دنبال لباس ارزان و بادوام بودند، به همین خاطر آنان نمی توانستند توجه چندانی به رویکرد هنری و زیباشناختی لباس داشته باشند، اما طبقات فرادست که نیازهای اولیه شان برآورده شده بود، در مقابل با به خرج دادن سلیقه ای هنری و زیباپسند، توجه خود را بیشتر معطوف به گران قیمت بودن، زیبایی و استفاده از تجملات در لباس های خود کردند تا از این طریق تشخّص و تمایز اجتماعی خود نسبت به طبقات فرودست را نشان دهند.