فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۵۲ مورد.
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
1 - 14
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت و افزایش قیمت زمین در شهرهای بزرگ سبب افزایش تعداد ساختمان های بلندمرتبه ی مسکونی در سالهای اخیر شده است. این ساختمان ها به علت عواملی نظیر تعداد زیاد جمعیت ساکن ، احتمال خواب بودن افراد، ارتفاع زیاد و غیره از چالشهای فراوانی برای تخلیه ی جمعیت در شرایط اضطراری و حریق برخوردارند. در پژوهش حاضر ابتدا الزامات تخلیه ی ساختمان از منظر طراحتی معماری در آیینامه های حریق در شش کشور آمریکا، ژاپن، فرانسه، ایران، انگلستان و استرالیا و چالشهای مربوطه مورد بررسی قرار گرفته است. سپس مؤلفه های معماری خروج اضطراری شناسایی و مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین بررسی شش تیپ از واحدهای مسکونی شهرک اکباتان تهران مشخص نمود احتمال مسدود شدن مسیر فرار واحدهای مستونی بسیار زیاد است. با توجه به پیشرفتهای فناوری برای نجات افراد در سالهای اخیر و با در نظر گرفت ای اصل که هدف ایمنی، نجات جان همه ی افراد است، طراحی و اجرای بالکن های محصور در تمامی واحدها و با گنجایش افراد ساکن در آن واحد، یک نیاز اساسی و ضرورت طراحی در ساختمانهای بلندمرتبه ی مسکونی است.
بازشناسی تئوری های امنیت شهری در فضاهای عمومی از نگاه نظریه پردازان
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که احساس امنیت در فضاهای شهری یکی از مهم ترین شاخص های کیفیت زندگی محسوب می شود و به رغم آن که مسئله امنیت در هر جامعه ای، یک مسئله پیچیده و دارای ابعاد متنوع و متعدد اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است، در تامین این نیاز نباید از نقش و تاثیر عوامل محیطی غافل شد. مطالعات و دیدگاه های مختلف نشان می دهند که کاهش و کنترل جرائم شهری نسبت معناداری با مشارکت، نظارت، مالکیت و استفاده دائم کاربران از فضا دارد؛ توجه به ریزه کاری های فضایی و روابط اجتماعی به جای سیاست های سخت پلیسی می تواند کارگشا باشد. از مهم ترین نگرش های جدید در این زمینه می توان به دیدگاه پنجره شکسته، سفر مجرمانه، کانون های جرم خیز، الگوی جرم، فضای مقاوم در برابر جرم، پیشگیری جرم از طریق طراحی محیطیCPTED، فعالیت روزمره و انتخاب منطقی اشاره نمود که عموما از دهه 1970 به بعد مطرح شده اند. در این پژوهش به شیوه مطالعه اسنادی، این نظریات مورد بررسی قرار گرفته و به واسطه نگاه مقایسه ای مورد نقد قرار گرفه اند. سپس این نظریات و مفاهیم کلیدی مستتر در آن ها در قالب یک جدول مورد جمع بندی قرار گرفته است که مطالعه بیشتر بر روی آن ها گواه این مطلب است که نظریه پردازان این حوزه، برای افزایش امنیت در فضاهای شهری، استفاده از راهکارهای اجتماعی و الگوهای صحیح طراحی را موثرتر از دیگر شیوه های قانونی و کیفری می دانند. همچنین طبق مفاهیم کلیدی استخراج شده از این نظریات، پارامترهای کنترل اجتماعی و خلق فضاهای قابل دفاع، از بیش ترین فراوانی در میان دیگر مفاهیم کلیدی برخوردار بوده اند.
ارائه الگوریتمی برای فرآیند فرم یابی هندسی سطوح غشایی فرم آزاد به روش رایانشی توسط نرم افزار راینو و پلاگین گرس هاپر و افزونه کانگورو
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
157-166
حوزههای تخصصی:
سازه های غشایی به سبب ویژگی هایی همچون قابلیت حمل و نقل، سهولت در برپایی و برچیدن و همچنین سبک بودن، از دیرباز مورد استفاده بسیاری از مردم به ویژه عشایر بوده است. امروزه نیز به سبب وزن کم و قابلیت بالای این سازه ها در خلق فرم های بدیع، زیبا و متنوع توجه بسیاری از طراحان و معماران به این سازه ها بیش از پیش جلب شده است. با پیدایش کامپیوترها و پیشرفت در روش های محاسباتی، در زمینه فرم یابی سازه های غشایی پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است. از آنجایی که هندسه سطوح غشایی فرم آزاد توسط روابط ریاضی پیچیده تعریف می شوند، فرم یابی این سطوح نیز فرآیندی پیچیده و زمان بر می باشد. هدف این پژوهش، بررسی انواع روش ها و فرآیند فرم یابی سازه های غشایی فرم آزاد و ارائه الگویی برای این فرآیند می باشد. برای این منظور، با مطالعه منابع کتابخانه ای، انواع سازه های غشایی و روش های فرم یابی آن ها و نرم افزارهای مورد استفاده در این حوزه مورد بررسی قرارگرفت. درنهایت، با فرم یابی یک سطح غشایی به روش رایانشی توسط نرم افزار راینو و پلاگین گرس هاپر و افزونه کانگورو الگوریتمی برای نحوه انجام فرآیند طراحی و فرم یابی هندسی این نوع سازه ها ارائه گردید. الگوریتم ارائه شده طراح را قادر می سازد تا بتواند هرنوع سازه غشایی با فرم آزاد را طراحی و فرم یابی کند.
تبیین مؤلفه های حس مکان در مساجد تاریخی دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از ابعاد مهم در ارتقای کیفیت محیط های شهری، حس مکان است. وجود این حس که عاملی در شکل گیری پایه های ارتباطی استفاده کنندگان و محیط است، انگیزه لازم برای ماندگاری فرد در محیط را به وجود می آورد و منجر به ایجاد محیط های باکیفیت نیز خواهد شد. کیفیت معماری مساجد برای ایجاد حس مکان، از مسائل مورد توجه معماران است. مساجد تاریخی شهر دزفول که از معماری غنی در ادوار مختلف تاریخی بی نصیب نبوده، دارای حس مکانی خاص هستند. مؤلفه های متعددی همچون؛ ادراکی، کالبدی، اجتماعی و عملکردی، بر حس مکان در مساجد تأثیر می گذارند؛ لذا در این پژوهش، به بررسی آنها می پردازیم. هدف این تحقیق، تبیین نقش مؤلفه های حس مکان در مساجد تاریخی است تا با شناخت آنها بتوان کیفیت ایجاد حس مکان را در معماری مساجد سوق داد. در این تحقیق از طریق پرسش نامه، 5 نمونه از مساجد تاریخی شهر دزفول با نمونه گیری هدفمند انتخاب شد و مورد مطالعه قرار گرفت و برای سنجش رابطه میان متغیرها، از روش پژوهش همبستگی پیرسون و از آزمون های رگرسیون خطی ساده و چند متغیره برای تعیین رابطه و شدت و جهت رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل آماری، نرم افزار SPSS مورد استفاده قرار گرفت. مطابق نتایج به دست آمده، مؤلفه های کالبدی و ادراکی، بیشترین اثر و ابعاد اجتماعی و عملکردی، تأثیر کمتری در القای حس مکان در مساجد را دارند. متغیرهای فرم و هندسه بصری، فرم و هندسه ادراکی و خدمات به صورت مستقیم در القای حس مکان در مساجد مؤثر هستند.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثردر سیاست های زمین شهری ایران با استفاده از مدل های منتال و مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
95 - 111
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: سیاست زمین شهری یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری عمومی است و در برخی کشورها همچون ایران، سیاست های زمین شهری و جایگاه مدیریت زمین کم وبیش مورد غفلت واقع شده است و این امر تغییر نگرش نسبت به زمین شهری و سیاست های زمین شهری در ایران را ضروری ساخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در سیاست های زمین شهری ایران تدوین شد. روش: نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. لازم به ذکر است که سنجش رابطه بین شاخص ها و بازیگران توسط کارشناسان متخصص در امور شهری به صورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و از نرم افزار منتال و مکتور برای تجزیه وتحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت ، برای تحلیل و ارزیابی سیاست های زمین شهری در ایران 15 عامل استفاده شد که با استفاده از نرم افزار منتال ، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار مکتور بازیگران کلیدی تأثیرگذار بر سیاست های زمین شهری ایران و همچنین قدرت نسبی بازیگران و نیز توافق آن ها با اهداف و اولویت هر یک از اهداف ازنظر آن ها شناسایی شدند. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از نرم افزار منتال 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در سیاست های زمین شهری شناسایی شدند و نتایج مستخرج از نرم افزار مکتور نشان داد که بازیگران غالب سیستم که بیشترین اثرگذاری را در سیاست های زمین شهری ایران داشتند؛ شامل نهادهای قانون گذاری، وزارت کشور، بنیاد مسکن و راه و شهرسازی بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بیشترین توافق بازیگران در رابطه با اهداف سیاست های زمین شهری در وهله اول با در نظر گرفتن یکپارچگی نهادهای متولی، بر لزوم کاهش موازی کاری، در وهله دوم بهبود قدرت اجرایی نهادها، به نحوی که عملکرد نهادها با نهادهای بخش های دیگر هماهنگ و سازگار و در وهله آخر دسترسی به اطلاعات از سوی نهادها با ایجاد یک بانک اطلاعاتی زمین موردتوافق متولیان بوده است.
مدیریت پروژه های چابک و تغییرات نسبت به فرایندهای استاندارد PMBOK
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
142-163
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به سرعت پیشرفت و تنوع خواسته منجر به تغییرمشتریان می بایست راهی برای پاسخ مناسب به آن یافت . در این راستا شایسته است مرور مجددی بر تعاریف پروژه و انواع چرخه های حیات آن صورت گیرد . همچنین می توان با بررسی روند شکل گیری تفکر چابک وهم سنجی دو نوعکاربردی آن توصیف بیشتری را ارائه نمود تا از طریق آشنایی با این مفهوم و مقایسه فرایندهای رویکرد سنتی استاندارد PMBOK با متد چابک اسکرام آیا امکانکاربرد آن در صنعت ساختمان وجود خواهد داشت؟ نتایج بررسی ها نشانگر آن استکه استانداردهای مدیریت پروژه با ایجاد این مفهوم در سرفصل های خود چشم اندازی جدید برای این دانش ترسیم نموده اند.لذا شاید بتوان، با تحقیق در مفهوم سرعت دوچرخه های تکامل پذیر و تکرارپذیرکه به چرخه های حیات طبیعت نیز نزدیک هستند تحولی در دانش مدیریت پروژه به وجود آورد.
خوانش آثار اقتباسی فرح اصولی با تکیه بر نظریه ی میمسیس آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگارینه هنر اسلامی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
149 - 160
حوزههای تخصصی:
میمسیس یکی از قدیمی ترین و اصلی ترین اصطلاحات در تاریخ نقد ادبی و هنری است. افلاطون از آن به تقلید و ارسطو آن را بازنمایی دانسته که با خلاقیت هنرمند همراه شده و کار بدیعی را خلق می کند. از منظر تئودور آدورنو(1963-1903) فیلسوف و جامعه شناس آلمانی و از واضعان مکتب فرانکفورت، میمسیس تقلید نیست بلکه آن را نوعی همانندسازی و شبیه شدن به نمونه ی اصلی می داند که به تعبیری با آن درمی آمیزد. آدورنو با درهم ریختن معنا و کاربرد سنتی این اصطلاح قصد دارد تا پویایی میمسیس نشان دهد. میمسیس در این نظرگاه ویژگی هایی چون بیانگری، و خلاقیت هنری را هم با خود دارد. بسط این نظریه در آثار نقاشی اقتباسی فرح اصولی(1332-) نقاش حال حاضر ایرانی، موضوع این پژوهش بوده که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و مشاهده ی آثار، صورت گرفته و تعداد 10 نمونه به شیوه ی انتخابی از میان آثار اقتباسی فرح اصولی گزینش شدند. پژوهش با هدف شناخت بیشتر هنر معاصر ایران، به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا آثار اقتباسی فرح اصولی در این تعریف از میمسیس جای می گیرند؟ با توجه به دیدگاه آدورنو درباره ی میمسیس در این پژوهش هفت شاخص و ویژگی میمسیس؛ بیانگری، شبیه سازی، زبان جامعه، نشان دادن واقعیت، خلاقیت هنری، پیوند فرم و زبان، استخراج شد و براساس آنها آثار نقاشی اقتباسی فرح اصولی مورد بررسی قررار گرفت. نتایج بررسی و تحلیل نشان می دهد که آثار اقتباسی فرح اصولی با میمسیس آدورنو همپوشانی دارند.
مطالعه روابط میان متنی در ساختار فیلمنامه «چریکه تارا»
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا با تکیه بر نظریه ترامتنیت ژرار ژنت، به برّرسیِ روابطِ میان متنی در الگویِ روایت فیلم نامه چریکه تارا بپردازد. سؤال اصلی این است که اسطوره، تاریخ و واقعیّت به مثابه نظام های زبانی، چگونه به آگاهی ما شکل می دهند. به بیانی، تجربه انسان از واقعیّت های زندگی روزمره، به چه شکلی در رابطه با سایر نظام های زبانیِ غیرکلامی و صوری قرار می گیرد. همچنین فهم ما با چه الگویی درگیر این نظام ها است. به نظر می رسد نوعی ارتباط مفهومی مبنای فهم عمیق انسان از وقایع روزمره است که نگارش تخیّلی و صوری دارد. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الگوهای فهم انسان از امور و پدیده ها، غالباً در فضایی انتزاعی، هندسی و نامتقارن رخ می دهند. این فضایِ هندسی نتیجه روابط غیر هم عرض میان واقعیّت و تصویر واقعیّت است و بنابراین از تصادم سه محورِ اصلی، شامل واقعیّت (تجربه حال)، تاریخ (تجربه گذشته) و اسطوره (حافظه) است که تجربه هایِ فردی و جمعی انسان ها را به یکدیگر پیوند می زند. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است و اطلاعات به شکل کتابخانه ای جمع آوری و نمونه کاوی شده اند
نقش مصالح نوین ساختمانی بر پویایی نما در چهار دهه اخیر معماری ایران 1399-1359(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
49-66
حوزههای تخصصی:
اهداف: فناوری های نوین، همواره یک چالش در معماری معاصر بوده اند. از اصلی ترین چالش های معماری ایران در چهار دهه اخیر، آشفتگی بصری و خلا پویایی در نماهای ساختمان ها می باشد. هدف اصلی پژوهش پیش رو تبیین جایگاه مصالح نوین در نماهای شهری معماری ایران و اولویت بندی راهکارهایی به جهت به کارگیری مصالح نوین به منظور ارتقا پویایی در نما در ساختمان های معاصر می باشد. روش ها: پژوهش پیش رو از نوع تحقیقات ترکیبی و از منظر روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی می باشد. بدین منظور در این پژوهش سیر روند بکارگیری مصالح در معماری و تحولات فرمی در معماری معاصر ایران مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استفاده از آنالیز "سوات" عوامل داخلی و خارجی تاثیر گذار بر به کارگیری مصالح نوین تحلیل گردیده اند و در نهایت داده های حاصل در غالب سوالات پرسشنامه در اختیار جامعه آماری مورد نظر قرار گرفته است. یافته ها: به کارگیری مصالح نوین در کنار بهره گیری از ارزش های فرهنگی و هویت غنی معماری ایران می تواند در پویایی نماهای شهری تاثیر بسزایی بگذارد یافته ها حاکی از آن است که توجه اکثریت متخصصین به جنبه های زیبایی شناختی و ایستایی مصالح در پویایی نماها می باشد و به مؤلفه کارایی کمتر توجه شده است. نتیجه گیری: این مهم بیانگر آن است که می توان با بهره گیری از شاخصه های موجود در مؤلفه کارایی و همچنین ارتقا کیفی جنبه های زیبایی شناختی و ایستایی مصالح به عنوان یک فرصت، باعث ارتقا پویایی نماهای ساختمان ها گردید که در بخش نتیجه گیری به تفصیل بیان شده است.
بررسی چالش های روش شناختی مطالعات انجام شده پیرامون رابطه محیط کالبدی و چاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، با افزایش نگرانی های جهانی نسبت به شیوع چاقی، تحقیقات زیادی پیرامون پیوند میان مؤلفه های محیط کالبدی، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط صورت گرفته است. با این وجود، چالش های روش شناختی مانع از دستیابی به نتایج متقن و کاربست یافته ها در عمل شده است. مقاله حاضر سعی دارد تا با مرور ادبیات تجربی، به نقد و آسیب شناسی روش شناسی تحقیقات انجام شده در حوزه پیوند میان مؤلفه های محیط، فعالیت بدنی، چاقی و بیماری های مرتبط با آن بپردازد. این پژوهش، با توجه به اهداف و ماهیت خود یک فرا-روش از زیرمجموعه فرا-مطالعه است. ابتدا، مقاله ها از طیف متنوعی از پایگاه های داده و موتورهای جستجو مانند گوگل اسکالر۱، پاپ مد۲، اسکوپوس۳ و وب آو ساینس۴ مورد بررسی قرار گرفتند. سپس، مقاله ها بر اساس وابستگی به موضوع، تعداد ارجاعات و جدید بودن یافته ها انتخاب گردیدند و در نهایت کدگذاری شدند. یافته ها نشان می دهد، ناسازگاری میان معیارهای محیط عینی و ادراکی، ابهام در تعریف واحد همسایگی، عدم پایایی و روایی خودگزینی محیط واحدهای مسکونی۵، متغیرهای واسطه و نادیده انگاشتن جابه جایی محل سکونت گروه هدف و غلبه مطالعات مقطعی بر کوهورت۶، امکان مقایسه نتایج و شکل گیری یافته های متقن را که بتواند پشتوانه نظری محکمی برای برگردان آنها به سیاست های راهبردی فراهم نماید، دشوار می کند.
تبیین و طرح ریزی مسکن شهری با قابلیت انعطاف در بافت های فرسوده؛ نمونه موردی: شهر سقز
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی و فرسوده ی شهری به دلیل مرکزیت جغرافیایی، سهولت دسترسی، استقرار بازار (فعالیت های تجاری) و دارا بودن ارزشهای تاریخی و فرهنگی، دارای ظرفیت بالقوه برای تولید درآمد و به تبع آن پرداخت اجاره بهاء می باشد. علی رغم این ویژگیها، محلات مسکونی پیرامون هسته تجاری، به دلایلی از جمله: بافت سنتی شبکه ی معابر، فرسودگی واحدهای مسکونی، ضعف زیر ساختها و مشکلات زیست محیطی، مسیر رکود و عقب ماندگی را طی می کند. تداوم چنین فرمهای فضایی باعث شکل گیری نوعی از فرآیند اجتماعی، اقتصادی در محلات مسکونی بافتهای تاریخی و فرسوده شده است، که در آن گروه های با درآمد بالا از این محلات خارج شده و مهاجرین و کارگر و عمدتًا فقیر، جایگزین آنها شده اند. زیرا معماری این مناطق انعطاف پذیر نبوده و نتوانسته است خود را با نیازهای جدید منطبق نماید. از طرفی، برخی از واحدهای مسکونی در معرض تهاجم و فشار فعالیتهای ناشی از بازار واقع شده و به کارگاه های تولیدی یا انبار تبدیل شده اند. مجموعه ی این عوامل، باعث کاهش مطلوبیت سکونت در این بافت ها شده و الگوی آن از الگوی مسکن انعطاف پذیر فاصله گرفته است. در نتیجه پویایی خود را از دست داده و به انزوا کشیده شده است. هیات محترم وزیران در تاریخ 10/3/97 آیین نامه اجرایی برنامه ملی باز آفرینی بافت های فرسوده و ناکارآمد را به تصویب نمود. در کشور ایران با مشارکت بانک جهانی در سال 1382 با تصویب سند توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی توسط دولت، عملاً با رویکردی جدید به مسئله سکونتگاههای غیررسمی توجه گردید. بررسی و حل مسائل و مشکلات بافتهای فرسوده و ناکار آمد شهری دارای ابعاد مختلف می باشد که یک بعد مهم آن بعد معماری اینگونه بافت ها می باشد. در این تحقیق سعی شده با تاکید بر دیدگاه معمارانه برای بافت های فرسوده و ناکار آمد شهر سقز مسکن انعطاف پذیر طراحی و ارائه گردد. برای این منظور بافت محلات دارای بافت فرسوده و سکونتگاههای غیر رسمی شهر سقز بررسی شده است. فاکتورهای مسکن انعطاف پذیر با کمک مردم و متخصصین تهیه شده و با نرم افزارهای معماری طراحی و ارائه گردیده است.
مروری بر تجارب سامانه های امتیازدهی ساختمان های سبز در ایران و جهان
حوزههای تخصصی:
رشد ساختمان سازی در ایران از یک سو و نیاز به راهبردهای طراحی به منظور استفاده بهینه از انرژی های تجدیدپذیر و کاهش سوخت های فسیلی از سوی دیگر، ضرورت تدوین یک سیاست گذاری مدون در طراحی، اجرا و حفاظت از ساختمان ها را بر مبنای معیارهای زیست محیطی، اجتناب ناپذیر می سازد. امروزه در اکثر کشورهای توسعه یافته، سامانه های امتیازدهی زیست محیطی ساختمان ها در قالب گواهینامه های ساختمانی تدوین شده اند که برخی از آن ها در سایر مناطق جهان نیز مورد استفاده قرار می گیرند. این در حالی است که در ایران، تنها سند مربوط به بهینه سازی مصرف انرژی، مبحث 19 مقررات ملی ساختمان بوده و بسیاری از نکات زیست محیطی در آن مغفول مانده است. این مقاله با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی در بستر مطالعات کتابخانه ای، در صدد است تا با شناخت سامانه های متداول زیست محیطی، گامی مؤثر در طراحی ساختمان های سبز بردارد. مطالعه سامانه های امتیازدهی در هفت کشور توسعه یافته و در حال توسعه، تحلیل نمونه بناهای دارای این گواهینامه ها و مروری مبحث 19 مقررات ملی ساختمان، از اصلی ترین مباحث مورد بررسی در این مقاله می باشند.
ادراک کننده، ادراک شونده، محصول ادراک (ارزیابی تعابیر صاحب نظران از مؤلفه های تعریف منظر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
14 - 29
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر با گسترش علوم شهری، یکی از مهم ترین چالش های پیش روی پژوهشگران تفسیر رابطه انسان و محیط است که منجر به شکل گیری مفاهیم جدیدی مانند منظر شد. اگرچه پیدایش این مفهوم حاصل جستارهای فراوان متخصصان و پژوهشگران در سال های متمادی است، اما مرور پیشینه آن بیانگر وجود تکثر معنایی در آرای پژوهشگران و صاحب نظران علوم شهری است. تجربه نشان داده است که تداوم حیات یک رویکرد علمی نیازمند تعمق در بنیادهای منطقی اش از طریق تعریف مفاهیم پایه ای آن است تا با ارائه معانی یکسان امکان مباحثه و استدلال را برای پژوهشگران این حوزه به وجود آورد. از طرفی وجود تفاسیر متعدد موجب شکل گیری راهبردهای متنوعی در اثرگذاری بر محیط است و رویکردهای متمایزی تولید می کند که این بررسی نشان می دهد در جزئیات با مفاهیم مختلف و گاه متناقض وصف شده است. تعاریف ارائه شده به منظر به عنوان رابطه ای ادراکی می نگرد که واجد مولفه ادراک کننده و ادراک شونده است که مفهوم منظر محصول تفسیر صاحب نظران از شیوه مرتبط ساختن و بیان نسبت آنان است. این مقاله در پی آن است که با تدقیق در تعاریف ارائه شده با روش تحلیل محتوا به تحلیل و طبقه بندی رویکردهای متعدد اندیشمندان معاصر در تبیین مفهوم منظر بپردازد و با ارزیابی اجزای تعاریف آورده شده به تعریفی جامع و کل نگر از منظر بپردازد. پژوهش پیش روی نشان می دهد در توصیف متخصصین از مؤلفه های ادراک کننده و ادراک شونده، نسبت آنها و محصول آن، دسته های مفهومی متعددی وجود دارد که به نظر می رسد به صحیح ترین شکل بیانی آن چنین باشد: منظر رابطه ای ادراکی است که میان «انسان به عنوان ادراک کننده» و «محیط به عنوان ادراک شونده» با پیوندی «پیوسته» ایجاد می شود و محصولی با ماهیت «عینی-ذهنی» به دست می دهند.
پژوهشی درباره هنر قرآن نگاری چین از قرن شانزدهم تا پایان قرن هجدهم میلادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
55 - 64
حوزههای تخصصی:
خوشنویسی همواره والاترین هنر در بین هنرهای اسلامی تلقی می شود، این اهمیت از خوانا و زیبانوشتن آیات قرآنی به عنوان کلام الهی و معجزه دین مبین اسلام حاصل شده است و می توان این هنر را هنر خاص جهان اسلام نامید، همچون سایر هنرها که در اثر گسترش دین اسلام به قلمروهای دیگر وارد شدند و با عناصر بومی و هنرهای باستانی جغرافیای مقصد درآمیختند و شکل و فرم جدید به خود گرفتند، هنر خوشنویسی اسلامی نیز با ورود به مناطق مختلف علی رغم ثابت بودن الفبای عربی، فرم های جدید و متنوعی پیدا کرد، کما این که انواع مختلف خط کوفی به عنوان خط اولیه الفبای عربی، نام جغرافیاهای مختلفی چون خط کوفی مدنی، کوفی مکی، کوفی مشرقی، کوفی مغربی و ... به خود گرفته اند. خوشنویسی اسلامی در چین به عنوان کشوری با بافت غیر اسلامی و زمینه مذهبی بودایی، در ترکیب با فرهنگ و هنرهای باستانی و دین جاری در این سرزمین، دستخوش تغییراتی شد و فرم گرافیکی متفاوت به خود گرفت و تحت عنوان خط صینی نام نهاده شد که با خطوط رایج در جهان اسلام متفاوت است. خط صینی در موضوعات مختلفی چون قرآن ها، کتیبه های مساجد، اشیاء کاربردی و سنگ قبرها ظهور پیدا کرده است. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی در بررسی خوشنویسی و تزئینات استفاده شده است. در این پژوهش به قرآن های کتابت شده در کشور چین که به عنوان مهم ترین تجلی گاه خط صینی که همانا کلام خداوند است پرداخته شده تا به این پرسش ها پاسخ دهد: خوشنویسی آیات قرآنی، در قرآن های چینی به لحاظ شیوه نگارش دارای چه ویژگی فرمی متمایزی است؟ در تزئین و تذهیب صفحات قرآن های چینی، چه عناصری به چشم می خورد؟ و خط صینی به کارگرفته شده در کتابت قرآن های چینی، ریشه در کدام قلم دارد؟ نتایج حاصله حاکی از آن است که خوشنویسی قرآن های چینی از ترکیب خط عربی با حرکات قلم مو و پیچ و تاب های ضرب آهنگ های موجود در خوشنویسی چینی، فرمی منحصربه فرد یافته است. در تذهیب قرآن ها و تزئین صفحات، از نمادهای رایج در آئین بودایی، نقوش باستانی و همچنین اشیای کاربردی در فرهنگ و هنر چین، رنگ های درخشان و گل و گیاهان رایج و نمادین این سرزمین استفاده شده است، همچنین خط صینی به کار رفته در قرآن های چینی ریشه در قلم محقق دارد.
تحلیل بیان استعاری «واسازی» در پوسترهای نوشتار-محور دهه 90 (در گالری طراحان آزاد)
منبع:
فردوس هنر سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۴
26 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: استعاره در دهه های اخیر در زمینه های گوناگون از زبان و ادبیات گرفته تا فلسفه و زیبایی شناسی، موردمطالعه قرار گرفته است. مطالعات استعاره تاکنون با رویکردهای مختلف معناشناسانه، شناختی، عملگرا و بدیع انجام شده اند. بااین وجود پژوهش های اندکی به بررسی حضور انواع استعاره و بیان استعاری در رسانه های هنری مختلف پرداخته اند. پوستر به عنوان یکی از پرکاربردترین رسانه های هنری، از ابتدا شامل عناصر تصویری و نوشتاری بوده است. طراحان همواره این عناصر را به صورت مکمل در یک اثر به کار می برده است. اما نکته قابل توجه این است که طراحان معاصر به ویژه در دهه 90، با حذف تصویر از پوستر و به کاربردن نوشتار به عنوان عنصر اصلی، بیشتر به طراحی پوستر های نوشتار-محور روی آورده اند. حضور نوشتار به عنوان سوژه اصلی در اثر را می توان از منظر انواع روابط استعاری که با مفهوم پوستر ایجاد می کند موردمطالعه قرار داد. هدف مقاله: هدف از این مقاله تحلیل استعاری نوشتار فارسی و یافتن روابط استعاری میان نوشتار و دیگر عناصر تصویری از طریق تحلیل «بیان استعاری واسازی» در حروف نگاری پوسترهای فارسی دهه 90، به ویژه پوسترهای نوشتار-محور گالری طراحان آزاد بوده است. سؤال مقاله: ا ستعاره واسازی چه بیان هنری در حروف نگاری پوستر می یابد؟ روش تحقیق: در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده، اطلاعات و داده های مورداستفاده از منابع کتابخانه ای جمع آوری شده است. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از تحلیل آثار نشان داد که می توان «بیان استعاری واسازی» را به عنوان یک الگوی پرکاربرد توسط طراحان معاصر به شمار آورد. بیان استعاری واسازی موجب تغییر شکل نوشتار به نفع معنا و ایده اصلی اثر شده و نوشته را از ساختار اصلی و کلیشه ای خود خارج می کند. در واقع می توان شناسایی سوژه شدن حروف در طراحی نوشتار و ازهم پاشیدگی حروف در جریان بازنمایی مفاهیم دیگر را از مهم ترین نتایج مقاله حاضر به شمار آورد.
گونه شناسی آثار فلزکاری در نگارگری عصر صفوی (907-1135 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۷
119 - 137
حوزههای تخصصی:
آثار هنرفلزکاری در دوره صفوی، به لحاظ زیبایی بصری، نقوش تزیینی و شیوه ساخت قابل توجه است. نظر به اینکه در هنر نگارگری دوره صفوی بیش از هر دوره دیگری به بازنمایی دقیق عناصر و اشیاء توجه می شود، با مطالعه نگاره ها می توان اطلاعات بسیاری درباره هنر فلزکاری در این دوره به دست آورد. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناسایی اشیای فلزی در نگاره ها و طبقه بندی آن ها، شناسایی اصل این آثار و تطبیق آن ها با نگاره ها، به گونه شناسی و بررسی کاربرد این اشیا و نحوه بازنمایی این آثار در نگاره ها می پردازد و در صدد پاسخ به این سوالات است که: 1. چه نسبتی میان تصاویر اشیای فلزی در نگاره های عصر صفوی و نمونه های آثار فلزکاری به جای مانده از این عصر وجود دارد؟ 2. شیوه بازنمایی اشیای فلزی در نگاره ها چگونه است؟ و از این رهگذر مسئله کلان نسبت نگارگری با واقع گرایی پی گرفته می شود. در این پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی با رویکرد مطالعه تطبیقی استفاده شده و گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات کتابخانه ای با رجوع به وبسایت موزه ها و منابع اینترنتی انجام شده است. بدین منظور تعداد 23 نمونه به صورت هدفمند از میان تصاویر نسخه نگاره های متعلق به قرن های دهم و یازدهم انتخاب شد و اشیای فلزی موجود در آن ها شناسایی و طبقه بندی شدند. اشیای فلزی مورد نظر پژوهش که در نگاره ها به تصویر در آمده اند عبارت است از: صراحی، ابریق، قندیل، شمعدان، آوند یا دلو حمام و طبل باز شکاری. در نهایت پس از بررسی و تحلیل نمونه ها و مقایسه آن ها با آثار فلزی بازمانده دوره صفوی مشخص شد، شیوه بازنمایی اشیای فلزی در این نگاره ها بر اساس هنر فلزکاری در آن دوره به صورت واقع گرایانه است، به علاوه بسیاری از ویژگی های آثار فلزی نظیر فرم، جنس و تزیینات در نگاره های این دوره قابل مشاهده است.
تأملی بر ساختار فضایی و الگوی کالبدی خانه های دوره قاجار شهر نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات معماری ایران بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۹
۱۳۶-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
آنچنان که نتایج مطالعات مرتبط با شهرهای ایرانی روشن ساخته است، اقلیم و فرهنگ را میتوان دو عامل اثرگذار کلیدی و در شکل یابی و توسعه استقرارگاه های بشری و فضاهای زیستی به شمار آورد. این تأثیر تا بدان حد است که بسیاری از پژوهشگران، بافت های کهن شهری را به مثابه آیینه ای دانسته اند که فرهنگ ساکنانشان را منعکس می سازند. در شهر نطنز، خانه های سنّتی متعددی وجود دارد که متعلق به دوره قاجار و اوایل دوره پهلوی هستند. این خانه ها که عناصر کارکردی متمایزی نسبت به دیگر بناهای مسکونی دارند، با ساختار پیچیده و متفاوت خود، به این شهر هویتی فرهنگی بخشیده اند؛ بدین سبب است که مطالعه ساختار فضایی و الگوی کالبدی این خانه ها موضوع پژوهشی مستقل شدند. پژوهشی که نتایج آن در نوشتار حاضر ارائه میشود، در پی آن است تا ضمن معرفی خانه های تاریخی شهر نطنز به این پرسش پاسخ گوید که عناصر و ویژگی های کالبدی فضایی خانه های تاریخی این شهر چیستند؟ هدف آن است که اصول و ارزش های فرهنگی حاکم بر معماری «خانه» در بافت کهن این شهر معلوم و چرایی و چگونگی ساختار این بناها مطالعه شود. پژوهش حاضر با رویکردی تاریخی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بررسی های میدانی مستندنگاری صورت گرفته است. در دستیابی به این هدف، ده خانه شاخص تاریخی در محله های قصبه و افوشته متعلق به دوره قاجار به لحاظ عناصر کالبدی بررسی شدند. در نتیجه این پژوهش روشن شد که معماران و شهرسازان نطنز در عهد قاجار توانسته اند هماهنگی منطقی چشمگیری در ترکیب فضایی خانه های و نوع اقلیم منطقه به وجود آورند. به طور کلی، جهت گیری متفاوت بناها و تفاوت در ساختار کالبدی معماری خانه ها بر محور حیاط به عنوان نقش هماهنگ کننده و ارتباط دهنده میان سایر عناصر بنا به عنوان الگوی قابل تأمل در شهر نطنز است.
بررسی وجوه اشتراک و افتراق مضامین به کار رفته در نگارگری صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۱
252 - 287
حوزههای تخصصی:
هنر نگارگری یکی از جلوه گاه های انگاره های ملی و مذهبی است. هنرمندان مسلمان در سرزمین های مختلف بسیاری از مضامین اخلاقی و مذهبی مشترک را در آثار خود منعکس ساخته اند. در این میان، به علت ارتباطات فرهنگی، مذهبی و حتی جنگ های صورت گرفته میان ملت ها که به تصرف سرزمین ها منجر شده است، آثار نگارگری و تصویرپردازی نسخ مصور صفوی و عثمانی در میان سده های پانزدهم تا هفدهم/ نهم تا یازدهم تأثیرات بسیاری بر یکدیگر داشته است و مضامین مختلفی به صورت مشترک، از جمله مضامین مذهبی، ادبی، عرفانی و تاریخی در نسخ مصور آن ها یافت می شود. لذا، با توجه به ویژگی های نگارگری در دو دوره صفویه و عثمانی، فرضیه این پژوهش را می توان چنین مطرح کرد که با وجود ارتباط فرهنگ ها و تغییرات سیاسی و اجتماعی رایج در هر دو دوره، می توان تأثیرات بارزی را در هنر نگارگری این دو منطقه مشاهده کرد. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحلیل محتوای کیفی می باشد و روش گردآوری اطلاعات با استفاده از روش کتابخانه ای صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان دهنده این مطلب است که نقطه تفاوت این نگاره ها در شیوه و سبک و سیاق به تصویر کشیدن آن ها است. از سوی دیگر ویژگی های بصری شاخص در هر کدام از نگاره های صفوی و عثمانی که از فرهنگ و مذهب جامعه آن روزگار تأثیر پذیرفته، منعکس کننده وضعیت فرهنگی و مذهبی آن دوره است لذا دارای تفاوت هایی نیز می باشد. اهداف پژوهش: 1.بررسی مختصات نگارگری دوره صفوی و عثمانی. 2.تحلیل نگاره ها با مضامین مشابه در آثار نگارگری دوره صفوی و عثمانی. سؤالات پژوهش: 1.در آثار نگارگری صفوی و عثمانی چه مضامین و داستان هایی مورد استفاده بوده است؟ 2.مضامین و داستان های مشترک به چه شیوه ای در آثار نگارگری صفوی و عثمانی به تصویر کشیده شده است؟
ویژگی نمادین ستاره هشت پر و ارتباط آن با امام رضا(ع) به استناد علم اعداد (حروف ابجد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های ترکیبی همگن و منتظم، بدون آنکه ترکیبشان دستخوش تغییر و تحول گردد، قابلیت بسط و گسترش از همه سو را برای هنرمند مهیا می کنند. نقوش گره در بناهای سنتی، بر نظم موجود به واسطه استفاده از انتظامات مرکزی، محوری، تقارن و تعادل در این بناها پدید آمده و تبلوری از نظم و هندسه را جلوه گر ساخته است. هندسه اسلامی دربردارنده ویژگی های نمادینی است که با مفاهیم دین مبین اسلام قابل تبیین بوده و در قلمرو سنتی اسلامی، می تواند با رهیافت های دینی ملی همراه باشد. نماد ستاره هشت پر به دلیل هندسه و شکل خاص آن در ایران و به ویژه در حرم مطهر رضوی، محملی معنوی بر جایگاه دینی امام رضا(ع) تلقی شده است. هدف از این مقاله، بررسی پیوند مفهوم نمادین ستاره هشت پر در حرم مطهر رضوی با جایگاه معنوی امام رضا(ع) بوده است. بر این اساس، نمونه هایی بی نظیر از نقش مورد نظر که توسط هنرمندان بارها در حرم مطهر رضوی به منصه ظهور رسیده بودند، بررسی شدند. بررسی های به عمل آمده و یافته های این پژوهش بر مبنای روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای، گویای آن است که هنرمندان مسلمان از طریق امتزاج نقش نمادین ستاره با شکل هندسی خاص آن و همچنین به کارگیری اصول زیبایی شناسی و تجارب کاشی کاری سنتی ایرانی، تلاش داشتند شخصیت معنوی امام رضا(ع) را به زبان هندسه و اعداد بیان کنند. هشت ضلعی بودن ستاره، آن را به نماد شمسه نزدیک می ساخت و این امر به طور ضمنی و تلویحی، بیننده را با مفاهیمی نظیر «خورشید خراسان» یا «آفتاب ولایت» پیوند می داد. هنرمندان با آنکه برای نقاشی چهره ها و شمایل امامان، با محدودیت هایی روبه رو بودند، بدون توجه به این تنگنا، می توانستند یک باور مذهبی عمیق را با خطوط خشک هندسی به نمایش بگذارند.
مطالعه تطبیقی نقوش و انواع سوزن دوزی در پوشاک زنان و مردان دربار قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با بررسی سیر تحول پوشاک در تاریخ ایران، دوران قاجار از حیث تحولات گسترده فرهنگی و اجتماعی، دوران متمایزی است. در این دوره، با توجه به گسترش ارتباطات بینافرهنگی با ملل دیگر، به ویژه غرب و رواج مدگرایی در میان درباریان، میل به لباس های سنتی ایرانی با تزیینات زیبا و دل فریب، به خصوص طیف وسیع سوزن دوزی ها، همچنان طرفداران متمکن (اغلب درباریان) خود را داشت. از این منظر در این پژوهش تلاش شده است ضمن تبیین و تحلیل مفاهیم مستتر در نقوش سوزن دوزی های پوشاک زنان و مردان دوره قاجار، به این پرسش ها پاسخ داده شود: 1. چه مفاهیمی در نقوش سوزن دوزی های پوشاک درباریان دوره قاجار وجود داشته است؟ 2. وجوه تمایز میان نقوش سوزن دوزی پوشاک زنان و مردان در دوره قاجار چیست؟ این پژوهش بنیادی به لحاظ چیستی رویکردی کیفی داشته و از نظر روش شناسی تطبیقی تحلیلی است. گردآوری داده ها و اطلاعات به روش مطالعات اسنادی و منابع کتابخانه ای و در مواردی میدانی انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش با مرور آثار نقاشی و تطبیق با تعدادی از پوشاک موجود در موزه ها و مجموعه های خصوصی به جامانده از دوران قاجار انتخاب شده است. در نهایت از تحلیل یافته ها، این نتیجه قابل استنباط است که پوشاک زنان و مردان دربار قاجار تفاوت چندانی با یکدیگر نداشتند و به طور کلی به دو دسته اندرونی و بیرونی تقسیم می شدند که تزیینات متنوع سوزن دوزی مانند گلابتون دوزی، قیطان دوزی، نقده دوزی، مرواریددوزی و... به تفاخر و زیبایی آن ها متناسب با جایگاه و مسند صاحب لباس می افزوده است. در این میان، نقوش به کاررفته طرح های هندسی، گل وگیاه و بته جقه بودند که به طور مشترک در لباس زنان و مردان مشاهده می شود که عمدتاً مبتنی بر باورهای سنتی و اعتقادات مذهبی مردم بوده است.