فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۲۹٬۴۰۸ مورد.
منبع:
باغ نظر سال هجدهم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۱۰۴
45 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : برندسازی مجتمع های تجاری، عاملی برای رونق اقتصادی شهرها، جذب گردشگر و ارتقای کیفیت های محیطی محسوب می شود. طراحی و ساخت مجتمع های تجاری از عوامل کلیدی در برندسازی این مراکز است. فرم و پوسته ظاهری ساختمان ها و تزئینات و جزئیات آن در زمره ویژگی های مرئی و محسوس ساختمان ها محسوب می شود که علاوه بر خصوصیات و کارکردهایی که دارد به عنوان پتانسیلی بالقوه برای جذب مخاطب می تواند عمل کند. مجتمع های تجاری در دهه 1390 شمسی در شهرهای بزرگ کشور به ویژه تهران، رشد و گسترش چشمگیری داشته اند. برندسازی آنها می تواند نقش مهمی در رونق اقتصادی و کسب شهرت برای شهر تهران عمل کند. هدف پژوهش : هدف این پژوهش تبیین نقش فرم و پوسته ظاهری مجتمع های تجاری در برندسازی این مراکز است. همچنین این پژوهش در پی آن است ضمن یافتن چگونگی تحولات نقش فرم و پوسته ظاهری مجتمع های تجاری در تهران، میزان مطابقت آن را با رویکرد جهانی این موضوع دریابد. روش پژوهش : پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی است که به صورت توصیفی و تحلیلی انجام شده و به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی-کتابخانه ای و بازدید میدانی انجام شده است. نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان می دهد بهبود کیفیت بصری ساختمان ها در پیوند مطلوب با زمینه، افزایش جذابیت، ایجاد پروژه های منحصربه فرد و نمادین، تعامل با شهر و نمایش فرهنگ و تاریخ، از جمله استراتژی های کالبدی برندسازی است که در طراحی فرم و پوسته بیرونی مجتمع های تجاری، نمود می یابد. نما و تزئینات به کاررفته در مجتمع های تجاری، نمایانگر کاربرد فناوری روز و به عنوان رسانه ای برای انتقال پیام های مدنظر صاحبان برند است. همچنین نتایج نشان می دهد پیش از دهه 1390 شمسی راهکارهای جذب بازدیدکنندگان به مجتمع های تجاری، بیشتر تظاهری برای به روزبودن بوده است، درحالی که در دهه 1390 شمسی نقشی که طراحی و ساخت در برندسازی مجتمع های تجاری تهران، ایفا می کند، تقریباً همگام با جهان است و طراحی مجتمع های تجاری با پوسته و تزئینات شاخص رشد یافته است.
تحلیل گفتمان ساختار سیاسی- اجتماعی و فرهنگی قاجاری و انعکاس آن در نسخه های چاپ سنگی مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
38 - 57
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی مجموعه ای از نگرش ها، ارزش ها و هنجارهای موجود درباره سیاست و قدرت است که به عنوان زمینه پشتیبانی کننده کل فرآیند توسعه تلقی می شود. فرهنگ سیاسی در طول حیات سیاسی و اجتماعی یک جامعه و تحت تأثیر عوامل مختلفی چون وضعیت اقلیمی و جغرافیایی، ساختار نظام سیاسی و اجتماعی، شرایط تاریخی، نظام اعتقادی، آداب و رسوم، نظام اقتصادی و... شکل می گیرد، سپس در یک فرآیند مستمر جامعه پذیری، نهادینه و از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. در جامعه ایران عصر قاجار، فرهنگ سیاسی ناسالم همچون ساختار سیاسی پاتریمونیالیستی، اعتقاد به باورهای خرافی، طلسم و جادو و تقدیرگرایی تفکر غالب در جامعه است که ردپای آن را در سفرنامه ها، جراید و آثار ادیبان و متفکران این دوران می توان به وفور یافت. بر همین اساس، پژوهش حاضر تأثیر فرهنگ سیاسی ناسالم بر توسعه نیافتگی و عقب ماندگی دوران قاجار را محور کار خود قرار داده و به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از چارچوب نظری تحلیل انتقادی نورمن فرکلاف در پی پاسخ به این پرسش است که فرهنگ سیاسی ناسالم (خرافه گرا) چه نقشی بر توسعه نیافتگی دوره قاجار ایفا کرده است و این مسئله چه بازتابی در نسخه های چاپ سنگی مذهبی داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از این است که فرهنگ سیاسی به ویژه در ساحت ناسالم آن (خرافه گرایی) از طریق عقل ستیزی، علم گریزی و بی خبری، یکی از علل توسعه نیافتگی در دوران قاجار محسوب می شود و این مسئله به خوبی در نسخ چاپ سنگی مذهبی دوره قاجار نیز منعکس شده است. اهداف پژوهش بازشناسی گفتمان ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار؛ واکاوی چگونگی انعکاس ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار در نسخه های چاپ سنگی مذهبی. سؤالات پژوهش ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره قاجار دارای چه مختصاتی بود؟ گفتمان ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی چه بازتابی در نسخه های چاپ سنگی مذهبی دوره قاجار دارد؟
طراحی پنل های صوتی در جداره های فضای داخلی ساختمان با الگوبرداری از سازوکار سرخس ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با استفاده از مواد مصنوع، سعی در بهبود عملکرد صوتی ساختمان ها شده است تا آسایش ساکنین فراهم شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ویژگی آکوستیکی گیاهان و الگوبرداری از سرخس ها به منظور جذب و افت صوتی جداره های داخلی است. این پژوهش دارای رویکرد کمی است و راهبرد پژوهشی در آن آزمایشگاهی می باشد. با توجه به روش مسئله محور در فرآیند طراحی بیونیکی، پژوهش مبتنی بر شش گام عملیاتی گردید. با تعریف صورت مسئله و تجزیه وتحلیل آن، امکان تطبیق پذیری اصول آکوستیکی با بافت گیاهی سنجیده و گونه ی گیاهی مناسب مشخص شد. سپس، به صورت انتزاعی امکان تطبیق پذیری سنجیده و اصول استخراج شده وارد مهندسی شد. در نهایت، براساس پارامترهای به دست آمده از گونه گیاهی انتخابی پنل هایی ساخته شد که این پنل ها توسط نرم افزار Cool Edit و لوله امپدانس صوتی مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج نشان داد، سرخس غیربومی فوجر گیاهی تأثیرگذار در جذب و افت صوت است و گونه های غیربومی ایران عملکرد صوتی بهتری دارند. پنل دوجداره، در فرکانس های 250 تا 2000 هرتز، اولویت اول را دارد و پس ازآن پنل به همراه لایه ی گیاهی قرار دارد. همچنین، میزان افت صوتی پنل تک جداره، با افزایش فرکانس افزایش می یابد و حداکثر میزان آن در بازه فرکانس 63 تا 1600 هرتز به 29/18 دسی بل می رسد.
ارائه الگوریتمی برای فرآیند فرم یابی هندسی سطوح غشایی فرم آزاد به روش رایانشی توسط نرم افزار راینو و پلاگین گرس هاپر و افزونه کانگورو
منبع:
معماری شناسی سال چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
157-166
حوزههای تخصصی:
سازه های غشایی به سبب ویژگی هایی همچون قابلیت حمل و نقل، سهولت در برپایی و برچیدن و همچنین سبک بودن، از دیرباز مورد استفاده بسیاری از مردم به ویژه عشایر بوده است. امروزه نیز به سبب وزن کم و قابلیت بالای این سازه ها در خلق فرم های بدیع، زیبا و متنوع توجه بسیاری از طراحان و معماران به این سازه ها بیش از پیش جلب شده است. با پیدایش کامپیوترها و پیشرفت در روش های محاسباتی، در زمینه فرم یابی سازه های غشایی پژوهش های گسترده ای صورت گرفته است. از آنجایی که هندسه سطوح غشایی فرم آزاد توسط روابط ریاضی پیچیده تعریف می شوند، فرم یابی این سطوح نیز فرآیندی پیچیده و زمان بر می باشد. هدف این پژوهش، بررسی انواع روش ها و فرآیند فرم یابی سازه های غشایی فرم آزاد و ارائه الگویی برای این فرآیند می باشد. برای این منظور، با مطالعه منابع کتابخانه ای، انواع سازه های غشایی و روش های فرم یابی آن ها و نرم افزارهای مورد استفاده در این حوزه مورد بررسی قرارگرفت. درنهایت، با فرم یابی یک سطح غشایی به روش رایانشی توسط نرم افزار راینو و پلاگین گرس هاپر و افزونه کانگورو الگوریتمی برای نحوه انجام فرآیند طراحی و فرم یابی هندسی این نوع سازه ها ارائه گردید. الگوریتم ارائه شده طراح را قادر می سازد تا بتواند هرنوع سازه غشایی با فرم آزاد را طراحی و فرم یابی کند.
بهره گیری از متدولوژی گروه های بحث در بررسی چالش های کمیته های نما شهر تهران
حوزههای تخصصی:
ساماندهی سیما و منظر شهری از جمله مباحثی است که طی سال های اخیر مورد توجه مدیریت شهری قرار گرفته است. در این میان، نمای ساختمانهای شهر تهران به عنوان جز جدایی ناپذیر از منظر شهری در کمیتههای تخصصی مورد بررسی قرار می گیرد که از هنگام شکل گیری تاکنون با چالش هایی مواجه بوده است. با توجه به درگیر بودن گروه های مختلف اعم از طراح، سازندگان و اساتید دانشگاهی در فرآیند بررسی نما در این کمیته ها، استفاده از متدولوژی گروه های بحث به عنوان روشی سیستماتیک برای دستیابی به ریشههای اساسی و ارائه راهکار موثر است. در این مقاله چالش های پیش رو فرآیند بررسی نما در سیما و منظر شهر تهران مورد شناسایی و بازخوانی قرار گرفته است. یافتههای پژوهش نشان می دهد نبود ضمانت اجرایی مهمترین چالش از نظر اعضای کمیته نما و برخور سلیقهای مهمترین دغدغه طراحان و سازندگان در فر آیند بررسی نما است.
نگاهی به کتاب «تحلیل زیبایی شناسی موسیقی دستگاهی ایران»
حوزههای تخصصی:
کتاب تحلیل زیبایی شناسیِ موسیقیِ دستگاهیِ ایران، کتابی است به تألیف آقای محمّدرضا عزیزی؛ نوازنده تار و آهنگساز جوان موسیقی ایرانی که دانشجوی مقطع دکتری تخصّصیِ پژوهشِ هنر در واحد علوم و تحقیقات دانشگاه آزاد اسلامی نیز هستند، و نیز با نظارت و همکاری اینجانب که به همّت انتشارات نسل روشن در سال ۱۳۹۹ به چاپ رسیده و از منظر فلسفه و زیب اشناسیِ اسلامی به تبیین چارچوب زیبایی در موسیقیِ دستگاهیِ ایران می پردازد. هدف اصلی این اثر پژوهشی پاسخ به موضوعاتی قبیل چیستیِ اساسِ موسیقی ایرانی، تفکیک چهارچوب زیبایی شناختی ردیف دستگاهی ایران و چگونگی نگاه تحلیلی بر آثار موسیقایی در جهت شناخت هرچه بیشتر این هنر اصیل آن هم بر اساس مفاهیم مهم و کاربردی در فلسفه و حکمت ایرانی اسلامی بوده است.
بازخوانی ربع قرن تجربه منظر فرهنگی در اسناد مرکز میراث جهانی یونسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
309 - 324
حوزههای تخصصی:
علیرغم گذشت بیش از یک قرن از نخستین کاربرد اصطلاح «منظر فرهنگی»، با تدوین دستورالعمل نحوه ورود مناظر فرهنگی به لیست میراث جهانی در شانزدهمین جلسه مرکز میراث جهانی یونسکو در سال 1992، این عبارت در اسناد بین المللی جایگاهی ویژه یافت. بررسی تاثیر متقابل انسان و طبیعت در گذر زمان به منظور تقویت و محافظت از آنها و باز شناخت تنوع مناظر فرهنگی، اقدامی موثر در ثبت این آثار ارزشمند می باشد. مرکز میراث جهانی یونسکو نخستین و مهم ترین نهاد بین المللی حفاظت از منظرهای فرهنگی می باشد. لذا هدف این مقاله تبیین تجربیات منظر فرهنگی در بازه زمانی 1992-2017 در اسناد مرکز مذکور است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با روش مطالعه کتابخانه ای می باشد. این مقاله ضمن بررسی مفهوم منظر فرهنگی و معیارهای آن در مدارک منتشر شده مرکز میراث جهانی، به واکاوی نشست های برگزار شده و سیر تحول مفهوم مذکور و بررسی تنوع تاثیرات متقابل انسان و محیط می پردازد. تغییر معیارهای ثبت مناظر فرهنگی، تدوین دسته بندی مناظر و بررسی نشست های تخصصی به صورت موضوعی و موضعی از یافته های این پژوهش می باشد. به عنوان مثال در بخش نشست های موضعی، مناظر فرهنگی قاره های مختلف کنکاش شده یا در بخش موضوعی، منظر فرهنگی آبراهه ها، جاده ها، کوه ها، بیابان ها، تاکستان ها، تراسهای برنج مورد توجه قرار گرفته اند. بررسی آثار ثبت شده در 6 منطقه تعریف شده بیانگر عدم تناسب ثبت آثار بوده و منطقه اروپا حدود 50 درصد آثار را به خود اختصاص داده است.
تحلیل تاریخی- انتقادی دیدمان های غالب جنسیت در دوره پهلوی: یک روانکاوی اجتماعی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۳
37 - 63
حوزههای تخصصی:
جنسیت، تأثیری پدیداری پیرامون جنس و سامانه ای است که در بافت فرهنگی یک جامعه و در طول تاریخ برساخته می شود. جنسیت، تماماً وابسته به خودآگاه یک جامعه نبوده بلکه ناخودآگاه جمعی، نقش مهمی در شکل گیری آن دارد. بازنمایی عکاسانه جنسیت می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این موضوع باشد. می توان اینگونه پرسید که چه رابطه ای میان بازنمایی جنسیت در تصاویر عکاسی و هنجارهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه وجود داشته است و چگونه این روابط در سطوح خودآگاه و ناخودآگاه جمعی، نوع نگرش افراد به مقوله جنسیت را سامان بخشیده اند؟ هدف این پژوهش، بررسی این مسأله در جامعه ایرانِ دوره پهلوی است. چارچوب مفهومی این نوشتار بر آراء تبارشناختی فوکو و نظریات روانشناختی فروید و لاکان استوار است و نگارندگان می کوشند به نوعی تحلیل گفتمان (دیدمان) در این باره دست یازند تا موضع متفاوتی را برای فهم دیگرگون موضوع فراهم آورند. بنابراین می توان مسأله را این گونه صورت بندی کرد که از طریق چه دیدمانی و چگونه، بازنمایی جنسیت در دوره پهلوی شکل گرفته و چگونه روابط قدرت این بازنمایی را کنترل کرده اند؟ نتایج پژوهش، نشان می دهند که جنسیت در دیدمان های سیاسی و اجتماعی، مورد بازنمایی عکاسانه قرار گرفته است و روابط قدرت مردسالار، نظم جنسی متفاوتی را نه در شکل، بلکه در محتوای آن پدید آورده است.
پدیدارشناسی مفهوم محله با تأکید بر محلات شهر شیراز در دوران قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
33 - 42
حوزههای تخصصی:
ی و ادراک شهروندان از شهر روی داده است. اساس مدیریت شهری شهرهای سنتی و مداخله در آن اجتماع محور و مبتنی بر نظامی اجتماعی بود که پیروِ انتقال صورت گرفته جای آن را متخصصین و مدیران مبتنی بر قدرت/دانش در شهرهای معاصر گرفتند. محله به عنوان یکی از مهمترین ارکان شهر سنتی و اساس شکل گیری شهر تحت کل های کوچک، بستر مداخلات اجتماعی و حس تعلق به مکان را برای ساکنین ایجاد کرده و در واقع وطن هر فرد محسوب می شد. با توسعه های معاصر و تغییرات بنیادین در نظام سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی، و گذار به جامعه مدرن، مفاهیم نوینی نظیر منطقه و ناحیه با تقسیمات تخصص محور به منظور مداخله در شهر جایگزین مفهوم محله شد و برساخت اجتماعی شهر تحت مفهومی برخواسته از زمینه با مشارکت مردمی جای خود را به برساخت سیاسی فضاهای شهری تحت نفوذ حکومت مرکزی داد. در حال حاضر پژوهشگران و مدیران در نظر و عمل به دنبال احیای مفاهیمی همچون محله هستند. هدف از این پژوهش بررسی منظر محلات شیراز در دوران گذار از شهر سنتی به شهر معاصر است. پژوهش در پی پاسخ به این سؤال اساسی است که آیا شکل گیری فضاهای شهری در دوران قاجار مبتنی بر نظام محله ای، منجر به مرزبندی اجتماعی تحت عنوان محله بود؟ آیا تقسیمات محله در ادراک ساکنین و بازتولید فضا مؤثر بود؟ به منظور پاسخگویی به سؤال پژوهش با روش پژوهش اسنادی، نقطه عطف انتقال از شیراز سنتی به معاصر بررسی شده و با رویکردی پدیدارشناسانه، نمود ادراک شهروندان از شهر سنتی شیراز بر مبنای آثار به جای مانده از قبیل اسناد و اشعار، مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که منظر شهر سنتی و تجارب زیسته ساکنین تا اواخر دوران قاجار متفاوت از شیراز امروزی است که در پژوهش ها و اقدامات تخصصی، صرفاً به جنبه کالبدی بافت تاریخی شیراز توجه شده و تنها آثار تجسمی به جای مانده از مقیاس کلان شهری تا مقیاس خُرد هنرهای مستظرفه بدون توجه به تجارب زیسته ساکنین قدیم بررسی می شود. احیای مفاهیمی مردمی نظیر محله و حراست از بافت تاریخی در درجه اول مستلزم نگاهی پدیدارشناسانه به کالبد و معناست که پژوهشگر در فضایی مشابه مخاطب حلول کند و به طور عمیق با پدیده های شهر سنتی نظیر محله مواجه شود.
شناسایی و تحلیل عوامل مؤثردر سیاست های زمین شهری ایران با استفاده از مدل های منتال و مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
95 - 111
حوزههای تخصصی:
یان مسئله: سیاست زمین شهری یکی از عرصه های مهم سیاست گذاری عمومی است و در برخی کشورها همچون ایران، سیاست های زمین شهری و جایگاه مدیریت زمین کم وبیش مورد غفلت واقع شده است و این امر تغییر نگرش نسبت به زمین شهری و سیاست های زمین شهری در ایران را ضروری ساخته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر در سیاست های زمین شهری ایران تدوین شد. روش: نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش انجام تحقیق توصیفی-تحلیلی بوده است. لازم به ذکر است که سنجش رابطه بین شاخص ها و بازیگران توسط کارشناسان متخصص در امور شهری به صورت نمونه گیری گلوله برفی انجام شد و از نرم افزار منتال و مکتور برای تجزیه وتحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفت ، برای تحلیل و ارزیابی سیاست های زمین شهری در ایران 15 عامل استفاده شد که با استفاده از نرم افزار منتال ، رابطه بین متغیرها ارزیابی و عوامل کلیدی استخراج شدند و درنهایت با استفاده از نرم افزار مکتور بازیگران کلیدی تأثیرگذار بر سیاست های زمین شهری ایران و همچنین قدرت نسبی بازیگران و نیز توافق آن ها با اهداف و اولویت هر یک از اهداف ازنظر آن ها شناسایی شدند. یافته ها: با توجه به یافته های حاصل از نرم افزار منتال 5 عامل کلیدی تأثیرگذار در سیاست های زمین شهری شناسایی شدند و نتایج مستخرج از نرم افزار مکتور نشان داد که بازیگران غالب سیستم که بیشترین اثرگذاری را در سیاست های زمین شهری ایران داشتند؛ شامل نهادهای قانون گذاری، وزارت کشور، بنیاد مسکن و راه و شهرسازی بوده است. نتیجه گیری: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بیشترین توافق بازیگران در رابطه با اهداف سیاست های زمین شهری در وهله اول با در نظر گرفتن یکپارچگی نهادهای متولی، بر لزوم کاهش موازی کاری، در وهله دوم بهبود قدرت اجرایی نهادها، به نحوی که عملکرد نهادها با نهادهای بخش های دیگر هماهنگ و سازگار و در وهله آخر دسترسی به اطلاعات از سوی نهادها با ایجاد یک بانک اطلاعاتی زمین موردتوافق متولیان بوده است.
بررسی کارکردهای کاروانسراهای ایرانی با رویکردی منظرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۴
28 - 37
حوزههای تخصصی:
توسعه راه ها از جمله ضروریات توسعه اقتصادی در هر دوران تاریخی بوده است. در روزگار قدیم به دلایل مختلف از جمله گستردگی کشور ایران و نیاز به برقراری ارتباط میان شهرهای مختلف، کاروانسراها ایجاد شده اند. بناهایی که در طول زمان به دلایل مختلفی مورد توجه قرار گرفته اند. این بناها علاوه بر آنکه برای استراحت کاروان ها و مسافران در بین راه و مبادله کالا در درون شهر ایجاد می شدند، کارکردهای مهم دیگری نیز داشتند. این مقاله با هدف بررسی کارکردهای کاروانسرا به منظور بررسی امکان تبدیل آن به یک منظر تاریخی مورد استفاده در گردشگری منظر و به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه ای و از طریق بررسی مجلات و مقالات معتبر و کتب تاریخی در خصوص کاروانسرا انجام شده است. در این تحلیل با نگاه منظرین به موضوع، کارکردهای کاروانسرا مشخص شده و کارکردها به 11 دسته اصلی تقسیم شده اند. با تحلیل این کارکردها به نظر می رسد کاروانسراها با همسان سازی عملکردی خود در دوره های زمانی مختلف، توانسته اند جایگاه خاصی در فرایندهای اقتصادی فرهنگی تجاری داشته باشند. روایت منظرین این کارکردها ظرفیت مناسبی برای ایجاد یک منظر و مقصد گردشگری ارائه می کند.
رضایت و دیدگاه کارکنان ساختمان های اداری از نگاه معمار و غیرمعمار؛ نمونه موردی: شهر تهران و خرم آباد
حوزههای تخصصی:
رضایت کاربر از نظر کیفیت محیط داخلی از عوامل اساسی در طراحی معماری است. با توجه به آنکه معمار و غیرمعمار با توجه به آموزش هایی که در دانشگاه دیده اند، تفاوت های دیدگاهی را در معماری و زیبایی شناسی و درنتیجه رضایت بخشی دارند. چگونگی تفاوت کاربران معمار و غیر معمار از دغدغه های این پژوهش است. هدف این مقاله تعیین مرزهای همگرایی و واگرایی معماران و غیر معماران از نظر عامل رضایت کاربر با توجه به یک مطالعه موردی جامع است. در این پژوهش، از روش کمی استفاده شده و تعداد کافی پرسشنامه توسط کارمندان ایرانی در تهران و خرم آباد پر شده اند. داده های بدست آمده توسط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که دیدگاه های معماران و غیر معماران در رضایت کاربر همگراست، که به طور خاص کیفیت، لذت بخشی، تمیزی، ایمنی و بهره وری را به دنبال دارد. از نظر معماران، بهره وری انرژی برای ساختمان ها از عناصر دیگر اهمیت بیشتری داشت. علاوه بر این، افراد غیر معمار (از هر دو جنسیت) طراحی سازگار با محیط زیست را دارای اهمیت تر از معماران دانستند. از نظر شغل و جنسیت، میزان رضایت کاربر از مردان در هر دو گروه معمار و غیر معمار بیشتر از زنان است. از این نظر، با توجه به نقاط واگرایی و همگرایی معماران و غیرمعماران می تواند طراحی بهتری را انجام داد. این تحقیق می تواند بینش جدیدی در مورد دیدگاه طراحی فضاهای اداری توسط معماران را ایجاد کند.
بررسی اثرگذاری معماری داخلی مراکز خرید بر ارتقای حس تعلق افراد به فضا؛ نمونه ی مورد مطالعه: مرکز خرید نجم رشت
حوزههای تخصصی:
معماران، طراحان و حتی صاحبان مراکز خرید این نکته را دریافته اند که طراحی داخلی و نمود ظاهری فضای این مراکز از عوامل مهم در جذب مشتریان است. مشخص نمودن، بررسی، توجه و به کارگیری مناسب و صحیح این عوامل باعث افزایش تعداد مشتریان و تعداد دفعات بازدید از مرکز خرید و در واقع افزایش حس تعلق به فضا خواهد شد که این مسئله افزایش سودآوری اقتصادی و نهایتاً موفقیت طرح معماری را در بر دارد. در این پژوهش هدف شناسایی این عوامل و چگونگی اثرگذاری شان در ایجاد حس رضایت و تعلق خاطر در استفاده کنندگان فضا است. روش این تحقیق، روش پیمایشی است که از طریق پاسخگویی بازدیدکنندگان نمونه ی موردی، که مرکز خرید نجم شهر رشت است به پرسشنامه دریافتیم که استفاده کنندگان به مؤلفه هایی مانند نور و روشنایی، رنگ، مبلمان و چیدمان فضایی اشاره کرده اند. این عوامل از نظر آنان بسیار چشم گیر، مهم و ملموس می باشند. بنابراین در این پژوهش تلاش شد تا جنبه های گوناگون فاکتورهای ذکر شده توسط استفاده کنندگان فضا را بررسی کرده و چگونگی اثرگذاری شان را بر حضور طولانی تر و پدید آمدن احساس تعلق را تحلیل نماییم. مقوله ی تزیینات ظاهری، چیدمان فضایی، مبلمان، رنگ و محل تجمع بیشتر رده ی سنی جوان و خردسال را تحت تأثیر قرار می دهد و این در حالی است که بزرگسالان اغلب مواردی از قبیل محل نشستن و استراحت و همچنین عوامل مرتبط با حمل ونقل و دسترسی غرفه ها و مغازه ها را مد نظر قرار می دهند. این پژوهش تأکید می کند که معماری داخلی مراکز خرید تأثیر بسیاری در ارتقای حس تعلق و تمایل بیشتر مشتریان به سپری کردن زمان بیشتر در این مراکز را دارد. به کارگیری صحیح فاکتورهای ایجادکننده ی حس تعلق عامل رضایت و به وجود آمدن احساس تعلق در افراد می شود.
نظام دفع آب دشت فیروزآباد در دوران ساسانی و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۹۳)
137-118
حوزههای تخصصی:
فناوری انتقال آب نقش مهمی در شکل گیری و تداوم حیات مراکز شهرنشینی در دوره های مختلف داشته است. یکی از ویژگی های این فناوری، نظام دفع آب است که تاکنون چنان که باید و شاید بدان پرداخته نشده است. به نظر می رسد ساسانیان در این زمینه، بسیار تلاش کرده و نشان داده اند که این شیوه به عنوان یک زیرساخت، به چه میزان، تعیین کننده، مؤثر و حائز اهمیت برای دیگر شیوه های انتقال آب بوده است. بر همین اساس نگارندگان با توجه به بررسی های میدانی و پژوهش روی شیوه های انتقال آب در دشت فیروزآباد، با پرسش هایی روبه رو شدند. اینکه با توجه به ویژگی های جغرافیایی و زیست محیطی دشت فیروزآباد، چه تدابیری برای دفع آب های سطحی و زیرزمینی در دوران ساسانی و اسلامی در نظر گرفته شده بود؟ اجرای این نظام منسجم، چه تأثیری در شکل گیری و استمرار سکونت گاه ها و اقتصاد دشت فیروزآباد داشته است؟ رویکرد پژوهش تاریخی- توصیفی - تحلیلی است و با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. مطالعه میدانی، گستره دشت فیروزآباد به مساحت ۲۷۶ کیلومترمربع را شامل می شود. در این گستره، تاسیسات آبی شامل رودخانه، چشمه، آبراه، قنات، پل بند، سیل بند، مسیل و بارش های سالانه بررسی و مطالعه شده است. این مطالعات روشن می کند که در دوره ساسانی نظام دفع آب یکی از عوامل بسیار مهم و تعیین کننده در شکل گیری زیرساخت و توسعه شهرنشینی و دیگر نظام ها و فناوری های انتقال آب در دشت فیروزآباد بوده است. سیاست های دقیق اتخاذ شده توسط ساکنان دشت تا قرن حاضر نگهداری و بهره برداری شده است. علاوه بر این نام های بومی که در این راستا به کار برده شده، بسیار مهم و قابل توجه است. مهم تر آنکه به دلایل شکل گیری شهر اردشیرخوره در بخش شرقی رودخانه پرداخته شده است. پژوهش حاضر به مدد یافته های باستان شناختی و مردم شناسی، شیوه های دفع آب این دشت را شناسایی و مزایای به کارگیری آن ها را معرفی کرده است.
معنای حسی نوشتار در فضای شهری (نمونه موردی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 45
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه نوشتار بخشی جدایی ناپذیر از فضای شهریست که از آن به عنوان یک ضرورت و واقعیت اجتماعی می توان یاد کرد و نقش آن در ایجاد تجربه دیداری بر ناظران آشکار است. نوشتار در فضای شهری دارای دو وجه اصلی است، یکی وجه زبانی و دیگری وجه بصری. وجه زبانی مرتبط با ادراک زبانی مخاطب است، وجه بصری نوشتار به تمهیدهای بصری و شیوه های طراحی وابسته است. بنابراین، وجه دوم با هنرهای تصویری ارتباط دارد. بر این اساس، می توان دو نوع معنا را برای نوشتار فرض کرد، معنای صریح که از طریق مناسبات زبانی در ذهن مخاطب شکل می گیرد و معنای ضمنی و حسی که از طریق عناصر بصری و تصویری اثر بر مخاطب تاثیرگذار است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که معنای حسی نوشتار در فضای شهری چگونه ظهور می یابد و در ایجاد حس هماهنگی و تضاد در فضای شهری چه نقشی دارد.هدف: تحلیل معنای حسی نوشتار در فضای شهر رشت به عنوان بخشی از گرافیک شهری و عناصر هویت بخش شهر، هدف اصلی این تحقیق است. نقش نوشتار در ایجاد هماهنگی و تضاد و نیز کارکردهای بیانگر و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، در نمونه های موردی، معنای حسی نوشتار به شکل فردی برای هر برند و نیز در قاب شهر تحلیل گردید و عدم سازماندهی نوشتار در فضای شهر بیان شد است.روش:روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، نوشتار در فضای شهری انتقال معنای حسی را به همراه دارد. ظهور معنای حسی مطلوب، نیاز به بستر دارد، بستری که زمینه را برای ایجاد ارتباط مطلوب با مخاطب فراهم کند و آسیبی به زیبایی شهر نزند.نتیجه گیری: در شهر رشت، نوشتار با معانی منحصر به فرد همراه با تمایز بصری شدید، موجب ایجاد تضاد بصری نامطلوب گردیده است. نوشتار در فضای شهری نیازمند صفحه آرایی است که زمینه ایجاد هماهنگی بصری را در فضای شهری ایجاد کند. در شهر رشت به دلیل عدم وجود صفحه آرایی، هماهنگی نوشتار دیده نمی شود.
بازنمایی فضای معماری در سینمای اصغر فرهادی با رویکرد نشانه شناسی (نمونه موردی: فیلم «فروشنده»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم مهر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۰
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: د ر سال های اخیر نزد یکی روزافزون د و رشته هنری معماری و سینما که از خصوصیات و تأثیرات د وسویه یک د یگر کاملاً آگاه اند به یک مبحث جد ى آکاد میک تبد یل شد ه است. سینما به عنوان یک رسانه پرمخاطب و ابزار بیانی تأثیرگذار، از طریق بازنمایی فضای معماری سهم مهمی را د ر خلق معنا، برقرای ارتباط حسی با مخاطب، بیان روایت و شخصیت پرد ازی بر عهد ه د ارد . اما آنچه د ر سینمای ایران مورد غفلت قرار گرفته است نظریه پرد ازى د قیق د ر رابطه با تعامل میان رشته اى میان این د و حوزه و راهکارهای بهره گیری از ظرفیت های مد یوم معماری د ر راستای تجلی معنا د ر فضای حاکم بر فیلم است.هد ف پژوهش: این پژوهش د ر پی واکاوی کارکرد د راماتیک کالبد و عناصر فضای معماری د ر سینمای اصغر فرهاد ی، به طور خاص فیلم «فروشند ه»، و کشف مضامین آشکار و پنهان نشانه های متن فیلم است.روش پژوهش: د ر این مطالعه با استفاد ه از روش تحلیل محتوای کیفی و چارچوب نشانه شناسی سوسور، یافته های تحقیق به صورت توصیفی-تحلیلی ارائه شد ه است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از مطالعه مبین این نکات است که د ر سینمای فرهاد ی ساختار معمارانه فضا نه فقط به عنوان پس زمینه د استان، بلکه همچون عاملی د خیل د ر روند فیلم ها، با رفتار شخصیت ها و د رونمایه آثار منطبق بود ه و به تنهایی مؤید احساسات و حتی اد راک معانی خاص هر فیلم هستند . همچنین هر عنصر و المانی از فضای معماری براساس مقاصد معنایی و نشانه شناختی خاصی بازنمایی می شود . به علاوه نتایج حاصل از تحقیق حاکی از آن است که د ر فیلم «فروشند ه» حجمی گسترد ه از نشانه ها به صورت کاملاً محسوس و هد فمند د ر قالب کالبد و عناصر فضایی معماری گوناگون همچون خانه، رنگ، نور، بافت، بازشو و اشیا به کار گرفته شد ه تا روایت د راماتیک د استان و انتقال معانی نهفته آن، تعریف عملکرد و حالات کاراکتر ها و برانگیختن احساسات بینند ه حاصل شود.
بازخوانی نقش هویت اجتماعی در ساخت فضای جمعی (نمونه مورد مطالعه: میدان نقش جهان اصفهان به مثابه فضای جمعی عصر صفوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۶
30 - 43
حوزههای تخصصی:
فضاهای جمعی هر تمدن ازجمله مباحث مهم در تعیین هویت اجتماعی آن عصر است و تاریخ اجتماعی زمینه ای هدایتگر در شکل گیری و موفقیت این فضاهاست. برای بازیابی هویت ازدست رفته اقوام با توجه به حفظ تسلسل هویت تاریخی، می توان به گذشته رجوع و خوانشی مجدد از نشانه ها و معانی نهفته در کالبد نمود. در دوره صفوی علی رغم استفاده از قوه قهریه و تصرف در اموال عمومی در رونداحداث میدان نقش جهان، این فضا پس از مدتی مورداستقبال قرارگرفت که آثار آن تا به امروز باقی است. این مقاله در پی یافتن چگونگی اثرگذاری حکومت صفوی در استحاله معنای فضا و ایجاد هویت اجتماعی فضاهای جمعی است. به عبارت دیگر پرسش از چگونگی ساخت هویت اجتماعی ویژه عصر صفوی و نقش آن در ساخت فضای جمعی مطلوب این پژوهش بوده است . پژوهش حاضر بر اساس مطالعه اسنادی و کتابخانه ای از روش پژوهش تاریخ اجتماعی، به تأثیرات گرایش های اجتماعی در معماری می پردازد. به این منظور پس از معرفی بن مایه فکری حکومت صفوى، نتایج اجتماعیِ حاصل از این اندیشه ها و اثرات آن بر معماری فضای جمعی و مقبولیت اجتماعی آن بررسی قرار می گیرد. این تحقیق بر این فرض استوار است که اقداماتی که از لحاظ سیاسی و فرهنگی در جهت ایجاد یکپارچگی دینی و فرهنگی انجام شده است، بیشترین تأثیر را در هویت بخشی به فضاهای جمعی داشته است. نتیجه حاصل ازین پژوهش روشن ساخت که فضای جمعی عصر صفوی از لحاظ عوامل زمانی شکل گیری شامل سه بعد سیاسی، دینی و سرزمینی و از منظر علت ها در رویه اجتماعی شامل سه بخش نظام مند کالبدی و فضایی و ساخت است و این عوامل منجر گردید که فضاهای جمعی این دوران واجد ویژگی های منحصر به فردی شود که جز در نگاه حاکمان، رفته رفته از دید مخاطبان فضا نیز مشروعیت و هویتی اجتماعی یافت.
تناظر کیمیا و هنر مقدس بازیابی نمادهای کیمیاگری در محراب های زرین فام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
17 - 30
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: اساس کیمیاگری برخلاف آنچه امروزه نزد عوام مطرح می شود، جنبه ای عرفانی داشته و بدون عرفان، از مرتبت خود خارج می شده و دیگر کیمیا محسوب نمی شده است. کیمیاگری با عرفان در مذاهب توحیدی مرتبط بوده و در اسلام نیز از ارزش والایی برخوردار بوده است. عرفان سرچشمه هنر مقدس اسلامی است و از طرفی پیوندی دیرینه با کیمیاگری دارد. در بین هنرهای قدسی، محراب زرین فام یکی از جامع ترین نمونه هاست. در فن زرین فام، خشت بی ارزش با انجام عملیاتی مبدل به کاشی با جلوه زرین فام می گردد که متناظر با عمل تمثیلی کیمیاگری یعنی استحاله فلز پست به طلا است. این تناظر، به همراه پیوند عرفان اسلامی و کیمیاگری، حاکی از اهمیت مبحث کیمیاگری در ساختار هنر مقدس، به ویژه محراب زرین فام است. اینکه کیمیاگری چه نقشی در شاکله محراب های زرین فام داشته است و نمادهای کیمیاگری چگونه در این آثار متجلی شده اند؟ سؤال این پژوهش است.هدف پژوهش: تبیین جایگاه کیمیا، به عنوان حکمتی مرتبط با عرفان اسلامی، در تزیینات محراب های زرین فام هدف این مقاله است.روش تحقیق: در این پژوهش به علت ماهیت تاریخی، از منابع کتابخانه ای استفاده شده است و محراب های زرین فام به عنوان یکی از جامع ترین آثار مقدس در هنر اسلامی ایران، به شیوه توصیفی-تحلیلی با نمادهای کیمیاگری بررسی تطبیقی شده اند.نتیجه گیری: با مطالعه بصری محراب های زرین فام می توان تأثیرات کیمیاگری را به عنوان عرفانی کهن، در هنر اسلامی ایران مشاهده کرد. مفاهیم کیمیاگری در نظام بصری محراب های زرین فام، با بیانی رمزگونه و به صورت نمادهای آشکار و مخفی ظهور یافته است. این نمادها همچون خود کیمیا از گستردگی موضوعی برخوردارند. علائم کیمیایی، اصول انعکاس و ثنویت، نقوش هندسی اعم از دایره، مربع، ستاره سلیمان و نقش مار از نمادهایی هستند که هم ارتباط محراب های زرین فام با عرفان کیمیایی را آشکار می کنند و هم حضور کیمیا در نظام بصری هنر مقدس اسلامی را نشان می دهند.
تحلیل و مدل سازی رایانشی ساختار آوندی برگ گیاهان به مثابه پوشش سازه ای و مقایسه تطبیقی آن با سازه های متداول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم تیر ۱۴۰۰ شماره ۹۷
63 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ساختارهای طبیعی، طی قرون متمادی، برای رسیدن به راه حل های قابل قبول در برابر عوامل خارجی توسعه یافته اند. در جریان این فرایند فقط کاراترین فرم های طبیعی در طی میلیون ها سال باقی مانده اند. یکی از این ساختارهای طبیعی ساختار آوندی برگ گیاهان است که در مقاله حاضر مورد بررسی قرار گرفته است. بدون شک ساختار گیاهان از اصولی مشابه با اصول مهندسی ساخت بشر، اما با عملکردی بسیار ظریف تر و پیچیده تر، پیروی می کند. این پیچیدگی تا آنجایی است که درک ساختار و رفتار این عناصر طبیعی بعضاً غیرممکن می شود. اما امروزه با استفاده از توانایی تحلیل و مدل سازی کامپیوتری می توان ساختارهای پیچیده طبیعی را درک کرد و به ساده سازی و استخراج ساختار الگوریتمیک آن ها پرداخت. این پژوهش به تحلیل رایانشی ساختارهای آوندی برگ گیاهان، به منظور دست یابی به یک افزونه (پلاگین)، برای طراحی پوشش های سازه ای برگرفته از طبیعت، می پردازد. در این راستا پژوهش حاضر براساس پایداری سازه ای موجود در برگ ها، در پی یافتن پاسخی برای این سؤالات است که: 1) آیا ساختار آوندی برگ برای یک سازه انسان ساز در مقیاس بزرگ قابلیت استفاده دارد و در مقایسه با سازه های متداول شرایط مطلوب تری را ایجاد خواهد کرد؟ و 2) آیا سازه طراحی شده بر مبنای ساختار آوندی برگ گیاه توان باربری بیشتری نسبت به سازه های متداول دارد؟هدف پژوهش: این پژوهش به دنبال طراحی یک سازه متفاوت با الهام از ساختارهای آوندی برگ گیاهان است که به بهبود عملکرد سازه ای در جهت افزایش توان باربری سازه ای کمک خواهد کرد؛ همچنین، دستیابی به جذابیت بصری در سیستم های تیر و ستونی از طریق دورشدن از ساختارهای متعامد نیز هدف دیگری است که در این پژوهش دنبال خواهد شد.روش پژوهش: این تحقیق توصیفی-تحلیلی است و گردآوری اطلاعات و تحلیل و تلفیق آن ها به روش اسنادی انجام شده است.نتیجه گیری: افزونه طراحی شده با استفاده از ساختار آوندی گیاهی کاربران را قادر می سازد با تغییر پارامترهای تعبیه شده در آن طیف گسترده ای از ساختارهای پوششی با ابعاد مختلف تولید کنند. این توانایی برای اعمال تغییرات، به معمار اجازه می دهد فرم های پیچیده تری ایجاد کند که بدون استفاده از این افزونه به دلیل پیچیدگی زیاد در شکل یا ساختار طرح، امکان پذیر نخواهد بود.
تحلیل آلبوم موسیقی «نی نوا» به آهنگسازی حسین علیزاده با تکیه بر مفهوم رنج و شادی فی نفسه در نظام زیبایی شناختی آرتور شوپنهاور
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵
27 - 37
حوزههای تخصصی:
فلسفه هنر، یکی از اجزای لاینفک نظام کلی اندیشه شوپنهاور است. در این نظام، هنر برای هنر مطرح نیست، بلکه هنر در صدد حل مسئله ای وجودی است. بنابراین، هنر نه غایت، بلکه وسیله و گذرگاهی برای رهایی از رنج و عذاب اراده در مقام شیء فی نفسه است .عالم هنر، برای فرد آرامش به ارمغان می آورد و برای مدتی هرچند کوتاه و موقت، فردِ دارای شناخت مجرد و نابغه را از خواست اراده به زندگی می رهاند .شوپنهاور، موضوع هنرها را ایده های افلاطونی می داند و موسیقی از منظر او دارای جایگاه خاصی است که حتی با خودِ اراده برابری می کند. موسیقیدان از منظر شوپنهاور با فیلسوف برابر است و موسیقی می تواند حکمتی که با کلام قابل بیان نیست را بیان نماید و خودِ رنج و خودِ شادی را هم چون اراده، به مخاطب خود معرفی نماید. در این تحقیق، ضمن بیانِ مفاهیم اساسی در اندیشه زیبایی شناختی شوپنهاور، در صدد پاسخ به این پرسش اساسی بودیم که جایگاه موسیقی در نظام فلسفه هنر شوپهاور چیست و آلبوم موسیقی «نی نوا» چگونه این مفاهیم را در تناسب با آن نظام بیان می کند؟ آن چه که در نتیجه به دست آمد این بود که حسین علیزاده، به عنوان یک آهنگساز نوگرای ایرانی، با ایجادِ روایتی به مثابه یک تراژدیِ موسیقیایی در اثر «نی نوا» با استفاده از راوی (ساز نی) و تنظیم های هارمونیکِ متناسب با دیدگاهِ شوپنهاور در نمایشِ رنج و غمِ توأم با شادیِ فی نفسه، توانسته است به خلق اثری به غایت متناسب با نظام فلسفیِ شوپنهاور در بابِ متافیزیکِ موسیقی دست یابد.