مجید رفعتی

مجید رفعتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بررسی وجوه تشابه و تفاوت مقوله فضا در زبان شناسی و معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۶۵ تعداد دانلود : ۱۸۳
فضا، اگر چه معمولاً از آغاز قرن بیستم در کانون مباحثات معماری بوده است، اما هرگز مبنای نظریه های زبانشناختی و شعرشناختی قرار نگرفته و در نتیجه، شاعرانگی معماری نیز همچون زبانی فضامند به فهم و تجربه درنیامده است. از آنجا که ترکیب دانش ها در دوره معاصر، از اهمیت بالایی برخوردار است، می توان بین معماری و ادبیات، وجوه اشتراک فراوانی یافت. این مقاله برمبنای روش توصیفی – تحلیلی، بدنبال این است تا مقوله فضا را در دو هنر معماری و ادبیات و برداشت های خاص آن مقایسه نماید و با تکیه بر نقدهای فلسفی شعر و گرایش های نوین زبان شناختی، وجوه تشابه و تفاوت بین معماری و ادبیات در مفهوم فضا را نقد و بررسی و تطبیق کند. از مهمترین یافته های این تحقیق می توان به این اشاره کرد که زبان هندسیِ معماری و بافت شهرهای سنتی با عناصر وجودی همچون دالان و هشتی و حیاط و ساباط و سایر فضاهای متباین مصداقی روشن از زبان اقامت و شعر فضاست. معماری و زبان، هردو واسطه ی مواجهه ی ما با جهان اند زیرا ما همواره درون معماری حضور داریم، همچنانکه همواره درون زبان حضور داریم. این شباهت، فضامندی هر دو را آشکار می کند. شعرِ فضا، تجربه پذیرکردن زبان است، پس ساخت فضایی آشکارکننده از یک سو و تجربه پذیر و تنبنیاد از سوی دیگر، چیزی است که شعر باید از معماری بیاموزد. اما آنچه معماری باید از شعر بیاموزد، در کار آوردنِ زبان معماری به گونه ای است که بیشتر از معماری باشد.
۲.

تحلیل فلسفی- عرفانی فضامندی در شعر و نگارگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سوبژکتیویسم فرمالیسم زبانِ اُنتولوژیک فضای پدیداری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۹ تعداد دانلود : ۱۸۸
نظریه های شعرشناختی در دوران معاصر و در پیوند با آن ها شعر معاصر، متأثر از زبان شناسی ساختاری یا زبان به مثابه موضوعِ علم است. رویکردی به زبان که بنیان اش را در نظریاتِ فردینان دوسوسور باید جُست. او زبان را در چرخه ای از دال های آوایی و مدلول هایی که در تصور ذهنی، محدود می مانند تعریف کرد و سرآغاز فضای یکسان ساز بوطیقای فرمالیستی و انتزاعی قرن بیستم شد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. این رویکردِ به زبان و نظریه ی ادبی، نسبتی ماهوی با سوبژکتیویسم دکارتی دارد که مبتنی بر تفکیک ذهن از عین است و در مقابلِ بداهتِ در-جهان-بودن انسان و هستی شناسیِ زبان نزدِ هایدگر، و همچنین تقاطع انسان و جهان در پدیدارشناسی تن بنیاد مرلوپونتی قرار می گیرد. نزدِ هایدگر تنها آنجا که زبان هست، جهان هست و ما همواره خود را در فضایی که زبان می گشاید بازمی یابیم و به نظر می رسد همین فضای پدیداری ست که می تواند در-جهان-بودن انسان از یک سو و در-زبان-بودن انسان از سویِ دیگر را، به هم پیوند دهد؛ زیرا زبان و جهان توأمان به ما عرضه می شوند و شیوه ی هستیِ هر دو فضامند است. بنابراین فضا و تلقی زبان همچون فضا در مقابل تلقی زبان همچون فرم، منشأ شعر و بوطیقای فضاست، نظریه ای که در آن شعر را نه با رویکردی زیبایی شناختی با فرم و محتوا، بلکه با آشکارگیِ آن نسبت به جهان از یک سو و تن یافتگی آن نسبت به انسان از سوی دیگر، باید سنجید. فضامندی در نگارگری نیز مورد توجه هنرمندان قرار گرفته است. اهداف پژوهش: بررسی فضامندی در شعر از دیدگاه فلسفی و عرفانی. برسی فضامندی در نگارگری از دیگاه فلسفی و عرفانی. سؤالات پژوهش: از دیدگاه فلسفی و عرفانی چه عواملی در ایجاد فضامندی در شعر تأثیر دارند؟ از دیدگاه فلسفی و عرفانی فضامندی در نگارگری چگونه ایجاد می شود؟

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان