فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۴۱ تا ۴٬۱۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۷ مورد.
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
364 - 378
حوزههای تخصصی:
موضوع رابطه انسان و محیط در چهار دهه اخیر، در کانون توجه بسیاری از صاحب نظران در علوم مختلف بوده است. اگرچه نگاه علمی به پدیده پیوند انسان و مکان مقوله تازه ای نیست، هنوز پرسش های متعددی در ارتباط با چگونگی تعریف رابطه انسان و مکان برای استفاده در فرآیند طراحی معماری مطر ح می شود. درک مسئله حس آمیزی و ادراک تنانه در معماری سنتی این مسئه ای است که این پژوهش به دنبال آن است. روش این تحقیق کیفی و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی به دنبال تحلیل بازنمایی حس آمیزی و ادراک بدنی در تجربه فضا معماری است. روش گردآوری داده ها با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته و نیمه عمیق می باشد. حجم نمونه براساس منطق اشباع نظری و همزمان با انجام مصاحبه ها، 16 نفر انتخاب شدند که 7 نفر آنها زن و 9 نفر آنها مرد بودند. روش تجزیه و تحلیل داده های این تحقیق، با استفاده از تحلیل تماتیک(مضمون) می باشد. نتایج این تحقیق در قالب مدل مفهومی در سه وضعیت بسترها/ شرایط ارائه شد و وضعیت و موقعیت فضایی و مکانی در قالب 3 مقوله ارائه شد و در مرحله بعد، پیامدها در 4 مقوله، دسته بندی شد و در این مسیر، مقوله هسته برای بعد سازگاری در قالب احاطه بدن و احساسات در امنیت و روح مندی فضای بازارارائه شد. محیط بازار کرمانشاه، بدن فرد را با شکل و ساختار خود در برمی گیرد و امینت را به بدن فرد می دهد و فرد با ارتباط حسی و آگاهانه، در ارتباط با گذشته و نیز رفع نیازهایی انسانی خود را در محیط باز تعریف می کند و با روح این مکان ارتباط برقرار کند. اهداف پژوهش: تحلیل بازنمایی حس آمیزی و ادراک بدنی در تجربه فضا معماری. بررسی حس آمیزی و ادراک تنانه در تجربه فضای معماری در بازار سنتی کرمانشاه. سؤالات پژوهش: ادراک تنانه و حس آمیزی چه نقشی در تجربه فضا در معماری دارد؟ ادراک تنانه و حس آمیزی در مقام منبع الهامی برای تجربه فضای معماری، چه نقشی در فهم بازار سنتی کرمانشاه ایفا می کنند؟
سنجش و ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی محلات مسکونی (مطالعه موردی محلات سنتی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
446 - 470
حوزههای تخصصی:
بافت ها و محلات مسکونی همچون سایر بافت های شهری در پی تغییرات سریع شهرها در معرض چالش ها و تغییرات عمده قرار گرفته اند. تاب آوری با ماهیت اجتماع محور بودن، به عنوان مفهومی نوین؛ با آماده سازی محلات و بافت های مسکونی در برابر تغییرات و چالش های پیش رو، با بهبود شرایط و ارتقاء جنبه های کمی و کیفی زندگی و با جلوگیری از در معرض خطر قرار گرفتن سلامت، رفاه، وحدت، انسجام اجتماعی و .... نقشی عمده در تاب آوری کل جامعه ایفا می کند. بر این اساس، پژوهش حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از رویکرد کمی؛ با استفاده از آزمون تحلیل عاملی اکتشافی و مدل معادلات ساختاری؛ به دنبال افزایش ظرفیت و توان تاب آوری در محلات و طراحی مجموعه های زیستی تاب آور می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای- اسنادی و از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را ساکنان سه محله به نام های کلپا، حاجی و کبابیان تشکیل می دهند. نحوه نمونه گیری به صورت تصادفی ساده و حجم نمونه براساس فرمول کوکران 386 نفر محاسبه شد. به منظور سنجش اعتبار درونی و پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ (784/0) و برای روایی همگرا(892/0) از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شدکه نشان از اعتبار بالای پرسشنامه ها دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد سرمایه اجتماعی از جمله؛ اعتماد اجتماعی، حمایت عاطفی، پیوند اجتماعی و وساطت اجتماعی به ترتیب براساس واریانس تبیین شده بیشترین رتبه بندی در بین سایر ابعاد را دارند؛ که در این میان، اعتماد اجتماعی اهالی نسبت به سازمان ها و نهادهای محلی با بار عاملی 795/0درصد مهمترین متغیر تشکیل دهنده شاخص شبکه اجتماعی با واریانس کل620/8 درصد می باشد. اهداف پژوهش: بررسی عوامل مؤثر و مؤلفه های مطرح در مقوله تاب آوری اجتماعی در محلات سنتی و بافت های مسکونی. تدوین چارچوب جامع تاب آوری اجتماعی به منظور سنجش؛ ارزیابی و اولویت سنجی مؤلفه های تاب آوری اجتماعی در محلات. سؤالات پژوهش: مؤلفه ها و شاخص های اثرگذار و ارتقادهنده تاب آوری اجتماعی در محلات کدامند؟ علت ماندگاری و تاب آوری برخی از محلات نسبت به سایر بافت ها و محلات چیست؟
بازنمایی مرگ و سوگواری در کتاب های تصویری برای کودکان (نمونه موردی: کتاب اردک، مرگ و گل لاله و کتاب مرگ بالای درخت سیب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۵)
21 - 33
حوزههای تخصصی:
کتاب های تصویری برای کودکان طیف گسترده ای از مضامین متنوع را در برمی گیرد که یکی از آنها آشناکردن و ارائه شیوه های مواجهه آنان با مفاهیم دشوار زندگی، چون مفهوم مرگ و از دست دادن نزدیکان است. مرگ واقعیتی است که بیشتر انسان ها، بزرگ و کوچک، تجربه می کنند و این پیشامد، انسان را با شرایطی جدید از زندگی روبه رو می کند که بر کودکان به صورت واضح تأثیر می نهد. خواندن کتاب هایی پیرامون چگونگی مواجهه با رویدادهای غم بار زندگی به کودکان کمک می کند تا پس از رویارویی با این تراژدی، به درک عمیق آن نائل آیند و پس از گذر از بحران و پذیرش آن، به زندگی عادی بازگردند. همگامی متن و تصویر در کتاب های تصویری که هر کدام به طریقی موضوع را بیان می کنند و در نهایت در قالب یک کل یکپارچه به عنوان کتاب تصویری در اختیار مخاطب قرار می گیرند، می تواند راه مؤثری باشد که به مخاطبان کودک در برون رفت از این تنگنا کمک کند. نویسنده در این پژوهش کتاب های تصویری با مفهوم مرگ چاپ شده در ایران را بررسی می کند و به این پرسش پاسخ می دهد که کتاب های تصویری داستانی از چه شیوه هایی برای انتقال مفهوم مرگ به کودکان استفاده می کنند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که همراهی داستان و تصویر در کنار یکدیگر و گاه پیشی گرفتن هر یک از دیگری، برای بیان این مفهوم در قالب داستان های ساده و سرراست و با بهره گیری از اسطوره و نماد، برای گروه های سنی (ب) و (ج) مؤثر است و باعث پذیرش مفهوم مرگ برای کودکان می شود. شخصیت اصلی در کتاب های بررسی شده، حیوانات، به مثابه تمثیلی از انسان، هستند. بسیاری از کودکان حیوان خانگی دارند یا در زندگی خود با حیوانات و شاید مرگ آنها مواجه شده اند؛ بدین ترتیب حیوانات در ذهن کودک جایگزین انسان ها و افراد پیرامونشان می شوند. فضاسازی های خلوت با بیشترین تأکید بر شخصیت اصلی، یعنی شخصیت سوگوار یا شخصیت درگیر با مرگ است که نشان دهنده تنهایی فرد متوفی و بازماندگان است. در هر دو کتاب مرگ به جای مقابله مستقیم با شخصیت اصلی، به مثابه دوستی آرام و صبور شخصیت را همراهی می کند تا جایی که زمان هم سفری سوژه با مرگ فرارسد، آنگاه درمی یابیم که نامیرایی چه عواقبی می تواند در پی داشته باشد. قصه ها و تصاویر آنها مخاطب را همراه می کنند تا او را به مرحله پذیرش و غلبه بر این ترس برسانند.
بررسی تحلیلی-تطبیقی جایگاه معماری انتخاب در ارتقای ساخت و ساز پایدار و سیستم های رتبه بندی ساختمان سبز
حوزههای تخصصی:
صنعت ساخت و ساز نقش مهمی در ارتقای پایداری در مقیاس محلی و جهانی دارد. مصرف انرژی و مشکلات زیستمحیطی تنها بخشی از مسایل پایداری را به خود اختصاص می دهد. بیش از سه دهه است که کشورهای مختلف در جای جای کره زمین بر آن شدند تا برای حل مشکل ناپایداری که حوزه های مختلف اقتصادی، زیستمحیطی و اجتماعی کره زمین را در برگرفته، راه چاره ای بیندیشند. یکی از راه حل ها طراحی سیستم های رتبه بندی ساختمان سبز بوده که کمک شایان توجهی به حل مشکلات نموده است. هدف این مقاله بررسی رابطه ی دوسویه بین طراحی معماری انتخاب و سیستم های رتبه بندی از یک طرف و تاثیر نوع معماری انتخاب بر نگرش افراد و سازمان ها از طرف دیگر است. در جهت پیشبرد این پژوهش ابتدا مطالعاتی با استفاده از منابع کتابخانه ای و اینترنتی در دو حوزه سیستم های رتبه بندی و معماری انتخاب انجام گردیده و در ادامه با بهره گیری از روش تحلیلی تطبیقی به ارزیابی ارتباط این دو پرداخته شده است. نتایج حاکی از آن است که برای تحقق پایداری زنجیره ای طولانی از انتخاب ها و تصمیم ها بایستی برقرار گردد و جز با همیاری آحاد مردم و سازمان های مختلف این امر میسر نمی شود. اهداف تعریفی سازمان ملل در راستای توسعه پایدار همچون ریشه های یک درخت تنومند هستند که ثمره ی آن در صنعت ساختمان حوزه های متعددی اعم از انرژی، آب، اقلیم و غیره را در بر می گیرد که یک حرکت رفت و برگشتی عمودی باید در آن اعمال گردد تا نسل آینده قربانی خویشتن گرایی نسل کنونی نشود.
بررسی اصالت رساله مداد الخطوط منسوب به میرعلی هروی در مقایسه با رساله خط و سواد از مجنون رفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۳
۸۲-۷۳
حوزههای تخصصی:
میرعلی هروی (ف. 951 ق.) از بزرگ ترین استادان خط نستعلیق است که حتی در زمان حیات خود نزد پادشاهان و حاکمان ازبک، شبه قاره هند و عثمانی به شهرت بسیار رسیده بود. مجنون رفیقی نیز از خوشنویسان و شاعران هم دوره با او است که مؤلف سه رساله در آموزش خوشنویسی است. او در زمان خود صاحب نام بوده، اما به خاطر نداشتن آثار شناخته شده و چه بسا شاگردان و پیروان برجسته، به مرور شهرت وی کاهش یافته است. منسوب کردن رساله های کهن آموزش خوشنویسی به مشاهیر خوشنویسی، دارای سابقه است. یکی از آنها، انتساب رساله آداب المشق باباشاه اصفهانی به میرعماد قزوینی است. به جهت شهرت عالم گیر میرعلی، رساله "خط و سواد" مجنون رفیقی هروی، پس از دوره صفوی به میرعلی منسوب شده است. این انتساب سبب شده تا پژوهشگران معاصر یقین کنند که رساله ای با نام مدادالخطوط از میرعلی هروی وجود دارد و این خطا باعث شده تا بارها بازنشر شده و مورد استفاده و استناد دانشجویان و پژوهشگران حوزه هنرهای اسلامی قرار گیرد. در این مقاله، فرض بر این است که شخصی با دست کاری جزئی در رساله خط و سواد از مجنون رفیقی، آن را با عنوان مدادالخطوط به نام میرعلی هروی کرده است. این پژوهش با روش کتابخانه ای و مبتنی بر شیوه توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع چاپی و دست نوشته های خطی صورت گرفته است. پس از معرفی دو خوشنویس و دو رساله یادشده، با روش مطالعه تاریخی، منابع دست اول در اواخر دوره تیموری و عصر صفوی بررسی شده و سپس متن دو رساله با هم تطبیق داده شده است. در نتیجه، ساختگی بودن این رساله در سده سیزدهم هجری و عدم انتساب آن به میرعلی هروی به اثبات رسیده است.
نسبت هنر سنتی و صنایع دستی از دیدگاه سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش هنر سال ۱۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۴
75-85
حوزههای تخصصی:
در هر تمدنی با هنری مواجه هستیم که همچون آینه ای بازتاب دهنده دین، آداب و ... است. در دوران معاصر، جریان فکری که هنر در تمدن سنتی را مورد توجه و بازشناسی مجدد قرار داد، مکتب سنت گرایی است. به پیروان این سبک فکری، سنت گرایان می گویند. در اندیشه سنت گرایان، هنر در تمدن سنتی، که هیچ امری در آن خارج از محدوده سنت که با حقیقت الهی هم راستا است، حق موجودیت ندارد، دارای تعاریف مختص به خود است که به آن "هنر سنتی" می گویند. از طرفی، ما در پیشینه تمدنی خود، با صنایع دستی روبه رو هستیم که فعالیتی تولیدی با تکیه بر نیروی دست است و در تعریف رایج، هنر محسوب نمی شود. برای آنکه صنایع دستی در حیطه هنر جای گیرد، با مسائلی مواجه خواهیم شد که می توان به شأن خلاقیت این هنر دستی، کاربردی بودن، آمیختگی آن با زندگی روزمره و موارد دیگر موجود در این هنر اشاره نمود. با توجه به معنایی که سنت گرایان در جامعه مدرن و سنتی نسبت به هنر قائل هستند، می توان از آن برای ارزیابی شأن هنری صنایع دستی بهره برد. در این راستا با این پرسش روبه رو می شویم که از منظر سنت گرایان چه نسبتی میان هنر سنتی و صنایع دستی موجود است؟ روش تحقیق در این نوشتار، توصیفی و تحلیلی بوده و ابزار گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و فیش برداری است. در این مقاله با مقایسه مفهوم هنر سنتی و ویژگی های آن با مفهوم صنایع دستی و ویژگی های مرتبط با آن از اندیشه سنت گرایان، به این نتیجه دست خواهیم یافت که صنایع دستی در چارچوب مفهوم هنر سنتی جای دارد و مشخصه های هنر سنتی در صنایع دستی آشکار هستند و صنایع دستی، یکی از بارزترین نمودهای هنر سنتی محسوب می شود. به همین دلیل، اشکالاتی که در تفکر مدرن بر بینش و هنر سنتی وارد می شوند، قابل رفع خواهند بود.
بررسی اثربخشی قصه های قرآنی بر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3 تا 6 سال (نمونه موردی منطقه 4 تهران)
حوزههای تخصصی:
قصه گویی درطول تاریخ همواره موردعلاقه وتوجه بشربوده وبرای اوجذابیت خاصی داشته ویکی ازابزارهای مهم اصلاح رفتارمحسوب شده است.قرآن کریم نیزبه نیازبشروگرایش اوبه قصه توجه نشان داده و باتأکیدبرعلائق طبیعی انسان،بسیاری ازمباحث ظریف اعتقادی،اجتماعی واخلاقی رادرقالب زیباترین داستانها طرح وارائه نموده است. قصه گویی در مورد کودکان یک شیوه تربیتی محسوب می شود. به همین دلیل، یکی از ابزارهای مهم اصلاح رفتار کودکان محسوب می شود. ازجمله مسایل و مشکلات کودکان در بدو ورود به مدرسه، مهارت های اجتماعی ضعیف می باشد که در گفتوگوی اثربخش با مردم، تأیید و ابراز احساساتشان، ناتوان هستند و از عزت نفس پایینی برخوردارند. از جمله درمان های غیردارویی، آموزش مهارتهای اجتماعی و آموزش مهارت های رفتاری است. یکی از روشهای رفتار درمانی ، قصه گویی است که میتواند در کاهش مشکلات رفتاری کودکان موثرباشد. هدف اصلی این پژوهش بررسی میزان تاثیر قصه گویی از کتاب آسمانی و انسان ساز قرآن بر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کلیه کودکان پیش دبستانی در نظر گرفته شد تا تاثیرات داستان سرایی و قصه گویی را بر سه متغیر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان پیش از ورود به مدرسه و دوران ابتدایی مورد بررسی قرار دهیم.میزان سازش یافتگی کودکان در سه فاکتورهای اساسی که شامل سازش یافتگی عاطفی: یرای سازش احساسات کودک با اطرافیان و خویش، سازش یافتگی اجتماعی: برای برقراری ارتباط اجتماعی و سازش یافتگی آموزشی: در فراگیری آموزش ها ، در تربیت و رشد کودکان به خصوص پیش از مراحل ورود به دبستان ، هدف اصلی و مورد تحقیق این پژوهش است . پژوهش پیش رو از نظر روش پژوهش در دسته ی پژوهش های توصیفی– تحلیلی و از نظر هدف پژوهشی در ردیف پژوهش های کاربردی قرار دارد. با توجه به موضوع پژوهش، بررسی و ارزیابی اثربخشی قصه های قرآنی بر سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3 تا 6 سال (نمونه موردی منطقه 4 تهران ) مورد نظر می باشد. طی پرسشنامه استاندارد، داده های پژوهش تهیه و جهت تحلیل مورد استفاده قرار می گیرد. پرسشنامه ی استاندارد سازگاری سینها و سینگ به منظور سنجش میزان سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3 تا 6 سال طراحی و تدوین شده است. این پرسشنامه دارای 62 سوال می باشد و بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت به سنجش کودکان می پردازد و نهایتاً توسط نرم افزار SPSS نسخه 21 مورد تحلیل و سپس نتیجه پژوهش اعلام می شود. هدف کاربردی و بهره وران این پژوهش، مهد کودک های استان تهران ،پیش دبستانی های استان تهران ومدارس ابتدایی دخترانه استان تهران هستند. پژوهش در پی پاسخ به این سوال است که آیا قصه گویی از کتاب آسمانی قرآن می-تواند بر مؤلفه های سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی ، موثر باشد؟ و نتایج پژوهش نشان میدهد که سازش یافتگی عاطفی، اجتماعی و آموزشی کودکان 3-6 سالی که در جلسات قصه گویی قرآنی شرکت کرده اند به طور معنی داری بالاتر از دیگر دانش آموزانی که در جلسه شرکت نداشته
نشانه شناسی و بازنمایی بصری
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
152-158
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی در وهله اول با معنا سر و کار دارد. چگونه بازنمایی کردن در معنای عموم و وسیع (زبان، تصاویر، اشیا)، معانی یا فرایندهایی را ایجاد می کند که به وسیله آن ها معنا را درک و یا نسبت می دهیم. برای تصاویر بصری، یا فرهنگ بصری و مادی به طور کلی، نشانه شناسی تحقیقی گسترده تر از مطالعه نمادگرایی و استفاده از مفاهیم چالش برانگیز است. تحلیل نشانه شناسی، مفاهیمی مانند طبیعت گرایی و واقع گرایی (تصاویر یا اشیا می توانند به طور عینی چیزی را به تصویر بکشند) و هدفمندی (معنای تصاویر یا اشیا توسط شخصی که آن را ایجاد کرده است تولید می شود) می باشد. علاوه بر این، نشانه شناسی می تواند دیدگاه مفیدی در مورد تحلیل فرمالیستی ارائه دهد (معنا نسبت به روابط عناصر منفرد یک تصویر یا شیء از اهمیت ثانویه ای برخوردار است). تحلیل نشانه شناختی، در عمل، یک یا چندین رابطه متغیری را که ممکن است با بازنمایی داشته باشیم، تصدیق می کند و در نتیجه تصاویر یا اشیا به عنوان یک عامل پویا شناخته می شوند. در واقع، اهمیت تصاویر یا اشیا به عنوان یک فرایند یک طرفه از سمت تصویر یا شیء به فرد معنی نمی گردد، بلکه این امر در نتیجه یکسری روابط پیچیده متقابل بین فرد، تصویر یا شیء و سایر عوامل مانند فرهنگ و جامعه معین می شود.
بررسی رابطه زیرساخت سبز-آبی و کاهش آسیب پذیری سلامت در برابر گرمای شدید متأثر از تغییرات اقلیمی؛ نمونه موردی: شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تغییرات اقلیمی خصوصاً روند گرمایش در دهه های اخیر، به طور فزاینده ای بر سلامت تأثیر گذاشته و به افزایش بیماری ها و مرگ ومیر به ویژه در شهرها انجامیده است. اجرای استراتژی سازگاری و کاهش تغییرات اقلیمی با مدیریت زیرساخت های سبز-آبی می تواند پیامدهای این تغییرات را کاهش دهد. فرضیه تحقیق آن است که افزایش سرانه زیرساخت سبز-آبی نواحی مختلف شهر، موجب کاهش دما و تعداد بیماران مرتبط با گرما در آن نواحی خواهد شد. هدف پژوهش: هدف، مقایسه بین اثر دو شاخص میزان زیرساخت سبز-آبی در جهت کاهش دما و خطرات سلامت است. روش پژوهش: شهر قزوین به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. بیماری هایی که مرتبط با گرما هستند و در این پژوهش بررسی شده اند، عبارتند از:گرمازدگی، بیماری های قلبی-عروقی، سکته مغزی و بیماری های تنفسی (به عنوان متغیر وابسته). تعداد این بیماران، از تماس های اورژانس به تفکیک نواحی شش گانه اورژانسی شهر در بازه زمانی فروردین 1397 تا مرداد 1399 پایش شده است. در همین بازه نقشه جزیره حرارتی سطوح شهری مستخرج از داده های مودیس تولید شد. زیرساخت های سبز-آبی به کمک نقشه کاربری و NDVI شناسایی و درصد مساحت و سرانه آنها به عنوان شاخص های میزان زیرساخت ها (متغیر مستقل) برای هر ناحیه محاسبه شد. تحلیل های آماری در نرم افزار SPSS انجام گرفت و از معیار ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد. ابتدا تحلیل همبستگی خطی بین متغیر وابسته و مستقل انجام شد. سپس مقایسه های چندگانه میانگین بین نواحی برای چهار بیماری صورت گرفت و از آزمون ANOVA استفاده شد. نتیجه گیری: نتایج، رابطه معکوس معنی دار بین سرانه زیرساخت سبز-آبی با تعداد تماس های اورژانس در بیماری های قلبی-عروقی، سکته مغزی و بیماری های تنفسی را نشان می دهد. ناحیه مولوی و فردوسی با کمترین سرانه و بیشترین دما، افزایش بیمار و ناحیه پردیس با بیشترین سرانه و کمترین دما، کاهش بیمار را دارند. چنین رابطه ای برای درصد مساحت صادق نیست. بنابراین مناطق شهری با جمعیت متراکم بایست در اولویت برنامه ریزی منظر قرار گیرند تا نابرابری سلامت منتج از تغییرات اقلیمی، کاهش یابد.
سنجش قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس مورد پژوهی: بافت پیرامون حرم مطهر حضرت معصومه (س)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۱۰۷
21 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : زائران در مسیر تشرف به اماکن زیارتی با گذر از مدارهای رفتاری، تحت تأثیرات عینی و ذهنی نظام محیط-رفتار قرار می گیرند که الگوهای رفتاری آنها را تحت الشعاع قرار می دهد. توجه به اصل همساختی و تناسب ساختارهای کالبدی با الگوهای رفتاری در قالب مکان–رفتار یا قرارگاه های رفتاری، موضوع مهمی در کیفیت بخشی به قلمروهای معنوی با نقش زیارتی است که کمتر به آن پرداخته شده است. هدف پژوهش: این پژوهش با هدف شناسایی و سنجشِ میزان همساختی قرارگاه های رفتاری در قلمرو اماکن مقدس در عرصه های تشرفِ پیاده مدار حرم مطهر حضرت معصومه (س) انجام گرفته است. روش پژوهش: تحقیق حاضر، کاربردی با نظام پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) و روش تحقیق توصیفی-ارزیابانه انجام شده است. در گردآوری اطلاعات، روش های کتابخانه ای و میدانی در پنج دوره زمانی و در یک بازه شش ماهه با استفاده از ابزارهای مشاهده منفعلانه ناظر تعلیم دیده، نقشه برداری رفتاری، ردگیری، عکس برداری و پرسشنامه به کار گرفته شده است. تدابیر و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات با کمک استدلال قیاسی-استقرایی انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاکی از آن است که قرارگاه های رفتاری پیرامون حرم مطهر با ارائه برنامه و کارکردهای متنوع، طیفی از سازوکارهای رفتاری سازگار و ناسازگار با زمینه را ارائه می دهند. سیاست ایجاد عرصه های پیاده مدار در سال های اخیر، موجبات هم افزاییِ همساختی کالبد با برپایی مناسک و مناسبات مذهبی به عنوان مهم ترین الگوی جاری در قرارگاه های مذهبی این قلمرو گردیده است؛ با این حال، ضعف در پاسخگویی و انعطاف ساختار کالبدی در مقابل برخی از الگوهای رفتاری ایستا در ایام عادی و مناسبتی، نشانگر این است که ساختار کالبدی این قرارگاه های رفتاری با تمام نیازها و فعالیت های زائران، همساختی کافی را ندارد. ازاین رو، بازتعریف مجدد قرارگاه های رفتاری مذکور به عنوان زنجیره ای از عرصه های پیوند دهنده که طی طریق تشرف را بسامان می نمایند،تابع ملاحظات طراحانه در کیفیت بخشی، متناسب با اصل همساختیِ محیط-رفتار و منطبق برفرهنگ زیارتی این قلمرو است.
شیوه شناسی تطبیقی تحلیلی معماری دستکند در خاورمیانه؛ نمونه موردی: روستای کندوان آذربایجان ایران و روستای گورمه کاپادوکیه ترکیه
حوزههای تخصصی:
شاخص های طراحی سردر کاربری های بزرگ مقیاس شهری از منظر ادراک کاربران (مطالعه موردی: سردرهای دانشگاه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
53-37
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فضاهای ورودی یکی از مهم ترین بخش های ساختمان ها، مجموعه های کاربری های عمومی و شهرها است که علاوه بر کارکرد تردد، کنترل و نظارت، هویت آن مجموعه را نشان می دهد. در گذشته اغلب شهرها و بناهای عمومی از فضاهای ورودی شامل سردرهای با تشخص و هویت بصری و فرهنگی بر آمده از زمینه بومی بوده اند. در عصر حاضر نیز برخی از مجموعه های عمومی همچون دانشگاه ها، دارای سردر طراحی بوده و خیلی از بناها و مجموعه ها نیز بدون سردر یا ورودی فاقد کیفیت هستند. عدم توجه به ضرورت طراحی و احداث سردر ورودی و الزامات کیفی آن در توسعه مجموعه کاربری های عمومی مسئله این پژوهش است. هدف: از این رو مقاله حاضر با هدف تبیین جایگاه سردر ورودی در هویت بناهای عمومی و باید و نبایدهای طراحی آن ها و بررسی معیارهای مربوطه در مطلوبیت سردرهای دانشگاه تبریز است. روش: این مقاله با روش پژوهش توصیفی و تحلیلی و پیمایش میدانی و با شیوه های مطالعه کتابخانه ای و تحلیل های کمی و کیفی انجام شده است؛ همچنین در مطالعه موردی از روش پیمایش میدانی با توزیع 379 پرسشنامه طیف لیکرت بین متخصصان و دانشجویان و نرم افزارهای تحلیل آماری استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش بیانگر آن است که سردر ورودی عنصری اصلی و جدایی ناپذیر از بناها به ویژه مجموعه های عمومی است که هر چه مقیاس و عمومی بودن کاربری بزرگ تر باشد نیازمند سردری برجسته، درخور و متشخص است. در طراحی سردرها بهتر است از انگاره های زمینه مدار مرتبط با فرهنگ و کارکرد و محیط بومی مربوطه استفاده شود؛ به طور کلی از نظر خبرگان معیارهای ایمنی و امنیت، هویت بخشی، نشانه و نماد قوی و سهولت دسترسی از ضریب اهمیت بالایی در مطلوبیت سردرها برخوردار بوده که با اعمال آنها در نتایج پرسشنامه های مردم و خبرگان، سردر فناوری و اطلاعات در بالاترین رتبه و سردر اصلی در پایین ترین رتبه قرار گرفت که نشانگر برخورداری نسبتاً بالای سردر فناوری از معیارهای طراحی سردر است.
بازشناسی کتیبه ها و تزیینات جامه های فتح صفوی محفوظ در موزه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۷
28 - 47
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: جامه های فتح صفوی، نوعی پوشش آیینی خاص هستند که بارزترین مشخصه و وجه اشتراک آن ها استفاده گسترده از کتیبه و خوشنویسی است. علاوه بر خط، انواع نقوش تزیینی و نمادین، علائم نجومی و جدول های طلسمی نیز در این پوشاک به کار رفته است. این پیراهن ها همانطور که از اسم آن ها برمی آید، اغلب به هنگام جنگ و زیر زره پوشیده می شد و هدف، احتمالاً باید نوعی حرز در دستیابی به فتح و پیروزی در میدان جنگ باشد. هدف: مقاله حاضر با هدف مطالعه بصری و محتوایی عناصر به کار رفته در جامه های فتح صفوی در جهت روشن شدن ارتباط بین مفاهیم کتیبه ها و نقوش و پی بردن به عوامل تأثیرگذار بر جامه ها با در نظر داشتن شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دوره صفوی و در جهت پاسخ به این پرسش«جامه های فتح دوره صفوی از نظر ساختار بصری و محتوایی دارای چه ویژگی هایی است و چه کتیبه ها، نقوش و نمادهایی در آن ها به کار رفته است؟» تدوین شده است. روش پژوهش: روش پژوهش تحلیلی-تاریخی بوده و مطالب به صورت مطالعات کتابخانه ای و میدانی گردآوردی شده است. جامعه آماری و مطالعاتی نیز شامل سه نمونه از جامه های فتح مربوط به دوره صفوی است که در موزه های داخلی محفوظ هستند. یافته ها: با بررسی نمونه های موجود در موزه های ایران مشخص شد محتوای کتیبه ها و نقوش به کار رفته در جامه ها با یکدیگر مرتبط بوده و مضامین متون مقدس، نمادها و علائم به کار رفته در آن ها، هریک به نوعی بیانگر پیروزی، غلبه بر دشمنان و حفاظت در برابر انواع شرایط دشوار است. شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر دوره صفوی و عواملی چون مذهب، خرافه باوری و باستان گرایی، از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر نمونه های موجود محسوب می شوند؛ بر این اساس، علاوه بر استفاده از خوشنویسی به عنوان تزیین غالب، استفاده از نمادهای باستانی نیز مهم ترین وجه اشتراک این آثار است.
خوانش شمایل شناسانه قالی تصویری کلیمی موزه «beth tzedek»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۳۶)
85 - 97
حوزههای تخصصی:
قالی های کلیمی گروهی از قالی های تصویری قاجاری هستند که محصول تلفیق نقوش مذهبی آیینِ یهود با طرح های قالی بافی دوران خویش اند. این پژوهش با بهره گیری از روش تحلیل و تفسیر شمایل شناسانه یک نمونه قالیچه کلیمی را از نظر ساختاری و مضمونی، بررسی و عوامل اثرگذار بر انتخاب موضوع و جهان بینی خلق آن را تحلیل کرده است. در این مقاله پس از بیان پیشینه تاریخی موضوع و گذر از دو مرحله توصیف و تحلیل، در مرحله سوم به تفسیر همه جانبه تصاویر توجه شده است. پرسش اصلی پژوهش این است که هنرمندان یا حامیان یهودی تبار تا کجا و چه اندازه از باورهای دینی و قومی و سرگذشت تاریخی خود در آفرینش آثار هنری بهره برده اند و کدام انگیزه و دغدغه ایشان را به خلق آثاری این چنین با مضامین دینی و قومیتی یهود واداشته و آثاری از این دست در تاریخ هنر به چه منظور خلق شده اند. نتایج پژوهش، حاکی از این است که شکل ظاهری نقوش قالی بر اساس متون و باور آیین یهود ترسیم و رمزگذاری و متناسب با موازین تصویرگری قاجار تطبیق یا تغییر داده شده اند. با توجه به منع صریح شمایل نگاری در آیین یهود در ورای فرم ظاهری، معانی نمادینی نهفته است که تحولات تاریخی و باورهای فرهنگی و ساختاری و بازتاب آنها بر خلق اثر مؤثر بوده است. شمایل ها همچون یک متن دینی، مفاهیم والای دینی را به پیروان خود منتقل می کند، از این منظر قالی مذکور، نمونه ای از شمایل دینی به شمار می آید که بر اساس روایت های منقوش و نشانه های دینی موجود به احتمال زیاد به نیت پرده طاق مقدس، در جهت اهداف یادمانی و تعلیمی تولید شده است.
تدوین مدلی برای ارزیابی عمومیت فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
67 - 84
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر مهم در ساختار شهری شامل میدان ها، خیابان ها، پلازاها، پارک ها و ... هستند و همواره میزان عمومیت آن ها مورد بحث بوده است. اخیرا گرایش به سمت فضاهای نیمه عمومی و توجه کم تر به فضاهای عمومی شهری موجب کاهش میزان عمومیت و کارکرد و جایگاه پیشین این فضاها شده است و فضاهایی با کیفیت نامطلوب عمومیت شکل گرفته اند. هدف از این مطالعه، کاوش مفهوم عمومیت و مدل های ارزیابی آن، ارائه چارچوب مفهومی و سپس مدلی برای ارزیابی عمومیت فضاهای شهری است. جهت تدوین چارچوب مفهومی، مدل های ارزیابی صاحب نظران بومی و جهانی بررسی شد و مدل پیشنهادی ارزیابی عمومیت فضای شهری متشکل از چهار مؤلفه، هفت زیرمؤلفه و 30 نشانگر شکل گرفت. به منظور سنجش روایی و وزن دهی به مدل از نظرات 12 نفر از صاحب نظران و حرفه مندان حوزه ی شهری با بکارگیری روش تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. در گام بعد ابتدا به دلیل امکان مقایسه صحیح تر و قراردادن داده ها در یک بازه یکسان، داده ها نرمال شده و سپس وزن دهی گروه خبرگان به صورت میانگین هر مولفه، زیرمولفه و نشانگر در بازه صفر تا یک مشخص شده است. نتایج وزن دهی خبرگان و تعیین ضریب اهمیت نهایی هر نشانگر به تدوین مدل نهایی ارزیابی عمومیت فضای شهری با چهار مؤلفه، هفت زیرمؤلفه و 26 نشانگر انجامید. سه نشانگر از مؤلفه ی پیکربندی کالبدی شامل « انعطاف پذیری مبلمان»، « عناصر سبز-آبی» و «تسهیلات دوچرخه»، همچنین نشانگر «دوربین های مداربسته» از مؤلفه ی مدیریت کنار گذاشته شدند. بر این اساس چهار مولفه پیکربندی کالبدی (0.33)، زندگی شهری (0.31)، مدیریت(0.2) و مالکیت(0.16) عمومیت فضای شهری را تبیین می کنند. این مدل می تواند به عنوان ابزاری در کنار سایر روش های متداول برای ارزیابی عمومیت فضای شهری از منظر تجربه زیسته کاربران و طراحان آن به کار رود.
بررسی امکان مدل سازی میزان تغییرات کالبدی بافت های شهر با استفاده از داده کاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
5 - 16
حوزههای تخصصی:
پیش بینی آهنگ تغییرات کالبدی بافت های شهری یکی از عوامل تاثیرگذار بر کیفیت طراحی و برنامه ریزی شهری به شمار می رود. هدف از انجام این پژوهش تدوین شیوه ای برای مدلسازی آهنگ تغییرات کالبدی بافت های شهری است به گونه ای که علاوه بر سهولت استفاده، امکان پیش بینی تغییرات را از طریق پایش دوره های پیشین فراهم سازد. از این رو با استفاده از تحلیل رگراسیونی خطی، آهنگ تغییرات فرم بافت برای یک دوره زمانی خاص مدل شده و میزان تغییرات آن مشخص گردید. در راستای آزمودن این شیوه، قسمتی از بافت محله فیض آباد شهر کرمانشاه مورد مطالعه قرار گرفته و بواسطه استخراج اطلاعات مربوط به چهار دوره از روی تصاویر هوایی، وضعیت بافت برای سال هدف مدل گردید. مقایسه اطلاعات مدل شده با وضعیت واقعی بافت نشان داد که مدل ایجاد شده کاربرد پذیر بوده و در مناطق مصون از تغییرات مبتنی بر طرح های شهری منطقه مورد مطالعه از دقت بیش از 70 درصد برخوردار می باشد.
تاملی در وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم در گستره طراحی گرافیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مینیمالیسم با شعار "کم ترین، بیش ترین است" نگرش و سبکی است که مشخصه اصلیِ آن بیانِ ذاتِ چیزها در عین اختصار است. این مفهوم با فلسفه ذواتِ ادموند هوسرل در پدیدارشناسی که با شعار "بازگشت به خودِ چیزها" از طریق اپوخه و تحویل پدیدارشناسانه میسر می شود؛ در هماهنگی بوده و شاید بتوان بیش ترین نمودِ آن در هنرها را در ذاتِ طراحی گرافیک جست وجو کرد. به این ترتیب، آثار طراحی آگهی تبلیغاتی به عنوان یکی از مهم ترین زیرشاخه های طراحی گرافیک می تواند نظرگاه مناسبی برای بررسی این رابطه باشد. می توان پرسش را به این نحو مطرح کرد که چه رابطه ای میان وجوه پدیدارشناسانه مینیمالیسم و طراحی و درک آثار در گستره طراحی گرافیک وجود دارد؟ و اختصار در بیانِ مینیمال چگونه با مفهوم ذات بینیِ پدیدارشناسانه هوسرل می تواند پیوند برقرار کند؟ مقاله حاضر در پی آن بوده که با تکیه بر مفاهیم کلیدی در اندیشه پدیدارشناسی هوسرل، نحوه ظهور و بروز آن ها را در خلق آثار مینیمال در بستر طراحی گرافیک دنبال کند. در این راستا، ابتدا مروری بر مفاهیم اصلیِ روش پدیدارشناسی هوسرل مانند اپوخه، تحویل پدیدارشناسانه و بررسی ذوات صورت پذیرفته و سپس تجلی آن ها در خلق، تجربه تصویر و دریافتِ آثارِ طراحی گرافیک تبیین و توصیف شده است. نمونه هایی از این آثار از طریق نمونه گیری شدت، به عنوان راهبردی از نمونه گیری هدفمند در پژوهش کیفیِ حاضر در راستای مفاهیم انتخاب و با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی ارائه گشته است. نتیجه این مطالعه نشان داده است که بیان مینیمال در گستره طراحی گرافیک را می توان نوعی بیان پدیدارشناسانه در نظر گرفت که از طریق شهود ذات و دیدنِ ساختارهای بنیادین پدیدارها به ویژه با توجه به مولفه ضرورت ذاتی، امر طراحی را صورت داده و همراهی مخاطب را تا تجربه تصویر به دنبال داشته است.
بررسی اقتصاد معیشتی در عصر آهن شمال ایران براساس داده های فرهنگی (نمونه موردی گورستان لفور، شهرستان سوادکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
241-228
حوزههای تخصصی:
بررسی اقتصاد معیشتی رویکردی است که با استفاده از بقایای زیستی انسانی، حیوانی و گیاهی و بهره گیری از علوم مختلف به بازسازی اقتصاد و نظام خوراک جوامع مختلف انسان باستان بپردازد. نظام اقتصاد معیشتی حوزه فرهنگی شمال ایران در عصر آهن که محدوده زمانی نیمه هزاره دوم تا نیمه هزاره اول ق. م را در بر می گیرد، به بررسی ساختار فرهنگی- اقتصادی می پردازد که مهم ترین شاخص آن چگونگی بر هم کنش اجتماعی در چارچوب نظام معیشتی با زیست بوم منطقه مورد مطالعه (سوادکوه) براساس یافته های باستان شناسی است. هدف اصلی این پژوهش تبیین اقتصاد معیشتی گورستان عصر آهن لفور است. پرسش اصلی این است که گونه های جانوری و گیاهی قابل شناسایی در لفور در چه طیفی و چه میزانی در اقتصاد معیشتی نقش دارند؟ در پژوهش حاضر براساس روش میدانی باستان شناسی و آزمایشگاهی، برای تحلیل و مقایسه داده ها از روش کتابخانه ای استفاده می شود. نتایج پژوهش با توجه به شرایط مناسب زیست بوم و اقلیم منطقه، به بازسازی الگوی معیشتی لفور و نوع ارتباط انسان و محیط زیست منطقه در یک بر هم کنش فرهنگی- اقتصادی بازسازی منجر می شود. با توجه به نظام های اقتصادی و به دلیل تفاوت های شکلی، بخش های به هم پیوسته یک نظام اجتماعی- اقتصادی هستند. مطالعات باستان جانورشناسی محوطه، حاکی از وجود جامعه ای شکارگر، دام پرور و کشاورز در عصر آهن است. گونه های جانوری نقش اساسی در اقتصاد مردمان ساکن این مناطق دارد که بر پایه نظام دام پروری استوار بوده است. بررسی گونه های باستان گیاه شناسی وجود یک جامعه کشاورز را توصیف می کند.
مروری بر گونه شناسی نقوش جانوری ظروف زرین فام سده های میانه کاشان موجود در موزه آبگینه و سفالینه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفالینه های زرین فام کاشان طی قرون ششم و هفتم هجری قمری بازتابی از نقش پردازی های مختلف است. بر روی ظروف زرین فام به دست آمده از این شهر، ترسیمات مختلف انسانی، گیاهی، اسلیمی، کتیبه نگاری و جانوری نقش شده است. در میان آن ها از زیباترین جلوه های خلاقیت انسان در عرصه تزیین ظروف زرین فام، طراحی نقوش مختلف جانوران است که از جذابیت بصری منحصربه فردی برخوردارند. بر این اساس هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و طبقه بندی انواع نقوش حیوانی شامل نقوش مختلف جانوران بر سفال های زرین فام کاشان با محوریت سفالینه های زرین فام موزه آبگینه و سفالینه های ایران است. بنابراین پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که مجموعه سفالینه های زرین فام منتسب به سده های ششم و هفتم هجری قمری کاشان موزه آبگینه و سفالینه های ایران در برگیرنده چه نوع نقش مایه های جانوری هستند؟ در بررسی مقدماتی بیست سفالینه زرین فام در موزه مذکور مورد مطالعه قرار گرفت. برای جلوگیری از درازی سخن از میان سفالینه های مذکور، به جهت مشابهت های نوع تزیینات جانوری ترسیم شده بر این آثار، تنها تعداد دوزاده عدد ظرف با فرم های مختلف شامل کاسه، بشقاب و تنگ که از کیفیت تصویری بهتری برخوردار بودند انتخاب شدند. سپس بر اساس آن ها تقسیم بندی و بررسی نقوش جانوری صورت پذیرفته است. همچنین پس از معرفی هر نقش مایه، مفهوم نمادین آن نیز شرح داده شده است. روش انجام این پژوهش، توصیفی تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت مشاهده میدانی نگارنده و مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است. بر اساس پژوهش انجام شده نقوش جانوری سفالینه های زرین فام موزه آبگینه در پنج دسته جداگانه در برگیرنده نقوش حیوانات وحشی (پلنگ، خرگوش)، حیوانات اهلی (سگ، اسب، بز) پرندگان (اردک، طاووس، لک لک)، آبزیان (ماهی) و موجودات ترکیبی (هارپی) هستند. همچنین یافته های پژوهش حاکی از آن است که نقوش جانوران حضور چشمگیری در تزیین ظروف سفالین زرین فام سده های ششم و هفتم هجری قمری کاشان دارند و اغلب به عنوان عنصر اصلی تزیین بر بستر ظروف ترسیم شده اند.
تحلیل و مقایسه عملکرد حرارتی نمونه شبیه سازی شده نرم افزاری و نمونه ,واقعی ساخته شده گلخانه خورشیدی در اقلیم سرد و کوهستانی کشور (نمونه موردی: ایران، گلخانه خورشیدی در شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گلخانه های خورشیدی در زمره راه کارهای غیرفعال نگهداشت انرژی در ساختمان محسوب می گردند. در این پژوهش تعیین مدل بهینه گلخانه خورشیدی در شهر کرمانشاه به عنوان یکی از شهرهای ناحیه اقلیمی سرد و کوهستانی کشور که استفاده از گلخانه خورشیدی در آن توجیه پذیر می نماید مدنظر قرار گرفته است بر این اساس و با استفاده از نرم افزار انرژی پلاس با چند متغییر اساسی در عملکرد حرارتی گلخانه همچون جهت گیری، ابعاد و زاویه شیب سقف، جداره نورگذر و عایق بندی حرارتی، شرایط بهینه به صورت قیاسی تحلیل شده است. در این تحقیق، از بارگذاری داده های آب و هوایی ایستگاه هواشناسی فرودگاه کرمانشاه در نرم افزار استفاده گردیده است. به منظور اعتبارسنجی، نسبت به ساخت نمونه واقعی اقدام و عملکرد حرارتی این دو طی یک آزمایش میدانی 72 ساعته با هم مقایسه شد. نتایج بیانگر آن است که علی الرغم وجود اختلاف در دماهای ثبت شده خصوصا طی 24 ساعت سوم اما روند تغییرات دمایی آنها همگام است و تحلیل آمار توصیفی و نمودار پراکنش خطی داده های حاصل از آنها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس بیانگر پراکنش و رابطه خطی نسبتا قوی پیرامون خط رگرسیونی می باشد. در این تحقیق از روش های توصیفی، تحلیلی تجربی و قیاسی استفاده گردیده است.