فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۱۷ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم فروردین ۱۴۰۱ شماره ۱۰۶
69 - 84
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : طهارت به عنوان هدف اساسی از اصولی است که پیوسته در معماری ایرانی به خصوص در گرمابه به کار گرفته شده و با گذر زمان روند شکوفایی و نوع نگاره ها از حیث پرداختن به جزئیات، بیشتر شده و آن را به اوج خود رسانده، این امر به خوبی در روند پیشرفت نگاره ها مشهود است. آثار ادبی گرمابه گنجینه مهمی برای پرداختن به مباحث تطهیر در آثار نگارگری ایجاد کرده و نگاره های متنوعی از گرمابه ها در کتاب های ادبی وجود دارد. هدف پژوهش : هدف این پژوهش بازشناسی و بازخوانی اصل تطهیر و نمود آن در نگاره های به جامانده در حمام های ایرانی است. روش پژوهش : روش تحقیق در این نوشتار توصیفی-تحلیلی بوده و به بررسی 10 نمونه نگاره از کتاب هفت اورنگ جامی، دیوان ترکی امیرعلیشیرنوایی، خمسه نظامی، مثنوی مهر و مشتری اثر عصار تبریزی، ظفرنامه مستوفی، شاهنامه فردوسی و مثنوی معنوی مولانا پرداخته است. نتیجه گیری : تنوع ابزارآلات و افراد در نگاره های گرمابه بیانگر آن است که از جزئیات برای نمایش هرچه بهتر اصول تطهیر بهره گرفته شده، برای سهولت در خوانایی، به ارائه کاربری های هر بخش و همچنین عملکرد اجزا و افراد، که در یک رابطه دوسویه با یکدیگر هستند پرداخته شده است. مطالعه نگاره ها نشانگر وجود بیشترین اشتراکات در آثار به جامانده از نگاره های گرمابه و وجود افتراقات در تزیینات و جزئیات آن هاست. مقایسه نگاره ها همچنین در بعد کارکردی و عملکردی شباهت های بسیاری را نسبت به بعد کالبدی نشان می دهد و اینکه در اشتراکات از راهکارها و الگوهای به خصوصی به کار رفته و هم نوآوری هایی را در نشان دادن تطهیر، ایجاد کرده است.
تحلیل نقش اقلیم در شکل گیری تناسبات کالبدی حمام های تاریخی ایران (مناطق گرم و خشک و سرد و کوهستانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
17-2
حوزههای تخصصی:
حمام یا گرمابه علاوه بر کارکرد اصلی خود به عنوان محلی برای شست وشو و پاکیزگی، دارای کارکردهای جنبی دیگر، از قبیل فضای شکل گیری تعاملات اجتماعی نیز بوده است. بنابر شواهد تاریخی ساخت حمام های عمومی از دوره هخامنشیان در ایران رایج بوده و با ورود اسلام به ایران با پیداکردن جنبه آیینی اهمیت این نوع بناها افزایش پیدا کرد؛ به طوری که حمام های گوناگون و زیادی در کنار مجموعه بازار و مساجد شهرهای مختلف ساخته شدند. با توجه به پراکندگی حمام ها در دوره اسلامی در گستره ایران و نظر به ثبات نسبی باورهای آیینی اسلامی درباره استحمام، یکسان بودن کارکردی فضاهای داخلی این بنا قابل توجیه است، اما با بررسی ابعاد کالبدی می توان به تفاوت در تناسبات موجود در ریز فضاهای بنای حمام در اقلیم های مختلف پی برد. با توجه به این موضوع و با هدف کشف دلایل شکل گیری این تفاوت ها، پژوهش حاضر با استفاده از اسناد کتابخانه ای و روش تحقیق توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین تناسبات کالبدی موجود در بنای حمام های تاریخی واقع در اقلیم های گرم و خشک و سرد و کوهستانی، به بررسی و تحلیل کم و کیف تناسبات شکل گرفته متأثر از شرایط اقلیمی در آنها پرداخته است. به عنوان نتیجه در کالبد حمام های واقع در اقلیم یکسان، تناسبات مشابه قابل رؤیت است. با توجه به یکسان بودن عملکرد فضاهای داخلی در بنای حمام، این گونه به نظر می رسد که معمار با ایجاد تناسبات منحصر به اقلیم در فضاهای اصلی و کریدورها سعی داشته بر چالش های مرتبط با انرژی و همسازی با اقلیم فائق آید.
خوانش تطبیقی دو نمود فرهنگی؛ شاهنامه فردوسی و معماری قرن پنجم هجری، با تمرکز بر خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
100-82
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با این فرضیه که شاهنامه فردوسی و معماری ایرانی به مثابه دو نمود فرهنگی، اهداف مشترکی را دنبال می کردند، تلاش دارد با تحلیل واژگان معماری در شاهنامه و جست وجوی خصلت های حماسی گونه در آثار معماری پس از آن، وجوه اشتراک این دو نمود فرهنگی را کاوش نماید. ابتدا به تحلیل و تبیین ویژگی های اشعار فردوسی، سپس بررسی دقیق معماری خراسان پس از شاهنامه پرداخته شده و در نهایت با روش هم بستگی، به تناظر نتایج اشعار و ویژگی های ابنیه پرداخته شد. هدف اصلی، تعیین شاخص هایی برای شناخت معماری حماسی است. سوال آن است که کدام عناصر و خصلت های هنری، به طور مشترک در شعر و معماری خراسان در دوره پس از آفرینش این اثر وجود دارد و آیا این همانندی ها دلالت بر اثرگذاری شاهنامه بر جریان فکری معماری خراسان در قرن پنجم دارد؟ این شاخص ها چگونه اولویت بندی می شوند؟ ابتدا خصلت های شاهنامه ای با استفاده از منابع کتابخانه ای شناسایی و سپس به منظور نظرسنجی از خبرگان با تکنیک دلفی، پرسش نامه ای برای وزن دهی به شاخص های مؤثر در معرض دید ۱۵ فرد خبره قرار گرفت. سپس با انتخاب ۸ بنای مهم قرن پنجم با کاربرد روش سلسله مراتبی و تکنیک AHP با بهره گیری از نظرات ۱۰ خبره، به اولویت بندی بناها به لحاظ حماسی بودن پرداخته شد. نتایج نشان می دهد از میان شاخص های معماری حماسی، «القای هیبت و عظمت»، «صلابت» و «نماد» بیشترین تبلور معنایی را در بناهای قرن پنجم نسبت به دوره پیش از خود داشته و در میان نمونه ها، مسجد ملک زوزن و پس از آن، آرامگاه ارسلان جاذب در بالاترین رتبه جای دارند.
گاه نگاری مطلق تپه طالبخان سیستان بر اساس آزمایش کربن 14(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه گذشته کاوش های متعددی در محوطه های عصر مفرغ جنوب شرق ایران صورت گرفته که نتایج حاصل از این پژوهش ها منجر به تدوین گاهنگاری منطقه با محوریت شهر سوخته شده است. تاکنون بیشتر پژوهش های صورت گرفته در پیش از تاریخ سیستان متمرکز به شهر سوخته بوده، در حالی که در بررسی روشمند باستان شناختی سیستان بیش از 900 محوطه هم عصر شهر سوخته در دشت جنوبی سیستان وجود دارد که جهت درک بهتر فرهنگ های عصر مفرغ سیستان نیاز است تا برخی از محوطه های اقماری- استقراری مرتبط با شهر سوخته مورد بررسی و مطالعه دقیق قرار گیرند. ازاین رو با توجه به سؤالات و ابهامات موجود در شناخت شاخصه های فرهنگی عصر مفرغ سیستان و همچنین آموزش دانشجویان رشته باستان شناسی دانشگاه زابل، تپه طالبخان انتخاب و به مدت شش فصل مورد کاوش باستان شناسی قرار گرفت. یکی از اصلی ترین اهداف فصل پنجم در این محوطه، لایه نگاری و ارائه تاریخگذاری نسبی و مطلق بود که طی کاوش صورت گرفته شش فاز استقراری شناسایی شد در این مقاله سعی برآن است تا با تحلیل مواد فرهنگی بویژه سفال های به دست آمده از کاوش این محوطه و استفاده از نتایج آزمایش کربن 14 به گاهنگاری این محوطه پرداخته شود. سوالات مهم این پژوهش عبارت است از اینکه توالی استقراری تپه طالبخان مربوط به چه دوره هایی بوده و چگونه می توان با استفاده از نتایج کربن 14 این محوطه، چالش های موجود در گاهنگاری منطقه را تبیین و ارزیابی نمود. جهت تاریخ گذاری مطلق نهشته های فرهنگی تپه طالبخان 4 نمونه زغال به آزمایشگاه دانشگاه آکسفورد انگلستان ارسال شد که نتایج حاصل از آن نشان می دهد این محوطه در حدود 2500 پیش از میلاد مورد استقرار قرار گرفته و تا حدود 2300 پیش ازمیلاد ادامه داشته است. از آنجایی که یافته های سفالی به دست آمده از این محوطه مشابهت های زیادی با فازهای 1 و 0 شهر سوخته دارد به نظر می رسد که احتمالاً تاریخی قدیمی تر از آنچه که تاکنون در نظر گرفته می شده یعنی بین 2300 تا 2200 پیش ازمیلاد را برای پایان دوره شهر سوخته باید درنظر گرفت.
مونتاژی سلطه طلبانه در تئاتر مشارکتی: یوجنیو باربا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تئاتر دوره ۹ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۱)
57 - 67
حوزههای تخصصی:
همه ی مصنوعات فارغ از هر دیدگاهی، از طریق مونتاژکه ابزاری در جهت تولید فرم است ساختارمند می شوند. هنرهای اجرایی نظیر تئاتر نیز از این قاعده مستثنا نیستند. این مقاله در پی آن است تا ضمن تایید و بررسی تعاملات و کارگروهی در شیوه ی اجرایی یوجنیو باربا، پاسخ کاملی به چگونگی نمود مونتاژی سلطه طلبانه و کارگردان-محور در آثار این کارگردان ارائه دهد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، حضور تاثیرگذار یوجنیو باربا و نقش تعیین کننده ی مونتاژ او، مفهوم مشارکت را در اودین تئاتر به زیر یک علامت سوال می برد. این پژوهش کیفی با تکیه بر منابع کتابخانه ای نظیر کتاب ها و مقالات، منابع صوتی و تصویری اعم از فیلم اجراها، مصاحبه های یوجنیو باربا و اعضای گروه اودین انجام گرفته است. تحقیقات متعددی پیرامون مونتاژ در تئاتر، نظرات و شیوه ی اجرایی یوجنیو باربا وجود دارد. در این راستا می توان به فرم و معنا در کولاژ و مونتاژ پیشرو نوشته ی ماگدا داراگو(2020 )، ا بزار خلاق جهانی، مطالعه ای بینارشته ای نوشته ی لودمیلا کوروتکوا، خلق اجرا به قلم النا ماسوئر(2004)، و تبیین دراماتورژی بازیگر در فضای دینامیک تئاتر پست مدرن بر اساس نظریه یوجنیو باربا نوشته ی محسن حکیمی و حمیدرضا افشار(1396) اشاره کرد. اما جنبه ی نوین این پژوهش ارائه ی تعریفی نو از مونتاژ در یک تئاتر «مشارکتی» است. در ادامه ی این پژوهش به دلیل حضور پراهمیت مونتاژ در زیبایی شناسی و شیوه ی اجرایی روبرتو کاستلوچی و رابرت ویلسون بررسی رویکرد مونتاژی این دو کارگردان پیشنهاد می شود.
ابن طفیل: الگوی هنر فاضله فارابی
منبع:
مطالعات نظری هنر سال دوم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳
29 - 46
حوزههای تخصصی:
ابن طفیل دیدگاه های فلسفی خویش را به شیوه هنری در قالب یک رمان ارایه داده است. اینکه چرا یک فیلسوف، آن هم فیلسوفی که آثار اندکی نوشته زبان هنر را برای بیان آرای حکمی و فلسفی برمیگزیند نیاز به تبیین دارد. چنین تبیینی در رهیافت هنر فاضله فارابی امکان پذیر است. بخش اول این مقاله به تحلیل رهیافت هنر فاضله و بخش دوم به گزارش تحلیلی رساله ابن طفیل در پرتو رهیافت هنر فاضله اختصاص دارد. فارابی برآن است هنر فاضله باید معقولات را در لباس خیال تعلیم و ترویج کند. زیرا مردم بدینوسیله معارف عقلی را بهتر ادراک و در مقام پیروی نیز سعادت عقلی را بیشتر دنبال میکنند. نمونه تمام عیار هنر فاضله فارابی، شاهکار ابن طفیل است. ابن طفیل در رساله حی بن یقظان کودکی را تصویر میکند که در جزیره ای خالی از انسان در میان حیوانات وحشی به رشد جسمی، فکری و عرفانی میرسد.
چهار بعد معماری داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
71 - 79
حوزههای تخصصی:
تعریف کردن معماری داخلی دشوار است. زیرا مرتبط با بسیاری از رشته های دیگر و دربرگیرنده تعداد زیادی از آنهاست. این مقاله تلاش می کند با نگاه کردن به این اصطلاح تعریف ناپذیر از چهار زاویه مختلف تصویر واضح تری از آن به عنوان رشته ای مستقل بدست دهد.
مطالعه ی نظریه های شناختی در درک مخاطب از تخیل براساس آرای دیوید بوردول و گریگوری کوری
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
81 - 96
حوزههای تخصصی:
نظریهه شناختی یکی از مهم ترین نظریات معاصر در حوزه سینما و رسانه است که تلاش می کند از طریق تلفیق دستاوردهای شناختی (نحوه ادراک و تفکر افراد)، فلسفی و سینمایی درک مخاطب را در مواجهه با فیلم مورد ارزیابی قرار دهد و با این رویکرد ضمن مخالفت با نظریات روانکاوی و کلاسیک سینما، توجه خود را بر فعالیت ذهنی مخاطب در حین تماشای فیلم متمرکز سازد. بدین صورت که با تمرکز بر چگونگی درک تماشاگر از تصاویر سینمایی و به شکل کلی روایت، ثابت کند که مخاطب دست به فعالیتی خودآگاهانه می زند. این مقاله، با تبیین و بررسی الگوهای شناختی پژوهشگرانی چون دیوید بوردول و گریگوری کوری درباره درک و تحلیل انگاره های تخیل شناختی معاصر، در نظر دارد از طریق مواجهه ی مخاطب با فیلم سوررئالیستی کله پاک کن 1977، به ارزیابی درک و کاکرد تخیل بپردازد. پژوهش حاضر برای نیل به هدف مذکور روش پیمایشی را اتخاذ نموده است: پنجاه شرکت کننده بر اساس تحصیلات و سن طبقه بندی شدند و به طور اتفاقی در دو گروه قرار گرفتند و به سؤالات مطروحه پاسخ دادند. یافته های حاصله نشان می دهد نظریات شناختی بوردول به نحوی پراکنده شکل می گیرند اما به درک روایت منتهی نمی شوند اما با توجه به مشخصه های قوه ی تخیل امکان گسترش آن ها به فرمی پیوسته و منجسم وجود دارد، در مقابل نظریه شناختی کوری در حالت آزمایشی به درک روایت منتهی می شود و از آنجاییکه قوه تخیل نقش کلیدی در نظریه او ایفا می کند این امکان وجود دارد این نظریه را به شکل جدید و کامل تر تبیین کرد.
کاربست منظر جورجیو وازاری در معماری رنسانس نمونه مطالعاتی: Loggia del Pesce
حوزههای تخصصی:
دوره رنسانس از دوره های مهم تاریخ هنر و معماری است که به انسان توجه ویژه ای شده است و تکنیک های مهمی در آن ابداع گردیده است. پرسپکتیو از جمله تکنیک هایی است که به کار رفته است. در این دوران Disegno نیز مطرح می شود که نشات گرفته از عقل است و منجر به خلق ایده های نو می شود. همه این موارد به علت توجه به انسان و عقل او امکان یافته است. یکی از افراد برجسته این دوران جورجیو وازاری می باشد. او در این دوران علاوه بر تالیف کتاب تاریخ هنر که تاثیر جهانی به همراه داشت، به مراحل توسعه هنر می پردازد. از منظر وازاری دست یافتن به هنر و معماری برتر با رعایت مجموعه ای از ویژگی ها در کنار خلاقیت امکان پذیر خواهد بود. مطالعات پیشین در این زمینه به خصوص به زبان فارسی بسیار کم است. لذا خلا تحقیقاتى موجود مشهود است، چراکه جورجیو وازاری پدر تاریخ هنر نامیده می شود و از اولین افرادی بود که واژه رنسانس و Disegno را در متن نوشتاری به کار برد. از این رو این پژوهش بر آنست به تعریف Disegno و بررسى معماری برتر از منظر جورجیو وازاری بپردازد. سوالات مطرح شده بدین شرح است: تعریف Disegno در معماری چیست؟ قوانین معماری برتر از منظر جورجیو وازاری کدام هستند؟ روش پژوهش، توصیفی- تحلیلی است. با مطالعات کتابخانه ای، اسنادی داده ها جمع آوری شده اند. به این منظور پس از تبیین مبانی نظری، اصول معماری برتر از منظر وازاری تهیه شد و این اصول در نمونه ی مطالعاتی مورد نظر بررسی گردید. در نهایت با توجه به تحلیل های انجام شده پیشنهاداتی در جهت استفاده از نظرات وازاری به منظور دست یافتن به معماری برتر ارائه گردید.
تطبیق الگوی سنت گرایی معماری با زبان الگوی کریستوفر الکساندر (رهیافتی بر تدوین فرآیند محور، نظام الگوی سنتی معماری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نیمه دوم قرن بیستم میلادی، از جمله جریان های مهمی که نقدی ماهوی را نسبت به بنیادهای نظری مدرن وارد نمود، مکتب سنت گرایان معنوی بود. نوشته های ایشان در حوزه هنر، علی رغم اینکه در تبیین جایگاه هنرمند و ریشه های باطنی و مبانی حاکم بر آثار معماری سنتی، از نخستین و پراهمّیّت ترین گام های محقّقان غیرغربی تا به امروز محسوب می شد؛ امّا به سبب فیلسوف بودن و جامعیّت رویکرد غالب این متفکّران، شاهد نگاه کلّی به ماهیت الگوهای هنر و معماری سنتی بودیم که کم تر در حوزه روش شناسی، به چگونگی تحقّق مبادی سنت در چهارچوب یک اثر در زمینه خاص زمانی و مکانی خود پرداخته است. وجود این ابهام؛ بیش ازپیش، به فضای آشفته حاکم بر مطالعات نظری معاصر تاریخ معماری از منظر سنتی و چهارچوب انتظام بخش حاکم بر آن دامن زدن است. از دیگر سو و در همین زمان، شاهد ظهور محقّقانی متخصّص چون کریستوفرالکساندر بوده که در نقد رویکرد مدرن، به تبیین روشمندتر، عینی تر و فرایند نگرتر از الگوها در زمینه طرّاحی معماری دارای کیفیت همّت گماردند. پژوهش پیشِ رو در تلاش است با بهره گیری از روش تحقیق مطالعات تطبیقی و شیوه الگوی جرج بِرِدی، به مقایسه دو نظام الگویی مذکور و بیان نقاط اشتراک و افتراق این دو دیدگاه در سه محور کلی ماهیت، ساختار و سازوکار بپردازد. سپس با در نظر گرفتن ویژگی های ممتاز و مرتبط هرکدام با مسئله تحقیق و تنظیم چهارچوب سه گانه تحلیلی (سلسله افعال ساختارمندی، اعمال و ترجمان)، در تلاش است تا تطبیق بیان خوانا و فرآیندگونه الکساندر با ساختار معنایی حاکم بر الگوی معماری سنتی، امکان توانمندسازی و وضوح بیش تر نظام الگویی سنت گرایان معنوی در قالب شبکه نظام الگوهای سه گانه انسانی (فضایل ذاتی معمار)، فعلی (کیفیات فعلی) و کالبدی (خصلت های روحانی، رمزگرایانه و زیباشناسانه) میسر سازد.
نقش و تاثیر گذاری معماران معاصر در تحولات معماری و ساختمان سازی
حوزههای تخصصی:
تفکرات معماران در دوران های مختلف از گذشته تا کنون تاثیر و نقش فراوانی در ایجاد تمدنها و پیشرفت کشورها داشته اند، از زمانهای دور معماران و آثار معماری نشان دهنده رشد یا عقب ماندگی کشورها بوده است. همانطور که حتی پیامبر(ص) نیز با بعثت خود اقدام به بنای خانه ها با شرایط ویژه که در قرآن و روایات بیان شده است، نمود و تاثیر معماران و معماری را بیش از پیش نشان میدهد. با گذشت زمان شاهد تحولات فراوانی در ساخت بنا، شکل و فرم سازه ایجاد شده است. در این مقاله تلاش شده است تا با بررسی معماری ایران در دوران بعد از 1300 شمسی نقش معماران و میزان اثرگذاری آنان در تحولات معماری و ساختمان سازی به این سوال پاسخ دهیم که نقش معاران در پیشرفت و توسعه جامعه متمدن چگونه است و معماران باید چه شرایطی را برای ارتقاء معماری در پیش روی خود قرار دهند. با مطالعات تاریخی و بررسی سبکهای مختلف معماری و کتابهای تاریخی و همچنین آثار معماری خلق شده توسط معماران مشخص میگردد که در چه دوره هایی شاهد پیشرفت و در چه دوره هایی شاهد عقب ماندگی در معماری بوده ایم. و هدف این پژوهش نیز یافتن بهترین راه و سبک برای پیشبرد معماری و ساخت ساختمانها با توجه به تجارب معماران معاصر و بهره گیری از نقاط ضعف و قوت آنان میباشد. و امید است که مهمترین دستاورد این مقاله ایجاد سبک جدیدی از معماری که با توجه به فرهنگ، آداب و رسوم و سنتهای مردم ایران تدوین شده باشد مد نظر معماران قرارگرفته از تقلید کورکورانه از معماری های کشورهای دیگر جلوگیری شود. و بتوانیم تکنولوژی و پیشرفت را در چهارچوب مسایل فرهنگی و دینی خود پیاده نماییم. و مهم ترین نکته این است که باید نسبت به تلاشهای معماران گذشته اشراف کاملی داشته باشند تا بتوانند از آن تجارب بهره کافی را برده و بتوان بهترین سبک معماری معاصر را ایجاد نمود. در این پژوهش با تحلیل توصیفی و تطبیقی، بنا ها و ساختمانهایی که توسط معماران معاصر طراحی و اجرا شده اند، شناسایی و طبقه بندی میشوند و در مرحله بعد به تحلیل اطلاعات و تفسیر آنها پرداخته خواهد شد. و تلاش میشود انواع طراحیها، نحوه معماری، شهرسازی، بلند مرتبه سازی ، انواع مصالح ساختمانی و تکنیک های ساخت و سایر عوامل تاثیر گذار در معماری توسط معماران تاثیر گذار ایرانی و خارجی در این دوران بدقت مورد بررسی قرار گیرد تا درک عمیقی از تحولات معماری بدست بیاید. و گرایش های جدیدی بوجود بیاید تا حرکت معماری در مسیر تکامل خود و بدرستی ادامه پیدا کند و به اوج اعتلای معماری در دوران معاصر دست پیدا کرد. و در این میان هنر طراحی معماری و طراحی سازه نقش مهمی در ایجاد تحول در معماری دوران معاصر داشته است که میتوان گفت در میان سالهای 1340 تا 1350 شمسی به اوج خود می رسد. و گیدیون در کتاب "فضا ،زمان، معماری"اینگونه میگوید : هر بینش جامع مستلزم پیوستگی اندیشه در گذشته و آینده است "(گیدیون، 1353؛12) در سالهای اخیر با توجه به نیاز به وحدت و انسجام بخشی به ساختمان سازیها ضرورت مراجعه به آثار ارزشمند میراث معماری معاصر ایران بسیار ضروری میباشد و نمای ساختمانها ، سبکهای معماری ، سیمای شهری در معماری کنونی دارای جایگاه ویژه ای میباشد.
The Effect of Vitality Aspect on the Intimacy Feeling of Shiraz Urban Neighborhoods Inhabitants(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۲ - Serial Number ۴۴, Spring ۲۰۲۲
73 - 82
حوزههای تخصصی:
The present s tudy aimed to discover the memorabilia aspects and evaluate the effectiveness level on promoting the feeling of intimacy of inhabitants in localities to their biological scopes. The feeling of intimacy is a multidimensional issue for which various aspects are compelling. Based on the recent s tudies, memory as one of the criteria examines the feeling of intimacy toward their habitats. To assess the theoretical patterns, three locations were chosen as a case s tudy among old localities, including Ishaq Beyg, Blacks tone, and chicken market and three areas of irrigation, Havabord, and Eslahnezhad among new localities of Shiraz. A consis tent ques tionnaire was dis tributed among them. This s tudy includes a practical method is and developed based on correlation and descriptive-analytical technique. The ques tionnaires data were assessed by SPSS software and Spearman Correlation Coefficient tes ts, ANOVA, Tukey, Samples, and Paired Tes t Samples T and Pearson Correlation Coefficient. Our results indicated the homogeneity of particular localities in old and new contexture based on the individual feature's similarities and importance of memory aspect on the promotion of intimacy in all localities. Thus, social memories are more effective than skeletal ones in promoting the inhabitant's intimacy in localities.
بازتعریف یک فضای داخلی؛ مسجد مطلب خان خوی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۲ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
مسجد گنبدخانه ای مطلب خان خوی در حدود دویست سالی که از بنای آن می گذرد همواره فاقد گنبد بوده است و این امر علاوه بر آسیب های فیزیکی و ساختاری عدیده، باعث شده همچون یک فضای خارجی بستر مناسبی برای حضور فعالیت ها و کارکردهای داخلی نباشد و در نتیجه متروکه شود. این مقاله در چهار بخش اصلی به دنبال مطالعه و پیشنهاد یک راه حل مناسب در راستای ایجاد یک فضای داخلی به منظور باز گرداندن حیات اجتماعی و کارکردی پایدار به این بنای تاریخی است. در بخش اول بنای مسجد و کیفیات آن معرفی شده است، سپس در بخش دوم به مقایسه ی دو رویکرد سرحدی در نگرش به مسئله ی باز سازی گنبد در یک بنای تاریخی می پردازد. در بخش سوم روش های کهن ایرانی و نوین معاصر به منظور شناسایی راهکاری مناسب برای دستیابی به فضای مطلوب داخلی در بنای مسجد مطالعه شده است. این چهارچوب مطالعاتی در نهایت در بخش چهارم به ارائه ی راه حلی مبتنی بر شناختی دقیق از بنا و حدود و ثغور رویکرد برخورد با آن در ارائه ی طرح، و متکی بر هم نهشت روش های تاریخی و معاصر می انجامد.
مطالعه ای بر پیوند فرهنگ میان ولایت اهل بیت با نسل های انقلاب اسلامی در ایران
حوزههای تخصصی:
ایجاد و پرورش نسل های انقلابی برای یک جامعه بسیار بارز و حائز اهمیت است. تغییر و تحول در نسل ها، یکی از مهمترین مباحثی است که در علم جامعه شناسی از آن یاد می-شود. جامعه ای که با انقلاب اسلامی شکل گرفته است و در تربیت نسل های بعد از آن تلاش دارد. بی شک این انقلاب بی نام خمینی در هیچ جای جهان شناخته شده نیست. امام خمینی (ره) میفرمایند: از خداوند متعال توفیق کافه مسلمانان و خصوص طبقه جوانان را در محور استعمار و عمال خائن ان خواستارم از این رو در این مقاله سعی می شود که به بررسی ایجاد پیوند فرهنگی میان ولایت اهل بیت با نسل های انقلاب اسلامی در ایران پرداخته شود. این مبحث در علم معارف و علوم انسانی از مباحث مهم و کلیدی به حساب می آید که نگاه ما را به مباحث اعتقادی و به دنبال آن، مباحث پیرامونی تغییر می دهد. مهم این است که مقصدی که انسان باید به آن برسد و دعوت انبیای الهی برای رسیدن به آن مقصد است، مقام توحید می باشد.
تحلیل مدل الماس فرهنگی در معماری بناهای حکومتی دورۀ پهلوی اول با رویکردی انتقادی به جامعه شناسی هنر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
55 - 70
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : معماری به مثابه اجتماعی ترین هنرها پدیده ای است که معانیِ اجتماعی، فرهنگی، آیینی و سیاسی گوناگون را از طریق محتوا و فرم بصری اش بازنمایی می کند و همزمان بر سازمان دهی ادراکات و رفتار انسان نیز اثرمی گذارد. عرصه معماری همواره جولانگاه حضور قدرت و نظام های سلطه به نیت بازنمایی اقتدار و مشروعیت بخشی به حکومتشان بوده است. این پژوهش به تحلیل انتقادی مدل جامعه شناختی«الماس فرهنگی» در تولید و ساخت معماری ابنیه حکومتی در دوره پهلوی اول می پردازد.
هدف پژوهش : هدف پژوهش در حالت کلی، واکاوی نقش کلیدی معماری در بازنماییِ مفاهیم ایدئولوژیک و بازتولیدِ قدرتِ طبقات مسلط و به صورت موردی چگونگی نظارت و تحت کنترل درآوردن فرایند تولید، توزیع و مصرف هنر (معماری) و اثرگذاری بر جامعه و فرد توسط حاکمیت دوره پهلوی اول و پاسخ به این سؤالات است که اولاً رابطه میان ساخت قدرت و تولید معماری در دوره پهلوی اول چگونه بوده است؟ و ثانیاً برپایه رویکرد انتقادی به جامعه شناسی هنر، پیوند میان عناصر تشکیل دهنده مدل الماس فرهنگی در ساخت ابنیه حکومتی دوره پهلوی اول به چه صورت است؟ روش پژوهش : پژوهش بر حسب هدف، بنیادی و بر اساس ماهیت داده ها، کیفی است. داده ها به صورت مطالعات اسنادی و نیز مطالعات میدانی اعم از مشاهدات متنی شده و مشاهدات ناب جمع آوری شده اند که به روش انتقادی و در قالبی تفسیری -تبیینی تحلیل شده اند و تلاش دارد تا ارتباط و جایگاه آن ها را در مدل الماس فرهنگی و پیوندشان با مدیریت قدرت و سلطه در رژیم پهلوی اول بررسی کند. نتیجه گیری : نتایج پژوهش بیانگرِ این نکته است که رژیم پهلوی اول با کنترل و نظارت بر تولید و توزیع معماری و حمایت از هنری که ایدئولوژی های حاکمیت را بازنمایی کند، از رهگذر گفتمان ملی گرایی و ناسیونالیسم باستان گرا تلاش داشت تا با یکپارچه سازی جامعه، به کنترل خوانش مخاطبان از آثار معماری بپردازد و به میانجی گری معماری، مشروعیت خود را در جامعه نهادینه و قدرت خود را به صورت امری هژمونیک تحکیم، تقویت و بازتولید کند.
تحلیلی بر الگوی «خیابان مزار» در شهرسازی دوره تیموری بر اساس مدارک نوشتاری و باستان شناسی مجموعه های هرات، سمرقند و شهر سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
۳۴-۱۷
حوزههای تخصصی:
خیابان-مزار الگویی از مجموعه سازی در دوره تیموری است، با فرمی مبتنی بر استقرار ابنیه مقابر، مزارات و بناهای مذهبی، در امتداد یک گذر حومه ای و یا یک شریان شهری. مستندات باستان شناسی و تاریخی وجود پنج نمونه از مجموعه های خیابان-مزاری در عهد تیموری را گزارش داده اند که از میان آنها سه مجموعه، شاه زنده در سمرقند، دارالسیاده در شهر سبز و خیابان در هرات را می توان از شاخص ترین نمونه های این نوع از مجموعه سازی عنوان داشت. خیابان-مزار هرات را نیز به دلیل دارا بودن قدمتی بیشتر و همچنین استقرار بناهایی پرشمارتر نسبت به دو نمونه دیگر، می توان به عنوان نمونه شاخص این فرم معرفی نمود. در این مقاله ضمن بررسی تحولات ساخت وساز در طول محور خیابان هرات در طی دوره های آل کرت و تیموری، روند تحولات در این محور تبیین می گردد. سپس شاخصه های خیابان-مزار هرات در پایان عهد تیموری به منظور دستیابی به ویژگی های کلی مجموعه های خیابان-مزاری در این دوره، با دو خیابان-مزار دارالسیاده و شاه زنده مقایسه می شود. اطلاعات این مقاله با روش های کتابخانه ای، مشاهده بصری و تحلیل یافته های حاصله، گردآوری شده و پژوهش با روش تحلیلی-تاریخی صورت گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که فرم خیابان-مزار در مجموعه سازی دوره تیموری مشتمل بوده است بر استقرار منظم ابنیه مقابر در دو سوی معبری که به بنایی مهم در انتهای مسیر منتهی می شده است. در این میان خیابان-مزار هرات با قدمتی بیشتر نسبت به سایر نمونه های هم دوره اش در نقطه ای محوری از حومه شهر هرات قرار داشته و در راستای آن به غیر از بنای مقابر، سایر ابنیه مذهبی و خدماتی نیز مستقر بوده اند.
خیمه های سلطنتی ایران و عثمانی، تاثیر -تثبیت و تداوم هنر صفوی تا قاجار
منبع:
فردوس هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
72 - 105
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بنا به شواهد تاریخی، الگو برداری هنر عثمانی از ایران سابقه طولانی دارد و از مصادیق آن خیمه های سلطنتی هستند که بلحاظ شکل- تزئین و ساختار؛ نمادی از شکوه و قدرت سلاطین ایران و عثمانی محسوب می شوند. تاکنون مطالعات بسیاری در خصوص تاثیر هنر صفوی بر عثمانی انجام شده است که این مقاله سعی دارد با استفاده از خیمه های سلطنتی عثمانی ادامه این تاثیر پذیری را از هنر صفوی تا قاجار بررسی نماید.هدف: شناخت عناصر هنری خیمه سلطنتی عثمانی است که نشانگرتاثیر، تثبیت وتداوم هنر ایران (صفوی - قاجار) بر هنرهای عثمانی می باشد.سئوالات: تشابه وتمایز خیمه های سلطنتی عثمانی و صفوی - قاجار چیست؟ کدام ویژگی خیمه های عثمانی متاثر از هنر صفوی و قاجار است؟نتیجه و روش تحقیق: روش تحقیق توصیفی تحلیلی، گردآوری داده ها از راه کتابخانه ای- سایتها- موزه ها و جامعه آماری آثار کاخ موزه گلستان تهران- کاخ توپکاپی و موزه نظامی استانبول- قطعات نگارگری و برخی خیمه های موزه های خارجی است. نتیجه تحقیق نشان می دهد نقوش مشترکی درخیمه های عثمانی بکاررفته و رایج ترین آن متاثر از سبک صفوی است که تا قاجار ادامه یافت. خیمه های عثمانی بلحاظ ساختار، تزئین برمبنای سبکهای سده 10 تا13 ه.ق ایران تهیه شده اند و در شیوه های تزئینی و اجرا مشابه صفوی بوده ؛ اما به دلیل نبود ظرافت و نوآوری در نقش و تزئین متمایز از دوره قاجار هستند.
مطالعه فنی و ساختارشناسی سفال خاکستری عصر آهن؛ مطالعه موردی سفال های کاوش محوطه زواره ور در دشت ورامین
حوزههای تخصصی:
عصر آهن در ایران ۱۴۵۰ ۵۵۰ ق.م) و فراتر از آن معرف دوره ای است که در مراحل تکاملی شاهد تحولات مهم اجتماعی فرهنگی اقتصادی و تکنولوژیکی بوده است. زوار مور محوطه استقراری از دوره آهن در دشت ورامین در منطقه مرکزی ایران است که در دهه های گذشته کاوش های متعددی در این منطقه توسط باستان شناسان مختلف انجام شده است. در کاوش سال ۱۳۹۷ انجام شده در منطقه زواره ور تعدادی سفال خاکستری مربوط به تدفین بدست آمده است. با توجه به پراکندگی گورستان های عصر آهنی و مطالعات فنی محدودی که در خصوص این آثار انجام شده است. آگاهی ما از نحوه تولید این آثار همچون بافت عناصر تشکیل دهنده و فرایند تولید از اهمیت بسیاری در شناخت تولید و فناوری سفالگری این دوره خاص برخوردار است. بنابراین نتایج حاصل از مطالعات آزمایشگاهی با استفاده از تکنیک های مکمل می تواند راه گشای دستیابی به فرایند تولید این آثار باشد. در این پژوهش تلاش شد تا با اطلاعاتی که از مطالعه ۹ نمونه سفال عصر آهنی این منطقه با استفاده از روش های آنالیز طیف سنجی جرمی پلاسمای جفت شده القایی (ICP-MS) و مطالعه کانی نگاری مقطع نازک (Petrography) شناخت دقیق تری برای انجام مطالعات تطبیقی و منشاء تولید محلی این آثار فراهم کرد. نتایج نشان داد که فازهای اصلی سفال های مورد مطالعه با رنگ خمیره خاکستری بر اساس کانی نگاری کوارتز Quartz سیلیس SiO2 ، کلسیت Calcite هستند. نتایج ICP-MS نیز تا حدود زیادی توانست بخشی از مشاهدات حاصل از تحلیل سنگ نگاری را تأیید کند. البته بخش بزرگی از خوشه بندی شیمیایی سرامیک ناشی از ناهمگونی در ترکیبات عنصری از تفاوت در منابع رسی مورد استفاده ناشی نمی شود همچنین خاک های مورد مطالعه از نظر عناصر کم مقدار شباهت زیادی با نمونه سفال ها دارد و می توان گفت که محلی بودن آنها را تأیید می کند.
پست مدرن و هنرمند (هنرمند رابرت مادرول)
منبع:
مطالعات هنر و زیباشناسی دوره دوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳
174-184
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: پست مدرنیسم، با داشتن دو ابزار شالوده شکنی و نظریه پردازی خود انعکاسی و بنابراین با به چالش کشاندن چگونگی هنر مدرنیسم، بر تنوع هنر، توجه به برابری و تفاوت ها، بازتولید قدرت مسلط بر جامعه و تأثیر فناوری های نوین در برنامه هنر تأکید می کند؛ که پاسخگوی نیازهای فراگیران در عصر کنونی (پست مدرنیسم) به شمار می آیند. هدف پژوهش: این مقاله، ضمن نقد و بررسی اصطلاحات هنر رابرت مادول در عصر پست مدرنیسم، با طرح دیدگاه های فلسفی پست مدرن و ارائه رویکردهای اصلاح هنر، ویژگی های هنر منتج از این دیدگاه را مورد امعان نظر قرار داده است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش فیش برداری از منابع کتابخانه های و اسنادی به بررسی موضوع مورد پژوهش می پردازد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن است که هر گونه تغییر در هنر، از قبیلِ اصلاح مدیریت اجرای تغییر هنر، کنترل آن، اجرای هنر محور و یا مشارکتی، با در نظر داشتن تفکر مدرنیستی نمی تواند به تغییرات اساسی و تأثیرگذار منتج گردد. عمده این اصلاحات، پروژه هایی هستند که با گذر از فضای مدرنیستی به دنیای پست مدرنیسم، پاسخگوی نیازهای واقعی فراگیران نیستند. مادی نگری و تک ساحتی بودن آن باعث بی توجهی به نیازهای عاطفی، روحی و معنوی انسان شد. مدرنیسم نتوانست دنیای آرزوهایی که برای انسان مدرن ترسیم کرده بود به واقعیت تبدیل و با انسان و شهر و تاریخ ارتباط برقرار کند و اعتبار خود را از دست داد. پست مدرنیسم در تقابل با این بحران و با اندیشه پایان دادن به فراروایت ها و ایدئولوژی های مدرنیسم روی کار آمد و با بهره گرفتن از هنر متعارف و کلاسیک و دستاورد قدما و ارتباط آن با عرصه مدرن و به نوعی بازخوانی و دوباره خوانی آن ها، به تفکر جدید برای حل این بحران پرداخت.
Effective Areas and Solutions for Sustainability Education Development in Iranian Architecture Universities(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۲, Issue ۱ - Serial Number ۴۳, Winter ۲۰۲۲
43 - 54
حوزههای تخصصی:
Today, given the rapid population growth, development of sciences, new changes in all aspects of human life, and ultimately, the occurrence of unfavorable conditions for the human environment, sus tainable development has attracted considerable attention as one of the mos t critical and common issues at the international level. Among the s trategies to achieve sus tainable development, education is the mos t effective mechanism of society to deal with the century's bigges t problem, i.e., sus tainable development. According to the United Nations, education is needed to promote sus tainable development and improve public awareness of environmental and developmental issues. Sus tainable development using educational tools, in the firs t s tep, requires identifying the areas and factors that play a role in the development of sus tainability education. This s tudy aims to identify the effective factors for the development of sus tainability education in Iranian architecture universities using the analytical-inferential s trategy. The qualitative analysis of the documents revealed that the educational environment, educational sys tem, and society were the mos t effective ones in the development of sus tainability education of architecture s tudents. Finally, solutions were presented to improve public awareness and reform the educational environment and sys tem to develop sus tainable education in Iranian architecture universities.