فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۴۱ تا ۲٬۷۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۲۹ مورد.
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
67 - 78
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : درباره مضامین بینافرهنگی معمولاً نشانه شناسان، از منظر بینامتنیت و بیناگفتمانی صحبت کرده اند. به موضوعات بینافرهنگی، در میان شاخه های مختلف علوم به صورت بینارشته ای، نگاه می شود. اینکه قلمرو مباحث بینافرهنگی در چه حوزه ای قابل طرح است را می توان موضوع یک تحقیق قرار داد ولی در متن حاضر، فرض براین است که هنر معاصر به دلایل مختلف از جمله ضرورت های دنیای امروز، نزدیکی فرهنگ را از طریق دسترسی تقریباً بدون محدودیت، فراهم آورده است، لذا جایگاه مفاهیم فرهنگی و ارزش های سازنده فرهنگ، متفاوت از گذشته مطرح و حفظ می شوند. هدف پژوهش : در این مقاله از طریق مطالعه تا حد امکان عمیق، به تفسیر و تحلیل موضوع پژوهش یعنی کنکاش مفاهیم بینافرهنگی در میان آثار سه تن از هنرمندان معاصر (انسلم کیفر، احمد نادعلیان و ژان میشل بسکیت) پرداخته می شود تا از این رهگذر برای هنرمندان جوان و جستجوگران دستمایه های آثار هنری، زمینه های اندیشه ورزی و تفکر عمیق تر با توجه به شرایط موجود جهانی را در هنر معاصر فراهم کند. روش پژوهش : ماهیت پژوهش حاضر، توصیفی – تحلیلی و روش گردآوری مطالب، کتابخانه ای است. نتیجه گیری : هنر معاصر به گستره بی پایانی از مضامین پرداخته و تنوع زبان های به خدمت گرفته شده و رسانه های فراوان در اختیار هنرمند، مفاهیم بینافرهنگی را به شیوه های گوناگون به مخاطب خویش ارائه می کند. شاید بتوان گفت همین امر باعث ظهور تعاریف جدید از هنر، هنرمند، مخاطب، اثر هنری و حتی ابزار را باعث شده است.
تحلیل بازنمایی معماری در نقاشی های چهار دهه اخیر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
13 - 22
حوزههای تخصصی:
افغانستان، به دلیل پیشینه درخشانی که در ساخت بناهای معماری، هم از نظر فنی و کارکردی و هم زیبایی شناسانه دارد، بسترهای لازم جهت ظهور بازنمایی معماری در نقاشی معاصر را در خود داشته است. از طرف دیگر، دیدگاه خاص مکتب هرات به بازنمایی معماری در نقاشی مانند تبدیل معماری و طبیعت، به مکان عمل و فعل فیگورها و نیز کاربردی کردن معماری در نقاشی های این مکتب، بر ضرورت بررسی کارکرد های بازنمایی معماری در نقاشی معاصر و تداوم این دیدگاه تصویری در عصر حاضر تأکید می کند. این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی با مطالعه و بررسی منابع کتابخانه ای، اینترنتی و آرشیوی، انجام شده، در پاسخ به این سؤال که «معماری چه کارکردهای معنایی و زیباشناختی در نقاشی چهار دهه اخیر این کشور یافته است؟» نتایجی را حاصل کرد. یافته ها نشان داد که بازنمایی معماری، به اشکال مختلفی در آثار ظهور و بروز دارد. چنان که گاه به عنوان محملی برای توصیف مکان های حوادث و رویدادها به کار می رود. گاهی معماری، خود به عنوان الگوی نقاشانه در آثار به صورت طبیعت گرایانه و به جهت تأکید بر زیبایی شناسی آن تکرار می شود. همچنین گاه به صورت امری تاریخ نگارانه یا مردم نگارانه به عنوان اسنادی تصویری به کاررفته و گاهی نیز بر تقابل سنت و مدرنیسم تأکید دارد. نمونه های بازنمایی معماری به صورت کوبیستی، سوررئالیستی و یا انتزاعی نیز در آثار دیده می شود.
جایگاه پوشاک سنتی د رتوسعه گرد شگری فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۸
45 - 54
حوزههای تخصصی:
گرد شگری یکی از پویاترین فعالیت های اقتصاد ی د وران کنونی است که نقش پر اهمیتی د ر توسعه پاید ار محلی د ارد . این صنعت، از سویی، گذران اوقات فراغت را فراهم آورد ه، و از سوی د یگر توسعه و رشد نواحی کمتر توسعه یافته و اشاعه فرهنگ و آیین مناطق مختلف را منجر می شود . گرد شگری فرهنگی به عنوان یکی از انواع گرد شگری، نقش و اهمیت شایانی د ر اشاعه فرهنگ بومی و ملی سرزمین و فرهنگ های مختلف ایفا می کند . یکی از جاذبه های فرهنگی د ر جهان، پوشاک سنتی ملل مختلف است که نشانگر هویت ملی و فرهنگی، آیین و رسوم و همچنین وجه تمایز با ملل د یگر جهان است. این مقاله با هد ف بازشناسی جایگاه پوشاک سنتی به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر صنعت گرد شگری، به تحلیل پوشاک سنتی اقوام ایرانی و تأثیر فرهنگی و هنری آن د ر جذب گرد شگران می پرد ازد . پژوهش حاضر د رصد د پاسخ به این سوال است که پوشاک سنتی اقوام ایرانی چگونه می تواند د ر توسعه گرد شگری فرهنگی د ر ایران مؤثر باشد ؟ این پژوهش از نظر هد ف کاربرد ی و به روش توصیفی-تحلیلی-پیمایشی صورت گرفته است. ابزار گرد آوری اطلاعات به د و روش کتابخانه ای و مید انی است که د ر بخش مید انی، به صورت مصاحبه با 40 نفر از پژوهشگران و خبرگان د ر عرصه گرد شگری صورت گرفته است. روایی و پایایی پژوهش از طریق آزمون کرونباخ و نمونه گیری با روش گلوله برفی انجام شد ه است. فرضیه تحقیق مبتنی بر تأثیرگذاری مثبت پوشاک سنتی اقوام ایرانی د ر ابعاد و شیوه های مختلف بر گرد شگری فرهنگی است. د اد ه های تحقیق نشان د اد که با توجه به آرای خبرگان و پژوهشگران، پوشاک سنتی اقوام ایرانی به عنوان عنصر مهمی د ر تعریف هویت فرهنگی د ر پنج بخش: ارتباطات فرهنگی، همکاری های بین المللی گرد شگری، معرفی و عرضه پوشاک سنتی، تبلیغات و اشاعه فرهنگ بومی، می تواند به عنوان یکی از مؤثرترین جاذبه های فرهنگی باعث شناسایی و گسترش صنعت گرد شگری فرهنگی د ر ایران شود .
نشانه شناسی کهن الگوها در مناره ها و میل های راهنما(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
59 - 70
حوزههای تخصصی:
از دیرباز نمادها و نشانه هایی در بناهای کشور ایران نقش بسته و در آثار معمارانش در نسل های بعد نمودار گشته است. این موضوع ذهن بشر امروز را به روزگاران کهن معطوف می دارد. امروزه ردپای بسیاری از علوم در معماری مشهود است. یکی از این علوم، نشانه شناسی است که نوعى دانش در جهت درک پدیده هاى جهان است. در این تحقیق، نشانه شناسی کهن الگوها که الگوهای پایدار و حاصل تجربه جمعی بشرند، مطالعه ویژگی های معماری کهن الگویی و نحوه ی بهره گرفتن از مفاهیم آن در معماری مناره های ایران موردبررسی قرار خواهد گرفت. هدف از این تحقیق دستیابی به مشترکات معنایی و چگونگی حضور نشانه های کهن الگویی در معماری مناره ها و میل های گذشته و بهره مندی از این نشانه های منطبق بر فرهنگ و تاریخ کشورمان، ایران، در بناهای امروز است. بر اساس هدف پژوهش، ضمن بهره گیری از روش محتوای کیفی و تحلیلی و اسنادی است از رویکردهای مطرح در ادراک نشانه ها استفاده شده است.
معناشناسی ماهیت نگاره های معماری سنتی و تأثیر هویّتی آن در جهانی شدن شهر یزد (مورد مطالعاتی : خانه ملک زاده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
96 - 112
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی شهرهای ایرانی- اسلامی با ارزش کالبدی و فرهنگی نهفته در خود، از هویت شهری بالایی برخوردار هستند. شهر یزد از جمله شهرهای است که از بافت تاریخی و معماری منحصر به فردی برخوردار است. بازشناسی نگاره های موجود در معماری آن می تواند بخشی از این هویت تاریخی را معرفی کند. در همین راستا، پژوهش حاضر که از نوع تحقیقات کیفی و توصیفی است و در آن از مطالعات اسنادی بهره گرفته شده، با روشی پیماشی تلاش دارد تا با استناد به دو رویکرد "دید مکانی" (هستی شناسی) و "معنای مکان" (پدیدارشناسی) محیط زیسته را در جهانی شدن شهر یزد و خاصه نمونه مورد مطالعه پژوهش، خانه ملک زاده مورد کنکاش قرار داده و هر بخش را با عناصر هویت سازی که معماری به فرد منتقل می کند، تبیین و ارزیابی نماید؛ در حقیقت محقق از میان نیازهای روانشناختی، دو نیاز "ابراز وجود" و "احراز وجود" را مورد تاکید قرار داده و تلاش دارد تا با روش «تئوری برخاسته از زمینه»، به شناسایی معیارهای خانه های سنتی یزد در پاسخگویی به این نیازها بپردازد. نتیجه حاصل نشان می دهد، تأثیری که عناصر هویت ساز معماری ایرانی اسلامی در غالب خانه های سنتی در بافت های تاریخی بر جهانی شدن شهر یزد می گذارد، در جستجوی هستی شناسی و شناخت شناسی در هویت و فرهنگ شهر است. اهداف پژوهش: تبیین و بررسی مؤلفه های هویت دهنده به معماری سنتی شهر یزد و جستجوی عناصر موثر آن در جهانی شدن این شهر. ارائه راهکاری برای زدودن بحران های ایجاد شده در معماری خانه های معاصر شهر یزد. سؤالات پژوهش: طرحواره های معماری سنتی شهر یزد چه نقشی در ماهیت این شهر و ثبت میراث فرهنگی جهان دارند؟ چگونه می توان با استناد به طرحواره های معماری سنتی یزد بحران هویتی فرهنگی ایجاد شده در خانه های معاصر این شهر را در ردایی مدرن برطرف نمود؟
تبیین مؤلفه های موثر بر ادراک عدالت در معماری بناهای مسکونی معاصر ایران (مطالعه موردی: بناهای مسکونی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدالت با مفاهیمی مانند حقوق، انصاف، آزادی، برابری و غیره همراه است، رویکردها به مفهوم عدالت در جوامع و در زمان های مختلف از دیدگاه های ایدئولوژیک متفاوتی پیروی می کنند، که گاهی بایکدیگر متفاوت و متضاد هستند. با وجود تاکیدی که در سطح جامعه بر مفهوم عدالت و لزوم تحقق آن وجود دارد، کمتر به این مفهوم پرداخته شده است که بناهای مسکونی چه نقشی بر ادراک عدالت افراد دارند. شهر تهران، به عنوان پایتخت ایران از دهه های گذشته دچار نابرابری در گسترش، توزیع خدمات و امکانات در مناطق مختلف شهری بوده است، که حاصل آن جدایی گزینی اقشار و طبقات مختلف اقتصادی-اجتماعی در مناطق مختلف شهری است. این تحقیق بر آن است، نقش مؤلفه های موثر بر ادراک عدالت شهروندان، به واسطه معماری بناهای مسکونی را مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. روش تحقیق در این پژوهش با توجه به ماهیت پژوهش از نوع ترکیبی و بر اساس ماهیت روش در بخش اول از نوع کیفی و در بخش دوم از نوع کمی است و در تجزیه و تحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوا، روش دلفی و پیمایشی استفاده شده است. مفاهیم حاصل از پژوهش و نقش آن ها بر ادراک عدالت افراد به دو دسته مؤلفه های عینی و ذهنی تقسیم گردید. یافته های پژوهش نشانگر آن است که برداشت همه ی افراد از مفهوم "عدالت" یکسان نیست و از نظر هر فرد تعریف متفاوت دارد. بنابراین، ادراک عدالت در همه افراد یکسان نیست، ولی همه ی افراد به زمینه ها و عوامل مشترکی در معماری بناهای مسکونی که در ادراک عدالت تاثیرگذار هستند، معتقدند. در نتیجه اولویت تاثیر گذار بودن هر یک از مؤلفه ها بر ادراک عدالت افراد، با توجه به عوامل زمینه ای از قبیل سن، جنسیت، تاهل، وضعیت اشتغال و درآمد، تحصیلات و محل سکونت افراد در بین شهروندان متفاوت می باشد بر این اساس مهم ترین شاخص های ذهنی مرتبط با مسکن و موثر بر ادراک عدالت به ترتیب احساس امنیت، توجه به آرامش و رعایت حقوق فردی و حقوق همسایگی است و در بررسی وضعیت شاخص های عینی عدالت نیز به ترتیب: تطابق با نیازهای انسانی و معلولین، مقیاس بنا، استواری بنا می باشند.
گونه شناسی، ساختارشناسی و بازسازی حفاظتی- دیجیتال سنگ قبر اوحدی مراغه ای "سنگ قبر اوحدی مراغه ای"
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
60 - 77
حوزههای تخصصی:
استفاده از سنگ قبر برای نشان دادن محل دفن مردگان سنتی باستانی است و به مرور زمان گونه و اشکال و ابعاد اندازه های آن وابسته به اهمیت سنت ها و فرهنگ و مذهب و همچنین تأثیری که متوفی در طول زندگی بر خانواده و جامعه خود داشته ساخته شده و تغییر یافته است سنگ های قبر همچنین نقش مهمی در حفظ تاریخ دارند، زیرا اغلب دارای کتیبه هایی هستند که بینشی در مورد افراد مدفون در زیر آن ها و شیوه های فرهنگی آن دوره تاریخی را ارائه می دهند. سنگ قبرهای دوره اسلامی نقش مهمی در بازشناسی فرهنگ اسلامی در اعصار گذشته دارند. اوحدی مراغه ای شاعر اواخر قرن هفت و اوایل قرن هشت هجری قمری است و مزار آن در گورستانی در مراغه و سنگ قبرش صندوقی شکل و از نوع ماسه سنگ با تزئینات و کتیبه حجاری شده است. در این مقاله با استفاده از مطالعات میدانی، کتابخانه ای و آزمایشگاهی به گونه شناسی و ساختارشناسی و بازسازی حفاظتی- دیجیتال از سنگ قبر اوحدی مراغه ای پرداخته شده است. استفاده از این روش قبل از انجام فعالیت های حفاظتی و مرمتی فیزیکی می تواند راهگشایی در نمایش آنچه رخ خواهد داد باشد. مرمتگر می تواند با انجام بازسازی های دیجیتالی تصویر کلی از اثر مرمت شده را در اختیار پژوهشگران قرار دهد.
تاثیر استفاده از استعاره و تزیینات در پوسترهای آموزشی در افزایش میزان یادگیری و تثبیت زبان خارجی در حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
260 - 280
حوزههای تخصصی:
رویکرد پیکره بنیاد، رویکردی است که در دهه های اخیر دیدگاه محققین را نسبت به تدریس زبان و استفاده از آن تغییر داده است. بر طبق تعریف باربیری و اکارت (2007)، زبانشناسی پیکرهای رویکردی برای مطالعه زبان است که با استفاده از مجموعه های اصولی رایانه ای متنی، الگوهای استفاده از زبان را بررسی می کنند. با توجه به فقدان مطالعات تحقیقی نظام مند و منسجم در این زمینه، تحقیق حاضر بررسی استعاره بر یادگیری زبان خارجی را مورد بررسی قرار داده است . بدین م نظور پس از ان تخاب 90 زبان آموز زن و مرد در چندین آموزشگاه زبان، ابتدا برای همگن کردن آنها از نظر مهارت زبانی و طبقه بندی به دو سطح مهارتی متوسط و پیشرفته، آزمون تعیین سطح آکسفورد از آنها به عمل آمد. سپس پژوهشگر از طریق بسامد نگار اینترنتی (COCA) چندین جمله را که اصطلاحات مورد نظر محقق در آن به کار رفته است را به صورت تصادفی انتخاب نمود. به گروه شاهد لیستی از اصطلاحات و معانی آنها و به گروه آزمایشی همان اصطلاحات ولی به همراه جملاتی که آن اصطلاح در آن به کار رفته است، داده شد. پس از دو هفته آزمون استعاره از هر دو گروه گرفته شد. داده های جمع آوری شده به طور استنباطی و با استفاده از آزمون تی مستقل و تحلیل واریانس یک سویه تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش حاکی از تأثیر استفاده از استعاره و تزئینات پوسترهای آموزشی در افازیش یادگیری زبان خارجی در حافظه است. اهداف پژوهش: بررسی نقش استعاره و تزیینات پوستر آموزشی در یادگیری. بررسی نقش استفاده از استعاره در افزایش یادگیری و تثبیت مطالب زبان خارجی در حافظه. سؤالات پژوهش: بررسی نقش استعاره و پوسترهای آموزشی در یادگیری. استفاده از استعاره چه نقشی در افزایش یادگریری و تثبیت مطالب زبان خارجی در حافظه دارد؟
خوانشی تطبیقی از برساخت هویت در نمایشنامه های دو نسل از نمایشنامه نویسان ایرانی و غیرایرانی (اکبر رادی و آگوست ویلسون، محمد چرمشیر و شیلا استفنسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان معاصر را عصر هویت های متکثر می نامند. کنکاش در مقوله «هویت» به عنوان یکی از مفاهیم مهم در حوزه ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی، سال هاست وارد ادبیات پژوهشی ملت ها شده است. ایران به عنوان یکی از دیرنده ترین هویت های ملی همواره در مرکز توجه محققان قرار داشته است؛ اما در بحث مطالعات تطبیقی حوزه هویت، به ویژه در مطالعات هنر و مشخصاً در حوزه ادبیات نمایشی، کمبود این دست از پژوهش ها احساس می شود. این مطالعه، پژوهشی کیفی با تمرکز بر مقوله هویت در ادبیات نمایشی است. در یک خوانش تطبیقی بین دو نسل از نمایشنامه نویسان ایرانی و غیرایرانی (اکبر رادی و آگوست ویلسون، محمد چرمشیر و شیلا استفنسن) آثاری متناسب با موضوع بررسی و انتخاب شد. در قالب نظریه زمینه ای، مفاهیم مشترک هویتی آنان با روش کدگذاری های محوری و انتخابی تعیین گردید. مجدد این سرنمون ها با گواهمندی به نظریات استوارت هال درزمینه ی بازنمایی هویت، بازخوانی شدند. از این مطالعه می توان نتیجه گرفت: نمایشنامه نویسان موردبحث، در برساخت هویت نمایشنامه های خود از مؤلفه های مشترک زبانی، حافظه جمعی، مکان، سبک زندگی، فرهنگ و تقابل آن بافرهنگ دیگری و سیاسی کردن بدن استفاده کرده اند و در این میان تنها اختلاف معنی دار بین مؤلفه ها در اندک شاخصه هایی در سبک زندگی و جغرافیای نمایشنامه ها است.
تبیین نمادهای رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی در مجموعه پایدار 2018 برند اچ اندام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
83 - 91
حوزههای تخصصی:
هدف مشترک رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی «محافظت از طبیعت و بازگشت به آن» است. در واقع، وجه اشتراک میان رمانتیک ها و پیروان جنبش هنرها و صنایع دستی را می توان در طبیعت گرایی، ضدخردگرایی و ضدصنعتی بودنشان یافت. رمانتی سیسم را می توان واکنشی احساسی در برابر خردگرایی دانست. از طرف دیگر، جنبش هنرها و صنایع دستی در پی مخالفت با صنعتی سازی و ماشینی شدن زندگی بشر به عرصه ظهور آمد. بنابراین، این پرسش در پژوهش مطرح است که این دو جنبش چگونه و بر اساس چه دیدگاه هایی طبیعت را ارج می نهند و مجموعه پایدار سال 2018 برند اچ اندام به چه صورت از این دو جنبش در مد پایدار تأثیر پذیرفته است؟ هدف این پژوهش، مروری بر این دو جنبش طبق نظریه های ژان ژاک روسو و ویلیام موریس و نحوه پیوند آن با رویکردهای پایداری بوده و نتایج حاکی از آن است که اچ اندام با الهام از خانه کارل و کارین لارسون، جنبش رمانتی سیسم در مُد و استفاده از مواد و رویکردهای پایدار توانسته است تأکید بیشتری بر پایداری داشته باشد. در پژوهش حاضر، رمانتی سیسم و جنبش هنرها و صنایع دستی باتوجه به مجموعه پایدار 2018 اچ اندام به روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و الکترونیکی مطالعه شده است.
نقش شاخص های سازمان فضایی بر میزان اجتماع پذیری، باتأکید بر عوامل کالبدی- عملکردی در مساجد شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
17 - 32
حوزههای تخصصی:
مساجد به عنوان نوعی قرارگاه های جمعی با پتانسیل اجتماع پذیری بالا در راستای هم ساختی فعالیت های عبادی، آموزشی و فرهنگی؛ سلسله مراتبی از نظام های رفتاری و فعالیتی را به وجود می آورند. امروزه به دلیل تغییر در ساختار شهری، می توان شاهد افزایش شکل گیری مساجدی با ساختاری طبقاتی و یا طرح های با مبانی کمینه گرایی بود که؛ سرزندگی، پویایی و میزان اجتماع پذیری مطلوب و پیوند پایدار مابین فضا و مخاطبان در این مساجد برقرار نگردیده است. هدف پژوهش؛ بررسی سنجش میزان اجتماع پذیری در مساجد و عوامل مؤثر در کیفیت اجتماعی آن با اولویت قرار دادن مؤلفه های کالبدی و عملکردی در مساجد شهر قزوین می باشد. ابتدا مساجد موردنظر با روش توصیفی تحلیلی و میدانی موردسنجش قرارگرفته اند و در ادامه به جهت بررسی پاره ای از پارامترها، پرسشنامه تدوین گردیده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عوامل کالبدی ایستا و پویا نظیر؛ توزیع، پیکره بندی، سلسله مراتب فضایی و آسایش محیطی به همراه عوامل فعالیتی، در اجتماع پذیری محیط مساجد تأثیرگذار می باشند.
واکاوی اثرگذاری دگرگونی و تغییرات شهری بر دلبستگی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: مسئله ی اصلی پژوهش، تصور کاهش احساس پیوند میان شهروندان و محیط زندگی آن ها است. در واقع اگر به شهر، سرعت و میزان تغییرات شهری در ابعاد گوناگون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و... دقت شود، عدم تطابق این تغییرات با فرآیندهای ادراکی انسان ها، تصور اولیه را تایید می کند. تغییرات محیط شهری به واسطه ی پیامدهای خواسته و یا ناخواسته گوناگون، باعث ایجاد چالش های بسیار می شوند. بررسی ها حاکی از آن است که تاثیر پیامدهای مذکور غالبا از جنبه های کمّی مورد مطالعه و برنامه ریزی قرار گرفته است. اما به تاثیر این پیامدها بر فرآیندهای اجتماعی و تعاملی انسان ها با محیط شهری به-خصوص دلبستگی مکانی، کمتر پرداخته شده است. هدف: بازیابی و معرفی نقش اجزای شکل دهنده ی دگرگونی، تغییرات شهری و دلبستگی مکانی و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش تعریف نمود. روش: برای پیشبرد پژوهش، به روش توصیفی و بر پایه مطالعات اسنادی، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران در ارتباط با تغییرات شهری و دلبستگی مکانی پرداخته می شود. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش فراترکیب استفاده می گردد. منظور از روش فراترکیب، ترکیب تفسیرهای داده های مطالعات منتخب به منظور کشف مفاهیم و استعاره های جدید است. یافته ها: پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری، به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر، به عوامل موثر بر ادراک فرد از تغییرات محیط شهری، به مفهوم دلبستگی مکانی و عوامل موثر و اثرپذیر از آن و در نهایت ارائه مدل و چارچوبی برای پی بردن به چگونگی تاثیر مفاهیم مذکور، از یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: دگرگونی و تغییرات شهری بر رابطه افراد با مکان به خصوص بر دلبستگی مکانی تاثیرگذار است، و همچنین کیفیت، میزان و سرعت تغییرات با دلبستگی مکانی ساکنان شهر، ارتباطی خاص و معنادار دارد.
کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 57
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
واکاوی معماری خانقاه های یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
211 - 231
حوزههای تخصصی:
یزد از اوایل قرن پنجم هجری که حکومت شیعی آل بویه در آن مستقر شد تا حکومت آل مظفر یک نوع استمرار وتداوم در فعالیتهای اجتماعی ، اقتصادی آن وجود داشته ، بطوری که کمتر دچار فراز ونشیب های اجتماعی گردیده ، ودر نتیجه بستری آرام را برای فعالیتهای شهری موجب شده است. وجود چنین زمینه هایی بود که باعث گردید عرفا وشیوخ صوفیه مانند شیخ دادا ، شیخ علی بنیمان، شیخ احمد فهادان و... در این منطقه سکنی گزینند ویزد بعنوان یکی ازکانونهای جذب متصوفه مشهورگردید. بنابراین با توجه به کاربرد زیاد خانقاه درمتون تاریخی یزد و همچنین عدم انجام پژوهشی مستقل درباره معماری خانقاه های یزد ،دراین مقاله به این موضوع پرداخته شده است.در این پژوهش، ابتدا به معرفی خانقاه های ذکرشده درمنابع تاریخی، یعنی در سده های میانی ( ازدوره اتابکان تا دوره تیموری ) در یزدپرداخته شده است. ولی باتوجه به اینکه بخش عمده ای از خانقاه های مذکور درمتون تاریخی متعلق به دوره آل مظفر هستند این مقاله با تاکید بردوره آل مظفر نگاشته شده است. این مقاله بر مبنای اسناد و مدارک تاریخی و همچنین مطالعات میدانی صورت گرفته است. روش این پژوهش تحلیلی-تاریخی و منبع اصلی آن، منابع تاریخی مانند کتاب تاریخ یزد وتاریخ جدید یزدوجامع مفیدی است. مقاله پس از معرفی ویژگی های معماری خانقاه ها درمتون تاریخی به معرفی ومقایسه تطبیقی فضاهای معماری خانقاه های موجود پرداخته شده است . فضاهای مورد بررسی دراین مقاله شامل ورودی،صحن،ایوان،گنبدخانه وچله خانه هست. ازاین مقایسه تطبیقی جهت رسیدن به دسته بندی الگوهای معماری خانقاه دریزد استفاده شده است. درنهایت این مقاله به معرفی سه گونه معماری خانقاه های یزد می پردازد.الگوی اول به گونه ترکیب گنبدخانه وایوان ورودی بوده والگوی دوم به صورت خانقاه هایی باحیاط های هشت ضلعی هستند. درآخر گونه سوم خانقاه ها برگرفته از الگوی مدارس بومی هستند.
خوانش شمایل شناسانه عناصر بصری حاکم در سکه های ایلخانی از منظر گفتمان مذهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکه های ایلخانی از نقطه نظر زیباییِ نقش مایه ها و تنوع شعائر مذهبی، از بهترین سکه های اسلامی اند که می بایست موشکافانه و دقیق ازمنظر شمایل شناسانه بررسی گردند تا بن مایه های اندیشه و فلسفه وجودیِ آن ها شناسایی گردد. مهم ترین جریان فکری که از هرلحاظ تأثیری عمیق بر ضرب عناصر بصری روی سکه ها گماشت، گفتمان مذهب بودکه با توجه به گرایش های متنوع مذهبی ایلخانان، تحت تأثیر باورهای مذهبی در زیباترین شکلش روی سکه ها حک گردید. هدف از پژوهش، بررسی نقش مایه های غالب بر سکه های ایلخانی با رویکرد شمایل شناسانه طی گام های سه گانه توصیف، تحلیل و تفسیر است که به پیوندهای عمیق مکنون بین ظاهر یک متن تصویری و آنچه خارج از متن به صورت قراردادهای مذهبی تعریف شده است، دست یابیم. پژوهش حاضر با رویکردی متفاوت از شیوه های مرسوم سکه شناسی، در پی پاسخ به این پرسش است که ازمنظر شمایل شناسانه اروین پانوفسکی، عناصر بصریِ حاکم در سکه های ایلخانی چگونه تحلیل و تفسیر می گردند؟ فرضیه آن است که صرف نظر ازمنظر زیبایی شناسانه، این عناصر بر مفاهیم فراتری دلالت می نمایند که هم سو با باورهای آیینی و اعتقادهای مذهبی متنوع ایلخانیان است. پژوهش به روش تحلیلی تاریخی، با استناد به مطالعات کتابخانه ای، بررسی میدانی و گزینش هدفمند داده های موزه ای نشان می دهد عناصر حاکم در سکه های ایلخانی در دوران حاکمیت حاکمان بزرگ مغول به سوارکار با تیر وکمان، ستاره داوود، شمعدان یهودی و مثلث و در دوران حاکمیت یاسا به شیر، خرگوش و در دوران اسلامی به شیر، خورشید و شیر و خورشید ارجاع داده می شوند که هرکدام با معانی قراردادی خاصی با مفاهیم فلسفی موجود در ادیان شَمنی، بودایی، یهودی، مسیحی و اسلام قرابت داشته و مشاهده گردیده که در دوران حاکمیت یاسا و اسلامی، تحت تأثیر سیاست های دینی همچون تسامح و تساهل، مصلحت اندیشی و یا بی سیاستی، ضرب نقش مایه ها به همراه شعائر مذهبی روی سکه ها صورت گرفته است.
بررسی شخصیت گزینی در تصویرسازی انبیاء الهی در کتاب چاپ سنگی مثنوی الاطفال
منبع:
فردوس هنر سال ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
70 - 99
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: چاپ سنگی از دوره قاجار (1249ق) به ایران وارد شد و متعاقباً نقش مهمی در هنر و به ویژه حوزه تصویرسازی داستانی برجای نهاد. در این بین یکی از آثار برخوردار از تصویرسازی کتاب مثنوی الاطفال است. این اثر که تلخیصی از روایت های مولوی بود، در دوره قاجار توسط مفتاح الملک تغییراتی در آن ایجاد و در 1309ق از سوی هنرمندی به نام میرزا مصطفی تصویرسازی و سپس منتشر شد (محفوظ در کتابخانه آستان قدس رضوی با شماره ثبت ۳۵۵۹۴).هدف پژوهش: مثنوی الاطفال با برخورداری از 44 تصویر ازجمله کتاب های مصور ارزشمند است که تا حد زیادی بازتابی از باورها و خواست جامعه زمانه خود را نمایش می دهد. این پژوهش بر آن است با بررسی شخصیت گزینی در تصویرسازی روایت های مربوط به انبیاء الهی و تطبیق بین متن مکتوب و تصویرسازی تولیدی، میزان تأثیر متن مکتوب و نیز باورهای جامعه که میرزا مصطفی نماینده بروز آن محسوب می شود را مورد واکاوی قرار دهد.سؤال پژوهش: وجوه اشتراک و افتراق از منظر شخصیت گزینی در تصاویر تا چه میزان است؟روش پژوهش: این پژوهش با تکیه بر روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته و جامعه موردمطالعه از میان 44 تصویرسازی مربوط به 39 داستان، صرفاً 8 تصویرسازی مربوط به 7 داستان است که مبنی بر مطالعه تحلیلی-تطبیقی در تاریخِ هنر، سرانجام یافته است.یافته ها: مبنی بر بررسی صورت پذیرفته، یافته ها حاکی از آن است که تصویرساز مثنوی الاطفال (میرزا مصطفی)، شخصیت های داستان های مربوط به انبیاء الهی را تا حدودی مطابق با ویژگی هایی مذکور در داستان های کتاب، تصویرسازی کرده است (وفاداری به متنِ اولیه). بااین حال، در قسمت هایی فراتر از شعر و با استفاده از هنجارهای حاکم بر جامعه و ذوق و ایده های شخصی تصاویری در کنار شخصیت های اصلی داستان به تصویر درآورده است (افزایش شخصیت های بصری) و گاه با کاهش بعضی از شخصیت ها یا انتخاب بخشی خاص از داستان، به تصویرسازی واقعه مذکور پرداخته است (کاهش شخصیت های بصری).
بررسی تطابق ساختار بصری دو اثر منسوب به شیخ محمد از هفت اورنگ جامی نسخۀ گالری فرییر واشینگتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب هفت اورنگ جامی نمایانگر صلابت و شکوه در ساختار نگاره های دوره صفوی است. با وجود تلاش های محققان در تشریح ساختار نگاره ها، کماکان نیاز به پژوهش در خصوص روابط مخفی حاکم در میان عناصر و سازه های آثار نگارگری مشاهده می گردد. مسئله، نحوه ارتباط سازه های مختلف یک نگاره در کنار هم، چگونگی پرداختن به ساختار و سامان یابی آن توسط هنرمند نگارگر در آثار موردبحث است؛ لذا بدین منظور دو نگاره از یک هنرمند از کتاب هفت اورنگ جامی انتخاب شدند. این نگاره ها با عناوین «یوسف برای ندیمان زلیخا در باغ خود موعظه می کند» و «یوسف به افتخار ازدواج خود ضیافتی شاهانه برگزار می کند» منسوب به شیخ محمد است. شیوه انتخاب این آثار، وجود اشتراکات فراوان در صورت ظاهری دو نگاره می باشد که به نظر عامدانه بوده و در مقاله به آن مواردی پرداخته می شود که منجر به این تشابه شده است؛ لذا یافتن این موارد و اینکه هنرمند بنا به دلایلی، آگاهانه از ساختار مشابه استفاده نموده؛ ضرورت این تحقیق می باشد. هدف، تطبیق ساختاری و فرمی در این دو نگاره است. سؤالات شامل این موارد است: از لحاظ ساختاری ویژگی های مشترک دو نگاره شیخ محمد چیست؟ کدام نگاره را می توان به عنوان پیش متن و یا پیش درآمد برای نگاره دیگر دانست؟ استفاده از ساختار مشابه در آثار چه کارکردی می تواند داشته باشد؟ این پژوهش به عناصر درون متنی و روابط آن ها پرداخته است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی و تطبیق ساختار بصری نگاره ها بنا به اصل نه گانه چارلز جنسن بوده که تحلیل عناصر و اصول کیفیِ بصری را دربرگرفته و در صدد پاسخ گویی به سؤالات پژوهش است. بر اساس رویکرد پژوهش، مشخص گردید که از لحاظ ساختاری، مجلس اول به نوعی پیش متن مجلس دوم می باشد. در هر دو نگاره یک نفر ناظر بر صحنه وجود داشته و شیخ محمد قاب/کادر خود را در مجلس دوم توسعه داده است.
تبیین عوامل مؤثر بر رقابت پذیری منطقه ای با رویکرد آمایش سرزمین در استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
90 - 109
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: بارشدجهانی شدن، موضوع رقابت پذیری منطقه ای از اهمیت فزاینده ای برای شتاب بخشیدن به توسعه منطقه ای برخوردار شده است. این رویکرد درپی آن است تا با مفروزداشتن توان رقابتی بین مناطق، منطقه و سرزمین را از کمک ها ودرآمدهای دولتی بی نیازکرده و با تکیه برظرفیت های اصیل دربازارهای رقابتی مناطق را ازمنظر جدیدموردبررسی قرار دهد.هدف: باتوجه به قابلیت ها وتوانایی های استان آذربایجان غربی به عنوان قطب بزرگ صنعتی، معدنی،کشاورزی و گردشگری در شمالغرب کشور، می توان باشناسایی عوامل ریشه ای تأثیرگذاردررقابت پذیری منطقه ای وبه کارگیری برنامه ای جامع همانند آمایش سرزمین نقش بسزایی دردستیابی به حداکثر بهره وری از توانمندی های استان جهت رسیدن به توسعه پایدار ایفا کرد.روش: براساس مطالعات اسنادی و نظر کارشناسان خبره3 شاخص:(سرمایه انسانی،اقتصادی،طبیعی) و16زیرشاخص جهت ارزیابی و سنجش رقابت پذیری شهرستان های استان آذربایجانغربی بکار برده شد.از رو ش های تحلیل عاملی و خوشه ای جهت سنجش نابرابری های منطقه ای، تعیین امتیاز وسطح بندی توسعه یافتگی مناطق ودر مرحله بعدی با بهره گیری از نرم افزار Topsisو Meta-swotارزیابی قابلیت های مناطق وارائه راهکارها وراهبردها صورت گرفت.یافته ها: شهرستان ارومیه به دلیل عواملی چون بالا بودن میزان کارآفرینی و بخش های تجاری، تحقیق و توسعه فناوری،سرمایه انسانی، سرمایه تولیدی در جایگاه نخست قرار دارد.جایگاه دوم شامل شهرستان های مهاباد، نقده، بوکان، ماکو، خوی بوده، دلایل آن بالابودن فعالیت های نوآورانه و مهارت های نیروی کار تحقیق و توسعه است،شهرستان های پیرانشهر،میاندوآب،سلماس، تکاب، نیزدرجایگاه سوم و شهرستان های شاهین دژ،سردشت، اشنویه،چالدران،چایپاره، پلدشت، شوط درجایگاه چهارم قرار دارند. بین عوامل داخلی بیشترین امتیاز مربوط به عامل دستیابی به جایگاه مطلوب استانی ومنطقه ای به عنوان کانون ترانزیت کالابا امتیاز 6.50 وعامل ایجاد زمینه های لازم برای جلب مشارکت مردم و بخش خصوصی در بهره برداری و مدیریت با میزان 6.2 است و کمترین امتیاز مربوط به عامل حمایت هدفمند ازصادرات کالاوخدمات به تناسب ارزش افزوده با میزان 0.7 است. دربین عوامل خارجی نیز گرایش مردم برای سرمایه گذاری دربخش خصوصی،کشاورزی مکانیزه،همجواری بامنطقه آزادتجاری-صنعتی ارس وایجادکانون های مستعدگردشگری بیشترین تناسب را دارند.نتیجه گیری: نتایج تحقیق یاری رسان مسئولان و برنامه ریزان، جهت شناخت پتانسیل منطقه ای و تخصیص بهینه منابع برای رسیدن به توسعه پایدار برپایه آمایش سرزمین در سطح استان است.
بررسی مواد رنگساز بکار رفته در «سنگ بسم الله» موزه آذربایجان تبریز
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
38 - 51
حوزههای تخصصی:
کتیبه سنگ بسم الله یکی از آثار شاخص دوره قاجار در موزه آذربایجان تبریز است که از سال 1372 تاکنون در این موزه نگهداری می شود. این اثر در شهر قاهره مصر توسط یک هنرمند ایرانی با نام محمد علی قوچانی معروف به میرزا سنگلاخ ساخته شده است. اثر مذکور از پنج قطعه تشکیل شده که در مجموع وزنی بالغ بر 3 تن دارد. عمده آسیب های به وجود آمده در این اثر با در نظر گرفتن تزئینات ظریف و از طرفی وزن بالای آن، مربوط به جابجایی های متعدد این اثر بوده است. علاوه بر تزئینات بسیار ظریف حجاری، سطح اثر با رنگ های آبی، طلایی، سبز، سیاه، سفید و قرمز، مزین شده است. به نظر می سد در کنار تاریخ پر فراز و نشیب این اثر و اهمیت فرهنگی آن در میان جامعه امروزی بخصوص مردم تبریز تنها مروری بر سرگذشت آن برای بیان جایگاه، ارزش و ویژگی های منحصر به فردش کافی نخواهد بود، لذا مطالعه ای دقیق تر و علمی به بهتر شناساندن آن می تواند کمک شایانی در معرفی این اثر داشته باشد. از طرفی برای حفاظت بهتر و در صورت لزوم مرمت اثر نیاز به تهیه مستندات و مطالعات علمی برای این اثر فاخر، احساس می شود. برای تشخیص مواد و منشأ رنگ های موجود، استفاده از روش های علمی و آزمایشگاهی در دستور کار قرار گرفت. برای تحقق این امر از دو روش آزمایش شیمی کلاسیک و آنالیز EDX برای شناسایی رنگ های موجود بهره گرفته شد. پس از انجام آزمایشات و تحلیل و بررسی رنگ ها نتیجه بدست آمده وجود رنگ های نیل، زنگار مس، پودر طلا، شنگرف، دوده استخوان و سفیداب شیخ را تایید کرد.
واکاوی تاثیر اندیشه های اسلام بر تعیین حریم فضایی معماری
حوزههای تخصصی:
حریم یکی از مفاهیم بنیادین در معماری است. حریم قبل از اسلام در معماری ایران وجودداشته، بعد از اسلام نیز باتوجه به اندیشه ایرانی-اسلامی در بناها مشاهده می شود. در عصر حاضر حریم در زمینه معماری و به وجودآمدن سازمان فضایی شهرهای ایران دچار اختلال و یا حذف شده است. در معماری ایران باتوجه به اندیشه ایرانی مبنی بر ذومراتب بودن وجود انسان و ارتباطش با هستی، پیوندهای وجودی انسان (شامل پیوند با طبیعت، انسان و خالق هستی) موجب به وجود آمدن مراتبی از حریم می شود که با برجسته شدن ویژگی هایی از تعین حریم همراه است. در این راستا اهداف انجام این پژوهش شناخت درست مفهوم حریم، پی بردن به خصوصیت های به ظهور رسیدنش در معماری ایران و ارائه راهکارهایی برای بازگرداندن آن به بناهای ایرانی از طریق ایجاد تغییراتی در نوع معماری است. در پژوهش پیش رو که پژوهشی توصیفی-تحلیلی است، اطلاعات موردنیاز براساس مصاحبه های هدفمند با اساتید رشته معماری، منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده اند و در پایان با روش تحلیل منطقی به نتیجه رسیده است. نتیجه تحلیل مطالب نشان می دهد حریم در همه ابعاد زندگی انسانی وجوددارد و حضور آن در معماری ضرورت می یابد، ازاین رو حذف حریم در شهرها و بناها عواقبی همچون به وجودآمدن مشکلاتی از لحاظ کالبدی، جامعه شناسی شهری و نوعی بریدگی بین فضاها به-وجود آورده است. درچنین شرایطی حس تعلق به فضا و مکان از بین رفته و شأن افرادی که در خانه-های امروزی زندگی می کنند، رعایت نشده و از طرف دیگر سنت های اسلامی و بسترهای فرهنگی ایرانی-اسلامی نادیده گرفته شده اند.