مطالب مرتبط با کلیدواژه

نقاشی معاصر افغانستان


۱.

تطبیق بازنمایی تصویر زن در نقاشی معاصر افغانستان و تاجیکستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقاشی معاصر افغانستان نقاشی معاصر تاجیکستان بازنمایی تصویر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۵ تعداد دانلود : ۲۲۰
بیان مسئله: بررسی حضور تصویر زن در نقاشی معاصر دو کشور همسایه، افغانستان و تاجیکستان، با عناصر مشترک درون تمدنی مانند فرهنگ، زبان و هنر، موضوعی در خور توجه است؛ چرا که از یک طرف نوع حکومت دو کشور به صورت جمهوری اسلامی و جمهوری، و نیز قرابت و همسایگی تاجیکستان به کشور روسیه و دیگر عوامل تمدنی، علی رغم همه مشترکات سبب ایجاد تفاوت هایی در بازنمایی تصویر زن در نقاشی معاصر این دو کشور شده است. پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می شود این است که کدام هنرمندان این دو کشور، به بازنمایی تصویر زن در آثار خود پرداخته و مشترکات و تفاوت های آن ها چیست؟ هدف: تبیین و آگاهی از شباهت ها و تفاوت های بازنمایی تصویری زن در نقاشی معاصر افغانستان و تاجیکستان هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش: این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای موجود، به انجام رسیده است. یافته ها: تصویر زن به گونه های مشابهی در هر دو کشور بازنمایی شده است. اما در بازنمایی زن در ساحت عشق و ایثار، در نقاشی معاصر افغانستان، (از عصر امانی تا پایان ریاست جمهوری غنی)، شاهد نمادگرایی مضاعف و در تاجیکستان، روایت دینی از زن، به عنوان حوا و آغازگر جهان هستیم. همچنین بازنمایی بدن زن نیز، محملی برای بیان مصائب این قشر از جامعه افغانستان بوده و واقعگرایی نیز بر این مصائب صحه می گذارد. حال آن که در تاجیکستان، بازنمایی بدن زن، به کار گیری و معادل سازی آموزه های آکادمیک غربی است. واقع گرایی در ثبت زندگی روزمره زنان در آثار هر دو کشور دیده می شود. اما در افغانستان در مقایسه با تاجیکستان، بر موضوعاتی نظیر رنج های زنان و نقد سنت ها، آزادی بیان و حقوق زنان  تأکید بیشتری شده است. تقابل سنت و مدرنیته، در نقاشی های هر دو کشور وجود دارد اما در افغانستان، علاوه بر تنوع در شیوه و مصالح، بر وجه انتقادی تأکید دارد حال آن که در تاجیکستان، این امر، بیشتر سبب ایجاد تنوع و تقلید در شیوه شده است. آنچه که در بازنمایی زن در نقاشی معاصر هر دو کشور مورد توجه است، تکریم و ستایش از مقام زنان است. 
۲.

تحلیل بازنمایی معماری در نقاشی های چهار دهه اخیر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بازنمایی نقاشی معاصر افغانستان بازنمایی معماری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۵
افغانستان، به دلیل پیشینه درخشانی که در ساخت بناهای معماری، هم از نظر فنی و کارکردی و هم زیبایی شناسانه دارد، بسترهای لازم جهت ظهور بازنمایی معماری در نقاشی معاصر را در خود داشته است. از طرف دیگر، دیدگاه خاص مکتب هرات به بازنمایی معماری در نقاشی مانند تبدیل معماری و طبیعت، به مکان عمل و فعل فیگورها و نیز کاربردی کردن معماری در نقاشی های این مکتب، بر ضرورت بررسی کارکرد های بازنمایی معماری در نقاشی معاصر و تداوم این دیدگاه تصویری در عصر حاضر تأکید می کند. این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیلی با مطالعه و بررسی منابع کتابخانه ای، اینترنتی و آرشیوی، انجام شده، در پاسخ به این سؤال که «معماری چه کارکردهای معنایی و زیباشناختی در نقاشی چهار دهه اخیر این کشور یافته است؟» نتایجی را حاصل کرد. یافته ها نشان داد که بازنمایی معماری، به اشکال مختلفی در آثار ظهور و بروز دارد. چنان که گاه به عنوان محملی برای توصیف مکان های حوادث و رویدادها به کار می رود. گاهی معماری، خود به عنوان الگوی نقاشانه در آثار به صورت طبیعت گرایانه و به جهت تأکید بر زیبایی شناسی آن تکرار می شود. همچنین گاه به صورت امری تاریخ نگارانه یا مردم نگارانه به عنوان اسنادی تصویری به کاررفته و گاهی نیز بر تقابل سنت و مدرنیسم تأکید دارد. نمونه های بازنمایی معماری به صورت کوبیستی، سوررئالیستی و یا انتزاعی نیز در آثار دیده می شود.
۳.

تحلیل مضمون شناسانه ی نقاشی معاصر افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر افغانستان نقاشی نقاشی معاصر افغانستان مضمون در نقاشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۶ تعداد دانلود : ۳۰۴
سابقه طولانی هنر افغانستان، تأسیس نهادهای هنری مانند مکتب صنایع نفیسه و نیز دارالمعلمین کابل، توسط شاه امان الله، ظهور استادان دانش آموخته هنر غربی و پس از آن تجربه های جستجوگرانه هویت در نگارگری معاصر و نیز استقبال گسترده زنان در دوره زمامداری کرزی، منجر به تولید انبوهی از آثار و خلق مضامین متنوعی در نقاشی گشت، که در جای جای دنیا پراکنده شده اند. هدف پژوهش حاضر، جمع آوری، بررسی، طبقه بندی و تحلیل مضمونی آثار نقاشان شاخص در نقاشی معاصر افغانستان است. سؤال این است که مضمون های اصلی و فرعی و رمزگان اولیه در تحلیل مضمون شناسانه نقاشی معاصر افغانستان شامل چه موضوعاتی است؟ و نیز چه روابطی میان عناصر تحلیل مضمون شناسانه نقاشی معاصر افغانستان برقرار است؟ این پژوهش به روش تحلیل مضمون شناسانه و به صورت توصیفی انجام گرفته است. نوع نمونه گیری، غیر تصادفی به روش هدفمند است که در آن، آثار صد و نود و دو نقاش، از آغاز دوره ی دوم اصلاحات امانی، بررسی و آثار نقاشان شاخص مذکور در کتاب ها و یا آرشیوهای معتبر، منتخبین جشنواره ها و دوسالانه ها و نیز برگزارکنندگان نمایشگاه انفرادی و جمعی در داخل یا خارج، انتخاب و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که تم های اصلی و فرعی عبارت اند از نقاشی با موضوعات دینی (مفاهیم قرآنی، مضامین بودایی)، نقاشی فرمالیستی (آثار بدون مضمون، نقاشیخط)، نقاشی مردم نگارانه (بناهای تاریخی، زندگی روزمره، مناظر شهری، بازی ها) که در نقاشی مردان، بیشتر به مناظر شهری و بازی بزکشی، و در نقاشی زنان، همگام با اصول مینیاتور با موضوعاتی نظیر عروسی و محافل زنانه به انجام می رسد. مضامین اجتماعی و سیاسی(زنان، جنگ، کودکان، غرور ملی، وضعیت افغانستان)، مناظر طبیعی (باغ ها، جنگل ها و رودخانه های افغانستان)، طبیعت بی جان، مضمون چهره، مضامین عرفانی (رقص، چهره) همچنین در برخی موارد مسائل، مشکلات و افتخارات افغانستان به عنوان رمزگان اولیه در نقاشی بازتاب می یابند. برخی تم های اصلی، با یکدیگر، تداخل صوری و برخی دیگر تداخلی محتوایی برقرار می کنند.
۴.

اشکال بازنمایی زن در نقاشی دوران حامدکرزی در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۵۷
بازنمود تصویر زن در نقاشی افغانستان، به دلیل تغییر و تحولات اساسی و مداومی که در نوع حاکمیت های سیاسی و تنوع نگاه به مسائل زنان هم چنین غلبه مردسالاری و محدودیت هایی که در زمینه حرمت تصویر زن در حاکمیت های دینی وجود دارد، موضوعی در خور توجه است. هم چنین با توجه به اشکال حضور گسترده زنان در عرصه نقاشی، هم به عنوان نقاش و هم به عنوان موضوع نقاشی، پس از روی کار آمدن کرزی، بررسی و تحلیل بازنمود تصویری از زن در نقاشی، ضرورت بیشتری می یابد. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل بازنمود های تصویری زنان، در آثار نقاشی در دوره زمامداری حامد کرزی در افغانستان است. سؤال این است که تصویر زن در نقاشی، در این دوران به چه صورت هایی بازنمایی شده است؟ این مقاله، از نوع کیفی و با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و آرشیوهای موجود، به انجام رسیده است. نوع نمونه گیری، غیر تصادفی به روش هدفمند از میان آثار خلق شده در این دوران به انجام رسیده است. یافته ها نشان می دهد بازنمایی تصویر زن را می توان به شکل های پرتره و سلف پرتره، بازنمایی بدن زن، بازنمایی زنان در زندگی روزمره، بازنمایی تصویر زن به عنوان نشانه های صلح، ایستادگی و مام وطن، بازنمایی مسائل زنان در افغانستان و بازنمایی تصویر زن در تلفیق نقاشی سنتی و مدرن مشاهده کرد. قالب های سبکی انتخاب شده توسط نقاشان در بازنمایی زنان در نقاشی، رئالیسم، سمبولیسم و اکسپرسیونیسم است و مضامین مشترک قبل و بعد از دوره کرزی، به نحو متفاوتی انجام شده است. چنان که آثار دوران کرزی در بازنمایی زن، اکثرا انتقادی، اعتراضی و نشانگر عمق رنج و ظلم به زنان است. آن چه که در بازنمایی زن در نقاشی معاصر این کشور مورد توجه است، تکریم و ستایش از مقام زنان است.