فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۴۱ تا ۳٬۹۶۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
اثر دوره ۴۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۹۶)
173-148
حوزههای تخصصی:
روزگار قاجاریان، دوره تغییرات بنیادین و ورود مفاهیم نوین شهری بوده و میدان ها، گونه ای از فضاهای شهری بستر برخی از این تغییرات بودند. هدف این مقاله که بر چهار میدان اصلی پایتخت قاجاری (مشق، ارگ، توپخانه، سبزه میدان) متمرکز است، درک تحولات کالبدی و مکانی آنها در کنار یکدیگر و مرتبط با ارگ به عنوان بستر شهری مشترکشان است. سؤالات پژوهش عبارت اند از: ۱.کدام تحولات این چهار میدان بر محوطه ارگ تأثیرگذار بوده است؟ ۲.تغییرات هر میدان چه تأثیری بر تحولات میدان های دیگر داشتند؟ با استفاده از روش تفسیری- تاریخی در منابع مکتوب دست اول و دوم و استاد تصویری جمع آوری شده و استدلال منطقی یافته ها، ترسیم دیاگرام ها و باز تولید برخی نقشه ها مشخص کرد که اولا تحولات میدان های ارگ، مشق و سبزه میدان در دوره ناصری (پیش از گسترش شهر) و بهبود وضعیت کالبدی و عملکردی آنها سبب تولد میدان هایی با طرح و کارکرد معین در شمال و جنوب ارگ شد که تا پیش از این فضاهای بی نظم و ترتیب با عملکردهای چندگانه بودند. همچنین تغییرات میدان ارگ و تبدیل آن به باغ گلشن، سبب تولد میدان توپخانه در شمال ارگ و چهارمین میدان پیرامون این بستر شهری مشترک شد. شکل گیری این میدان جنبه ارتباطی جدیدی را به سمت شمال و محله تازه تاسیس دولت برای ارگ به همراه داشت. دوم اینکه میدان ها پیش زمینه پیدایش دیگری بوده اند: ابتدا سبزه میدان، سپس میدان ارگ و بعد از آن میدان مشق و در نهایت میدان توپخانه شکل می گیرد و از طرفی عملکرد و مکان یابی میدان ها در هماهنگی با یکدیگر بوده است.
تحلیل رفتار هیدرودینامیکی بادگیرها در میانگین دمای داخلی سکونتگاه های اقلیم نیمه گرم و خشک کاشان با هدف کارآیی بیشتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
49 - 58
حوزههای تخصصی:
یکی از راهها جهت دستیابی به ساختمان با کارایی بالاتر در مصرف انرژی و نیل به یک سامانه کارآمد، بهره گیری ازتجربیات معماری بومی میباشد.در این بین بادگیر یکی از المانهایی است که درگذشته به منظور ایجاد آسایش در اقلیم های گرم و خشک کاشان استفاده می شدند. این مطالعه رفتار هیدرودینامیکی باد دراین المان را تحت تاثیر سطوح نم دار،دارای حوضچه و دارای فواره آب در میانگین دمای داخلی سکونتگاههای این اقلیم با هدف کارآیی بیشتر این عنصر توسط نرم افزار سی اف دی، انرژی پلاس و اپن استودیو با روش توصیفی-تحلیلی مورد بررسی قرار داده و سپس نتایج حاصله را مورد تحلیل قرار داده است.ودرنهایت مشخص میکندکه بیشترین افت دما در بادگیرهای دارای فواره آب می باشد و از عوامل اصلی افت دما در این بادگیرها، متناسب بودن ابعاد - دریچه ورود هوا به بادگیر، دمای آب، ابعاد و ارتفاع ستون بادگیر می باشد .
بازخوانی الگوی معماری آیینی دوره قاجار (مطالعه موردی: حسینیه های ماداب، پهلوان، حاج نایب، دیزچه و درب باغ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره قاجار به دلیل گرایشات مذهبی شاهان قاجار به عنوان یکی از ادوار مهم در تاریخ ایران در زمینه ارج نهادن به احداث بناهای مذهبی آیینی شناخته می شود؛ در این دوره حسینیه ها از جایگاه ویژه ای برخوردار شدند، همچنین شهر کاشان با توجه به پیشینه مذهبی و وجود علمای شیعه، بسیار مورد توجه شاهان قاجار قرار گرفت که منجر به ساخت اماکن مذهبی متعدد از جمله حسینیه ها گردید. لیکن چگونگی الگوی معماری این حسینیه ها به عنوان الگوی معماری آئینی دوره قاجار همواره مورد پرسش بوده و با شبهاتی قرین گشته است. لذا دستیابی به الگوی معماری به کار رفته در حسینیه های دوره ی قاجار به عنوان نمونه ای از معماری آئینی این دوره جهت رفع ابهامات و از آن مهم تر معرفی الگویی همخوان با زمینه و عملکرد به منظور ارتقاء کیفی و فرهنگی معماری کنونی شهر کاشان حائز اهمیت است؛ از این رو هدف پژوهش بر مبنای بازخوانی و دستیابی به الگوی معماری حسینیه های دوره قاجار شهر کاشان شکل گرفته است. در این راستا 5 حسینیه دوره قاجار شهر کاشان شناسایی شد و بر اساس روشی توصیفی تحلیلی با مطالعات میدانی در کنار مطالعه اسناد، مدارک و متون تاریخی در سه سطح کلان، میانی و خرد مورد تحلیل و بازخوانی قرار گرفت و در نهایت با تطبیق و تحلیل اطلاعات گردآوری شده به پرسش های مطرح شده در پژوهش شامل چگونگی ویژگی-های الگوی کالبدی فضایی حسینیه ها و نیز تشابهات و تمایزات موجود در این الگو پاسخ داده شد. با وجود تمایزات اندکی در اجزاء ورودی و نیز تعداد ورودی ها، ابعاد گنبدخانه و الحاقات، نتایج حاصل از مقایسه و تطبیق تحلیل ها در مورد هر یک از نمونه ها حاکی از وجود الگوی معماری ثابت، مشخص و مرکزگرا از جنبه پلان، فرم، سازماندهی فضایی، نما، مصالح و همچنین تزئینات است که از مهم ترین اصول معماری آیینی (تقارن، سلسله مراتب، مرکزگرایی و درون گرایی) پیروی می کند. در نتیجه می توان گفت شاخص-ترین ویژگی های الگوی معماری (کالبدی و فضایی) حسینیه ها عبارت است از هندسه و فرم مشخص، دسترسی پذیری، تجلی فضایی نمایشی، مقدس و متمرکز بواسطه سازماندهی فضایی و بکارگیری عناصر کالبدی خاص نظیر نورگیر، گنبد و کاربندی در فضایی با وسعت متوسط 200 تا 350 مترمربع.
تحلیل تمثیلی دولت خانه ی صفوی در اقلیم اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
231 - 244
حوزههای تخصصی:
رابطه ی معماری صفوی در اصفهان به خصوص دولت خانه ی صفوی، با اقلیم این شهر اساساً تمثیلی است و تمثال های این دولت خانه بر اساس اقلیم این منطقه شکل گرفته اند. از این منظر معماری دولت خانه رابطه ای تنگاتنگ با اقلیم منطقه برقرار می کند، اما ظهور تمهیدات اقلیمی در این معماری تنها مبتنی بر وجه مادی نیست، بلکه صورت اثر به چیزی فرای آن نیز ارجاع می دهد. از همین راه غایت این مقاله به تبیین رابطه ی میان اقلیم و معماری دولت خانه ی صفوی اختصاص یافت، و روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر در حکم روش تحقیق انتخاب شد چرا که از مناسب ترین روش های تحقیق جهت کشف معنای بنیادین در آثار نمادین و تمثیلی است. این میان جای توجه دارد که به کارگیری روش های نوین در تحلیل روش مند و نظام مند تاریخ معماری ایران به نظر امری ضروری است، چرا که هرگونه نگاه نو به معماری تاریخی ایران وجهی جدید از آن را برملا می سازد و می تواند در فهم این آثار موثر واقع شود. بر این اساس این مقاله که بر آن بود با نگاهی نو به رابطه ی میان دولت خانه ی صفوی اصفهان با اقلیم این شهر بپردازد، با استفاده از روش اسطوره شناسی تمثیلی از صورت عناصر اقلیمی دولت خانه ی صفوی به سوی معنای آن سوق گرفت و با تبیین رابطه ی مذکور به معنای نهان آن دست یافت، و در نهایت به این نتیجه رسید که نیروی محرکه ی شکل گیری تمثال های این دولت خانه همانا اقلیم در معنای اصیل آن یعنی پدیده ها و پدیدارهای طبیعی مکان سکونت بوده است و تاثیر این نیروها چنان بوده است که نزد این اقوام جنبه ای نمادین پیدا کرده، موجب شکل گیری نگرشی متافیزیکی به این نیروها می شود، چندان که از این راه روایت هایی شکل می گیرد و در تمثال های آنان ظهور می یابد.
نشانه شناسی متن و اثر هنری در آرای رولان بارت با رویکرد خوانش متون و آثار هنری کهن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۵
505 - 518
حوزههای تخصصی:
نمادها یا نشانه ها از زمان پیدایش نخستین انسان ها، با جوامع انسانی همراه و همزاد بوده است. در این میان این عامل در زایش بسیاری از آثار ادبی و هنری نیز تأثیر بسزایی داشته و مشهود است. در جهان متن، متن ها در گفتمان با نوشته های پیشین و پسین اند. نشانه ها که از قدرتمندترین عناصر زبان ادبی «جهان متن» اند، در فرایند همنشینی، پیوسته به آفرینش معنا می پرداند. در گفتمان بینامتنیت برداشت واحدی از متن در کار نیست. آغازی متصور نیست و مقصد متن نیز ناپید است. تنها «متن» است و خوانش مخاطب. خوانشی که به واسطه ویژگی متن های نویسایی به آفرینش معناهای بی شمار می انجامد. بارت با اعلام مرگ نمادین نویسنده امکان پدیدار شدن معنا را فراهم می آورد، زیرا دریافته است که وجود نویسنده همیشه حامل پیش فرض هایی است که متن را به داوری شدن فرا می خواند، اما اثر ادبی در غیاب سوژه در صیرورتی که ذاتی زبان ادبی است؛ امکان به عینیت درآمدن معانی در ادراک حسی مخاطب را فراهم می سازد. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به رشته تحریر درآمده است. براساس یافته های پژوهش، نشانه شناسی، دورنمایی را ترسیم می کند تا آثار هنری و متن های نویسایی کهن در غیاب نویسنده و آفریننده در حضور مخاطب از خود سخن بگویند و به زبان هنر ادبی چیستی خویش را آشکار سازند. اهداف پژوهش: بررسی نشانه شناسی در آرای رولان بارت. مطالعه نشانه شناسی متون نویسایی و آثار هنری کهن براساس تفکر فلسفی بارت. سؤالات پژوهش: نشانه شناسی در آرای رولان بارت دارای چه مختصاتی است؟ نشانه شناسی چگونه می تواند در خوانش آثار ادبی و هنری تأثیرگذار باشد؟
نقش فناوری در همه شمولی شهرها با تأکید بر حضور افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم شهریور ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
17 - 26
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: امروزه دسترسی همه شمول به فضاهای شهری به دلیل رشد سریع شهرنشینی و افزایش جمعیت اهمیت پیدا کرده است. طراحی و برنامه ریزی همه شمول، فرصت های برابر را برای همه گروه های شهروندان صرف نظر از محدودیت هایشان ایجاد می کند. براساس قواعد شهرهای همه شمول، همه گروه های شهروندان ازجمله افراد دارای معلولیت باید از حق دسترسی و حضور در فضاهای شهری برخوردار باشند؛ درحالی که وضعیت دسترس پذیری فضاهای شهری برای افراد دارای معلولیت در شهرهای کشور ما ازجمله تهران نشان می دهد حضور این گروه از شهروندان در فضاهای عمومی تا حد زیادی غیرممکن است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش پیش رو بررسی نقش فناوری در همه شمولی شهرها با تأکید بر حضور افراد دارای معلولیت در فضاهای شهری است. روش پژوهش: این مقاله با به کارگیری روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و در قالب دو گام متواتر شامل فراتحلیل و بررسی اسناد کتابخانه ای خارجی و داخلی پیرامون موضوع پژوهش و سپس تحلیل یافته های پرسش نامه ای که با مشارکت 80 فرد دارای معلولیت در شهر تهران همراه بود، انجام شده است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش تأیید می کند که همه افراد شرکت کننده در پژوهش برای حضور در فضاهای شهری با چالش های عدیده ای روبه رو هستند. نتایج پرسشنامه نشان می دهد که 82 درصد از افراد شرکت کننده در پژوهش، بیش از 5 بار در روز از وسایل الکترونیکی هوشمند استفاده می کنند و نمونه های به کارگیری فناوری کمکی برای بالغ بر 90 درصد افراد دارای جذابیت است. در نهایت پیش بینی می شود که به کارگیری چنین فناوری هایی سبب تسهیل وضعیت دسترس پذیری و افزایش حضور افراد دارای معلولیت در سطح شهر می شود. این مقاله سه رویکرد جدید شهر هوشمند همه شمول، کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات و همه شمولی الکترونیک را به عنوان رویکردهایی جدید جهت بهره گیری از فناوری در راستای افزایش همه شمولی شهری معرفی می کند و در انتها با اتکا به این رویکردها پیشنهادهایی جهت افزایش حضورپذیری فضاهای شهرها برای گروه های دارای معلولیت، با بهره گیری از فناوری مطرح می کند.
تحلیلی بر چالش ها و تاب آوری معماری معاصر ایران با پیوستن به جامعه شبکه ای
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
44 - 64
حوزههای تخصصی:
جامعه شبکه ای با ارائه مفاهیم متفاوتی از زمان و مکان و نگاه جهانی به معماری، جوامعِ در حال توسعه از جمله ایران را با چالش های جدیدی مواجه می کند. در امتداد همه این دگرگونی ها و ظهورآسیب هایی درنتیجه بروز چندگانگی فرهنگی و اجتماعات فراملی، مسائل تازه ای برای یک جامعه در رابطه با چگونگی حفظ و بازیافتن جایگاه خود، هنگامی که در طیف فرآیند شبکه ای شدن قرار می گیرد مطرح می شود. بنابراین اینکه معماری معاصر ایران در طی این روند با چه سازوکاری حیات خود را حفظ نموده و تاب آورد، مسأله ای قابل بررسی است. در این روند گام اول، شناخت وضعیتی است که با آن مواجه هستیم. هدف اصلی پژوهش شناخت و بررسی تحولات ناشی از پیوستن اجتماعات به جامعه شبکه ای و نحوه تأثیرات آن بر مقوله معماری است. بر این اساس سعی بر آن است با تحلیل مطالعات، وآراء صاحب نظران جنبه هایی از تحولاتِ فرآیند شبکه ای شدن بررسی و مهم ترین تأثیرات آن در رابطه با ابعاد مختلف فضا و معماری مورد تحلیل و تطبیق قرار گیرد. روش گردآوری اطلاعات بصورت مستندسازی و مبتنی بر مباحث کیفی و تحلیل تطبیقی است. نتایج مطالعات نشان می دهد که ماهیت متکثر جامعه شبکه ای ضمن تسریع تعاملات جهانی و عوامل متصل به آن، معماری را با شرایط دوگانه ای چون همگونی و التقاط مواجه می سازد. در این راستا معماری نیازمند رویکردهایی است که با حفاظتی خلاق، میان جهانی شدن وحفظ ویژگی های منطقه ای تعادلی در جهت معماری تاب آور ایجاد کند. لازمه شکل گیری معماری تاب آور در جامعه شبکه ای تعدیل آثار این تحولات با حفظ ارتباط همزمان میان مقوله های: فرهنگ و هویت بومی، فرهنگ و هویت جهانی، مکان، فضای جریان، فناوری و تکنولوژی با محوریت اصلی انسان و در رابطه ای پویا با زمان است. محصول معماری زمانی می تواند در این گفتمان جهانی تاب بیاورد که در حرکتی موافق زمان، ضمن حفظ ارتباطش با جهان، به صورتی آگاهانه ویژگی های خود را شناخته، حفظ و توسعه بخشد و درتعادلی بین حفظ ریشه اش با زمینه خود و تحولات جهانی قرار گیرد تا بتواند با برقراری تعاملی خلاقانه، نوعی از معماری را تعریف کند که ضمن احیاء و تقویت ارزش های منطقه ای، با ایجاد بستری مناسب برای حضوری پویا و ایفای نقش در معماری آینده مزایای جهانی را نیز به همراه داشته باشد.
مطالعه ساختارشناسی سکه های نقره خسرو پرویز موجود در موزه آرامگاه بوعلی سینا به روش طیف سنجی فلورسانس اشعه ایکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فلورسانس اشعه ایکس ( XRF ) یک تکنیک تحلیلی است که از برهم کنش پرتوهای ایکس با یک ماده برای تعیین نوع عنصر موجود در آن ترکیب استفاده می شود. میراث فرهنگی یکی از شاخه هایی است که در تایید اطلاعات روایی دوران تاریخی و اصالت سنجی و مرمت از این روش استفاده می کند. در واکاوی حاضر 20 سکه موجود در موزه آرامگاه بوعلی سینا همدان با استفاده از دستگاه XRF پرتابل ساخت بروکر مورد آزمایش قرار گرفت. این پژوهش با هدف آشنایی با فنون ضرب سکه و تایید اطلاعات تاریخی دوران خسرو پرویز اجرا گردید. مطالعه عناصر شاخص و ردیاب آشکار سازی شده درنتایج آزمایش سکه های نقره موزه آرامگاه بوعلی همدان ، نشان می دهد 1: سکه ها با شیوه ذوب و قال گذاری بر اساس الگو حکومت مرکزی درضرابخانه ها ضرب گردیده است. در سالهای شروع جنگ و اوج حکومت خسروپرویز حدود سالهای 620 میلادی درصد نقره به بالاترین سطح خود می رسد و پس از آن با ادامه جنگ و آغاز بحران اقتصادی درصد نقره و مس به ترتیب پایین و بالا می رود. همچنین با توجه به درصد پایین تر از یک برای طلا درآنالیز این سکه ها ، استخراج آنها از معادن سروسایت ( PbCO 3 ) محرز می باشد.
کاربست روش تصمیم گیری چندمعیاره در تعیین کاربری خانه نیما یوشیج در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استدلالی قوی در میان حفاظت گران شایع است که مفهوم میراث فرهنگی خود به معنای استفاده از گذشته برای نیازهای حال و آینده است. ازاین رو استفاده ی مجدد از بناهای تاریخی به یکی از اهداف مهم دانش حفاظت بدل شده است. برنامه ریزی استفاده ی مجدد مستلزم حل مسائل پیچیده و تصمیم گیری درباره ی چگونگی حفظ خصیصه های ارزشمند فرهنگی ملموس و ناملموس درعین تامین نیازهای روز جامعه است. برای حل این چالش ها پژوهش گران روش های متعددی را در راستای انطباق کاربری با آثار میراث معماری برگزیده اند. بااین حال در ایران، به ویژه توسط نهادهای دولتی متصدی حفاظت، این روش ها به خوبی مطالعه و معرفی نشده اند. ازاین رو پژوهش حاضر روش تصمیم گیری چندمعیاره را برای انتخاب مناسب ترین کاربری در فرآیند استفاده ی مجدد تطبیقی با مطالعه برروی نمونه مور دی خانه ی نیما یوشیج در شهر تهران، مورد بررسی قرارداده است. روش این پژوهش، در مرحله ی بررسی ادبیات موضوع و شناخت نمونه موردی، کیفی است که ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در مرحله ی ارزیابی معیارها و گزینه های پیشنهادی نیز رویکرد کمّی اتخاذ و از ابزار پرسشنامه و نرم افزار Expert Choice استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهند که روش تصمیم گیری چند معیاره به عنوان ابزاری بهینه می تواند در استفاده ی مجدد بناهای تاریخی به حفاظت گران کمک شایانی کند. گزینه های "کافه-گالری نیما"، "خانه-کتاب نیما" و "خانه-موزه ی نیما" به عنوان سه گزینه ی پیشنهادی استفاده ی مجدد از خانه ی نیما، بر مبنای آرای متخصصین معرفی گردیده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که با تکیه بر روش تصمیم گیری چندمعیاره و مبتنی بر معیارهای فرهنگی، معماری، اجتماعی، اقتصادی و محیطی از میان گزینه های پیشنهادی، "خانه-موزه ی نیما" منطبق ترین کاربری برای این خانه ی تاریخی است.
تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی مبتنی بر رویکرد مطالعات فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
130-115
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف این نوشتار، پرداختن به مقوله سازمان فضایی شهر قزوین در دوره صفوی با رویکرد مطالعات فرهنگی است. روش ها: پژوهش حاضر با رویکرد مطالعات فرهنگی و روش اکتشافی- اسنادی ، با هدف توصیف و تفسیر داده های تاریخی شهر قزوین در دوره صفوی را مورد تحلیل قرار می دهد. در این راستا، منابع ، اسناد و مدارک تاریخی، جمع آوری و تحلیل شدند. در کنار مطالعات کتابخانه ای، بررسی های میدانی صورت گرفته و نشانه ها پیمایش و مطالعه شدند . یافته ها: نتایج تحلیل ها نشان داد: نظم دهی به شهر، همگنی و ناهمگنی محلات و کاربری فضاهای شهری و مفاهیم مستدل از آنها در تحلیل سازمان فضایی شهر قزوین در دوران پایتختی صفویان مورد استفاده قرار گرفته است و تغییرات ساختاری شهر قزوین در دوره صفویه متناسب با فرهنگ جدید ایجاد شده به هدفی تبدیل می شود که خواسته های بیرونی را نیز پاسخگو باشد و پیوند تنگاتنگی با مجموع چند عامل دارد که از آن میان بعد "فضا" که زیر مجموعه نظم دهی به شهر است نقش پررنگ تری ایفا می کند و چون از طریق کالبد و توسط طراحان نمود پیدا می کند ملموس تر است و بقیه ابعاد در ارتباط با آن قرار دارند. نتیجه گیری: بعد "فضا" نشئت گرفته از قدرت حکومتی در آن برهه از زمان در شهر قزوین بوده است و مجموعه شاهی صرفا یک طراحی شهری نبوده بلکه ابزاری برای رسیدن به اهداف سیاسی، اقتصادی و مذهبی محسوب می شده و فرهنگ شهر نیز بر اساس همان ساختار نمود پیدا کرده است.
وجه نمادین تکنولوژی در تولید میراث معماری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
41-22
حوزههای تخصصی:
اهداف: معماری به عنوان یکی از شیوه های خلق اثر، ضمن بهره گیری از هنر، ترکیبی از اندیشه و فناوری است. آنچه یک اثر معمارانه را از سایر آثار ممتاز می سازد، این است که واجد ارزشی بیش از فراهم کردن سرپناه باشد؛ به عبارتی علاوه بر وجه کارکردی، خصیصه زیبایی و انتقال مفاهیم متعالی تر را نیز بروز دهد. این نوع معماری به عنوان یک میراث ارزشمند، قابلیت ماندگاری در تاریخ را داشته و نقش فناوری در تولید چنین میراثی، همواره یکی از پارامترهای اثرگذار بوده است. هنگامی که طرح معماری به عنوان یک اثر هنری ویژه شکل می گیرد، بی تاثیر از فناوری در روند خلق نبوده و فناوری در این حالت، جنبه نمادین می یابد. هدف این پژوهش بررسی این وجه ثانویه فناوری و نقش آن در تولید میراث معماری معاصر می باشد. روش ها: از نظر روش شناسی، مطالعات صورت گرفته به صورت ترکیبی بوده و در آن از رهیافت زمینه ای استفاده شده است. از طریق روش های توصیفی-تحلیلی عوامل اثرگذار بر معماری با بررسی آثار میراث معماری معاصر و همچنین وجوه تاثیرات فناوری و نقش آن تحلیل شده است. یافته ها: بررسی نمونه های هویت بخش معماری معاصر به عنوان میراث ماندگار، با پراکنش مختلف جغرافیایی نشان می دهد که به طور مشترک ویژگی های فرم، عملکرد و زیبایی در حوزه های پیکربندی فرمی، سازماندهی فضایی و ترکیب بندی نما قابلیت تحلیل و مقایسه دارند. نتیجه گیری: ماهیت معماری در فصل مشترکی از وجوه هنر، علم و تکنیک، بسته به مقطع زمانی و جغرافیای مکانی دستخوش تحول بوده و خلق میراث ماندگار معماری، وابسته به سطح پیشرفت فناوری زمان خود بوده است.
دوراهی حفاظت یا تغییر؟ در جستجوی راهکاری برای مانایی منظر مردمی در بافت تاریخی شهرهای سمنان و دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۹
17 - 26
حوزههای تخصصی:
منظر مردمی در اثر زیست جمعی و تعامل مشترک مردم با یکدیگر و محیط ایجاد می شود. بافت تاریخی شهرها، راویان هویت و تداعی گر گذشته شهر هستند و حفظ منظر مردمی آنها اهمیت دوچندان دارد. اتخاذ رویکرد مناسب در رابطه با منظر مردمی بافت تاریخی شهرها، مشروط به برقراری تعادل میان حفظ آثار ارزشمند گذشته در محیط و همگام بودن ابعاد مختلف کالبدی، معنایی و عملکردی آن با نیاز های شهروندان و جامعه شهری معاصر است. حفظ منظر مردمی بافت تاریخی شهرهایی نظیر سمنان و دامغان با چالش هایی مواجه است؛ مدیریت شهری در مواردی به سوی رویکردی حفاظتی و نمایشی با اولویت بخشی به کالبد محیط حرکت کرده و در مواردی دیگر برای تخصیص فضا به جامعه معاصر، به تجهیز کالبدی و عملکردی بدون شناخت کافی نسبت به معنای فضا، زمینه و نیازهای مخاطبین مبادرت می ورزد. هدف از این نوشتار بررسی ابعاد مختلف مفهوم منظر مردمی و چگونگی تحول مناظر مردمی مربوط به گذشته در بافت تاریخی شهرهای سمنان و دامغان به گونه ای است که با درنظرگیری تأثیر عوامل مختلف، امکان اتخاذ رویکردی مناسب برای تداوم منظر مردمی گذشته در متن زندگی امروز شهرها فراهم شود. منظر مردمی پدیده کلی و هم افزا از عملکرد، کالبد و معنا مطرح است که توجه به نقش کلیدی مردم برای استمرار آن در طول زمان ضرورت دارد. رویکرد یک جانبه و متمرکز بر بهسازی محیط و بدون ملاحظه ابعاد اجتماعی و فرهنگی، عدم ثبات ترکیب اجتماعی، کاهش تعهد و مشارکت مردمی و افول منظر مردمی را به همراه دارد. لزوم توجه به پیش شرط های اساسی چون اعتبار بخشی به قابلیت ها، معنای ذاتی و جوهره اختصاصی هر فضا، نیازهای جامعه معاصر، عوامل پشتیبانی کننده حضور افراد و نقش کلیدی مردم، تحقق منظر مردمی را به عنوان محصول تجربه پویای محیط توسط جامعه و دارایی جمعی با مالکیت گسترده ممکن می سازد که اشکالی از حفاظت فعال و مدیریت جمعی از طریق بازسازی رابطه با مکان ها، تأثیر مثبتی بر تداوم آن می گذارد. طرح ریزی فرایندی کل نگر، یکپارچه و چندوجهی برای افزایش دلبستگی شهروندان به مکان و رعایت تعادل در محافظت و مداخله در منظر نیز، به تداوم مناظر مردمی و به روزرسانی مداوم ارتباط و تفسیر کاربران از منظر کمک خواهد کرد.
جستارهایی ذات گرا به طراحی ملی بر اساس نظریه شخصیت ملی هردر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مهر ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
25 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نگرش ملی به تاریخ طراحی از یک سو محبوب و از سوی دیگر با چالش مواجه بوده است. این جنبه دوگانه در بستر جهانی شدن تشدید هم شده است. از یک سو، نگرش غالب عملکردگرا هویت اشیاء را منحصر به اهداف کاربردی آن دانسته و در سوی دیگر، مورخین نوگرای طراحی با رویکرد پسااستعماری، طراحی اشیاء را ملهم از شرایط مختلف اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. بنابراین طراحی محصول به عنوان بخشی از فرهنگ مادی یک ملت، چگونه می تواند واجد معانی هویت ساز ملی یا منطقه ای باشد؟ طراحی محصول چگونه شخصیت ملی خاصی را به مخاطبان خود انتقال می دهد؟
روش پژوهش: پژوهش حاضر در پاسخ به سؤالات فوق، با رویکرد کیفی و با روش توصیفی-تحلیلی روش های کلان ذات گرای طراحی ملی بر اساس شناسایی مفهوم شخصیت ملی در طراحی را بررسی کرده است.
هدف پژوهش: هدف پژوهش حاضر تبیین جایگاه رویکرد ذات گرایی طراحی ملی در تاریخ نگاری طراحی جهان و شناسایی رویکردها، ابزارها و روش های اتخاذ شده برای تشکیل طراحی با هویت ملی بر اساس شناسایی شخصیت ملی در آن است.
نتیجه گیری: در این پژوهش در مجموع با بررسی اسناد معتبر تاریخ طراحی ملی، پنج روش کلی تأثیرگذار در تأسیس شخصیت ملی در طراحی محصول شناسایی شد: استخراج اختصاصات زیبایی شناسی منطبق بر منش ملی، ویژگی خاص عملکردی محصول منبعث از منش ملی، طراحی محصولات برآمده از سبک زندگی شهروندان یک کشور به سان برند ملی، نشان دارکردن محصول با استفاده از مواد بومی و روش ساخت خاص آن و بالاخره روش تفکر طراحی ملی که ریشه در جهان بینی متفاوت دارد. در تمامی روش های فوق، رسیدن به هویتی ذاتی و ایجاد شخصیت ملی در طراحی با اتکا به دو عامل «عنصر یا پدیده اختصاصی» طراحی و «استمرار یا تکثر تاریخی» آن عنصر انجام شده است.
واکاوی معنا و کارکردهای تعاملی هنر در فضاهای عمومی شهر موردپژوهی: دیوارنگاره های کلیسایی سده های میانه، رومانسک و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم آبان ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
31 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : دیوارنگاره های سده های میانه همواره تحت گفتمان دینی مسلط بر این دوره بازخوانی می شوند. در این میان، کمتر به بینامتن های ارجاعی آن در معنای هنر و شهر و هویت های بینامتنی آثار در نسبت با تحولات منطقه ای آن اشاره شده است.
هدف پژوهش : هدف از این پژوهش واکاوی معنایی بصری مضامینی است که با حضور در فضاهای عمومی شهر جهت اعتباربخشی گفتمان های اندیشه ای عمل می کنند و با بینامتن های هویتی و بافتارهای بومی، روایت تصویری هدفمند جهت حضور در فضای عمومی شهر می سازند. لذا چیستی معنا و چگونگی دست یابی به آن در هنر شهرهای پیشامدرن در دو سؤال: چیستی معنایی هنر و شهر و کارکردهای تعاملی هنر در شهر، در نسبت با این اندیشه واکاوی می شود.
روش پژوهش : روش تحقیق به لحاظ هدف بنیادین-نظری است و با جستجوی معنایی در متون تاریخی شهر و هنر آغاز و بر محوریت تاریخ و مصادیق تصویری دیوارنگاره های کلیسایی با روش توصیفی و بعدتر تفسیری-تبیینی بنا شده است.
نتیجه گیری : نتایج نشان می دهند معنای هنر در شهر سده میانه بر ساختاری قدرتمند در نسبت شهر با هنر، ذیل نیروی ماورایی، با روابط جانشینی: خدا (پادشاه، پاپ)، شهر (قلعه، شهر خدا) و هنر (فن، راز) تعریف می شود. لذا، کارکردهای تعاملی آن در نسبت میان شهر و هنر با نیروی برتر بنیان گذارده شده و مخاطب که ماهیتی ذیل اندیشه خدای گون دارد، تنها در نسبت خواننده پیام هویت می یابد.
بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش آتش در ایران پیش از اسلام با تأکید بر آثار دوره ماد و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۸
24 - 38
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با مشاهده جایگاه آتش و آتشدان در نقش برجسته های آثار به جا مانده از پادشاهان مادی و هخامنشی می توان دریافت که آتش در ایران پیش از اسلام جایگاهی بس والا و مقدس داشته است؛ به طوری که در آثار به جا مانده از این دوران، حضور و تجلی آتش را در گوردخمه ها، مراسم بار عام پادشاهان، مراسم دینی و آیینی و نیز در آثار هنری و تشریفاتی به مراتب مشاهده می کنیم؛ از این رو سؤالی که در این رابطه مطرح می شود، این است که: نقشمایه آتش در دوره های ماد و هخامنشی دارای چه مفاهیم نمادینی است؟ هدف: بررسی و تحلیل نمادشناسانه نقش آتش در تاریخ ایران پیش از اسلام (دوره ماد و هخامنشی) و جایگاه این عنصر در فرهنگ و هنر این دوره هدف پژوهش حاضر است. روش پژوهش: با توجه به جنبه تاریخی تحقیق پیش رو، روش اتخاذ شده توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در این پژوهش به روش توصیفی و ارائه تصاویر انجام گرفته و اطلاعات به دست آمده، طبقه بندی و بررسی و تحلیل شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که در بررسی نقش های به جای مانده از آثار مرتبط با دوره ماد و هخامنشی، آتش نمادین همیشه منطق پاکسازی شر توسط خیر را به نمایش می گذارد. آتش مظهر اَشَه (تقوا و درستی)، بر روی زمین است و آتشگاه جایگاه برخواندن و ستودن اهورامزدا است؛ همچنین آتش، نشان پاکی و آرامش هستی، بهره مند از ویژگی پاکسازی ماده و جوهره روان است. در حقیقت، چنانچه آتش عاری از این ویژگی می بود، هیچگاه نمی توانست رابطی بین دنیای انسان خاکی و قلمروی روحانی اهورا باشد.
بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با استفاده از رویکرد پروژه های محرک توسعه (مطالعه موردی محله زرگنده تهران)
منبع:
اندیشه راهبردی شهرسازی دوره ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱
138 - 152
حوزههای تخصصی:
بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه ها از جریان توسعه عقب افتاده و نیازمند دستیابی به عدالت فضایی، برابری اجتماعی، سرزندگی اقتصادی و سلامت اکولوژیکی می باشند. همچنین بینشی جامع و عملیاتی است که به حل مشکل های درون بافتی می پردازد. استراتژی های جدید توسعه اغلب شامل ساختمان ها یا مناظر گوناگون که هدایت گر توسعه شهر هستند، می باشند. پروژه های محرک، ابزاری هستند که در درون استراتژی های تغییر شکل شهری همچون بازآفرینی و توسعه مجدد بافت های ناکارآمد، می توانند با استراتژی های قبلی ترکیب و زمینه بسترسازی را آماده نمایند. این پژوهش در قالب رهیافت نوینی از مداخله مکان مبنا در بافت های ناکارآمد شهری توسط پروژه محرک توسعه زرگنده شهر تهران است. نوع پژوهش از نظر هدف، کاربردی و شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی است و با بهره گیری از منبع های کتابخانه ای و برداشت میدانی و تکنیک AHP-SWOT از طریق Expert Choice برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتیجه ها نشان می دهد بافت فرسوده و ناکارآمد محله زرگنده در حوزه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و گردشگری به لحاظ محیط درونی با ضعف های زیاد و به لحاظ محیط بیرونی با فرصت های قابل توجهی روبه رو است. در نهایت برای انتخاب مناسب ترین سایت جهت پیاده سازی می توان با توجه به بستر کنونی زرگنده، کاربری هایی با درون مایه تجاری، اقتصادی، فرهنگی و گردشگری جهت الگو سازی در بافت تعریف کرد. با اتخاذ راهبردهای انطباقی و کاستن از ضعف های موجود، می توان از فرصت های موجود در محدوده موردمطالعه حداکثر استفاده را داشت.
نگاهی بر مفهوم عشق در جمالشناسی سهروردی
حوزههای تخصصی:
حکمت اشراق سهروردی با دربرداشتن مفاهیم ایرانی-اسالمی، میتواند مبنایی برای بررسی مباحث حکمی در هنرهای سنتی باشد. از آنجا
که حکمای اسالمی بحثی اخص درباب زیبایی نداشته اند، ولی شأن وجودشناختی و حیث معرفتی زیبایی به مثابه یک مفهوم و امر زیبا به
عنوان وجه تحققی آن، زمینههای تأمالت زیباشناختی در این باب را براساس مفاهیم حکمت اشراق فراهم آورده است. بهرغم گسستهای
تاریخی و نفوذ فرهنگهای بیگانه، تحوالت موسیقی سنتی ایران از پیوستگی و تداوم نسبی برخوردار بوده است و وجوه اشتراکات صوری و
مضمونی فراوانی در آثار دورههای مختلف، خصوصاً سالهای بعد از انقالب اسالمی مشاهده میشود. هدف از انجام این تحقیق، پاسخ به این
پرسش بود که مؤلفههای زیباییشناسی حکمت اشراق چیستند و چگونه در تحلیل آثار موسیقی ایرانی مورد استفاده قرار میگیرند؟ روش
انجام این تحقیق از منظر هدف، کاربردی-نظری و از منظر شیوه انجام، توصیفی-تحلیلی بود و اطالعات نیز به شیوه کتابخانهای به دست
آمد. نتایج نشان میدهند آهنگسازی در موسیقی ایرانی با فرض وجود عشق، حسن و حزن در روح این موسیقی همواره نیاز به نوعی سلوک
عرفانی داشته و مفاهیمی چون کثرت در وحدت، سلسلهمراتب، غایتگرایی، نمادپردازی و ... میتوانند مبنایی برای تحلیل آثار موسیقی
سنتی ایران باشند.
آسیب نگاری حجاری رستم و اشکبوس عمارت دیوان خانه با استفاده از فتوگرامتری و با تکیه بر فرهنگ مصور الگوهای تخریب سنگ- ایکوموس
منبع:
دانش حفاظت و مرمت سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۴)
12 - 19
حوزههای تخصصی:
آثار باقی مانده از دوران حکومت کوتاه زندیه در شیراز بسیار متنوع بوده و با تزیینات مختلفی آراسته شده اند. استفاده از سنگ در بخش های مختلف این بناها قابل دیدن است به طوری که در ازاره های بیرونی و داخلی بنا، ستون ها، کف فرش حیاط و حوض ها مورد استفاده قرار گرفته است. ازاره ها گاهی با نقاشی و گاهی با حجاری مزین شده اند و یکی از ازاره های منحصر به فرد حجاری نبرد رستم و اشکبوس در حیاط مجموعه دیوان خانه است. هدف از انجام این پژوهش آسیب نگاری علمی تغییرات و تخریب های ایجادشده در حجاری عمارت دیوان خانه است. سؤال اصلی مطرح شده این است که چگونه فناوری فتوگرامتری برد کوتاه می تواند به دقت در مستندسازی آسیب های واردشده به آثار تاریخی کمک کند؟ روش تحقیق به صورت کاربردی تجربی است؛ که با استفاده از تحقیقات پیمایشی و میدانی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصل شده بیان می دارد که استفاده از روش فتوگرامتری یک روش بی خطر بوده که در آسیب نگاری بسیار مؤثر است و می تواند میزان تغییرات ایجادشده در ساختار اصلی سنگ را به نمایش بگذارد. در این روش میزان پوسیدگی و تخریب های مختلف اثر حجاری ارزیابی و آنالیز گردید که شامل جدایش، ترک و شکاف، از دست دادن مواد و فرسایش و تغییر رنگ و رسوب است.
بررسی تحولات طراحی معماری غرفه های کشور ژاپن در نمایشگاه جهانی
حوزههای تخصصی:
نمایشگاه جهانی در زمان های مختلف، همواره اهداف، برنامه ها و رویکردهای ملت ها را در قالب معماری و کالبد غرفه ها محقق ساخته است. این رویداد در تحولات خود، فضایی را برای کشورها فراهم نموده تا انتخاب کنند که چه تصویری از معماری خود را در جهت تعاملات و گفت وگوهای جهانی می خواهند ارائه دهند. در این راستا، پژوهش حاضر سعی دارد تا مشخص کند که کشور ژاپن در طول برگزاری نمایشگاه های جهانی، از طریق معماری، به چه صورت خود را بیان کرده و چه رویکردهایی را دنبال نموده است. پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تبیینی و با رویکرد کیفی، به منظور دستیابی به راهبردها و رویکردهای اساسی معماری در نحوه حضور غرفه های ژاپن، از مطالعات کتابخانه ای بهره گیری نموده است. معماری غرفه های کشور ژاپن، باتوجه به ویژگی های مشابه، دوره های تاریخی ویژه ای را روشن ساخته اند که متناسب با محتوای خود؛ در پژوهش حاضر، تحلیل، بررسی و سازماندهی شده اند. نتایج نشان می دهد که چهار دوره تاریخی بر رویکردها و راهبردهای طراحی معماری غرفه های کشور ژاپن حاکم بوده است که شامل: 1. استفاده از الگوها و سبک های سنتی (1933-1873)، 2. تلفیق سبک مدرن با الگوهای ژاپنی (1939- 1937)، 3. به کارگیری فناوری های نوین در ترکیب با الگوها و رویکردهای جدید ژاپنی (1992-1958) و 4. توجه به بحران های زیست-محیطی و توسعه معماری پایدار (2015-2000) می باشند.
بررسی هنرهای مقدس در طراحی معماری اسلامی
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی یکی از غنی ترین حوزه های فکری بشر در طول تاریخ می باشد که جنبه های مختلف جامعه اسلامی را شکل و سامان داده است. هنر اسلامی از حکمت الهی و معانی عمیق عرفانی تشکیل شده است، چون این هنر ریشه در تفکرات معنوی و الهی دارد. به نظر می رسد معماری اسلامی چهره جمال و حقیقت صورت را؛ در شکل به منصه ظهور می رساند. آن تجلی یقین انسانی در عملکردهای مادی بوده و سرچشمه هایی در درون معمار داشته است. هنر مقدسی اساسی ترین وجه هنر سنتی است که بقای آن مستقیماً در گرو بقای دین است و این پیوند حتی پس از تضعیف و زوال ساختار جامعه سنتی نیز پابرجاست. احکام مقدس تجلی عوالم برتر در عالم نفسانی و مادی هستی است. مبدأ صدور امر مقدس، عالم معنوی است که بالاتر و فراتر از قلمروهای ذهنی یا نفسانی است، چنان که در تعالیم اسلامی اولی مربوط به «روح» و دومی مربوط به «انیت» است. معماری قدسی به عنوان یکی از حاملان اصلی هنرهای معنوی از جایگاه و جایگاه مشخصی در جامعه برخوردار است. سوالات تحقیق بر این قرار هستند که؛ کدام ارزش ها معرف تجلی الهی یا مقدس در معماری هستند و آن را متعالی می کنند؟ هنرهای مقدس و دلایل وجودی آن ها در معماری اسلامی ایرانی چیست؟ بررسی اصول و ویژگی ها، همراه با شناسایی الگوهای سودمند در جایگاه هنر مقدسی، هدف این پژوهش است. روش شناسی این تحقیق عمدتاً مقطعی بوده و اساساً مبتنی بر اسناد و مدارک پیشینه است. همچنین مصاحبه با متخصصان این حوزه نیز به نفع ما بوده است. سؤالی که در صدد یافتن پاسخ آن هستیم این است که کدام ارزش ها و ویژگی ها جلوه الهی بر معماری نهاده و آن را متعالی کرده است. در نتیجه می توان ادعا کرد که همین رابطه انسان، جهان و معماری، ضرورت موعود شناخت معماری اسلامی است.