مطالب مرتبط با کلیدواژه

منظر مردمی


۱.

منظر مردمی شهر

کلیدواژه‌ها: منظر شهر منظر مردمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۳۳۹
شهر، عالی ترین محصول تمدن انسان است. عده زیادی از متفکران و صاحب نظران بر سر این عبارت، اتفاق نظر دارند. شهر، «مکانی» است که انسان ها در «آن» گردهم می آیند، زندگی می کنند و به واسطه «آن» با یکدیگر «تعامل» دارند. در نتیجه تعامل میان انسان ها، عملی مشروط به واسطه «شهر» است. از این رو است که شهر، هم هدایت کننده نحوه تعامل انسان ها و هم مولود آن است. موجودی دوگانه که در عین حال که فاعل است، مفعول نیز هست. «رابطه» انسان ها با این موجود نیز دوگانه خواهد بود؛ آنها هم مؤثر بر شهر هستند و هم متأثر از شهر. لذا پرسش از «چیستی و کیستی» دو سؤال اصلی تعیین کننده نحوه ارتباط انسان با شهر خواهد بود. اینکه ماهیت شهر چیست و چگونه موجودی است، صرف نظر از مؤلفه های تاریخی آن و با اتکای صرف به «موجودیت» شهر، پرسش هستی شناسانه برای طرح اندازی رفتار انسان ها با یکدیگر و با شهر است. پرسش از کیستی و هویت شهر، سؤالی معرفت شناسانه و وابسته به صیرورت تاریخی آن است؛ از چه زمان پدید آمده و نسبت آن با رویدادهای تاریخی چیست؟ این دانایی نیز برای مداخله و مدیریت امر شهر ضروری است. از چنین منظری، شهر پدیده ای آمیخته با انسان و جامعه انسانی است که نقش آفرینی بارزی در تربیت و ساخت شخصیت بشر دارد. لذا معیارهای وابسته به دو عنصر کالبد و انسان در مداخلات شهری، مهم ترین جایگاه برای تعیین حدود اهمیت هر یک و تعیین نقش آنها در سناریوی شهر را برعهده دارد. مظهر شهر برای انسان، منظر آن است. شهر -سوای آنچه در واقع هست- در ذهن انسان بازنمایی و خوانده می شود و آنچه می خواند، منظر شهر نام دارد. منظر شهر، حقیقت یکپارچه شهر، مرکب از کالبد و انسان های درون آن در نظر شهروندان است. چنین پدیده ای موضوع مطالعات شهری است. از جمله سؤالاتی که در اقدامات مختلف مدیریت کالبد شهری پیش می آید، حد ظهور فردیت شهروندان در کالبد شهر است. دنیای مدرن با کاستن حداکثری از این اثر فاعلی، شهر را بستر حقوقی جامعه ای تعریف کرد که فردیت ها در آن امکان بروز چندانی ندارند. در تفسیر بلوک شرق از مدرنیسم، که شهرهای کمونیستی را پدید آورد، فردیت به کلی، حتی در مقیاس واحد مسکونی نیز نادیده گرفته شد. تفسیر غربی مدرنیسم نیز در لوای جهانی شدن، سبک واحد و اصالت کارکرد به مبارزه بی امان با فردیت پرداخت و جز فردیت های سرمایه سالار، آحاد اجتماع فرصت بروز فردی در منظر شهر را به دست نیاوردند. در مقابل، منظر شهرهای دنیای اسلام، علی رغم وحدت سیمای کالبدی، جایگاه بروز فردیت های شهروندی و در مقیاس های بالاتر، تنوع محله ای، قومی و صنفی بود که تشخص و هویت خاص به شهرها می بخشید. چنین شهرهایی، مبین مشارکت گسترده ساکنان در تولید و اداره شهر به شمار می آیند. دیوار خانه، سردر، پیاده روی مجاور بنا و کاشت درختان جلوی خانه از جمله مظاهر نقش آفرینی فردی شهروندان برای تولید کلیت شهر بود. این روند نانوشته تا کنون نیز در شهرهای ایران جاری است و تنها در مواردی که شهرداری ها، بدون پرسش از ضرورت و درستی عمل، با تفسیر حداکثری اختیارات خود به احداث پیاده روهای سرتاسری، کاشت درختان همگون در طول خیابان و اخیرا صدور مجوز نما برای دیوار و سردر می پردازند، مخدوش می شود. به نظر می رسد سنت اقتدار گرایی و تمرکز مدیریت شهری و حذف مشارکت ها به قدری قدرتمند است که در زمانه رواج گفتمان مشارکت هم، به کار خود ادامه می دهد. آذین کردن عرصه جلوخان منازل شخصی در مراسم ویژه، از جلوه های رویداد محور مشارکت اجتماعی در تولید منظر شهر است. چراغانی موسم جشن ها و نصب علائم ایام عزا و بزرگداشت حماسه ها مظاهر حضور فردیت در منظر روایی شهر است. از مهم ترین نمونه های منظر روایی، طراحی و نصب تابلوهای یادبود شهروندان شهر در بدنه خانه آنهاست. این اقدام، اگر با رویکرد مشارکت جویانه و با بیان اختصاصی خانواده شهید همراه شود، ارزش های معنایی عمیقی در منظر شهر ایجاد می کند. آمیخته شدن این رویه با بزرگداشت یادبودهای دینی و آئین های مذهبی از جمله عاشورا، بر اهمیت کانونی محل می افزاید و تدریجاً محله های شهر دارای نقاط عطفی می شوند که به واسطه منظر مردمی آنها در ذهن ساکنان شناخته می شود. این رویکرد به سامان دهی منظر شهر، بی آنکه بر مدار ویژگی های کالبدی و تضادهای متعارف تولید کننده نشانه های شهری باشد، با نرمی، لطافت و معنای عمیقی منظر شهر را واجد هویت، زیبا و خوانا می کند. «غزال نفیسی» این رابطه را در عکس خود از خانه شهیدان محمد و علی همایون پور در خیابان حبیب الله تهران ثبت کرده است.
۲.

نقش طبیعت به عنوان زیرساخت مناظر مردمی در جهت توسعه پایدار شهر کرمان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: پایداری زیرساخت طبیعی منظر طبیعی منظر مردمی کرمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۳۱
توسعه پایدار یکی از اصلی ترین چالش های بشر در سال های اخیر است. علم پایداری به عنوان نگرشی در جهت اصلاح رابطه تعاملی انسان و طبیعت مطرح شده است. این رویکرد، سه مؤلفه شامل اجتماع، محیط زیست و اقتصاد برای پایداری شهرها ارائه کرده است. در یکی از آخرین مدل های ارائه شده، محیط زیست به عنوان زیرساختی برای دو عامل دیگر دیده شده است. به نظر می رسد این الگو را می توان در شهرهایی بازیابی کرد که توانسته اند در طول سالیان پایدار باشند. شهر کرمان مصداق مناسبی از الگوی پایداری است که در آن شهر (عامل اجتماع و اقتصاد)، براساس زیرساخت های طبیعی (محیط زیست) ایجاد شده است. اصلی ترین زیرساخت های طبیعی کرمان را می توان کویر، آب و کوه برشمرد. مناظر مردمی کرمان که حاصل باورها و تعاملات اجتماع و محیط هستند، تحت تأثیر این سه عنصر طبیعی قرار دارند، به طوری که حداقل یکی از این سه بر آنها اثرگذار است. این پژوهش در پی بازشناسی زیرساخت های طبیعی شهر کرمان و پاسخگویی به «چگونگی ارتباط آن با منظر مردمی شهر» است. در این پژوهش با بررسی داده های کیفی نمونه موردی –شهر کرمان- و نتیجه گیری از آن، محتوای به دست آمده تحلیل می شود. این نوشتار ابتدا به معرفی الگوهای توسعه پایدار و زیرساخت های طبیعی می پردازد، سپس با تعریف منظر طبیعی و منظر مردمی به نقش زیرساختی منظر طبیعی برای منظر مردمی شهر اشاره می کند. در پایان با طبقه بندی زیرساخت های طبیعی، دسته بندی ای از مناظر مردمی شهر کرمان براساس ارتباط آن با زیرساخت های طبیعی ارائه می شود.
۳.

دوراهی حفاظت یا تغییر؟ در جستجوی راهکاری برای مانایی منظر مردمی در بافت تاریخی شهرهای سمنان و دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظر مردمی بافت تاریخی هویت مدیریت شهری سمنان دامغان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۹ تعداد دانلود : ۱۳۷
منظر مردمی در اثر زیست جمعی و تعامل مشترک مردم با یکدیگر و محیط ایجاد می شود. بافت تاریخی شهرها، راویان هویت و تداعی گر گذشته شهر هستند و حفظ منظر مردمی آنها اهمیت دوچندان دارد. اتخاذ رویکرد مناسب در رابطه با منظر مردمی بافت تاریخی شهرها، مشروط به برقراری تعادل میان حفظ آثار ارزشمند گذشته در محیط و همگام بودن ابعاد مختلف کالبدی، معنایی و عملکردی آن با نیاز های شهروندان و جامعه شهری معاصر است. حفظ منظر مردمی بافت تاریخی شهرهایی نظیر سمنان و دامغان با چالش هایی مواجه است؛ مدیریت شهری در مواردی به سوی رویکردی حفاظتی و نمایشی با اولویت بخشی به کالبد محیط حرکت کرده و در مواردی دیگر برای تخصیص فضا به جامعه معاصر، به تجهیز کالبدی و عملکردی بدون شناخت کافی نسبت به معنای فضا، زمینه و نیازهای مخاطبین مبادرت می ورزد. هدف از این نوشتار بررسی ابعاد مختلف مفهوم منظر مردمی و چگونگی تحول مناظر مردمی مربوط به گذشته در بافت تاریخی شهرهای سمنان و دامغان به گونه ای است که با درنظرگیری تأثیر عوامل مختلف، امکان اتخاذ رویکردی مناسب برای تداوم منظر مردمی گذشته در متن زندگی امروز شهرها فراهم شود. منظر مردمی پدیده کلی و هم افزا از عملکرد، کالبد و معنا مطرح است که توجه به نقش کلیدی مردم برای استمرار آن در طول زمان ضرورت دارد. رویکرد یک جانبه و متمرکز بر بهسازی محیط و بدون ملاحظه ابعاد اجتماعی و فرهنگی، عدم ثبات ترکیب اجتماعی، کاهش تعهد و مشارکت مردمی و افول منظر مردمی را به همراه دارد. لزوم توجه به پیش شرط های اساسی چون اعتبار بخشی به قابلیت ها، معنای ذاتی و جوهره اختصاصی هر فضا، نیازهای جامعه معاصر، عوامل پشتیبانی کننده حضور افراد و نقش کلیدی مردم، تحقق منظر مردمی را به عنوان محصول تجربه پویای محیط توسط جامعه و دارایی جمعی با مالکیت گسترده ممکن می سازد که اشکالی از حفاظت فعال و مدیریت جمعی از طریق بازسازی رابطه با مکان ها، تأثیر مثبتی بر تداوم آن می گذارد. طرح ریزی فرایندی کل نگر، یکپارچه و چندوجهی برای افزایش دلبستگی شهروندان به مکان و رعایت تعادل در محافظت و مداخله در منظر نیز، به تداوم مناظر مردمی و به روزرسانی مداوم ارتباط و تفسیر کاربران از منظر کمک خواهد کرد.