فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۹۲۱ تا ۳٬۹۴۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
منظر دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۹
6 - 19
حوزههای تخصصی:
باغسازی ایرانی، می تواند به مثابه نمود هنری تلقی شود. باغسازی هنری است که در فرهنگ و تاریخ ایران زمین اهمیت فوق العاده ای داشته است. این هنر پیش از ورود اسلام به ایران شکل گرفته و پس ورود اسلام، نه تنها متوقف نشده است بلکه مسیر رشد و تعالی خود را در طول زمان طی کرده و به بلوغ رسیده است. باغسازی ایرانی در سایر هنرهای این سرزمین به گونه های مختلفی بروز پیدا کرده است. در این پژوهش تلاش شده است تا با بررسی بروز باغسازی ایرانی در مینیاتور ایرانی، خوانش هنرمند نگارگر از باغ ایرانی به دست آید. برای نیل به این مهم، مینیاتورهای شاهنامه بایسنقری به عنوان مورد مطالعه، انتخاب شده اند. دلیل این انتخاب ارتباط تنگاتنگ این مینیاتورها با شاهنامه فردوسی، تصویرگری آن ها در یک بازه زمانی مشخص و محدود، وحدت رویه ترسیم آن ها و در دسترس بودن این مجموعه بوده است. پس از مطالعه و بررسی مینیاتورهای این مجموعه نتایج جالب توجهی به دست آمد که نمایانگر خوانش هنرمند نگارگر ایرانی از باغ ایرانی است. او برداشت خاص خود را از باغ را داشته است. توجه هنرمند نگارگر به جزئیات و اتمسفر کلی باغ از خصوصیات این خوانش است. در واقع می توان این گونه گفت که باغ ایرانی، گزینش عناصر طبیعت بوده است و مینیاتور، گزینش عناصر باغ است.
مطالعه تطبیقی ایکات ایران (یزد) و ازبکستان از منظر رنگ و نقش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۵
29 - 44
حوزههای تخصصی:
ایکات یکی از منحصربه فردترین پارچه ها در جهان است که روش بافت و نقش اندازی روی آن با دیگر پارچه ها متفاوت است. دستبافته های ایکات منسوجات طرح داری هستند که با گره زدن و مقاوم ساختن در برابر رنگ کردن تار و یا رنگ کردن تار قبل از بافتن تولید می شوند، تکنیکی که در بسیاری از نقاط جهان شناخته شده است. این بافته در کشورمان با نام «دارایی» شناخته می شود. هدف اصلی در این پژوهش، شناسایی تفاوت ها و شباهت های میان پارچه های دستباف ایکات یزد و ازبکستان است که زمانی در یک جغرافیای فرهنگی وجود داشتند. پژوهش حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که میان نقوش و رنگ ایکات های ایران و ازبکستان چه شباهت ها و چه تفاوت هایی وجود دارد؟ این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی با رویکرد تطبیقی و با بهره گیری ازمنابع کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ایکات ازبکستان از منظر رنگ و نقش تنوع گسترده تری دارد و رنگ های به کاررفته در ایکات ازبکستان درخشان تر هستند اما ایکات یزد از تنوع رنگ و نقش کمتری برخوردار است و بیشتر از نقوش هندسی در آن استفاده شده است. زمینه پارچه های ازبکستان از نقوش پرشده است اما زمینه پارچه های یزد خلوت بوده و فضاهای خالی در آنها دیده می شود.
Considerations on Two Noble Qurans Transcribed in Shiraz During the Safavid Era
منبع:
مطالعات نظری هنر دوره ۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
33 - 67
حوزههای تخصصی:
There were some Qurans related to Safavid era in Darussaade in Istanbul, which was an Ottoman royal headquarters, and were collected from mosques and tombs in museums and libraries from the beginning of the 19<sup>th</sup> century A.D. These artworks, which are remarkable examples in Islamic bibliopegy art because of their magnificent illuminations and precious covering, also show an especial and important era because of their scripts and transcribing. These works, regardless of their transcribing style, are important examples of artistic masterpieces because of their illuminations and coverings that show the perfection of Islamic bibliopegy art in the 16<sup>th</sup> century.
We know that Esfahan, Tabriz, Shiraz and Qazvin were prominent in Safavid bibliopegy. Among these cities, Shiraz was the most important one in the 16<sup>th</sup> century A.D. I want to introduce two Qurans which were brought to Istanbul as an order or a gift. These two holy Qurans from Safavid era have fine scripts, illuminations, covers and they are kept in Museum of Turkish and Islamic Arts in Istanbul. Ghataee and lac techniques have been performed proficiently on one of the covers. Mohamad al-Kateb and Ibn Qasem Daee Abdol Vahab al-Shirazi are the calligraphers. Both of the Qurans are transcribed in Yaghout al-Mostasami’s style which is still common in Iran. Ottoman History recorded in these Qurans are interesting, too. There is a note in one of the Qurans which is an endowment by Mehr Mah Soltan, Soltan Suleyman Qanouni’s daughter, to be kept and read in her mother’s tomb, Khoram Soltan. Another Quran was also dedicated to be kept in Aziz Mahmoud Khodaee’s mosque in Uskudar (Istanbul), according to its note, by a person named Fazlolah Ibn Mahmoud. There are horoscopes and prayers for finishing the Quran at the end of both Qurans which were common inn Safavid era.
تحلیل مقایسه ای شاخص های حکمروایی خوب شهری
حوزههای تخصصی:
محقق در این مقاله در صدد تحلیل مقابسه ای بین وضعیت مطلوب و موجود شاخص های حکمروایی شهری می باشد. بر این اساس نظریات ارائه شده نظریه پردازان بکار برده شد. از دل جامعه آماری تحقیق 823453 آمار ، منطقه 5 شهرداری تهران ، حجم نمونه 380 نفری انتخاب شده و جهت تکمیل پرسشنامه در نظر گرفته شده اند. بدین ترتیب روش تحقیق پیمایشی و شیوه نمونه گیری هم خوشه ای و تصادفی سیتماتیک بوده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است. با عنایت به اینکه حکمروایی خوب شهری شاخصه هایی دارد، لذا محقق در صدد می باشد تا این شاخص ها را در قالب وضعیت مطلوب و موجود حکمروایی شهری در شهرداری منطقه 5 تهران تبیین نماید. مهمترین نتایج حاصل از آزمون T نشان داد که بین وضعیت مطلوب و موجود همه شاخصهای حکمروایی شهری تفاوت های معنی داری وجود دارد. بدین ترتیب شکل مطلوبی بابت حکمروایی خوب شهری بدست نیامده است. برخی دیگر از نتایج تحقیق که با استفاده از آزمون فریدمن انجام گرفت، نشان میدهد بیشترین رتبه را در بین دو وضعیت مذکور شاخص کارایی دارد و کمترین رتبه نیز هم به ترتیب در وضعیت مطلوب و موجود مسؤلیت پذیری داراست.
اکفراسیس در نقاشی محمودخان صبا(ملک الشعراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کفراسیس، گزارش ِکلامی یک تصویر است. متون اکفراستیک در تحولات هنر نقش ارزنده ای داشته اند. در خلالِ اکفراسیس می توان از زاویه ای تازه به آثار تجسمی نگریست و به حقیقت اثر هنری نائل آمد. علاوه بر این، در صورت از میان رفتن اثر هنری، به کمک یک متن اکفراستیک می توان آن اثر را به یادآورد و مورد بازآفرینی قرارداد. محمودخان صبا (ملک الشعراء) یکی از هنرمندان دوره قاجار است که در هر دو حوزه شعر و نقاشی آثاری خلق نموده است. او را از مهم ترین نقاشان دوره ی قاجار برشمرده اند. وی علاوه بر نقاشی، در شعر نیز از سرآمدان روزگار خود بوده است. مضامین مشترک در شعر و نقاشی محمودخان صبا یکی از جلوه های اکفراسیس است که این مقاله در پی بررسی آن است و در نهایت به پرسش چگونگی بروز اکفراسیس واقعی یا ذهنی بودن آن در آثار این هنرمند پاسخ می دهد. رویکرد این پژوهش کیفی است و روش ارائه آن تحلیلی و توصیفی است. روش جمع آوری اطلاعات این پژوهش با استفاده از مطالعه منابع کتابخانه ای و نیز بر آمده از پایگاه های اطلاعات علمی و عمومی است. به موجب یافته های این مقاله آنچه در شعر محمودخان صبا (ملک الشعراء) حائز اهمیت است، کاربستِ اکفراسیس است که می تواند یاری رسان ِ ما در فهم و شناخت نقاشی های این هنرمند قاجار باشد. این اکفراسیس، به دو صورت اکفراسیس ذهنی و اکفراسیس واقعی در شعر او دیده می شود. آن جا که شعر او با نقاشی او همگام می شود اکفراسیس واقعی اتفاق می افتد و آن جا که به صورت یک گزارش کلامی در خدمت توصیف یک بنای معمارانه ( نظیر باغ و عمارت سلطنت آباد) به کار می رود اکفراسیس ذهنی رخ داده است.
بررسی اندیشه انتقادی در نقاشی نوگرای ایران با تکیه بر عناصر اصلی زبان تصویر (مطالعه موردی: جواد حمیدی، جلیل ضیاءپور، مارکو گریگوریان)
حوزههای تخصصی:
تغییر در لایه های زیرین جامعه به واسطه انباشتِ نگاه سنت، کاری سخت و دشوار به نظر می رسد. از آنجا که هنر هم یکی از لایه های مهم جامعه به حساب می آید، تغییر نظام ارزشیِ آن -با وجود سابقه ای طولانی- دشواری فرایند تغییر را چندبرابر ساخته است. یکی از پدیده های مهم که همواره در مقابل سازوکار سنت قد علم کرده، مدرنتیه است. مدرنیته به دلیل ماهیت پدیداری همواره با ارائه اندیشه ای انتقادی سعی در راندن هر گونه نگاه سنتی دارد. این امر تنها به حوزه اجتماعی محدود نمی شود بلکه در ساحت هنر نیز قابل روئیت است. بازده زمانی چنین امری در ایران را می توان از دوره ناصرالدین شاه در نظر گرفت و اوج آن را عصر پهلوی اول دانست. با ناآرامی های سیاسی و پایان یافتن حکومت رضاشاه و حضور متفقین در ایران، گویی آخرین میخ ها بر تابوت سنت تصویری کوبیده شد. تأسیس دانشکده هنرهای زیبا به عنوان نهادی نو در حوزه هنر، عصیانی در برابر نهادهای آموزشی هنر تلقی می شود. هنرمندان و فارغ التحصیلان این دانشگاه به موجب رویارویی با دغدغه های نوین و تازه در اروپا، محتوایی نو به جامعه هنری ایران افزودند. از مهم ترین هنرمندان در این دوره جواد حمیدی، جلیل ضیاءپور و مارکو گریگوریان هستند. هدف این پژوهش بررسی اندیشه انتقادی هنرمندان نوجو در برابر اندیشه سنتیِ حاکم است. تقابلی که با تلاش هنرمندان نام برده در این عرصه اتفاق افتاده است، به عنوان مبانی مجادله با سنت تصویری شناخته می شود. مباحثی نظیر فرم و محتوا، ابزارگرایی با محتوای ایرانی، تئوریزه سازی و انتشار بیانه جهت مقابله با سنت از جمله نکات مهم در رسمیت یافتن هنر نوگرا است. لذا سؤال این پژوهش منوط بر چگونگی روش انتقاد هنرمندان نوگرا در مقابل سنت تصویری ایران است. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است.
بررسی چگونگی تأثیر معماری بر کاهش اثرات عفونت بیمارستانی از طریق شناسایی عوامل مؤثر در تهویه بهینه مراکز درمانی
منبع:
رف سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۴
99 - 117
حوزههای تخصصی:
از آنجا که هوای داخل بیمارستان می تواند تأثیر چشمگیری بر سلامت و بهبودی بیماران داشته باشد، تهویه مطبوع و کنترل عفونت های بیمارستانی نیازمند درک عمیقی از اصول تهویه داخلی و تعاملات میکروبیولوژیکی دارد این مطالعه با روش کیفی و باتوجه به رویکردهای تحلیلی و توصیفی و باهدف شناسایی عوامل مؤثر بر کیفیت هوای داخلی بیمارستان، ارزیابی تأثیر این راهکارها بر کاهش شیوع عفونت های بیمارستانی و بهبود کیفیت محیط های درمانی و بررسی نقاط قوت و ضعف فعلی در سیستم تهویه بیمارستانی از نظر کنترل عفونت به ارزیابی تأثیر جریان هوا و سیستم های تهویه مطبوع بر کنترل و مدیریت این باکتری ها در محیط های درمانی با استفاده از روش هایی چون مصاحبه با متخصصان، و تحلیل اطلاعات می پردازد. در این مقاله به طراحان و معماران توصیه می شود که تهویه مطبوع را نه به عنوان یک راهکار تکمیلی بلکه به عنوان جزئی اساسی از فرایند طراحی در نظر گیرند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همکاری میان متخصصین معماری، مهندسی، و پزشکی می تواند به ابداع راهکارهایی هوشمندانه و مؤثر در مبارزه با بیماری های ناشی از عفونت ها و بهبود سطح سلامت جامعه منجر شود. نوآوری این تحقیق احتمالاً شامل ارتباط بین دو حوزه مختلف، یعنی معماری و بهداشت عمومی، می باشد. این نوآوری می تواند موجب تدوین یک چشم انداز تازه برای طراحی بیمارستان های آینده شود که همچنین به افزایش ایمنی بیمارستان ها و کاهش عفونت ها کمک خواهد کرد. این تحقیق به ارتباط بین دو حوزه مختلف، یعنی معماری و بهداشت عمومی، اشاره دارد و احتمالاً می تواند به ارتقاء فرآیند طراحی بیمارستان ها و بهبود سلامت جامعه کمک کند. این نوع همکاری و هماهنگی بین اختصاص دهندگان مختلف، نه تنها به ارتقاء کیفیت محیط های درمانی و کاهش شیوع عفونت ها کمک می کند، بلکه همچنین به بهبود عملکرد و ایمنی بیمارستان ها و در نهایت به حفظ سلامت جامعه کمک می کند. با توجه به این موارد، تحلیل و بررسی موارد مرتبط با تأثیرات تهویه داخلی بیمارستان ها و ارتقاء هماهنگی بین حوزه های معماری و بهداشت می تواند یکی از راهکارهای اصلی برای بهبود و توسعه خدمات بهداشتی و درمانی باشد.
اسطوره شناسی تمثیلی انسانهای چند عضوی نقش شده در عجایب المخلوقات و غرائب الموجودات (نسخه عربی مصور کتابخانه بوردو فرانسه)
منبع:
فردوس هنر سال ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۰
78 - 91
حوزههای تخصصی:
چکیدهبیان مساله: کتاب عجایب المخلوقات قزوینی یکی از مهمترین کتابهای عجایب نگاری دوره اسلامی است که محققین را به تکاپو انداخته که ریشه و دلیل نگاره های این کتاب چه مواردی است. این تحقیق تلاش می کند تا به کمک روش اسطوره شناسی تمثیلی کروزر و انجام مراحل پنج گانه این روش به بررسی شکل گیری موجوداتی عجیب الخلقه اساطیری تحت عنوان "چند عضوی ها" بپردازد. چنین موجوداتی که شامل موارد گوناگون از آفریده هایی با اعضای تکثیر شده بدن می باشند که دارای ریشه های اسطوره شناسی بوده و مطالعه آنها جز در چنین بستری امکان پذیر نمی باشد. انسان بدوی که در مسیر رشد فکری و اندیشه به جایگاه نمادین عضو بدن در فرهنگ اساطیری آگاهی یافته است موجوداتی را خلق می کند که در تعداد اعضاء بدن دچار تکرار و تکثر شده اند و توانایی های خارق العاده ای را شامل می گردند. این مخلوقات شامل موارد متعددی همچون چند چشم، چند دست، چند بدنه و می شوند که هر کدام از آنها قدرت های خاصی را به صاحبانشان اعطا کرده و به واسطه داشتن چنین قدرت های بیکرانی منجر به فراهم شدن زمینه ای برای نیل به آرامش انسان همیشه در خطر بدوی به لحاظ روانی می شوندهدف: بررسی اسطوره شناسی انسان های چندعضوی در کتاب عجایب المخلوقات قزوینی نسخه موجود در کتابخانه بوردو فرانسه به روش پنج گانه فردریش کروزر است.سوال: موجودات چند عضوی و متکثرالاعضاء نقش شده در کتاب عجایب المخلوقات قزوینی ریشه در چه اسطوره هایی دارند؟روش: این پژوهش از نوع بنیادی است و به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است.نتیجه گیری: ریشه یابی دقیق مکانی و زمانی آفرینش موجودات چند عضوی به علت مشترکات جوامع کهن در بسیاری از رسوم و نقوش غیرممکن می نماید که به علت تاثیر و تاثراتی که کشورهای مختلف با ایران داشته اند بی شک منجر به تاثیرات زیادی بر هنر در زمینه خلق چنین نمونه های اسطوره ای شده است.
ارجاعات صورت گرایانه به پیشینه معماری ایران به منظور هویت بخشی به مسکن معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۶
53 - 74
حوزههای تخصصی:
معماری مسکن معاصر در ایران با پدید آمدن برونگرایی و الگوهای جدید ساختمانی، آنچنان که در گذشته بازتاب دهنده هویت و فرهنگ جامعه بود تحقق نیافت و به تدریج دچار بحران هویت شد. بنابراین جریانات هویت گرایی متعددی شکل گرفت و معماران با رویکردهای گوناگون به پیشینه معماری ایران رجوع و سعی کردند به معماری مسکن معاصر هویت ببخشند. بخشی از این ارجاعات با رویکردهای صورت گرایانه همراه بوده است. در این تحقیق جهت تبیین انواع رویکردهای صورت گرا و بررسی نمود کالبدی آن ها در مسکن، تعدادی از آثار مسکونی معاصری که با دغدغه هویتمندی طراحی و اجرا گردیده اند گزینش شدند. آثار برگزیده به کمک ابزار مشاهده، جستجو در اسناد و مدارک و بهره مندی از نظریات معماران و منتقدان، از منظر صورت گرایانه مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گرفتند تا بدین طریق ارجاعات صورت گرایانه به پیشینه معماری ایرانی در آثار استخراج و تفکیک شوند. انواع رویکردهای صورت گرا در چند گروه شامل بهره گیری از «الگوهای فضایی»، «ایده های سازمان دهنده فضا»، «عناصر و اجزای کالبدی»، «مصالح رایج»، «نظم و اشکال هندسی رایج» و «رنگ های مرسوم» در معماری ایرانی تقسیم شدند. تبیین این زیرمجموعه ها، دو رویکرد «ذهنیت گرا» و «عینیت گرا» را در ارجاعات صورت گرایانه معین کرد و میزان توانایی هر کدام را در هویت بخشی به مسکن معاصر آشکار ساخت و مشخص نمود که هویت بخشی به معماری مسکن معاصر چنانچه با وام گیری از وجوه صورت گرایانه معماری تاریخی ایران همراه باشد، نیازمند برقراری تعاملی اندیشمندانه میان عینیت گرایی و ذهنیت گرایی در رویکرد صورت گرا است.
بازگشایی مفهوم جن در قرآن و تطبیق آن با نگاره مولانا و دیوآب در نسخه ثواقب المناقب بر اساس نقد اسطوره ای نورتروپ فرای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۱
67 - 77
حوزههای تخصصی:
اسطوره شناسی یکی از راه های اسطوره شناسان برای ارتباط میان دو جهان متنی وغیرمتنی و همچنین تحلیل جهان نشانه ای بوده است.براساس نظریه نقداسطوره ای نورتروپ فرای،کتاب مقدس رمزکل است ورمزگشایی آن رمزگشایی از کل رمزهای هستی، تلقی می گردد.بنابراین قرآن نیز برای مسلمانان رمزکل است و برای رمزگشایی از مفاهیم روایت های عرفانی و دینی شخصیت های اسطوره ای در جهان اسلام و بازتاب آنها در نگاره ها می بایست از قرآن و تفاسیرآن بهره برد.باتوجه به تعاریف فرای از اسطوره، مولانا نیز اسطوره ای در جهان عرفانی اسلام است که برای بازگشایی از مفاهیم کرامات او می توان از داستان های قرآن بهره برد. هدف این مقاله اثبات این فرضیه است که موجودی که در داستان مولانا آمده و درنگاره ها نیز تصویر شده،نه دیو آب و نه خداوندگار آب بلکه از تبار جنیان است و این فرضیه با توجه به آیات قرآنی به اثبات می رسد. این مقاله ویژگی جنیان را در قرآن و تفاسیر بررسی کرده و مصداق تصویری آن را در نگاره ی مولانا و دیو آب در دو نسخه ی مصور ثواقب المناقب تحلیل کرده است.در همین راستا سؤالات این پژوهش چنین است: 1. تا چه اندازه از ویژگی های داستان اسطوره ای از دیدگاه نقد اسطوره ای فرای، در حکایات مولانا ودیو آب در نسخه ی ثواقب المناقب، قابل تطبیق است؟ 2. ویژگی های ذکرشده در رمزکل قرآن در باب جنیان تا چه میزان در نگاره های مولانا و دیوآب مصداق صوری پیدا کرده است؟روش تحقیق در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی است واطلاعات به روش کتابخانه ای جمع آوری شده و تصویر نسخه مصور توپ قاپی استانبول،توسط نگارنده از موزه مذکور خریداری شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد با توجه به آنچه که در آیات و تفاسیر قرآن در رابطه با ویژگی های جن و چگونگی ارتباط آنها با اولیای مقرب خداوندذکرشده،تصویری که در نگاره ها آمده، نه دیو آب بلکه یک جن است.همچنین ویژگی های رفتاری و ظاهری آن نیز این موضوع را تایید می کند بطوریکه این جن، مسخر مولانا شده،اسلام آورده و توبه کرده است.
تحلیل قالیچه مشاهیر محفوظ در کاخ نیاوران با تأکید بر جایگاه حضرت محمد(ص)و حضرت عیسی(ع) بر اساس آراء جانت ولف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال دهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۷
51 - 60
حوزههای تخصصی:
بازتولید وسیع قالی هایی به نام مشاهیر با تصاویری ازکاشفان، پیامبران و شاهان در دوره قاجار به عنوان بخش مهمی از تاریخ هنر ایران حائز اهمیت است. درهر بازتولیدی از این قالی ها، نسبت به نمونه اولیه، تغییراتی در پیکره های ردیف نخست رخ داده است. بر اساس قالیچه محفوظ در کاخ نیاوران به عنوان نمونه مورد مطالعه تغییرات، علاوه بر اضافه شدن پادشاهان ایرانی در اطراف زمینه اصلی، شامل اضافه شدن تصویر حضرت عیسی(ع) و حذف تصویر حضرت محمد(ص) در ردیف نخست است. لذا این پژوهش به دنبال پاسخ به چرایی این امر و چرایی جانشینی تصویر حضرت عیسی(ع) به جای پیامبردر قالیچه مشاهیر مذکور است. بنابراین با توجه به هدف پژوهش که تبیین این جانشینی است به روش توصیفی تحلیلی و با تأکید بر آراء جانت ولف اطلاعات پژوهش تحلیل می شود. در جمع آوری اطلاعات به روش میدانی و اسنادی، یافته های پژوهش نشان داد که قالی مشاهیرکاخ نیاوران، در درون گفتمان های باستان گرایی، هویت ایرانی و جریان های روشنفکرانه عصر قاجار، علی رغم وجود و امتداد پیکره های اسلامی، با حذف تصویر پیامبر و جانشینی تصویر مسیح، به شکل ضمنی اندیشه برتری مسیحیت را تقویت کرده است. این خود می تواند بیانگر آن باشد که نفوذ نهادهای متولی تولید هنر در هر عصری فرم بصری را بر محور ایدئولوژی مورد نظر دستخوش تغییر و مداخله می کند و بر لایه های پنهان معنایی و عمیق تر تأکید می کند.
نقش هنرمندان در زمان بحران تاریخی
منبع:
مطالعات هنرهای زیبا دوره ۳ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۸
91 - 95
حوزههای تخصصی:
نقش فرهنگِ مذاهب اسلامی در اِنسجام اجتماعی محلات تاریخی با مطالعه موردی محله سرتپوله سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه شهری و منطقه ای سال هفتم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۱
161 - 191
حوزههای تخصصی:
فرهنگ اسلامی، ازجمله مسائل اساسی انسان است که انتظار می رود جامعیت قرآن کریم و روایات صحیحه، پاسخ مناسبی به آن داشته باشد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی جنبه های تأثیرات فرهنگ اسلامی در روابط اجتماعی ساکنین محله سرتپوله و بررسی تأثیر عناصر کالبدی با عملکردهای مختلف به ویژه ابنیه مذهبی در نوع معاشرت ساکنین می باشد. نظر به کاسته شدن از اهمیت اجتماعی محلات درگذر زمان، هدف پژوهش دستیابی به الگویی جهت ارتقای کیفیات اجتماعی محلات با عناصر انسجام بخش می باشد. لذا از روش تحلیل مضمون مبنای مبانی نظری در حوزه انسجام اجتماعی منطبق بر قرآن کریم، سنت پیامبر (ص) و نهج البلاغه، سه مؤلفه حسن معاشرت عام یا انسجام اجتماعی شامل فضیلت، کرامت و مشارکت به دست آمد. ضمن تهیه پرسشنامه منطبق بر مصادیقِ مؤلفه های فوق، منطبق بر فرمول کوکران تعداد 100 نفر از ساکنین و کسبه محله به عنوان نمونه انتخاب و نتایج حاصله نشان داد که مؤلفه های کرامت دارای امتیاز 3.44، فضیلت 3.36 و مشارکت 0.66 می باشند. بر اساس استاندارد تحلیل پرسشنامه طیف پنجگانه لیکرت، مؤلفه های فضیلت و کرامت در بازه 2 الی 3.5 یعنی بی اثر و مؤلفه مشارکت در محدوده مخالف بوده و نشانگر این است که ازنظر روابط اجتماعی و حسن مشارکت روابط ضعیف مابین همسایگان برقراراست. نهایتاً انسجام اجتماعی در وضعیت نسبتاً مناسبی بوده و پیشنهاد هایی ارائه می گردد.
ایموجی سازی شهر، نقدی بر ظهور نشانه های زبانی نامأنوس در منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری فرهنگ دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۱
58 - 63
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان محصول تاریخی هر جغرافیای فرهنگی، بخش جدایی ناپذیر هر منظر سرزمینی است. علائم زبانی به عنوان یکی از مهم ترین نمودهای منظر شهر، به مخاطبان توانایی می دهد که با خوانش مستقیم مفاهیم، به سهولت با شهر ارتباط گیرند. براین اساس نشانه های زبان فارسی یکی از عناصر هویتی منظر سرزمینی ایران محسوب می شود که افراد با خوانش آنها متوجه هویت مکانی شان می شوند. بااین حال در سال های اخیر موضع متناقض مسئولین شهری در گسترش زبان فارسی، موجب شده منظر شهری سرشار از نشانه های زبان های بیگانه شود. خاصه آنکه برخی از این نشانه های شهری که به صورت مجسمه های بزرگ مقیاس تهیه می شوند، در تأثیرگذارترین اندام های شهری مانند ورودی شهرها، فضاهای جمعی و... به نمایش درآمده اند. این مجسمه های شهری که عموماً با توجیه گسترش زیرساخت های توریستی توسعه گردشگری ارائه می شوند، به نظر می رسد بیش از آنکه وامدار حضور گردشگران غیرفارسی زبان باشد، ناشی از تعبیر زیبایی شناسانه ترویج شده توسط رسانه از مظاهر شهرهای غربی است. چنان که بیش از آنکه بر ترجمه علائم راهنمای فارسی تمرکز شود، هدف تکرار مقلدانه برندسازی های شهرهای اروپایی و آمریکایی است که در طی دهه ها توسط رسانه اشاعه شده یا تبلیغ نشانه های زبانی مانند ایموجی است که توسط رسانه های اجتماعی ترویج شده اند. به عبارتی سنت سده های پیشین معماری در ایران که با ارائه عناصر متنی در مقیاس شهر همراه بود که غالباً محتوای زبانی پیچیده تری بودند در زیبایی شناسی جدید جای خود را به عبارات زبانی پرتکرارتر در رسانه اما ساده تر در محتوا مانند صورتک های لبخند، قلب قرمز و... شده اند. ازآنجاکه این تحولات می تواند با قرارگیری در فضای عمومی شهر بر عمیق ترین خاطرات جمعی شهروندان اثر گذارد، این نوشتار بر آن است تا با موضعی نقادانه و رویکردی آسیب شناسانه به ریشه های شکل گیری و گسترش این نشانه ها بپردازد تا از طریق آن بتواند ابعاد گسترده تری از این پدیده را برای ارزیابی چنین اقداماتی به دست دهد؟
تأثیرپذیری در موسیقی عاشیقی ترکان قشقایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قشقایی ها مهاجرانی بوده اند که از مناطق مختلف به جنوب ایران آمده اند. در گذشته جامعه ی قشقایی جامعه ای طبقاتی بود و خاندان ایل خانی در رأس این نظام طبقاتی قرار داشت. موسیقی همواره در تمام طبقات اجتماعی ایل قشقایی حضور داشته است. کارگان عاشیق ها یکی از پنج کارگانِ فرهنگ موسیقایی قشقایی ست که تحولات بسیاری را تجربه کرده است؛ تغییراتی در سازبندی، تغییر فرم اجرا و تضعیف کارگان که در نهایت به از میان رفتن این سنت موسیقایی انجامید. عاشیق ها که در فرودست ترین طبقات اجتماعی ایل جای داشتند با حمایت ایل خانان به قوم قشقایی پیوستند و هنر خود را ارتقاء بخشیدند؛ در نهایت نیز با از میان رفتن نظام ایل خانی، سنت موسیقایی آنها نیز رو به انحطاط رفت. اغلب تأثیرپذیری ها و تغییرات حاصل از آن در موسیقی عاشیقیْ ریشه در نظام طبقاتی ایل دارند. تغییرات ایجادشده در این موسیقی نیز غالباً با حضور افرادی از طبقات بالای اجتماع همراه بوده که پذیرشِ مرجعیت این طبقات توسط مردمْ پذیرشِ تغییرات را نیز به همراه داشته است. این پژوهش که به معرفی موسیقی عاشیقی قشقایی و بررسی تأثیرپذیری در این کارگان می پردازد بر اساس کار میدانی در مناطق قشقایی نشین و گفت وگو با موسیقیدانان قشقایی به انجام رسیده و هدف از آن معرفی و بررسی تغییراتِ حاصل از برخوردهای فرهنگی، تغییر شرایط زندگی، شهری شدگی و تجددگرایی قشقایی ها در این موسیقی است.
تقابل زیبایی شناسی سوبژکتیو با مبانی نظری هنر پاپ از منظرلارنس الووی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
15 - 23
حوزههای تخصصی:
از مهمترین مبادی زیبایی شناسی سوبژکتیو کتاب نقد قوهی حکم کانت است. تأثیر این زیبایی شناسی علاوه بر مدرنیسم، در هنر نیمه ی دوم سده بیستم نیز قابل پیگیری است. به نظر میرسد بدون در نظر داشت زیبایی شناسی سوبژکتیو و تقابل آن با هنر نیمه دوم سده بیستم، بعید است بتوان به درکی جامع از ماهیت برخی جریانات هنری از جمله پاپ نائل آمد. این در حالی است که در تحلیل جریان پاپ کمتر این خصلت تقابلی و نتایج حاصل از آن مدنظر قرار میگیرد. پژوهش حاضر بر آن است تا با اتکا به آرا لارنس الووی در خصوص جریان پاپ و موضع آن در قبال زیبایی شناسی سوبژکتیو به درکی دقیق تر از ماهیت هنر پاپ دست یابد. الووی با در نظرگرفتن خصلتی ارتباطی-کارکردی برای هنر و به طور اخص هنر پاپ، نه فقط به زیبایی شناسی سوبژکتیو واکنش نشان میدهد بلکه در صدد ارائه تعریفی متفاوت از هنر، مبتنی بر نظام ارتباطات است. با اتکا به نظریه ی ارتباطی-کارکردی الووی و خصایص تقابلی آن، میتوان چنین نتیجه گرفت که جریان پاپ هویت خود را به طور صرف در تقابل با زیبایی شناسی سوبژکتیو تعریف میکند. از طرف دیگر این نظریه مطابق معمول موافقتی با ورود به موضوعات و تحلیل های کیفی در خصوص هنر ندارد.
مطالعه تفاوت های تکنیکی نگاره بر دارکردن ضحاک در آثار نقاشان عصر صفوی با مطالعه موردی بر اثر محمدقاسم و محمدیوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوره صفوی نقطه عطفی در تحولات سیاسی-اجتماعی ایران است و همانند سایر حوزه ها، هنر نگارگری نیز از تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و مذهبی این دوره تأثیر پذیرفته است. ازجمله این تأثیرها، می توان به خارج شدن هنر نگارگری از انحصار دربار اشاره نمود. در این دوره افراد عادی جامعه نیز به سفارش آثار نگارگری روی آورده و به طبقه جدید حامی هنر تبدیل شده اند. نتیجه دیگر این وضعیت، آزادی عمل هنرمندان، سبک و قلم، و تکنیک متفاوت هنرمندان با یکدیگر است. موضوعی که امروزه کارآمدی بسیاری در نسخه شناسی و تفکیک آثار بدون رقم هنرمندان از یکدیگر دارد. در این پژوهش به دو اثر با موضوعی واحد و تأکید بر قلم خاص هر هنرمند، از دو نگارگر دوره صفوی پرداخته شده است،"محمدقاسم" و"محمدیوسف". موضوع انتخاب شده، "بر دارکردن ضحاک" از دو شاهنامه وینزور و رشیدا است؛ که پس از روایت تصویر، با کنار هم قرارگرفتن این دو اثر و تطبیق آن ها بر اساس سبک کار هر هنرمند و مقایسه تکنیکِ پرداز و ساخت و ساز، سعی شده است قلم هر هنرمند شناسایی و سبک کار هریک توضیح داده شود. پرسش اصلی پژوهش، وجود تفاوت قلم و تکنیک ساخت و ساز محمدقاسم و محمدیوسف و دلایل آن، علی رغم هم دوره بودن در عصر صفوی است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و مطالعه اسناد کتابخانه ای و مشاهده و تحلیل آثار انجام شده است. در این مطالعه، جامعه آماری، شامل سه نگاره صحنه به دارآویختن ضحاک است که به روش کیفی و از طریق استدلال قیاسی و استقرایی مورد تحلیل و تطبیق قرارگرفته است. بر اساس یافته های این پژوهش، به دلیل وضعیت اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در زمان محمدقاسم و محمدیوسف، می توان به تفاوتی مشخص میان قلم و تکنیک های ساخت و ساز این دو هنرمند پی بُرد، موضوعی که دلیل عمده آن وجود طبقه جدید حامی هنرمندان در عصر صفوی است.
حُسن شناسی در تفکر روزبهان بَقلی شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم زیبایی از دیرباز تا دوران معاصر همواره در کانون توجه عارفان و اندیشمندان حوزه عرفان اسلامی جای داشته است. از این رو، مسائلی فراوان نیز در خصوص زیبایی و چیستی و چگونگی آن مطرح شده و دیدگاه های گوناگونی درباره ابعاد مختلف زیبایی، ازجمله وجوه معرفت شناختی و ارزش شناختی آن شکل گرفته است. روزبهان بَقلی شیرازی ازجمله عارفانی است که در آثارش، به صورت مستقیم و غیرمستقیم به این موضوع اشاره کرده است. اما تاکنون مفهوم زیبایی در اندیشه وی با توجه به ساختار تفکر عرفانی اش به طورجدی مورد بررسی و تحلیل قرار نگرفته است. بر این اساس، هدف از این پژوهش این است که به شیوه توصیفی تحلیلی با بررسی ابعاد معرفتی مشرب عرفانی روزبهان و تحلیل توصیفاتی از زیبایی که او از کشف و شهودات خود به دست آورده، کیفیت و ویژگی های مشخصه تلقّی عرفانی روزبهان از مقوله زیبایی سنجیده شود. از مهم ترین نتایج این پژوهش، تبیین روایت گسترده تر روزبهان، نسبت به دیگر عرفا، از مفهوم و مصادیق زیبایی است. یافته های این پژوهش حاکی از توجه ویژه روزبهان به جایگاه مفهوم زیبایی در حیطه های گونا گونی همچون تفسیر آیات قرآنی، کشف و شهودات و تجارب عرفانی است. افزون بر این، پژوهش حاضر نشان می دهد که اگرچه مواجهه او با مفهوم زیبایی، گاه با وجود اشتراکاتی با سنت فلسفی پیش از خود و از طریق تفکرات انتزاعی و ذهنی صورت گرفته است، اغلب جنبه ای تخیلی و شهودی دارد و از این رو، او با واژگان ابداعی خود نیز در مورد زیبایی سخن گفته است. از مهم ترین واژگانی که او در این مباحث به کار می بَرد، حُسن، جمال، مستحسن و مُستقبَح هستند. در نهایت، نتایج این پژوهش نشان می دهد که واژگان ابداعی روزبهان درباره زیبایی، بسته به نوع کشف و شهودات عرفانی و تنوع تجارب عرفانی تنوع یافته است.
ارزیابی و تحلیل ریسک شریان های حیاتی با رویکرد پدافند غیرعامل (نمونه موردی: بندر امیرآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۵ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲۰
67 - 81
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای طرح های پدافند غیرعامل کاستن آسیب پذیری شریان های حیاتی و دارایی های کلیدی در شرایط بحرانی ناشی از تهدیدات انسان ساخت است. شریان های حیاتی، بخشی از بنیان های اصلی هر شهر و جامعه به شمار می آیند که با آسیب آن ها بیشتر منطقه تحت تأثیر قرار می گیرد. هدف از تحقیق حاضر ارزیابی ریسک دارایی های کلیدی بندر امیرآباد در استان مازندران در برابر تهدیدات انسان ساخت سخت می باشد بندر امیرآباد جزو بنادر چندمنظوره و اصلی سطح دو کشور محسوب می شود و طبق پیش بینی طرح جامع بنادر بازرگانی ایران، به بندر اصلی سطح یک تبدیل خواهد شد. پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. از روش های اسنادی (کتابخانه ای) و مشاهده و پرسشنامه برای گردآوری داده ها و اطلاعات استفاده گردیده و جهت تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 48 نفر انتخاب شدند. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات روش ارزیابی ریسک API780 (انجمن نفت آمریکا) می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد دارایی های اسکله های تجاری و خدمات شرقی و غربی، اسکله رورو، کانال ورودی و دهانه کانال، حوضچه کانال، پست برق، نیروگاه گازی ماهتاب گستر، تأسیسات صنایع فعال، مرکز کنترل و ترافیک دریایی (برج کنترل) و انبار کالاهای خطرناک و جرثقیل ها از میزان ریسک بالا (عدد 4 و 5) در برابر تهدیدات سخت برخوردار می باشد و در پایان نیز میزان تأثیر راهکارها در میزان کاهش ریسک دارایی های کلیدی مورد ارزیابی قرار گرفته و ریسک مورد بازنگری قرار گرفت.
تحلیل عوامل عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک (مطالعه موردی: شهرهای سنگر، خشکبیجار و شفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال نوزدهم مرداد ۱۴۰۱ شماره ۱۱۰
5 - 20
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله : ارزیابی تحقق پذیری طرح های توسعه شهری در پژوهش های متعدد صورت گرفته، حاکی از عدم موفقیت آن ها بوده و ضرورت بازنگری و ریشه یابی علل عدم تحقق پذیری چنین طرح هایی را در برنامه ریزی شهری آشکار می سازد.
هدف پژوهش : پژوهش حاضر به دنبال واکاوی و تحلیل عوامل مؤثر بر عدم تحقق پذیری طرح های جامع در شهرهای کوچک است که بدین منظور سه شهر کوچک استان گیلان به عنوان نمونه موردی انتخاب شدند.
روش پژوهش : جهت حصول به هدف مورد نظر از روش تحقیق کیفی از نوع نظریه زمینه ای استفاده شد تا اطلاعات و نظرات موثق و قابل اطمینانی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند حاصل شود. بدین ترتیب جهت رسیدن به اشباع نظری، با 23 نفر از افراد مطلع و صاحب نظر در حوزه مدیریت شهری شهرهای کوچک مصاحبه صورت گرفت که هر مصاحبه حدود یک ساعت تا یک ساعت و سی دقیقه به طول انجامید. فرایند تحقیق به صورت رفت و برگشتی بوده است.
نتیجه گیری : پس از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها و کدگذاری ها، هفت محور اصلی برای علل عدم تحقق پذیری طرح جامع استخراج شد. این محورها عبارتند از: ضعف نظام مدیریتی، مشکلات نظام قانونی، مشکلات نظام اجرایی، مشکلات مالی، مشکلات ماهوی طرح، نبود مشارکت سازنده و مشکلات نظام فرایند تهیه طرح. در هر محور راه حل های متناسب با کدهای باز اولیه و فراوانی آن ها ارائه شده است. یافته های این پژوهش نشانگر این بود که مقوله های متفاوت در عدم تحقق پذیری طرح های جامع، ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و به عبارتی دیگر به صورت زنجیره وار می توانند به یکدیگر متصل باشند و با اصلاح برخی موارد می توان به بهبود مقوله های دیگر نیز کمک نمود.