ایموجی سازی شهر، نقدی بر ظهور نشانه های زبانی نامأنوس در منظر شهری (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
زبان به عنوان محصول تاریخی هر جغرافیای فرهنگی، بخش جدایی ناپذیر هر منظر سرزمینی است. علائم زبانی به عنوان یکی از مهم ترین نمودهای منظر شهر، به مخاطبان توانایی می دهد که با خوانش مستقیم مفاهیم، به سهولت با شهر ارتباط گیرند. براین اساس نشانه های زبان فارسی یکی از عناصر هویتی منظر سرزمینی ایران محسوب می شود که افراد با خوانش آنها متوجه هویت مکانی شان می شوند. بااین حال در سال های اخیر موضع متناقض مسئولین شهری در گسترش زبان فارسی، موجب شده منظر شهری سرشار از نشانه های زبان های بیگانه شود. خاصه آنکه برخی از این نشانه های شهری که به صورت مجسمه های بزرگ مقیاس تهیه می شوند، در تأثیرگذارترین اندام های شهری مانند ورودی شهرها، فضاهای جمعی و... به نمایش درآمده اند. این مجسمه های شهری که عموماً با توجیه گسترش زیرساخت های توریستی توسعه گردشگری ارائه می شوند، به نظر می رسد بیش از آنکه وامدار حضور گردشگران غیرفارسی زبان باشد، ناشی از تعبیر زیبایی شناسانه ترویج شده توسط رسانه از مظاهر شهرهای غربی است. چنان که بیش از آنکه بر ترجمه علائم راهنمای فارسی تمرکز شود، هدف تکرار مقلدانه برندسازی های شهرهای اروپایی و آمریکایی است که در طی دهه ها توسط رسانه اشاعه شده یا تبلیغ نشانه های زبانی مانند ایموجی است که توسط رسانه های اجتماعی ترویج شده اند. به عبارتی سنت سده های پیشین معماری در ایران که با ارائه عناصر متنی در مقیاس شهر همراه بود که غالباً محتوای زبانی پیچیده تری بودند در زیبایی شناسی جدید جای خود را به عبارات زبانی پرتکرارتر در رسانه اما ساده تر در محتوا مانند صورتک های لبخند، قلب قرمز و... شده اند. ازآنجاکه این تحولات می تواند با قرارگیری در فضای عمومی شهر بر عمیق ترین خاطرات جمعی شهروندان اثر گذارد، این نوشتار بر آن است تا با موضعی نقادانه و رویکردی آسیب شناسانه به ریشه های شکل گیری و گسترش این نشانه ها بپردازد تا از طریق آن بتواند ابعاد گسترده تری از این پدیده را برای ارزیابی چنین اقداماتی به دست دهد؟Emogizing the City A Critique on the Emergence of Unfamiliar Linguistic Signs in the Urban Landscape
As a historical product of every cultural geography, language is an integral part of every landscape. Linguistic signs, one of the most important manifestations of the city landscape, help the audience easily communicate with the city by reading the concepts directly. Therefore, Persian-language signs are considered one of the identity elements of Iran’s territorial landscape, and by reading them, people realize their place identity. However, in recent years, the contradictory position of city officials on the expansion of the Persian language has caused the urban landscape to be full of signs of foreign languages. Some of these urban signs, in the form of large-scale sculptures, have been placed in the most influential urban locations, such as city entrances, public spaces, and so on. These urban sculptures, which are generally placed to develop the tourist infrastructure, have been promoted by aesthetic interpretation of media from western cities than non-Persian-speaking tourists. In translating Persian guide signs, the focus has been on the imitation of the branding of European and American cities. Such imitation has been promoted by the media for decades, like linguistic signs, such as emojis, that have been promoted by social media. In other words, the previous centuries’ tradition of architecture in Iran, which used to represent textual elements on the scale of the city and had often more complex linguistic content, gave way to frequent language expressions in the media but simpler content, such as smiley faces, red hearts, etc. Since these developments can affect the deepest collective memories of the citizens by being placed in the public space of the city, this article aims to deal with the roots of the formation and promotion of these signs with a critical and pathological approach.