فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۲۹٬۵۴۵ مورد.
منبع:
نگره بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۹
165 - 181
حوزههای تخصصی:
فتوکلاژ «شهادت» اثر سودی شریفی، تجلی گاه هنر غرب در بستر هنر ایران است. این اثر برگرفته از نگاره «خودکشی شیرین» خمسه نظامی سال 886ه.ق است. شریفی در دوره پساساختارگرائی و دوران فراموشی نقاشی ایران اعصار گذشته، با انتخاب و تغییر برخی نظام های نشانه ای خاص در پیش متن، اثری اقتباسی خلق نموده است. مسئله، علت تغییر نشانه ها و استفاده هنرمند از آن هاست که منتهی به معنای متفاوت در اثر اقتباسی شده است. هدف، دستیابی و تشخیص نوع دگرگونی ها در بیش متن شریفی است. این پژوهش در تلاش است تا به دو سوال پاسخ دهد: 1. در این فرایند برگرفتگی، چه نظام های نشانه ای در آن تغییر یا حذف یافته که منجر به تغییر معنا شده است؟ 2. دو اثر چه تفاوت هایی با هم دارند؟ بررسی این اثر به همراه پیش متن های موجود می تواند خلاء مطالعاتی در این زمینه را پر نماید. این پژوهش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی بوده و دو اثر مد نظر را با رویکرد ترامتنیت ژرار ژنت بررسی نموده است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای (فیش برداری) و مصاحبه به هنرمند است. بر اساس نتایج بدست آمده و با بهره گیری از نظام های نشانه ای، دوگانگی معنا در اثر شریفی مشاهده شد. در این اثر، نوعی قرینه سازی برای موضوعات ادبی قرون گذشته ایران با اتفاقات معاصر دیده می شود. یعنی «خودکشی شیرین» نظامی با ارج گذاری به مسئله شهادت در جنگ ایران و عراق و مجسمه پیه ِتای میکلانژ و مرگ مسیح، قرینه و مقابل هم، انگاشته شده است. تغییرات حاصل شده برای این چرخش از اسلام به مسیحیت و بالعکس، جنسیت و سرشت نگاره را تغییر داده است. مهمترین تغییرات ایجادشده در گونه غالب جایگشت است چراکه بدون جانشینیِ برخی عناصر، خلق جدید نیز در اثر شریفی صورت نمی گرفت. تغییر مرکزی در اثر اقتباسی شریفی در عنوان آن است یعنی تغییر خودکشی به شهادت. وی با جابجایی انتقادی، اثری متن محور با توجه به ریشه های تاریخی، اجتماعی و هنری به زبانی پارودیک خلق نموده است.
تحلیل تجربه گردشگران از فنون معماری در حمام های سنتی کویر ایران: بررسی برداشت های بازدیدکنندگان از راهکارهای صرفه جویی انرژی و جلوگیری از اتلاف حرارت
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی تجربه و برداشت گردشگران از فنون معماری به کاررفته در حمام های سنتی کویر ایران با تمرکز بر راهکارهای صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت می پردازد. در عصر حاضر و با توجه به نگرانی های فزاینده در مورد تغییرات اقلیمی و حفاظت از منابع طبیعی، اهمیت استفاده از اصول معماری سنتی به عنوان راهکاری مؤثر در بهینه سازی مصرف انرژی و حفظ منابع بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. حمام های سنتی ایران، به ویژه در اقلیم های گرم و خشک، به عنوان نمونه های برجسته ای از طراحی های خاص و تکنیک های پیشرفته در سیستم های گرمایشی شناخته می شوند. این بناها نه تنها در پاسخ به چالش های اقلیمی موفق عمل کرده اند، بلکه به عنوان نمادهایی از تاریخ و فرهنگ معماری ایران نیز مطرح اند. روش تحقیق این مقاله شامل تحلیل های کیفی و کمی است که از طریق مصاحبه های عمیق با گردشگران و کارشناسان انجام شده است. این روش به پژوهشگران امکان می دهد تا برداشت های گردشگران از ویژگی های فنی و عملکردی حمام ها را بررسی کرده و درک عمیق تری از تجربیات آن ها به دست آورند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که درک عمومی گردشگران از ویژگی های معماری سنتی، به ویژه در زمینه صرفه جویی انرژی و کاهش اتلاف حرارت، هنوز به طور کامل شناخته نشده است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا گردشگران به جنبه های فنی این بناها توجه دارند یا بیشتر بر جنبه های زیبایی شناختی آن ها متمرکز هستند. همچنین عواملی که از دیدگاه گردشگران در ارزیابی کارایی انرژی و عملکرد حرارتی این بناها اهمیت دارند، مورد بررسی قرار می گیرند. نتایج این تحقیق می تواند به تدوین استراتژی های نوآورانه برای بهره برداری بهتر و مؤثرتر از حمام های سنتی ایران به عنوان بخشی از میراث فرهنگی و تاریخی کشور منجر شود. شناخت بهتر از دیدگاه ها و برداشت های گردشگران می تواند به حفاظت و بازسازی بهینه این بناها کمک کرده و به نگاهی جامع تر به تأثیرات معماری سنتی بر عملکرد حرارتی آن ها بیانجامد.
اکوسیستم های نوآوری و بازآفرینی شهری: راهبردی نوین برای ارتقای کیفیت محیط، نمونه موردی: منطقه 17 شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری به عنوان علم و هنر ساماندهی و ایجاد فضاهای شهری، نقش مهمی در کیفیت زندگی شهروندان ایفا می کند. یکی از رویکردهای طراحی شهری معاصر، بازآفرینی شهری است که به استفاده مجدد از فضاهای رهاشده، نوسازی و بهره برداری مجدد از اراضی بلااستفاده پرداخته تا این فضاها به مراکز پویا و کارآمد برای شهر تبدیل شوند. بازآفرینی اراضی رها شده و تبدیل آن ها به مراکز نوآوری، نه فقط یک راهکار اقتصادی بلکه یک رویکرد اجتماعی، فرهنگی و محیطی است که به ایجاد شهرهایی پویا، پایدار و باکیفیت برای زندگی کمک می کند. این رویکرد باعث می شود شهرها نه تنها به فضایی برای سکونت، بلکه به مکانی برای رشد، ارتباط و الهام بخشی تبدیل شوند. بنابراین سوال اصلی پژوهش این است که چگونه اکوسیستم های نوآوری می توانند به طور عملی به فرآیند بازآفرینی شهری کمک کنند؟ پژوهش از نوع کاربردی بوده و در زمره مطالعات تحلیلی قرار می گیرد. جهت گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای و میدانی (مصاحبه) و برای تحلیل داده ها از نرم افزار GIS استفاده شد. برای این منظور ابتدا الگوی فعالیتی و مدیریت نوآوری در اکوسیستم ها نوآوری احصا شد (شامل پارک های علم و فناوری، ایستگاه ها و کارخانه های نوآوری، مراکز نوآوری، فضاهای کاری اشتراکی و اختصاصی) و حداقل مساحت مورد نیاز برای استقرار این الگوها، تبیین گردید. سپس قطعات (اراضی) رهاشده در منطقه 17 شهر تهران، شناسایی و بر اساس مساحت این قطعات، الگوی فعالیتی آن ها مشخص گردید. بر این اساس تعداد 23 قطعه واجد شرایط احداث ایستگاه و کارخانه نوآوری، 11 قطعه واجد شرایط مراکز نوآوری، 38 قطعه برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی و 12قطعه با در نظر گرفتن تراکم مناسب، برای احداث فضای کار اشتراکی و اختصاصی در منطقه 17 مناسب می باشند. پارک های علم و فناوری نیز مقیاس فرامنطقه ای داشته و در این محدوده قابل احداث نمی باشند.
خوانش پیشران های موثر بر بازآفرینی اجتماع محور در بافت های ناکارآمد در جهت ارتقاء زیست پذیری شهری؛ مطالعه موردی: محله انجیراب گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۵ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
141 - 157
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری به مرور دستخوش تغییرات شده و به لحاظ کالبدی و عملکردی دچار فرسودگی می شوند. در این راستا به منظور ارتقاء کیفیت فضاهای شهری رویکردهای متعددی ارایه شده، که برآیند سیر تکاملی آن ها بازآفرینی بوده است. بازآفرینی شهری دربرگیرنده برنامه هایی با اهداف کالبدی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی می باشد. این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، پیشران های موثر بر بازآفرینی اجتماع محور محله انجیراب گرگان در جهت ارتقاء زیست پذیری آن را بازشناسی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان شهری بر اساس نمونه گیری هدفمند و پیشران های توسعه، با 44 نیروی پیشران در 5 بعد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، و نهادی- مدیریتی و زیست محیطی است که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل کلی محیط سیستم نشان داد که 218 رابطه عدد 3 دارد و این به معنای آن است که روابط پیشران های کلیدی بسیار زیاد بوده و از تاثیرگذاری و تاثیرپذیری زیادی برخوردارند. همچنین نتایج دیگر پژوهش از تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای پیشران در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه بندی پیشران ها حاکی از تمرکز پیشران ها در بخش مستقل است. از مجموع 44 نیروی پیش برنده توسعه، 9 پیشران کلیدی شامل تشکل های محلی سازمان یافته، جذب اعتبارات برای بازآفرینی، نگرش و دانش مدیران شهری، توجه به بازآفرینی اجتماع محور در طرح های شهری، وضع قوانین خاص بازآفرینی اجتماع محور، انطباق طرح ها با نیازها و سبک زندگی ساکنین، تقویت جایگاه شورایاران محله، ارتقاء موقعیت و ارزش اقتصادی زمین و تخصیص بودجه دولت، پیش برنده های کلیدی و بایسته های بازآفرینی اجتماع محور در محله انجیراب است که باید از طریق شالوده اسناد فرادست و محتوای طرح های بازآفرینی فراهم آید.
بررسی نقش انعطاف پذیری فضاهای عمومی شهری در اجتماع پذیری و سرزندگی مکان سوم (مطالعه موردی: پارک ملل شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مرمت و معماری ایران سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۹
۸۵-۵۹
حوزههای تخصصی:
امروزه برخی از پارک های شهری به اختصاص بخش بزرگی از سرانه های شهری به رغم توجه به مسائل زیست محیطی چندان اجتماع پذیر و سرزنده نبوده و حتی در برخی موارد، خود به عنوان فضایی معضل مطرح شده اند. بدین منظور هدف از این پژوهش بررسی نقش میزان انعطاف پذیری و تأثیر آن بر اجتماع پذیری و سرزندگی و شناسایی سهم هر کدام از عوامل مؤثر بر فضای شهری در تحقق فضای عمومی موفق می باشد. همچنین تحقیق حاضر از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است و از لحاظ زمانی از نوع تحقیقات مقطعی آینده نگر و از لحاظ هدف جزء تحقیقات کاربردی و از لحاظ فرآیند جزء روش کمی محسوب می شود. تحقیق حاضر در وهله اول غیر آزمایشی می باشد، در مرتبه دوم، این پژوهش ها مدل های مختلفی دارند که بعضی صرفا جهت توصیف می باشند، بعضی دیگر از پژوهش ها که در واقع این پژوهش جزو این دسته است، از نوع همبستگی می باشد. در این نوع از مطالعات همبستگی، روابط بین متغیر ها بررسی می شوند. همچنین روش نمونه گیری در این پژوهش، روش آزمون سازی می باشد که برای ساختن آزمون به ازای هر آیتم تقریبا یازده نفر انتخاب شد؛ که تعداد(464نفر)، به عنوان نمونه و ملاک قرار گرفت، و بین این تعداد شهروند پرسشنامه توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق همبستگی و رگرسیون، معادلات ساختاری در نرم افزار Lizrel,Spss انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد، پارک ملل با امتیاز اجتماع پذیری(17/3) و انعطاف پذیری(01/3) شرایط متوسطی دارد؛ و با امتیاز سرزندگی(86/2)،سرزنده نمی باشد. همچنین با کمرنگ شدن سرزندگی فضای شهری، فضاها رنگ و بوی فضایی خاموش به خود می گیرند و به مرور زمان مولفه های دیگر موفقیت در فضا نیز قابلیت خود را از دست می دهند و بدین گونه فضای شهری به فضایی صرفاً جهت عبور تبدیل می شود. اما راهکار پژوهشگر این است، تا از طریق تقویت و ارتقا شاخص سرزندگی و با کاتالیزوری به نام انعطاف پذیری، فضای عمومی را از حالت خاموش خارج نمود و به فضایی اجتماع پذیر و موفق دست یافت.
فراتحلیل کاربردهای هوش مصنوعی در معماری داخلی: فصل تازه ای برای ساختمان سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
139 - 158
حوزههای تخصصی:
اهداف: هر زمان از معماری داخلی صحبت میشود، موضوعی تزیینی به ذهن افراد مبتدی میرسد؛ و هر زمان از ساختمان سالم سخن به میان می آید، گمان میکنند که تنها به عناصر و جزییات معماری مربوط است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش هوش مصنوعی در ایجاد تعامل میان «معماری داخلی» و ساختمان سالم است.
روش ها: روش شناسی پژوهش با اتکا به فراتحلیل و مبتنی بر نظریه معماری سرآمد، به بررسی پهنه بزرگی از ادبیات موضوع می پردازد. فراتحلیل یا متاآنالیز با تاکید بر ترکیب آماری از نتایج مطالعات متعدد، بخش وسیعی از ادبیات تحلیلی در حوزه نقش هوش مصنوعی در معماری داخلی را پوشش میدهد. بر اساس رویکرد منتخب پژوهش از روشهای ترکیبی محاسبات ماشینی مانند فراشبیه سازی ترکیبی، خوشه بندی، تفسیر آینده نگارانه متغیرها و استخراج اندازه اثر، واریانس و رگرسیون استفاده شده است.
یافته ها: نتایج عددی و یافته های کمی در بررسی ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی، نشان دهنده آن است که بیشترین ابزارهای توسعه یافته مربوط به مراحل اولیه طراحی است و در رتبه بعدی ابزارهای مربوط به مرحله بهره برداری، و سپس ابزارهای مربوط به مراحل پایانی طراحی معماری است.
نتیجه گیری: دستاوردهای کیفی پژوهش نشان میدهد که مجموعه ابزارهای توسعه یافته در حوزه معماری داخلی از دقت تحلیلی بالایی برخوردار نیستند، به همین دلیل اغلب استفاده از آنها در مرحله ایده یابی منطقی ترست. همچنین ابزارهای توسعه یافته در بخش دوم به در حوزه شیمی ساختمان، سلامت ساکنان، رایانش زیستی، مصالح دوستدار محیط زیست و غیره مربوط است.
تحلیل و ارزیابی تطبیقی برنامه آموزشی تحصیلات تکمیلی معماری در دانشگاه های ایالات متحده امریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
19 - 34
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: آثار شاخص معماری، نشان دهنده حضور افرادی با آگاهی و توانمندی لازم و به تبع آن وجود دانش معماری در آن ها است. بدیهی است که دستیابی به آن نیازمند آموزش مناسب نظری در کنار تجربه های عملی باشد؛ زیرا هدف معماری، ساخت محیط برای انسان است، از این رو به کارگیری روش های کارآمد در پاسخ به نیازهای او ضرورت می یابد. آموزش معماری در کشورهای متعددی دایر است، اما تعداد کمی معمار از این دانشگاه ها فارغ التحصیل می شوند؛ بنابراین می بایست پذیرفت که اهداف و برنامه های آموزشی نقش مهمی در تربیت دانشجویان دارد.هدف پژوهش: در این میان، هدف و وظیفه دانشگاه ها، فراهم آوردن بستر مناسب برای شکوفایی استعدادها و زمینه سازی برای روشنگری و نقادانه اندیشیدن دانشجویان است. هدف از این پژوهش بررسی عملکرد دانشگاه های برتر معماری دنیا (به طور مشخص ایالات متحده) از لحاظ برنامه آموزشی دروس است و هم چنین اهدافی که آن ها در تربیت دانشجوی معماری به عنوان یک فرد کارآمد در حوزه صنعت معماری دنبال می کنند.روش پژوهش: روش تحقیق به صورت تحلیلی است. از این رو با توجه به اهمیت نظام آموزش عالی در تربیت افراد معمار، برنامه های تدریس در بیست دانشگاه شاخص ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفته است. با توجه به اهداف و برنامه های متفاوت دوره های مختلف تحصیلی، دوره کارشناسی ارشد به عنوان دوره میانی و مهم مورد بررسی قرار گرفته است.نتیجه گیری: با توجه به مطالعات صورت گرفته، یافته ها حاکی از توجه هریک از این دانشگاه ها به تعریف اهداف و برنامه های آموزشی و آموزش های مطابق با آن و هم چنین وجود محیط های آموزشی به صورت آزمایشگاهی به منظور تجربه مهارت آموزی و پرورش خلّاقیت در دانشجویان است.
چارچوبی پایدار برای مداخله و بازآفرینی میراث- سو؛ مروری سیستماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ شماره ۱۳۱
35 - 48
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: ناکارآمدی رویکردهای مرسومِ مداخله در پهنه های میراثی، صاحب نظران توسعه شهری را به جست وجو در مورد شیوه های پایدارتر مداخله واداشته است. در نظر گرفتن این پهنه ها به مثابه موجودیتی فاقد ارزش، باعث اعمال سیاست های گرته برداری شده از رویکردهای نولیبرالی شده که درنهایت تخریب های گسترده در میراث بشری، کالایی شدن فضاهای عمومی شهری و نادیده گرفته شدن منافع عمومی به نفع سود و سرمایه دار را سبب می شود؛ بر این اساس پرسش اصلی به این موضوع اختصاص یافته است که با چه مدل مداخله ای می توان در اقدامی هم آهنگ و هم آوا منفعت کلیه کنش گران را در پهنه های میراثی برآورده ساخت، شرایط اقتصادی، کالبدی، محیطی و اجتماعی را بهبود بخشید و از میراث نیز حفاظت به عمل آورد؟ هدف پژوهش: در راستای مواجهه با این مسئله پژوهشگران از دیدگاهی نظری و در چارچوب روش شناسی مرور سیستماتیک و پژوهش کیفی می کوشند مدلی پایدار و یکپارچه برای بازآفرینی میراث- سو ارائه دهند.روش پژوهش: براساس هدف اصلی پژوهش و در چارچوب روش شناسی مرور سیستماتیک، نخست جست وجوی هدفمند در پایگاه های داده معتبر علمی خارجی و داخلی با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط در دستورکار قرار گرفت. بر این اساس تعداد 693 مقاله و کتاب گزینش شد؛ پس از پالایش اولیه و تحدید و تدقیق موضوع این مقدار به 68 منبع مرتبط کاهش پیدا کرد. به منظور استخراج ارتباط بین متون مورد استفاده، از نرم افزار VOSviewer بهره گرفته شد و در نهایت با استفاده از روش تحلیل مضمون به کمک نرم افزار مکس کیودا مدل مفهومی بازآفرینی مداخله در پهنه های میراثی پیشنهاد شد. نتیجه گیری: به عنوان دستاورد پژوهش مدلی پایدار و یکپارچه مشتمل بر اصول و معیارهای بازآفرینی پایدار میراث- سو (شامل شش بعد اصلی: ابزار-روند مداخله؛ حدود مداخله؛ نیروهای مؤثر؛ شیوه تأمین منابع مالی؛ کنش گران و نیت ها) به منظور مداخله درپهنه های میراثی ارائه شد. بر این اساس، منظور از پایداری میراث- سو رویکردی است که مشتمل بر شکل جامع تری از راهبرد و عمل با تأکید بیشتر بر یکپارچه نگری، موازنه میان ابعاد مختلف، دگرگونی کالبدی به واسطه پیش ران های بهبوددهنده وضعیت اقتصادی-اجتماعی-کالبدی و محیطی، مشارکت چندبخشی با تأکید بر نقش جوامع محلی و تأکید بر زنجیره ای از فعالیت های فرهنگی مبتنی بر میراث باشد.
استفاده مجدد تطبیقی از کلیساهای تاریخی (تحلیلی بر هشت نمونه کلیسای استفاده مجدد شده)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مکتب احیاء سال دوم بهار ۱۴۰۳ شماره ۲
42 - 55
حوزههای تخصصی:
تغییر نگاه موزه ای به بناهای تاریخی و استفاد ه مجد د از آن ها به طریقی که د ارای نقش د ر حیاط شهرها باشند ، به حفظ و ماند گاری آن ها کمک می کند . مطالعه و تحلیل تجارب جهانی د ر بازتعریف کاربری برای بناهای تاریخی و تجهیز آن ها برای کاربری جد ید ، حاوی نکات فراوان است. این پژوهش د ر پی آن است که نحوه مواجهه با کالبد بناهای قد یمی و فعالیت جد ید ِ بناهایی با کاربری کلیسا را بررسی و با مطالعه و تحلیل نمونه های مورد ی، راهکارها و اقد امات به کار گرفته شد ه را استخراج کند . بد ین ترتیب با بررسی تجارب جهانی د ر زمینه مد اخله د ر بناهای تاریخی مذهبی، می توان رویه های نوین را برای نحوه مواجهه با کالبد های ارزشمند تاریخی به د ست آورد و افق های جد ید د ر برخورد با این بناها را بنماید . این مقاله با روش توصیفی-تحلیلی و جمع آوری د اد ه های مربوط به هشت نمونه مورد ی از طریق مطالعه کتابخانه ای و اسناد معتبر علمی انجام شد ه، سپس تحلیل و مقایسه آن ها با استد لال منطقی انجام شد ه است. نمونه های مورد ی که د ر کشورهای مختلف واقع شد ه اند ، بر اساس ویژگی های کالبد ی و کارکرد ی، الحاقات جد ید و مصالح به کار رفته بررسی شد ه اند . د ر انتخاب نمونه ها تلاش شد ه تا طیف متنوعی از نظر مساحت و میزان مد اخله را فراهم کنند . از یافته های پژوهش می توان به این موارد اشاره کرد : با توجه به ارزش های چند گانه اعتقاد ی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصاد ی کلیساها، اتخاذ رویکرد مشارکتی با حضور سرمایه گذاران، ذی نفعان، مرد م محلی و متخصصان، د ر موفقیت این پروژه ها اثرگذار است. د ر بحث الحاقات جد ید ، ضمن رعایت اصل تمایز مصالح قد یم و جد ید ، به کارگیری خلاقانه مصالح و عناصر جد ید می تواند به حفظ اصالت و یکپارچگی اثر کمک کند . توجه به نیازهای امروز و به روزرسانی کالبد ی و کارکرد ی بناها ضمن توجه به قابلیت ها و ارزش های پنهان و آشکار آن ها، اد امه حیاتشان را تضمین می کند .
شهرنشینی و هنرپردازی در خراسان عهد عباسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۳
396 - 407
حوزههای تخصصی:
سده های سوم و چهارم ه.ق، عصر زرین تمدن اسلامی شناخته می شود. در این دوران، تحولات چشمگیری در عرصه فرهنگ و هنر و در پیوست با تعالی سطح زندگی اجتماعی و اقتصادی جامعه اسلامی چهره نمود. رشد شهرنشینی و تمرکز ثروت و قدرت در شهرهای مناطقی چون خراسان بزرگ، موجبات گرایش به آرایه پردازی و هنردوستی را فراهم آورد؛ تا جایی که تجمل گرایی را در جامعه اسلامی به افراط رساند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مبتنی بر بهره مندی از منابع کتابخانه ای، با هدف سنجش تأثیر شهرنشینی بر توسعه فرهنگی، بر آن است تا به این پرسش پاسخ دهد که گسترش زندگی شهری در خراسان عصر عباسی، چه نتایجی در عرصه رشد فرهنگ و هنر داشته است؟ نتیجه مطالعات نشانگر این معنا است که عللی چون استمرار ثبات سیاسی، افزایش تدریجی مهاجرت ها، تجمیع ثروت و قدرت و نیز تغییر سبک زندگی بر اثر رشد شهرنشینی باعث گردید تا ضمن رشد دامنه علوم و فرهنگ، هنر خلاق ترکیبی یا همان هنر ایرانی-اسلامی، مدنظر جامعه مسلمان ایران قرار گیرد و از تجلیات آن، در عرصه زیباسازی اجتماعی و تولیدات فاخر هنری استفاده شود. امری که به دلیل پیشینه فرهنگی، در خراسان بزرگ ملموس تر بود.اهداف پژوهش:بررسی علل رشد شهرنشینی و فرهنگ در خراسان عهد عباسی.بررسی تأثیر رشد شهرنشینی بر فرهنگ و هنر خراسان عهد عباسی.سؤالات پژوهش:علل رشد شهرنشینی و فرهنگ در خراسان عهد عباسی چه بود؟رشد شهرنشینی چه تأثیری بر فرهنگ و هنر خراسان عهد عباسی داشت؟
مبانی وشیوه های هنر خودشناسی (حکمت و هنر) از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
537 - 553
حوزههای تخصصی:
در مباحث عرفانی، یکی از مفاهیم درخور توجه، معرفت نفس یا همان خودشناسی است. ازجمله عرفایی که در این زمینه بسیار تلاش کرد، محی الدین ابن عربی، پدر علم عرفان نظری در قرن هفتم هجری بوده است. شناخت خود یا معرفت نفس مبنای شناخت تمام حقایق و شرط خروج از تحیّر و سرگردانی در این عالم است که با به اعتدال رساندن روح و مزاج طبیعی بدن امکان پذیر می باشد. ابن عربی، معرفت نفس را مبنایی برای معرفت ربّ می داند. در این مقاله با بررسی جهان بینی و درک معرفت نفس از دیدگاه او، برای رسیدن به این مهم به راهکارهایی همچون تزکیه نفس، ذکر، فکر، نفی خواطر و شناخت بیماری های نفوس؛ نیز درک تأثیرگذاری بیماری های مزاج در مسیر خودشناسی می توان دست یافت. از طرفی به بررسی موانع دستیابی به معرفت نفس پرداخته شده است. جایگاه هنر در منظومه فکری ابن عربی از دیگر مسائل مورد ارزیابی در این پژوهش است. در نهایت می توان گفت سنت عرفانی ابن عربی بر شناخت پذیری نفس برای رسیدن به معرفت رب تأکید دارد و برای این منظور، هم از درون انسان و هم از برون او کمک گرفته است. روش تحقیق این مقاله بر پایه مطالعه کتابخانه ای استوار است.اهداف پژوهش:بررسی مبانی هنر خودشناسی از دیدگاه عرفانی محی الدین ابن عربی.بررسی هنر از دیدگاه عرفانی محی الدین ابن عربی.سؤالات پژوهش:مبانی هنر خودشناسی از دیدگاه عرفانی محی الدین ابن عربی چیست؟ابن عربی چه دیدگاه هایی درباره هنر دارد؟
ارزیابی جهت گیری حیاط های مرکزی در ساختمان های مسکونی اقلیم گرم و مرطوب ایران از منظر مصرف انرژی و آسایش حرارتی ساکنین (شهر دزفول)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
1 - 14
حوزههای تخصصی:
در معماری عصر حاضر سعی بر این است که ساختمان بتواند با توجه به الگوهای طراحی خویش، نیازهای حرارتی ساکنین را با استفاده از حداقل مصرف انرژی تأمین نماید. در این میان ساختمان های سنتی و بومی در اقلیم های مختلف ایران نمونه های بسیار مناسبی برای بررسی الگوهای طراحی بکارگرفته شده در آن ها می باشند. در این جهت، مقاله حاضر، باهدف بررسی نقش جهت گیری حیاط های مرکزی خانه های سنتی در اقلیم گرم و مرطوب ایران، از دیدگاه بهینه سازی مصرف انرژی ساختمان و همچنین ایجاد آسایش حرارتی ساکنین انجام شده است. در این راستا از مطالعات کتابخانه ای، اطلاعات آب و هواشناسی و شبیه سازی رایانه ای به کمک نرم افزار دیزاین بیلدر استفاده شده است. در نهایت نتایج تحقیق نشان داده است؛ استفاده از الگوی حیاط های مرکزی به شکل مستطیلی با هندسه نسبت عرض به طول یک دوم با جهت گیری شرقی غربی توانسته است تا حدود 12 درصد در کاهش مصرف انرژی در ساختمان نقش داشته باشد. همچنین عوامل موثر در آسایش حرارتی همچون؛ دمای و سرعت هوا، دمای تشعشعی را نیز به طور قایل قبولی در آستانه آسایش کاربران قرار دهد و به نوعی هم شرایط ایجاد آسایش حرارتی کاربران در فضا فراهم آید و هم میزان مصرف انرژی ساختمان کاهش یابد.
ارزیابی پیامدهای اجتماعی - فرهنگی پروژه های شهری: مورد مطالعه پارکلت کتاب خیابان فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش هایی که باهدف ارزیابی تأثیرات اجتماعی- فرهنگی انجام می شوند به دنبال ارتقای کیفیت زندگی، توانمندسازی اجتماعات انسانی و تحقق عدالت اجتماعی هستند. در این پژوهش تلاش شده است تا به ارزیابی پیامدهای اجتماعی و فرهنگی احداث پارکلت کتاب به مثابه یک فضای شهری کوچک، منعطف و کاربردی در خیابان فخر رازی پرداخته شود. در بخش کمی که از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه استفاده شده است، جامعه آماری شامل همه عابرین پیاده ای شده از این خیابان استفاده کرده و رفت وآمد کرده اند. شیوه نمونه گیری تصادفی احتمالی و همچنین تعداد نمونه 200 نفر از عابرین پیاده بوده است. بعلاوه در بخش روش کیفی با استفاده آر، تحلیل مضمون، تلاش شده است تا پیامدهای اجتماعی-فرهنگی مرتبط با پارکلت موردبررسی قرار گیرد. یافته ها نشان می دهد پیامدهای احتمالی احداث پروژه شامل تأثیرات مثبت و منفی مانند شکل گیری حوزه عمومی به ویژه برای گروه های کم قدرت، شکل گیری پیوندهای اجتماعی و کردارهای مشارکتی، شکل گیری هویت محله ای و منطقه ای، افزایش مشارکت گروه های مختلف، احساس تعلق شهروندان به محله، بهبود کسب وکارهای مجاور وندالیسم. افزایش ترافیک در محدوده و ایجاد معارضه با کسبه محل می شود.
فرصت یا تهدید موضع گیری های اصحاب هنر(سلبریتی ها) در شبکه های مجازی نسبت به امورات مملکتی با تاکید بر آموزه های جرم شناسی انتقادی
منبع:
مطالعات هنر سال ۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶)
7 - 29
حوزههای تخصصی:
در دنیای امروز، رسانه ها و به ویژه شبکه های اجتماعی نقشی کلیدی در شکل دهی به افکار عمومی ایفا می کنند. سلبریتی ها، به عنوان افرادی که به واسطه شهرت خود در کانون توجه قرار دارند، با موضع گیری های خود در فضای مجازی می توانند بر تحولات اجتماعی و سیاسی تأثیرگذار باشند. این امر گاه موجب بسیج اجتماعی در جهت حمایت از مسائل عمومی و آگاهی بخشی شده و گاه منجر به بروز آنومی اجتماعی و رفتارهای اعتراضی سازمان یافته می شود. پژوهش حاضر با رویکردی توصیفی تحلیلی و بهره گیری از روش اسنادی و کتابخانه ای، به بررسی این پرسش می پردازد که مواضع سلبریتی ها در فضای مجازی از منظر آموزه های جرم شناسی انتقادی تا چه اندازه می تواند به عنوان یک فرصت یا تهدید برای حاکمیت سیاسی تلقی شود. یافته های پژوهش نشان می دهد که تأثیرگذاری این افراد می تواند دوگانه باشد؛ در مواردی که این تأثیرگذاری مبتنی بر تحلیل سازنده و آگاهی بخشی عمومی باشد. فرصتی برای بهبود شفافیت و تقویت گفت وگوهای اجتماعی خواهد بود. در مقابل، اگر این موضع گیری ها بر اغراض شخصی و سیاسی غیرمنصفانه استوار باشد، می تواند تهدیدی برای ثبات اجتماعی محسوب شود. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اتخاذ رویکرد تعاملی از سوی حاکمیت، افزایش آزادی بیان و ترویج فرهنگ نقدپذیری می تواند به مدیریت و تعدیل تأثیرات مثبت و منفی سلبریتی ها کمک کند و از پیامدهای مخرب احتمالی جلوگیری نماید.
شناخت فرآیند ارزیابی رضایتمندی در محیط های مسکونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معماری با هدف ارتقای محیط زندگی ساکنان، توجه ویژه ای به بهبود کیفیت محیط های مسکونی دارد. ارزیابی رضایتمندی از محیط های مسکونی نیز به منظور بهبود کیفیت زندگی و ارتقا رضایت ساکنان از محیط سکونت شان انجام می گیرد. در واقع، شناخت صحیح رویکرد رضایتمندی در محیط های مسکونی، مستلزم درک چیستی ماهیت فرآیند ارزیابی رضایتمندی به عنوان یک رویکرد عینی- ذهنی و مؤلفه های تأثیرگذار بر آن است. هدف پژوهش پیش رو، شناخت تأثیرات مؤلفه های مؤثر در فرآیند ارزیابی رضایتمندی بر پایه مؤلفه های عینی (تجربه تغییرات کالبدی محیط توسط ساکنان) و ذهنی (واکنش های عاطفی ساکنان نسبت به تغییرات) در قالب یک چارچوب مفهومی است. رویکرد پژوهش حاضر، کیفی است. در این رویکرد ضمن مطالعه اسناد کتابخانه ای از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با متخصصان روانشناسی محیط بهره گرفته شده و به تبیین مؤلفه های مؤثر در فرآیند ارزیابی رضایتمندی، تأثیرات آ ن ها و ارتباط مؤلفه ها با یکدیگر در قالب چارچوب فرآیند ارزیابی رضایتمندی پرداخته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ارزیابی رضایتمندی مسکونی فرآیندی است که بر پایه دریافت تجربه تغییرات کالبدی ساکنان و واکنش های عاطفی آ ن ها به این تغییرات، ضمن توجه به ویژگی ها و تفاوت های فردی صورت می گیرد. دریافت تجربه کالبدی ساکنان بر گرفته از مؤلفه های قابلیت محیط، خودگستردگی و اهمیت محیط زندگی است که موجب شکل گیری اولیه چارچوب ذهنی ساکنان می شود. واکنش های عاطفی ساکنان به تغییرات به وجود آمده در محیط، سبب ایجاد نقاط لنگرگاهی جدید ذهنی و انطباق با شرایط جدید در ساکنان می شود که در نهایت، رفتار ساکنان در محیط را تغییر می دهد و به رضایتمندی آ ن ها از محیط مسکونی منتهی می شود
ارزیابی مولفه های کیفیت فضای نیمه باز در آثار معماری مسکونی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
۲۴-۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: فضاهای نیمه باز در آثار مسکونی معاصر، کیفیت خود را به عنوان یکی از فضاهای مهم خانه از دست داده اند. لذا هدف پژوهش شناسایی مولفه های کیفیت فضای نیمه باز مسکونی و ارزیابی میزان انطباق و افتراق این مولفه ها در معماری معاصر مسکونی کشور است. روش ها: مولفه های فضای نیمه باز با روش توصیفی شناسایی شد و سپس 30 نمونه مطالعاتی در سطح کشور، با روش مورد پژوهی ارزیابی شد و فراوانی و وزن مولفه ها (بر اساس آنتروپی شانون) در ادبیات موضوع و نمونه ها به دست آمد. سپس بین اولویت بندی مولفه های ادبیات موضوع و نمونه های مطالعاتی قیاس تطبیقی صورت پذیرفت. یافته ها: اشتراکات شامل تنوع فعالیت و فضایی، فعالیت مطلوب، دید و منظر، ارتباط با محیط ، حریم و عناصر طبیعی، همجواری با فضای داخلی، ابعاد - ارتفاع فضا، تناسبات فضا، بازشو، مصالح، عناصر سازنده فضا می باشند. افتراقات مولفه های معنایی اینگونه است که در ادبیات موضوع تعامل اجتماعی، امنیت و آسایش اولویت داشته و در مقابل مولفه زیبایی، محصوریت و تداوم بصری در اجرا اولویت دارد. افتراقات مولفه های کالبدی اینگونه اند که ادبیات موضوع روی ساختار کالبدی شامل میزان سطوح، تخلخل، وسعت و عمق فضا تاکید می کند، ولی نمونه های مطالعاتی گویای تفوق نگاه زیبایی شناسی مشتمل بر رنگ، تناسب حجم پر و خالی و فرم می باشند. نتیجه گیری: بعد از توجه به اشتراکات مولفه های معنایی و کالبدی به عنوان بدیهیات اولیه طراحی، افتراق ها نشان می دهد، آنچه در ارتقا کیفیت فضاهای نیمه باز آثار معاصر مسکونی حائز اهمیت است توجه به خواست، بودجه و اقتصاد مسکن و الزامات فرهنگی-اجتماعی بسترهای متفاوت است.
بازشناسی فرآیند طراحی در معماری داخلی
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳
88 - 108
حوزههای تخصصی:
فرآیند طراحی به عنوان موضوعی گسترده و دارای جنبه ها، معانی و تفاسیر گوناگون همواره مورد بحث و تبادل نظر اندیش مندان این حوزه بوده است و هریک سعی در ارائه نظریات گوناگون برای فرآیند طراحی از دیدگاه خود داشته اند. جایگاه فرآیند «طراحی داخلی» طی چند دهه گذشته معمولاً برگرفته از فرآیند «طراحی معماری» دیده شده است. اما «معماری داخلی» به دلیل تمایزات ساختاری با «معماری»، می تواند فرآیند طراحی متفاوتی داشته باشد. بنابراین می توان فرآیند طراحی در معماری داخلی را در مقیاسی متفاوت با معماری تعریف نمود. از این رو بازشناسی فرآیند طراحی در «معماری داخلی»، مسئله مقاله حاضر است. این مقاله در پی پاسخگویی به این پرسش است که «نسبت فرآیند طراحی در معماری و معماری داخلی چیست؟». هدف از این پژوهش آگاهی از نقش مسئله یابی و تفکر طراحی در معماری داخلی و پیوند آن با فرآیند طراحی معماری در لحظه های همپوشانی و جدایی است. بدین منظور در مرحله نخست فازهای فرآیند طراحی به طور کلی بررسی شده است و شمای کلی طی مسیر در معماری و معماری داخلی با مشابهت های بسیار بدست آمده است. در مرحله دوم، تمایزات میان «معماری» و «معماری داخلی» در کلیات فرآیند طراحی نشان داده است که «همپوشانی ها» و «تمایزات» معماری و معماری داخلی در فرآیند طراحی به صورت «همگرایی» و «واگرایی» بروز می کنند. در مرحله سوم، با بررسی تحلیلی هر کدام از جزء مراحل و گام های فرآیند طراحی در «معم اری» و «معماری داخلی» مصداق هایی از تفاوت های محتوایی و مؤلفه های واگرایی فرآیند طراحی در این دو یافته شده که این تفاوت ها از جنس موضوع طراحی، روش های تعریف مسئله، ابعاد یافتن مسئله، راهکارهای حل مسئله و تفاوت زبان طراحی بودند. بدین ترتیب، این پژوهش ارکان تفاوت محتوایی میان فرآیند طراحی داخلی در نسبت با فرآیند طراحی معماری را روشن می سازد.
تأثیر توسعه غیرمکان مند بر منظر فرهنگی روستا؛ تخریب میراث، ارزش ها و هویت (نمونه موردی: روستاهای شهرستان کوهدشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۷
62 - 67
حوزههای تخصصی:
منظر فرهنگی به عنوان زیرسیستمی از منظر متأثر از توسعه روستایی به عنوان جریانی در جهت پیشرفت روستا است. در سال های اخیر روستاهای شهرستان کوهدشت لرستان، به عنوان روستاهایی در مواجهه با دوگانه شهر و روستا، مورد آسیب طرح های توسعه استعمارگر که با وعده عمران روستا اتخاذ اما سبب نابودی هویت روستا شده، قرار گرفته است.این مقاله به بررسی سه روستای خسروآباد، پای آستان و ابوالوفا در شهرستان کوهدشت استان لرستان از طریق مشاهده میدانی پرداخته است. به نظر می رسد طرح های توسعه بدون توجه به منظر فرهنگی روستا و یا صرفاً توجه ابژکتیو به صورت فرهنگ ها، دست به اقداماتی با توهم عمران زده اند اما به مرور زمان میراث، ارزش ها و هویت مردمان را تغییر داده یا تخریب کرده اند. در جهت حفاظت از منظر فرهنگی روستا به عنوان یکی از اقسام توسعه، لازم است تا طرح های توسعه، مکان مند و با درنظرگیری تنوع و تفاوت فرهنگ ها برنامه ریزی و اقدامات متناسب با هر سرزمین اتخاذ شوند.
تحلیل جدایی گزینی اجتماعی فضایی گروه های قومی در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
77 - 90
حوزههای تخصصی:
سنجش و ارزیابی جدایی گزینی اجتماعی_فضایی با ارتقای ابزارهای محاسباتی، جایگاهی برجسته در مطالعات شهری و اجتماعی پیدا کرده است. بجنورد پس از تقسیم استان خراسان در سال ۱۳۸۳ به عنوان مرکز استان خراسان شمالی برگزیده شد و در سال های اخیر رشد و گسترش سریع و پیش بینی نشده ای را تجربه کرده و جمعیت و مساحت آن به ترتیب دو و سه برابر شده اند. بدین ترتیب شکل و شیوه توزیع جمعیت به ویژه خانواده هایی که در پی مهاجرت گسترده در این سال ها به فضای شهری بجنورد وارد شده اند، در ارتباط با تنوع و تکثر قومی و فرهنگی موجود در سطح شهر بجنورد، اهمیت و ضرورت بیشتری پیدا می کند. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و مبتنی بر روش تحقیق توصیفی_تحلیلی است و با هدف ارزیابی و تبیین وضعیت و روند جدایی گزینی سکونتی گروه های قومی در سطح محله های شهر بجنورد انجام شده است. در این پژوهش با بهره گرفتن از داده های آماری جمعیت محله های بجنورد، به محاسبه و اندازه گیری شاخص های نشانگر ابعاد مختلف جدایی گزینی سکونتی میان گروه های قومی در سال های پس از تأسیس استان خراسان شمالی می پردازد. به این منظور داده های گردآوری شده به کمک نرم افزارهای Geo-Segregation Analyzer و ArcGIS با شاخص های دوگروهی، چندگروهی، شاخص های تمرکز و خوشه بندی تحلیل شده و نتیجه در قالب نقشه و جدول ارائه شد. تحلیل و تبیین یافته ها نمایانگر آنست که پس از ارتقای بجنورد به مرکزیت استان، شاخص های جدایی گزینی سکونتی میان قومیت های بجنورد رو به رشد و شدت گرفتن بوده است. به ویژه در خصوص قومیت ترکمن، روند رشد و تشدید شاخص های یادشده به اندازه ای است که ادامه آن می تواند به بروز بحران جدایی گزینی کامل در محله های ترکمن نشین بجنورد بینجامد. با توجه به اهمیت حفظ یکپارچگی و انسجام شهری، هرگونه طرح ریزی (بازنگری طرح جامع) به منظور توسعه شهری و بازآفرینی بافت ناکارآمد و سکونتگاه های غیررسمی نیازمند توجه به موضوع جدایی گزینی اجتماعی فضایی گروه های قومی شهر بجنورد خواهد بود.
تصویرپردازی سناریو مبنا از آینده های جایگزین: تفکر درباره آینده حکمرانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
110 - 129
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تفکر و تصمیم گیری در مورد آینده شهر، به منزله ترکیبی از سیستم های پیچیده و غیر قطعی، بسیار دشوار است؛ این پیچیدگی، عدم قطعیت و دشواری، زمانی افزایش می یابد که تفکرات و تصمیم های ما، آینده های بلندمدت شهر را مورد توجه قرار دهند. توجه به این موضوعات، ضرورت آینده اندیشی و بدیل اندیشی در فراگرد مدیریت و برنامه ریزی شهری را بیش از پیش نمایان می سازد.هدف: هدف این مقاله شناسایی و تبیین آینده های جایگزین برای شهر تهران با تاکید بر مفهوم حکمرانی شهری است. بدین منظور کوشش شده است با بهره گیری از روش "چهار آینده جایگزین عمومی دیتور" ، تصاویر آینده شهر تهران، در قالب کهن الگوهای "رشد ، فروپاشی ، جامعه نظم یافته و جامعه تحول یافته "، ترسیم شوند.روش: این مطالعه با هدف شناسایی و تبیین آینده های جایگزین شهر تهران، از روش "چهار آینده جایگزین" استفاده می کند که شامل ساخت سناریوهایی بر اساس شناسایی روندها و محرک های کلیدی تأثیرگذار بر تهران است. سناریوهای توسعه یافته شامل "مرکز تجاری پایتخت"، "عبور از فرجام ری"، "خانواده تهران" و "رصدگرهای تهران" می شوند. هر سناریو دارای روایت خاصی است که چشم اندازی متمایز برای آینده شهر را ترسیم می کند.یافته ها: از میان 87 روند و عامل شناسایی شده در فرآیند پژوهش، 14 عامل با مراجعه به خبرگان به عنوان متغیرهای کلیدی سناریوهای آینده شهر تهران انتخاب شد. در این میان اعتماد شهروندان به نهادهای حاکمیتی بیشترین تاثیر را بر آینده حکمرانی شهر تهران خواهد داشت.نتیجه گیری: این پژوهش بر اهمیت درک پویایی های جهان معاصر و پیچیدگی های مضاعف مناطق کلان شهری تأکید می کند. با در نظر گرفتن سناریوهای متفاوت و اتخاذ رویکردی کل نگر، می توان به حکمرانی بهتر و موثرتر و عبور از پیچیدگی های توسعه امیدوار بود. بهره گیری مدیران و برنامه ریزان شهری از رویکردهای سناریومبنا در کلانشهرهایی نظیر تهران، مواجهه با پیچیدگی ها را تسهیل و تحقق حکمرانی خوب را امکان پذیرتر می کند. دستیابی به تصاویر آینده شهر تهران، ضمن شناسایی مهم ترین چالش ها و فرصت های نهفته در آینده های جایگزین، مبنایی برای خط مشی گذاری در حوزه حکمرانی شهری و اداره مطلوب شهر تهران فراهم می آورد. این رویکرد پیش نگر برای رسیدگی به مسائل چندوجهی که شهرها با چشم اندازهای در حال تغییر با آن مواجه هستند، ضروری است.