فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱٬۴۴۸ مورد.
۱۳۴۱.

اثر نوشیدن شیر کم چرب، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و عملکرد ورزشی در دختران جوان تمرین کرده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تعادل مایعات خستگی شیر شیرسویا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۳ تعداد دانلود : ۴۲۳
هدف از انجام پژوهش حاضر، مقایسه اثر نوشیدن شیر، شیرسویا و آب بر آب گیری مجدد و زمان رسیدن به خستگی در دختران جوان تمرین کرده بود. هشت دختر تمرین کرده (سن 74/0 ± 37/21 سال، شاخص توده بدن 49/1 ± 062/22 کیلوگرم بر مترمربع، حداکثر اکسیژن مصرفی 83/1 ± 09/43 میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) به عنوان آزمودنی در پژوهش حاضر شرکت کردند. آزمودنی ها فعالیت تناوبی را روی تردمیل با شدت 75 درصد ضربان قلب بیشینه در دوره های 20 دقیقه ای برای کاهش وزن 17/0 ± 8/1 درصد توده بدن اجرا کردند و به صورت متقاطع تصادفی یکی از نوشیدنی ها شامل شیر کم چرب، شیر سویا و آب را به میزان 150 درصد توده بدنی ازدست رفته مصرف کردند. نمونه های ادرار در شش مرحله جمع آوری شدند و میزان حجم ادرار و وزن مخصوص ادرار اندازه گیری شد و پس از پایان ریکاوری سه ساعته، آزمون بروس برای بررسی عملکرد ورزشی اجرا شد. حجم کل ادرار تولیدی در دو آزمون شیر و شیرسویا در مقایسه با آزمون آب کاهشی معنادار داشت (P < 0.05). تعادل خالص مایع بدن در دو آزمون شیر و شیر سویا در مقایسه با آزمون آب به طور معنا داری مثبت بود (P < 0.05). همچنین، زمان رسیدن به خستگی، در هر دو آزمون شیر و شیر سویا نسبت به آزمون آب بیشتر بود (P < 0.05)؛ باوجوداین، بین دو نوبت شیر و شیرسویا تفاوتی معنا دار در حجم کل ادرار تولیدی، تعادل خالص مایع بدن و زمان رسیدن به خستگی وجود نداشت (P > 0.05)؛ بنابراین، باید گفت که هر دو نوشیدنی شیر و شیر سویا به بهبود آب گیری مجدد و تعادل مایعات پس از فعالیت ورزشی منجر می شوند و می توانند سبب بهبود عملکرد ورزشی شوند.
۱۳۴۲.

پاسخ فاکتورهای فیبرینولیتیک به پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فعال کننده پلاسمینوژن بافتی مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن تمرین با وزنه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۳۷
هدف پژوهش حاضر بررسی پاسخ فاکتورهای فیبرینولیتیک به پروتکل های مختلف فعالیت مقاومتی بود. با این هدف، 10 مرد سالم (سن 2/2 ± 7/24 سال، قد 7 ± 177 سانتی متر و وزن 7 ± 3/77 کیلوگرم) و آشنا به تمرین با وزنه، در چهار جلسه جداگانه به فاصله یک هفته در این پژوهش شرکت کردند. پس از تعیین حداکثر قدرت در جلسه اول، آزمودنی ها در سه جلسه به صورت تصادفی سه فعالیت قدرتی- استقامتی (سه ست، 15 تکراری با 55% یک تکرار بیشینه و یک دقیقه استراحت)، هایپرتروفی (سه ست، 10 تکراری با 70% یک تکرار بیشینه و دو دقیقه استراحت) و قدرتی را (سه ست چهار تا پنج تکراری با 85 درصد یک تکرار بیشینه و سه دقیقه استراحت) اجرا کردند. نمونه های خونی برای اندازه گیری فعال کننده پلاسمینوژن بافتی ( t-PA ) و مهارکننده فعال کننده پلاسمینوژن ( PAI-1 ) قبل و بلافاصله بعد از فعالیت گرفته شدند. نتایج نشان داد که پروتکل های فعالیت مقاومتی باعث افزایش معنادار سط وح t-PA شد ( P=0.007 )؛ اما در سطوح PAI-1 تغییری ایجاد نکرد ( P=0.529 ). مقایسه پاسخ های متغیرهای فیبرینولیتیک به سه جلسه فعالیت نشان داد که افزایش سطوح t-PA به دنبال پروتکل قدرتی – استقامتی نسبت به دو پروتکل دیگر بیشتر بود. براساس یافته ها، فعالیت مقاومتی موجب افزایش فعالیت سیستم فیبرینولیزیز و کاهش تشکیل ترومبوز می شود و این اثرها در پروتکل فعالیت استقامتی – قدرتی بیشتر است.
۱۳۴۳.

تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی شدید بر سطوح سرمی آنزیم تلومراز و پروتئین سیرتوئین شش در سالمندان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید (HIIT) آنزیم تلومراز سیرتوئین شش سالمندان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۳۵۶
یکی از سازوکارهای اصلی پیری کوتاه شدن تلومرهاست که تحت تأثیر عواملی ازقبیل تلومراز و SIRT6 قرار می گیرد. فعالیت ورزشی می تواند نقش مؤثری در به تأخیرانداختن پیری داشته باشد، اما سازوکار آن مشخص نیست؛ براین اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر سطوح سرمی پروتئین SIRT6 و آنزیم تلومراز در سالمندان بود. بدین منظور، 20 مرد سالمند با میانگین سنی 8 ± 63 سال، وزن 78/5 ± 03/71 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 25/49 ± 3/24 کیلوگرم بر مترمربع و قد 92/5 ± 79/170 سانتی متر در دو گروه کنترل و HIIT قرار گرفتند. آزمودنی ها در گروه HIIT با شدت 90 درصد ضربان قلب ذخیره با سه ست و سه تکرار، برنامه تمرین دویدن را شروع کردند و درنهایت به پنج ست و شش تکرار رسیدند، اما شدت ثابت بود. تمرین سه جلسه در هفته و به مدت هشت هفته انجام شد. در پایان دوره تمرینی، نمونه های خونی جمع آوری شدند و عوامل مدنظر با روش الایزا اندازه گیری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های آنالیز کوواریانس و تی وابسته استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر افزایش معنادار پروتئین سیرتوئین شش و آنزیم تلومراز را در گروهHIIT در مقایسه با گروه کنترل نشان داد؛ بنابراین، با توجه به تنظیم کاهشی فعالیت تلومراز و پروتئین سیرتوئین شش با افزایش سن، فعالیت ورزشی می تواند در جبران این کاهش و به تأخیرانداختن پیری نقش مؤثری داشته باشد و مسیر اثرگذاری مثبت فعالیت ورزشی در افراد سالمند را می توان تاحدودی به افزایش عوامل ذکرشده نسبت داد.
۱۳۴۴.

تأثیر تمرین استقامتی بر بیان ژن PGC-1α، BDNF و اختلالات یادگیری در هیپوکمپ رت های سالمند(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین استقامتی شناخت سالمندی BDNF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۸ تعداد دانلود : ۴۱۰
سالمندی، دوره ای است که علاوه بر مشکلات جسمی با اختلالات رفتاری، شناختی و حرکتی همراه است و تمرین استقامتی می تواند این اختلالات را به وسیله افزایش بیان برخی فاکتورها بهبود بخشد. هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی تأثیر 12 هفته دویدن استقامتی روی نوارگردان (هفته ای پنج روز با سرعت 20 متر بر دقیقه) بر بیان ژن PGC-1α ، BDNF ، یادگیری و حافظه در هیپوکمپ رت های سالمند بود. رت ها به صورت تصادفی به سه گروه سالمند، سالمند- تمرین و جوان تقسیم شدند. پس از پایان برنامه تمرینی، هیپوکمپ جدا شد و برای تخلیص RNA ، در فریزر 80- نگهداری شد. بیان ژن ازطریق آنوای یک طرفه و آزمون آزمون میز آبی موریس با استفاده از آنوای یک طرفه با اندازه های تکراری تحلیل شد. یافته ها نشان داد که یادگیری و حافظه فضایی در گروه سالمند نسبت به گروه جوان کاهش یافتند و تمرین این نقص را بهبود بخشید. همچنین، تمرین سبب شد که بیان PGC-1α و BDNF در گروه سالمند افزایش یابد؛ به نحوی که بین گروه سالمند- تمرین و جوان در بیان این دو فاکتور تفاوت معنادار وجود نداشت (05/0 P ˂ )؛ بنابراین، با توجه به نقش PGC-1α و BDNF در محافظت از نورون ها، به نظر می رسد که فعالیت استقامتی بر اختلالات ناشی از سالمندی تأثیری پیشگیرانه داشته باشد.
۱۳۴۵.

تأثیر یک دوره تمرینات هوازی بر سطوح سرمی اسپکسین و شاخص های تری گلیسیرید-گلوکز، McAuley، محصول تجمع لیپیدی و چربی احشایی در دختران چاق/دارای اضافه وزن نابالغ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اسپکسین پیاده روی چاقی کودکان مقاومت به انسولین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۲۸۶
چاقی و اختلالات متابولیک ناشی از آن به ویژه مقاومت به انسولین (IR) در کودکان روند روبه رشدی دارد؛ بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرینات هوازی بر سطوح اسپکسین و شاخص های محصول تجمع لیپیدی (LAP)، چربی احشایی (VAI)، تری گلیسیرید-گلوکز (TyG) و McAuley در دختران چاق/دارای اضافه وزن نابالغ انجام شد. 32 دختر چاق/دارای اضافه وزن (میانگین سنی 75/0 ± 62/9 سال، وزن 26/9 ± 71/49 کیلوگرم، شاخص توده بدنی 92/2 ± 40/25 کیلوگرم بر مترمربع، مرحله تانر 3-2) داوطلبانه در پژوهش حاضر شرکت کردند و در گروه های پیاده روی تناوبی (12 نفر)، پیاده روی تداومی (11 نفر) و کنترل (نُه نفر) قرار گرفتند. تمرینات به مدت هشت هفته و سه جلسه در هفته (30 دقیقه پیاده روی با شدت 75-60 و 85-70 درصد ضربان قلب بیشینه به ترتیب در گروه تداومی و تناوبی) انجام شد. غلظت اسپکسین به روش الایزا اندازه گیری شد و شاخص های چاقی احشایی و IR طبق معادله های مرتبط محاسبه شدند. برای تجزیه-و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد که اثر تعاملی زمان × گروه برای متغیر اسپکسین معنادار نبود (P = 0.836). اثر تعاملی زمان × گروه برای م تغیرهای LAP (P = 0.007)، VAI (P = 0.045)، McAuley (= 0.026 P) و TyG (0.001 = P) معنا دار بود. در گروه کنترل، LAP، VAI و TyG افزایش معنا دار (به ترتیب 0.037 = P، 0.046 = P و 0.005 = P) و McAuley کاهش معنادار (0.030 P =) داشتند. در گروه پیاده روی تداومی، LAP کاهش معنا دار (0.002 = P)، VAI تمایل به کاهش (0.057 P =)، TyG کاهش معنا دار (0.002 = P) و McAuley تمایل به افزایش (= 0.071 P) مشاهده شد. در گروه پیاده روی تناوبی، LAP، VAI، TyG و McAuley تغییر معنا داری نیافتند (به ترتیب P = 0.129 ، = 0.660 P، = 0.390 P، 0.357 = P). یافته های پژوهش حاضر نشان داد که هشت هفته پیاده روی تداومی مستقل از تغییرات سطوح سرمی اسپکسین توانست روند افزایش شاخص های چاقی احشایی و IR مشاهده شده در گروه کنترل را معکوس کند و موجب بهبودی این شاخص ها شود.
۱۳۴۶.

تأثیر حاد و بلندمدت تمرین استقامتی بر بیان ژن CGRP در مغز، مایع مغزی نخاعی و سرم رت های نر نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پپتید وابسته به ژن کلسی تونین سازگاری تمرینی مغز مایع مغزی نخاعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۳۳۵
هدف از انجام مطالعه حاضر، تعیین تأثیر حاد و بلندمدت تمرین استقامتی بر بیان ژن پپتید مرتبط با ژن کلسی تونین در مغز، مایع مغزی نخاعی و سرم موش های صحرایی نر نژاد ویستار بود. تعداد 40 حیوان به چهار گروه کنترل، حاد، تمرینی مزمن و تمرین کرده حاد تقسیم شدند. گروه حاد یک جلسه تمرین استقامتی و گروه تمرین کرده حاد یک جلسه تمرین استقامتی را بعد از 12 هفته تمرین و گروه تمرینی مزمن 12 هفته تمرین استقامتی را انجام دادند. مایع مغزی نخاعی جمع آوری شد و قسمت های مختلف مغز استخراج شدند. غلظت پپتید کلسی تونین در مایع مغزی نخاعی و سرم با تکنیک الایزا و بیان ژن آن با تکنیک ریل تایم پی.سی.آر. اندازه گیری گردید. از آزمون آماری آنالیز واریانس یک راهه برای مقایسه ها استفاده شد. در مقایسه با گروه کنترل، پپتید کلسی تونین م ایع مغزی نخ اعی در گ روه ه ای ح اد ( P = 0.006 ) و تمرین کرده حاد ( P = 0.008 ) و پپتید کلسی تونین سرم در گروه های حاد ( P = 0.009 ) و ت مرین کرده ح اد ( P = 0.007 )، به طور معن اداری ب الاتر ب ود. پ پتید کلسی تونین ت نها در قشر گ روه ه ای ح اد ( P = 0.007 ) و تمرین کرده حاد ( P = 0.006 ) نسبت به گروه کنترل و همچنین، گروه تمرین کرده حاد نسبت به گ روه ح اد ( P = 0.018 ) به طور معناداری بالاتر بود. در هیچ یک از متغیرهای پژوهش، اثر بلندمدت تمرین معنادار نبود. به طورکلی، افزایش بیان ژن پپتید کلسی تونین در قشر، به احتمال زیاد مسئول افزایش آن در مایع مغزی نخاعی و سرم درحین تمرین است. همچنین، سطوح استراحتی پپتید کلسی تونین سرم و مایع مغزی نخاعی و بیان آن، تحت تأثیر بلندمدت تمرین قرار نمی گیرند؛ اما مشمول پاسخ پس از سازگاری می شوند.
۱۳۴۷.

بررسی خستگی پذیری مرتبط با تولید نیرو در گروه های سنی مختلف دختران ژیمناست و تمرین نکرده برمبنای مراحل رشدی تانر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الکترومایوگرافی کودک نابالغ زاویه مطلوب تولید نیرو میانگین توان فرکانس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۵
این مطالعه مقطعی با هدف بررسی خستگی پذیری مرتبط با تولید نیرو در دختران ژیمناست و تمرین نکرده برمبنای مراحل تانر انجام شد. بدین منظور، 60 نفر از دختران ژیمناست و تمرین نکرده با توجه به مقیاس بالیدگی تانر به سه زیگروه کودک، نوجوان و بزرگسال تقسیم شدند. آزمودنی ها در سه جلسه جداگانه به ترتیب برای آشناسازی و اندازه گیری های اولیه، آزمون بیشینه و آزمون خستگی به آزمایشگاه مراجعه کردند. در آزمون بیشینه برای تعیین زاویه مطلوب تولید نیرو، هر آزمودنی سه انقباض ایزومتریک بیشینه بازکننده های زانو را در پنج زاویه متفاوت اجرا کرد. آزمون خستگی شامل تکرار انقباض های بیشینه پنج ثانیه ای با پنج ثانیه استراحت تا رسیدن به 60 درصد گشتاور اولیه بود. فعالیت الکتریکی عضله راست رانی با استفاده از دستگاه الکترومایوگرافی به منظور اندازه گیری میانگین توان فرکانس(MPF) ثبت شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس دوطرفه استفاده شد. تعداد تکرار انقباض ها تا رسیدن به خستگی در کودکان تفاوت معنا داری با نوجوانان و جوانان داشت (P < 0.05)، که این تفاوت (کودکان با نوجوانان و جوانان) در گروه ژیمناست معنا دار نبود (0.05 < p )؛ بااین حال، نرمال سازی میزان افت گشتاور براساس نیروی تولیدی اولیه (اوج گشتاور)، الگوی مشابهی را در کودکان و جوانان نشان داد که می تواند گویای اهمیت بیشتر اوج گشتاور، نسبت سایر سازوکارهای مطرح شده، در توضیح خستگی پذیری بین کودکان و جوانان باشد. به نظر می رسد تمرینات ژیمناستیک در سنین کودکی می تواند الگوی مقاومت به خستگی را به الگوی جوانان نزدیک کند.
۱۳۴۸.

تأثیر یک دوره تمرین تناوبی شدید بر بیان ژن ATF3 و TLR4 عضله قلبی رت های دیابتی نر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین تناوبی شدید عامل رونویسی فعال شده سه بافت قلب دیابت گیرنده شبه تول چهار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۳۱۷
در بیماران دیابتی، آسیب عضله قلب باعث توسعه حجیم شدن عضلانی بطن چپ و افزایش حساسیت پذیری قلب به آسیب نرسیدن اکسیژن می شود. درپی بروز التهاب های ناشی از دیابت، گیرنده شبه تول چهار فعال می شود. عوامل محافظتی در پاسخ به این گونه التهاب ها توسط قلب فعال می شوند که عامل رونویسی فعال شده سه ازجمله آن ها است. فعالیت های ورزشی با کاهش عوامل التهابی، اثرهای آسیب عضله قلب دیابتی را کاهش می دهند. هدف از انجام این پژوهش، تعیین اثر تمرین تناوبی شدید بربیان ژن گیرنده شبه تول چهار و عامل رونویسی فعال شده سه عضله قلبی رت های دیابتی نر بود. تعداد 48 سر رت شش هفته ای با میانگین وزنی 150 گرم، به صورت تصادفی به چهار گروه 12 تایی گروه کنترل ،گروه دیابت، گروه دیابت- تمرین تناوبی شدید و گروه تمرین تناوبی شدید تقسیم شدند. شش هفته تمرین تناوبی شدید شامل 10 تکرار یک دقیقه ای دویدن روی نوار گردان با دو دقیقه استراحت بین نوبت ها، س ه روز در هفت ه انجام ش دند. ب یان ژن با تکنیک Real-Time PCR و محاسبه تغییرات با استفاده از روش ΔΔCT - 2 انجام شد. داده ها با استفاده از آزمون های فیشر و مانوا درسطح معناداری 0.01 P ≤ تجزیه وتحلیل شدند. یافته ها افزایش معنادار بیان ژن عامل رونویسی فعال شده سه و کاهش معنادار گیرنده شبه تول چهار را نشان داد؛ درنتیجه، تمرین تناوبی شدید ازطریق فعال کردن مسیر و سازوکارهای سلولی و مولکولی، موجب کاهش اثرهای منفی ناشی از بیماری آسیب عضله قلب دیابتی می شود.
۱۳۴۹.

هنجاریابی آزمون آمادگی جسمانی استاندارد کانادایی (CSTF) در دانش آموزان با کم توان ذهنی مقاطع متوسطه اول و متوسطه دوم استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آزمون کانادایی نورم سنجی کم توان ذهنی آمادگی بدنی قدرت استقامت انعطاف پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۲ تعداد دانلود : ۴۳۸
هدف این پژوهش، نورم سنجی آمادگی جسمانی دانش آموزان کم توان ذهنی توسط آزمون آمادگی جسمانی استاندارد کانادایی ( CSTF ) بود؛ براین اساس، 314 دانش آموز (115 دختر و 199 پسر) کم توان ذهنی آموزش پذیر (دامنه بهره هوشی: 70-50، سن: 55/2 ± 53/18 سال)، ازطریق مدارس استثنایی استان همدان انتخاب شدند. نخست، قد، وزن، و نمایه توده بدنی دانش آموزان سنجیده شدند. سپس، آزمون های میدانی انعطاف پذیری، استقامت و قدرت ماهیچه ای و اکسیژن مصرفی بیشینه ( VO2max )، توسط مجموعه آزمون CSTF برآورد شدند. آمار توصیفی، آزمون آنوای یک سویه و صدک های 20، 40، 60 و 80، برای آنالیز داده ها و تدوین هنجارهای آن استفاده شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دختران و پسران در هریک از متغیرهای استقامت عضلانی، قدرت ماهیچه ای و اکسیژن مصرفی بیشینه وجود داشت ( 0.05 > P )؛ اما انعطاف پذیری تفاوت معنا داری را نشان نداد ( 0.05 P > ). میانگین و انحراف استاندارد آزمون انعطاف پذیری 89/9 ± 85/19 (سانتی متر)، شنای سوئدی 48/8 ± 89/11 (عدد)، درازونشست 54/9 ± 26/19 (عدد در دقیقه)، قدرت پنجه 64/5 ± 74/14 (کیلوگرم) و ظرفیت هوازی 97/5 ± 51/60 (میلی لیتر بر کیلوگرم در دقیقه) بود. داده های پژوهش حاضر می توانند برای نمره دهی و درجه بندی دانش آموزان دختر و پسر کم توان ذهنی استان همدان به کار روند.
۱۳۵۰.

تأثیر شدت های مختلف تمرینات هوازی مزمن بر تغییرات آنزیم های شاخص کبدی در بیماران مبتلا به کبد چرب غیر الکلی در مردان و زنان سنین مختلف: مرور سیستماتیک و فراتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ALT AST ALP GGT ورزش های هوازی شدت تمرین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۹
پژوهش های زیادی تأثیر فعالیت ورزشی هوازی مزمن را بر عوامل مرتبط با بیماری کبد چرب غیر الکلی بررسی کرده اند هدف از این پژوهش تعیین و بررسی تأثیر شدت های متفاوت تمرینات ورزشی هوازی مزمن (کم، متوسط و بالا) بر آلانین آمینوترانسفراز ، آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و گاما گلوتامین ترانسفراز در مردان و زنان سنین مختلف بود که به صورت یک مطالعه مرور نظام مند و فراتحلیل در سال ۱۳۹۹ انجام شد. پایگاه های اطلاعاتی، ScienceDirect،PubMed، Scopus و Google Scholar همراه با کلمات کلیدی جستجو شد. تعداد ۱۲۰ مقاله غیر مروری و با کیفیت مناسب تمرین هوازی بررسی قرار گرفتند و ۲۲ مقاله معیار ورود فراتحلیل را کسب کردند . بر این اساس ۱۵۶۰ نفر با میانگین ۱۰ ± ۵۲ سال بود. دارای بیماری کبد چرب مورد بررسی قرار گرفتند. اثرات مداخله با استفاده از SMD و مدل اثرات تصادفی ارزیابی گردید. در بررسی نتایج متاآنالایز تمرین هوازی در کل با هر شدتی باعث کاهش معنی دار سطوح آسپارتات آمینوترانسفراز، آلکالین فسفاتاز و گاما گلوتامین ترانسفراز می گردد. سطوح آلانین آمینوترانسفراز در تمرینات با شدت بالا کاهش بیشتری نسبت به تمرینات با شدت متوسط (P= 0.01)دارد. سطوح آسپارتات آمینوترانسفراز در تمرینات با شدت متوسط(P= 0.001) کاهش بیشتری نسبت به تمرینات با شدت بالا (P= 0.03)دارد. تأثیر تمرینات با شدت بالا و شدت متوسط بر سطوح آنزیم گاما گلوتامین ترانسفراز معنی دار نبود (P= 0.2 ) .یافته ها نشان می دهد که تمرین های هوازی با شدت بالا، متوسط و کم موجب کاهش آنزیم ها شاخص کبد چرب در بیماران کبد چرب غیر الکلی می گردد.
۱۳۵۱.

تدوین و به روز رسانی نُرم ملی آمادگی جسمانی مردان و زنان 60-18 سال شهر شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تدوین نورم آمادگی جسمانی استان چهارمحال و بختیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۵ تعداد دانلود : ۱۳۱
هدف از پژوهش حاضر تدوین و به روز رسانی نورم آمادگی جسمانی زنان و مردان شهر شهرکرد بود. روش تحقیق کاربردی از نوع توصیفی بود و جامعه ی آماری شامل زنان و مردان 18 تا 60 سال ساکن شهر شهرکرد بود. روش نمونه گیری به صورت سیستماتیک و حجم نمونه شامل 384 نفر بوده که برای رفع خطای احتمالی در جمع آوری داده ها تعداد 400 نمونه در شهر شهرکرد انتخاب شدند. نتایج نشان داد مردان و زنان به ترتیب میانگین وزن 37/80 و 84/66 کیلوگرم، قد 68/176 و 29/167 سانتی متر، درصد چربی 41/23 و 35/ 32، WHR (نسبت دور کمر به دور لگن) 87/0 و 84/0 و شاخص توده ی بدن (BMI) 44/25 و 94/23 کیلوگرم/متر مربع، استقامت قلبی-تنفسی 30/28 و 92/30 میلی لیتر/کیلوگرم/دقیقه، انعطاف پذیری 97/34 و 93/30 سانتی متر، مجموع قدرت پنجه ی دو دست 21/96 و 83/63 کیلوگرم، استقامت عضلات کمربند شانه ای (شنای سوئدی) 63/39 و 28/31 تکرار، استقامت عضلات شکم (دراز و نشست) 06/43 و 29/34 تکرار، است. به نظر می رسد مردان به لحاظ شاخص توده بدن در مرز بین وزن طبیعی و اضافه وزن قراردارند و زنان دارای وزن طبیعی هستند، درصد چربی مردان نسبت به نورم استاندارد چاق نشان داده شده اند و در وضعیت خوبی قرار ندارند و زنان دارای درصد چربی زیاد هستند. در شاخص نسبت دور کمر به دور لگن با طبقه بندی کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد در موقعیت متوسط قرار دارند. در مورد توان هوازی مردان و زنان در وضعیت ضعیفی قرار دارند.
۱۳۵۲.

اثر تمرین کم شدت برونگرا با محدودیت جریان خون بر حجم عضله و عملکرد جسمانی فوتبالیست های مرد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: انسداد عروق قدرت عضلانی استقامت عضلانی ضخامت عضلانی انقباض برونگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۲۶۴
تمرین مقاومتی، جزء مهم برنامه تمرینی در بیشتر فعالیت های ورزشی است. تمرین مقاومتی کم شدت همراه با محدودیت جریان خون نیز می تواند باعث افزایش قدرت عضلانی و استقامت موضعی شود؛ بنابراین، پژوهش حاضر با هدف مطالعه اثر تمرین کم شدت برونگرا با محدودیت جریان خون بر حجم عضله و عملکرد جسمانی فوتبالیست های مردانجام شد.بدین منظور، 40 فوتبالیست انتخاب شدند و به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین مقاومتی سنتی (تعداد = 10)، تمرین مقاومتی کم شدت برونگرا با محدودیت جریان خون (تعداد = 10)، تمرین مقاومتی شدید برونگرا بدون محدودیت جریان خون (تعداد = 10) و کنترل (تعداد = 10) تقسیم شدند.قبل و پس از دوره تمرینی هشت هفته ای، آزمون های قدرت و استقامت عضلانی گرفته شد و هایپرتروفی عضلانی با توجه به روش اولتراسوند اندازه گیری شد. برای مقایسه بین گروه ها از روش تجزیه وتحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد (0.05 ≥ P). نتایج حاکی از آن بود که گروه های تجربی تمرین برونگرا با محدودیت جریان خون و تمرین سنتی در مقایسه با گروه کنترل در آزمون قدرت بالاتنه افزایش معنا داری داشتند(P < 0.001). همچنین، در قدرت عضلات پا بین گروه ها تفاوت معنا دار وجود نداشت، اما تغییرات درون گروهی در همه گروه های تجربی افزایش معنا داری را نشان داد. همچنین، استقامت عضلات پا افزایش معناداری را در تمام گروه های تجربی نشان داد. نتایج بین گروهی حاکی از وجود افزایش معنا دار بین گروه تمرینات مقاومتی سنتی با گروه تمرینات مقاومتی برونگرا بدون محدودیت جریان خون (0.001 = P) و بین گروه تمرینات مقاومتی سنتی و گروه تمرینات مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون با گروه کنترل (0.001 =P ) بود. تفاوت معنا داری در استقامت عضلات بالاتنه ( 0.18= P)، هایپرتروفی عضلات چهارسرران ( 0.12= P) و همسترینگ ( 0.053= P) وجود نداشت (0.05 <P). هر سه برنامه تمرین مقاومتی برونگرا با و بدون محدودیت جریان خون و سنتی اثری مشابه بر قدرت، استقامت و هایپرتروفی عضلانی در فوتبالیست ها داشتند. به دلیل استفاده از بار کمتر در تمرینات مقاومتی برونگرا با محدودیت جریان خون و کسب نتیجه مشابه، ورزشکاران و مربیان می توانند از این نوع برنامه استفاده کنند.
۱۳۵۳.

اثر شش هفته تمرین هوازی فزاینده به همراه تزریق سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی بر سطوح فاکتور رشد عصبی و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در هیپوکامپ رت های دیابتی شده با استرپتوزوسین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تمرین هوازی فزاینده سلول بنیادی مشتق از بافت چربی فاکتور رشد عصبی و عروقی دیابت هیپوکامپ

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۳۳۸
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر شش هفته تمرین هوازی فزاینده به همراه تزریق درون دمی سلول های بنیادی مشتق از بافت چربی، بر میزان عامل رشد عصبی (NGF) و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) در هیپوکامپ موش های دیابتی شده با استرپتوزوسین بود. تعداد 48 سر رت (با وزن تقریبی 240-220 گرم و سن نُه هفته) به شش گروه تقسیم شدند: کنترل، شم، دیابت، دیابت + تمرین، دیابت + سلول بنیادی و دیابت + تمرین + سلول بنیادی (ترکیبی). گروه تمرینی شش هفته و هفته ای پنج روز با شدت 70-60 درصد VO2max به تمرین روی نوار گردان پرداختند. در گروه دریافت کننده سلول بنیادی، به کمک سرنگ انسولینی PBS /5 ml، حاوی 106 * 5/1 عدد سلول بنیادی استخراج شده از بافت چربی انسانی به سیاهرگ دم رت دیابتی تزریق شد. برای ایجاد مدل دیابت، STZ با دوز 60 میلی گرم در کیلوگرم در ترکیب با بافر سیترات و pH 5/4 به صورت درون صفاقی تزریق شد. سطح عامل رشد عصبی و فاکتور اندوتلیال عروقی هیپوکامپ موش ها با روش الایزا اندازه گیری شد. سطوح VEGF و NGF در گروه کنترل دیابت نسبت به کنترل کاهش معنا دار یافت (P = 0.0001). مقادیر VEGF در گروه دیابت + تمرین + سلول در مقایسه با سایر گروه ها افزایش معنا دار داشت (P = 0.0001). این شاخص در گروه دیابت + سلول و دیابت + تمرین در مقایسه با گروه کنترل دیابت افزایش معنا دار یافت (P = 0.0001). در گروه دیابت + سلول + تمرین در مقایسه با سایر گروه ها به جز گروه دیابت + سلول افزایش معنا داری در سطوح NGF مشاهده شد (P = 0.0001). همچنین، این ش اخص در گ روه دیابت + س لول و گروه دیابت + تمرین نسبت به گروه ک نترل دی ابت اف زایش مع نا دار داش ت (P = 0.0001). به طورکلی، نتایج نشان داد که مقادیر NGF و VEGF در گروه تمرین، سلول بنیادی و همچنین، در گروه ترکیبی در مقایسه با گروه کنترل دیابت افزایش معنادار یافت؛ بنابراین، به نظر می رسد که هرکدام از مداخله ها، به ویژه ترکیب آن ها می تواند به واسطه تأثیر افزایشی بر عوامل نوروتروفیک و عروقی، یک عامل کنترل کننده دربرابر بیماری دیابت باشد.
۱۳۵۴.

تأثیر شش هفته تمرین های هوازی تداومی و تناوبی بر شاخص آنتی اکسیدانی تام هیپوکمپ و تعادل رت های مدل پارکینسونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پارکینسون شاخص آنتی اکسیدانی تام تمرین های تداومی تمرین های تناوبی تعادل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۰ تعداد دانلود : ۳۶۱
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی تأثیر شش هفته تمرین های تداومی و تناوبی هوازی بر شاخص آنتی اکسیدانی تام هیپوکمپ و تعادل رت های مبتلا به پارکینسون بود. در این پژوهش از 24 سر رت نر نژاد ویستار 12 هفته ای با میانگین وزن 250 تا 350 گرم استفاده شد. آزمودنی ها با استفاده از رزرپین به پارکینسون مبتلا شدند. سپس، تمرین های هوازی تداومی و تناوبی به مدت شش هفته و هر هفته پنج جلسه و با زمان 15 دقیقه و سرعت 10 متر در دقیقه در هفته اول اجرا شد که زمان تمرین در هفته آخر به 40 دقیقه و سرعت تمرین به 20 متر در دقیقه رسید. این تمرین در گروه تناوبی در هفته اول در دو مرحله، در هفته های دوم تا چهارم در چهار مرحله و در هفته های پنجم و ششم در شش مرحله اجرا شد و در پایان شش هفته، تعادل با استفاده از آزمون روتارود اندازه گیری شد و سپس، رت ها با استفاده از کتامین و زایلازین کشته شدند. پس از آن، بافت هیپوکمپ از سایر قسمت های مغز جدا شد و شاخص آنتی اکسیدانی تام (TAC) اندازه گیری شد. نتایج با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه وتحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که شش هفته تمرین هوازی تداومی و تناوبی باعث بهبود شاخ ص آنتی اکسیدانی تام در هیپوکمپ (P ≤ 0.000) و تعادل (P ≤ 0.000) رت های مبتلا به پارکینسون می شود. همچنین، در مقایسه بین دو گروه تمرینی در متغیر شاخص آنتی اکسیدانی تام تفاوت معناداری مشاهده نشد (P ≤ 0.46)، اما در شاخص تعادل، تمرین تناوبی در مقایسه با تمرین تداومی تأثیر بیشتری را نشان داد (P ≤ 0.000)؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت که از این نوع تمرین ها می توان برای بهبود سیستم آنتی اکسیدانی هیپوکمپ و تعادل بیماران مبتلا به پارکینسون استفاده کرد.
۱۳۵۵.

اثر طول دوره مصرف کورکومین در طی تمرین استقامتی شدید بر میزان فعالیت GPX و سطوح مالون دی آلدئید کبد، قلب و عضله اسکلتی موش های صحرایی نر ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کورکومین تمرین استقامتی شدید ظرفیت آنتی اکسیدانی فشار اکسایشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۲۶۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مصرف مکمل کورکومین طی هشت هفته و 48 ساعت پایانی تمرین استقامتی شدید بر میزان فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز (GPX) و مالون دی آلدئید (MDA) کبد، قلب و عضله اسکلتی موش های صحرایی انجام شد. تعداد 39 سر موش صحرایی نر ویستار (با سن هشت هفته و با میانگین وزنی 64/18 ± 76/226 گرم)، پس از یک هفته آشناسازی به شش گروه کنترل، کورکومین، 48 ساعت کورکومین، استقامتی، استقامتی + کورکومین و استقامتی + 48 ساعت کورکومین تقسیم شدند. تمرین استقامتی شدید (پنج جلسه در هفته) روی نوارگردان مخصوص جوندگان انجام شد. مکمل کورکومین در طی هشت هفته، سه جلسه در هفته (30 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن) یا 48 ساعت پایانی (هر هشت ساعت) به وسیله تزریق درون صفاقی مصرف شد. سطوح فعالیت GPX به روش الایزا وMDA با روش اسپکتروفتومتری اندازه گیری شد.نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که فعالیتGPX بافت کبد (0.001 = P) و قلب (0.034 = P) گروه استقامتی، در مقایسه با گروه کنترل به طور معنا داری کمتر و سطوح MDA در بافت کبد (0.001 = P) و قلب (0.004 = P) به طور معنا داری بالاتر بود. همچنین، میزان فعالیت GPX در هر دو گروه استقامتی + کورکومین (0.002 = P) و استقامتی + 48 ساعت کورکومین (0.001 = P) بافت کبد، به طور معنا داری از گروه استقامتی بیشتر بود. سطوح MDA بافت کبد (0.007 = P) و قلب (0.018 = P) در گروه استقامتی + کورکومین به طورمعنا داری از گروه استقامتی پایین تر بود و MDA قلب گروه کورکومین از گروه کنترل بیشتر بود. فعالیت GPX و MDA عضله اسکلتی هیچ گونه تفاوت معناداری را نشان نداد. به نظر می رسد تمرینات استقامتی شدید به بروز پاسخ های اکسایشی متفاوت در بافت های مختلف منجر می شود و مصرف مکمل کورکومین در طی هشت هفته تمرین یا حتی 48 ساعت پایانی تمرینات استقامتی شدید، می تواند در بافت های کبد و قلب از اثرهای فشار اکسایشی جلوگیری کند و ظرفیت آنتی اکسیدانی را تقویت کند.
۱۳۵۶.

آثار یک دوره تمرین هوازی و مصرف خوراکی استویا بر شاخص های گلیسمیک، مقاومت به انسولین و عملکرد سلول های بتای موش های صحرایی دیابتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دیابت استویا تمرین هوازی مقاومت به انسولین شاخص عملکرد سلول بتا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۵ تعداد دانلود : ۳۸۶
هدف از اجرای این پژوهش، بررسی اثر تمرین هوازی و مصرف عصاره استویا بر شاخص های گلیسمیک، مقاومت به انسولین و عملکرد سلول های بتای موش های صحرایی دیابتی بود. در این مطالعه، 28 ﺳﺮ موش صحرایی ﻧﺮ ﻧﮋاد ویﺴﺘﺎر ﺑﺎ میانگین وزنی 8/15 ± 86/188 ﮔﺮم به ﻃﻮر ﺗﺼﺎدﻓی به چهار گروه (کﻨﺘﺮل دیﺎﺑﺘی، دیﺎﺑﺘی ﺗﻤﺮیﻦ، دیابتی عصاره و دیابتی تمرین همراه با مصرف استویا) تقسیم شدند. ﺗﻤﺮینات هوازی ﺷﺎﻣﻞ دویدن روی نوار گردان، پنج روز در ﻫﻔﺘﻪ به مدت شش ﻫﻔﺘﻪ بود و دریافت عصاره نیز برای همین مدت ادامه یافت. در پایان مداخله ﺳﻄﻮح ﮔﻠﻮکﺰ، اﻧﺴﻮﻟیﻦ سرم برای سنجش شاخص HOMA-IR  و HOMA-β اﻧﺪازه ﮔیﺮی شد. نتایج نشان داد که برنامه تمرینی هوازی و دریافت عصاره استویا سبب کاهش معنادار سطوح گلوکز و افزایش معنادار HOMA-β درگروه های تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی شد ( 0.05 P < ). سطوح مقاومت به انسولین، در گروه های تجربی پایین تر از گروه دیابتی بود؛ اما این تفاوت به لحاظ آماری معنادار نبود( P >0.05 )؛ بنابراین، می توان نتیجه گرفت ﮐﻪ تمرین هوازی و ﻣﺼﺮف ﻋﺼﺎره استویا، هرکدام ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ و ترکیبی می توانند ﺑﻪ ﺑﻬﺒﻮد ﻣﻌﻨادار گلوکز و ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺳﻠﻮل ﻫﺎی ﺑﺘﺎی ﭘﺎﻧﮑﺮاس موش ﻫﺎی صحرایی دﯾﺎﺑﺘﯽ منجر شوند. افزون براین، ﻣﺼﺮف عصاره ﻫﻤﺮاه ﺑﺎ ﺗﻤﺮﯾﻦ در ﻣﻘﺎﯾﺴﻪ ﺑﺎ ﻣﺼﺮف عصاره استویا و تمرین هوازی، ﺑﻪ ﺗﻨﻬﺎیی می توانند تأثیر مضاعفی داشته باشند.
۱۳۵۷.

اثرات تمرین تناوبی شدید و مصرف مکمل کورکومین بر بیان کاسپاز 3 و میکروRNA های آپوپتوزی بافت قلب موش های صحرایی در مواجهه با آرسنیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آرسنیک تمرین تناوبی شدید کورکومین میوکارد آپوپتوز میکروRNA

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۴ تعداد دانلود : ۱۹۲
این پژوهش با هدف بررسی تأثیر تمرین های تناوبی شدید (HIIT) و مصرف مکمل کورکومین بر مقدار کاسپاز سه و بیان miR-1 و miR-133 بافت قلبی موش های صحرایی در مواجهه با آرسنیک انجام شد. بدین منظور 48 موش صحرایی نر 16 هفته ای با وزن 77/24 ± 31/340 گرم به شش گروه شامل آرسنیک-تمرین، آرسنیک-کورکومین، آرسنیک-توأم (شامل آرسنیک – تمرین - کورکومین)، آرسنیک، کنترل اتانول و کنترل معمولی تقسیم شدند. آرسنیک روزانه با دوز پنج (میلی گرم/ وزن بدن و کورکومین با دوز روزانه 15 (میلی گرم/ وزن بدن به مدت شش هفته استفاده شد. تمرین  HIITبه مدت شش هفته (پنج روز در هفته) شامل 60 دقیقه دویدن تناوبی در هر جلسه (هر تناوب شامل چهار دقیقه دویدن با شدت 90-85 درصد v VO2max و دو دقیقه ریکاوری فعال با شدت 60- 50 درصد) انجام شد. سنجش کاسپاز سه به روش وسترن بلات و مقدار بیان ژنی به روش RT-PCR انجام شد. یافته ها نشان داد در گروه آرسنیک بیان ژن miR-1 (0.001=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.001=p ) بیشتر و بیان ژن miR-133 کمتر از گروه کنترل معمولی بود ( 0.001=p ). با اینکه در گروه آرسنیک-تمرین تفاوتی در بیان ژن های miR-1 ( 0.45=P ) و miR-133، (0.20=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.26=p ) در مقایسه با گروه آرسنیک مشاهده نشد، در گروه آرسنیک-کورکومین مقدار کاسپاز سه از گروه آرسنیک کمتر بود (0.001=p )، اما در گروه آرسنیک-توأم، بیان ژن miR-1 ( 0.042=p ) و محتوای کاسپاز سه ( 0.001=p ) کمتر و بیان ژن miR-133 بیشتر (0.010 =P ) از گروه آرسنیک بود. مواجهه با آرسنیک از طریق تغییر بیان mir-1 و mir-133 کاردیومیوسیت ها را مستعد آپوپتوز دخیل در بیماری های قلبی می کند. درحالی که تمرین بدنی قادر به فرونشاندن کامل آثار سوء آرسنیک در کاردیومیوسیت ها نیست، به جای آن مکمل کورکومین و عمدتاً اثر توأم فواید بهتری دارد، اما به دلیل نبود شواهد مشابه و محدودیت های پژوهش انجام دادن پژوهش های بیشتر لازم است.
۱۳۵۸.

تأثیر تمرین های دایره ای با شدت بالا بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اضافه وزن تمرین دایره ای با شدت بالا انسولین گلوکز ناشتا پرپتین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۳۰۶
هدف این پژوهش، بررسی تأثیر شش هفته تمرین دایره ای با شدت بالا بر سطوح سرمی پرپتین و مقاومت به انسولین در زنان دارای اضافه وزن بود. تعداد 20 دانشجوی دارای اضافه وزن (سن: 6/3 ± 5/22 سال، وزن: 6/5 ± 1/74 کیلوگرم، شاخص توده بدن: 9/0 ± 4/27 کیلوگرم بر مترمربع) به صورت تصادفی به دو گروه کنترل (نُه نفر) و تمرین دایره ای با شدت بالا (11 نفر) تقسیم شدند. گروه تمرین به مدت شش هفته تمرین های دایره ای با شدت بالا را به صورت دایره ای در شش ایستگاه انجام دادند؛ ولی گروه کنترل به زندگی روزمره خود ادامه دادند. قبل و بعد از دوره، دو نمونه خونی در حالت استراحت گرفته شد و برای اندازه گیری متغیرهای موردنظر با استفاده از روش های الایزا و رنگ سنجی آنزیمی استفاده شد. از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری در سطح P ≤ 0.05  برای تحلیل آماری استفاده شد. کاهش پرپتین (0.049 = P) و انسولین (0.008 = P) در گروه تمرین نسبت به کنترل، معنادار بود؛ درحالی که کاهش گلوکز ناشتا (0.54 =P ) و مقاومت به انسولین (0.15 = P) معنادار نبود. همچنین، ارتباط معناداری بین تغییرات پرپتین و مقاومت به انسولین مشاهده شدP < 0.04) ،r = 0.48 )؛ براین اساس، شش هفته تمرین دایره ای با شدت بالا بر مقادیر سرمی پرپتین زنان دارای اضافه وزن مؤثر است. با توجه به وجود ارتباط بین پرپتین و مقاومت به انسولین، احتمالاً بررسی پرپتین در فرایند مقاومت به انسولین دارای اهمیت است.
۱۳۵۹.

تدوین و به روزرسانی هنجارآمادگی جسمانی مرتبط با سلامت در مردان 60-18 سال استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنجار آمادگی جسمانی مردان استان تهران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۳ تعداد دانلود : ۳۵۷
هدف از انجام پژوهش حاضر، تدوین و به روزرسانی هنجار آمادگی جسمانی مردان 60-18 سال استان تهران بود. در این پژوهش توصیفی- مقطعی، 250 نفر از مردان با دامنه سنی 60-18 سال با میانگین سنی  39/9 ± 28/31 سال، قد 64/6 ± 65/176 سانتی متر و وزن 30/13 ± 00/83 کیلوگرم از مناطق مختلف تهران به روش خوشه ای و تصادفی انتخاب  و به طبقات سنی مختلف تقسیم شدند. در این پژوهش، شاخص توده بدنی ( BMI )، نسبت دور کمر به لگن ( (WHR ، درصد چربی بدن به وسیله کالیپر، آمادگی قلبی- تنفسی با آزمون یک مایل دویدن و راه رفتن، انعطاف پذیری با آزمون نشستن و رساندن، استقامت عضلانی شکم با آزمون درازونشست با زانوی خمیده، استقامت عضلانی کمربند شانه با آزمون شنای تعدیل شده و قدرت عضلات دست به وسیله نیروسنج دستی در آزمودنی ها اندازه گیری شدند. از آمار توصیفی، معادله z و محاسبه نقاط درصدی برای تهیه هنجارهای مربوط استفاده شد. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که میانگین آمادگی قلبی- تنفسی برابر با 42/10 ± 78/45 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه، درصد چربی برابر با 41/7 ± 45/27، BMI برابر با 63/3 ± 54/26 کیلوگرم بر مترمربع، WHR برابر با 57/0 ± 86/0، انعطاف پذیری برابر با     49/10 ± 43/ 27 سانتی متر، استقامت عضلات شکم برابر با 62/11 ±   36/33، استقامت کمربند شانه ای برابر با 15/15 ± 71/24 و قدرت عضلات دست برابر با 79/7 ± 18/45 بود. نتایج این مطالعه می تواند به عنوان مرجعی برای مطالعات حوزه سلامت و  بالینی در گروه های سنی مختلف استفاده شود.
۱۳۶۰.

تأثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و استقامتی بر بیان microRNA-133a و دو فاکتور نسخه برداری استئوژنز و آدیپوژنز Runx2 و PPARγ در مغز استخوان موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: mir-133a Runx2 PPARγ تمرین استقامتی و مقاومتی متابولیسم استخوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۳۵۳
هدف از انجام مطالعه حاضر، تأثیر شدت های مختلف تمرین مقاومتی و استقامتی بر بیان microRNA-133a ( mir-133a )، RUNX2 و گیرنده فعال کننده تکثیر پروکسی زوم گاما ( PPARγ ) در مغز اس تخوان موش های صحرایی نر سالمند نژاد ویستار بود. 40 سر موش صحرایی نر سالمند (میانگین سنی: 23 ماه، میانگین وزن: 27/438 گرم) نژاد ویستار به پنج گروه مساوی هشت تایی شامل تمرین های مقاومتی و استقامتی با شدت متوسط و شدید و گروه کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. تمرین های مقاومتی متوسط و شدید به ترتیب با شدت 60 درصد و 80 درصد حداکثر ظرفیت حمل ارادی با استفاده از نردبان مقاومتی، تمرین استقامتی با شدت متوسط 70-60 درصد سرعت بیشینه و تمرین استقامتی با شدت شدید 110-80 درصد سرعت بیشینه، با استفاده از تردمیل جوندگان انجام شدند و هر دو نوع تمرین پنج روز در هفته به مدت هشت هفته انجام شدند. بعد از پایان دوره تمرین، بیان mir-133a ، RUNX2 و PPARγ در بافت مغز استخوان تیبیا به روش RT–PCR اندازه گیری شد. تجزیه وتحلیل آماری با استفاده از آزمون کروسکال والیس در سطح P ≤ 0.05 انجام شد. این پژوهش نشان داد که میزان بیان mir-133a 0.197) = P )، Runx2 ( 0.960 = P ) و PPARγ 0.872) = P ) در گروه های تمرینی با شدت بالا و متوسط در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معناداری نداشت؛ بنابراین، به نظر می رسد که تغییرات سلولی متابولیسم استخوان پس از انجام چنین تمرین هایی به دوره های طولانی تر تمرین ورزشی یا اندازه گیری های دیگری به ویژه در سطح پروتئومیکس نیاز دارد که باید در پژوهش های آینده بررسی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان